اسماعیل
اسماعیل از پیامبران الهی، فرزند حضرت ابراهیم(ع) و هاجر است. به باور شیعیان او ذبیحالله همان فرزندی است که ابراهیم مأمور شد برای خدا قربانی کند. قرآن به نبوت او تصریح کرده و او را با داشتن ویژگیهایی چون حلم، وفای به عهد و خشوع در برابر آیات الهی ستوده است.
| اطلاعات پیامبر | |
|---|---|
| نام در قرآن: | اسماعیل |
| محل زندگی: | مکه |
| آرامگاه: | حجر اسماعیل |
| پس از: | حضرت ابراهیم |
| خویشاوندان مهم: | حضرت ابراهیم(پدر)، هاجر(مادر)، اسحاق(برادر) |
| معجزات: | چشمه زمزم |
| پیامبران همعصر: | حضرت ابراهیم |
| پیروان: | اهالی مکه |
| دین: | حنیف |
| تکرار نام در قرآن: | ۱۲ بار |
| حوادث مهم: | مأمور شدن ابراهیم بر ذبح او، بازسازی کعبه، فراگرفتن مناسک حج از جبرئیل |
- | |
| پیامبران اولوالعزم | حضرت محمد(ص) ابراهیم • نوح • عیسی • موسی • سایر پیامبران |
مسلمانان اسماعیل را سبب جاری شدن آب زمزم و رونق گرفتن مکه میدانند. وی پدرش را در بازسازی و تطهیر کعبه یاری کرد و علاوه بر تولیت کعبه هر سال مناسک حج را به جا می آورد. او در حجر اسماعیل در کنار مرقد مادرش مدفون است.
تولد و زندگی ویرایش
حضرت ابراهیم از خداوند فرزندی صالح خواست و خداوند تولد پسری بردبار را به وی بشارت داد.[۱] مفسران قرآن، این فرزند را اسماعیل دانستهاند که مادرش هاجر بود.[۲]
هاجر کنیز مصری ساره، همسر نخست ابراهیم بود. ساره به سبب نازایی هاجر را به ابراهیم بخشید و پیشنهاد داد[۳] ابراهیم با هاجر ازدواج کند.[۴]
آیه ۳۹ سوره ابراهیم تولد اسماعیل را عطیهای الهی برای ابراهیم میشمرد که در دوران کهنسالی او رخ داد. به گزارش مورخان، هاجر و اسماعیل در مکه و مجاورت خانه خدا سکونت داشتند[۵] که قرآن کریم آن را به صراحت گزارش کرده است.[۶]
بر پایه نظر مشهور، اسماعیل در حجر اسماعیل، کنار کعبه، زیر ناودان و در کنار مرقد مادرش مدفون شد.[۷] برخی نیز مدفن او را کنار حجرالاسود دانستهاند.[۸]
نبوت حضرت اسماعیل ویرایش
نام اسماعیل ۱۲ بار در قرآن آمده است.[۹] قرآن او را یکی از پیامبران الهی خوانده و با یادکرد نام وی در کنار شماری از پیامبران، از نزول وحی بر او سخن گفته است.[۱۰] به گفته آلوسی از مفسران قرآن، در آیه ۵۴ سوره مریم، اسماعیل با صراحتی بیشتر، رسول و نبی خوانده شدهاست.[۱۱]
افزون بر نبوت، قرآن اسماعیل را با داشتن ویژگیهایی چون حلم،[۱۲] شکیبایی،[۱۳] وفای به وعده،[۱۴] و خضوع و خشوع در برابر آیات الهی[۱۵] ستوده است.
قرآن اسماعیل را صالح، پسندیده خداوند، برخوردار از نعمت هدایت و رحمت ویژه الهی[۱۶] و در شمار نیکان[۱۷] برشمرده و از برتری او در میان جهانیان سخن گفته است.[۱۸]
ذبح اسماعیل ویرایش
به گزارش قرآن هنگامیکه فرزند ابراهیم به سن جوانی رسید، ابراهیم در رؤیا دید که او را سر میبُرد. وی نظر پسرش را در این زمینه جویا شد. فرزند، پدر را به انجام فرمان الهی دعوت کرد و وعده صبر و بردباری داد.[۱۹]
قرآن بدون پرداختن به جزئیات این رویداد، فقط بخشهای مهم آن را گزارش کرده[۲۰] و به اینکه ذبیح، کدام فرزند ابراهیم بوده است، اشاره نکرده است. از این رو؛ میان شیعیان و اهلسنت در اینکه ذبیح اسماعیل بود یا اسحاق، اختلاف نظر وجود دارد.
به باور همه مفسران شیعه[۲۱] و برخی مفسران اهلسنت[۲۲] اسماعیل ذبیح بوده است. اما برخی دیگر از مفسران اهلسنت[۲۳] هماهنگ با گزارش کتاب مقدس[۲۴] اسحاق را ذبیح دانستهاند.
نقش اسماعیل در پیدایش و آبادانی مکه ویرایش
مورخان[۲۵] و بیشتر مفسران[۲۶] ذیل آیه ۳۷ سوره ابراهیم، پیدایش زمزم و گرد آمدن قبایل پیرامون آن، آبادی و رونق گرفتن مکه را با ساکن شدن هاجر و اسماعیل در کنار کعبه پیوند دادهاند. به گزارش طبری، هاجر و اسماعیل در حجر اسماعیل سکونت داشتند.[۲۷] در روایتی منسوب به امام صادق(ع)، حجر اسماعیل خانه ایشان معرفی شدهاست.[۲۸]
به گفته عالمان مسلمان، آب زمزم بر اثر ساییده شدن پای اسماعیل بر زمین جاری شد که از ارهاصات اسماعیل است.[۲۹] ارهاص، رویدادی فراعادی است که پیش از نبوت یک پیامبر و در پیوند با وی رخ میدهد. بر همین اساس، زمزم را «چاه اسماعیل» نیز خواندهاند.[۳۰] با پیدایش چشمه زمزم، کاروانها در آنجا توقف میکردند و شماری از قبایل پیرامون آن گرد آمدند.[۳۱] شماری از دانشمندان با اشاره به موقعیت جغرافیایی و نبود آب در آن منطقه،[۳۲] گوارایی و فراوانی آب زمزم را سبب گرد آمدن قبیله جُرْهُم و پیدایش شهر مکه دانستهاند.[۳۳]
اسماعیل و بنای کعبه ویرایش
قرآن گزارش کرده که ابراهیم به فرمان الهی[۳۴] و با کمک اسماعیل پایههای کعبه را بالا برد و آن را بازسازی کرد.[۳۵] عالمان مسلمان بر این باورند که کعبه پیش از ابراهیم وجود داشت؛ ولی آثارش تا حدی از میان رفته بود و ابراهیم آن را بازسازی کرد.[۳۶] برخی مفسران مانند مجاهد و جز او معتقدند کعبه نخستین بار به دست حضرت ابراهیم و اسماعیل ساخته شد.[۳۷]
پس از بنای کعبه، ابراهیم و اسماعیل مأمور شدند تا خانه خدا را برای طوافکنندگان، مجاوران، رکوعکنندگان و سجدهکنندگان، پاک و پاکیزه کنند.[۳۸]
اسماعیل و تولیت کعبه ویرایش
بنابر گزارشهای تاریخی اسماعیل تا پایان زندگی عهدهدار اداره خانه خدا بود. بر پایه روایتی منسوب به امام صادق(ع) اسماعیل نخستین کسی بود که خانه کعبه را پردهپوش کرد و بر روی ستونهای چوبین، با چوب و گِل، کعبه را مسقف کرد. همچنین حاجیان که مسقفشدن کعبه را دیدند، تصمیم گرفتند تا اسماعیل را یاری کنند. آنها به همراه خود قربانی می آوردند و اسماعیل با هدایت الهی، قربانیها را ذبح کرده، به مصرف حاجیان میرساند.[۳۹]
حجگزاری اسماعیل ویرایش
ابراهیم و اسماعیل در زمان ساخت کعبه از خداوند خواستند که چگونگی عبادت و مناسکشان را نیز به آنان نشان دهد.[۴۰] مفسران مقصود از مناسک را اعمال حج مانند طواف، سعی میان صفا و مروه، وقوف در عرفات، رمی جمرات و مانند آن دانستهاند که خداوند این مناسک را به آن دو آموخت.[۴۱]
ظاهر برخی از آیات به انجام مناسک حج از سوی ابراهیم و اسماعیل اشاره دارد.[۴۲] بر پایه برخی روایات نیز، در نخستین حج، جبرئیل از آغاز مناسک تا پایان، همراه ابراهیم و اسماعیل بود و یکایک اعمال حج را به آنان میآموخت.[۴۳] به باور محدثان شیعه، اسماعیل در سالهای بعد نیز حجگزاری نموده است.[۴۴]
نقش نوادگان اسماعیل در تاریخ کعبه ویرایش
اسماعیل تا پایان زندگی، عمران و آبادانی کعبه و اداره مناسک حج را بر عهده داشت. پس از وی پسرش عهدهدار مسئولیت اسماعیل شد. اداره کعبه در بسیاری از دورههای تاریخ، همواره بر عهده نوادگان اسماعیل بود و آنان نسل به نسل عهدهدار آن میشدند.[۴۵] در برخی دورهها نیز به سبب انحراف دینی و درگیریها تولیت آیین در دست نسل اسماعیل نبوده است.[۴۶] این منصبها تا روزگار حضرت محمد(ص) همچنان در دست قبیله قریش که از نوادگان اسماعیل بودند، باقی ماند.[۴۷]
پانویس ویرایش
- ↑ سوره صافات آیات ۹۷ تا ۱۰۱.
- ↑ تفسیر مجاهد، ص543؛ مجمع البیان، ج8، ص322؛ الصافی، ج4، ص276.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش، ۱۶، ۱ و ۲؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش، ۱۵ و ۱۶؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵؛ قاموس کتاب مقدس، ص۷۳.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۲۵۵؛ الکامل، ج۱، ص۱۰۳.
- ↑ سوره ابراهیم: آیه ۳۷.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۵؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۲؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۳۱۴.
- ↑ مروج الذهب، ج1، ص75.
- ↑ برای نمونه: آیات ۱۲۵، ۱۲۷، ۱۳۳٬۱۳۶٬۱۴۰ سوره بقره؛ آیه ۸۴ سوره آل عمران و آیه ۱۶۳ سوره نساء.
- ↑ سوره نساء: آیه ۱۶۳.
- ↑ روح المعانی، ج۱۲، ص۱۲۲.
- ↑ سوره صافّات: آیه ۱۰۱.
- ↑ سوره انبیاء: آیه ۸۵.
- ↑ سوره مریم: آیه ۵۴.
- ↑ سوره مریم: آیات ۵۴–۵۸.
- ↑ سوره انعام: آیات ۸۶–۹۰؛ سوره مریم: آیات ۵۴–۵۸؛ سوره انبیاء: آیات ۸۵–۸۶.
- ↑ سوره ص: آیه ۴۸.
- ↑ سوره انعام: آیه ۸۶.
- ↑ سوره صافات: آیه ۱۰۲.
- ↑ تفسیر قمی، ج۱، ص۶۱؛ مجمع البیان، ج۱۱، ص۳۸۹؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۱۲۵.
- ↑ التبیان، ج۸، ص۵۱۸؛ مجمع البیان، ج۸، ص۳۲۲؛ المیزان، ج۷، ص۲۳۲.
- ↑ جامع البیان، ج۲۳، ص۱۰۰؛ التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۱۵۸؛ تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۲۰ و ۲۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۱۶؛ اضواء البیان، ج۶، ص۳۱۸.
- ↑ تفسیر مجاهد، ج۲، ص۵۴۳؛ تفسیر مقاتل، ج۳، ص۱۰۴؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۲۶۳.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش، ۲۲، ۲ و ۱۳.
- ↑ الکامل، ج۱، ص۱۰۳ تا ۱۰۵؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۳۵۰؛ قصص الانبیاء، جزائری، ص۱۴۲.
- ↑ جامع البیان، ج۱۳، ص۳۰۰ تا ۳۰۲؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۹؛ المیزان، ج۱، ص۳۸۸.
- ↑ جامع البیان، ج۱، ص۷۶۲.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۲۱۰؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۱۱۷.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۲۰۲؛ التفسیر الکبیر، ج۱۹، ص۱۳۶؛ الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۳۰.
- ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۵؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۹۷.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۲۰۲.
- ↑ جامع البیان، ج۱۳، ص۳۰۱؛ مجمع البیان، ج۶، ص۸۴.
- ↑ معجم البلدان، ج۳، ص۱۴۸.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۲۰۳.
- ↑ سوره بقره: آیه ۱۲۷.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۲۰۳؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۸؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۹۳ و ۹۴؛جامع البیان، ج۱، ص۲۴۹؛ مجمع البیان، ج۲، ص۳۸۲؛ التفسیر الکبیر، ج۴، ص۵۷.
- ↑ التبیان، ج۱، ص۲۶۲؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۷.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۲۵.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۲۰۳ تا ۲۰۵؛ علل الشرایع، ج۲، ص۵۸۷ تا ۵۸۸؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۱۰ تا ۲۱۲.
- ↑ سوره بقره: آیه ۱۲۸.
- ↑ جامع البیان، ج۱، ص۷۶۹؛ التبیان، ج۱، ص۴۶۴ و ۴۶۵؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۲.
- ↑ جامع البیان، ج۱، ص۷۶۹؛ التبیان، ج۱، ص۴۶۴.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۲۰۲؛ علل الشرایع، ج۲، ص۵۸۷؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۹۳ و ۹۶.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۲۰۳ و ۲۰۵؛ علل الشرایع، ج۲، ص۵۸۷ و ۵۸۸؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۱۰ و ۲۱۲.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۱ تا ۲۲۳؛ الکامل، ج۲، ص۴۲؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۵۷.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۲۱؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۱.
- ↑ فتوح الشام، ج2، ص141.
منابع ویرایش
- اخبار مكه، الازرقي، محمد بن عبدالله، به كوشش رشدي الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
- اضواء البيان، الشنقيطي، محمد امين، بيروت، دار الفكر، 1415ق.
- بحار الانوار، المجلسي، محمدباقر، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق.
- تاريخ ابن خلدون، ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1391ق.
- تاريخ طبري (تاريخ الامم و الملوك)، الطبري، محمد بن جریر، به كوشش محمد ابوالفضل، بيروت، دار احياء التراث العربي.
- تاريخ اليعقوبي، یعقوبی، احمد بن اسحاق، بيروت، دار صادر، 1415ق.
- التبيان، الطوسي، محمد بن حسن، به كوشش العاملي، بيروت، دار احياء التراث العربي.
- تفسير ابن کثير (تفسير القرآن العظيم)، ابن کثير، اسماعیل بن عمر، به كوشش مرعشلي، بيروت، دار المعرفه، 1409ق.
- تفسير بيضاوي (انوار التنزيل): البيضاوي، عبدالله بن عمر، به كوشش عبدالقادر، بيروت، دار الفكر، 1416ق.
- تفسير القمي، القمي، علی بن ابراهیم، به كوشش الجزائري، قم، دار الکتاب، 1404ق.
- التفسير الكبير، فخر رازی، محمد بن عمر، قم، دفتر تبليغات، 1413ق.
- تفسير مجاهد، قرشی مخزومی، مجاهد بن جبر، به كوشش عبدالرحمن بن محمد، اسلام آباد، مجمع البحوث الاسلاميه، بیتا.
- تفسير مقاتل بن سليمان، مقاتل بن سليمان، به كوشش احمد فريد، دار الكتب العلميه، 1424ق.
- جامع البيان: طبری، محمد بن جریر، به كوشش صدقي جميل، بيروت، دار الفكر، 1415ق.
- الخرائج و الجرائح، قطب راوندی، سعید بن هبةالله، قم، مؤسسة الامام المهدي، بیتا.
- روح المعاني، آلوسی، محمود بن عبدالله، بيروت، دار احياء التراث العربي، بیتا.
- السيرة النبويه، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، به كوشش مصطفي عبدالواحد، بيروت، دار المعرفه، 1396ق.
- السيرة النبويه، ابن هشام، عبدالملک بن هشام، به كوشش محمد محيي الدين، مصر، مكتبة محمد علي صبيح، 1383ق.
- الصافی، فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی، بيروت، اعلمي، 1402ق.
- صحيح البخاري، بخاری، محمد بن اسماعیل، بيروت، دار الفكر، 1401ق.
- علل الشرايع، شیخ صدوق، محمد بن علی، به كوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحيدريه، 1385ق.
- فتوح الشام، واقدی، محمد بن عمر، بيروت، دار الجيل، بیتا.
- قاموس كتاب مقدس، مستر هاكس، تهران، اساطير، 1377ش.
- قصص الانبياء، الجزائري، السيد نعمة الله، قم، الرضي، بیتا.
- الكامل في التاريخ، ابن اثیر، علی بن محمد، بيروت، دار صادر، 1385ق.
- كتاب مقدس، ترجمه: فاضل خان همداني، ويليام گلن و هنري مرتن، تهران، اساطير، 1380ش.
- مجمع البيان، طبرسی، فضل بن حسن، به كوشش گروهي از علما، بيروت، اعلمي، 1415ق.
- مروج الذهب، مسعودی، علی بن حسین، به كوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق.
- معجم البلدان، یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، بيروت، دار صادر، 1995م.
- الميزان، سیدمحمدحسین، طباطبائی، بيروت، اعلمي، 1393ق.
- نور الثقلين، حویزی، عبدعلی، به كوشش رسولي محلاتي، اسماعيليان، 1373ش.
- وسائل الشيعه، حر عاملی، محمد بن حسن، قم، آل البيت، 1412ق.