معتزله، به پیروان یک مکتب کلامی گفته می‌شود که توسط واصل بن عطا در اوایل قرن دوم هجری تاسیس شد. واصل بن عطا، شاگرد حسن بصری، با استفاده از عقل در مباحث کلامی و تفسیر آیات قرآن، به تأویل معانی پرداخته و سعی در هماهنگ‌سازی عقل و دین داشت. اصول مکتب معتزله بر پنج پایه استوار است: توحید، عدل، وعد و وعید، المنزلة بین المنزلتین و امر به معروف و نهی از منکر.

تاریخ پیدایش

مذهب معتزله را واصل بن عطا (80-131ق.) در اوایل قرن دوم هجرى پدید آورد.[۱] او از شاگردان حسن بصری یکى از علماى نامدار علم کلام بود.[۲]

روش فکرى معتزله

معتزله در بحث هاى کلامى و نیز تفسیر آیات قرآن، از عقل استفاده می کردند و اگر مضمون آیات و احادیث به حسب ظاهر موافق آرا و عقول‌شان نبود، دست به تأویل (تغییر معنای) آن‌ها می زدند و بدین وسیله میان عقل و دین ایجاد هماهنگى می‌کردند.[۳]

اصول مذهب معتزله

مذهب معتزله بر پنج اصل استوار است:[۲]

توحید و عدل

توحید مراتب یا اقسامى دارد که عبارتند از: توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی، توحید در عبادت. عدل معیار روشن و معنای ثابتی دارد که ابتدا عقل آن را می‌فهمد و سپس افعال خداوند را به عدل یا عدم عدل توصیف می کند.[۱]

وَعد و وَعید

این اصل به معنای لزوم تحقق وعده خداوند به بهشت و لزوم تحقق وعید به جهنم است. اکثریت معتزله عمل به وعید را نیز همچون وَعد واجب می‌دانند.[۴]

المَنزَلَة بین المنزلتین

اکثریت امت اسلام شخصی که گناه کبیره کرده را را مؤمن فاسق می دانند اما معتزله نظریه المنزلة بین المنزلتین را ابراز کردند و مرتکب گناه کبیره را فاسق دانستند به این معنا که فسق حد وسط میان ایمان و کفر است و مرتکبان کبائر نه مؤمن‌اند و نه کافر. ولى از آنجا که در قیامت انسان ها دو گروه بیش نیستند اگر فاسقان بدون توبه از دنیا بروند اهل دوزخ هستند. معتزله فعلیت یافتن عذاب را براى گنهکاران حتمى می دانند و به جاودانگى و خلود عذاب براى مرتکبان کبائر نیز عقیده دارند.[۴]

امر به معروف و نهى از منکر

معتزله وجوب امر به معروف و نهى از منکر را کفایى و مشروط به شرایط و شدیدترین مرتبه آن (قتال) را از شئون حکومت و وظایف حاکم اسلامى می‌دانستند.[۵]

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ علم الهدی، الامالی، ج1، ص115؛ شرح الاصول الخمسة، ص138-139؛ الفرق بین الفرق، ص118؛ الملل و النحل، ج1، ص48.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ سیر فلسفه در ایران، ص44-45.
  3. لاهیجی، گوهر مراد، ص46؛ امین، ضحی الاسلام، ج3، ص15-17؛ درسنامه فرق و مذاهب کلامی، ص116.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ درسنامه فرق و مذاهب کلامی، ص111-119.
  5. زمخشری، الكشاف، ص396-398.

منابع

  • الامالی، علی بن حسین علم الهدی، قم، مکتبة المرعشی، 1405ق.
  • شرح الاصول الخمسة قاضی عبدالجبار بن احمد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1423ق.
  • الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة منهم، عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، بیروت، دار المعرفة، بی تا.
  • الملل والنحل، محمد بن عبدالکریم شهرستانی، بیروت، دار المعرفة، بی تا.
  • سیر فلسفه در ایران، محمد اقبال لاهوری، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1357ش.
  • تاريخ ابن خلدون، عبدالرحمان ابن خلدون، بيروت، دار الفکر، 1408ق.
  • معجم البلدان، ياقوت حموی، بيروت، دار صادر، 1995م.
  • احسن التقاسيم في معرفة الاقاليم، محمد بن احمد المقدسی، قاهره، مکتبه مدبولی، 1411ق.
  • تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الاعلام، محمد بن احمد الذهبی، بيروت، دار الکتاب العربي، 1410ق.
  • الملل و النحل، محمد بن عبد الکریم شهرستانی، قم، الشریف الرضی، 1364ش.
  • مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ابوالحسن اشعری، بیروت، المکتبة العصریة، 1411ق.
  • التبصیر فی الدین، ابوالمظفر اسفرائنی، بیروت، عالم الکتب، 1411ق.
  • نقد الزیدیة للمذاهب الکلامیة، امام حنفی، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، 2006م.
  • الأربعين في أصول الدين‏، فخر الدين رازى، قاهره‏، مكتبة الكليات الأزهرية، 1986م.
  • إرشاد الطالبين إلى نهج المسترشدين، فاضل مقداد، قم، كتابخانه مرعشى‏، 1405ق.
  • الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد، محمد شیخ مفید، بيروت، دار المفيد، 1414ق.
  • إشراق اللاهوت في نقد شرح الياقوت، عميد الدين عبيدلى، تهران‏، ميراث مكتوب‏،1381ش.
  • اصول الایمان، عبد القاهر بغدادى، بيروت‏، دار ومكتبة الهلال‏، 2003م.
  • الاعتصام(ماهنامه)، یمن، رابطه علماء الیمن، 2016م.
  • تلخیص المحصل المعروف بنقد المحصل، محمد نصیر الدین الطوسی، بیروت، دارالاضواء، 1405ق.
  • رحلة ابن جبير، محمد بن احمد ابن جبير، بيروت، دار مكتبة الهلال، 1986م.
  • نثر الدرّ المكنون من فضائل اليمن الميمون، محمد بن على‏ اهدلى، مصر، مطبعه زهران‏.
    این مقاله برگرفته از کتاب درسنامه فرق و مذاهب کلامی است.