مکروهات احرام
مکروهات احرام، اعمالی است که انجام آن توسط فردی که مُحرم است کراهت دارد.
مهمترین مکروهات احرام
حمام رفتن
به اجماع فقیهان امامی[۱] و برخی فقیهان اهل سنت[۲] به استناد روایات، حمام رفتن برای محرم مکروه است. برخی از فقیهان امامی[۳] و بیشتر فقیهان اهل سنت[۴] با استناد به اصل اباحه و نیز سیره پیامبر(ص) و صحابه[۵] و حدیثهای امامان(ع)[۶] این کار را مکروه ندانستهاند.
ساییدن بدن
فقیهان امامی[۷] و برخی از فقیهان اهل سنت[۸] برطرفکردن آلودگیهای بدن با ساییدن را برای مُحرم مکروه شمردهاند؛ زیرا ممکن است این کار سبب خونریزی یا زدودن مو شود که از مُحَرَّمات احرام به شمار میروند.[۹] برخی از فقیهان اهل سنت با استناد به سیره پیامبر(ص) و روش صحابه، این کار را جایز دانستهاند.[۱۰]
استفاده از گیاهان خوشبو
به نظر برخی از فقیهان امامی[۱۱] و اهل سنت[۱۲] بهره گرفتن از همه یا بعضی از گیاهان خوشبو، به استناد روایات[۱۳] بر محرم مکروه است؛ زیرا مایه بهرهمندی از آسایش و لذت میشود که با فلسفه احرام ناسازگار است.[۱۴] برخی فقیهان به پشتوانه حدیثهایی که بهگونه مطلق استعمال بوی خوش را نهی کرده، استفاده از این گیاهان را حرام شمردهاند.[۱۵]
احتباء
از دید فقیهان امامی، به پشتوانه روایات،[۱۶] احتباء در حال احرام یا برای محرم در مسجدالحرام کراهت دارد. احتباء به معنای نشستن و بالا بردن دو ساق پا و جمعکردن آن به سمت شکم، به کمک دستان یا پارچه است.[۱۷]
- کشتی گرفتن: برخی از فقیهان امامی[۱۸] بر پایه روایات، کشتی گرفتن را بر محرم مکروه شمردهاند، با این استدلال که ممکن است به مجروح شدن فرد یا زدودن مو بینجامد که در حال احرام ممنوع است.[۱۹]
خواستگاری
به نظر بیشتر فقیهان امامی[۲۰] و اهل سنت[۲۱] خواستگاریکردن برای محرم مکروه است؛ خواه مرد باشد یا زن و خواه خواستگاری برای خود وی یا دیگری انجام گیرد.[۲۲] مستند این حکم، احادیث پیامبر(ص) و امامان(ع)[۲۳] است. برخی از فقیهان این کار را حرام دانستهاند.[۲۴]
لبیک گفتن در پاسخ افراد
به نظر فقیهان امامی و بر پایه حدیثهایی، لبیک گفتن در پاسخ کسی که مُحرم را فراخوانده، مکروه است.[۲۵] امامان(ع) سفارش کردهاند که مُحرم در پاسخ دیگری، تعبیر «یا سعد» را به کار بَرَد؛[۲۶] زیرا او در مقام لبیک گفتن به خداوند است و شریککردن دیگران در آن شایسته نیست.[۲۷]
احرام در لباس آلوده
فقیهان امامی، به استناد حدیثی[۲۸] احرام در لباس آلوده و چرکین را مکروه شمردهاند.[۲۹] این کراهتْ ویژه آغاز احرام است و اگر لباس در اثنای احرام چرکین شود، بهتر است شستن آن تا زمان تَحَلُّل به تأخیر افتد.[۳۰] فقیهان اهل سنت نیز نو بودن و پاکیزگی لباس احرام در آغاز احرام را از مستحبات آن دانستهاند.[۳۱]
احرام در لباس رنگی، به ویژه لباس سیاه
به نظر مشهور فقیهان امامی[۳۲] و برخی از فقیهان اهل سنت[۳۳] احرام در لباس رنگی به استناد روایات[۳۴] مکروه است. شماری از فقیهان امامی به پشتوانه احادیث،[۳۵] محرم شدن در لباس سبز یا هر رنگ دیگر جز سیاه را جایز میدانند.[۳۶] برخی از فقیهان امامی با استناد به ظاهر روایات، احرام در لباس سیاه را حرام دانستهاند.[۳۷] شماری از فقیهان اهل سنت بر آنند که این کار تنها برای کسانی مکروه است که الگو و مقتدای دیگران هستند.[۳۸]
خوابیدن بر بستر رنگی یا زرد
فقیهان امامی با استناد به احادیثی[۳۹] خوابیدن بر بستر رنگی و بالش زرد را مکروه دانستهاند؛[۴۰] زیرا این کار مایه رفاه و تنآسایی به شمار میرود که با فلسفه احرام سازگاری ندارد.[۴۱]
حنازدن
از دید مشهور فقیهان امامی و برخی از اهل سنت، بهرهگیری از حنا در حال احرام[۴۲] و نیز پیش از آن، اگر اثرش تا آن هنگام بماند،[۴۳] با استناد به احادیثی[۴۴] مکروه است. برخی فقیهان امامی به پشتوانه روایات دیگر و از آن رو که حنابستن زینت به شمار میرود و هر زینتی بر مُحرِم حرام است، این کار را حرام شمردهاند.[۴۵] شماری از فقیهان اهل سنت این کار را مستحب دانستهاند.[۴۶]
دیگر مکروهات
فقیهان شیعه و اهل سنت کارهایی دیگر را نیز در شمار مکروهات احرام یاد کردهاند؛ از جمله:
- احرام در لباس راهراه
- نقاب زدن برای زن احرامگزار،[۴۷]
- شستن سر با سِدْر و خَطْمی[۴۸]
- بسیار مسواک زدن
- گفتن سخنان بیهوده
- شستن بدن با آب سرد
- شعر خواندن،[۴۹]
- نگاهکردن در آینه
- بیرون آوردن خون از بدن،[۵۰]
- حمل سلاح در موارد غیر ضرور،[۵۱]
- شستن لباس احرام تا زمان تَحَلُّل،[۵۲]
- حجامتکردن در غیر ضرورت،[۵۳]
- پوشیدن لباس شهرت،[۵۴]
- فروش لباس احرام حتی پس از پایان اعمال،[۵۵]
- خوردن لقمه غذایی که به دست همسر یا کنیز آن فرد آماده شده باشد،[۵۶]
- فروبردن سر در آب[۵۷]
- همراه داشتن حیوان شکاری،[۵۸]
- خوردن از گوشت صید،[۵۹]
- خاراندن سر با ناخن،[۶۰]
- سرمه کشیدن،[۶۱]
- خوردن روغنهای خوشبو،[۶۲]
- نشستن نزد عطر فروش[۶۳]
- قرار دادن عطر در پارچه و بوییدن آن.[۶۴]
پانویس
- ↑ ذخیرة المعاد، ج۱، ص۶۰۳؛ کفایة الاحکام، ج۱، ص۳۰۶.
- ↑ المدونة الکبری، ج۱، ص۴۵۹.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۳۱۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۶۲.
- ↑ الام، ج۲، ص۱۵۹؛ المحلی، ج۷، ص۲۴۶؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۱.
- ↑ فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۳؛ عمدة القاری، ج۱۰، ص۲۰۱.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۶۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۵۷.
- ↑ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۷۹؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۳۲.
- ↑ المدونة الکبری، ج۱، ص۴۵۹.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۹؛ موسوعة الفقه الاسلامی، ج۶، ص۴۶۰.
- ↑ الام، ج۲، ص۲۲۵-۲۲۶؛ المحلی، ج۷، ص۲۴۶؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۳.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۹۶؛ الدروس، ج۱، ص۳۷۳.
- ↑ المدونة الکبری، ج۱، ص۴۵۶.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۵۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۳۳.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۳۳.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۵۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۳۴.
- ↑ کفایة الاحکام، ج۱، ص۳۰۷؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۶۵؛ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۵۱.
- ↑ معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۳۱؛ معجم لغة الفقهاء، ص۴۵.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۵۱.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۸۸؛ کفایة الاحکام، ج۱، ص۳۰۷.
- ↑ تحریر الاحکام، ج۲، ص۲۴؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۸۴.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۱۴.
- ↑ تحریر الاحکام، ج۲، ص۲۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۸۵.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۱۴؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۳۹؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۱۶.
- ↑ المحلی، ج۷، ص۱۹۸؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۸۴.
- ↑ تحریر الاحکام، ج۲، ص۳۷؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۸۱.
- ↑ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۸۱؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۳۲.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۹۶؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۳۲.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۷۷.
- ↑ تحریر الاحکام، ج۲، ص۳۷؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۴۲.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۸۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۲۷.
- ↑ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۴۴؛ المغنی، ج۳، ص۲۲۶؛ المجموع، ج۷، ص۲۱۷.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۹۵.
- ↑ المجموع، ج۷، ص۲۱۷.
- ↑ الحدائق، ج۱۵، ص۵۵۳-۵۵۴؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۲۳-۴۲۴.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۴۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۳۵.
- ↑ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۸۲؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۰۱.
- ↑ مختلف الشیعه، ج۴، ص۸۲.
- ↑ مختصر خلیل، ص۷۱؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۱۳.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۱؛ تهذیب، ج۵، ص۶۸.
- ↑ تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۷۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۴۱.
- ↑ مختصر خلیل، ص۷۱؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۲۷.
- ↑ الشرح الکبیر، ج۳، ص۳۲۷؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۶۰.
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۸؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۷۷.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۵۶؛ تهذیب، ج۵، ص۳۰۰.
- ↑ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶؛ ایضاح الفوائد، ج۱، ص۲۹۶.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۱۰؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۲۱.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۹۶؛ الحدائق، ج۷، ص۱۴۲.
- ↑ المدونة الکبری، ج۱، ص۳۶۳؛ الدروس، ج۱، ص۳۸۸.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۸۸؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۶۳-۵۶۷.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۳۱۹؛ المجموع، ج۷، ص۳۵۸؛ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۴۴-۴۷.
- ↑ ذخیرة المعاد، ج۱، ص۶۰۲.
- ↑ السرائر، ج۱، ص۵۴۲.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۳۱۵؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۰۷.
- ↑ مناسک الحج، وحید خراسانی، ص۱۹۶.
- ↑ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۸۴.
- ↑ المقنعه، ص۴۳۴؛ الدروس، ج۱، ص۴۹۴.
- ↑ المدونة الکبری، ج۱، ص۴۵۹-۴۶۰.
- ↑ المجموع، ج۷، ص۲۹۸؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۴۲۳.
- ↑ المحلی، ج۷، ص۲۵۰.
- ↑ المجموع، ج۷، ص۳۵۲.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۳۱۳.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۴؛ ذخیرة المعاد، ج۱، ص۵۹۱.
- ↑ نک: المدونة الکبری، ج۱، ص۴۵۶؛ الخلاف، ج۲، ص۳۰۷؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۴۷.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۳۰۷.