مقام ابراهیم(ع)
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:ahmad در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
مقام ابراهیم(ع) سنگی است که حضرت ابراهیم(ع) بر روی آن ایستاد و خانۀ کعبه را ساخت. و نیز بر روی آن بانگ برآورد و مردم را به حج فراخواند، و به قدرت خداوند سنگ بهصورت گل نرم درآمده و جای دو پای حضرت ابراهیم(ع) در آن باقی ماند، و هماکنون در مقصورهای طلائیرنگ در کنار کعبه قرار گرفته است.
اطلاعات اوليه | |
---|---|
کاربری | زیارت |
مکان | مسجدالحرام |
وقایع مرتبط | طواف واجب در محدوده بین کعبه و مقام ابراهیم |
مشخصات | |
وضعیت | فعال |
معماری | |
بازسازی | تعمیر در زمان خلافت مهدی عباسی و متوکل عباسی |
مقام ابراهیم که خداوند در قرآن کریم آن را بهعنوان آیه و نشانهای روشن از آیات پروردگار یاد کرده و مسلمانان را بهنماز در این جایگاه دعوت کرده، از کهنترین آثار موجود در مسجدالحرام است. حاجیان پس از هر طواف واجبی، پشت مقام دو رکعت نماز میخوانند و خواستههای خویش را از خدا طلب میکنند. طواف واجب در محدوده بین کعبه و مقام ابراهیم انجام گرفته و نماز طواف پشت آن خوانده میشود.
بنابر روایات، مقام ابراهیم سنگی بهشتی است که خداوند آن را بهزمین فرو فرستاده، همچنین سیصد و سیزده نفر از شهدای بدر میان حجرالاسود و مقام ابراهیم هنگام ظهور با حضرت مهدی(ع) بیعت میکنند، و قبور بسیاری از پیامبران میان رکن و مقام واقع شده و این ویژگیها نشان از اهمیّت مقام دارد. دعا خواندن نزد مقام ابراهیم مستحب است و امید استجابت آن از طرف پروردگار بسیار زیاد است.
مقام ابراهیم، سنگی در مسجدالحرام
«مقام ابراهیم» نام سنگی است که در مسجدالحرام کنار کعبه قرار گرفته است.[۱] این سنگ هماکنون در مقصورهای طلائیرنگ جای گرفته است.[۲]
درخصوص علت نامگذاری این سنگ به مقام ابراهیم دیدگاههای متفاوتی هست: برخی علتش را آن دانستهاند که گفتهاند حضرت ابراهیم(ع) هنگام ساخت کعبه بر آن میایستاد و دیوارهای کعبه را بالا میبرد.[۳] گروهی گفتهاند هنگامی که ساختن خانۀ کعبه توسط ابراهیم(ع) پایان یافت، جبرئیل فرود آمد و مناسک حج را به او آموخت، آنگاه ابراهیم بر سنگی (که همان مقام ابراهیم کنونی است) برآمد و فرمود: ای مردم، پروردگارتان را پاسخ گویید.[۴]
کسانی هم علت نامگذاری را آن دانستهاند که زمانی که ابراهیم برای دیدار فرزندش اسماعیل آمد و او را نیافت، همسر اسماعیل بهعنوان ادای احترام، از ابراهیم خواست اجازه دهد تا سر او را بشوید. او نیز اجازه داد و در حالی که سوار بر مرکب بود، سنگی زیر پای راست او قرار داد و سر او را شست.[۵]
اهمیت
در آیات قرآن و روایات از مقام ابراهیم بهبزرگی یاد شده است. در قرآن دوبار نام مقام ابراهیم آمده است: یکبار در آیه ۱۲۵ سوره بقره که در آن توصیه شده است مقام ابراهیم جایگاهی برای نمازخواندن باشد؛ و بار دیگر در آیه ۹۷ سوره آل عمران که از مقام ابراهیم بهعنوان یکی از نشانههای روشن خدا نام برده است.
در روایات شیعه و اهلسنت، مقام ابراهیم از سنگهای بهشتی شمرده شده است.[۶] برای مثال از امام باقر(ع) نقل کردهاند که سه سنگ از بهشتاند: ١. مقام ابراهیم ٢. سنگ بنیاسرائیل ٣. حجرالاسود.[۷]
طبق روایتی از پیامبر(ص)، محل بین رکن (حجرالاسود) و مقام ابراهیم، باغی از باغهای بهشت است و هرکس در آنجا چهار رکعت نماز بگزارد، از درون عرش به او خطاب میشود: ای بندۀ خدا، گناهان گذشتهات را خداوند بخشید؛ عمل را از نو آغاز کن.[۸]
همچنین گفتهاند قبور بسیاری از پیامبران میان رکن و مقام ابراهیم واقع شده است.[۹] در صدر اسلام، فاصلۀ بین رکن حجرالاسود و مقام ابراهیم برای مردم اهمیت داشت و اگر میخواستند کسی را سوگند دهند، او را در آنجا سوگند میدادند.
برپایه روایات دعاخواندن نزد مقام ابراهیم مستحب و امید استجابت آن از طرف پروردگار بسیار است. در روایات دعاهایی از حضرت آدم و پیامبر(ص) نزد مقام ابراهیم نقل شده است.[۱۰]
فرورفتگی روی سنگ
بنابر روایات هنگامی که ابراهیم روی سنگ ایستاد، سنگ نرم شد و پاهای ابراهیم(ع) را در خود فرو برد وجای پای ابراهیم، بهعنوان نمونهای از قدرت خدا روی آن باقی ماند.[۱۱] ابوجَهْم بن حذیفۀ قرشی صحابی، که خود تعمیر کنندۀ کعبه در عهد جاهلی بوده و در اواخر عمر خود همراه با ابن زبیر بار دیگر کعبه را تعمیر کرده، گفته است: هیچ جای پایی را همانند جای پای پیامبر(ص) با ابراهیم خلیل ندیدم.[۱۲]
از اَنَس نقل کردهاند که هنگامی که مقام ابراهیم را دید، جای انگشتان و بلندی کف پاهای ابراهیم روی آن آشکار بوده است. البته برخی از قسمتهای آن بهدلیل دستکشیدن مردم ساییده شده بود.[۱۳] ازرقی نوشته است: برخی از کسانی که جای انگشتان و پاشنۀ پای ابراهیم را روی مقام دیده بودند، گفتهاند: از بس مردم بدان دست کشیدهاند ساییده و برخی از نشانههای آن از بین رفت.[۱۴]
شیخ محمدطاهر کردی تاریخنگار مکه در قرن چهاردهم، پس از بازکردن مقصوره، مقام را از نزدیک دیده و گفته است: من هیچگونه اثری از انگشتان پای ابراهیم، روی سنگ ندیدم چرا که بخاطر مرور زمان و دست کشیدن مردم از بین رفته است، امّا جای دو پاشنۀ پای ابراهیم برای کسی که با دقت در آن نظر کند روشن و آشکار است.[۱۵]
اندازۀ سنگ مقام ابراهیم
بهگزارش ازرقی مقام مربع شکل و اندازه آن یک ذراع است، سطح فوقانی و زیرین آن هر یک چهارده انگشت در چهارده انگشت است در دو طرف بالا و پایین آن طوق زرینی وجود دارد که سنگ مقام در میان آن دو قرار گرفته و طول سنگ نُه انگشت و عرض آن ده انگشت در ده انگشت است. فاصلۀ میان دو پا نیز بهاندازۀ دو انگشت میباشد.[۱۶]
یکی از تاریخنگاران مکّه به نام شیخ محمدطاهر کردی مکی که در سال ۱۳۶۷ق سنگ مقام را از نزدیک دیده، ارتفاع آن را بیست سانتیمتر و طول سه ضلع آن از جهت سطح ٣٣ سانتیمتر و طول ضلع چهارم ٣٨ سانتیمتر است که محیط آن در مجموع 146 سانتیمتر میباشد. بهگفته وی سنگ روی پایۀ کوچکی از سنگ مرمر قرار گرفته که ارتفاعش آن ١٣ سانتیمتر است.
عمق و فرورفتگی پاها در یکی ١٠ سانتیمتر و در دیگری ٩ سانتیمتر، و طول هریک از پاها از روی سنگ هریک ٢٧ سانتیمتر و عرض آنها ١4 سانتیمتر است. لیکن اندازۀ طول هر یک از دو قدم در قسمت پایین داخل فرورفتگی، 22 سانتیمتر و عرض آنها ١١ سانتیمتر است و فاصلۀ دو قدم نیز یک سانتیمتر میباشد.[۱۷]
خصوصیاتی که مورخان از کیفیت فرورفتگی پاها و اثر انگشتان نقل کردهاند بیانگر آن است که ابراهیم در آن هنگام پابرهنه بوده، و ابیطالب نیز در شعر خود به این نکته اشاره کرده است: و موطِئُ ابراهیمَ فی الصَّخْر رَطْبةٌ عَلیٰ قَدَمَیْه حٰافِیاً غَیْر نٰاعِلِ
فاصلۀ مقام تا کعبه
ازرقی فاصلۀ مقام تا دیوار کعبه را ٢٨ ذراع ذکر کرده،[۱۸] لیکن فاکهی آن را ٢٧ ذراع و بین شاذروان کعبه تا مقام را 26 ذراع و ١٢ انگشت و فاصله حجرالاسود تا مقام را 26 ذراع و ٩ انگشت ذکر کرده است.[۱۹] محمدطاهر مکی کردی فاصلۀ بین شاذروان کعبه تا پنجرۀ مقام را یازده متر برشمرده است.[۲۰]
نماز پشت مقام ابراهیم
یکی از واجبات عمره و حج نماز طواف است. بیشتر فقهای شیعه و سنی بر این باورند که واجب است حاجیان نماز طواف را پشت مقام ابراهیم بخوانند.[۲۱] از جمله دلایل فقیهان بر این فتوا آیۀ ﴿وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقٰامِ اِبْرٰاهِیمَ مُصَلًّی﴾ است جابر بن عبداللّٰه انصاری نقل کرده است که پیامبر پس از انجامدادن طواف، نزد مقام ابراهیم آمد و این آیه را خواند . آنگاه مقام را بین خود و کعبه قرار داد و دو رکعت نماز گزارد.[۲۲]
در حدیثی از امام صادق(ع) هم آمده است: خواندن دو رکعت نماز طوافِ واجب، جز پشت مقام جایز نیست؛ بهدلیل فرموده خداوند عزّ وجل که فرمود: ﴿وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقٰامِ اِبْرٰاهِیمَ مُصَلًّی﴾.[۲۳]
در فقه حنفی از مذاهب اهل سنت، خواندن نماز طواف پشت مقام ابراهیم مستحب است.[۲۴]
جابهجایی مقام ابراهیم
مورّخان درخصوص این که محل ابتدایی مقام ابراهیم و جابجایی آن اختلافنظر دارند. سه دیدگاه مشهور در این زمینه وجود دارد:
برپایه دیدگاه نخست مقام ابراهیم(ع) در طول تاریخ خود، درست در همین مکانی که امروز واقع شده، قرار داشته، و تا زمان خلیفۀ اوّل و دوّم نیز بههمین شکل باقی بوده است، تا آن که در دوران خلیفۀ دوّم سیل شدیدی در مکه جاری شد و مقام را از جای کند و تا پایین شهر مکه با خود برد، پس از فرو نشستن سیل، خلیفۀ دوّم بار دیگر آن را در همان مکان قبلی قرار داد.[۲۵]
طبق دیدگاه دوم، مقام ابراهیم به دیوار کعبه چسبیده بوده و عمر بن خطاب خلیفه دوم، آن را بهمکان کنونی منتقل ساخته است.[۲۶]
دیدگاه سوم این است که مقام ابراهیم به خانۀ کعبه چسبیده بود و پیامبر(ص) آن را در مکان کنونی قرار داد.[۲۷] ابنکثیر و ابنحجر این روایت را ضعیف دانستهاند.[۲۸]
بردن مقام نزد مهدی عباسی
بعضی اهالی مکّه از بزرگان خود نقل کردهاند که مهدی خلیفۀ عباسی در سال ۱۶۰ق به حج آمده و در دارالندوه منزل کرد. نیمهشبی عبیداللّٰه بن عثمان بن ابراهیم حُجُبی مقام را برداشته، به دارالندوه آمد و به نگاهبان خانه اطلاع داد که چیزی را همراه دارد که اگر مهدی آن را ببیند خرسند میشود. نگهبان خانه اجازه داد، او داخل شد و پرده از روی مقام برداشت.
مهدی بسیار خوشحال شد و روی آن دست کشید. پس از آن کمی آب داخل جای پای ابراهیم ریخت و آن را نوشید. آنگاه از عبیداللّٰه بن عثمان خواست تا از دارالندوه خارج شود و به دنبال آن برخی از اعضای خانوادهاش را خواست. آنان نیز تبرّک جسته، آب بر روی مقام ریختند و آن را نوشیدند، سپس عبیداللّٰه را فراخواند تا مقام را برداشته و به جای اصلی آن منتقل کند و هدایای فراوانی نیز به او داد.[۲۹]
تعمیر مقام
در زمان خلافت مهدی عباسی شکافهایی در سنگ مقام ایجاد شد که بهجهت احتمال از هم گسستن آن، دستور داد مقام را از قسمت بالا و پایین با مِس بپوشانند. در زمان خلافت متوکل در سال ۲۳۶ق نیز روی پوشش قبلی را با طلا زیور دادند. در سال ۲۵۶ق بهمنظور تعمیر مقام زیورهای مقام را کردند و بهدستور علی بن حسن عباسی فرماندار مکّه، دو طوق از طلا و یک طوق از نقره ساخته، مقام را با آن پوشانده و محکم کردند. از آن زمان تاکنون نیز برای حفظ و نگاهبانی از آن تلاشهای فراوانی صورت گرفته است.[۳۰]
سرقت مقام ابراهیم
مقام ابراهیم بهخاطر اهمیتی که داشته، گاهی مورد دستبرد و سرقت قرار میگرفت مردی بهنام جریج که یهودی یا نصرانی بود، در مکه اظهار اسلام کرد و مسلمان شد، شبی از شبها مقام ابراهیم مفقود گردید، به جستجوی آن پرداخته، مقام را نزد جریج یافتند او تصمیم داشت آن را از مکه خارج و در اختیار پادشاه روم قرار دهد. مقام را از او باز پس گرفته، وی را گردن زدند.[۳۱]
ابوطاهر قرمطی نیز تصمیم داشت مقام را در اختیار بگیرد لیکن کلیدداران مسجدالحرام پیش از آن، مقام را در برخی درههای مکه پنهان ساختند تا سرانجام پس از رفع خطر به مکان اصلی بازگشت داده شد.[۳۲]
حجاج بن یوسف ثقفی که در گستاخی نسبت به دین و مقدسات اسلامی بیمانند است روزی خواست پا روی مقام بگذارد که امام باقر(ع) او را از چنین کاری بازداشت.[۳۳]
پیوند به بیرون
پانویس
- ↑ مجمع البیان، ج١، ص٢٠٣؛ تفسیر طبری، ج٢، ص۵۳٧؛ تفسیر فخر رازی، ج۴، ص۵۲؛ الاساس فی التفسیر، ج١، ص۲۶۸.
- ↑ فضل الحجرالاسود و مقام ابراهیم، ص۱۰۴و۱۰۵.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٣٢؛ صحیح بخاری، کتاب الانبیاء، ج۶، ص٣٩٨.
- ↑ صحیح بخاری، ج۶، ص٣٩٨.
- ↑ سیرۀ حلبی، ج١، ص۱۵۷؛ تفسیر قرطبی، ج٢، ص۱۶۹.
- ↑ نگاه کنید به ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٣٧؛ صحیح ابن خزیمه، ج۴، ص٢١٩؛ مجمع البیان، ج١، ص۲۰۴؛ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص۴۴۴.
- ↑ تفسیر مجمع البیان، ج١، ص٢٠٣.
- ↑ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص۴۶۸.
- ↑ مجمع البحرین، مادة (قوم).
- ↑ کنز العمال، ج۵، ص۵۷؛ درّ المنثور، ج١، ص۵۹؛ هدایة السالک، ج٢، ص٨۶۲.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٣٢؛ صحیح بخاری، کتاب الانبیاء، ج6، ص٣٩٨.
- ↑ تحفة الالباب فی شرح الانساب، ج١، ص5٩؛ الحجرالاسود و مقام ابراهیم، ص١٠٣.
- ↑ موطأ مالک، ج٢، ص٢٩.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ج١، ص5٣٧.
- ↑ مقام ابراهیم، ص١١٣.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٣٨.
- ↑ فضل الحجرالاسود و مقام ابراهیم، ص١٠5-١٠4.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ج١، ص٣46.
- ↑ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص46٩.
- ↑ محمدطاهر مکی کردی، التاریخ القویم لمکه وبیت اللّٰه الکریم، ج4، ص١٣.
- ↑ جواهرالکلام، ج١٩، ص٣٠٠.
- ↑ صحیح مسلم، ج٢، ص٨٨٧.
- ↑ وسایل الشیعه، ج١٣، ص4٢5.
- ↑ الاساس فی التفسیر، ج١، ص٢6٩.
- ↑ فتح الباری، ج١، ص۴۹۹؛ ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٣٣و۳۴.
- ↑ سنن ترمذی، ج١، ص٣٧؛ مسند احمد، ج5، ص٣٨٢؛ سنن کبری، ج5، ص۷۵؛ المصنف، ج5، ص4٨؛ الفتح، ج٨، ص١6٩؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج١، ص٣٨4.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج١، ص١٧٠؛ ابن حجر، فتح الباری، ج٨، ص١6٩.
- ↑ مصنف عبدالرزاق، ج5، ص4٨.
- ↑ ازرقی، ج٢، ص٣٨ و٣٩؛ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص4٧5.
- ↑ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص۴۷۵و۴۷۶؛ شفاء الغرام، ج١، ص۲۰۴.
- ↑ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص45٢؛ شفاء الغرام، ج١، ص٢١٠.
- ↑ شفاءالغرام، ج١، ص٢١٠.
- ↑ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص458.
منابع
- مجمع البحرین: الطریحی (م. 1085ق.)، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، 1408ق.
- القاموس المحیط: الفیروزآبادی (م. 817ق.)، بیروت، دار العلم.
- لسان العرب: ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
- اخبار مکه: الازرقی (م.۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
- اخبار مکه: الفاکهی (درگذشت در ۲۷۹ق.)، به کوشش ابن دهیش، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۴۰۷ق.
- روح المعانی: الآلوسی (م.۱۲۷۰ق.)، به کوشش علی عبدالباری، بیروت، ۱۴۱۵ق.
- صحیح البخاری: البخاری (م. 256ق.)، بیروت، دار الفکر، 1401ق.
- صحیح مسلم: مسلم (م. 261ق.)، بیروت، دار الفکر.
- فتح الباری: ابنحجر العسقلانی (م. 852ق.)، بیروت، دار المعرفه.
- التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. 606ق.)، تهران، دار الکتب العلمیه، 1421ق.
- مجمع البیان: الطبرسی (م. 548ق.)، صیدا، مطبعة العرفان، 1355ق.
- جامع البیان: الطبری (م. 310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
- الاساس فی التفسیر: سعید حوی.
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
- السیرة الحلبیه: الحلبی (م.۱۰۴۴ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق.
- الموطّا: مالک بن انس (درگذشت 179ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1406ق.
- مقام ابراهیم(ع): محمد طاهر کردی.
- تحفة الالباب فی شرح الانساب: حماد بن الأمين المجلسي، ادارة إحياء التراث الإسلامي، قطر، 1405هـ/1985م.
- التاریخ القویم لمکة و بیت الله الکریم: محمد طاهر کردی، ج5 مکه، مکتبة النهضة الحدیثة، ١4١٢ ق.
- مناسک الحج: سید روحالله خمینی.
- صحیح ابن خزیمه: ابن خزیمه (م. 311ق.)، به کوشش محمد مصطفی، المکتب الاسلامی، 1412ق.
- السنن الکبری: البیهقی (م. 458ق.)، بیروت، دار الفکر، 1416ق.
- جواهر الکلام: النجفی (م. 1266ق.)، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. 1104ق.)، به کوشش ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
- الدر المنثور: السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق.
- فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، بیروت، دار المعرفه.
- سنن الترمذی: الترمذی (م.۲۷۹ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق.
- مسند احمد: احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر.
- المصنّف: عبدالرزاق الصنعانی (م.۲۱۱ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی.
- تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ق.
- شفاء الغرام: محمد الفأسی (م.۸۳۲ق.)، به کوشش مصطفی محمد، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۹۹۹م.
- تحفة المحتاج:ابن حجر الهيثمي (درگذشت در 974ق.)، مصر، المكتبة التجارية الكبري، 1375ق.
- کنز العمال: المتقی الهندی (م. 975ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، 1413ق.
- هدایة السالک: مبارک بن علی بن حمد التميمی.
- سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
- مثیر الغرام الساکن الی اشرف المساکن: أبوالفرج بن الجوزى.
- فضل الحجر الأسود و مقام إبراهيم عليه الصلاة والسلام: سائد بكداش، دار البشائر الإسلامية، بيروت، 1429هـ.