حجر اسماعیل: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
علمای امامیه به اتفاق آراء حجر را داخل در طواف قرار داده و در صورت ورود به حجر در حال طواف، حکم به اعاده آن دادهاند.<ref>الخلاف، ج2، ص 324؛ مجمع الفائده و البرهان، ج7، ص79.</ref> فقهای اهل سنت نیز طواف را در بیرون حجر جایز دانستهاند و تنها ابوحنیفه ورود به آن را مخل طواف نمیداند.<ref>الام، ج2، ص193؛ الهدایه، ص190.</ref> | علمای امامیه به اتفاق آراء حجر را داخل در طواف قرار داده و در صورت ورود به حجر در حال طواف، حکم به اعاده آن دادهاند.<ref>الخلاف، ج2، ص 324؛ مجمع الفائده و البرهان، ج7، ص79.</ref> فقهای اهل سنت نیز طواف را در بیرون حجر جایز دانستهاند و تنها ابوحنیفه ورود به آن را مخل طواف نمیداند.<ref>الام، ج2، ص193؛ الهدایه، ص190.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۳
حِجر اسماعیل؛ مدفن حضرت اسماعیل در جوار کعبه
حِجر اسماعیل بر محوطه نیم دایرهای شکل در جهت شمال غربی کعبه روبروی ناودان کعبه اطلاق می-شود.[۱] این محوطه با دیواری به ارتفاع ۱٫۳۲ متر و پهنای ۱٫۵۲متر مشخص شده است. فاصله دیوار یاد شده از ناودان طلا حدود ۶٬۸۰ متر است و محدودهای به طول ۸٫۴۴ متر میان رکن عراقی وشامی (غربی) را دربرگرفته است.[۲]
بر اساس روایتهای دینی تاریخچه ایجاد حجر به زمان ساخت کعبه به دست حضرت ابراهیم برمیگردد. نقلهای متفاوت و گاه ناهمگونی درباره سبب ساخت حجر وجود دارد، برخی از گزارشها از پناه گرفتن اسماعیل از آفتاب سوزان در این قسمت خبر داده،[۳] و شاید در همین راستا حجر را خانه وی معرفی میکنند،[۴] این در حالیست که برخی از روایتها ساخت اولیه حجر را به حضرت ابراهیم و با هدف محافظت از گوسفندان اسماعیل بیان کردهاند.[۵]
روایتهای اسلامی از تدفین برخی از انبیای الهی در حجر بدون اشاره به نام ایشان خبر دادهاند. بر اساس این گزارشها جنازه اسماعیل، مادرش هاجر و برخی از دختران وی در این مکان دفن شدهاند.[۶]
حجر هماره مورد توجه مکیان بوده و خبرهایی از جلوس عبدالمطلب در حجر،[۷] نزاعهای لفظی میان پیامبر(ص) و مشرکان قریش در این مکان،[۸] و نیز اجتماع آنان برای تصمیمگیری بر ترور آن حضرت[۹] وجود دارد. تعدد رؤیاهای منتسب به بزرگانی همچون عبدالمطلب،[۱۰] و پیامبر[۱۱] نشان از مناسب بودن این مکان برای استراحت پس از انجام عبادت دارد.
گزارشهای مربوط به تعیین حجر به عنوان نقطه آغازین معراج پیامبر(ص)،[۱۲] برگزاری برخی از سخنرانیهای آن حضرت،[۱۳] حضور ائمه شیعه در مناسبتهای مختلف، و دعا و مناجات ایشان در این مکان[۱۴] نشان از مکانت فوقالعاده حجر نزد بزرگان دین دارد.
برخی با استناد به حدیثی منسوب به پیامبر(ص) خطاب به عایشه[۱۵] بر این باورند که قسمتی از حجر کنونی اسماعیل جزو کعبه بوده که به جهت ناتوانی مالی قریش در بازسازی کعبه در سال پنجم پیش از بعثت، در حجر داخل شده[۱۶] و حتی نامگذاری حجر را متناسب با سنگچین مشخص کننده قسمت باقیمانده از کعبه و منع افراد از ورود به آن دانسته-اند.[۱۷]
عبداللهبن زبیر در سال۶۴ق در بازسازی کعبه، قسمت یاد شده را به کعبه ملحق کرد، ولی حجاجبن یوسف پس از کسب اجازه از عبدالملک بن مروان (حک: ۶۵–۸۶ق) در سال۷۴ق بنای کعبه را به شکل قبلی آن بازگرداند.[۱۸] مساحت حجر از آن زمان تاکنون بدون تغییر مانده است.
منابع از سنگفرش حجر به سال ۱۴۰ق به فرمان منصور عباسی (حک: ۱۳۶–۱۵۸ق)[۱۹] و بازسازی آن به سال ۱۶۴ق به دستور مهدی عباسی (حک: ۱۵۸–۱۶۹ق)[۲۰] خبر دادهاند. بازسازیهای دیگری در سالهای ۱۰۴۰ و ۱۲۶۰ و۱۲۸۳ق در دوره سلاطین عثمانی انجام شد.[۲۱]
به سال ۸۵۲ق سلطان چقمق چرکسی (حک:۸۴۲–۸۵۷ق) برای اولین بار جامهای برای پوشاندن حجر اسماعیل به همراه جامه کعبه ارسال کرد، که در سال بعد مورد استفاده قرار گرفت.[۲۲]
کیفیت طواف و همچنین خواندن نمازهای واجب و مستحب در حجر، مورد اختلاف فقهای شیعه و سنی قرار گرفته و ریشه این اختلاف به تفاوت دیدگاه ایشان در احتساب یا عدم احتساب حجر به عنوان بخشی از کعبه می-باشد.[۲۳]
علمای امامیه به اتفاق آراء حجر را داخل در طواف قرار داده و در صورت ورود به حجر در حال طواف، حکم به اعاده آن دادهاند.[۲۴] فقهای اهل سنت نیز طواف را در بیرون حجر جایز دانستهاند و تنها ابوحنیفه ورود به آن را مخل طواف نمیداند.[۲۵]
پانویس
- ↑ التاریخ القویم، ج2، ص569.
- ↑ مرآه الحرمین، ج1، ص266؛ التاریخ القویم، ج2، ص576.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ص117.
- ↑ الکافی، ج4، ص210.
- ↑ اخبار مکه، ج1، ص64- 65؛ وسائل الشیعه، ج13، ص355.
- ↑ الکافی، ج4، ص210؛ السیره النبویه، ج1، ص5.
- ↑ الطبقات الکبری، ج1، ص82.
- ↑ السیره النبویه، ج1، ص289- 290.
- ↑ المغازی، ج1، ص125.
- ↑ السیره النبویه، ج1، ص142؛ البدایه و النهایه، ج2، ص244.
- ↑ سعد السعود، ص100؛ بحار الانوار، ج18، ص317.
- ↑ سعد السعود، ص100؛ بحار الانوار، ج18، ص317.
- ↑ تفسیر القمی، ج1، ص379.
- ↑ تفسیر العیاشی، ج2، ص337؛ الغیبه، ص259؛ بصائر الدرجات، ص373.
- ↑ صحیح ابن خزیمه، ج2، ص1413؛ صحیح مسلم، ج2، ص968.
- ↑ التاریخ القویم، ج2، ص573.
- ↑ معجم البلدان، ج2، ص221.
- ↑ الاعلاق النفیسه، ص30؛ اخبار مکه، ج1، ص214.
- ↑ اخبار مکه، ج1، ص313؛ منائح الکرم، ج2، ص92.
- ↑ اخبار مکه، ج1، ص313- 314؛ التاریخ القویم، ج2، ص579.
- ↑ التاریخ القویم، ج2، ص579.
- ↑ التاریخ القویم، ج2، ص578.
- ↑ نک: حجر اسماعیل، ص42- 61؛ نک: میقات الحج، ج8، ص111 «حجر اسماعیل».
- ↑ الخلاف، ج2، ص 324؛ مجمع الفائده و البرهان، ج7، ص79.
- ↑ الام، ج2، ص193؛ الهدایه، ص190.
منابع
- اخبار مکه و ما جاء فيها من الآثار، محمد بن عبدالله الازرقي( -248ق.)، به کوشش رشدي الصالح ملحس، بيروت، دارالاندلس، 1416ق.
- الاعلاق النفيسه: احمد بن عمر بن رسته (قرن3.ق)، بيروت، دار صادر، 1892م.
- الام: محمد بن ادريس الشافعي ( -204.ق)، بيروت، دارالفکر، 1403ق.
- بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، محمد باقر المجلسي (1037-1110ق.)، تصحيح محمد باقر بهبودي و سيد ابراهيم ميانجي و سيد محمد مهدي موسوي خرسان، بيروت، داراحياء التراث العربي و موسسه الوفاء، 1403ق.
- البدايه و النهايه في التاريخ، اسماعيل بن عمر بن کثير (700-774ق.)، به کوشش علي شيري، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1408ق.
- بصائر الدرجات في علوم آل محمد: محمد بن الحسن الصفار ( -290ق.)، به کوشش محسن کوچه باغي تبريزي، تهران، اعلمي، 1404ق.
- التاريخ القويم لمکه و بيت الله الکريم: محمد طاهر الکردي، تصحيح عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق.
- تاريخ و آثار اسلامي مکه و مدينه: اصغر قائدان، تهران، انتشارات مشعر، 1386ش.
- تفسير القمي، علي بن ابراهيم قمي ( -307ق.)، به کوشش سيد طيب موسوي جزائري، قم، انتشارات دارالکتاب، 1404ق.
- تفسير العياشي: محمد بن مسعود العياشي ( -320.ق)، تحقيق رسولي محلاتي، تهران، مکتبة العلمية الاسلاميه، 1380ق.
- حجر اسماعيل: محمد امين پور اميني، تهران، انتشارات مشعر، 1388ش.
- الخلاف في الاحکام، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1407ق.
- سعد السعود للنفوس، سيد بن طاوس (589-664ق.)، قم، انتشارات شريف الرضي، 1363ش.
- السيرة النبوية: عبدالملک بن هشام ( -8- 213.ق)، تحقيق محمد محي الدين عبدالحميد، قاهره، مکتبة محمد علي صبيح، 1383ق.
- صحيح ابن خزيمه: محمد بن خزيمه ( -311.ق)، تحقيق محمد مصطفي الاعظمي، بيروت، المکتب الاسلامي، 1424ق.
- صحيح مسلم بشرح النووي (المنهاج في شرح صحيح مسلم بن الحجاج)، يحيي بن شرف النووي (631-676ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي.
- الطبقات الکبري، محمد بن سعد ( -230ق.)، بيروت، دارالصادر، 1409ق.
- الغيبه، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش عباد الله تهراني و علي احمد ناصح، قم، انتشارات المعارف الاسلاميه، 1411ق.
- الکافي، محمد بن يعقوب کليني ( -329ق.)، به کوشش علي اکبر غفاري، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1375ش.
- مجمع الفائده و البرهان في شرح ارشاد الاذهان، مقدس اردبيلي احمد بن محمد ( -993ق.)، به کوشش مجتبي عراقي و حسين يزدي و علي پناه اشتهاردي (1296-1387ش.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1403ق.
- مرآة الحرمين، ابراهيم رفعت پاشا ( -1353.ق)، تهران، انتشارات مشعر.
- معجم البلدان، ياقوت بن عبدالله الحموي ( -626.ق)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1399ق.
- المغازي، محمد بن عمر الواقدي ( -207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بيروت، موسسه الاعلمي، 1409ق.
- المناقب، موفق بن احمد خوارزمي (484-568ق.)، به کوشش مالک محمودي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1411ق.
- منائح الکرم في اخبار مکه و البيت و ولاه الحرم: علي بن تاج الدين السنجاري ( -1125ق.)، تحقيق جميل عبدالله محمد المصري، مکه، جامعه ام القري، 1419ق.
- ميقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت.
- وسائل الشيعه (تفصيل وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه)، محمد بن الحسن الحر العاملي (1033-1104ق.)، به کوشش عبدالرحيم رباني شيرازي، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1403ق.
- الهدايه علي مذهب الامام احمد: ابوالخطاب الکلوذاني، تحقيق عبداللطيف هميم و ماهر ياسين الفحل، مؤسسة غراس، 1425ق.