جمرات
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Kamran در تاریخ ۱۱ مهر ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
جمرات (جمع جمره) نام سه مکان - به فاصله حدود ۲۰۰ متر از یکدیگر - در منا در شهر مکه است (جمره اولی، جمره وسطی، جمره عقبه). در هر یک از این مکانها ستونی قرار دارد که هر حاجی در موسم حج، آن را به عنوان نماد شيطان، با هفت سنگ، سنگسار ميکند، این عمل که رمی جمرات نام دارد بخشی از مناسک حج به شمار میآید. برخی جمره را زميني ميدانند که ستونها به عنوان نشانه در آن ساخته شد و در گذشته پيرامون هرکدام حوضچهاي ساخته شده بود، و برخی دیگر مصداق جمره را تنها ستونهایی میدانند که در این حوضچهها قرار داشت.
در روایات اسلامی، منشاء این مناسک به عمل حضرت آدم(ع) و حضرت ابراهیم(ع) نسبت داده شده که ابلیس در این مکانها بر ایشان ظاهر شد و آنان به او سنگ پرتاب کردند تا او را دور کنند.
جمرات از پیش از عصر اسلام در مکه وجود داشتند و در طول تاریخ اسلام چند بار بازسازی شده اند. در سال 2008 ساختمان جدیدی، به طول 950 و عرض 80 متر در 5 طبقه ساخته شد که حرکت جمعیت انبوه حاجیان را در هنگام رمی جمرات ساماندهی میکند. فاصله هرکدام از طبقات، 12 متر است و 12 ورودي و خروجي در جهتهاي چهارگانه دارد. ستونهاي جمرات، در اين بازسازي، به شکل استوانههايي توخالي و بيضيشکل، به طول 40 متر، در وسط حوضچههايي بيضيشکل ساخته شده است.
واژهشناسی
جمرات جمع «جَمْره»، به معناي گروهي از افراد يا اشياي گرد آمده، سنگريزههاي کوچک (حصي) و شتاب کردن است.[۱] مکانهاي ياد شده، به دليل جمع شدن سنگريزهها در آنجا[۲] يا جمع شدن حجاج براي رمي[۳] يا فرار شتابان ابليس، پس از رمي شدن به وسيله حضرت آدم در اين مکانها،[۴] جمره ناميده شده است.
جمرات سهگانه
جمره اول: در مسير حاجيان، از منا به مکه، ابتدا جمره اولي، با فاصله حدود هفت کيلومتر از مسجدالحرام، قرار دارد. (با توجه به فاصلههاي تعيين شده ميان جمرات و مسجدالحرام) اين جمره با نامهاي ديگري مانند جمره صغري، دنيا و سفلي (به معناي پايينتر) نيز خوانده شده است.[۵]
جمره دوم: در امتداد آن به سمت مکه، و (با توجه به فاصله مشخص شده ميان مسجدالحرام و جمره ثالثه) در فاصله حدود6800 متري مسجدالحرام، قرار دارد و جمره وسطي يا الثانيه نيز خوانده ميشود.[۶]
جمره سوم: با نامهايي چون جمره عقبه، کبري، قصوي ، عظمي و ثالثه در مرز ميان مکه و منا و در فاصله 6549 متري مسجدالحرام است.[۷]
منابع جديد، فاصله بين جمره عقبه و وسطي را 247 متر و بين جمره وسطي و اولي را 200 متر مشخص کردهاند.[۸] اما در منابع متقدم، به اختلاف، فاصله بين جمره عقبه و دوم از400 ذراع[۹] تا 487 ذراع و اندي (حدود243 متر) ذکر شده است.[۱۰] فاصله جمره اول و دوم نيز از 305 ذراع[۱۱] (حدود 152 متر) تا350 ذراع (حدود 175 متر)[۱۲] تعيين شده است.
تاریخ بنای جمرات
منشاء مناسک
بنا بر رواياتي، ابليس در اين مکانها بر حضرت آدم(ع)، در حج وي، نمايان شد و با پرتاب هفت سنگريزه، به تعليم جبرئيل، از آن حضرت فرار کرد.[۱۳] از جمرات، در حجگزاري حضرت ابراهيم(ع)، در منابع شيعه[۱۴] و سني[۱۵] نيز ياد شده است. بر اساس برخي از اين روايات، ابراهيم(ع) براي ذبح فرزندش در جمره وسطي تلاش کرد و شيطان در اين سه محل بر وي ظاهر شد و وسوسهاش کرد تا تکليفش را انجام ندهد و ابراهيم(ع)، با پرتاب سنگريزه بر ابليس، با وي مقابله کرد و او را فراري داد.[۱۶]
گزارشهاي مربوط به رمي ابليس توسط حضرت آدم و حضرت ابراهيم(ع) فاقد هرگونه اطلاعي در مورد قرار دادن علامت يا نشاني در مکانهاي مشخص شده براي رمي است؛ به احتمال، محل دقيق اين جمرهها در طول ساليان مختلف، نسل به نسل و به صورت شفاهي منتقل شده است.[۱۷]
نخستین گزارشها از شکل ظاهری جمرات
اولين گزارشي که به شکل ظاهري جمرات پرداخته، مربوط به زمان سلطه عمرو بن لحي خزاعي بر مکه است. وي که به ترويج بتپرستي در جزيرةالعرب و ايجاد انحراف در آيين ابراهيمي مشهور است،[۱۸] سه بت بر جمرات سهگانه، به ترتيب بزرگي آنها، قرار داد و از این رو جمرههاي ياد شده به کبري، وسطي و صغري مشهور شد. بر اساس اين گزارش، او سنت رمي جمرات ابراهيمي را به نوعي نيايش و احترام نسبت به بتها، با ابراز احترام به هرکدام از آنها، هنگام رمي شدن، تبديل کرد.[۱۹]
به گواهي بيتي از قصيده لاميه ابوطالب، در زمان پيامبر اکرم(ص) نيز شکل ظاهري جمرات، به همانگونه دوره عمرو بن لحي و با قرار داشتن بتي روي هر جمره حفظ شده است. البته در اين بيت، خود بت، جمره خوانده شده است.[۲۰] به احتمال، تغيير بعدي جمرات پس از فتح مکه، در سال هشتم هجري، انجام شده باشد؛ زيرا به فرمان پيامبر(ص) تمام بتهاي اطراف مکه شکسته شد و از بين رفت.[۲۱] شايد بتهاي منصوب روي جمرات نيز مشمول اين فرمان شده باشند.[۲۲] هرچند به صراحت از اين مطلب ياد نشده و احتمال ميرود به خاطر مفهوم اهانتآميز رمي، اين بتها در اين محل، حفظ شده باشند.
گزارشهای قدیمی بر بسته بودن شمال شرق جمره عقبه، به خاطر قرار گرفتن جمره در کنار کوه در مسير جمرات، دلالت ميکنند.[۲۳] شايد به همين سبب است که توقف کنار اين جمره که در مسير حرکت حجاج بوده، بر خلاف جمرات ديگر، مستحب نيست.[۲۴]
گزارشهاي مربوط به حجگزاري در قرن اول، از وجود بقاياي ديواري از دورههاي قبلي کنار جمره عقبه، حکايت ميکند که عدهاي، از جمله خليفه دوم، از بالاي آن جمره عقبه را رمي ميکردند.[۲۵] ساخت اين ديوار را ميتوان براي ممانعت از ريزش سنگهاي کوه مجاور اين جمره روي حجاج دانست که در ايام حج، جمعيت زيادي براي رمي، از آن بالا ميرفتند.[۲۶] در برابر اين عده، گروهي ديگر مانند عبدالله بن مسعود، چنانکه پيامبر اکرم(ص) انجام داده بود، از درون دره منا، جمرات را رمي ميکردند.[۲۷] در این دوره درختي در کنار جمره قرار داشت که در عهد جاهليت پرستش ميشد و بعدها قطع شد.[۲۸]
بازسازي و توسعه جمرات
سده سوم: در سال 241ق. جاری شدن سيلي شديد، جمره را از جا کند. پس از اين حادثه، متوکل عباسي (حک:232-247ق.)، اسحاق بن سلمه (از استادکاران ماهر در بازسازي و ساخت و ساز) را مأمور ترميم جمرات کرد.[۲۹] اسحاق، علاوه بر بازگرداندن جمره به مکان سابق، با ساختن ديواري پشت جمره عقبه، براي ممانعت از صعود حجاج بر کوه مجاور و رمي از فراز آن، مسجدي کنار ديوار ساخت. وي در اين بازسازي، نشانههايي بالاي هرکدام از جمرات با سنگ ساخت تا مانع جابهجايي و تکرار حوادثي از اين دست باشد. اين نشانهها، با آهک و گچ، سفيد شده بودند.[۳۰] ظاهراً در اين تاريخ بود که جمرات شکلي را شبيه جمرات دوره عثماني که به صورت ستونهايي سنگي، با روکشي از گچ و آهک بود، به خود گرفت.
سده ششم: اولين گزارشي که به روشني از اين شکل جمرات سخن گفته، گزارش ابن جبير است. وي که در سال 579ق. به حج آمده، ضمن ياد کردن از ستونهاي جمرات، که مانند انصاب حرم (ستونهاي نشان حرم مکي) است، جمره عقبه را بر بالاي تلي از سنگريزههاي پرتاب شده، وصف کرده است.[۳۱] ذکر نشانهها و ستونهاي جمرات، در بيشتر منابع، بعد از اين دوره يافت ميشود.[۳۲]
سده یازدهم: در سال 1073ق.، در زمان شريف زيد بن محسن، امير وقت مکه در دوره عثماني (حک: 1041-1077ق.)، سر ستونهاي جمرات، با سنگ مرمر، بازسازي شد.[۳۳] گزارش ديگري در مورد تعمير يا بازسازي ستونهاي جمرات در دست نيست.
سده سیزدهم: تغيير بعدي در شکل ظاهري جمرات، در سال 1291ق. اتفاق افتاد. در اين سال، با موافقت علماي حرمين، براي جلوگيري از ازدحام جمعيت در مقابل جمره عقبه، حفاظي فلزي قرار داده شد.[۳۴] اما با نظر برخي از علما، اين حفاظ فلزي، برداشته شد. به عقيده آنان، اين حفاظ باعث ميشد تا بسياري از حجگزاران، به جاي رمي ستوني که خود جمرات خوانده ميشود، تمام قسمتي را که داخل حفاظ فلزي بود، جمرات دانسته و با اکتفا به رمي آن، ستونها را رمي نکنند. در سال 1292ق.، به جاي حفاظ فلزي، حوضچههاي بزرگي پيرامون ستونهاي جمرات ساخته شد. در مرحله بعدي، اين حوضچههاي بزرگ نيز کوچک شد و به شعاع 5/1 متر از ستون جمرات، از هر سو، رسيد. پيرامون جمره عقبه که قسمت شمال شرقي آن به کوه متصل بود، يک حوض نيمدايره ساخته شد.[۳۵] از اين تاريخ به بعد، در متون سفرنامهها، به خطا، به مجموعه ستون و حوضچه، جمرات گفته شده است.[۳۶]
دوره معاصر: در دوره معاصر با افزايش روزافزون تعداد حجاج، کوه قابل که پشت جمره عقبه قرار داشت و راه منا را تنگ ميکرد، در جماديالاولي سال 1373ق. تخريب شد. در سال 1383ق. راه ميان جمرههاي کبري و وسطي توسعه يافت و عرض آن به هزار متر رسيد؛ بدون اينکه تغييري در اندازه و ارتفاع ستونها پديد آيد.[۳۷] در سال 1395ق. (1975م.) فضاي پيرامون جمرات توسعه يافت و بالاي هر سه جمره پلي ساخته شد تا حجاج بتوانند از فراز اين پل، ستونهاي جمرات را، که بلندتر شده بود، رمي کنند. در اين بازسازي ديوار پشتي جمره عقبه تا طبقه دوم ارتفاع يافت. حوضچهها نيز در طبقه بالا، به قطر 12 تا 15 متر، توسعه يافتند. طبقه دوم جمرات، که در آغاز به عرض 40 متر بود، به 80 متر رسيد. اين پل حدود 25 سال مورد استفاده بود.[۳۸]
بنای جدید جمرات
در تاريخ 12 ذيحجه سال 1426 قمری و پس از حادثه هولناک کشته و زخمي شدن تعداد زيادي از حجاج، پيشنهادي از جانب «هيأت کبار العلماء» سعودي براي توسعه جمرات ارائه شد و طرح توسعه جديد جمرات، شکل گرفت. اين طرح بر مبناي تقسيمِ جمعيتِ متمرکزِ حجاجي که براي رمي به جمرات ميآمدند به گروههاي کوچکتري که قابل کنترل و بدون ازدحام بودند، طراحي شد.[۳۹]
عمليات اجرايي اين توسعه، در سال 2006م.، با تخريب ساختمان قبلي جمرات و تراشيدن کوههاي مجاور آن شروع شد و در سال 2012م. با هزينه 4/1 ميليون دلار، با به کارگيري يازده هزار نيروي فني و تجهيزات بسيار، به پايان رسيد.
ساختمان جديد، به طول 950 و عرض 80 متر در 5 طبقه، ساخته شد که قابليت اضافه شدن 7 طبقه ديگر روي آن، براي ظرفيت پنج ميليون نفر را در آينده داراست. فاصله هرکدام از طبقات، 12 متر است و 12 ورودي و خروجي در جهتهاي چهارگانه دارد. ستونهاي جمرات، در اين بازسازي، به شکل استوانههايي توخالي و بيضيشکل، به طول 40 متر، در وسط حوضچههايي بيضيشکل ساخته شد. اين حوضچهها مجهز به سيستم مکش خودکار ريگها براي تخليه است. سنگهاي رمي شده در طبقات بالا، به سمت طبقه زيرزمين هدايت ميشوند و پس از آن همراه با سنگهاي طبقه زيرزمين به سمت طبقه پايينتر از زيرزمين که انبار سنگهاي رمي به شمار ميرود، سرازير و در آنجا جمع ميشوند؛ سنگهاي جمعشده در پايين جمرات، با نوارهاي غلطان، به بالا هدايت ميشود و با ماشينهاي باري، تخليه و به خارج منتقل میشوند.[۴۰] بنا به گزارشي که از اين محل منتشر شد، وزن اين سنگريزهها، در هر موسم، به 1000 تن ميرسد و اين تأسيسات، در پانزده متر، زير حوضچههاي جمرات قرار دارد.[۴۱]
براي تقسيم جمعيت رمي کننده، هر کدام از خيابانهاي اصلي پيرامون ساختمان جمرات، به وسيله راهي به يکي از مدخلهاي ورودي ساختمان، در طبقات مختلف، متصل شد و دستگاه تهويه هواي پيشرفتهاي در آنها قرار داده شد. همچنين براي حفظ امنيت و کنترل جمعيت، سيستم تصويربرداري مداربسته متصل به اتاق کنترل مرکزي و نيز سيستم پيشرفته امداد و نجات، در نقاط مختلف اين ساختمان، طراحي شد. مکانهايي نيز براي خدمات رفاهي، چون تغذيه، سرويسهاي بهداشتي، آرايشگاه (براي تراشيدن سر پس از رمي) و مرکز خدمات پزشکي، تدارک ديده شد.
اين طراحي، حائز جايزه بهترين طراحي از فدراسيون جهاني راه (International road federation award) و جايزه بهترين طرح خدمترساني به حجاج، در مکه مکرمه، در سال 2008م. شد.[۴۲]
مصداق جمره از نظر فقهی
بسياري از فقهاي اهل سنت و برخي از فقيهان شيعه، جمره را خود زميني ميدانند که ستونها به عنوان نشانه در آن ساخته شد و پيرامون هرکدام، حوضچهاي قرار داشت.[۴۳] برخي ديگر از فقيهان شيعه و سني، جمره را «مجتمع الحصي» (توده و پشتههاي متراکم از سنگريزه) دانستهاند.[۴۴] برخي ديگر، جمره را ستونهاي سابق جمرات (پيش از تخريب آن) دانستهاند.[۴۵] برخي، ستونها به همراه سنگريزههاي جمع شده پيرامون آن را جمره در زمان پيامبر(ص) ميدانند.[۴۶]
به نظر ميرسد جمره، در زمان پيامبر اکرم(ص)، سنگ نشاني بوده، که به طور طبيعي، امکان جمعشدن، تودههاي سنگريزه پيرامون آن را با قابليت رمي شدن و ايستادن بالاي آن را داشت و براي رمي آن دقت چنداني لازم نبود. اين احتمال نزديک به معناي چهارم بود. قرايني وجود دارد که احتمال اخير را تقويت ميکند: 1. جمرات در مسير سيلاب بوده و سيلابهاي متعددي بر آن ميگذشته، بنابراين بايد از قديم براي از بين نرفتن جاي آن، علامت و نشانههاي ثابتي تعبيه شده باشد.[۴۷] 2. گزارشِ قرار دادن بت، توسط عمرو بن لحي روي جمرات، بيانگر اين است که جمرات چيزي شناخته شده بود که عمرو روي آنها بتها را قرار داد. 3. قصيده حضرت ابوطالب که به شکل ظاهري جمره کبري، اشاره دارد.[۴۸] 3. تعبيرهاي روايات، مانند: «ترمي من قبل وجهها» امر به رمي کردن جمره از روبهرو و تعبير «حصي الجمار»؛ «سنگريزههاي جمرات»[۴۹] که نشان از تفکيک بين جمرات و سنگريزههاست. همچنين دستور رمي کردن از فاصله ده تا پانزده ذراع يا خطوه (حدود 5 تا 7 متري[۵۰] از جمرات) و پرتاب سنگريزهها با سر انگشتان[۵۱] که فقهاي شيعه[۵۲] بر آن فتوا دادهاند، مؤيد اين نکته است که جمره، نه زمين است و نه استوانه، اما بايد چيزي باشد که روبهرو و پشت براي آن معنا داشته، و امکان ايستادن روي آن ممکن باشد.
حوادث جمرات
اوج ازدحام و شلوغي در جمرات را ميتوان در صبح روز عيد قربان و ظهر دوازدهم ذيحجه دانست که اکثر حجاج، براي رمي جمرات، شتاب دارند.[۵۳] اين ازدحام سبب بروز سانحههاي مختلفي در طول تاريخ شده است؛ از جمله اين حوادث، زخمي شدن عمر بن خطاب در آخرين سال حياتش (23ق.) در جريان رمي جمره[۵۴] است. همچنین گزارشهایی درباره سوء استفاده از شلوغي جمعيت و ترور برخي از شخصيتها در منابع تاریخی ثبت شده است.[۵۵] قتل عبدالله بن عمر در سال 73،[۵۶] قتل ياسور، امير مغول، به دستور ابوسعيد ايلخان و با همکاري مجد سلامي و امير مکه، شريف رميثه، در سال 733ق.[۵۷] و قتل حسن پاشا، امير جده و مدينه، در سال 1081 از جمله این موارد است.[۵۸]
پس از ساخت پل اول روي جمرات، حوادث ناشي از ازدحام افزايش يافت. بارها افرادي در اثر فشار به پايين پرتاب شدند و افرادي نيز زير دست و پا رفته، آسيب ميديدند. يک بار نيز بخشي از پل فروريخت و تعدادي کشته شدند. حادثه ای در سال 141۵ قمری به کشته شدن 270 نفر و زخمي شدن 400 نفر انجاميد. اين حادثهها در سالهاي 1417، 1418 و1421ق. نيز تکرار شد.[۵۹] در سال 1426ق. مطابق با دوشنبه 1382شمسی و تراکم جمعيت باعث زير دست و پا افتادن تعداد زيادي از حجاج، در اطراف حوض جمره عقبه شد و 251 نفر کشته، و بيش از240 نفر زخمي شدند.[۶۰]
مساجد پيرامون جمرات
مساجد متعددي نزديک جمرات وجود داشت که از جمله آنها ميتوان به مسجد النحر، که بين جمره اولي و وسطي در 300 متري شمالي جمره عقبه قرار داشت، اشاره کرد. برخي آن را همان مسجد کبش دانستهاند.[۶۱] ساخت مسجد به لبابه، دختر علي بن عبدالله عباسي، نسبت داده شده است.[۶۲] اين مسجد تا سال 1365ق. پابرجا بود.[۶۳]
از ديگر مساجد اين منطقه، مسجد کوثر، محل نزول سوره کوثر بر پيامبر(ص) بوده است.[۶۴] مسجد البيعه، از ديگر مسجدهاي اين منطقه، که در کنار جمره عقبه جهت يادبود بيعت پيامبر(ع) با انصار است، به دستور منصور عباسي (حک:136-158ق.)، ساخته شد. اين مسجد، اکنون، تنها ساختمان موجود در ميدانگاه کنار جمرات است و دو کتيبه، مربوط به سالهاي 144ق. در دوره حکومت منصور و 629ق. در دوره مستنصر، بر ديوارهاي آن نصب شده است.[۶۵]منزلگاهها و محل برپايي خيام بنيهاشم، از پيش از اسلام تا زمان امام سجاد(ع)، نزديک مسجد (احتمالاً مسجد النحر)، در مجاورت جمره وسطي، در منا قرار داشت که از آن استفاده ميکردند. در زمان امام سجاد(ع)، به سبب مشکلي نامشخص که ميان بنيهاشم و بنياميه در اينجا پيش آمد، بنيهاشم مکانشان را تغيير دادند.[۶۶] بنا به گزارشهايي، در همين مکان، مادر مکرمه حضرت رسول(ع) به آن جناب، باردار شد.[۶۷]
پانویس
- ↑ العين، ج6، ص122؛ الصحاح، ج2، ص616؛ معجم مقاييس اللغه، ج1، ص477، «جمر».
- ↑ النهايه، ج1، ص292، «جمر»؛ تاج العروس، ج6، ص208؛ شمس العلوم، ج2، ص1156، «جمر».
- ↑ النهايه، ج1، ص292؛ لسان العرب، ج4، ص145، «جمر»؛ المصباح، ج2، ص108
- ↑ النهايه، ج1، ص292؛ لسان العرب، ج4، ص147؛ شمس العلوم، ج2، ص1172
- ↑ اثارة الترغيب، ج1، ص101؛ سبل السلام، ج2، ص210؛ مرآة الحرمين، ج1، ص48؛المناسک، ص504.
- ↑ الآثار الباقيه، ص315
- ↑ المناسک، ص506؛ اخبار مکه، الفاکهي، ج5، ص51؛ اخبار مکه، الازرقي، ج2، ص185؛مکه در بستر تاريخ، ص177.
- ↑ تاريخ مکة المکرمه، ص112.
- ↑ الاستبصار، ص32؛ الروض المعطار، ص552.
- ↑ اخبار مکه، الازرقي، ج2، ص185
- ↑ اخبار مکه، الازرقي، ج2، ص185؛ اخبار مکه، الفاکهي، ج4، ص307
- ↑ الاستبصار، ص32؛ الروض المعطار، ص552
- ↑ الکافي، ج4، ص191؛ علل الشرائع، ج2، ص401
- ↑ تفسير قمي، ج2، ص224؛ الکافي، ج4، ص207-208.
- ↑ اخبار مکه، الازرقي، ج2، ص176؛ تاريخ مدينة دمشق، ج6، ص206؛ اثارة الترغيب، ج1، ص101
- ↑ سيره ابن اسحاق، ص99؛ اخبار مکه، الفاکهي، ج4، ص285
- ↑ تاريخ الجمرات، ص3؛ التاريخ القويم، ج5، ص294
- ↑ الاصنام، ص8؛ السيرة النبويه، ج1، ص76؛ مروج الذهب، ج2، ص29
- ↑ اخبار مکه، الفاکهي، ج4، ص306؛ اخبار مکه، الازرقي، ج2، ص176؛ مرآة الحرمين، ج1، ص330.
- ↑ السيرة النبويه، ج1، ص274؛ البداية و النهايه، ج3، ص54.
- ↑ التنبيه و الاشراف، ص242؛ اتحاف الوري، ج1، ص519.
- ↑ تاريخ الجمرات، ص9.
- ↑ اخبار مکه، الفاکهي، ج4، ص246.
- ↑ المقنعه، ص422؛ تاريخ الجمرات، ص16.
- ↑ اخبار مکه، الفاکهي، ج4، ص297
- ↑ تاريخ الجمرات، ص18
- ↑ اخبار مکه، الفاکهي، ج4، ص288.
- ↑ اخبار مکه، الفاکهي، ج4، ص254؛ تاريخ الجمرات، ص18
- ↑ اخبار مکه، الازرقي، ج1، ص299-300.
- ↑ اخبار مکه، الفاکهي، ج4، ص280؛ اخبار مکه، الازرقي، ج1، ص302-303.
- ↑ رحلة ابن جبير، ص121؛ موسوعة مرآة الحرمين، ج1، ص139-140.
- ↑ مراصد الاطلاع، ج3، ص1313
- ↑ تحصيل المرام، ج1، ص409.
- ↑ تاريخ الجمرات، ص49.
- ↑ تاريخ الجمرات، ص49؛ تاريخ مکة المکرمه، ص111؛ النوازل في الحج، ص555
- ↑ تاريخ الجمرات، ص51.
- ↑ التاريخ القويم، ج5، ص294، 297.
- ↑ بناء جسر علوي للجمرات «سايت»؛ تاريخ مکة المکرمه، ص112؛ اعمال ندوه، ج2، ص196
- ↑ بناء جسر علوي للجمرات «سايت»؛ مشروع الجسر الجمرات، وزارة الشئون البلدية و القرويه، تصويري و متني.
- ↑ حج 30، ص206.
- ↑ قبو جسر الجمرات؛ اين تذهب حصي الجمرات شبکه you tube «گزارش شبکه العربيه».
- ↑ مصاحبه مؤلف با سيد عبدالفتاح نواب و برخي از پاسخگويان به استفتاء در دفتر مقام معظم رهبري در قم، مناسک حج، ص471
- ↑ الدروس الشرعيه، ج1، ص428؛ رمي جمرات در گذشته و حال، ص107؛ الجامع لاحکام الحج و العمره، ص343
- ↑ الدروس الشرعيه، ج1، ص428؛ المجموع، ج8، ص176؛ کشف القناع، ج2، ص582.
- ↑ الدروس الشرعيه، ج1، ص428.
- ↑ البحوث العلميه، ج4، ص127.
- ↑ تحقيقي دقيق درباره جمرات، ص70-71؛ النوازل في الحج، ص549.
- ↑ الکافي، ج4، ص483؛ تهذيب، ج5، ص266.
- ↑ الکافي، ج4، ص483؛ تهذيب، ج5، ص266.
- ↑ فقه الرضا، ص225؛ الکافي، ج4، ص479؛ تهذيب، ج5، ص198.
- ↑ قرب الاسناد، ص359؛ الکافي، ج4، ص478.
- ↑ المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص369؛ جواهر الکلام، ج19، ص109، 112؛ جامع المدارک، ج2، ص445.
- ↑ اعمال ندوه، ج2، ص145، 199، 201.
- ↑ انساب الاشراف، ج10، ص411؛ الآحاد و المثاني، ج1، ص102؛ المصنّف، ج10، ص402
- ↑ يتيمة الدهر، ج1، ص467؛ نهاية الارب، ج2، ص77.
- ↑ تاريخ الاسلام، ج5، ص465؛ تاريخ الصغير، ج1، ص185.
- ↑ اتحاف الوري، ج3، ص201-202.
- ↑ تاريخ امراء المدينه، ص352
- ↑ با کاروان صفا در سال 82، ص453؛ اعمال ندوه، ج2، ص201-202.
- ↑ با کاروان صفا در سال 82، ص453
- ↑ الجامع اللطيف، ص291؛ مرآة الحرمين، ج1، ص326؛ آثار اسلامي مکه و مدينه، ص178.
- ↑ اخبار مکه، الازرقي، ج2، ص175.
- ↑ آثار اسلامي مکه و مدينه، ص177.
- ↑ الرحلة المعينيه، ص145؛ مرآة الحرمين، ج1، ص322؛ التاريخ القويم، ج5، ص288.
- ↑ اتحاف الوري، ج2، ص180؛ تاريخ مکة المشرفه، ج1، ص181؛ التاريخ القويم، ج5، ص310-311.
- ↑ الکافي، ج4، ص209، 486.
- ↑ الکافي، ج4، ص209؛ البداية و النهايه، ج2، ص261؛ عيون الاثر، ج1، ص33.
منابع
- آثار اسلامي مکه و مدينه: رسول جعفريان، تهران، مشعر، 1386ش؛
- اتحاف الوري: عمر بن محمد بن فهد (م.885ق.)، به کوشش عبدالکريم، مکه، جامعة ام القري، 1408ق؛
- اثارة الترغيب و التشويق الي المساجد الثلاثة و البيت العتيق: محمد بن اسحاق الخوارزمي (م.827ق.)، به کوشش محمدحسين الذهبي، مکه، مکتبه نزار مصطفي الباز، 1418ق؛
- الاحاد و المثاني: ابن ابيعاصم ضحاک (م.287ق.)، تحقيق باسم فيصل احمد الجوابره، رياض، دار الدرايه، 1411ق؛
- اخبار مکة في قديم الدهر و حديثه: محمد بن اسحاق الفاکهي (م.275ق.)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، 1414ق؛
- اخبار مکة و ما جاء فيها من الآثار: محمد بن عبدالله الازرقي (م.248ق.)، به کوشش رشدي الصالح ملحس، مکه، دار الثقافه، 1415ق؛
- اصناف در عصر عباسي: صباح ابراهيم سعيد الشيخلي، ترجمه عالم زاده، تهران، دانشگاه، 1362ش؛
- اعمال ندوة مشکلة الزحام في الحج و حلولها الشرعيه: المجمع الفقهي الاسلامي؛مکة المکرمه، 1422ق؛
- انساب الاشراف: احمد بن يحيي البلاذري (م.279ق.)، تحقيق سهيل صادق زکار و رياض زرکلي، بيروت، دار الفکر، 1417ق؛
- با کاروان صفا در سال 82: رسول جعفريان، تهران، مشعر، 1383ش؛
- البحوث العلميه: هيئة کبار العلماء، الرئاسه العامه للبحوث العلميه والاقتاء، 1421ق؛
- البداية و النهاية في التاريخ: اسماعيل بن عمر بن کثير (700-774ق.)، بيروت، مکتبة المعارف، 1411ق؛
- بناء جسر علوي للجمرات: مذکر معالي الشيخ عبدالملک بن دهيش للدراسات الشرعية و التاريخية لمکة المکرمه، www. bin-dehaish. com؛
- تاج العروس من جواهر القاموس: مرتضي الزبيدي (م.1205ق.)، به کوشش علي شيري، بيروت، دار الفکر، 1414ق؛
- تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الاعلام: شمسالدين محمد بن احمد الذهبي (م.748ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بيروت، دار الکتاب العربي، 1410ق؛
- تاريخ الجمرات بوادي مني في مکة المکرمه: طه عبدالقادر، السعوديه، مرکز ابحاث الحج؛
- التاريخ الصغير: محمد بن اسماعيل البخاري (194-256ق.)، تحقيق محمود ابراهيم زائر، بيروت، دار المعرفه، 1406ق؛
- تاريخ الطبري (تاريخ الامم و الملوک): محمد بن جرير الطبري (224-310ق.)، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار احياء التراث العربي؛
- التاريخ القويم: محمد طاهر الکردي، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق؛
- تاريخ اليعقوبي: احمد بن ابييعقوب اليعقوبي (م.292ق.)، بيروت، دار صادر، 1415ق؛
- تاريخ امراء مکة المکرمه من8-1344ه.: عارف احمد عبدالغني، دمشق، دار کنان، 1417ق؛
- تاريخ مدينة دمشق: علي بن الحسن بن عساکر (م.571ق.)، به کوشش علي شيري، بيروت، دار الفکر، 1415ق؛
- تاريخ مکة المشرفة و المسجدالحرام و المدينة الشريفة و القبر الشريف: محمد بن الضياء (م.854ق.)، به کوشش العدوي، مکه، مکتبة التجارية مصطفي احمد الباز، 1416ق؛
- تاريخ مکة المکرمه: محمد الياسي عبدالغني، مدينه، مکتبة ملک فهد، 1422ق؛
- تحصيل المرام فی اخبار البيت الحرام و المشاعر العظام و مکه و الحرم و ولاتها الفخام: محمد بن احمد الصباغ (م.1321ق.)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، مکه، مکتبة الاسدي، 1424ق؛
- تحقيقي دقيق درباره جمرات و رمي آنها: علي عطائي اصفهاني، قم، امير العلم، 1382ش؛
- تفسير القمي: علي بن ابراهيم قمي (م.307ق.)، به کوشش سيد طيب موسوي جزائري، قم، دار الکتاب، 1404ق؛
- التنبية و الاشراف: علي بن الحسين المسعودي (م.346ق.)، بيروت، دار الصعب، بیتا؛
- تهذيب الاحکام في شرح المقنعة للشيخ المفيد: محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1365ش؛
- الجامع اللطيف في فضل مکة و اهلها و بناء البيت الشريف: محمد بن ظهيره (م.986ق.)، به کوشش علي عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدينيه، 1423ق؛
- جامع المدارک في شرح المختصر النافع: سيد احمد الخوانساري (م.1405ق.)، به کوشش غفاري، تهران، مکتبة الصدوق، 1405ق؛
- الجامع لابن وهب: عبدالله بن وهب المصري (م.197ق.)، به کوشش رفعت فوزي و علي عبدالباسط، دار الوفاء، 1425ق؛
- الجامع لاحکام الحج و العمره: محمد بن صالح العثيمين، به کوشش محمود السعيد، الازهر، دار البيان العربي، 2006م؛
- جواهر الکلام في شرح شرائع الاسلام: محمد حسين نجفي (م.1266ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، بیتا؛
- حج 28: (گزارشي از حجگزاري سال 1428ق.): رضا بابايي و علياکبر جوانفکر، تهران، مشعر، 1387ش؛
- حج 30: گزارشي از حجگزاري سال 1430ق. برابر با سال 1388ش.، سيد جواد ورعي و جواد منصوري، تهران، مشعر، 1390ش؛
- الدروس الشرعية في فقه الاماميه: محمد بن مکي (م.786ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1412ق؛
- دلايل النبوة و معرفة احوال صاحب الشريعه: احمد بن الحسين البيهقي (م.458ق.)، به کوشش عبدالمعطي امين قلعهجي، بيروت، دار الکتب العلميه، 1405ق؛
- رحلة ابن جبير: محمد بن احمد بن جبير (م.614ق.)، بيروت، دار مکتبة الهلال، 1986م؛
- الرحلة المعينيه: ماء العينين بن العتيق، به کوشش الظريف، بيروت ـ ابوظني؛ الموسوعة العربيه ـ دارالسويدي، 2004م؛
- رمي جمرات در گذشته و حال: مکارم شيرازي، قم، مدرسه امام علي بن ابيطالب7، 1384ش؛
- السيرة النبويه: عبدالملک بن هشام (م.218ق.)، تحقيق مصطفی السقاء و ابراهيم الابياری و عبدالحفيظ شلبی، بيروت، دار المعرفه؛
- سيره ابن اسحاق (السير و المغازي): ابن اسحاق (م.151ق.)، به کوشش سهيل زکار، قم، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي، 1368ش؛
- شمس العلوم: نشوان الحميري (م.573ق.)، به کوشش العمري و الاريابي، دمشق، دار الفکر، 1420ق؛
- الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربيه): اسماعيل بن حماد الجوهري (م.393ق.)، به کوشش احمد عبدالغفور العطار، بيروت، دار العلم للملايين، 1407ق؛
- علل الشرائع و الاحکام: محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (311-381ق.)، به کوشش سيد محمد صادق بحرالعلوم، نجف، مکتبة الحيدريه، 1385ق؛
- العين (ترتيب العين): خليل بن احمد الفراهيدي (م.175ق.)، به کوشش بکايي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1414ق؛
- عيون الاثر في فنون المغازي و الشمائل و السير (السيرة النبويه): فتحالدين محمد بن سيد الناس (م.734ق.)، به کوشش ابراهيم محمد رمضان، بيروت، دار القلم، 1414ق؛
- فقه الرضا: علي بن بابويه (م.329ق.)، مشهد، المؤتمر العالمي للامام الرضا7، 1406ق؛
- قرب الاسناد: عبدالله ابن جعفر حميري (م.300ق.) قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، 1413ق؛
- الکافي: محمد بن يعقوب کليني (م.329ق.)، به کوشش علياکبر غفاري، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1375ش؛
- کشاف القناع: منصور بن يونس البهوتي (م.1051ق.)، به کوشش محمد حسن، بيروت، دار الکتب العلميه، 1418ق؛
- لسان العرب: محمد بن مکرم ابن منظور (630-711ق.)، قم، انتشارات ادب الحوزه، 1405ق؛
- المجموع شرح المهذب: يحيي بن شرف النووي (631-676ق.)، بيروت، دار الفکر؛
- مراصد الاطلاع علی اسماء الامکنه و البقاع و هو مختصر معجم البلدان لياقوت: صفيالدين عبدالمومن بن عبدالحق (م.739ق.)، به کوشش علي محمد البجاوي، بيروت، دار الجيل، 1412ق؛
- مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت باشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ مروج الذهب و معادن الجوهر:
- علي بن الحسين المسعودي (م.346ق.)، به کوشش يوسف اسعد داغر، قم، هجرت، 1409ق؛
- المصباح المنير في غريب الشرح الکبير للرافعي: احمد بن محمد بن علي الفيومي (م.770ق.)، قم، دار الهجره، 1405ق؛
- المصنّف: عبدالرزاق الصنعاني (م.211ق.)، به کوشش حبيب الرحمن الاعظمي، بيروت، المجلس العلمي، 1390ق؛
- معالم مکة التاريخيه: عاتق بن غيث البلادي؛ مکه، دار مکه، 1403ق؛ معجم مقاييس اللغه:
- احمد بن فارس (م.395ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1404ق؛
- المقنعه: شيخ مفيد محمد بن محمد بن النعمان (336-413ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1410ق؛
- مکه در بستر تاريخ: نعمت الله صفري فروشاني، قم، مرکز جهاني علوم اسلامي، 1386ش؛
- مناسک حج (محشي): محمدرضا محمودي، تهران، مشعر، 1429ق؛
- المناسک و اماکن طرق الحج: ابواسحاق الحربي (م.285ق.)، به کوشش حمد الجاسر، رياض، دار اليمامه، 1401ق؛
- المناقب: موفق بن احمد خوارزمي (484-568ق.)، به کوشش مالک محمودي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1411ق؛
- المنتظم في تاريخ الملوک و الامم: عبدالرحمن بن علي ابن الجوزي (م.597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفي عبدالقادر عطا و نعيم زرزور، بيروت، دار الکتب العلميه، 1412ق؛
- موسوعة المملکة العربيه: رياض، مکتبة ملک عبدالعزيز، 1428ق؛
- موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري باشا (م.1290ق.)، القاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق؛
- النوازل في الحج: علي بن ناصر الشلعان، رياض، دار التوحيد، 1431ق؛
- نهاية الارب: احمد بن عبدالوهاب النويري (م.733ق.)، قاهره، دار الکتب والوثائق، 1423ق؛
- النهاية في غريب الحديث و الاثر: ابن اثير (م.606ق.)، به کوشش طاهر احمد الزاوي و محمود محمد الطناحي، قم، اسماعيليان، 1364ش؛
- يتيمية الدهر: عبدالملک بن محمد الثعالبي (م.429ق.) به کوشش مفيد قمحيه، بيروت، دار الکتب العلميه، 1403ق.