فسوق بر اساس آیه 197 سوره بقره، از محرمات احرام است. درباره معنای دقیق آن اختلاف نظر وجود دارد. دروغ گفتن، دروغ بستن به خدا، دشنام دادن و فخرفروشی را از معناهای فسوق دانسته‌اند. فسوق در حال احرام و در غیر آن حرام است اما ارتکاب آن حج و عمره را باطل نمی‌کند و کفاره ندارد.

فسوق چیست؟

واژه فسوق در آیه ۱۹۷ سوره بقره آمده است:

بر اساس این آیه سه عمل «رفث»، «فسوق» و «جدال» در هنگام حج جایز نیست.

معنای فسوق

مفسران و فقها برای فسوق معانی مختلفی را ذکر کرده‌اند. از جمله فضل بن علی طبرسی در مجمع البیان بیان می‌کند که اصحابنا یعنی علمای شیعه آن را به معنای دروغ گویی‌ می‌دانند. اما دیگران آن را به معنای هرگونه معصیت و گناه دانسته و برخی نیز آن را به معنای لقب زشت دادن به مردم و یا فحش و ناسزا گفتن به شمار آورده‌اند. [۱]

در فرهنگ فقه فارسی معناهای زیر از آثار فقها و مفسران شیعه شناسایی شده است: دروغ گفتن؛ دروغ و ناسزا گفتن؛ دروغ بستن بر خدا؛ نسبت دروغ دادن به خدا، رسول خدا صلّى اللّه‏ عليه و آله يا يكى از امامان عليهم السّلام؛ دروغ گفتن، فحش دادن و فخر فروشىِ حرام؛ و هر سخن ناشايست و قبيح. [۲]

نظر فقهای معاصر

بیشتر مراجع تقلید معاصر نیز فسوق را شامل سه عمل دروغ‌ گفتن، فحش دادن و فخر فروختن (که همراه با اهانت و تحقیر مومن باشد) دانسته اند. [۳]

فسوق کفاره ندارد

فسوق عملی حرام است چه در حال احرام و چه غیر از آن، اما با توجه به آیه فوق در حالت احرام پرهیز از آن مورد تاکید قرار گرفته است.[۴]

با این حال ارتکاب فسوق حج را باطل نمی‌کند و نیازی به کفاره ندارد، هر چند برخی از فقها گفته‌اند که مستحب است چیزی کفاره بدهد و اگر گاو ذبح کند بهتر است.[۵]

پانویس

  1. مجمع البیان، ج۲، ص ۵۲۴
  2. فرهنگ فقه فارسی، ج۶، ص ۷۰۱
  3. مناسک حج، ص۲۰۹
  4. تفسیر آیات حج، ص ۱۱۳
  5. مناسک حج، ص۲۰۹

منابع

  • مجمع البيان. فضل بن حسن طبرسی، تصحیح هاشم رسولی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت - لبنان: دار المعرفة.۱۴۰۸.
  • مناسک حج، مطابق با فتاوای حضرت آیت الله العظمی امام خمینی و مراجع معظم تقلید، منصور مظاهری، پژوهشکده حج و زیارت، انتشارات مشعر، ۱۳۹۷.
  • درسنامه تفسیر آیات حج، معاونت امور روحانیون حوزه نمایندگی ولی فقه در امور حج و زیارت، تهران، مشعر، ۱۳۸۶
  • فرهنگ فقه فارسی، موسسه دایره المعارف فقه فارسی، انتشارات موسسه دایره المعارف فقه فارسی، ۱۳۸۷