بنیفهد
بنیفهد از خاندانهای علمی مکه، در شمار نویسندگان تاریخ محلی مکه بودند.
نام کامل | خاندان ابنفهد |
---|---|
نسب | محمد حنفیه |
مذهب | مذهب شافعی |
اشخاص مهم | جمالالدین محمد بن عبدالله بن محمد، تقیالدین ابوالفضل محمد بن محمد، نجمالدین عمر (محمد) بن محمد، ابوفارِس عبدالعزیز بن عمر، جارالله محمد بن عبدالعزیز |
مهمترین اقدامات | طلب دانش در مناطق مختلف، پرورش شاگرد، نگارش آثار در حدیث و تاریخ محلی و شرححالنگاری اعلام مکه و تاریخنگاری مکه |
خاندان ابنفهد از خاندانهای بزرگ و علمی مکه در سدههای 8 تا 11 ق. بودند که مردان و زنان بسیاری از آنها با دانشاندوزی در مناطق مختلف و پرورش شاگردان بسیار از جایگاه علمی و مذهبی ویژهای برخوردار بودند و در حدیث، تاریخ محلی و شرححالنگاری اعلام مکه آثاری مهم نگاشتند و دانشمندانشان به لقب ابنفهد خوانده میشدند.
این خاندان برخلاف خاندانهای دیگر عهدهدار مناصب دینی و حکومتی نبودند و بیشترین سهم آنها در تاریخنگاری مکه بوده و علت شهرت آنها نیز بیشتر به همین خاطر بوده است.
از افراد مشهور این خاندان میتوان جمالالدین محمد بن عبدالله بن محمد، تقیالدین ابوالفضل محمد بن محمد، نجمالدین عمر (محمد) بن محمد، ابوفارِس عبدالعزیز بن عمر، جارالله محمد بن عبدالعزیز و برخی دانشمندان دیگر را نام برد.
درباره خاندان
نسب بنیفهد به گفته خود آنها به محمد حنفیه فرزند امام علی(ع) میرسد.[۱] از اینرو، بدانان لقب «هاشمی» و «علوی» نیز دادهاند. سیوطی به گزارش از ابراهیم بن عمر بقاعی (م. 885ق.) در صحت این ادعا تردید کرده؛ زیرا به گفته او، شمار پشتهای این خاندان در نسبنامه تا محمد حنفیه 11 تن است که از آن چه قاعده معروف نسبشناسی (در هر سده سه پشت) اقتضا میکند، کمتر است.[۲] این تردید به دلیلهای گوناگون از جمله وجود فهرست کامل نام پشتها در منابع تاریخی و شرححالنگاری ناموجّه است.[۳]
درباره خاندان ابنفهد آثاری نوشته شده است؛ همچون: المجموعة المستطابة فی تراجم فی معرفة بنیفهد و من یلتحق بهم من القرابه نوشته تقیالدین بن فهد، و بذل الجهد فی من سمّی بفهد او ابن فهد نوشته نجم بن فهد.[۴] تقیالدین فاسی و شاگردش سخاوی که هر دو با این خاندان رابطه نزدیک علمی و دوستی داشتهاند، بسیاری از آنها را در آثار خود یاد کردهاند.
تاریخنگاری مکه
خاندان ابن فهد سهمی مهم در تاریخنگاری مکه داشتهاند و شهرت آنها بیشتر از اینرو است. نجمالدین عمر بن فهد، عز بن عمر بن فهد، و جارالله بن عز بن عمر بن فهد سه تن از اعضای این خاندان هستند در فاصله از سال 885 تا 946ق. سه کتاب اتحاف الوری، بلوغ القری و نیل المنی را در تاریخ مکه نوشتند.
کتابخانه
خانه بنیفهد نزدیک مسجدالحرام بوده و کتابخانهای غنی در آن وجود داشته است.[۵] برخی از نسخههای خطی این کتابخانه هنوز موجودند و برخی از این نسخهها همراه کتابخانههایی که در آنها نگهداری میشوند، در منابع کتابشناسی معرفی شدهاند.[۶]
سخاوی از غنای این کتابخانه گزارش داده و آورده که در این کتابخانه آثاری کمیاب نگهداری میشده است.[۷]
آرامگاه
این خاندان آرامگاهی اختصاصی در قبرستان معلات داشتهاند.[۸]
باب الفهود
محتمل است یکی از درهای مسجدالحرام که در قدیم «باب الفهود» خوانده میشده، منسوب بدین خاندان باشد.[۹]
نامآوران خاندان ابن فهد
برخی از مشهورترین اعضای خاندان ابن فهد عبارتند از:
جمالالدین محمد
جمالالدین محمد بن عبدالله بن محمد (م. 736ق.)، محدث، فقیه و مفتی مکه، مشهور به قاضی جمالالدین بوده و در تجارت نیز دست داشته است. جمالالدین نخستین دانشور این خاندان است که آگاهیهای درخوری از زندگی او در دست است و دانشوران خاندان ابن فهد بیشتر از نسل ابوالخیر محمد، فرزند او، هستند. منابع، مراتب علمی و اخلاقی او را ستودهاند. اثر مکتوبی به او نسبت ندادهاند. جمالالدین در مکه درگذشت و در قبرستان معلات به خاک سپرده شد.[۱۰]
تقیالدین ابوالفضل
تقیالدین ابوالفضل محمد بن محمد (م. 871ق.) از نامدار ترین دانشمندان خاندان ابن فهد است. نویسنده آثاری چون الابانة مما ورد فی الجعرانه، اقتطاف النور و بهجة الدماثة بما ورد فی فضل المساجد الثلاثه از آثار او درباره مکه بودهاند که سخاوی از آنها یاد کرده است.[۱۱] از او کتاب لحظ الالحاظ بذیل طبقات الحفاظ چاپ شده است.
نجمالدین عمر
نجمالدین عمر (محمد) بن محمد (812-885ق.)، محدث و فقیه شافعی از مشهورترین تاریخنگاران مکه و نامش محمد است.
مشهورترین آثار او در تاریخ محلی مکه، عبارتند از: اتحاف الوری باخبار امّ القری، کهنترین کتاب سالشمار تاریخ محلی مکه که رخدادهای مکه را از سال اول ق. تا سال 885ق. در خود دارد. دو اثر دیگر، یکی الدّر ّالکمین بذیل العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین ذیلی است بر کتاب العقد الثمین فاسی و دیگر، غایة المرام باخبار ولاة البلد الحرام در معرفی والیان مکه به ترتیب تاریخی که از عتاب بن اُسَید نخستین حکمران مکه پس از اسلام آغاز شده است.
ابوفارس
ابوفارِس عبدالعزیز بن عمر (850-926/922ق.)، فرزند نجمالدین عمر، یکی از سه تاریخنگار مشهور خاندان ابن فهد و به عز ابن فهد مشهور، در دانش حدیث، فقه، تاریخ محلی مکه، نحو و خوشنویسی چیره بود.[۱۲] در مکه زاده شد و تحصیلات خود را نزد دانشوران خاندانش از جمله پدر و پدر بزرگ آغاز کرد و نزد دانشورانی بسیار از جمله ابوالفتح مراغی و سخاوی، حدیث و فقه و تفسیر آموخت و اجازه دریافت کرد.[۱۳] او نیز همچون پدرش به نمایهنویسی کتابها و فهرستبندی متون و سالشمار کردن تاریخ محلی مکه دلبستگی داشت و سرانجام در زادگاهش مکه درگذشت.[۱۴]
آثار
عبدالعزیز آثاری بسیار در حدیث، فقه، نحو و تاریخ از خود بر جای نهاد. مهمترین آثار او در تاریخ محلی مکه عبارتند از:
بلوغ القری بذیل اتحاف الوری باخبارام القری که ذیلی بر اتحاف الوری نوشته نجمالدین عمر است. او در این کتاب، گزارشهای تاریخی سال 885 تا 922ق. را بر گزارشهای کتاب پدرش افزوده است. بسیاری از گزارشها درباره حکومت اشراف بر مکه در آن دوره تاریخی، تنها در این کتاب آمده است. از مطالب این اثر، گزارشهایی درباره وظایف و مناصب دینی مسجدالحرام مانند امامت، پردهداری و فرّاشی است. این کتاب در انتشارات دار القاهره مصر با تصحیح و تحقیق صلاحالدین بن خلیل به سال 2005م. در سه مجلد چاپ شده است.
غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام کتابی است که نجمالدین عمر پدر عبدالعزیز در حال تالیف آن درگذشت و عبدالعزیز آن را کامل کرد. این کتاب با تصحیح و تحقیق فهیم شلتوت در سه مجلد در دانشگاه امالقری به سال 1998م. چاپ شده است. از اثر دیگر عبدالعزیز در تاریخ به نام نزهة ذوی الاحلام باخبار الخطباء و الائمة و القضاة بالبلد الحرام نشانی در دست نیست.[۱۵]
محمد بن عبدالعزیز
جارالله محمد بن عبدالعزیز (891-954ق.)، او را محبالدین و ابوالفضل نیز خواندهاند؛ ولی به جارالله مشهورتر است.
وی واپسین تاریخنگار خاندان ابن فهد است که در مکه زاده شد.[۱۶] کراچکوفسکی، محقق روس، سبب این لقب را آن دانسته که وی سالها در جدّه اقامت کرده و سپس به مکه بازگشته است.[۱۷]
آموختن حدیث را در چهار سالگی نزد پدرش عبدالعزیز آغاز و قرآن را حفظ کرد و از دانشوران مکه مانند سخاوی بهره برد. او سفرهای علمی بسیار داشت و بارها به مدینه، یمن، شام و مصر سفر کرد و از عبدالغنی بن بساطی، عایشه بنت ابن عبدالهادی و محمد بن شهاب بوصیری و دیگران اجازه دریافت نمود. در حلب با شمسالدین محمد بن طولون آشنا شد و به او اجازه روایت داد و میان آنها مکاتبه علمی برقرار شد.[۱۸]
جارالله در زادگاهش مکه درگذشت و در قبرستان معلات دفن گشت.
آثار
جارالله به تاریخ محلی به ویژه مسائل جغرافیایی بسیار علاقهمند بود و آثاری درخور در این زمینه[۱۹] و دیگر رشتههای علمی از جمله حدیث دارد که بیشتر آنها چاپ نشدهاند.
مهمترین اثر او نیل المنی بذیل بلوغ القری لتکملة اتحاف الوری در تاریخ محلی مکه است که ذیلی بر ذیل پدرش عبدالعزیز بر اتحاف الوری نوشته جدّش نجمالدین عمر است. او آگاهیهای دوره خویش را بر اتحاف الوری تا سال 949ق. افزوده است.
دیگر آثار او درباره مکه، عبارتند از: بهجة الزمان بعمارة الحرمین لملوک آل عثمان، تحفة الکرام بمرویات حجّاج بیت الله الحرام، التحفة اللطیفة فی انباء المسجدالحرام و الکعبة الشریفه، حسن القری فی اودیة ام القری.
دانشمندان دیگر خاندان
برخی دیگر از دانشمندان این خاندان عبارتند از:
احمد بن محمد بن عبدالله (م. 769ق.)، [۲۰] محمد بن محمد بن عبدالله (م. 773ق.)، [۲۱] یحیی بن محمد بن عبدالله (م. 788ق.)، [۲۲] ابوبکر بن محمد بن فهد (م. 793ق.)، [۲۳] محمد بن محمد بن محمد بن عبدالله (م. 811ق.)، [۲۴] محمد بن محمد بن محمد بن عبدالرحمن (م. 826ق.)، [۲۵] یحیی بن عبدالرحمن بن محمد (م. 843ق.)، [۲۶] یحیی بن عمر (م. 885ق.). [۲۷]
زنان مشهور
زنانی نیز از خاندان فهد بیشتر در تدریس حدیث مشهور بوده و از دانشوران پرشماری اجازه روایت داشته و خود به طلاب حدیث اجازه گزارش میدادهاند. منابع، مراتب علمی و سجایای اخلاقی این زنان را بسیار ستودهاند.
برخی از مشهورترین آنها عبارتند از:
عایشه بنت عبدالرحمن (م. 822ق.)، [۲۸] خدیجه سعاده بنت عبدالرحمن (م. 860ق.)، [۲۹] کمالیه بنت محمد (م. 866ق.)، [۳۰] فاطمه بنت محمد (م. 879ق.)، [۳۱] زینب بنت محمد (م. 885ق.) [۳۲] و سعیده بنت محمد (م. 891ق.). [۳۳]
پیوند به بیرون
پانویس
- ↑ الکواکب السائره، ج1، ص239؛ خلاصة الاثر، ج2، ص457.
- ↑ نظم العقیان، ص170-171؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص427، «ابن فهد.
- ↑ نک: الدر الکمین، ص68؛ الضوء اللامع، ج9، ص231؛ النجم بن فهد مورخاً، ص100-101.
- ↑ الضوء اللامع، ج6، ص128؛ التاریخ و المورخون، ص100.
- ↑ الضوء اللامع، ج9، ص282؛ الکواکب السائره، ج1، ص222-223؛ التاریخ و المورخون، ص101-102.
- ↑ التاریخ و المورخون، ص103-105.
- ↑ الضوء اللامع، ج4، ص226؛ النجم بن فهد مورخاً، ص101؛ التاریخ و المورخون، ص103-105.
- ↑ الکواکب السائره، ج1، ص222-223.
- ↑ التاریخ و المورخون، ص102.
- ↑ العقد الثمین، ج2، ص79-80؛ ج4، ص82؛ النجم بن فهد مورخاً، ص77-78.
- ↑ الضوء اللامع، ج9، ص282.
- ↑ نک: الضوء اللامع، ج4، ص224-225.
- ↑ الضوء اللامع، ج4، ص224-226.
- ↑ شذرات الذهب، ج8، ص144-146.
- ↑ نک: الکواکب السائره، ج1، ص239؛ هدیة العارفین، ج1، ص583؛ التاریخ و المورخون، ص178.
- ↑ الضوء اللامع، ج3، ص52؛ شذرات الذهب، ج10، ص432؛ مجلة العرب، ج11، ص927.
- ↑ تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص532.
- ↑ الکواکب السائره، ج2، ص131؛ الضوء اللامع، ج3، ص52.
- ↑ نک: تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص532-533.
- ↑ العقد الثمین، ج3، ص145.
- ↑ العقد الثمین، ج2، ص296.
- ↑ العقد الثمین، ج7، ص477.
- ↑ العقد الثمین، ج8، ص25.
- ↑ العقد الثمین، ج2، ص333-334.
- ↑ العقد الثمین، ج2، ص343؛ الضوء اللامع، ج11، ص111.
- ↑ الدر الکمین، ج2، ص1241؛ الضوء اللامع، ج10، ص233.
- ↑ الدر الکمین، ج2، ص1247؛ الضوء اللامع، ج6، ص126، 128.
- ↑ العقد الثمین، ج8، ص268.
- ↑ الدر الکمین، ج2، ص1417-1419؛ الضوء اللامع، ج12، ص28.
- ↑ الدر الکمین، ج3، ص1538-1540؛ الضوء اللامع، ج12، ص121.
- ↑ الدر الکمین، ج2، ص1463-1466.
- ↑ الدر الکمین، ج3، ص1625-1630؛ الضوء اللامع، ج12، ص159.
- ↑ الدر الکمین، ج3، ص1595-1597؛ الضوء اللامع، ج12، ص146.
منابع
- الاعلان بالتوبیخ: شمس الدین السخاوی (م. 902ق.)، به کوشش فرانز روز، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- البدر الطالع: محمد الشوکانی (م. 1250ق.)، بیروت، دار المعرفه.
- تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلام: ایگلاتی بولیانوویچ کراچکوفسکی (م. 1883م.)، ترجمه’‘‘: پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، 1379ش.
- التاریخ و المورخون: محمد الحبیب الهیله، مکه، موسسة الفرقان، 1994م.
- خلاصة الاثر: محمد امین المحبی (م. 1111ق.)، بیروت، دار صادر.
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش.
- الدر الکمین بذیل العقد الثمین: عمر بن فهد المکی (م. 558ق.)، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، 1425ق.
- ذیل تذکرة الحفاظ: محمد بن علی الحسینی الدمشقی (م. 765ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (م. 1089ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق.
- الضوء اللامع: شمس الدین السخاوی (م. 902ق.)، بیروت، دار مکتبة الحیاة.
- العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (م. 832ق.)، به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، 1406ق.
- الکواکب السائره: نجم الدین محمد بن محمد الغزی (م. 1061ق.)، به کوشش المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- لحظ الالحاظ: محمد بن محمد ابن فهد (م. 871ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- النجم بن فهد مورخا: سعاد بنت ابراهیم بن محمد الحسن (م. 885ق.)، مکه، 1415ق.
- نظم العقیان فی اعیان الاعیان: السیوطی (م. 911ق.)، بیروت، المکتبة العلمیه.
- هدیة العارفین: اسماعیل پاشا (م. 1339ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.