حرم امام حسین(ع): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==یادداشت== | ==یادداشت== | ||
{{یادداشت}} | {{یادداشت}} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |
نسخهٔ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۲۳
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Kamran در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
حرم امام حسین، مرقد و محل دفن پیکر امام حسین(ع) و یارانش در کربلا است که از زیارتگاه¬های مهم شیعیان است.
تاریخچه حرم امام حسین
خاکسپاری شهدای کربلا
بنابر گزارشی، پس از آنكه لشكر عمر سعد به كوفه بازگشتند، گروهى از قبيله بنىاسد كه در منطقه «غاضريه» اقامت داشتند، به محل جنگ آمدند و بر امام حسين (ع) و ياران ايشان، نماز خواندند و پیکر آنها را دفن كردند. آنها امام حسين (ع) را در محل قبر كنونى ايشان و فرزندش على اكبر را پايين پاى آن حضرت، به خاك سپردند. ساير شهداى كربلا را نيز در يكجا، كنار يكديگر در امتداد پايين پاى امام (ع)، دفن كردند. حضرت عباس (ع) را نيز در محل شهادت وى، در مسير غاضريه، جايى كه امروزه بارگاه ايشان قرار دارد، به خاك سپردند.
نخستین بنا بر قبر شهدا
برخى گفته اند قبيله بنى اسد كه امام حسين (ع) و ساير شهيدان را به خاك سپردند، نخستين كسانى بودند كه بر قبور آنان، تربتى ساختند. اما به نوشته برخى ديگر، مختار ثقفى، نخستين كسى بود كه به ساخت وساز بر قبر مطهر اقدام نمود. گرچه هيچيك از اين اقوال، مستند نيست، اما وجود سقيفه (سايبان) يا گنبد كوچكى روى قبر شريف امام (ع)، در قرن دوم هجرى، دور از ذهن نيست؛[۱] زيرا در روايتى از امام صادق (ع) درباره چگونگى زيارت امام حسين (ع) آمده است: «اگر از سمت ورودى رو به مشرق آمدى، پس در ورودى بايست و بگو ...».[۲] همچنين در ادامه، پس از بيان زيارتنامه امام (ع) و حضرت علی اكبر، آمده است كه «از سقيفه خارج مىشوى و مقابل قبور شهدا مىايستى».[۳] از اين عبارات، چنين نتيجه گيرى شده است كه بناى بارگاه امام حسين (ع) در آن زمان، شامل سقيفه اى بوده كه يك درِ آن، سمت شرق قرار داشته است. اما به هر حال، در يا درهاى ديگرى نيز وجود داشته است.[۴] همچنين از اين زيارتنامه،چنين استنباط مىشود كه قبر حضرت علىاكبر (ع) نيز داخل سقيفه قرار داشته است.[۵] در روايت ديگرى از امام صادق (ع)، از ايستادن بيرون از «گنبد»، پيش از ورود به روضه شريف امام حسين (ع)، سخن به ميان آمده است[۶] و اين روايت، بر وجود گنبدى بر قبر شريف دلالت دارد.[۷]
تخريب قبر در دوره متوكل
برخی از نویسندگان معاصر، از تخریب بارگاه امام(ع) به دستور هارون الرشید، سخن گفتهاند. اما در منابع تاریخی، اشارهای به این موضوع نشده است و با توجه به اهتمام هارون به احداث گنبد و بارگاهی بر قبر امام علی(ع) در نجف، چنین اقدامی از وی، بعید مینماید.[۸]
بنابر بیشتر منابع تاریخی، متوکل عباسی که به تصریح منابع معتبر تاریخی، دشمنی و کینهاش به اهلبیت پیامبر (علیهم السلام) شناخته شده بود، در سال ۲۳۶ق، دستور داد قبر امام حسین(ع) را خراب کنند و محل آن را شخم بزنند، بذرپاشی کنند و آب بر آن ببندند. همچنین از آمدن مردم به آنجا جلوگیری نمایند و با زائران قبر آن حضرت، برخورد کنند. [۹]
شيخ طوسى در گزارشی با اندکی تفاوت در کتاب امالى خود، چنين نقل كرده است كه در سال 237 ه. ق، متوكل يكى از فرماندهان خود را با عده زيادى از لشكريان فرستاد تا قبر امام حسين (ع) را خراب كنند و مردم را از زيارت و اجتماع در آنجا منع كنند. او نيز به كربلا رفت و طبق دستور متوكل، عمل كرد.[۱۰] سپس متوكل در سال 247 ه. ق متوجه شد كه مردم كوفه و سواد آن، همچنان به زيارت قبر امام حسين (ع) میروند. ازاينرو فرمانده ديگرى را با تعدادى از لشكريان خود به كربلا فرستاد تا اين بار قبر شريف را نبش كنند و زمين آن را شخم بزنند.[۱۱]
تاریخچه حرم در سده سوم تا هشتم
گفته میشود پس از تخريب قبر امام حسين (ع) به دستور متوكل، فرزندش منتصر، بارگاه امام حسين (ع) را بازسازى كرد و زائران قبر شريف آن حضرت را براى زيارت، آزاد گذاشت. در اين دوره، تعدادى از سادات و علويان و در رأس آنان، ابراهيم مجاب، فرزند محمد عابد، فرزند امام موسى كاظم(ع)، به كربلا مهاجرت كردند و اطراف حرم امام (ع) سكونت گزيدند. همچنين گفته میشود در دوره معتضد عباسى (حك: 279- 289 ه. ق)، محمد بن زيد علوى، از داعيان زيدى طبرستان، به زيارت دو حرم امام على (ع) در نجف و امام حسين (ع) در كربلا آمد و به بازسازى بناى حرم امام حسين(ع) اقدام نمود.[۱۲] در منابع تاريخى كهن، به این دو بازسازى، اشاره نشده است.[۱۳]
بارگاه امام حسين (ع) به دستور عضدالدوله ديلمى، از امراى آل بويه، در سال 369 ق. بازسازی شد.[۱۴] او همچنين در سال 371 ه. ق، به زيارت قبر مطهر امام حسين (ع) مشرف شد و به سادات علوى و مردم ساكن مجاور بارگاه مقدس، كمكهاى مالى و غيرمالى فراوانى كرد.[۱۵]
در دورههای بعد نیز برخی خلفاى عباسى و پادشاهان، به زيارت قبر امام حسين (ع) اهتمام داشتند. از جمله در سال 436 ه. ق، سلطان ابوكاليجار مرزبان بن سلطانالدوله بويهى (متوفاى 440 ه. ق)،[۱۶] در سال 479 ه. ق، سلطان ملكشاه سلجوقى به همراه وزيرش نظامالملك،[۱۷] در سال 553 ه. ق المقتفى لامرالله [۱۸] و در سال 696 ه. ق، سلطان غازان، پادشاه ايلخانى، اين بارگاه مقدس را زيارت كردند.[۱۹] بازديدهاى پادشاهان معمولا همراه با اقدامات خیر و بازسازى اماکن بود؛ براى مثال، ملكشاه در زيارت خود در سال 479 ه. ق دستور بازسازى ديوار حرم را صادر كرد. [۲۰]
به گزارش ابن شهرآشوب، در نيمه اول قرن ششم هجرى، المسترشد بالله، خليفه عباسى، به اين بهانه كه «قبر، نيازى به خزانه ندارد»، اموال حرم حسينى و كربلا و نجف را غارت كرد و آن را ميان لشكريان خود تقسيم كرد. اما طولى نكشيد كه او و پسرش در سال 529، به قتل رسيدند.[۲۱]
ابن بطوطه، جهانگرد مسلمان كه در سال 727 ق از كربلا بازديد نمود، در توصيف اين شهر و ساختمان آستان مقدس امام حسين (ع) مینويسد: كربلا شهر كوچكى است كه نخلستانها، اطراف آن را گرفتهاند و از رودخانه فرات، آبيارى میشود. روضه مقدسه امام حسين، داخل شهر واقع شده است و مدرسهاى بزرگ و زاويهاى دارد كه در آن، به مسافران طعام میدهند. خادمان و حاجبان بر در روضه امام ايستادهاند و ورود به حرم، بدون اجازه آنان ميسر نيست. هنگام ورود، بايد عتبه شريفه را كه از نقره است، بوسيد. روى قبر، قنديلهاى زرين و سيمين گذاشته شده و از درهاى آن، پردههاى حرير، آويختهاند[۲۲]
بازسازی حرم به دست شاهان جلایری
در سال 767 ه. ق، امينالدين مرجان بن عبدالله كه سلطان اويس، پادشاه آلجلاير، او را والى بغداد، نموده بود، به كربلا آمد و در مجاورت آستان امام حسين (ع) مسجد و منارهاى ساخت و املاك خود در بغداد، كربلا و عين التمر را وقف آن نمود. مناره اين مسجد كه به نام «مناره عبد» شناخته میشد و از منارههاى تاريخى ارزشمند عراق به شمار میآمد، در دوره اخير، توسط شهردارى كربلا، از بين رفت. در همان سال، سلطان اويس، نيز به بازسازى و توسعه بناى آستان مقدس اقدام نمود و پس از وى، فرزندانش به نامهاى سلطان حسن و سلطان حسين، كار تكميل بنا و توسعه را ادامه دادند. تاريخ اين توسعه بناى آستان، در كتيبهاى در محلى كه امروزه در حرم امام حسين (ع) به نام «نخله مريم» شناخته مىشود، ثبت شده بود. اما در سال 1216 ه. ق، عثمانیها آن را از محل خود برداشتند و اثرى از آن، باقى نگذاشتند. عبدالجواد كليددار معتقد است كه ساختمان كنونى آستان امام حسين (ع)، مربوط به توسعه بناى آن در دوره سلطان اويس است. اما پس از آن، بارها دولتمردان شيعه و عثمانى، در آن بازسازى و تغييراتى ايجاد كردهاند. در نتيجه، بهصورت اوليه خود، باقى نمانده است. [۲۳]
بازسازی حرم به دست شاهان صفوی
در سال 914 ه. ق، شاه اسماعيل اول صفوى، پس از فتح بغداد و زیارت قبر امام حسین(ع) هدایایی به حرم هدیه کرد.[۲۴] او در سال 920 ه. ق، دستور داد شش صندوقچه چوبى خاتم و منبتكارى نفيس برای نصب بر قبور امامان مدفون در عراق ساخته شود. صندوقچه قبر امام حسين (ع)، پس از وفات شاه اسماعيل در سال 932 ه. ق، روى قبر مطهر نصب شد.[۲۵]
در سال 980 ه. ق، شاه طهماسب صفوى دستور بازسازى آستان مقدس و مسجد واقع در شمال حرم و توسعه رواق حرم و صحن از سمت شمال را صادر كرد. در همين سال، حسن بغدادى تبريزى، از نزديكان شاه طهماسب، گنبد حرم را طلاكارى كرد و در سال 982 ه. ق، بازسازى مناره عبد، به دستور شاه طهماسب، به پايان رسيد.[۲۶]
در سال 1032 ه. ق، شاه عباس كبير صفوى، وارد عراق شد و پس از زيارت قبر اميرمؤمنان (ع)، به زيارت قبر امام حسين (ع) رفت. سپس دستور داد تا براى نخستين بار، ضريح مشبكى از جنس مس، تهيه و روى قبر نصب گردد. اين ضريح تا سال 1357 ه. ق، در محل خود باقى بود. همچنين به دستور وى، گنبد مطهر، كاشىكارى گرديد و ساختمان حرم و صحن و رواقها، بازسازى شد. [۲۷]
در سال 1048 ه. ق، شاه صفى اول صفوى، به زيارت امام حسين (ع) آمد و اموالى را براى بازسازى حرم مطهر، اختصاص داد. به دستور وى، مسجد پشت سر را بازسازى كردند و ديوار صحن را از سمت شمال، خراب كردند و مساحت صحن را توسعه دادند و رواق شمالى را ساختند.[۲۸]
در سال 1153 ه. ق، گوهرشاد بيگم، دختر شاه سلطان حسين صفوى و همسر نادرشاه افشار، به تعمير و تزيين و كاشىكارى حرم، اقدام كرد. او كف حرم را با كفپوش نفيس، فرش نمود و براى كليه درهاى حرم، پردههاى نفيسى نصب كرد و بالاى ضريح نيز چراغى از طلاى خالص قرار داد.[۲۹]
یادداشت
- ↑ زیارتگاههای عراق، ص 160
- ↑ « اذا اتيت الباب الذي يلي الشرق فقف على الباب وقل: ...». اعيان الشيعه به نقل از كامل الزيارات، ابنقولويه. در متن چاپ موجودِ كامل الزيارات، عبارت ايستادن بر درِ شرقى، به چشم نمىخورد.
- ↑ « ثم تخرج من السقيفة وتقف بإزاء قبور الشهداء». اعيان الشيعه به نقل از كامل الزيارات، ص 256.
- ↑ اعيان الشيعة، سيدمحسن امين عاملى، ج 1، ص 627.
- ↑ زیارتگاههای عراق، ج1، ص 161
- ↑ المزار الكبير، ص 429.
- ↑ زیارتگاههای عراق، ج1، ص 161
- ↑ زیارتگاههای عراق، ج۱، ص۱۶۱
- ↑ تاريخ الطبرى، ج 9، ص 185؛ الكامل فى التاريخ، ج 7، ص 55؛ وفيات الاعيان، ج 3، ص 365. در تاريخ طبرى در اينباره آمده است:« وفيها امر المتوكل بهدم قبر الحسين بن علي وهدم ما حوله من المنازل والدور وان يحرَث ويبذَر ويسقى موضع قبره وان يمنع الناس من اتيانه فذكر ان عامل صاحب الشرطة نادى في الناحية: من وجدناه عند قبره بعد ثلاثة بعثنا به إلى المطبَق فهرب الناس وامتنعوا من المصير اليه وحُرِث ذلك الموضع وزُرِع ما حواليه».
- ↑ در برخى نسخههاى امالى، بهجاى خراب كردن، عبارت پراكندن از قبر امام حسين( ع) آمده و علامه مجلسى در بحار الانوار، عبارت دوم را از نسخههاى مصحّح، نقل كرده است. بنابراين معلوم نيست متوكل در سال 237 ه. ق قبر را خراب كرده باشد. ر. ك: آينه پژوهش،« لغزشها در تاريخ بارگاه سيدالشهداء( ع)»، سيد حسن فاطمى، ص 10.
- ↑ الامالى، صص 328 و 329.
- ↑ تاريخ مرقد الحسين والعباس( عليهم السلام)، ص 78-79 به نقل از مدينة الحسين.
- ↑ زیارتگاههای عراق، ج1، ص162
- ↑ الكامل فى التاريخ، ج 8، ص 705؛ نزهة القلوب، ص 32.
- ↑ فرحة الغري في تعيين قبر اميرالمؤمنين على( ع)، صص 292 و 293.
- ↑ الكامل فى التاريخ، ج 9، ص 525.
- ↑ مرآة الزمان في تواريخ الاعيان، يوسف بن قزاوغلي( سبط ابن الجوزى)، ج 19، ص 407.
- ↑ المنتظم، ج 18، ص 125.
- ↑ الحوادث الجامعة، ابن الفوطي، ص 333.
- ↑ المنتظم، ج 16، ص 259؛ مرآة الزمان في تواريخ الاعيان، ج 19، ص 407.
- ↑ در چاپ جديد مناقب آل ابىطالب، ج 2، ص 387؛ تنها كربلا و حائر حسينى ذكر شده است. اما در چاپ قديمى، ج 2، ص 171، شهر نجف نيز افزوده شده است و با توجه به اينكه ابن شهرآشوب، اين حادثه را در باب معجزات امام على( ع) آورده است، غارت اموال نجف نيز تأييد مىشود.
- ↑ سفرنامه ابن بطوطه، ج 1، صص 272 و 273.
- ↑ تاريخ كربلا و حائر حسينى، عبدالجواد كليددار، صص 244 و 247.
- ↑ تاريخ حبيب السير، خواند مير، ج 4، ص 494.
- ↑ دائرةالمعارف الحسينية، تاريخ المراقد، محمدصادق كرباسى، ج 2، صص 75 و 79.
- ↑ دائرةالمعارف الحسينية، تاريخ المراقد، صص 75 و 79.
- ↑ شهر حسين، صص 314 و 316.
- ↑ شهر حسين، صص 314 و 316.
- ↑ شهر حسين، ص 318