ترکستان
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:E ebrahimi در تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۹۷ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
اطلاعات عمومی | |
---|---|
دین رسمی | اسلام |
شهرهای مهم | بخارا، خوارزم، سرخس، ترمذ، سمرقند، تاشکند، فرغانه |
زبان رسمی | ترکی |
تاریخ تشیع | |
حکومتها | امویان، عباسیان، سامانیان، ایلخانان، سلجوقیان، قراختانیان |
احزاب و گروهها | |
اقوام | ترک |
حجگزاران مشهور | زمخشری، سیدجلال بخاری، عبدالرشید ابراهیم، عبدالباقی اوغلو |
ترکستان: نام قدیم سرزمینی در آسیای مرکزی است.
پیشینه
این سرزمین که امروزه از آن با عنوان آسیای میانه یا آسیای مرکزی یاد میشود، ناحیهای پهناور بود که از شمال به سیبری، از جنوب به افغانستان و هند و تبت و ایران، از شرق به مغولستان، و از غرب به دریای خزر محدود بوده است.[۱][۲]
پس از اینکه روسها به سال 1860م. شهر ترکستان در شمال تاشکند را به تصرف درآوردند، نام آن را به اشتباه بر همه مناطق تحت تصرف نهادند و از آن هنگام، زمینهای ماوراءالنهر بدین نام معروف شد. اما نام ترکستان در نوشتههای مربوط به قرنها پیش از این تاریخ وجود داشته و بخشی گسترده از آسیای میانه به این نام خوانده میشده است.[۳]
سرزمین ترکستان در طول تاریخ دستخوش فراز و نشیبهای فراوان شده و حکومتهای متعدد بر آن حکم راندهاند. مسلمانان پس از فتح سرزمینهای فارس و خراسان به سال 94ق. به سوی ماوراءالنهر روی آوردند و سرزمینهای این مناطق را نیز فتح کردند تا این که به سال 95ق. به فرماندهی قتیبة بن مسلم باهلی به کاشغر، پایتخت ترکستان شرقی، رسیدند.[۴]
حاکمان
برخی از حاکمان این سرزمین از این قرار بودهاند: امویان (حک: 97-131ق.)، عباسیان (حک: 132-204ق.)، احمد بن اسد فارسی (حک: 205-260ق.)، سامانیان (حک: 261-389ق.) که اسلام را در بخارا و سمرقند به اوج شکوفایی رساندند، ایلخانیان (حک: 389-407ق.)، غزنویان (حک: 407-428ق.)، سلجوقیان (حک: 428-532ق.)، و قراختانیان (حک: 545-616ق.). در میان سالهای 616 تا 617 ق. ترکستان بر اثر هجوم قوم مغول سقوط کرد و حکومت چغتای مغول در سالهای 617ق. آغاز شد. شیبانیان از دیگر حاکمان مشهور این منطقه بودند که ستیز آنان با صفویان از رویدادهای مهم به شمار میرود.[۵]
تقسیمبندی
ترکستان به دو بخش عمده شرقی و غربی تقسیم میشود. ترکستان شرقی با مساحتی بیش از 1828417 کیلومتر مربع، از شمال به مغولستان و روسیه، از غرب به قزاقستان و قرقیزستان و تاجیکستان و افغانستان، از جنوب به پاکستان و کشمیر و تبت، و از شرق به چین محدود میشود.
این منطقه که امروزه با نام سین کیانگ حدود یکپنجم چین را به خود اختصاص داده، اقوام اویغور، قزاق و قرغیز را در بر میگیرد. هر یک از این اقوام به زبان محلی خود که همانند ترکی است، سخن میگویند؛ ولی زبان رسمی آنها چینی است.[۶]
ترکستان غربی که از آن به ترکستان روس نیز یاد میشود، سرزمینی گسترده از آسیای مرکزی بود که به سال 1924م. به دست دولت روس به پنج بخش تقسیم شد. به سال 1992م. هر یک از این بخشها به استقلال رسید و کشورهای ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، و بخش جنوبی قزاقستان پدید آمدند.[۷]
این منطقه در دوره حکومت صفویان در ایران، در انزوا قرار گرفت و مناطق مرزی امتداد جیحون به دلیل رویارویی دولت شیعی صفوی با سنیان ترک، نه تنها مرز سیاسی، بلکه مرز دینی به شمار میرفتند. از جمله حکومتهای این دوران، شیبانیان بودند که با ضعیف شدن آنان، حکومتهای کوچک محلی که به خانات و امیرنشینها شهرت داشتند، رخ نمودند که از آن جمله، خانات بخارا، خیوه و خوقند بودند.[۸]
افزون بر ترکستان شرقی و غربی، ترکستان افغانستان در بخش شمالی این کشور و نیز قسمتهایی از قزاقستان و زمینهای آسیای میانه روسیه در منطقه ترکستان قرار میگرفتند. ترکستان افغانستان که با مهاجرت ازبکها و ترکمانان به تدریج ترکی شد، در اوایل سدههای میانه شامل سرزمینهای بلخ، مزار شریف و تخارستان بود و به عنوان ولایت بلخ شناخته میشد. افغانها امروزه باکتریا را ترکستان میخوانند.[۹]
حجگزاری ترکستان
این منطقه که سرزمینهای مشهور فراوان چون بخارا، خوارزم، سرخس، ترمذ، سمرقند، تاشکند، و فرغانه را در خود جای داده است، در چند دوره در شمار بزرگترین مراکز علمی جهان اسلام به شمار میرفته و دانشورانی بزرگ را پرورانده است.
بسیاری از این دانشوران چون زمخشری، صاحب تفسیر الکشاف، و سیدجلال بخاری، از اولیاء طریقت چشتیه، برای فراگیری دانش به شهرهای مکه و مدینه رفتند و در آن جا مجاور شدند.[۱۰] عبدالرشید ابراهیم از کسانی است که از این منطقه به حج رفته و خاطرات سفرش را با عنوان «عالم اسلام» به نگارش درآورده است.[۱۱]
مسیر حج ترکستان
پیش از دوره صفوی، مسیر اصلی حاجیان ترکستان از ایران میگذشت. این مسیر همان راه اصلی خراسان بود که به شرق میرفت و پایتخت ایران را به شهرهای ماوراءالنهر در مرز چین پیوند میداد.[۱۲]
این راه در بیشتر دوره صفویان به دلیل ستیز میان حکومت صفوی و پادشاهان ترکستان همچون شیبانیان بسته بود. بدین دلیل، مسیر بیشتر حاجیان در این دوره به سوی شمال دریای خزر و قلمرو عثمانی تغییر یافت.[۱۳]
البته راه ایران در هنگام صلح به صورت موقت گشوده میشد. جنگهای بسیار میان صفویان و عثمانی و نیز صفویان و ازبکان در این دوران شکل گرفت که انگیزه برخی از آنها براندازی شیعه و بازگشایی راه حج بوده است.[۱۴][۱۵] نامههایی از پادشاهان این منطقه به شاهان صفوی برای درخواست بازگشایی راه حج، در منابع به چشم میخورد.[۱۶]
مسیر جایگزین
حاجیان ترکستان در دورهای که راه ایران بسته بود، بیشتر از مسیر استانبول به حج میرفتند. آنان در طول راه از احترام امیران و حکمرانان شهرها و روستاها بهره میبردند و پس از رسیدن به قلمرو دولت عثمانی، مورد حمایت این دولت بودند.[۱۷]
دولت عثمانی تکیهها و کاروانسراهایی برای حاجیان ترکستانی در این مسیر ساخته بود.[۱۸] گاه به اغراض سیاسی، این حمایتها بیشتر میشد. توجه و حساسیت بسیار دولت عثمانی به حاجیان این منطقه، در اسناد دوره عثمانی به خوبی نمایان است.
در این اسناد، فرمانهایی در حمایت سیاسی و نظامی از کاروانیان و برخی رجال علمی و سیاسی و کمکهای مالی به حاجیان در راه مانده، همچون دریافت نکردن کرایه کشتی از فقیران بخارا، به چشم میخورد.[۱۹]
کاروان حاجیان ترکستان برای رفتن به حج به سوی دریای خزر حرکت میکردند و سپس با کشتی عرض دریا را پیموده، به سوی غرب میرفتند و از آن جا از دو مسیر به استانبول رهسپار میشدند. یکی مسیر آستاراخان، رود ولگا و رود دن بود که از آن جا به خانات کریمه و سپس به استانبول میرسید و دیگری از راه بندر دربند و رود ترک با کشتیهای ولایتهای شرقی دولت عثمانی و نیز مسیر خشکی به استانبول میرسید و از آن جا نیز گاه از راه خشکی و گاه دریایی به حجاز منتهی میشد.[۲۰][۲۱]
در این میان، کسانی که قصد رفتن به استانبول نداشتند، در برخی از بندرهای عثمانی در دریای سیاه چون بندر سینوپ و سامسون پیاده میشدند و سپس از مسیر خشکی به سوی قونیه یا اسکیشهر رفته، به کاروان شام میپیوستند. به دلیل نامناسب و خطرناک بودن این راه، حرکت در آن به ندرت اتفاق میافتاد.[۲۲]
دراویش و صوفیان ترکستان بیشتر مسیری را انتخاب میکردند که بتوانند قبرهای بزرگانشان را نیز زیارت کنند. این حاجیان در شهر ترسوس در جنوب شرقی ترکیه اتراق میکردند و در تکیهها و زاویههایی که در این شهر برای زائران آسیایی ساخته شده بود، به استراحت میپرداختند.[۲۳]
بستهشدن مسیر آستاراخان
پس از تصرف آستاراخان به دست دولت روسیه، مردم ترکستان بارها به دولت عثمانی از ستم روسها شکایت کردند و خواهان بازپسگیری بندر آستاراخان شدند که از مسیرهای اصلی حاجیان ترکستان و محل گرد آمدن آنها بود. درویش خان که حکومت آستاراخان را بر عهده داشت، برای بازپسگیری این شهر به کمک دولت عثمانی با روسها جنگید؛ ولی شکست خورد و بدین ترتیب، شهر آستارا خان به سال 1557م. از دست مسلمانان بیرون شد و به کشور روسیه پیوست. درویش خان از این شکست بسیار اندوهگین شد و از راه استانبول به مکه رفت و تا آخر عمر در آن جا ماند.[۲۴]
پس از دوره صفوی، راه ایران دیگر بار از راههای اصلی حاجیان این منطقه به شمار میرفت. دولت عثمانی در این مسیر نیز به حاجیان ترکستانی کمک میکرد. گزارشهای متعدد از کمک سفارت عثمانی در تهران به فقیران این منطقه در دست است.[۲۵] مسیر دیگر که حاجیان این منطقه را به حجاز میرساند، راه هند بود. این مسیر نیز در دوران صفویان به دلیل روابط دوستانه ایران با هند، بسته شد.[۲۶][۲۷]
حج ترکستان در دوران تصرف روسیه
در نیمه دوم سده نوزدهم م. این منطقه زیر سلطه روس درآمد. حج در این دوران به عنوان یک عامل سیاسی ضد حکومت روس و استعمار به شمار میرفت و بدین دلیل، روسها میکوشیدند که آن را در میان مسلمانان محدود کنند. نخستین اقدام برای محدودسازی حج در میان مسلمانان، ندادن گذرنامه به شهروندان روس و مسلمانان آسیای میانه بود. بر پایه قانونی به سال 1880م. اعطای گذرنامه به مسلمانان به حال تعلیق درآمد. این وضع تا سال 1904م. ادامه داشت.[۲۸]
در این مدت، حاجیان با رفتن به بندر ادسه و هزینه فراوان، گذرنامه فراهم میکردند و به حجاز میرفتند. در این ایام، در ادسه دفاتر متعدد برای فروش گذرنامه گشوده شده بود و شماری از مسلمانان دچار نیرنگبازی دفترداران میشدند.[۲۹][۳۰] روسها میکوشیدند تا گزارش شورشها و رویدادهای داخلی مسلمانان ترکستان به گوش دیگران نرسد. بدین سبب، به سال 1903م. که شورش دوکچو در فرغانه رخ داد، سفر حج مسلمانان ترکستان را ممنوع کردند. ایجاد تشکلهای مسیونری و نگارش کتب و رسالات گوناگون برای بازداشتن مردم از سفر به حجاز، از دیگر کوششهای دولت روسیه در برابر حج بود.[۳۱]
تشدید موانع حج توسط روسها
گسترش تفکر اسلامی و گرایشهای اسلامگرایانه در میان مردم آسیای میانه در اواخر سده نوزدهم م. روسها را بر آن داشت که با توسل به شایعاتی همچون رواج بیماری وبا در میان حاجیان، مردم را از این فریضه بازدارند.[۳۲] این دولت با تشکیل سازمانهای قرنطینه بیماریهای واگیر پس از سال 1890م. به ممنوع کردن این سفر جنبه قانونی داد.[۳۳]
حاجیان برای گریز از این قرنطینه، به جای گذرنامه حج، گذرنامه به مقصد کشوری دیگر میگرفتند. این روش در مسیر رفت، حاجیان را از قرنطینه میرهاند؛ ولی آنان در پی بیرون آمدن از مکه، باید چندین بار قرنطینه را تحمل میکردند.[۳۴] گزارشهای متعدد از اوضاع بد بهداشتی و بدرفتاری مسؤولان در این قرنطینهها در دست است.[۳۵]
از کوششهای دولت روس در زمینه حج، گشودن دفتر کنسولگری در جده به سال 1890م. بود که امور حج شهروندان روس را بر عهده داشت.[۳۶] مسیر دریایی حاجیان ترکستانی در این دوران چنین بود که با قطار به بندر کریمه (ادسا) میرفتند و از آن جا با کشتیهای روسی به سوی حجاز حرکت میکردند.
این برنامه به سال 1896م. از سوی مجمعی زیر نظر حکمران عمومی ترکستان پیشنهاد شد و در سال 1903م. از جانب روسیه تزاری تایید و اجرا گشت.[۳۷]
آماری دقیق از شمار حاجیانی که هر سال از روسیه تزاری به حج رفتهاند، در دست نیست. با مراجعه به اسناد کنسولگری روس، آگاهیهایی از شمار این حاجیان در برخی سالها به دست میآید. از جمله در سال 1894م. از 3500 تن حاجی حدود 75 درصد از حاجیان فرغانه بودهاند.[۳۸] شمار این حاجیان با توجه به عواملی چون قحطی و وبا دستخوش تغییر میشد.[۳۹] مردم این منطقه برای انجام پروژه راهآهن استانبول ـ حجاز که مسیر حج آنان را کوتاهتر و آسانتر میساخت، به دولت عثمانی کمک مالی پرداخت میکردند.[۴۰]
حج ترکستان در دوران کمونیسم
در اوایل سده بیستم م. انقلاب بلشویک رخ داد. بلشویکها در سالهای آغازین حکومتشان تدابیری سخت را در برابر اسلام به کار گرفتند. پیامد این رفتار، شورشهای داخلی گوناگون در برابر حکومت بود که بر حج نیز تاثیر میگذاشت. در میان سالهای 1918 تا 1920م. میان ارتش سرخ روسیه و باسمالچیان نبردی سخت درگرفت که دشواری زندگی در فرغانه را برای ساکنان این منطقه در پی داشت.
در این هنگام، مسلمانان فرغانه به حج به عنوان راهی برای گریز از این وضعیت سخت مینگریستند و هر سال شماری از مردم ترکستان به بهانه حج از کشور بیرون میرفتند و دیگر برنمیگشتند. شمار افرادی که از سال 1920م. به عربستان رفتند و در آن جا ساکن شدند، میان 300 تا 400 هزار تن گزارش شده است.[۴۱]
در ترکستان شرقی نیز بسیاری از مسلمانان به دلیل فشار سخت حکومت چین، به دولت عثمانی و روسیه و دیگر کشورهای اسلامی مهاجرت کردند. در این میان، بسیاری به عربستان رفتند که شمار آنها میان 30 تا 50 هزار تن گزارش شده است.
یکی از این افراد، عبدالباقی اوغلو بود که به سال 1349ق. برای گزاردن فریضه حج از روسیه به استانبول و از آن جا به اسکندریه و سپس مکه رفت. وی به سال 1350ق. دیگر بار به مکه رفت و 15 ماه در آن جا ماند و سپس از راه یکی از شهرهای هندوستان بازگشت.[۴۲] گاه نیز مکه به عنوان جایی برای عزل شدگان و تبعیدیها به شمار میرفت؛ از جمله بزرگ خان که به دست یعقوب خان زندانی و سپس به مکه تبعید شد.[۴۳]
دولت کمونیست در ترکستان شرقی نیز از سفر مردم این منطقه به حج پیشگیری میکرد؛ به گونهای که در سال 1416ق. تنها 1200 تن اجازه این سفر را یافتند. این دولت برای زیر نظر داشتن حاجیان، مانع از سفر افرادی میشد که بدون اجازه جمعیت اسلامی چین، از سفارت عربستان ویزای این کشور را گرفته بودند.[۴۴]
حج ترکستان بعد از شکست روس
پس از شکست روسها در جنگ جهانی دوم، این دولت در سیاستهای ضد دینی خود قدری مدارا نشان داد.[۴۵] در همین ایام، مؤسسه نظارت دینی مسلمانان قزاقستان و آسیای میانه تاسیس شد. مردم بسیاری برای رفتن به حج به این مؤسسه مراجعه کردند. مؤسسه این درخواستها را به حکومت انتقال میداد و برای سفر حج اجازه میگرفت.[۴۶]
به سال 1943م. هیئتی شش نفره از راه ایران به بغداد و سپس مصر و از آن جا به مکه رفت.[۴۷] از سال 1947م. تا مرگ استالین به سال 1953م. حکومت به بهانه بیماری مالاریا، از سفر مردم ترکستان به حج پیشگیری کرد. در میان سالهای 1945-1980م. سالانه 15 تا 30 تن از طرف دولت روس به حج فرستاده میشدند. از این شمار، هر یک از جمهوریها حدود 2 تا 4 نماینده داشتند. از سال 1980م. با اجرای سیاستهای گورباچف، شمار حاجیان افزایش یافت.[۴۸]
پس از استقلال جمهوریهای ترکستان به سال 1991م. قوانین جدید برای آزادیهای دینی در هر یک از این جمهوریها تصویب شد و سفر حج نیز رونق گرفت. برای نمونه، تنها از جمهوری ازبکستان به سال 1991م. 400 تن و به سال 1994م. 2700 تن به حج رفتند.[۴۹]
پانویس
- ↑ ترکستان در تاریخ، ص9، «نگرشی بر تحولات آسیای میانه در قرن نوزدهم.
- ↑ http://www.britannica.com/EBchecked/topic/610093/Turkistan
- ↑ In Russian Turkestan: a garden of Asia and its people، p44؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج15، ص154.
- ↑ ترکستان الشرقیه، ص9.
- ↑ ترکستان در تاریخ، ص18-21.
- ↑ ترکستان الشرقیه، ص9-11.
- ↑ ترکستان الشرقیه، ص13؛ السیاسة الدولیه، ش132، ص107، «الصراع الصینی الترکستانی.
- ↑ مسخر البلاد، ص21-25؛ سلسلههای اسلامی جدید، ص547-549.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج15، ص154.
- ↑ العقد الثمین، ج6، ص37؛ Evliyalar ansiklopedisi./ ed. İlhan Apak. - İstanbul: Türkiye Gazetesi، 1993. C 4 s 310؛ www.taqrib. info/turkish/index. php? option=com_ content&view=article&id=406: sufler-ve-hac&catid=5: mirase-moshtarak&Itemid=29
- ↑ Sibiryalı meşhur seyyah Abdürreşid İbrahim./ İsmail Türkoğlu. -- Ankara: Türkiye Diyanet Vakfı، 1997؛ SÜLEYMANİYE KÜRSÜSÜNDEKİ VAİZ: ABDURREŞİD İBRAHİM (1857/1944) Namık Kemal KARABİBER* Dr. Harran Üniversitesi، İlahiyat Fakültesi، İslam Mezhepleri Tarihi (nkkarabiber@harran. edu. tr) MEHMET AKİF ERSOY ÜNİVERSİTESİ 19-21 KASIM 2008 ULUSLARARASI MEHMET AKİF SEMPOZYUMU s 580-600
- ↑ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص33-34.
- ↑ میقات حج، ش54، ص176-177، «حجاج ترکستان، راهها و دشواریها.
- ↑ تاریخ عثمان پاشا و فتح تبریز، ص33، «مقدمه.
- ↑ صفویه از ظهور تا زوال، ص273.
- ↑ میقات حج، ش54، ص182-183.
- ↑ Belgelerle Osmanlı-Türkistan ilişkileri (XVI. XX. yüzyıllar). / yay. haz. Ayhan Özyurt... [ve öte. ] -- Ankara: Başbakanlık Devlet Arşivleri Genel Müdürlüğü Osmanlı Arşivi Daire Başkanlığı، 2005. S 123
- ↑ Doğu Türkistan tarihi: başlangıçtan 1878'e kadar./ Mehmet Saray. -- İstanbul: Kitabevi، 1997. 1. c. s 423
- ↑ Kolonizatör Türk dervişleri./ Ömer Lütfi Barkan. -- 88334 -- İstanbul: Hamle Basın Yayın، [t. y. ] s 110
- ↑ میقات حج، ش54، ص177، «حجاج ترکستان، راهها و دشواریها.
- ↑ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص170.
- ↑ Türkistan’da İslam ve müslümanlar: sovyet dönemi./ Seyfettin Erşahin. -- Ankara: İlahiyat Vakfı Yayınları، 1999. S 113
- ↑ İstanbul ve Anadolu evliyaları: Türkistan-Horasan-Hindistan ve dünyadaki Sultan Veliler./ Mustafa Necati Bursalı. -- İstanbul: Tuğra Neşriyat، 1990. 2. c. s 456؛ SUFİLER VE HAC، Esra Doğan، http://www.taqrib.info/turkish/index.php?option=com_content&view=article&id=406:sufler-ve-hac&catid=5: mirase-moshtarak&Itemid=29
- ↑ Türkistan milli hareketleri./ Abdullah Receb Baysun. -- İstanbul: [y. y. ]، 1943 s 89؛ . GEÇMİŞTEN GÜNÜMÜZE AS-TARHAN (ASTRAHAN/HACI TARHAN) As-Tarhan (Astrahan/Haci Tarhan) From Past To Present Dr. Fatih ÜNAL* A. Ü. Türkiyat Araştırmaları Enstitüsü Dergisi Sayı 38، Erzurum 2008 239؛ XVI. YÜZYILIN İKİNCİ YARISINDA OSMANLI DEVLETİ ' NİN KARADENİZ SİYASET Prof. Dr Remzi Kılıç Niğde Üniversitesi Makalenin Linkihttp://host. nigde. edu. tr/remzikilic/mak... 017-001538
- ↑ سیاحت درویشی دروغین، ص24.
- ↑ میقات حج، ش54، ص184، «حجاج ترکستان، راهها و دشواریها.
- ↑ پژوهشی در باره مکتوبات تاریخی، ص118.
- ↑ الحج قبل مئة سنه، ص61-62، میقات حج، ش55، ص194-208، «حجاج ترکستان.
- ↑ میقات حج، ش55، ص195، «حجاج ترکستان.
- ↑ تلفیق الاخبار، ج2، ص334.
- ↑ میقات حج، ش55، ص201.
- ↑ الحج قبل مئة سنه، ص19.
- ↑ Osmanli devleti ve Turk muslumanlarinin hac seferleri dr. Seyfeddin Ersahin Diyanet Ilmi dergi c. 35 s. 1
- ↑ میقات حج، ش55، ص195.
- ↑ BOA،İ. HR-322/20776
- ↑ OSMANLI DEVLETi iLEAZERBAYCAN TÜRK HANLIKLARIARASINDAKi MÜNÂSEBETLERE DÂiRARSiV BELGELERi (Karabag-Susa، Nahçıvan، Bakü، Gence،Sirvan، Seki، Revan، Kuba، Hoy) II (1578-1914) Ankara - 1992 BOA.irâde Meclis-i Mahsûs، nr. 4980
- ↑ D. Brazuer، Mekke ge yol، Turkistan Hacilari vehukumeti، Mayis 1993 s. 31Car؛ Osmanli devleti ve Turk muslumanlarinin hac seferleri dr. Seyfeddin Ersahin Diyanet Ilmi dergi c. 35 s. 1
- ↑ Isa Cabbarov، ZulmettenMarefetge، Taskent، 4891؛ میقات حج، ش55، ص201، «حجاج ترکستان.
- ↑ میقات حج، ش55، ص201.
- ↑ BA. Yildiz esas evrak، Kisim18-3/ evrak n. 480/230؛ Osmanli devleti ve Turk muslumanlarinin hac seferleri dr. Seyfeddin Ersahin Diyanet Ilmi dergi c. 35 s. 1
- ↑ میقات حج، ش55، ص203، «حجاج ترکستان.
- ↑ SUUDÎ ARABİSTAN’I YURT EDİNEN DOĞU TÜRKİSTANLILAR، KULLANDIKLARI YAZI DİLİ ve BU YAZI DİLİYLE KALEME ALINMIŞ BİR ESER: SÎRETÜ HÂTEMÜ’N-NEBİYYÎNUfuk Deniz AŞÇI* Bu makale، Suudî Arabistan’daki Doğu Türkçesi، Sîretü Hâtemü’n-Nebiyyîn Grameri (Hazırlayan: Ufuk Deniz AŞÇI، Konya 1995) adlı Yüksek Lisans Tezinden alınmıştır.
- ↑ B. Bolger ،the life of Yakoub Beg ،London ،8781 ،S؛ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص391.
- ↑ ترکستان الشرقیه، ص31.
- ↑ الحج قبل مئة سنه، ص29؛ سیمای فرهنگی ازبکستان، ص70.
- ↑ میقات حج، ش55، ص204، «حجاج ترکستان.
- ↑ Kadi Muradhaca Salihi Otgen yil hac seferi، Orta Asya ve Kazakisan Muslumanlari Diniye NezaretiJurnali، S،3. 4. Taskent؛ Hicaz karantina teşkilatı (1865- 1914). / Gülden Sarıyıldız. –1989 s 41.
- ↑ میقات حج، ش55، ص204.
- ↑ میقات حج، ش55، ص205.
منابع
- پژوهشی در باره مکتوبات تاریخی: منصور صفت گل و توبواکی کندو، مؤسسه مطالعات زبانها و فرهنگهای آسیا و آفریقا، 1385ش؛
- تاریخ حجگزاری ایرانیان: اسرا دوغان، تهران، مشعر، 1389ش؛
- تاریخ عثمان پاشا (شرح یورش عثمانی به قفقاز و آذربایجان و تصرف تبریز): ابوبکر بن عبدالله (م. قرن10ق.)، به کوشش یونس زیرک، ترجمه صالحی، تهران، طهوری، 1387ش؛
- ترکستان الشرقیه البلد الاسلامی المنسی: توختی اخون ارکین، 1417ق؛
- ترکستان در تاریخ: اراز محمد سارلی، تهران، امیر کبیر، 1364ش؛
- تلفیق الاخبار و تلقیح الآثار: م. م. الرمزی، اورنبرگ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی؛
- الحج قبل مئة سنه: نعیم ریزفان، بیروت، دار التقریب، 1414ق؛
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش؛
- السیاسة الدولیه (فصلنامه): قاهره، مرکز الدراسات السیاسیة والاستراتجیة بالاهرام؛
- سلسلههای اسلامی جدید: ترجمه بدرهای، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، 1381ش؛
- سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه: آرمینیوس وامبری (م. 1913م.)، ترجمه فتحعلی خواجهنوریان، تهران، علمی و فرهنگی، 1387ش؛
- سیمای فرهنگی ازبکستان: گروهی از نویسندگان، تهران، الهدی، 1343ش؛
- صفویه از ظهور تا زوال: رسول جعفریان، تهران، دانش واندیشه معاصر، 1378ش؛
- العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (م. 832ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق؛
- مسخر البلاد: محمد یار بن عرب قعطغان (م. قرن10ق.)، به کوشش نادره جلالی، تهران، میراث مکتوب، 1385ش؛
- میقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.