در شعر پارسی
سرودههایی که در زبان پارسی به موضوع حج و حرمین پرداختهاند گستره وسیعی دارند. برخی، زمینه طرح مفاهیم مربوط به حج و حرمین را در شعر پارسی، به سه دسته تقسیم کردهاند؛ نخست، سرودههایی که در آن از واژگان حج و حرمین، تنها در کاربردهای شاعرانه بهره بردهاند؛ دوم، سوگندنامهها و سوم، سرودههایی که موضوعشان حج و حرمین است.[۱]
با واژگان حج و حرمین
در برخی از سرودهها، از واژگان و مفاهیم مربوط به حج و حرمین، در کاربردهای شاعرانه با موضوعاتی غیر از حج استفاده شده است. در این موارد شاعران، با استفاده از مفاهیمی مانند کعبه، زمزم و حجرالاسود به کمک صور خیال به آفرینش تصاویر شاعرانهای از معشوق خود پرداختهاند؛ برای نمونه، زیبایی و تقدّس کعبه را به معشوق نسبت دادهاند یا ممدوح خود را در بزرگی به کعبه مانند کردهاند.[۲] این نمونهها در قدیمترین دورههای شعر پارسی یافت میشود؛ چنانکه در شعر ابوعبدالله جعفر رودکی (م.۳۲۹ق) از قدیمیترین شاعران پارسی گوی،[۳] چشمان معشوق به کعبه مانند شده است[۴] و اوحدالدین انوری (م.۵۸۵ق)[۵] در شعری در ستایش «رکن الدین فیروز شاه» چنین سروده است:[۶]
فیروز شاه کعبه اقبال رکن دین | | کز خاک پای او اثر آب زمزم است |
|
وی در سرودهای دیگر، «قاضی حمید الدین بلخی» را اینگونه ستوده است:[۷]
تو کعبه آمالی و در قافله شکر | | هر جا که رود ذکر تو گویی عرفات است |
|
سوگندنامهها
از جمله مواردی که ارادت شاعران پارسی گوی به حج و حرمین را نشان میدهد سوگند نامههایی است که شاعران درآن به حج و حرمین سوگند خوردهاند.[۸]
با موضوع حج و حرمین
در بسیاری از سرودههای پارسی، خودِ حج و حرمین، موضوع سرایندگی شاعر است. این دسته را به دو گروه اصلی تقسیم کردهاند که عبارتاند از:
این شعرها، در ستایش و بزرگداشت حج یا مکه، مدینه و کعبه سروده شده است. در این میان، شعرهایی که به بزرگداشت حرمین پرداختهاند، نمونههای فراوانی در شعر پارسی دارند. یکی از مهمترین نمونههای آن، برخی از قصیدههای دیوان افضلالدین بدیل خاقانی (م.۵۹۵ق) است.[۹] خاقانی، دو بار به حج رفته است؛ گفته شده در یکی از سفرهایش یکی از قصایدش را در ستایش کعبه[یادداشت ۱] با زر نوشتند و بر دیوار کعبه آویزان کردند.[۱۰]
این سرودهها، حجنامههای منظومی است که هسته اصلی بیشتر آنها، شرح سفر شاعر به حج است. برخی از نمونههای آن عبارتند از:
- منظومه تحفة العراقین، سروده افضلالدین بدیل خاقانی، که یکی از موارد شاخص بوده و شاعر، شرحی شاعرانه از سفر خود سروده است.
- فتوح الحرمین، سروده محیالدین لاری، که در آن افزون بر بزرگداشت حج به شرح مناسک حج نیز پرداخته شده است.
- سفرنامهای منظوم، شهربانو بیگم،[۱۱] یکی از زنان بلند مرتبه صفوی، که به شرح سفر و رویدادهای آن پرداخته است.
درونمایه
آرزوی حج
بخشی از مضمونهای پیاپی شعر پارسی را آرزوی ادای حج و شرح اشتیاق شاعر به آن تشکیل میدهد. از نمونههای بازر آن، شعر ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی (۴۷۳–۵۴۵ق) است با این مطلع[۱۲]
گاه آن آمد که با مردان سوی میدان شویم | | یک ره از ایوان برون آییم و بر کیوان شویم |
|
اوحدی مراغهای (م. ۷۳۸ق) نیز در ترکیب بندی، با مطلع
هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا | | آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا |
|
اشتیاق فراوان خود به زیارت کعبه و مرقد حضرت محمد (ص) را بیان کرده است.[۱۳]
دشواری راه حج
دشواری راه حج از مواردی است که بازتاب گستردهای در شعر پارسی یافته است. سنایی، درباره دشواری راه بادیه و خطرات آن چنین سروده است:[۱۲]
پای چون در بادیه خونین نهادیم از بلا | | همچو ریگ نرم پیش باد سرگردان شویم |
|
سنایی، پس از اینکه از تنهایی و غربت راه میگوید و دشواری دوری از خانواده را ترسیم میکند، بیم خود را از خطر مرگ و حسرت ناکامی در حجگزاری چنین میسراید:
آه اگر یک روز در کنج رباطی ناگهان | | بیجمال دوستان و اقربا مهمان شویم |
همرهان حج کرده باز آیند با طبل و علم | | ما به زیر خاک ره با خاک ره یکسان شویم |
قافله باز آید اندر شهر بیدیدار ما | | ما به تیغ قهر حق کشته غریبستان شویم |
همرهان با سرخ رویی چون به پیش ماه شب | | ما به زیر خاک چون در پیش مه کتان شویم |
دوستان گویند حج کردیم و میآییم باز | | ما به هر ساعت همی طعمه دگر کرمان شویم |
|
با این همه، دشواری راه حج در باور شاعران، نوعی ریاضت عارفانه است که شاعر با اشتیاق به پیشواز آن میرود. در بیشتر این شعرها، دشواری راه مانند آزمونی برای پاک شدن در راه رسیدن به معشوق دانسته شده است. چنانکه سنایی در دنباله شعر پیشگفته چنین میسراید:
بادیه بوتهست و ما چون زر مغشوشیم راست | | چون بپالودیم ازو خالص چو زر کان شویم |
بادیه میدان مردانست و ما نیز از نیاز | | خوی این مردان گریم و گوی این میدان شویم |
گر چه در ریگ روان عاجز شویم از بیدلی | | چون پدید آید جمال کعبه جان افشان شویم |
|
و یا سعدی شیرازی (م.۶۹۱ق) چنین میسراید:[۱۴][۱۵]
سعدی اگر طالبی راه رو رنج بر | | کعبه دیدار دوست صبر بیابان اوست |
|
مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچد | | خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد |
|
گاه نیز بیابانهای خشک جزیرة العرب که راه حاجیان از آن میگذشته و راهی دشوار و خطرناک بوده، در باور شاعر که شوق دیدار کعبه را دارد، مانند راهی سرسبز نمود مییابد، چنانکه خاقانی در منظومه تحفة العراقین چنین میسراید:[۱۶]
در عرصه بادیه نهی روی | | نه بادیه بل ریاض خود روی… |
|
افزون بر این، دشواری راه حج از مواردی است که عارفان همچون آزمونی از میزان توکل سالک معرفی کردهاند و در بیشتر موارد، تنها توشه راه حج را توکل دانستهاند.[۱۷]
اخلاق و اسرار حج
بخشی از شعرهای پارسی، تعالیمی در مسائل مربوط به اخلاق، اسرار و معارف حج طرح کردهاند. در این دسته از شعرها، لزوم خودسازی و توجه عارفانه به حج رایج است؛ ریا به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و فراتر رفتن از ظاهر مناسک حج و توجه به هدف آن که نزدیکی به خدا و دوری از گناهان است، طرح شده؛ چنانکه ناصرخسرو در یکی از سرودههایش [یادداشت ۲] به این موضوع پرداخته است.[۱۸]
عبدالرحمن جامی (۸۱۷–۸۹۸ق) نیز در این باره چنین سروده است:[۱۹]
به جان شو ساکن کعبه بیابان چند پیمایی | | چو نبود قرب روحانی چه سود از قطع منزلها |
|
و یا محتشم کاشانی (م.۹۹۶ق) چنین میسراید:[۲۰]
خانه پرست از ریا رفت و به کعبه کرد جا | | کعبه ماست هر کجاست باده پرست میرود |
|
در نگاه عرفانی و تعلیمی آنچه بیش از ظاهرِ برگزاری مناسک حج اهمیت دارد، آمادگی حجگزار با پاک کردن دل از گناه و توجه به خدا است:[۲۱]
آهنگ حجاز مینمودم من زار | | کامد سحری به گوش دل این گفتار |
یارب به چه روی جانب کعبه رود | | گبری که کلیسا از او دارد عار |
|
در سرودههای عرفانی، سفارش به حجِّ روحانی شده و حج روحانی که سفر درونیِ سالک به سوی خداوند است، برتر از سفر جسمانی حج شمرده شده است. عارفان، تنها راه رسیدن به کعبه دل را توکل میدانستند. آنها پیش از سفر به خانه خدا، مقدماتی را در نظر میگرفتد و هدف آنها رسیدن به کعبه به هر قیمت و روشی نبوده است. این دسته از سرودهها در بیشتر موارد، حج حقیقی را گذشتن از هوای نفس دانسته و از حج، سفری درونی در شناخت معبود را اراده میکنند:[۲۲]
طواف کعبه دل کن اگر دلی داری | | دلست کعبه معنی تو گل چه پنداری |
طواف کعبه صورت حقت از آن فرمود | | که به واسطه آن دلی بدست آری … |
|
و در شعری دیگر چنین میسراید:
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید | | معشوق همین جاست بیایید بیایید |
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار | | در بادیه سرگشته شما در چه هوایید |
گر صورت بیصورت معشوق ببینید | | هم خواجه و همخانه و هم کعبه شمایید |
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید | | یک بار از این خانه بر این بام برآیید |
آن خانه لطیفست نشانهاش بگفتید | | از خواجه آن خانه نشانی بنمایید |
یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت | | یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید |
با این همه آن رنج شما گنج شما باد | | افسوس که بر گنج شما پرده شمایید |
|
در نثر پارسی
در پهنه نثر پارسی، منابعی که به نحوی مربوط به حج باشد بسیار است. برای نمونه، برخی از منابعی که به آداب و اخلاق اسلامی پرداختهاند، بخشی از اثر خود را به موضوع حج اختصاص دادهاند. نمونه دیگر، ادبیات منثور عرفانی است، که گاه بخشی را به حج و آداب آن پرداختهاند.[۲۳]
برخی، مهمترین زمینه نمود موضوع حج در نثر پارسی را، سفرنامهها دانستهاند.[۲۴] سفرنامهنویسی در زبان پارسی تاریخی کهن دارد و از برجستهترین و قدیمیترین سفرنامههای منثور پارسی «سفرنامه ناصرخسرو» است، که به موضوع حج نیز پرداخته است. سفرنامهها و راهنماهای حجِّ کهن دیگری نیز در زبان پارسی وجود دارد که برخی مانند «لطائف الاذکار» و «رساله حجازیه» و نیز کتاب «بیان واقع» باقی ماندهاند.
سفرنامه نویسی پارسی در دوران قاجار رواج زیادی یافت و در این دوران، دهها سفرنامه به قلم نویسندگانی که بیشتر، از طبقه اشراف قاجاری بودند، نگاشته شد. سفرنامههای این دوره، انبوهی از اطلاعات تاریخی درباره حج و حرمین و نیز تاریخ اجتماعی ایران و سایر سرزمینهای اسلامی در اختیار ما میگذارند.[۲۴]
در دوره معاصر
بر پایه گزارشی در سال ۱۳۸۹ش، در ادبیات معاصر توجه به حج همچنان ادامه داشته و شکلهای تازهای نیز یافته است. بخشی از ادبیات معاصر که به شیوههای کهن نزدیکتراند، سفرنامهها و کتابهای راهنمای حج هستند. راهنماهای حج، مسائل گوناگون از آداب و مناسک را طرح کردهاند و گاه به فضیلت حرمین نیز پرداختهاند. سفرنامهنویسی، همچنان بزرگترین و برجستهترین بخش ادبیات معاصر حج به شمار میرود. سفرنامههای معاصر به قلم نویسندگان پُرشمار با گرایشها و تخصصهای مختلفی نگاشته شدهاند و رویکردها و سبکهای گوناگونی دارند. امروزه نگارش سفرنامههایی که با قلمی عاطفی به شرح احساسات مذهبی نویسنده میپردازند رواج زیادی دارد.[۲۵] در شعر پارسی معاصر نیز، توجه ویژهای به حج صورت گرفته و دفترهای شعر با موضوع حج به چاپ رسیده است.[۲۶]
مفاهیم و موضوعات حج به قالبهای تازهتر ادبی، مانند نمایشنامه و داستان نیز راه یافتهاند. ادبیات کودک و نوجوان نیز، از جمله عرصههای تازه در ادبیات حج است. در بیشتر این آثار، معارف حج به شکل داستانهای مناسب سن نوجوانان طرح شده است.[۲۷]
جستارهای وابسته
پیوند به بیرون
- خواندن و بارگیری سفرنامه منظوم حج، سروده شهربانو بیگم.
- درباره سفرنامه تحفةالعراقین.
پانویس
- ↑ دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۳۶۱.
- ↑ . نک:حج در آینه شعر فارسی، ص 21-38
- ↑ شاعران بزرگ ایران، ص۸۴.
- ↑ . محیط زندگی و احوال رودکی، ص585
- ↑ شاعران بزرگ ایران، ص۲۱۹.
- ↑ . دیوان انوری، ج1، ص 65
- ↑ . دیوان انوری، ج1، ص 52
- ↑ . حج در آیینه شعر فارسی، ص36-38
- ↑ . دیوان خاقانی، ص88، 95-215، 368
- ↑ . تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان، ص287؛ دیوان خاقانی، ص17، «مقدمه»
- ↑ سفرنامه منظوم حج، درآمد، ص۹.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ . دیوان سنایی، ص 222
- ↑ . دیوان اوحدی مراغه ای، ص78-79
- ↑ . کلیات سعدی، 468
- ↑ . کلیات سعدی، 510
- ↑ . تحفه العراقین، ص119-120
- ↑ . حج در آینه شعر فارسی، ص 237
- ↑ . دیوان ناصر خسرو، ص 301
- ↑ . کلیات دیوان جامی، ص9
- ↑ . دیوان محتشم کاشانی، ص90
- ↑ . کلیات اشعار شیخ بهایی، ص263
- ↑ . غزلیات شمس، ج6، ص 298
- ↑ . نک: حج در ادب فارسی، ص 431-379
- ↑ ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۲۳۸.
- ↑ . نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص134-268
- ↑ . نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص 417-436
- ↑ . نک:کتابشناسی حج و زیارت، ص443-451
- ↑ با مطلع «صبح حمایل فلکت آهیخت خنجرش/کآمیخت کوه ادیم شد از خنجر زرش»
- ↑ با مطلع «حاجیان آمدند با تعظیم/شاکر از رحمت خدای رحیم»
منابع
محتوای این مقاله برگرفته شده از:
دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل [http،//hzrc.ac.ir/post/22135/حج-ادبيات حج در ادبیات].
- تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان، یان ریپکا و دیگران، ترجمه عیسی شهابی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۱ش.
- تحفه العراقین، بدیل بن علی خاقانی، تصحیح علی صفری آق قلعه، میراث مکتوب، ۱۳۸۸
- حج در ادب پارسی، خلیل الله یزدانی، تهران، مشعر، ۱۳۷۹ش.
- حج در آیینه شعر پارسی، محمد شجاعی، مشعر، بیتا
- دیوان اوحدی مراغهای، مقدمه ناصر هیری و تصحیح امیر احمد اشرفی، تهران، پیشرو، ۱۳۶۲.
- دیوان خاقانی، تصحیح علی عبدالرسولی، تهران، انتشارات کتابخانه خیام۱۳۵۷ش.
- دیوان سنایی غزنوی، به اهتمام پرویز بابایی و مقدمه بدیع الزمان فروزانفر، تهران، نگاه، ۱۳۹۰ش.
- دیوان محتشم کاشانی، تصحیح و مقدمه اکبر بهداروند، تهران، انتشارات نگاه، ۱۳۸۷ش.
- دیوان ناصر خسرو، ناسر خسرو (م۴۸۱ق)، تحقیق ابن الحسین عسگر اردوبادی، تبریز، ۱۲۸۰ق.
- سفرنامه منظوم حج (هزار و دویست بیت)، شهر بانو بیگم، به کوشش رسول جعفریان، مشعر، تهران، ١٣٧۴ش.
- شاعران بزرگ ايران از رودکي تا بهار شامل شرح احوال و فهرست، آثار و نمونه اشعار ۹۰ شاعر نامدار ايران، عبدالرفیع حقیقت، تهران، کومش، ۱۳۸۱ش.
- غزلیات شمس،جلال الدین محمد بلخی، تحقیق بدیع الزمان فروزانفر، تهران، دانشگاه، ۱۳۴۵ش.
- کتابشناسی حج و زیارت، اباذر نصر اصفهانی، تهران، مشعر، ۱۳۹۰¬ش.
- کلیات اشعار شیخ بهایی، مقدمه سعید نفیسی، تهران،چکامه، ۱۳۷۲ش.
- کلیات دیوان جامی، مقدمه فرشید اقبال. تهران، اقبال، ۱۳۸۸ش.
- کلیات سعدی، تصحیح محمد علی فروغی، تهران، ۱۳۲۰ش.
- محیط زندگی و احوال رودکی نفیسی، سعید، تهران، اهورا، ۱۳۸۲ش.
Category،مقالههای در دست ویرایش