سید عبدالکریم بن طاووس: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
خط ۳۹: خط ۳۹:
سيد عبدالمجيد بن سيد فخار موسوى حائرى.<ref>رياض العلماء وحياض الفضلاء، ح٣، ص ۵٠٠و ۵٠١.</ref>
سيد عبدالمجيد بن سيد فخار موسوى حائرى.<ref>رياض العلماء وحياض الفضلاء، ح٣، ص ۵٠٠و ۵٠١.</ref>


== مقام علمی ==
==مقام علمی==
سيد عبدالكريم، در دانش‌هاى ادبى، مانند نحو و عروض ماهر بوده و انساب علويان و خاندان‌هاى علمى را به خوبى مى‌شناخت؛ او، نقايت علويان را در روزگار خويش بر عهده داشت.<ref>نقد الرجال، تفرشى، ص ١٩١.</ref>
سيد عبدالكريم، فقیه<ref name=":5">بحار الانوار، ج۱، ص۱۳.</ref> و در دانش‌هاى ادبى، مانند نحو و عروض ماهر بود.<ref name=":6" /> او علم انساب،<ref name=":7">مجالس المومنين، قاضى نور الله شوشتريف ج اول، ص ۵٧، فوايد الرضويه، ج اول، ص ۴٠٧.</ref> به ویژه انساب علويان و خاندان‌هاى علمى را به خوبى شناخته و نقايت علويان را در روزگار خويش بر عهده داشت.<ref name=":6">نقد الرجال، تفرشى، ص ١٩١.</ref> سید عبدالکریم را شاعر و ادیب نیز خوانده‌اند.<ref name=":7" />


==شاگردان==
==شاگردان==
خط ۵۳: خط ۵۳:


==در نگاه دیگران==
==در نگاه دیگران==
ابن داوود (م.٧١۵ق) شاگرد وی، او را در اخلاق، نیکویی معاشرت، حافظه قوی و یادگیری سریع ستوده است.<ref name=":3" /> ابن فوطی بغدادی، از عالمان [[اهل سنت]] و شاگرد وی، او را در حافظه قوی ستوده، خانه‌اش را جای گردآمدن عالمان معرفی کرده و برخی حاکمان را از دانش او بهره‌مند دانسته است.<ref name=":4" />
ابن داوود (م.٧١۵ق) شاگرد وی، او را در اخلاق، نیکویی معاشرت، حافظه قوی و یادگیری سریع ستوده است.<ref name=":3" /> ابن فوطی بغدادی، از عالمان [[اهل سنت]] و شاگرد وی، او را در حافظه قوی ستوده، خانه‌اش را جای گردآمدن عالمان معرفی کرده و برخی حاکمان را از دانش او بهره‌مند دانسته است.<ref name=":4" /> استاد وی ابن سعيد حلى، در اجازه‌اى كه براى سید عبدالکریم نگاشته، او را «سيد امجد، دانشمند مسدد، فقيه محقق، فاضل بسيار دقيق، جامع علوم و حاوى انواع فضايل، شيخ شيعيان، صدر شريعت، مفتى فرقه‌هاى مسلمانان، داراى نسب ريشه‌دار، طيب و طاهر، دارای خلق و خوى پسنديده و خصال ستوده» دانسته است.{{یادداشت|این اجازه در پشت نسخه‌ای از معالم العلماء، اثر ابن شهرآشوب ضبط گردیده است. مؤلف کتاب امل الامل، در شرح حال ابن سعيد حلى به اين اجازه اشاره كرده و محقق معاصر، سيد محمدصادق بحرالعلوم، ذيل شرح حالش در كتاب لولو البحرين، در پاورقى اين اثر، مى‌نويسد: من اين اجازه را ديده‌ام و ابن سعيد آن را در سال ٨۶٨ق. صادر كرده است.}}<ref>الذريعه، ج ١۶، ص ١۶٠ ١۵٩، دائرة المعارف تشيع، ج ١٢، ص ٢۵۵ _ ٢۵۴.</ref> [[شيخ حر عاملى]] و محمد بن على اردبيلى غروى حائرى، او را در پارسایی<ref name=":7" /> و عبادت ستوده‌اند.<ref name=":5" />
 
استاد وی ابن سعيد حلى، در اجازه‌اى كه براى سيد عبدالكريم نگاشته او را  
 
 
{{یادداشت|این اجازه در پشت نسخه‌ای از معالم العلماء، اثر ابن شهرآشوب ضبط گردیده است.}}


==پانوشت==
==پانوشت==

نسخهٔ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۹

تبار

آل طاووس، خاندانی اهل مدينه بودند، که به حله، كوچ كرده و دارای پایگاه علمی و سیاسی در عراق شدند. آنها از سوی پدر به امام حسن(ع) و از سوى مادر به امام سجاد(ع) مى‌رسند؛ زیرا سلیمان بن داوود که در شجره آنها است، از یک سو به حسن مثنی فرزند امام حسن(ع) و از سوی دیگر به ام‌کلثوم دختر امام سجاد(ع) می‌رسد.

نياى بزرگ اين خاندان، سيد محمد، مشهور به طاووس، فرزند اسحاق، فرزند حسن، فرزند محمد، فرزند سليمان، فرزند داوود، فرزند حسن مثنى است. وی به علت زیبایی چهره، طاووس لقب گرفته و تبارش پس از اقامت در عتبات عراق، به آل طاووس شهرت يافتند.[۱] وی عالم و محدث بوده و مقام ریاست سادات علوی را در حله و سورا عهده‌دار بود.[۲]

یکی دیگر از بزرگان این خاندان، اسحاق پدر سید محمد طاووس است، که نوه امام حسن(ع) و برادر رضاعی امام صادق(ع) بوده است؛ مادرش فاطمه، که دختر امام حسین(ع) و همسر حسن مثنی است، امام صادق(ع) را شیر داده است. اسحاق را عابد و وارسته خوانده‌اند. امام صادق(ع)، به مادر وی اعمالی را آموزش داد تا با انجام آنها، فرزند او داوود، از زندان منصور عباسی رها شود. این اعمال به «اعمال ام داوود» شهرت یافت.[۳]

بزرگان اين خاندان، از دوران اقامت در مدينه و پس از آن در حله، مصر، كربلا و نجف نقيب الاشراف و نقيب النقبا بوده و بر امور سادات و علويان نظارت داشتند.[۱]

پدر

پدر وی، احمد بن موسی (م.۶۷۳ق)، مکنی به ابوالفضائل، فقیه، محدث و مفسر بوده و به فقیه اهل بیت(ع) شهرت یافت. او و برادرش رضی‌الدین علی بن موسی، هر دو فرزندان سید محمد طاووس و معروف به «ابن طاووس» هستند. هرجا این لفظ، در کتاب‌های فقه، رجال، حدیث، شعر، ادب و کلام لفظ ابن طاووس بیاید، مراد احمد بن موسی بوده و هرجا در کتاب‌های دعا، زیارت، اخبار اهل بیت(ع) و گزارش رخدادهای عاشورا بیاید، مراد رضی‌الدین علی بن موسی است.[۲] احمد بن موسی، از استادانی مانند نجیب‌الدین ابن‌نما و سید فخار موسوی بهره برد.[۴] گویا تقسیم احادیث به صحیح، حسن، موثق و ضعیف برای نخستین بار توسط احمد بن موسی انجام شده و به دست شاگردش علامه حلی گسترش یافته است.[۵]

مادر

يكى از نياكان مادری وی، ورام بن ابى فراس، از فرزندان مالك اشتر است. برخى، ورام را جد پدرى او دانسته‌ و برخی دیگر رد کرده‌اند؛ زیرا در این صورت، این خاندان سید نخواهد بود.[یادداشت ۱][۶] «تنبيه الخواطر و نزهة النواظر»، معروف به مجموعه ورام نوشته او است.[۷]

ولادت

سید عبدالکریم بن احمد بن طاووس، در شعبان ۶۴۸ق. در کربلا به دنیا آمده و در حله رشد کرد.[۸]

استادان

سید عبدالکریم، تحصیلات خود را در بغداد و حله گذراند. او را در نیروی حافظه ستوده‌اند؛ به باور شاگرد او ابن داوود (م.٧١۵ق)، هر چه وارد ذهن او می‌شد از یادش نمی‌رفت. به گفته او، سید عبدالکریم در زمینه نگارش، پس از ۴۰ روز از استاد خط بی‌نیاز شد. وی در ۱۱ سالگی حافظ قرآن بود.[۹] برخی از استادان او به این شرحند:

سید احمد بن موسی بن طاووس، مشهور به فقیه اهل بیت(ع)، پدر وی؛

سید رضی‌الدین علی بن طاووس، مشهور به ابن طاووس، مؤلف کتاب اقبال، عموی وی؛

حسین بن ایاز، از عالمان اهل سنت، که از او ادبیات عرب را فرا گرفت؛[یادداشت ۲][۸] محقق حلی؛ برخی رابطه وی با سید عبدالکریم را فراتر از رابطه استاد و شاگردی دانسته‌اند.[۱۰]

خواجه نصيرالدين طوسى؛[۱۱]

يحيى بن سعيد؛

مفيد الدين بن جهم؛

سيد عبدالمجيد بن سيد فخار موسوى حائرى.[۱۲]

مقام علمی

سيد عبدالكريم، فقیه[۱۳] و در دانش‌هاى ادبى، مانند نحو و عروض ماهر بود.[۱۴] او علم انساب،[۱۵] به ویژه انساب علويان و خاندان‌هاى علمى را به خوبى شناخته و نقايت علويان را در روزگار خويش بر عهده داشت.[۱۴] سید عبدالکریم را شاعر و ادیب نیز خوانده‌اند.[۱۵]

شاگردان

برخی از شاگردان او عبارتند از:

حسن بن علی بن ابی‌داوود (م.٧١۵ق)؛ وی با استادش سید عبدالکریم، اختلاف سنی زیادی نداشته، با این وجود از وی بهره می‌برد. کتاب او در علم رجال معروف است.[۹] ابن فوطى بغدادى، عالم اهل سنت؛[۱۶]

كمال الدين ابوالحسن على بن شيخ شرف الدين حسين بن حماد بن ابى الخير ليثى واسطى؛[۱۷]

عبدالصمد بن احمد بن عبدالقادر بن ابى‌الجيش، از مشايخ فاطمه دختر محمد بن احمد بن عبدالله خادم عكبرى.[۱۸]

در نگاه دیگران

ابن داوود (م.٧١۵ق) شاگرد وی، او را در اخلاق، نیکویی معاشرت، حافظه قوی و یادگیری سریع ستوده است.[۹] ابن فوطی بغدادی، از عالمان اهل سنت و شاگرد وی، او را در حافظه قوی ستوده، خانه‌اش را جای گردآمدن عالمان معرفی کرده و برخی حاکمان را از دانش او بهره‌مند دانسته است.[۱۶] استاد وی ابن سعيد حلى، در اجازه‌اى كه براى سید عبدالکریم نگاشته، او را «سيد امجد، دانشمند مسدد، فقيه محقق، فاضل بسيار دقيق، جامع علوم و حاوى انواع فضايل، شيخ شيعيان، صدر شريعت، مفتى فرقه‌هاى مسلمانان، داراى نسب ريشه‌دار، طيب و طاهر، دارای خلق و خوى پسنديده و خصال ستوده» دانسته است.[یادداشت ۳][۱۹] شيخ حر عاملى و محمد بن على اردبيلى غروى حائرى، او را در پارسایی[۱۵] و عبادت ستوده‌اند.[۱۳]

پانوشت

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ لولو البحرين، علامه بحرانى، ص ٢۴۴، عمده الطالب فى المناقب آل ابى طالب، ابن عنيد، ص ١۵٧ ١۵۶، منتهى الامال، محدث قميف ح اول، ص ۴٧۶
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ح ٢، ص ۵۴؛ ماخذ قيل، ص ٣۴٢، رياض العلماء، ميرزا عبدالله افندى اصفهانى، ترجمه محمد باقر ساعدى، ج ۶، ص ١٨۶ ١٨٧، مفاخر اسلام، على دوانيف ح۴، ص ۵٩ ۵٨.
  3. دائرة المارف تشيع، ج اول، ص ٣۴١.
  4. لولو البحرين، ص ٢۴٢، پاورقى سيد محمد صادق بحر العلوم، مراقد المعارف، محمد حرز الدين، تحقيق محمد حسين حرز الدين، ج اول، ص ١١٢، گنجينه دانشوران، احمد رحيمى، ص ١٠۶.
  5. الذريعه الى تصانيف الشيعه، ج ٣، ص ٣٨۵؛ ج ٧، ص ۶۴ و ۲۴۱.
  6. الانوار الساطعه فى المائه السابعه، شيخ آقا بزرگ تهرانى، ص ١٩٧؛ حیات سید عبدالکریم بن طاووس، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص۸۱ و ۸۲.
  7. امل الامل، شيخ حر عاملى، ج ٢، ص ٣٣٩ ٣٣٨.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ رجال ابن داوود، ص ٢٢۶.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ رياض العلماء وحياض الفضلاء، ج۳، ص ١۵۶؛ دائرة المعارف تشيع، ج ١، ص ٣۴١.
  10. تلخيص مجمع الاداب فى معجم الالقاب، عبدالرزاق ابن فوطى بغدادى، ج ۴، ص ١١٩.
  11. علماى بزرگ شيعه از كلينى تا خمينى، ص ۶٨، فوايد الهنويه، ح اول، ص ١٨٩.
  12. رياض العلماء وحياض الفضلاء، ح٣، ص ۵٠٠و ۵٠١.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ بحار الانوار، ج۱، ص۱۳.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ نقد الرجال، تفرشى، ص ١٩١.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ مجالس المومنين، قاضى نور الله شوشتريف ج اول، ص ۵٧، فوايد الرضويه، ج اول، ص ۴٠٧.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ لولو البحرين، پاورقى سيد محمد صادق بحر العلوم، ص ٢۶٢، امل الامل، ح ٢، ص ١۵٢.
  17. امل الامال، ج ٢، ص ١۵٨.
  18. جامع الرواه، محمد اردبيلى حائرى غروى، ج۱، ص ۴۶٣.
  19. الذريعه، ج ١۶، ص ١۶٠ ١۵٩، دائرة المعارف تشيع، ج ١٢، ص ٢۵۵ _ ٢۵۴.
  1. نسب ابوالحسن ورام، اين گونه است: ورام، فرزند ابن فراس، فرزند ورام، فرزند حمدان، فرزند عيسى، فرزند ابى النجم، فرزند ورام، فرزند حمدان، فرزند خولدن و او فرزند ابراهيم، پسر مالك بن حارث اشتر نخعى.
  2. سید عبدالکریم، در يكى از اجازات خود، كه براى ابن زهره صادر كرده است، مى‌نويسد: «حسين فرزند اياز، در علوم و ادبيات عرب، اعلم از معاصرين خود بوده است.» ميرزا عبدالله افندى، اجازه‌اى را كه حسين بن ایاز به سيد عبدالكريم داده، در پشت كتاب مفصل زمخشرى ديده‌ است. وی، همین کتاب را کتابی دانسته که سید عبدالکریم نزد او خوانده است.
  3. این اجازه در پشت نسخه‌ای از معالم العلماء، اثر ابن شهرآشوب ضبط گردیده است. مؤلف کتاب امل الامل، در شرح حال ابن سعيد حلى به اين اجازه اشاره كرده و محقق معاصر، سيد محمدصادق بحرالعلوم، ذيل شرح حالش در كتاب لولو البحرين، در پاورقى اين اثر، مى‌نويسد: من اين اجازه را ديده‌ام و ابن سعيد آن را در سال ٨۶٨ق. صادر كرده است.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله حیات سید عبدالکریم بن طاووس، غلارمضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هجدهم، بهار 1393، ص79 است.