قربانی حیوان تقدیمی به پیشگاه خداوند در حج یا عمره

ترتیب اعمال حج تمتع
عمره تمتع
۱ شوال تا ۹ ذوالحجه
احرام در میقاتطوافنماز طوافسعیتقصیر
حج
نهم ذوالحجه
احرام در مکهوقوف در عرفات
شب دهم
وقوف در مشعر
روز دهم
رمی جمره عقبهقربانیحلق یا تقصیر
شب یازدهم
بیتوته در منا
روز یازدهم
رمی جمرات سه‌گانه
شب دوازدهم
بیتوته در منا
روز دوازدهم
رمی جمراتطواف زیارتنماز طوافسعیطواف نساءنماز طواف نساء

حیوانی است با شرایط خاص که ازدوران سنت ابراهیم حج و پس از جایگزین شدن قوچ به جای اسماعیل ذبیح، به عنوان اثبات بندگی و پرهیزگاری حاجی در حج و عمره برای رضای خدا قربانی می شد. به آیین خاص عبادی که براساس کتب آسمانی از دوران هابیل وجود داشت و تا به امروز در ادیان ابراهیمی و نیز در ادیان دیگر وجود دارد هم گفته می شود.

مفهوم‌شناسی و جایگاه

«قربان» مصدر قرب و به معناي نزديک شدن است، قرباني نيز که از همين ريشه است، موجب قرب انسان به خدا مي‌باشد.[۱] قرباني در حج تمتع را «هدي» مي‌گويند. قرباني که در روز عيد «اضحي» صورت مي‌گيرد «اضحيه» نامند. به قرباني ذبيحه نيز گفته مي‌شود.

قرباني از زمان آدم ابوالبشر(ع) آغاز[۲] و در زمان حضرت ابراهيم(ع) به اوج رسيد. قرباني در همه اديان وجود داشته[۳] و در آيين يهود با فروعاتي متعدد پابرجاست. [۴]

پيامبراسلام(ص) اين سنت الهي را از خرافات زدود، چه آنکه در جاهليت پس از ذبح يا نحر، کعبه را به خون قرباني مي‌آلودند و قسمتي از گوشت آن را بر خانه کعبه مي‌آويختند تا خداوند آن را قبول کند. [۵]

خداوند قرباني را شعاير و نشانه‌هاي الهي[۶] معرفي و همانند کعبه و ماه حرام[۷]، وسيله قيام[۸] و برپا بودن مردم شمرده است.[۹] آنچه از قرباني به حج گزار مي‌رسد، تقوا و پرهيزکاري و پاکي اعمال است[۱۰]، هر چند که به خوردن آن و اطعام به مستمندان قانع و فقير سفارش شده است. [۱۱]

قرباني در روز عيد قربان، گوئي به تاسي از ابراهيم خليل(ع) است، آنگاه که تسليم‌وار، اسماعيل يگانه فرزند را به قربانگاه فرستاد و خداوند «ذبح عظيمي را فداي او کرد.»[۱۲]

امام صادق۷ در پاسخ به فلسفه قرباني فرمود: «هنگامي که اولين قطره خون قرباني به زمين مي‌ريزد گناهان صاحبش بخشيده مي‌شود و به وسيله قرباني معلوم مي‌شود چه کسي تقواي الهي دارد.» [۱۳]

حضرت علي ۷ مي‌فرمايند: «اگر مردم مي‌دانستند چه فوايدي در قرباني است، هر آينه قرباني مي‌کردند و لو با قرض گرفتن باشد.» [۱۴]

قربانی در اقسام حج

در حج تمتع

قرباني، از واجبات غير رکني حج تمتع است[۱۵] که در روز دهم ذي‌حجه، بعد از رمي جمره عقبه در راه خدا به عنوان يکي از اعمال حج انجام مي‌پذيرد. اصل وجوب قرباني براي متمتع در روز عيد قربان به استناد قرآن[۱۶] و روايات،[۱۷] مسلم بين فقيهان اماميه[۱۸] و اهل سنت[۱۹] است.

به اجماع فقيهان اماميه[۲۰] به پشتوانه قرآن[۲۱] و احاديث[۲۲]، در حج تمتّع- چه متمتع اهل مکه باشد و چه نباشد-، قرباني واجب است؛ چه آنکه ادله ذبح در حج تمتع، اطلاق دارد و مقيد به غير مکي نيست. فقيهان چهارگانه اهل سنت، قرباني را در حج تمتع فقط براي متمتع غير مکي واجب مي‌دانند.[۲۳]

در حج قران

شرط حج قران، همراه داشتن قربانى هنگام مُحرم شدن است[۲۴]، و به اتفاق همه فقيهان مذاهب[۲۵]، قرباني کردن در حج قران واجب است؛ هرگاه فرد در حج قران، قرباني را هنگام احرام اشعار )شكافتن يك طرف كوهان شتر و خون‌آلود كردن آن) يا تقليد (آويختن نعل و چيزهاي ديگر بر گردن قرباني به قصد نشانه‌‌گذاري آن براي قرباني شدن (کند، قرباني در منا واجب مى‌گردد و تبديل آن جايز نيست.[۲۶] انجام قرباني ديگري، همانند قرباني حج تمتع بر قارن واجب نبوده و فقط استحباب دارد.[۲۷]

در حج افراد

به اتفاق همه فقيهان مذاهب اسلامي[۲۸]، قرباني در حج افراد لازم نيست و فقط قرباني کردن در حج افراد استحباب دارد. مستند اين حکم به جز اجماع، صراحت آيه ۱۹۶ بقره/۲ مي‌باشد. روايات متعدد نيز پشتوانه اين فتواي فقيهان اماميه است. [۲۹]

احکام قربانی در حج

حکم تکليفي

الف. قرباني مستحب: اضحيه در عيد قربان؛ چه در منا و چه مکان‌هاي ديگر استحباب دارد. به طور کلي، قرباني کردن به اتفاق فقيهان همه مذاهب اسلامي[۳۰]، مستحب و در روايات[۳۱] بسيار بر آن سفارش شده است.

در روايات فريقين[۳۲] آمده است که پيامبر خدا۹ در حجه الوداع، يکصد شتر قرباني کردند، بنابر نقل روايات[۳۳] از اين تعداد، ۳۴ شتر براي حضرت علي۷ و ۶۶ شتر براي خود ايشان بود.

ب. قرباني واجب: قربانى در حج تمتع، قربانى جهت احصار و قرباني در کفارات واجب است.[۳۴]

وجوب قرباني در حج تمتع، بين قرباني و ده روز روزه، ترتيبى است. بدين سان که ابتدا قرباني واجب است و در صورت عدم امکان، ده روز روزه واجب مي‏شود. وجوب قربانى جهت تراشيدن سر و نيز صيد، تخييري است و حاجي مخير بين قربانى، صدقه و روزه است. اما، وجوب قربانى جهت احصار، تعيينى است، يعني تنها قرباني، واجب است.

فقيهان امامي،[۳۵] شافعي،[۳۶] حنبلي[۳۷] و حنفي[۳۸] به استناد آيه ۱۹۶ بقره/۲ براي تحلّلِ محصر، قرباني‌ كردن را لازم مي‌دانند. مالكيان[۳۹] براي تحلّل محصَر قرباني را لازم نشمرده‌اند.

مصرف قربانی

فلسفه قربانی

قربانی کردن، رمز گذشت از همه چیز در راه معبود است، قربانی کردن مظهری است برای تهی نمودن قلب از غیر یاد خداوند و هنگامی می‌توان از این مناسک بهره تربیتی کافی گرفت که تمام صحنه ذبح اسماعیل علیه السلام و روحیات این پدر و پسر به هنگام قربانی در نظر مجسم شود و آن روحیات در وجود انسان پرتو افکن شود.

اِشعار و تقلید

قربانگاه مُعَیصم

پانویس

  1. مقاييس اللغه، ج۵، ص۸۰.
  2. مائده، آیه ۲۷.
  3. حج، آیه ۳۴.
  4. دایره المعارف کتاب مقدس،ص۶۶۸..
  5. بحار الانوار، ج۶۷، ص۲۷۵.
  6. مائده، آیه ۲ ؛ حج آیه ۳۶.
  7. مائده آیه ۹۷.
  8. مصباح المنیر، ریشه قوم.
  9. تفسیر کبیر، ج۱۲، ص۱۰۰ ؛ تفسیر المیزان، ج۶، ص۱۴۲ ؛ تفسیر نمونه، ج۵، ص۹۰.
  10. حج، آیه ۳۷.
  11. حج، آیه ۳۶.
  12. صافات، آیه ۱۰۷.
  13. بحارالانوار، ج۹۶، ص۲۹۶ـ۲۹۸.
  14. همان.
  15. الخلاف، ج۲، ص۲۷۲ ؛ جواهرالکلام، ج۱۹، ص۱۱۴-۱۱۸ ؛ سنن ابن داود، ج۲، ص۱۴۹.
  16. بقره، ۱۹۶.
  17. وسائل الشیعه، ج۸، ابواب اقسام الحج، باب ۲، حدیث ۴؛ ج۱۰، باب ۱۴از ابواب رمی جمره العقبه، حدیث ۱و۷ ، باب ۱۵، حدیث ۱و۳، باب ۱۷ .
  18. منتهى المطلب ، ج۱۱،ص۱۱۴؛ ریاض المسائل،ج۶، ص۳۹۵ ؛ الحدائق الناضره،ج۱۷،ص۲۵.
  19. المجموع، ج۷، ص۱۹۱ ؛ فتح العزیز، ج۷، ص۱۲۶.
  20. ریاض المسائل،ج۶، ص۳۷۹ ؛ مستندالشیعه،ج۱۲، ص۲۹۶؛ جواهرالکلام،ج۱۹،ص۱۱۵.
  21. بقره، آیه ۱۹۶.
  22. وسائل الشیعه، ج۱۰ ، باب ۱ از ابواب ذبح، حدیث ۱و ۱۱ و باب ۲ از ابواب ذبح، حدیث ۴.
  23. حاشیه ابن عابدین، ج۲، ص۵۹۲ ؛ فتح العزیز، ج۷، ص۱۲۶ ؛ المغنی ، ابن قدامه، ج۳، ص۴۹۷.
  24. جواهرالکلام،ج۱۸،ص۵۰.
  25. فقه الامام جعفر الصادق(ع)، ج۱، ۲۳۹.
  26. مستندالشیعه، ج۱۲، ص۲۹۶ ؛ جواهرالکلام،ج۱۸،ص ۵۰و ۹۶ ؛ ج۱۹، ص۱۹۲-۱۹۶؛ مهذّب الاحكام، ج۱۴، ص۲۴۶.
  27. جواهرالکلام،ج۱۸،ص۹۶.
  28. جواهرالکلام،ج۱۸،ص۹۶ ؛ فقه الامام جعفر الصادق(ع)، ج۱، ۲۳۹؛ المغنی ، ابن قدامه، ج۳، ص۴۹۷.
  29. وسائل الشیعه، ج۸، باب۱،۲ و ۲۱ ابواب اقسام الحج و باب ۱، ابواب ذبح.
  30. الحدائق الناضره، ج۱۱، ص۱۹۹ ؛ المغني،ج۳، ص۸۲؛ ا المجموع شرح المهذب،ج۸، ص۳۵۶، ۴۱۴.
  31. وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۲۵؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۹۵۷.
  32. کافی، ج۴، ص۲۴۷، ح۴؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۷۲۷، ح۱۲۱۸.
  33. تهذیب الاحکام، ج۵، ص۲۲۷، ح۷۷۰ ؛ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۰۱، ح۴ .
  34. تذکره الفقهاء، ج۸، ص۲۹۷ ؛ منتهى المطلب، ج۱۱، ص۲۶۳ – ۲۶۵ ؛ الدروس الشرعیه، ج۱، ص۴۴۳.
  35. الخلاف، ج۲، ص۴۲۳-۴۲۴؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۳؛ مستند الشيعه، ج۱۳، ص۱۴۲ .
  36. الام، ج۲، ص۱۸۰؛ المجموع، ج۸، ص۳۰۲-۳۰۳ .
  37. المغني، ج۳، ص۳۷۱؛ كشاف القناع، ج۲، ص۶۰۷-۶۰۸.
  38. المبسوط، سرخسي، ج۴، ص۱۰۶.
  39. الموطأ، ج۱، ص۳۶۰-۳۶۱؛ مواهب الجليل، ج۴، ص۲۹۴؛ حاشيه الدسوقي، ج۲، ص۹۳-۹۴ .

منابع