واژه‌شناسی

مجاور، اسم فاعل از «جاوَرَ» بوده و جاور به مسکن دادن به کسی،[یادداشت ۱][۱] همسایه شدن[۲] و نزدیک کسی سکونت کردن[۳] معنا شده است.



معرفی

مجاور، به كسى گفته مى‌شود كه در يك شهر زيارتى، سكونت داشته باشد. در مقابل، زائر و مسافر است كه از جاى ديگر به زيارت آمده است. زائر و مجاور، معمولاً با هم به كار برده مى‌شوند. سکونت در شهرهاى مقدس، امرى پسنديده است؛ از اين رو، برخى افراد در مکان‌های مذهبی مانند مكه، مدينه، نجف، كربلا ساكن مى‌شوند. به كسى كه مقيم شهر مكه شده باشد، جار الله گفته شده كه به معناى همساي خدا است. به سكونت درسرزمين‌هاى مقدس و شهرهاى زيارتى، «مجاورت» گفته مى‌شود.

پانوشت

  1. المحكم و المحيط الأعظم، ج‏7، ص543.
  2. مقدمة الأدب، ص231؛ المصباح المنير، ج‏1، ص114؛ تاج العروس، ج‏6، ص220.
  3. معجم الأفعال المتداولة، ص118.
  1. جاور الرجلَ‏ مجاورة، و جِوارا: ساكنه.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله فرهنگ نامه زیارت، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هجدهم، بهار ۱۳۹۳، ص۳۹ است.

المحكم و المحيط الأعظم، على بن اسماعيل ابن سيده، دار الكتب العلمية، بيروت، 1421ق.

مقدمة الأدب، محمود بن عمر زمخشرى، موسسه مطالعات اسلامي دانشگاه تهران، تهران، 1386ش.

المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، احمد بن محمد فيومى، موسسه دار الهجرة، قم، 1414ق.

تاج العروس من جواهر القاموس، محمد بن محمد مرتضى زبيدى، دار الفكر، بيروت، 1414ق.

معجم الأفعال المتداولة و مواطن استعمالها، محمد حيدرى، المركز العالمي للدراسات الاسلاميه، قم، 1381ش.