جواد اصفهانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←تبار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جواد اصفهانی'''، از وزرای آل زنگی و صاحب اقدامات عمرانی و خدمات اجتماعی در [[حرمین]] بوده است. | '''جواد اصفهانی''' (م.۵۵۹ق)، از وزرای آل زنگی و صاحب اقدامات عمرانی و خدمات اجتماعی در [[حرمین]] بوده است. | ||
== تبار == | ==نام و تبار== | ||
جمالالدین ابوجعفر محمد بن علی بن ابیمنصور اصفهانی (م ۵۵۹ق)، مشهور | جمالالدین ابوجعفر محمد بن علی بن ابیمنصور اصفهانی (م ۵۵۹ق)، مشهور به «جواد اصفهانی»،<ref>تاریخ دولة آل سلجوق، ص321-322؛ الکامل، ج 11، ص 306؛ وفیات الاعیان، ج 5، ص 143؛ الوافی بالوفیات، ج 4، ص 116.</ref> پدرش علی، ملقّب به«کامل»، اهل اصفهان و حاجب شمسالملک بن نظامالملک، وزیر سلطان محمد سلجوقی (حک: ۴۹۸–۵۱۱) بود.<ref>تاریخ دولة آل سلجوق، ص 321.</ref> وزیر حاکمان آل زنگی [[موصل]] در نیمه سده ششم قمری است. پدر بزرگ وی، ابومنصور، میرشکارِ دربار ملکشاه [[سلجوقیان|سلجوقی]] (حک: ۴۶۵–۴۸۵) بود.<ref>تاریخ دولة آل سلجوق، ص 321-322؛ وفیات الاعیان ج 5، ص 143.</ref> | ||
او از آنروی که در مدت وزارت خود بذل و بخشش فراوان میکرد، به«جواد» شهرت یافت.<ref name=":0" /> | |||
==زندگی سیاسی== | |||
جواد اصفهانی، در دوره سلطان محمود بن محمد بن ملکشاه سلجوقی(حک: ۵۱۱–۵۲۵) عهدهدار «دیوان عرض» گردید. پس از پایهگذاری حکومت اتابکان زنگی، جمالالدین به عمادالدین زنگی (حک: ۵۲۲–۵۴۱) پیوست و در زمره نزدیکان او درآمد؛ تا جاییکه از سوی اتابک زنگی والی نصیبین و رحبه و سپس ناظرِ دیوانِ وی گردید.<ref>تاریخ دولة آل سلجوق، ص 321؛ وفیات الاعیان، ج 5، ص 143.</ref> | |||
پس از قتل عمادالدین زنگی در ۵۴۱ق، جانشین و فرزند وی سیفالدین غازی (حک: ۵۴۱–۵۴۴) جواد اصفهانی را وزیر خود گردانید.<ref>تاریخ دولة آل سلجوق، ص 322؛ وفیات الاعیان، ج 5، ص 144.</ref> او در این دوره، قدرت و ثروت بسیار به دست آورد و از آنروی که در مدت وزارت خود بذل و بخشش فراوان میکرد، به«جواد» شهرت یافت.<ref name=":0">وفیات الاعیان، ج 5، ص 144.</ref> در دوره امارت قطبالدین مودود (حک: ۵۴۴–۵۶۴)، جانشین و برادر سیفالدین غازی، جواد اصفهانی همچنان در مسند وزارت باقی ماند. ولی در سال ۵۵۸ق. قطبالدین مودود بر وی خشم گرفت و زندانیاش کرد. او در ۵۵۹ق. در زندان درگذشت.<ref name=":1">الکامل، ج 11، ص 306-307؛ وفیات الاعیان، ج 5، ص 145.</ref> گویا افزایش نفوذ وی بر مودود گران آمده و موجب هراسش شده بود.<ref>وفیات الاعیان، ج5، ص145.</ref> برخی، علت دستگیر شدن وی را سعایت از او نزد مودود به سبب افزایش جود و کرمش دانستهاند.<ref>مرآة الزمان فی تاریخ الاعیان، ص 154؛ العقد الثمین، ج 2، ص309-310.</ref> | |||
جواد اصفهانی | |||
== | ==عمران در مکه== | ||
جواد اصفهانی با اینکه در زمان حیات خود به [[حج]] نرفت،<ref>رحلة ابن جبیر، ص91-92.</ref> اقدامات عمرانی و خدمات اجتماعی مهم و فراوانی در [[حرمین]] انجام داد. | |||
=== مسجدالحرام === | |||
جواد اصفهانی، در سال ۵۴۹ق، شخصی را از طرف خود به مکه فرستاد تا با مبلغ پنج هزار درهم، کعبه را از داخل و نیز ارکان آن را با پوششی از صفحات طلا و نقره آراسته کند.<ref>اتحاف الوری، ج 2، ص514.</ref> سپس در ۵۵۰ق، [[باب الکعبه|درِ کعبه]] را بازسازی کرد و برای آن پوششی از نقره آبطلاکاری شده ساخت و نام خلیفه [[بنیعباس|عباسی]] المقتفی لأمر الله (خلافت: ۵۳۰–۵۵۵) را بر آن نوشت.<ref>اتحاف الوری، ج 2، ص515.</ref> او آستانه درِ کعبه را با صفحهای از طلا زینت داد<ref>رحلة ابن جبیر، ص92.</ref> و [[حجر اسماعیل]] را بازسازی کرد.<ref>الکامل، ج11، ص308؛ مرآة الزمان، ص154؛ العقد الثمین، ج2، ص309.</ref> | |||
در سال ۵۵۰ یا ۵۵۱ق. همه ورودیهای [[مسجدالحرام]] را بازسازی کرد<ref>اتحاف الوری، ج2، ص516.</ref> و بر ارتفاع آنها افزود.<ref>مرآة الزمان، ص154؛ العقد الثمین، ج2، ص309.</ref> در ۵۵۲ق. نیز [[گلدسته|مناره]] [[باب عمره]] را ساخت.<ref>اتحاف الوری، ج 2، ص 517.</ref> همچنین [[گنبد]] «سقایة العباس» را از چوب ساخت، که تا ۸۰۷ق. پابرجا بود و در آن سال تخریب و بازسازی شد.<ref>اتحاف الوری، ج 3، ص 443.</ref> | |||
او برای دریافت اجازه این اقدامات، برای المقتفی هدیه باارزشی فرستاد و برای امیر [[مکه]]، عیسی بن فلیته (امارت: ۵۵۶–۵۵۰) هدایای نفیس و فراوانی، از جمله یک عمامه به قیمت سیصد دینار، فرستاد.<ref>الکامل، ج 11، ص 308.</ref> | |||
جواد اصفهانی | === عرفات === | ||
جواد اصفهانی در عرفات و منا نیز اقداماتی انجام داد. او در سال ۵۵۱ یا ۵۵۲ق،<ref>اتحاف الوری، ج 2، ص 518.</ref> در عرفات آبانبارهایی ساخت و از منطقه «نعمان» به واسطه قناتهایی در دل زمین، آب را به آنجا انتقال داد و هر سال در ایام عرفات، با باز کردن قناتها آب در این آبانبارها جاری میشد.<ref>الکامل، ج 11، ص 308.</ref> او برای رساندن آب به عرفات، برای اعراب بنیشعبه که ساکن مناطق محل عبور آب بودند، مبلغی مقرّر کرد تا آب را بر حاجیان نبندند،<ref>اتحاف الوری، ج 2، ص 518؛ رحلة ابن جبیر، ص91.</ref> ولی آنها پس از درگذشت وی به بستن آب ادامه دادند.<ref>رحلة ابن جبیر، ص91.</ref> | |||
= | جواد اصفهانی در بالای [[جبل الرحمه]] مسجدی ساخت و پلههایی را از پایین تا بالای کوه ایجاد کرد. تا پیش از این، مردم در بالا رفتن از کوه با سختی مواجه بودند.<ref name=":2" /> | ||
از | === منا === | ||
بازسازی [[مسجد خیف]] در [[منا]] از دیگر اقدامات وی است که در این راه اموال فراوانی هزینه کرد.<ref name=":2">الکامل، ج 11، ص 308.</ref> | |||
=== شهر مکه === | |||
یکی از دو حمّام موجود در این شهر مکه در نیمه دوم سده ششم قمری، که از حمام دیگر نیز بزرگتر بوده، از آثار جواد اصفهانی بوده است.<ref>رحلة ابن جبیر، ص91.</ref> او هر سال برای فقیران و درماندگان ساکن مکه، اموال و لباسهایی را، به مقداری که برای یک سال آنها کافی باشد، میفرستاد.<ref name=":3">وفیات الاعیان، ج5، ص144.</ref> | |||
==عمران در مدینه== | |||
=== شهر مدینه === | |||
از مهمترین اقدامات جواد اصفهانی در مدینه، ساختن حصاری در گرداگرد شهر بود<ref>الکامل، ج11، ص308؛ وفیات الاعیان، ج5، ص144.</ref> که شهر را در برابر حمله اعراب بادیهنشین محافظت میکرد.<ref>مرآة الزمان، ص 154؛ العقد الثمین، ج 2، ص309.</ref> او برای این کار اموال فراوانی صرف کرد.<ref>رحلة ابن جبیر، ص92.</ref> پس از ساخت حصار، خطیب مدینه جواد اصفهانی را بر منبر دعا میکرد.<ref>مرآة الزمان، ص 154؛ العقد الثمین، ج2، ص309.</ref> | |||
برخی، از ساختن دو حصار برای مدینه به دست وی سخن گفتهاند؛<ref>رحلة ابن جبیر، ص91.</ref> ولی سمهودی از مطری چنین نقل کرده است که جواد اصفهانی گرداگرد مسجدالنبی حصاری ساخت و سپس نورالدین محمود بن زنگی (حک: ۵۴۱–۵۶۹) در سال ۵۵۸ق. حصار دیگری در گرداگرد شهر ساخت. سپس خود او چنین نتیجهگیری کرده است که نورالدین محمود حصار دیگری نساخته، بلکه حصار جواد اصفهانی را تکمیل کرده است.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص270-271.</ref> | |||
او | وی مسجد قبا را نیز در ۵۵۵ق بازسازی کرد.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص24.</ref> او هر سال برای فقیران و درماندگان ساکن مدینه، اموال و لباسهایی را، به مقداری که برای یک سال آنها کافی باشد، میفرستاد.<ref name=":3" /> | ||
== | === مسجدالنبی(ص) === | ||
جواد اصفهانی | از دیگر اقدامات جواد اصفهانی در مدینه، بازسازی بخشهایی از مسجدالنبی<ref>وفیات الاعیان، ج5، ص144.</ref> و سنگکاری حجره قبر حضرت محمد(ص) بود.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص272.</ref> | ||
او نزدیک مسجدالنبی رباطی ساخت تا پس از مرگ در آن دفن شود.<ref>الکامل، ج 11، ص 306-307؛ وفاء الوفاء، ج2، ص272.</ref> این رباط در مقابل «باب عثمان» (از درهای مسجدالنبی) قرار داشت و جواد آن را بر فقیرانِ<ref group="یادداشت">دراویش.</ref> عجم وقف کرده بود.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص272.</ref> مقبرهای که او در این رباط برای خود ساخته بود، مقابل حجره قبر حضرت محمد(ص) قرار داشت و در آن پنجرهای به سوی پنجره روضه پیامبر(ص) باز میشد.<ref>رحلة ابن جبیر، ص103؛ وفاء الوفاء، ج2، ص272.</ref> میان این مقبره و حجره نبوی تنها ۱۵ ذراع<ref>الکامل، ج11، ص307.</ref> یا به اندازه عرض خیابان<ref>مرآة الزمان، ص155-156؛ العقد الثمین، ج2، ص311.</ref> فاصله بود. | |||
ذهبی ساخت مدرسهای را در مدینه به جواد اصفهانی نسبت داده است،<ref>سیر اعلام النبلاء، ج20، ص349.</ref> که با توجه به سکوت سایر منابع در این باره، احتمالاً مقصود ذهبی، رباط وی است. | |||
جواد اصفهانی پسری به نام جلالالدین ابوالحسن علی | == فرزند == | ||
جواد اصفهانی پسری به نام جلالالدین ابوالحسن علی داشت، که چندی وزیر سیفالدین غازی بن قطبالدین مودود (حک: ۵۶۵–۵۷۶) بود. او در ۵۷۴ق. در دُنیسَر<ref group="یادداشت">شهری نزدیک ماردین در منطقه جزیره.</ref> درگذشت و جنازهاش را به [[موصل]] و سپس به [[مدینه]] منتقل کردند و در آرامگاه پدرش به خاک سپردند.<ref>وفیات الاعیان، ج5، ص146-147.</ref> | |||
==درگذشت== | |||
جواد اصفهانی، در زندان قطبالدین مودود سلجوقی(حک: ۵۴۴–۵۶۴)، در سال ۵۵۹ق. درگذشت.<ref name=":1" /> | |||
=== ماجرای تشییع و دفن === | |||
اصفهانی، [[موصل]] به دفن شد. سپس در سال ۵۶۰ق، بر پایه وصیتش، جنازهاش به [[مدینه]] منتقل و در این شهر دفن شد.<ref>الکامل، ج11، ص306؛ وفیات الاعیان، ج5، ص145.</ref> اسدالدین شیرکوه (مقتول.۵۶۴ق) هزینه انتقال تابوت او به مدینه را تأمین و چند نفر را مأمور کرد که به [[نیابت]] از او [[حج]] بگزارند و چند نفر دیگر را مأمور کرد که در طول مسیر حمل تابوت، برای وی قرآن بخوانند و به هر شهری برسند مردم را به نماز خواندن بر جنازه او فرا بخوانند. در شهرهای تکریت، [[بغداد]]، حلّه، فَید، [[مکه]] و مدینه بر جنازه وی نماز خوانده شد.<ref>الکامل، ج11، ص307.</ref> همچنین جنازه او را وارد [[کوفه]] کردند و گویا در [[آستان مقدس امام علی(ع)|حرم امام علی(ع)]] و [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین(ع)]] طواف دادند.<ref>مرآة الزمان، ص155؛ العقد الثمین، ج2، ص310.</ref> | |||
جواد اصفهانی در زمات حیات دستور داده بود که از درِ قدیمیتر کعبه، که به دستور خود وی با درِ جدیدتری جایگزین شده بود، برایش تابوتی بسازند. پیش از درگذشت نیز وصیت کرد تا پس از مرگ، او را در همین تابوت قرار داده و به گرد کعبه طواف دهند.<ref>رحلة ابن جبیر، ص92.</ref> | |||
پس از ورود جنازه وی به [[حجاز]]، ابتدا آن را بالای [[جبل الرحمه|کوه عرفات]] بردند<ref>وفیات الاعیان، ج5، ص145؛ مرآة الزمان، ص155؛ العقد الثمین، ج2، ص311.</ref> و مردم مکه در عرفات گریهکنان به استقبال جنازه آمدند. سپس آن را به [[منا]] بردند و شترهایی را برای وی قربانی کردند.<ref>مرآة الزمان، ص155؛ العقد الثمین، ج2، ص311.</ref> سپس جنازه را به مکه بردند و در مدت حضور در مکه، روزی چند بار آن را اطراف کعبه طواف میدادند. سپس به مدینه منتقل کردند و پس از چند بار طواف به گرد حجره قبر حضرت محمد(ص)، دفن کردند.<ref>وفیات الاعیان، ج5، ص145؛ مرآة الزمان، ص 155؛ العقد الثمین، ج2، ص311.</ref> ذهبی، این کار را مخالف سنت پیامبر(ص) دانسته است.<ref>تاریخ الاسلام، ص 293.</ref> سپس او را در مقبرهاش به خاک سپردند.<ref>الکامل، ج11، ص307؛ مرآة الزمان، ص 155-156؛ العقد الثمین، ج 2، ص311.</ref> برخی محل دفن وی را [[بقیع]] ذکر کردهاند<ref>وفیات الاعیان، ج5، ص145.</ref> که صحیح نیست. | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۸ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۴۰
جواد اصفهانی (م.۵۵۹ق)، از وزرای آل زنگی و صاحب اقدامات عمرانی و خدمات اجتماعی در حرمین بوده است.
نام و تبار
جمالالدین ابوجعفر محمد بن علی بن ابیمنصور اصفهانی (م ۵۵۹ق)، مشهور به «جواد اصفهانی»،[۱] پدرش علی، ملقّب به«کامل»، اهل اصفهان و حاجب شمسالملک بن نظامالملک، وزیر سلطان محمد سلجوقی (حک: ۴۹۸–۵۱۱) بود.[۲] وزیر حاکمان آل زنگی موصل در نیمه سده ششم قمری است. پدر بزرگ وی، ابومنصور، میرشکارِ دربار ملکشاه سلجوقی (حک: ۴۶۵–۴۸۵) بود.[۳]
او از آنروی که در مدت وزارت خود بذل و بخشش فراوان میکرد، به«جواد» شهرت یافت.[۴]
زندگی سیاسی
جواد اصفهانی، در دوره سلطان محمود بن محمد بن ملکشاه سلجوقی(حک: ۵۱۱–۵۲۵) عهدهدار «دیوان عرض» گردید. پس از پایهگذاری حکومت اتابکان زنگی، جمالالدین به عمادالدین زنگی (حک: ۵۲۲–۵۴۱) پیوست و در زمره نزدیکان او درآمد؛ تا جاییکه از سوی اتابک زنگی والی نصیبین و رحبه و سپس ناظرِ دیوانِ وی گردید.[۵]
پس از قتل عمادالدین زنگی در ۵۴۱ق، جانشین و فرزند وی سیفالدین غازی (حک: ۵۴۱–۵۴۴) جواد اصفهانی را وزیر خود گردانید.[۶] او در این دوره، قدرت و ثروت بسیار به دست آورد و از آنروی که در مدت وزارت خود بذل و بخشش فراوان میکرد، به«جواد» شهرت یافت.[۴] در دوره امارت قطبالدین مودود (حک: ۵۴۴–۵۶۴)، جانشین و برادر سیفالدین غازی، جواد اصفهانی همچنان در مسند وزارت باقی ماند. ولی در سال ۵۵۸ق. قطبالدین مودود بر وی خشم گرفت و زندانیاش کرد. او در ۵۵۹ق. در زندان درگذشت.[۷] گویا افزایش نفوذ وی بر مودود گران آمده و موجب هراسش شده بود.[۸] برخی، علت دستگیر شدن وی را سعایت از او نزد مودود به سبب افزایش جود و کرمش دانستهاند.[۹]
عمران در مکه
جواد اصفهانی با اینکه در زمان حیات خود به حج نرفت،[۱۰] اقدامات عمرانی و خدمات اجتماعی مهم و فراوانی در حرمین انجام داد.
مسجدالحرام
جواد اصفهانی، در سال ۵۴۹ق، شخصی را از طرف خود به مکه فرستاد تا با مبلغ پنج هزار درهم، کعبه را از داخل و نیز ارکان آن را با پوششی از صفحات طلا و نقره آراسته کند.[۱۱] سپس در ۵۵۰ق، درِ کعبه را بازسازی کرد و برای آن پوششی از نقره آبطلاکاری شده ساخت و نام خلیفه عباسی المقتفی لأمر الله (خلافت: ۵۳۰–۵۵۵) را بر آن نوشت.[۱۲] او آستانه درِ کعبه را با صفحهای از طلا زینت داد[۱۳] و حجر اسماعیل را بازسازی کرد.[۱۴]
در سال ۵۵۰ یا ۵۵۱ق. همه ورودیهای مسجدالحرام را بازسازی کرد[۱۵] و بر ارتفاع آنها افزود.[۱۶] در ۵۵۲ق. نیز مناره باب عمره را ساخت.[۱۷] همچنین گنبد «سقایة العباس» را از چوب ساخت، که تا ۸۰۷ق. پابرجا بود و در آن سال تخریب و بازسازی شد.[۱۸]
او برای دریافت اجازه این اقدامات، برای المقتفی هدیه باارزشی فرستاد و برای امیر مکه، عیسی بن فلیته (امارت: ۵۵۶–۵۵۰) هدایای نفیس و فراوانی، از جمله یک عمامه به قیمت سیصد دینار، فرستاد.[۱۹]
عرفات
جواد اصفهانی در عرفات و منا نیز اقداماتی انجام داد. او در سال ۵۵۱ یا ۵۵۲ق،[۲۰] در عرفات آبانبارهایی ساخت و از منطقه «نعمان» به واسطه قناتهایی در دل زمین، آب را به آنجا انتقال داد و هر سال در ایام عرفات، با باز کردن قناتها آب در این آبانبارها جاری میشد.[۲۱] او برای رساندن آب به عرفات، برای اعراب بنیشعبه که ساکن مناطق محل عبور آب بودند، مبلغی مقرّر کرد تا آب را بر حاجیان نبندند،[۲۲] ولی آنها پس از درگذشت وی به بستن آب ادامه دادند.[۲۳]
جواد اصفهانی در بالای جبل الرحمه مسجدی ساخت و پلههایی را از پایین تا بالای کوه ایجاد کرد. تا پیش از این، مردم در بالا رفتن از کوه با سختی مواجه بودند.[۲۴]
منا
بازسازی مسجد خیف در منا از دیگر اقدامات وی است که در این راه اموال فراوانی هزینه کرد.[۲۴]
شهر مکه
یکی از دو حمّام موجود در این شهر مکه در نیمه دوم سده ششم قمری، که از حمام دیگر نیز بزرگتر بوده، از آثار جواد اصفهانی بوده است.[۲۵] او هر سال برای فقیران و درماندگان ساکن مکه، اموال و لباسهایی را، به مقداری که برای یک سال آنها کافی باشد، میفرستاد.[۲۶]
عمران در مدینه
شهر مدینه
از مهمترین اقدامات جواد اصفهانی در مدینه، ساختن حصاری در گرداگرد شهر بود[۲۷] که شهر را در برابر حمله اعراب بادیهنشین محافظت میکرد.[۲۸] او برای این کار اموال فراوانی صرف کرد.[۲۹] پس از ساخت حصار، خطیب مدینه جواد اصفهانی را بر منبر دعا میکرد.[۳۰]
برخی، از ساختن دو حصار برای مدینه به دست وی سخن گفتهاند؛[۳۱] ولی سمهودی از مطری چنین نقل کرده است که جواد اصفهانی گرداگرد مسجدالنبی حصاری ساخت و سپس نورالدین محمود بن زنگی (حک: ۵۴۱–۵۶۹) در سال ۵۵۸ق. حصار دیگری در گرداگرد شهر ساخت. سپس خود او چنین نتیجهگیری کرده است که نورالدین محمود حصار دیگری نساخته، بلکه حصار جواد اصفهانی را تکمیل کرده است.[۳۲]
وی مسجد قبا را نیز در ۵۵۵ق بازسازی کرد.[۳۳] او هر سال برای فقیران و درماندگان ساکن مدینه، اموال و لباسهایی را، به مقداری که برای یک سال آنها کافی باشد، میفرستاد.[۲۶]
مسجدالنبی(ص)
از دیگر اقدامات جواد اصفهانی در مدینه، بازسازی بخشهایی از مسجدالنبی[۳۴] و سنگکاری حجره قبر حضرت محمد(ص) بود.[۳۵]
او نزدیک مسجدالنبی رباطی ساخت تا پس از مرگ در آن دفن شود.[۳۶] این رباط در مقابل «باب عثمان» (از درهای مسجدالنبی) قرار داشت و جواد آن را بر فقیرانِ[یادداشت ۱] عجم وقف کرده بود.[۳۷] مقبرهای که او در این رباط برای خود ساخته بود، مقابل حجره قبر حضرت محمد(ص) قرار داشت و در آن پنجرهای به سوی پنجره روضه پیامبر(ص) باز میشد.[۳۸] میان این مقبره و حجره نبوی تنها ۱۵ ذراع[۳۹] یا به اندازه عرض خیابان[۴۰] فاصله بود.
ذهبی ساخت مدرسهای را در مدینه به جواد اصفهانی نسبت داده است،[۴۱] که با توجه به سکوت سایر منابع در این باره، احتمالاً مقصود ذهبی، رباط وی است.
فرزند
جواد اصفهانی پسری به نام جلالالدین ابوالحسن علی داشت، که چندی وزیر سیفالدین غازی بن قطبالدین مودود (حک: ۵۶۵–۵۷۶) بود. او در ۵۷۴ق. در دُنیسَر[یادداشت ۲] درگذشت و جنازهاش را به موصل و سپس به مدینه منتقل کردند و در آرامگاه پدرش به خاک سپردند.[۴۲]
درگذشت
جواد اصفهانی، در زندان قطبالدین مودود سلجوقی(حک: ۵۴۴–۵۶۴)، در سال ۵۵۹ق. درگذشت.[۷]
ماجرای تشییع و دفن
اصفهانی، موصل به دفن شد. سپس در سال ۵۶۰ق، بر پایه وصیتش، جنازهاش به مدینه منتقل و در این شهر دفن شد.[۴۳] اسدالدین شیرکوه (مقتول.۵۶۴ق) هزینه انتقال تابوت او به مدینه را تأمین و چند نفر را مأمور کرد که به نیابت از او حج بگزارند و چند نفر دیگر را مأمور کرد که در طول مسیر حمل تابوت، برای وی قرآن بخوانند و به هر شهری برسند مردم را به نماز خواندن بر جنازه او فرا بخوانند. در شهرهای تکریت، بغداد، حلّه، فَید، مکه و مدینه بر جنازه وی نماز خوانده شد.[۴۴] همچنین جنازه او را وارد کوفه کردند و گویا در حرم امام علی(ع) و حرم امام حسین(ع) طواف دادند.[۴۵]
جواد اصفهانی در زمات حیات دستور داده بود که از درِ قدیمیتر کعبه، که به دستور خود وی با درِ جدیدتری جایگزین شده بود، برایش تابوتی بسازند. پیش از درگذشت نیز وصیت کرد تا پس از مرگ، او را در همین تابوت قرار داده و به گرد کعبه طواف دهند.[۴۶]
پس از ورود جنازه وی به حجاز، ابتدا آن را بالای کوه عرفات بردند[۴۷] و مردم مکه در عرفات گریهکنان به استقبال جنازه آمدند. سپس آن را به منا بردند و شترهایی را برای وی قربانی کردند.[۴۸] سپس جنازه را به مکه بردند و در مدت حضور در مکه، روزی چند بار آن را اطراف کعبه طواف میدادند. سپس به مدینه منتقل کردند و پس از چند بار طواف به گرد حجره قبر حضرت محمد(ص)، دفن کردند.[۴۹] ذهبی، این کار را مخالف سنت پیامبر(ص) دانسته است.[۵۰] سپس او را در مقبرهاش به خاک سپردند.[۵۱] برخی محل دفن وی را بقیع ذکر کردهاند[۵۲] که صحیح نیست.
پانویس
- ↑ تاریخ دولة آل سلجوق، ص321-322؛ الکامل، ج 11، ص 306؛ وفیات الاعیان، ج 5، ص 143؛ الوافی بالوفیات، ج 4، ص 116.
- ↑ تاریخ دولة آل سلجوق، ص 321.
- ↑ تاریخ دولة آل سلجوق، ص 321-322؛ وفیات الاعیان ج 5، ص 143.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ وفیات الاعیان، ج 5، ص 144.
- ↑ تاریخ دولة آل سلجوق، ص 321؛ وفیات الاعیان، ج 5، ص 143.
- ↑ تاریخ دولة آل سلجوق، ص 322؛ وفیات الاعیان، ج 5، ص 144.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ الکامل، ج 11، ص 306-307؛ وفیات الاعیان، ج 5، ص 145.
- ↑ وفیات الاعیان، ج5، ص145.
- ↑ مرآة الزمان فی تاریخ الاعیان، ص 154؛ العقد الثمین، ج 2، ص309-310.
- ↑ رحلة ابن جبیر، ص91-92.
- ↑ اتحاف الوری، ج 2، ص514.
- ↑ اتحاف الوری، ج 2، ص515.
- ↑ رحلة ابن جبیر، ص92.
- ↑ الکامل، ج11، ص308؛ مرآة الزمان، ص154؛ العقد الثمین، ج2، ص309.
- ↑ اتحاف الوری، ج2، ص516.
- ↑ مرآة الزمان، ص154؛ العقد الثمین، ج2، ص309.
- ↑ اتحاف الوری، ج 2، ص 517.
- ↑ اتحاف الوری، ج 3، ص 443.
- ↑ الکامل، ج 11، ص 308.
- ↑ اتحاف الوری، ج 2، ص 518.
- ↑ الکامل، ج 11، ص 308.
- ↑ اتحاف الوری، ج 2، ص 518؛ رحلة ابن جبیر، ص91.
- ↑ رحلة ابن جبیر، ص91.
- ↑ ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ الکامل، ج 11، ص 308.
- ↑ رحلة ابن جبیر، ص91.
- ↑ ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ وفیات الاعیان، ج5، ص144.
- ↑ الکامل، ج11، ص308؛ وفیات الاعیان، ج5، ص144.
- ↑ مرآة الزمان، ص 154؛ العقد الثمین، ج 2، ص309.
- ↑ رحلة ابن جبیر، ص92.
- ↑ مرآة الزمان، ص 154؛ العقد الثمین، ج2، ص309.
- ↑ رحلة ابن جبیر، ص91.
- ↑ وفاء الوفاء، ج3، ص270-271.
- ↑ وفاء الوفاء، ج3، ص24.
- ↑ وفیات الاعیان، ج5، ص144.
- ↑ وفاء الوفاء، ج2، ص272.
- ↑ الکامل، ج 11، ص 306-307؛ وفاء الوفاء، ج2، ص272.
- ↑ وفاء الوفاء، ج2، ص272.
- ↑ رحلة ابن جبیر، ص103؛ وفاء الوفاء، ج2، ص272.
- ↑ الکامل، ج11، ص307.
- ↑ مرآة الزمان، ص155-156؛ العقد الثمین، ج2، ص311.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج20، ص349.
- ↑ وفیات الاعیان، ج5، ص146-147.
- ↑ الکامل، ج11، ص306؛ وفیات الاعیان، ج5، ص145.
- ↑ الکامل، ج11، ص307.
- ↑ مرآة الزمان، ص155؛ العقد الثمین، ج2، ص310.
- ↑ رحلة ابن جبیر، ص92.
- ↑ وفیات الاعیان، ج5، ص145؛ مرآة الزمان، ص155؛ العقد الثمین، ج2، ص311.
- ↑ مرآة الزمان، ص155؛ العقد الثمین، ج2، ص311.
- ↑ وفیات الاعیان، ج5، ص145؛ مرآة الزمان، ص 155؛ العقد الثمین، ج2، ص311.
- ↑ تاریخ الاسلام، ص 293.
- ↑ الکامل، ج11، ص307؛ مرآة الزمان، ص 155-156؛ العقد الثمین، ج 2، ص311.
- ↑ وفیات الاعیان، ج5، ص145.
منابع
- اتحاف الوری، عمر بن محمد بن فهد ( -۸۸۵ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة ام القری، ۱۴۰۸ق.
- تاریخ دولة آل سلجوق، محمد بن محمد الاصفهانی ( - ۵۹۷ق)، به کوشش یحیی مراد، بیروت، دارالعلمیه، ۱۴۲۵ق.
- رحلة ابن جبیر، محمد بن احمد بن جبیر ( -۶۱۴ق.)، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۹۸۶م.
- سیر اعلام النبلاء، شمسالدین محمد بن احمد الذهبی ( -۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
- العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، محمد بن احمد التقی الفاسی ( -۸۳۲ق.) به کوشش محمد عبدالقادرعطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
- الکامل فی التاریخ، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- مرآة الزمان فی تاریخ الاعیان، یوسف بن قزاوغلی سبط ابن الجوزی( - ۶۵۴ق)، حیدرآباد دکن، مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۷۱ق.
- الوافی بالوفیات، خلیل بن ابیک الصفدی ( -۷۶۴ق.)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، علی بن عبدالله السمهودی ( -۹۱۱ق.)، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.
- وفیات الاعیان وانباء ابناء الزمان ممّا ثبت بالنقل او السماع او اثبته العِیان، احمد بن محمد بن خلکان ( -۶۸۱ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ق.