مشهد

از ویکی حج
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۱۵ توسط Abbasahmadi1363 (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مَشهد، به حرم و زیارتگاه گفته شده است. واژه مشهد، به معنای جای حضور مردم بوده و به سبب این که حرم و زیارتگاه، جای حضور مردم است، به آن مشهد گفته شده است. در برخی روایات نیز، به قبر و بقعه معصومان(ع) و برخی امامزادگان، مشهد گفته شده و زیارت مشاهد، با فضیلت شمرده شده است. به مرکز استان خراسان رضوی در ایران، که در گذشته طوس خوانده می‌شده، مشهد، مشهد مقدس و مشهد الرضا گفته می‌شود.

واژه‌شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مشهد، واژه‌ای عربی، اسم مکان[۱] و به معنای جای گردآمدن مردم،[۲] جای حضور آن‌ها[۳] و جایی که گروهی گروهی دیگر را مشاهده می‌کنند[۴] بوده و با «مَشاهد» جمع بسته شده است.[۵] برخی، مشهد را جای شهادت، شهادتگاه و تربت شهید نیز معنا کرده‌اند.[۶] اصل این واژه را، «ش،ه،د»، به معنای حضور، آگاهی و آگاه کردن دانسته‌اند.[۳] «مشاهدِ مکه» نیز، از همین اصل بوده و به معنای مواضع مناسک حج است.[۵]

واژه مشهد، در آیه فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ[یادداشت ۱][۷] به کار رفته و به باور برخی، گویا به عنوان مصدر میمی[۱] و به معنای حضور است.[۸]

در برخی از روایات، به روز جمعه «مشهد عام» گفته شده؛[۹] زیرا روز حضور و گردآمدن مردم است.[۶] در مورد قیامت نیز «مشهد القیامة» به کار رفته است.[۱۰]

مشهد به معنای زیارتگاه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به حرم و زیارتگاه، به سبب این که مکان حضور مردم است، «مشهد» گفته شده است.

در روایات، از قبر امام علی(ع) با واژگان «مشهد امیرالمؤمنین(ع)» یاد شده است.[۱۱][۱۲] برای نمونه، امام صادق(ع)، به محمد بن مسلم سفارش کرده، هرگاه به مشهد امیرالمؤمنین(ع) رفت، غسل زیارت کرده، جامه‌های تمیز پوشده، بوی خوش زده و با آرامش به سوی قبر او گام بردارد.[۱۳]

واژه مشهد در روایات، برای قبر امام حسین(ع)،[۱۴] قبر حضرت عباس(ع)[یادداشت ۲][۱۵] و دیگر معصومان(ع) نیز به کار رفته است.[۱۶]

در روایات، به زائر سفارش شده، از مشاهد و زیارتگاه‌ها جز با توبه بازنگردد[یادداشت ۳] [۱۷] و در دعاها از خدا خواسته شده فرد را از مشاهد محروم نکند.[یادداشت ۴][۱۸] در روایات، رفتن به زیارت مشاهد، سفارش شده و با فضیلت دانسته شده است.[۶]

بر پایه این روایات، مشهد به معنای مدفن نیز به کار می‌رود. مشهد، مترادف واژه‌هایی مانند مقبره، تربت، قبر، روضه و مدفنِ شهید بوده و با «مشاهد» جمع بسته شده است.[۶]

به آستان امام علی(ع)، مشهد علوی و به آستان امام حسین(ع)، مشهد حائری یا مشهد حسینی گفته می‌شود.[۶]

شهر مشهد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مشهد، نام شهری در استان خراسان رضوی است، که آستان امام رضا(ع) در آن‌جا قرار داشته و به «مشهد مقدس» مشهور است. به این شهر، مشهد الرّضا نیز گفته شده و در گذشته، طوس خوانده می‌شده است. به کسی که به زیارت قبر امام رضا(ع) در مشهد برود، «مشهدی» می‌گویند.[۶]

جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ قاموس قرآن، ج‏4، ص77.
  2. کتاب العین، ج‏3، ص398؛ المحکم و المحیط الأعظم، ج‏4، ص182.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ معجم مقاییس اللغه، ج‏3، ص221.
  4. جمهرة اللغة، ج‏2، ص653.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ کتاب العین، ج‏3، ص398.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ فرهنگ‌نامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص90.
  7. سوره مریم، آیه 37.
  8. قاموس قرآن، ج‏4، ص77؛ ترجمه قرآن انصاریان، ص۳۰۷.
  9. بحارالأنوار، ج۶، ص٧٣.
  10. بصائر الدرجات، ج‏1، ص417.
  11. فرحة الغری، ص93؛ بحار الأنوار، ج‏97، ص236.
  12. الهدایة الکبری، ص94.
  13. بحارالأنوار، ج٩٧، ص٢٣۶.
  14. مصباح المتهجد، ج‏2، ص721.
  15. تهذیب الأحکام، ج‏6، ص65.
  16. مصباح المتهجد، ج‏2، ص821؛ المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص55.
  17. بحار الأنوار، ج٣٧، ص٢١۴.
  18. بحار الأنوار، ج٩۴، ص۵٩، ج٩٧، ص٢٨۶.
  1. پس وای بر کسانی که کافر شدند از حضور در روزی بزرگ!
  2. ثم امش حتی تأتی مشهد العباس بن علی(ع).
  3. معاشر الناس... لا تَنصرِفوا عَنِ المشاهِدِ الّا بتوبةٍ.
  4. لا تُخلِنی یا ربِ‌ّ من ... المشاهد الکریمه!

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از مقاله فرهنگ نامه زیارت، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره بیست و یکم، زمستان ۱۳۹۳، ص۹۰ است.
  • بحار الأنوار، محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
  • بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد(ص)، محمد بن حسن صفار، قم، ۱۴۰۴ق.
  • ترجمه قرآن، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
  • تهذیب الأحکام، محمد بن الحسن طوسی، تحقیق خرسان، تهران، ۱۴۰۷ق.
  • جمهرة اللغة، محمد بن حسن ابن درید، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۸م.
  • فرحة الغری فی تعیین قبر أمیر المؤمنین علیّ بن أبی طالب(ع) فی النجف، عبد الکریم بن احمد بن طاووس، قم، بی‌تا.
  • قاموس قرآن، علی اکبر قرشی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۱ش.
  • کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، قم، ۱۴۰۹ق.
  • مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، محمد بن الحسن طوسی، بیروت، ۱۴۱۱ق.
  • معجم مقاییس اللغة، احمد بن فارس، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۰۴ق.
  • المحکم و المحیط الأعظم، علی بن اسماعیل بن سیده، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۲۱ق.
  • الهدایة الکبری، حسین بن حمدان خصیبی، بیروت، ۱۴۱۹ق.