حج قِران، یکی از انواع سه‌گانه حج است که به عنوان حجة الاسلام به جا آورده می‌شود. به باور بیشتر فقیهان شیعه، این گونه حج وظیفه اهل مکه و اهل حل بوده و برای آفاقیان مُجزی نیست. در برابر، بیشتر فقیهان اهل سنت، این حج را برای آفاقیان نیز مجزی می‌دانند.

به باور شیعیان، حج قران همانند حج افراد است با این تفاوت که در حج قران، قربانی کردن واجب است؛ ولی اهل سنت، حج قران را احرام همزمان به حج و عمره دانسته‌اند.

در باور شیعه حج قران، از دو بخش حج و عمره تشکیل شده، بخش حج آن دارای مناسک احرام، وقوف در عرفات، وقوف در مشعر، رمی، حلق یا تقصیر، قربانی، طواف زیارت و نماز آن، سعی، طواف نساء و نماز آن است. حج‌گزار هنگام احرام، باید حیوانی برای قربانی همراه داشته باشد. بخش عمره آن از احرام، طواف و نماز آن، سعی، حلق یا تقصیر، طواف نساء و نماز آن تشکیل شده است.

فقیهان اهل سنت، مناسک حج قران را مانند حج افراد بدون عمره آن دانسته‌، با این تفاوت که قربانی در حج قران واجب است. به باور برخی از آنها، برای حج قران و عمره آن یک طواف و یک سعی کافی است.

درباره میقات، تلبیه و قربانیِ حج قران نیز، احکام ویژه‌ای گفته شده و اختلافاتی میان مذاهب اسلامی وجود دارد.

واژه

واژه «قِران»، به معنای «نزدیک شدن دو چیز به یکدیگر و همراهی آن دو با یکدیگر» یا «ریسمانی که با آن دو چیز را به هم نزدیک می‌کنند» آمده است.[۱] فقیهان شیعه، علت نامگذاری حج قران را به همراه آوردن قربانی توسط حج‌گزار می‌دانند.[۲] فقیهان اهل سنّت با ارائه تعریفی متفاوت از اصطلاح حج قران، آن را به معنای «محرم شدن به حج و عمره به صورت همزمان» یا «احرام به عمره در ماه‌های حج و احرام به حج در حال احرام عمره قبل از طواف عمره» می‌دانند.[۳]

برخی از فقیهان شیعه، از این حج به «حج اِقران» تعبیر کرده‌اند.[۴] فقیهان، به کسی که حج قران بجا می‌آورد، «قارِن» گفته‌اند.[۵]

از دیدگاه شیعه

تعریف

اکثر قریب به اتفاق فقیهان شیعه، به همانندی حج قران با حج اِفراد باور داشته و تنها تفاوت این دو حج را در همراه داشتن قربانی می‌دانند که در حج افراد غیر واجب ولی در حج قران واجب است.[۶] تنها به شمار اندکی از فقیهان شیعه چنین نسبت داده شده که حج قران را احرام همزمان به حج و عمره در صورت همراه داشتن قربانی دانسته‌اند، که مورد قبول عموم فقیهان شیعه واقع نشده است.[۷]

وجوب

مشهور[۸] فقیهان شیعه[۹] بویژه متأخرین آنان[۱۰] حج قران –یا حج افراد- را بر اهل مکه و کسانی که تا فاصله ۴۸ میلی[یادداشت ۱] آن هستند به عنوان حجة الاسلام واجب دانسته و حج تمتّع را برای آنان مُجزی نمی‌دانند.[۱۱]

فقهای شیعه عمره‌ای که پس از حج قران انجام می‌شود را بر کسانی که این حج بر آنها واجب است به شرط استطاعت واجب می‌دانند. بطوریکه حتی اگر استطاعت برای عمره حاصل شد ولی برای حج حاصل نشد، انجام عمره قران پیش از حج آن واجب فوری است.[۱۲]

اعمال

حج

چگونگی حج قران از دیدگاه شیعه با استناد به روایات اهل بیت(ع)[۱۳] چنین است:

  1. احرام: مرکّب از پوشیدن لباس احرام، نیت و تلبیه و همراه داشتن حیوانی برای قربانی
  2. وقوف در عرفات
  3. وقوف در مشعر
  4. اعمال روز عید قربان: شامل رمی جمره عقبه، حلق یا تقصیر و قربانی،
  5. طواف زیارت
  6. نماز طواف زیارت
  7. سعی بین صفا و مروه
  8. طواف نساء
  9. نماز طواف نساء.[۱۴]

برخی از فقیهان شیعه، انجام طواف حج قران پیش از وقوف در عرفات را جایز می‌دانند.[۱۵]

عمره

پس از حج قران، عمره قران باید انجام گردد که اعمال آن چنین است:

  1. احرام: مرکّب از پوشیدن لباس احرام، نیت و تلبیه
  2. طواف و نماز آن
  3. سعی بین صفا و مروه
  4. حلق یا تقصیر
  5. طواف نساء و نماز آن.[۱۶]


میقات

به باور مشهور فقیهان شیعه، به استناد احادیث،[۱۷] میقات حج قران، برای کسانی که خانه آنها از میقات به مکه نزدیکتر نباشد،[یادداشت ۲] یکی از میقات‌های معروف است. میقات حج قران برای اهل مکه[۱۸] و افرادی که بین میقات‌ها و مکه ساکنند،[یادداشت ۳][۱۹] خانه آنهاست؛ ولی شماری از متأخّرین میقات حج قران برای اهل مکه را جعرانه دانسته‌اند.[۲۰] برخی نیز، میقات حج قران را برای کسانی که به عرفات نزدیکترند، خانه آنها دانسته‌اند.[۲۱]

میقات عمره قران- چه کسانی که اهل مکه و چه آن‌ها که موقتاً در آن اقامت دارند - ادنی الحل[یادداشت ۴] است. شماری از فقیهان شیعه، میقات عمره قران را برای کسانی که در مناطق دور از مکه بوده و در مسیر مکه از میقات‌های معروف عبور می‌کنند همان میقات‌های معروف دانسته و احرام از ادنی الحل را جایز نمی‌دانند؛ ولی برخی دیگر جایز می‌دانند.[۲۲]

تلبیه

به نظر مشهور فقیهان شیعه،[۲۳] احرامگزار برای تحقق احرام در انواع حج و عمره، باید تلبیه بگوید؛ ولی در حج قران[۲۴] حج‌گزار میان انعقاد احرام با تلبیه یا اشعار یا تقلید مخیّر است.[۲۵] شماری از فقیهان متأخر، افزون بر اشعار یا تقلید، تلبیه را نیز لازم دانسته‌اند.[۲۶] و برخی انعقاد حج قران را تنها با تلبیه دانسته و اشعار و تقلید را موجب انعقاد احرام ندانسته‌اند.[۲۷]

قربانی

به باور فقیهان شیعه، قربانی واجب در حج قران، همان حیوان همراه حج‌گزار است که از هنگام احرام به همراه حج‌گزار بوده[۲۸] و اشعار یا تقلید می‌گردد.[۲۹] برخی از آنان به استناد احادیث[۳۰] وجوب قربانی آن را به «سوق هدی»[یادداشت ۵][۳۱] و برخی دیگر به اشعار یا تقلید آن حیوان[۳۲] می‌دانند. برخی نظرات حاکی از آن است که در صورت عدم امکان سیاق هدی از میقات، جایز است قربانی حج قران، پس از احرام و پیش از ورود به حرم همراه حج‌گزار گردد.[۳۳]

به باور بیشتر فقیهان شیعه، اگر عمره گزارِ مُتمتّع،[یادداشت ۶] سوق هدی کند، پس از انجام تقصیر و اتمام عمره تمتّع، از احرام خارج می‌شود؛[۳۴] ولی شمار اندکی از آنان، چنین فردی را به دلیل همراه داشتن قربانی، قارِن[یادداشت ۷] بشمار آورده و بر آن‌اند که وی پس از اتمام عمره، نمی‌تواند از احرام خارج شود تا وقتی که حیوان را در مناسک حج در منا قربانی کند.[۳۵]

از دیدگاه اهل سنت

تعریف

فقیهان اهل سنت، حج قران را به دو صورت حقیقی و حکمی دانسته و چنین تعریف کرده‌اند:

  • قران حقیقی: احرام همزمان به حج و عمره؛
  • قران حکمی: احرام به عمره و سپس ادخال حج بر آن احرام، قبل از طواف عمره[۳۶] بدون تحلل بین عمره و حج.[۳۷]

مالکیان، احرام به عمره و ادخال حج بر آن بعد از طواف را مکروه و بعد از رکوعِ نماز طواف را غیرجایز می‌دانند.[۳۸] حنفیان، احرام به حج و ادخال عمره بر آن قبل از اتمام اعمال حج را مکروه دانسته، ولی آن را از مصداق‌های حج قران برشمرده‌اند.[۳۹]

اعمال

فقیهان شافعی، مالکی و حنبلی معتقدند اعمال حج قران، همانند حج افراد –بدون عمره آن- است، مگر اینکه قربانی در حج قران واجب است، ولی در حج افراد واجب نیست.[۴۰] فقهای شافعی، مالکی و حنبلی به دلیل برخی روایات[۴۱] و نیز مندرج و داخل بودن عمره در حج، بر آن‌اند که در حج قران برای عمره و برای حج، یک طواف و یک سعی کافیست؛[۴۲] ولی به نظر فقیهان حنفی به دلیل اینکه قارِن، مُحرم به دو احرام[یادداشت ۸] است، باید در حج قران دو طواف و دو سعی انجام شود؛ یک طواف و سعی برای عمره و یک طواف و سعی برای حج.[۴۳]

احکام

به باور فقیهان حنفی، در حج قران احرامگزار باید یا آفاقی باشد یا اگر از اهل مکه است، پیش از ماه‌های حج از مکه و محدوده میقات‌ها خارج شده و در یکی از میقات‌ها احرام ببندد.[۴۴][یادداشت ۹][۴۵] در برابر، فقیهان دیگر مذاهب اهل سنت، چنین شرطی را قبول ندارند.[یادداشت ۱۰][۴۶]

فقیهان شافعی،[۴۷] مالکی[۴۸] و حنفی[۴۹] عدم فساد حج و عمره را به دلیل ارتباط حج و عمره با یکدیگر، شرط صحت حج قران دانسته‌اند.

قربانی

همه فقیهان اهل سنت، قربانی در حج قران را واجب می‌دانند. شافعیان،[۵۰] مالکیان[۵۱] و حنبلیان[۵۲] این قربانی را به شرطی واجب می‌دانند که حج‌گزار آفاقی باشد و در صورت مکّی بودن یا حضور در مسجدالحرام، قربانی را بر حج‌گزار واجب نمی‌دانند؛ ولی حنفیان، قربانی در حج قران را بدون شرط واجب می‌دانند.[۵۳]

شافعیان[۵۴] و مالکیان،[۵۵] «عدم فوات حج» و «وقوع حج و عمره در یک سال» را از شرائط وجوب قربانی در حج قران برشمرده‌اند. «انجام احرام عمره در ماه‌های حج» و «عدم بازگشت به میقات عمره یا مقدار مسافت مانند آن میقات پس از احرام به حج در مکه» نیز از شرائط وجوب قربانی حج قران در فقه شافعی است.[۵۶]

فقیهان حنفی،[۵۷] مالکی[۵۸] و حنبلی[۵۹] قربانی حج قران را قربانیِ مناسک دانسته[یادداشت ۱۱] و خوردن آن را برای احرام‌گزار جایز شمرده‌اند؛ ولی فقیهان شافعی،[۶۰] این قربانی را قربانیِ جبران[یادداشت ۱۲] دانسته و خوردن از آن را برای احرام‌گزار جایز نشمرده‌اند.

فقیهان حنفی، به دلیل اینکه قارِن را مُحرم به دو احرام می‌دانند، کفاره انجام محرمات احرام در حج قران را نسبت به حج افراد و تمتّع، دو برابر شمرده‌اند.[۶۱] آنان در حالت احصار نیز قائل به وجوب دو قربانی هستند؛[۶۲] ولی دیگر فقیهان اهل سنت، فرقی میان کفاره یا قربانی احصار در حج قران و دو نوع حج دیگر قائل نیستند.[۶۳]

حنفیان[۶۴] و برخی حنبلیان[۶۵] بر آن‌اند که اگر حج‌گزارِ مُتمتّع «سوق هدی» کند، نمی‌تواند پس از اتمام عمره تمتّع از احرام خارج گردد و باید قربانی را در روز عید قربان قربانی کند و تا آن روز در احرام باقی باشد؛ چراکه او در این صورت قارِن بشمار می‌آید. در برابر، شافعیان،[۶۶] مالکیان[۶۷] و برخی فقیهان حنبلی[۶۸] چنین حج‌گزاری را قارن ندانسته و بر آن‌اند که به دلیل تکمیل اعمال عمره، پس از سعی در عمره تمتّع، هدی خود را قربانی کرده و بعد از حلق از احرام خارج گردد.

پانویس

  1. العین، ج5، ص141- 142؛ معجم مقاییس اللغه، ج5، ص76؛ لسان العرب، ج13، ص336، «قرن».
  2. جمل العلم و العمل، ص104؛ المهذب، ج1، ص210.
  3. المبسوط، سرخسی، ج4، ص25، 180؛ المغنی، ج3، ص247؛ فتح العزیز، ج7، ص116- 117.
  4. المقنعه، ص390؛ جمل العلم و العمل، ص104.
  5. الاقتصاد، ص299؛ المغنی، ج3، ص494؛ المجموع، ج7، ص164.
  6. الکافی فی الفقه، ص191- 192؛ منتهی المطلب، ج10، ص119؛ جواهر الکلام، ج18، ص50.
  7. نک: مختلف الشیعه، ج4، ص24؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص329- 330؛ مدارک الاحکام، ج7، ص192-194، 212.
  8. مسالک الافهام، ج2، ص207- 209؛ کتاب الحج، محقق داماد، ج1، ص249؛ المعتمد، ج3، ص222.
  9. النهایة، ص206؛ المعتبر، ج2، ص784؛ اللمعة الدمشقیه، ص65_ 66.
  10. العروة الوثقی، ج2، ص535_ 536؛ المعتمد، ج3، ص273؛ فقه الحج، صافی، ج2، ص241.
  11. السرائر، ج1، ص520؛ اللمعة الدمشقیه، ص56؛ ریاض المسائل، ج6، ص143.
  12. غنیة النزوع، ص197، 198؛ جواهر الکلام، ج20، ص441 - 443؛ المعتمد، ج3، ص273، 280.
  13. الکافی، ج4، ص295- 298؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص41- 44.
  14. السرائر، ج1، ص521- 522؛ شرائع الاسلام، ج1، ص175؛ المعتمد، ج3، ص243، 274.
  15. تحریر الاحکام، ج1، ص596؛ تنقیح الرائع، ج1، ص510؛ کشف اللثام، ج5، ص489.
  16. تحریر الاحکام، ج1، ص557- 558.
  17. الاستبصار، ج2، ص245؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص168، 468.
  18. ذخیرة المعاد، ج2، ص576؛ مستند الشیعه، ج11، ص186- 187.
  19. تذکرة الفقهاء، ج7، ص190؛ مجمع الفائده، ج6، ص184- 185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص222- 223.
  20. موسوعه الامام الخویی، ج28، ص230- 231؛ مناسک حج، وحید خراسانی، ص88.
  21. اللمعة الدمشقیه، ص66.
  22. المهذب البارع، ج2، ص156؛ مناسک حج، محشی، ص104؛ آراء المراجع فی الحج، ج2، ص175، 176.
  23. الکافی، ج4، ص332؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص319؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص43.
  24. تهذیب الاحکام، ج5، ص43؛ الاستبصار، ج2، ص189.
  25. تذکرة الفقهاء، ج7، ص248؛ مدارک الاحکام، ج7، ص195؛ المعتمد، ج3، ص281.
  26. العروة الوثقی، محشی، ج4، ص666؛ احکام و مناسک حج، منتظری، ص77، 94.
  27. الانتصار، ص254؛ السرائر، ج1، ص532.
  28. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص311؛ السرائر، ج1، ص524.
  29. شرائع الاسلام، ج1، ص214.
  30. الکافی، ج4، ص295؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص42.
  31. المعتمد، ج3، ص280.
  32. اشارة السبق، ص124.
  33. المقنعه، ص390- 391؛ نک: السرائر، ج1، ص524.
  34. الحدائق الناضره، ج14، ص372، 373؛ مدارک الاحکام، ج7، ص192؛ کتاب الحج، محقق داماد، ج1، ص366، 342.
  35. الخلاف، ج2، ص282؛ حیاه ابن ابی عقیل، ص322- 323؛ نک: الدروس الشرعیه، ج1، ص330.
  36. المغنی، ج2، ص247، فتح العزیز، ج7، ص116- 117؛ البحر الرائق، ج2، ص628.
  37. بدائع الصنائع، ج2، ص167؛ کشاف القناع، ج2، ص477؛ البحر الرائق، ج2، ص628.
  38. مواهب الجلیل، ج4، ص70، 74؛ الشرح الکبیر، ج2، ص28.
  39. بدائع الصنائع، ج2، ص167؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص411.
  40. المغنی، ج3، ص494، 497؛ فتح العزیز، ج7، ص116.
  41. سنن ابی داود، ج1، ص423.
  42. فتح العزیز، ج7، ص118- 120؛ الفروع و تصحیح الفروع، ج5، ص544، 545؛ الشرح الکبیر، ج2، ص28.
  43. المبسوط، سرخسی، ج4، ص27- 28؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص413؛ بدائع الصنائع، ج2، ص167.
  44. المبسوط، سرخسی، ج4، ص169؛ البحر الرائق، ج2، ص628؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص583- 584، 590.
  45. المبسوط، سرخسی، ج4، ص169؛ بدایة المجتهد، ج1، ص267
  46. المغنی، ج3، ص503؛ المجموع، ج7، ص169؛ مختصر خلیل، ص73.
  47. فتح العزیز، ج7، ص477؛ المجموع، ج7، ص394.
  48. حاشیة الدسوقی، ج2، ص28؛ مواهب الجلیل، ج4، ص72- 73.
  49. حاشیة رد المحتار، ج2، ص584.
  50. المجموع، ج7، ص190؛ مغنی المحتاج، ج1، ص517؛ اعانة الطالبین، ج2، ص332.
  51. حاشیة الدسوقی، ج2، ص29؛ الثمر الدانی، ص383.
  52. المغنی، ج3، ص497، 501، 502؛ کشاف القناع، ج2، ص481.
  53. المبسوط، سرخسی، ج25- 26؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص413.
  54. المجموع، ج7، ص176.
  55. مواهب الجلیل، ج4، ص82؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص29.
  56. فتح العزیز، ج7، ص147؛ المجموع، ج7، ص176- 177.
  57. المبسوط، سرخسی، ج4، ص26؛ بدائع الصنائع، ج2، ص226؛ البحر الرائق، ج3، ص94.
  58. الشرح الکبیر، ج2، ص89.
  59. کشاف القناع، ج3، ص20.
  60. فتح العزیز، ج7، ص135؛ المجموع، ج7، ص176.
  61. المبسوط، سرخسی، ج4، ص74، 117؛ بدائع الصنائع، ج2، ص189، 194؛ البحر الرائق، ج3، ص79.
  62. المبسوط، سرخسی، ج4، ص109، 117؛ بدائع الصنائع، ج2، ص179.
  63. المغنی، ج3، ص371، 496، 497؛ المجموع، ج8، ص302-303؛ کشاف القناع، ج2، ص607-608.
  64. المبسوط، سرخسی، ج4، ص185؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص403.
  65. المغنی، ج3 ص409، 410؛ کشاف القناع، ج2، ص477، 478.
  66. فتح العزیز، ج7، ص127- 128؛ المجموع، ج7، ص171، 180- 181.
  67. المدونة الکبری، ج1، ص383؛ مواهب الجلیل، ج4، ص90.
  68. کشاف القناع، ج2، ص477، 478.
  1. ۱۶ فرسخی و به نظر مشهور ۸۸ کیلومتری.
  2. برای آگاهی بیشتر روی آفاقی تلیک کنید!
  3. برای آگاهی بیشتر روی اهل حل تلیک کنید!
  4. نزدیک‌ترین منطقه حل به حرم.
  5. همراه داشتن و راندن حیوان قربانی توسط حج‌گزار.
  6. کسی که حج تمتع به جا می‌آورد.
  7. کسی که حج قران به جا می‌آورد.
  8. احرام حج و احرام عمره.
  9. استدلال آنان به آیه چنین است که: تحقق تمتّع و ترفّه مذکور در آیه را به انجام همه مناسک در یک سفر می‌دانند لذا این تمتّع و ترفّه هم در حج تمتّع و هم در حج قران وجود دارد چراکه حج و عمره در این دو در یک سفر انجام می‌شود و انجام سفر واحد تنها برای آفاقی و غیر اهل مکه معنا پیدا می‌کند.
  10. آنها آیه پیش‌گفته را به قربانی حج قران مربوط می‌دانند، نه اصل حج قران.
  11. برای شکر انجام مناسک.
  12. جبران نقص مناسک بسبب انجام حج و عمره با یک احرام.

منابع

 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل حج قران.
  • احکام و مناسک حج‌، حسین علی منتظری نجف‌آبادی، ( - ۱۴۳۱ق.)، قم، نشر سایه، ۱۴۲۸ق.
  • ارشاد الاذهان الی احکام الایمان، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸ ـ ۷۲۶ق.)، تحقیق فارس الحسون، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان (۳۳۶-۴۱۳ق.)، تحقیق موسسه آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
  • الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، به کوشش سید حسن موسوی الخرسان، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
  • إشارة السبق إلی معرفة الحق علی بن الحسن الحلبی (قرن۶ق.)، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۴ق.
  • الاشراف، شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان ( - ۴۱۳.ق)، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
  • اعانه الطالبین علی حل الفاظ فتح المعین، عثمان بن محمد البکری ( -۱۳۱۰ق.)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۸ق.
  • الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، به کوشش حسن سعید، تهران، انتشارات کتابخانه جامع چهلستون/ قم، چاپخانه خیام، ۱۴۰۰ق.
  • امتاع الاسماع، احمد بن علی المقریزی ( -۸۴۵ق.)، تحقیق محمد عبدالحمید، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
  • الانتصار فی انفرادات الامامیة، علی بن حسین موسوی شریف مرتضی ( -۴۳۶.ق)، مصحح دفتر انتشارات اسلامی، قم، نشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
  • آراء المراجع فی الحج علی ضوء فتاوی الامام الخمینی فی تحریر الوسیله، علی افتخاری گلپایگانی، تهران، انتشارات مشعر، ۱۳۸۵ش.
  • البحر الرائق(شرح کنز الدقائق)، زین الدین بن ابراهیم بن نجیم ( -۹۷۰ق.)، ضبطه و خرج آیاته زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
  • البدایه و النهایه فی التاریخ، اسماعیل بن عمر بن کثیر (۷۰۰-۷۷۴ق.)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
  • بدایة المجتهد و نهایه المقتصد، ابن رشد الحفید ( -۵۹۵ق.)، تنقیح و تصحیح العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  • بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ابوبکر الکاسانی ( -۵۸۷ق.)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
  • تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق.)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • تاریخ الیعقوبی، احمد بن ابی یعقوب الیعقوبی ( -۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
  • تاریخ مدینه دمشق، علی بن الحسن ابن عساکر ( -۵۷۱ق.)، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  • تبصره المتعلمین فی احکام الدین، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶)، به کوشش محمد هادی یوسفی غروی و سید احمد حسینی اشکوری، تهران، انتشارات فقیه، ۱۳۶۸ش.
  • تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق.)، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، انتشارات موسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
  • تحفة الفقهاء، محمد بن احمد السمرقندی ( -۹-۵۳۵ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
  • تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق.)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴-۱۴۲۳ق.
  • ترجمه قرآن (انصاریان)، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
  • تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود العیاشی ( -۳۲۰ق.)، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، ۱۳۸۰ق.
  • تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی ( -۳۰۷ق.)، به کوشش سید طیب موسوی جزائری، قم، انتشارات دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، مقداد بن عبدالله السیوری، به کوشش عبداللطیف حسینی کوه کمری، قم، انتشارات کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، یوسف بن عبدالرحمن المزی ( -۷۴۲ق.)، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، موسسه الرساله، ۱۹۸۵م.
  • الثمر الدانی علی رساله القیروانی، صالح بن عبدالله الآبی الازهری ( -۱۳۳۰ق.)، بیروت، مکتبه الثقافیه، بی تا.
  • تفسیر قرطبی (جامع الاحکام القرآن و ال‍م‍ب‍ی‍ن ل‍م‍ا ت‍ض‍م‍ن م‍ن ال‍س‍ن‍ه و ای ال‍ف‍رق‍ان)، محمد بن احمد القرطبی ( -۶۷۱.ق)، تحقیق ابو اسحاق اطغیش، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
  • جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، سیداحمدالخوانساری ( -۱۴۰۵ق.)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، مکتبه الصدوق، ۱۴۰۵ق.
  • الجامع للشرائع، یحیی بن سعید حلی (۶۰۱-۶۹۰ق.)، قم، انتشارات موسسه سیدالشهداء، ۱۴۰۵ق.
  • جمل العلم و العمل، سید المرتضی ( -۴۳۶ق.)، به کوشش سید احمد حسینی اشکوری، نجف، مطبعة الآداب، ۱۳۸۷ق.
  • جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، محمد حسین نجفی ( -۱۲۶۶ق.)، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۸ق.
  • حاشیة الدسوقی، محمد بن احمد الدسوقی ( -۱۲۳۰.ق)، دار احیاء الکتب العربیة.
  • حاشیة رد المحتار ع‍ل‍ی الدر ال‍م‍خ‍ت‍ار، ش‍رح ال‍ت‍ن‍وی‍ر الاب‍ص‍ار ف‍ی ف‍ق‍ه م‍ذه‍ب الام‍ام اب‍ی‌ح‍ن‍ی‍ف‍ه ال‍ن‍ع‍م‍ان، محمد امین ابن عابدین ( -۱۲۵۲ق.)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  • الحج فی الشریعة الإسلامیة الغراء، جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۴ق.
  • الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، یوسف بن احمد البحرانی ( -۱۱۸۶ق.)، تحقیق محمد تقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
  • حیاة ابن أبی عقیل و فقهه‌، حسن بن علی بن ابی عقیل حذّاء عمانی، قم، مرکز معجم فقهی،۱۴۱۳ق.
  • الخلاف فی الاحکام، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، محمد بن مکی ( -۷۸۶ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
  • دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، نعمان بن محمد المغربی ( -۳۶۳ق.)، تحقیق آصف بن علی اصغر فیضی، قاهره، دارالمعارف، ۱۳۸۳ق.
  • ذخیرة المعاد فی شرح الإرشاد، محقق سبزواری ( -۱۰۹۰.ق)، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۲۴۷ق.
  • ریاض المسائل، سید علی الطباطبائی ( -۱۲۳۱ق.)، قم، موسسة آل البیت،، ۱۴۱۵ق.
  • السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محمد بن احمد ابن ادریس ( -۵۹۸ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
  • سنن ابی داود، ابو داود سلیمان بن الاشعث ( -۲۷۵ق.)، تحقیق و تعلیق سعید محمد اللحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۰ق.
  • سنن الدارمی، عبدالله بن عبدالرحمن الدارمی ( -۲۵۵ق.)، دمشق، مطبعة الاعتدال، ۱۳۴۹ق.
  • سنن النسائی، احمد بن علی النسائی (۲۱۵-۳۰۳ق.)، تحقیق صدقی جمیل العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۳۴۸ق.
  • سیر اعلام النبلاء، شمس‌الدین محمد بن احمد الذهبی ( -۷۴۸ق.)، تحقیق محمد نعیم،مأمون صاغرمی، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
  • شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام الشرح الکبیر، احمد بن محمد الدردیر ( -۱۳۰۲ق.)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
  • شرح فروع الکافی، محمد هادی بن محمد صالح مازندرانی ( -۱۱۲۰ق.)، به کوشش محمد جواد محمودی و محمد حسین درایتی، قم، انتشارات دارالحدیث، ۱۴۲۹ق.
  • صحیح البخاری، محمد بن اسماعیل البخاری ( -۲۵۶ق.)، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
  • العروة الوثقی، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۷-۱۳۳۷ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۲۰ق.
  • العروة الوثقی، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۷-۱۳۳۷ق.)، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۰۹ق.
  • علل الشرائع و الاحکام، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (۳۱۱-۳۸۱ق.)، به کوشش سید محمد صادق بحرالعلوم، نجف، مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ق.
  • العین (ترتیب العین)، الخلیل بن احمد الفراهیدی ( -۱۷۰ق.)، به کوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۵ق.
  • عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (۳۱۱-۳۸۱ق.)، تحقیق حسین اعلمی، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۰۴ق.
  • غایة المرام فی شرح شرائع الاسلام، مفلح الصیمری البحرانی ( -۹۰۰.ق)، تحقیق کوثرانی، بیروت، دارالهادی، ۱۴۲۰ق.
  • غنیة النزوع، حمزه بن علی بن زهره الحلبی ( -۵۸۵ق.)، تحقیق بهادری، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۷ق.
  • فتح العزیز، عبدالکریم بن محمد الرافعی ( -۶۲۳ق.)، دارالفکر.
  • الفروع و معه تصحیح الفروع، محمد بن مفلح بن مفرج ( -۷۶۳ق.)، به کوشش عبدالله الترکی، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۲۴ق.
  • فقه الحج بحوث استدلالیه فی الحج، لطف الله صافی گلپایگانی، قم، موسسه سیده المعصومه، ۱۴۲۳ق.
  • کشف اللثام عن قواعد الاحکام، محمد بن الحسن الفاضل الهندی ( -۱۱۳۷.ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • الکافی فی الفقه، ابوالصلاح تقی الدین الحلبی ( -۴۴۷ق.)، تحقیق استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین(ع)، ۱۴۰۳ق.
  • الکافی، محمد بن یعقوب کلینی ( -۳۲۹ق.)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  • الکامل فی التاریخ، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • کتاب الحج‌، سید محمد محقق داماد یزدی، ( -۱۳۸۸ق.)، مقرر عبدالله جوادی آملی، قم، چاپخانه مهر، ۱۴۰۱ق.
  • کشاف القناع عن متن الاقناع، منصور بن یونس البهوتی ( -۱۰۵۲ق.)، به کوشش محمد حسن محمد اسماعیل شافعی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰-۷۱۱ق.)، قم، انتشارات ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
  • اللمعه الدمشقیه فی فقه الامامیه، محمد بن مکی (۷۳۴-۷۸۶ق.)، قم، انتشارات دارالفکر، ۱۴۱۱ق.
  • المبسوط، محمد بن احمد السرخسی ( -۴۸۳ق.)، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق.
  • المبسوط فی فقه الامامیه، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، به کوشش محمد باقر بهبودی و سید محمد تقی کشفی، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
  • مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، مقدس اردبیلی احمد بن محمد ( -۹۹۳ق.)، به کوشش مجتبی عراقی و حسین یزدی و علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶-۱۳۸۷ش.)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
  • المجموع شرح المهذب، یحیی بن شرف النووی (۶۳۱-۶۷۶ق.)، بیروت، دارالفکر.
  • مختصر خلیل، خلیل بن اسحق الجندی ( -۷۶۷ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
  • مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
  • مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، سید محمد بن علی موسوی عاملی (۹۵۶ – ۱۰۰۹ق.)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
  • المدونه الکبری، روایت سحنون بن سعید التنوخی عن عبدالرحمن بن قاسم عن ابی عبدالله مالک بن انس، قاهره، دارالسعاده، بی تا.
  • مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱-۹۶۶ق.)، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • المستدرک علی الصحیحین، محمد بن عبدالله الحکام النیسابوری ( -۴۰۵ق.)، تحقیق مرعشلی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق.
  • مستند الشیعه فی احکام الشریعه، احمد بن محمدمهدی النراقی (۱۱۸۵-۱۲۴۵ق.)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
  • مسند الامام احمد بن حنبل، احمد بن حنبل ( -۲۴۱ق.)، بیروت، دارالصادر، بی تا.
  • مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، محمد تقی آملی ( -۱۳۹۱ق.)، تهران، انتشارات فردوسی، ۱۳۸۰ق.
  • المعتبر فی شرح المختصر، جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲-۶۷۶ق.)، قم، انتشارات سید الشهداء، ۱۳۶۴ش.
  • المعتمد فی شرح المناسک، (کتاب الحج، محاضرات الخویی)، به کوشش محمد رضا موسوی خلخالی، قم، انتشارات دارالعلم/ موسسه احیاء آثار الامام الخویی، ۱۴۱۰ق.
  • معجم مقاییس اللغه، احمد بن فارس ( -۳۹۵ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ق.
  • مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج، محمد بن احمد الشربینی ( -۹۷۷ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
  • المغنی، عبدالله بن قدامه ( -۶۲۰ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
  • المقنعه، شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان (۳۳۶-۴۱۳ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (۳۱۱-۳۸۱ق.)، تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • مناسک حج، محشی، محمد رضا محمودی، تهران، انتشارات مشعر، ۱۴۲۹ق.
  • مناسک حج‌، حسین وحید خراسانی، قم، مدرسة الإمام باقر العلوم علیه السلام، ۱۴۲۸ق.
  • منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق.)، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۱۴ق.
  • مواهب الجلیل، محمد بن محمد الحطاب الرعینی ( -۹۵۴ق.)، ضبطه و خرج آیاته زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
  • موسوعه الامام الخویی، سید ابوالقاسم موسوی خویی (۱۳۱۷-۱۴۱۳ق.)، قم، انتشارات احیاء آثار الخویی، ۱۴۱۸ق.
  • الموطّأ، مالک بن انس ( -۱۷۹ق.)، تصحیح و تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ق.
  • مهذّب الأحکام فی بیان الحلال و الحرام‌، سبزواری، سید عبدالأعلی،( -۱۴۱۴ق.)، قم، مکتب آیت الله سبزواری، ۱۴۱۶.
  • المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، احمد بن محمد بن فهد الحلی (۷۵۷ -۸۴۱ق.)، تحقیق مجتبی عراقی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • المهذب، عبدالعزیز بن نحریر البراج ( -۴۸۱ق.)، قم، نشر الاسلامی، ۱۴۰۶ق.
  • الموتلف من المختلف بین ائمه السلف، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق.)، به کوشش گروهی از استادان، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۱۰ق.
  • نهایة المحتاج، محمد بن ابی العباس الشافعی ( -۱۰۰۴ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۳ق.
  • النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، قم، انتشارات قدس محمدی.
  • الوافی، محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی (۱۰۰۶-۱۰۹۱ق.)، تحقیق ضیاء الدین حسینی و کمال الدین فقیه ایمانی، اصفهان، کتابخانه امیرالمومنین، ۱۴۰۶ق.