مسجدالاقصی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:آیه ۱ سوره اسراء.png|بندانگشتی|«منزّه است آن خدایی که بنده‌اش [محمد(ص)] را شبی از مسجد الحرام به سوی مسجد الأقصی -که پیرامون آن را برکت داده‌ایم- سیر [و حرکت] داد، تا از نشانه‌های خود به او نمایان سازیم، چراکه او همان شنوای بیناست.»]]
'''مسجدالاقصی در قرآن''' شامل آیاتی از [[قرآن]] است که به نحوی با [[مسجدالاقصی]] مرتبط می‌شوند مانند آیه اول سوره اسراء که به سیر شبانه [[حضرت محمد(ص)]] از [[مسجدالحرام]] به مسجدالاقصی پرداخته است.
'''مسجدالاقصی در قرآن''' شامل آیاتی از [[قرآن]] است که به نحوی با [[مسجدالاقصی]] مرتبط می‌شوند مانند آیه اول سوره اسراء که به سیر شبانه [[حضرت محمد(ص)]] از [[مسجدالحرام]] به مسجدالاقصی پرداخته است.



نسخهٔ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۹

«منزّه است آن خدایی که بنده‌اش [محمد(ص)] را شبی از مسجد الحرام به سوی مسجد الأقصی -که پیرامون آن را برکت داده‌ایم- سیر [و حرکت] داد، تا از نشانه‌های خود به او نمایان سازیم، چراکه او همان شنوای بیناست.»

مسجدالاقصی در قرآن شامل آیاتی از قرآن است که به نحوی با مسجدالاقصی مرتبط می‌شوند مانند آیه اول سوره اسراء که به سیر شبانه حضرت محمد(ص) از مسجدالحرام به مسجدالاقصی پرداخته است.

از عوامل اهمیت یافتن مسجدالاقصی در قرآن، پیوند تاریخی‌اش با ادیان الهی، به ‌ویژه انبیا و اولیای بنی‌اسرائیل، نخستین قبله‌گاه مسلمانان و به معراج رفتن پیامبر اسلام است. علت نامیده شدن این مسجد به «اقصی»(دورترین مسجد)، مسافت زیاد آن با کعبه و رسول خدا(ص) بوده است.

جایگاه و اهمیت

مسجد الاقصی نخستین قبله‌گاه مسلمانان[۱] و در کنار مسجد الحرام، مسجد النبی و مسجد کوفه، یکی از چهار مسجد بافضیلت دانسته شده است[۲] که در شهر بیت‌المقدس قرار دارد.[۳] بر اساس آیات قرآن و روایات، محل عروج پیامبر اسلام(ص) در شب معراج بوده است.[۴] بنابر آنچه در منابع آمده، سازندگان مسجدالاقصی را می‌توان ملائکه، حضرت آدم(ع) و فرزندان آدم یا برخی انبیای الهی دانست.[۵]

مسجدالاقصی، به‌معنای دورترین مسجد، مشهورترین نام این مسجد است که در آیه اول سوره اسراء بدان اشاره شده[۶] و برخی مورخان بیش از بیست نام برای آن برشمرده‌اند.[۷] علت نامیده شدن این مسجد به «اقصی» مسافت زیاد آن با کعبه،[۸] مسجدالحرام، اعراب، اهل مکه یا رسول خدا(ص) بوده است.[۹]

مسجدالاقصی در قرآن

مسجدالاقصی از اماکن و مشاهدی است که در آیات مختلفی در قرآن از آن یاد شده است. از عوامل اهمیت یافتن مسجدالاقصی در قرآن، پیوند تاریخی‌اش با ادیان الهی، به ‌ویژه انبیا و اولیای بنی‌اسرائیل است. آیاتی که به نحوی با مسجدالاقصی مرتبط می‌شوند، عبارت‌اند از:

  • ﴿سُبْحانَ الَّذی اَسْری‏ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمسجدالحرام اِلَی الْمسجدالاقصـی الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا اِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر﴾؛ «پاک و منزه است خدایی که بنده‌‏اش را در یک شب، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی ـ که گرداگردش را پربرکت ساخته‏‌ایم ـ برد تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چراکه او شنوا و بیناست.»(اسراء:1)

این آیه، از جمله آیاتی است که مسجدالاقصی را با تاریخ و آموزه‌‌های اسلامی پیوند می‌دهد و به سیر شبانه (اسراء) پیامبر(ص) از مسجدالحرام به مسجدالاقصی پرداخته است. این آیه از قرآن از مسجدالاقصی با وصف (بارَکْنا حَوْلَهُ) یاد می‌کند؛ مبارک چه به معنای «ثبوت خیر الهی در یک چیز» باشد و چه به معنای «زیادت و نمو»، [۱۰] بیان‌کننده نوعی فراوانی نعمت مادی یا معنوی یا هر دو در پیرامون مسجدالاقصی است.[۱۱]

  • ﴿وَ سْئَلْ من اَرْسَلْنا من قَبْلِکَ من رُسُلِنا اَ جَعَلْنا من دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ﴾؛ «از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان، معبودانی برای پرستش قرار دادیم؟!»(زخرف:45)

این آیه از وقایع رخ‌داده در ماجرای معراج، در مسجدالاقصی، حکایت می‌کند. در این آیه، پس از اقامه نماز جماعت توسط پیامبر اعظم(ص)، خداوند به وی فرمان می‌دهد که از رسولان پیش از خود در مورد پروردگارشان سؤال کن! آنان نیز در پاسخ، به وحدانیت خداوند، رسالت پیامبر(ص) و وصایت امام علی بن ابی‌طالب(ع) شهادت می‌دهند.[۱۲]

  • ﴿وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُون﴾؛ «قسم به انجیر و زیتون (یا: قسم به سرزمین شام و بیت‌المقدس).»(تین:1)

نه ‌تنها در منابع تفسیری، بلکه در منابع حدیثی و تاریخی نیز مراد از (الزَّیْتُونِ)، مسجدالاقصی دانسته شده است.[۱۳]

  • ﴿وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَریب﴾؛ «و گوش فرا ده و منتظر روزی باش که منادی از مکانی نزدیک ندا می‏‌دهد.»(ق:41)

فتال نیشابوری (م508ق) با استناد به روایتی از امام جعفر بن محمد الصادق(ع)، مراد از (مَکانٍ قَریب) را صخره بیت‌‌المقدس دانسته است.[۱۴]

  • ﴿یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْاَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتی‏ کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلی‏ اَدْبارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرین﴾؛ «‌ای قوم! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته، وارد شوید و به پشت سر خود بازنگردید (و عقب‌گرد نکنید) که زیانکار خواهید بود!»(مائده:21)

بسیاری از مفسران از جمله ابن عباس، معتقدند که مراد از (الْاَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ)، بیت‌‌المقدس و مسجدالاقصی بوده[۱۵] و مؤلف کتاب روضة الواعظین نیز مراد از {الْاَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ} را بیت‌‌المقدس دانسته است.[۱۶]

  • ﴿وَ مَنْ اَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ اَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعی‏ فی‏ خَرابِها اُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ اَنْ یَدْخُلُوها اِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیم﴾؛ «کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد و سعی در ویرانی آنها نمود؟ شایسته نیست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد این (کانون‌های عبادت) شوند. بهره آنها در دنیا (فقط) رسوایی است و در سرای دیگر، عذاب عظیم (الهی).»(بقره:114)

محمد بن جریر طبری (م310ق) به نقل از مجاهد، مقصود از "مساجد الله" را مسجدالاقصی و مراد از ستمگران را مسیحیان دانسته است؛[۱۷] ثعلبی (م427ق) نیز با توضیحی بیشتر، مراد از "مساجد الله" را بیت‌‌المقدس و محراب‌های آن بیان کرده است.[۱۸]

  • ﴿وَ قَضَیْنا اِلی‏ بنی‌اسرائیل فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْاَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبیراً... فَاِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ اَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبیر﴾؛ «ما به بنی‌اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد و برتری‏جویی بزرگی خواهید نمود.... و هنگامی که وعده دوم فرا رسد، (آن‌چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم و‌ اندوه در صورت‌هایتان ظاهر می‌‏شود و داخل مسجدالاقصی می‏‌شوند؛ همان گونه که بار اول وارد شدند و آنچه را زیر سلطه خود می‌‏گیرند، درهم می‏‌کوبند.»(اسراء:4-7)

برخی از مفسران مقصود از مسجد در (وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ) را مسجدالاقصی اعلام کرده‌اند.[۱۹]

  • ﴿وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَ اُمَّهُ آیَةً وَ آوَیْناهُما اِلی رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعینٍ﴾؛ «و ما فرزند مریم (عیسی‏) و مادرش را آیت و نشانه‌ای قرار دادیم و آنها را در سرزمین مرتفعی، که دارای امنیت و آب جاری بود، جای دادیم.»(مؤمنون:50)

برخی از مفسران مقصود از (ذاتِ قَرارٍ وَ مَعینٍ) را بیت‌‌المقدس دانسته‌اند.[۲۰]

  • ﴿فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ اَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ اَنَّی لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ﴾؛ «خداوند، او (مریم) را به طرز نیکویی پذیرفت و به طرز شایسته‌‏ای، (نهال وجود) او را رویانید و پرورش داد و کفالت او را به «زکریا» سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او می‏‌شد، غذای مخصوصی در آنجا می‏‌دید. از او پرسید: «ای مریم! این را از کجا آورده‌‏ای؟» گفت: این از سوی خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بی‌حساب روزی می‏‌دهد.»(آل عمران:37)

مفسران قرآن در تفسیر این آیه به شرح و توصیف چگونگی ورود حضرت مریم(س)، به مسجدالاقصی پرداخته‌اند.[۲۱]

  • ﴿یَامَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِین﴾؛ «ای مریم! به شکرانه این نعمت برای پروردگار خود، خضوع کن و سجده به ‌جا آور و با رکوع‏‌کنندگان، رکوع کن!»(آل عمران:43)

به عقیده مفسران این آیه ناظر به عبادات حضرت مریم(س) در مسجدالاقصی است.[۲۲]

پانوشت

  1. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۳۱.
  2. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹.
  3. حمیدی، تاریخ اورشلیم، ۱۳۸۱ش، ص۱۸۳.
  4. الکامل فی التاریخ، ج2، ص52؛ الیقین، سید بن طاووس، تحقیق: انصاری، ص295.
  5. المعالم الاثیرة، ص84.
  6. جمعة سلامة، دلیل المسجد الأقصی المبارک، ۲۰۱۶م، ص۳۳.
  7. فتح الباری، ابن حجر، ج۳، ص۵۳؛ المعالم الاثیرة، ص۸۴.
  8. فتح الباری، ابن حجر، ج۶، ص۲۹۱.
  9. سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص۱۷؛ امتاع الاسماع، ج۸، ص۱۹۶؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص۱۷.
  10. سبل الهدی و الرشاد، ج3، ص19.
  11. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج3، ص106؛ تفسیر مجمع البیان، طبرسی، ج6، ص218.
  12. الکامل فی التاریخ، ج2، ص52؛ الیقین، سید بن طاووس، تحقیق: انصاری، ص295.
  13. تفسیر مجمع البیان، ج10، ص393؛ بحار الانوار، ج57، صص203 و 204؛ معجم البلدان، ج1، ص790.
  14. روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ترجمه: محمود مهدوی دامغانی‏، ص409.
  15. التبیان فی تفسیر القرآن، ج3، ص483.
  16. روضة الواعظین، ص409.
  17. جامع البیان عن تاویل آی القرآن، ج1، ص696.
  18. الکشف والبیان، ثعلبی، تحقیق: ابی محمد بن عاشور، ج1، ص261.
  19. تفسیر مجمع البیان، ج6، ص223.
  20. تفسیر تفسیر عبدالرزاق، عبد‌الرزاق الصنعانی، ج3، ص45؛ تفسیر القرآن العظیم، ج3، ص257.
  21. تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، صص271-273؛ مجمع البیان، ج2، صص739 و 740؛ تفسیر کنز الدقائق، ج3، ص79؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، صص272 و 273.
  22. تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج1، ص276.

منابع

  • امتاع الاسماع، تقی‌الدین احمد بن علی المقریزی، تحقیق: محمد عبدالحمید النمیسی.
  • بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، علامه مجلسی، تهران، اسلامیة، ۱۳۶۳ش.
  • تاریخ اورشلیم (بیت المقدس)، سید جعفر حمیدی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۱ش.
  • التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن طوسی (م۴۶۰ق)، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، محقق: عجماوی، محمد فضل، دار عالم الکتب، ریاض - عربستان، ۱۴۲۵ق.
  • تفسیر عبد الرزاق، عبد الرزاق بن همام الصنعانی ابو بکر، المحقق: محمود محمد عبده، الناشر: دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق / ۱۹۹۹م.
  • تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، محقق: درگاهی، حسین، وزارة الثقافة و الارشاد الاسلامی، مؤسسة الطبع و النشر، تهران - ایران، ۱۳۶۷ش.
  • تفسیر مقاتل بن سلیمان، مقاتل بن سلیمان، محقق: شحاته، عبدالله محمود، دار احیاء التراث العربی، بیروت - لبنان.
  • جامع البیان فی تفسیر القرآن، طبری، محمد بن جریر، ناشر: دار المعرفة، بیروت - لبنان.
  • دلیل المسجد الأقصی المبارک، یوسف جمعة سلامة، غزة، مرکز قدس نت للدراسات والإعلام والنشر الإلکترونی، ۲۰۱۶م.
  • روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، محمد بن فتال نیشابوری، ترجمه: محمود مهدوی دامغانی، ۱۴۲۳ق.
  • سبل الهدی و الرشاد، محمد بن یوسف صالحی دمشقی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۴ق.
  • فتح الباری شرح صحیح البخاری، ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، ناشر: دار المعرفة، بیروت - لبنان.
  • الکامل فی التاریخ، ابن اثیر جزری، عزالدین، تصحیح: محمد یوسف دقاقه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ه. ق۱۹۹۵/م.
  • الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ثعلبی، احمد بن محمد، محقق: ابن عاشور، ابی محمد، ناشر: دار احیاء التراث العربی، بیروت - لبنان.
  • مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن الحسن الطبرسی (م۵۴۸ق)، بیروت، دار المعرفه و افست، تهران، ناصر خسرو، ۱۴۰۶ق.
  • المعالم الاثیرة فی السنة و السیرة، شراب، محمد محمد حسن، ناشر: دار الشامیة، بیروت - لبنان، ۱۴۱۱ق.
  • معجم البلدان، یاقوت الحموی، یاقوت بن عبدالله، بیروت: دار صادر.
  • من لایحضره الفقیه، محمد بن علی شیخ صدوق، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
  • المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمدحسین طباطبایی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
  • الیقین، سید بن طاووس، تحقیق: انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.