مَشهد، به حرم و زیارتگاه‌ گفته شده است. واژه مشهد، به معنای جای حضور مردم بوده و به سبب این که حرم و زیارتگاه، جای حضور مردم است، به آن مشهد گفته شده است. در برخی روایات نیز، به قبر و بقعه معصومان(ع) و برخی امامزادگان، مشهد گفته شده و زیارت مشاهد، با فضیلت شمرده شده است. به مرکز استان خراسان رضوی در ایران، که در گذشته طوس خوانده می‌شده، مشهد، مشهد مقدس و مشهد الرضا گفته می‌شود.

واژه‌شناسی

مشهد، واژه‌ای عربی، اسم مکان[۱] و به معنای جای گردآمدن مردم،[۲] جای حضور آن‌ها[۳] و جایی که گروهی گروهی دیگر را مشاهده می‌کنند[۴] بوده و با «مَشاهد» جمع بسته شده است.[۵] برخی، مشهد را جای شهادت، شهادتگاه و تربت شهيد نیز معنا کرده‌اند.[۶] اصل این واژه را، «ش،ه،د»، به معنای حضور، آگاهی و آگاه کردن دانسته‌اند.[۳] «مشاهدِ مکه» نیز، از همین اصل بوده و به معنای مواضع مناسک حج است.[۵]

واژه مشهد، در آیه فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ‏ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ[یادداشت ۱][۷] به کار رفته و به باور برخی، گویا به عنوان مصدر ميمى[۱] و به معنای حضور است.[۸]

زیارتگاه

به حرم و زيارتگاه، به سبب این که مكان حضور مردم است، «مشهد» گفته شده است. در برخی از روایات، امام صادق(ع)، قبر امام علی(ع) را، پیش از آن که آشکار شده و زیارتگاه مردم شود، «مشهد امیرالمؤمنین(ع)» خوانده است. بر پایه این روایات، مشهد به معنای مدفن نیز به کار می‌رود. مشهد، مترادف واژه‌هایی مانند مقبره، تربت، قبر، روضه و مدفنِ شهيد بوده و با «مشاهد» جمع بسته شده است.[۶]

به آستان امام علی(ع)، مشهد علوى و به آستان امام حسین(ع)، مشهد حائرى يا مشهد حسينى گفته مى‌شود.[۶]

در روایات

در روایات، از قبر امام علی(ع)، پیش از آشکار شدن آن برای مردم[۹] و پس از آشکار شدن،[۱۰] با واژگان «مشهد امیرالمؤمنین(ع)» یاد شده است. برای نمونه، امام صادق(ع)، به محمد بن مسلم سفارش کرده، هرگاه به مشهد امیرالمؤمنین(ع) رفت، غسل زیارت کرده، جامه‌های تمیز پوشده، بوی خوش زده و با آرامش به سوی قبر او گام بردارد.[۱۱] واژه مشهد در روايات، برای قبر امام حسین(ع)،[۱۲] قبر حضرت عباس(ع)[یادداشت ۲][۱۳] و دیگر معصومان(ع) به كار رفته است.[۱۴] در روايات، به زائر سفارش شده، از مشاهد و زيارتگاه‌ها جز با توبه بازنگردد[یادداشت ۳] [۱۵] و در دعاها از خدا خواسته شده فرد را از مشاهد محروم نکند.[یادداشت ۴][۱۶] در روایات، رفتن به زيارت مشاهد، سفارش شده و با فضيلت دانسته شده است.[۶]

در برخی از روايات، به روز جمعه «مشهد عام» گفته شده؛[۱۷] زیرا روز حضور و گردآمدن مردم است.[۶] در مورد قيامت نیز «مشهد القيامة» به كار رفته است.[۱۸]

شهر مشهد

مشهد، نام شهرى در استان خراسان رضوی است، كه آستان امام رضا(ع) در آن‌جا قرار داشته و به «مشهد مقدس» مشهور است. به این شهر، مشهد الرّضا نیز گفته شده و در گذشته، طوس خوانده می‌شده است. به كسى كه به زيارت قبر امام رضا(ع) در مشهد برود، «مشهدى» مى‌گويند.[۶]

پانوشت

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ قاموس قرآن، ج‏4، ص77.
  2. كتاب العين، ج‏3، ص398؛ المحكم و المحيط الأعظم، ج‏4، ص182.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ معجم مقاييس اللغه، ج‏3، ص221.
  4. جمهرة اللغة، ج‏2، ص653.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ كتاب العين، ج‏3، ص398.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ فرهنگ‌نامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص90.
  7. سوره مريم، آیه 37.
  8. قاموس قرآن، ج‏4، ص77؛ ترجمه قرآن انصاریان، ص۳۰۷.
  9. فرحة الغري، ص93؛ بحار الأنوار، ج‏97، ص236.
  10. الهداية الكبرى، ص94.
  11. بحارالأنوار، ج٩٧، ص٢٣۶.
  12. مصباح المتهجد، ج‏2، ص721.
  13. تهذيب الأحكام، ج‏6، ص65.
  14. مصباح المتهجد، ج‏2، ص821؛ المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص55.
  15. بحار الأنوار، ج٣٧، ص٢١۴.
  16. بحار الأنوار، ج٩۴، ص۵٩، ج٩٧، ص٢٨۶.
  17. بحارالأنوار، ج۶، ص٧٣.
  18. بصائر الدرجات، ج‏1، ص417.
  1. پس واى بر كسانى كه كافر شدند از حضور در روزى بزرگ!
  2. ثم امش حتى تأتي مشهد العباس‏ بن علي(ع).
  3. معاشر الناس... لا تَنصرِفوا عَنِ المشاهِدِ الّا بتوبةٍ.
  4. لا تُخلِني يا ربِ‌ّ من ... المشاهد الكريمه!

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله فرهنگ نامه زیارت، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره بیست و یکم، زمستان ۱۳۹۳، ص۹۰ است.
  • بحار الأنوار، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، بيروت، 1403ق.
  • بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد(ص)، محمد بن حسن صفار، قم، 1404ق.
  • ترجمه قرآن، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
  • تهذيب الأحكام، محمد بن الحسن طوسى، تحقيق خرسان، تهران، 1407ق.
  • جمهرة اللغة، محمد بن حسن ابن دريد، دار العلم للملايين، بيروت، 1988م.
  • فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب(ع) في النجف، عبد الكريم بن احمد بن طاووس، قم، بى‌تا.
  • قاموس قرآن، على اكبر قرشى، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1371ش.
  • كتاب العين، خليل بن احمد فراهيدى، نشر هجرت، قم، 1409ق.
  • مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، محمد بن الحسن ‏طوسى، بيروت، 1411ق.
  • معجم مقاييس اللغة، احمد بن فارس، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404ق.
  • المحكم و المحيط الأعظم، على بن اسماعيل بن سيده، دار الكتب العلمية، بيروت، 1421ق.
  • الهداية الكبرى، حسين بن حمدان خصيبى، بيروت، 1419ق.