روزه خودداری از خوردن و آشامیدن و برخی از کارها (مفطِرات) از اذان صبح تا اذان مغرب است که با قصد قربت انجام می‌شود. در اسلام روزه در ماه رمضان بر همه مسلمانان واجب است. در قرآن روزه سبب آمرزش گناهان شمرده شده است. بر پایه روایاتی، روزه یکی از پنج رکن اساسی اسلام دانسته شده است. روایاتی وارد شده که روزه در مکه و مدینه را سفارش کرده و آن را دارای ثواب زیادی دانسته است. افزون بر آن روزه کفاره انجام برخی اعمال ممنوع در ایام حج و عمره است.

تعریف

روزه به معنای پرهیز از خوردن و آشامیدن و دیگر مفطِرات از اذان صبح تا اذان مغرب همراه نیت دانسته شده است.[۱] روزه از جهت حکم شرعی به چهار قسم تقسیم می‌شود؛ یک: روزه واجب مانند روزه ماه رمضان و نذر؛ دو: روزه مستحب نظیر روزه همه روزهای سال به جز روزهای حرام؛ سه: روزه حرام همچون روزه روز عید فطر و عید قربان؛ چهار: روزه مکروه مانند روزه روز عرفه در ایام حج برای کسی که روزه سبب ضعف و عدم توانایی وی برای دعا گردد.[۲]

به باور بیشتر عالمان اسلامی، حکم وجوب روزه ماه رمضان بر مسلمانان در سال دوم هجری[۳] و به نظر برخی سال سوم[۴] هجری نازل گردید.

اهمیت و فضیلت

روزه در متون دینی از اهمیت زیادی برخوردار است؛ از جمله در آیه‌ای در قرآن، خداوند ضمن مکلَف‌نمودن همگان به روزه، این عمل را سبب تحصیل تقوا برشمرده است.[۵] آیه‌ای دیگر، حکمت تشریع روزه را بزرگ‌داشتن خدا و شکر نعمت‌های او دانسته است.[۶] در آیاتی دیگر، خیر و برکت برای انسان‌ها،[۷] آمرزش گناهان و پاداش عظیم آخرت برای مؤمنانِ دارای عمل صالح از آثار و برکات دیگر روزه بیان شده است.[۸]

در روایات نیز روزه جایگاه ویژه‌ای دارد؛[۹] از جمله بر پایه احادیثی، روزه یکی از پنج رکن اساسی اسلام دانسته شده[۱۰] که از میان همه اعمال انسان به خدا اختصاص دارد و خداوند بی‌واسطه پاداش روزه‌دار را خواهد داد.[۱۱]

روزه در مکه و مدینه

روزه در سرزمین مکه و مدینه از اهمیت و فضیلت بیشتری برخوردار است.[۱۲] در حدیثی از رسول خدا(ص) آمده است که کسی که روزهای ماه رمضان را در مکه روزه بگیرد و شب‌های آن به عبادت و نماز مشغول باشد خداوند پاداش عبادت هزار ماه در غیر مکه را به او عطا می‌کند.[۱۳] در حدیثی دیگر نیز پاداش یک روز روزه در مکه برابر با پاداش یک سال روزه در غیر مکه دانسته شده است.[۱۴] در روایاتی دیگر نیز به روزه گرفتن سه روز در مدینه سفارش شده و این عمل دارای فضیلت و خیر و سبب برآورده شده حاجات دانسته شده است.[۱۵]

روزه در حج و عمره

در سفر حج و عمره روزه به سبب برخی اعمال واجب شده و در برخی موارد نیز مستحب است:

روزه کفاره تراشیدن سر در حال اِحرام

فقهای امامیه[۱۶] و اهل سنت[۱۷] گفته‌اند تراشیدن سر بر مُحرم پیش از قربانی حرام است؛ ولی مُحرِم بیمار یا کسی که در سر ناراحتی دارد، می‌تواند سر را تراشیده و به جای آن روزه بگیرد، یا صدقه‌ای بدهد یا حیوانی را قربانی کند. فقیهان با استناد به آیات و روایات، کفاره تراشیدن عمدی سر در حال احرام را نیز از همین کفارات سه‌گانه دانسته‌اند.[۱۸]

روزه کفاره صید

از نظر فقیهان کسی که به عمد در حال اِحرام حیوانی را صید کند، باید حیوانی همانند حیوان صید شده را قربانی کرده یا مساکین را اطعام کند و در صورت ناتوانی از اطعام برای اطعام هر مسکین یک روز روزه بگیرد.[۱۹]

روزه جایگزین قربانی

حج‌گزاری که در حج تمتع قربانی نیابد، با توجه به آیه ۱۹۶ سوره بقره باید به جای آن ۱۰ روز روزه بگیرد که سه روز آن باید در ایام حج باشد.[۲۰] به نظر برخی فقیهان یافتن قربانی اعم از آن است که حیوانی برای قربانی نباشد یا شخص توان خرید آن را نداشته باشد.[۲۱] ولی برخی دیگر گفته‌اند روزه مذکور بدل از قربانی است و تنها در صورت نبودن قربانی بر شخص واجب می‌گردد؛[۲۲] اما در صورت وجود قربانی و نداشتن توان خرید آن، روزه بر او واجب نیست.[۲۳]

روزه طلب حاجت در مدینه

روزه مستحبی در سفر، حرام یا مکروه است،[۲۴] ولی مستحب است مسافر روزهای چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را برای برآورده شدن حاجات در مدینه روزه بگیرد.[۲۵] مستند این احکام روایاتی از اهل بیت(ع) است. از جمله در روایتی امام صادق(ع) ضمن سفارش به روزه گرفتن سه روز یاد شده در مدینه، زائران را به نماز نزدیک قبر پیامبر(ص) و درخواست حاجات دنیوی و اخروی از خداوند سفارش نمود.[۲۶]

پانویس

  1. تذکرة الفقهاء، ج۶، ص۵؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۶؛ جامع المدارک، ج۲، ص۱۴۰.
  2. الحدائق الناضره، ج۱۳، ص۲ و ۳؛ العروة الوثقی، ج۳، ص۵۲۱.
  3. منتهی المطلب، ج 14، ص 10؛ المجموع، ج 6، ص 50؛ البدایة النهایه، ج 3، ص 347.
  4. تفسیر سمعانی، ج 2، ص 11.
  5. سوره بقره، آیه ۱۸۳.
  6. سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  7. سوره بقره، آیه ۱۸۴.
  8. سوره احزاب، آیه ۳۵.
  9. مستدرک الوسائل، ج۷، ص۵۰۵؛ بحارالانوار، ج۹۳، ص۲۵۶ و ص۲۵۷؛ جامع احادیث الشیعه، ج۹، ص۳۸۱.
  10. الکافی، ج۲، ص۱۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۷۴؛ صحیح البخاری، ج۱، ص۸.
  11. الکافی، ج۴، ص۶۸؛ صحیح البخاری، ج۸، ص۱۹۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۰۵.
  12. مستدرک الوسائل، ج۹، ص۳۶۳؛ بحار الانوار، ج۹۶، ص۳۴۶؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۸۶.
  13. مستدرک الوسائل، ج۹، ص۳۶۴؛ بحار الانوار، ج۹۳، ص۳۴۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۸۷.
  14. من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۲۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۸۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۸۷.
  15. تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳۵۰ و ص۳۵۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج۴، ص۵۱۵.
  16. المقنع، ص۱۸۰؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۵۱۳.
  17. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۷۴ و ص۷۵؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۳۰
  18. تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۴؛ المجموع، ج۷، ص۲۴۷؛ المغنی، ج۳، ص۵۲۰
  19. فقه القرآن، راوندی، ج۱، ص۱۹۵.
  20. المغنی، ج۳، ص۵۰۵؛ المجموع، ج۷، ص۱۸۵؛ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۳۴۳.
  21. تذکرة الفقهاء، ج۶، ص۱۸۷؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۳۹۹
  22. السرائر، ج۱، ص۵۹۲؛ مختلف الشیعه، ج۳، ص۵۶۷.
  23. جواهرالکلام، ج۱۹، ص۱۶۴ و ۱۶۵.
  24. مختلف الشیعه، ج۳، ص۴۶۵؛ حدائق الناضره، ج۱۳، ص۱۹۷؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۳۳۸.
  25. تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۴۵۰؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۳۳۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۰۷.
  26. الکافی، ج۴، ص۵۵۸؛ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳۵۱؛ بحار الانوار، ج۹۷، ص۱۴۷.

منابع

  • تذکرة الفقهاء، علامه حلی، حسن بن یوسف، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۶ق.
  • تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، محمد بن حسن، تحقیق سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • بحار الانوار، مجلسی، محمدباقر، تصحیح محمد باقر بهبودی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
  • البدایة و النهایة، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
  • تفسیر سمعانی، ابوالمظفر سمعانی، منصور بن محمد، تحقیق یاسر ابراهیم و غنیم بن عباس، ریاض، دار الوطن، ۱۴۱۸ق.
  • تفسیر قرطبی، قرطبی، محمد بن احمد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
  • صحیح بخاری، بخاری، محمد بن اسماعیل، تحقیق عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
  • جامع احادیث الشیعه، بروجردی، سید حسین، و ملایری، اسماعیل، قم، مطبعة العلمیه، ۱۳۹۹ق.
  • جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، خوانساری، سید احمد، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۴۰۵ق.
  • جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، صاحب جواهر، محمدحسن، تحقیق عباس قوچانی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره، بحرانی، یوسف بن احمد، تحقیق محمد تقی ایروانی و علی آخوندی، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۳۶۳ش.
  • المبسوط، سرخسی، محمد بن احمد، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
  • العروة الوثقی، طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۲۰ق.
  • فقه القرآن فی شرح آیات الاحکام، قطب راوندی، سعید بن هبةالله، تحقیق سید احمد حسینی اشکوری، قم، انتشارات کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ق.
  • الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دار الکتب اسلامیه، ۱۳۶۳ش.
  • مختلف الشیعة فی احکام الشریعه، علامه حلی، حسن بن یوسف، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • المجموع شرح المهذب، نووی، یحیی بن شرف، بیروت، دار الفکر، بی‌تا.
  • مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج، خطیب شربینی، محمد بن احمد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
  • المغنی، ابن قدامه، عبدالله بن احمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، بی‌تا.
  • مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نوری، حسین بن محمدتقی، قم، مؤسسة آل البیت، ۱۴۰۸ق.
  • مستند الشیعة فی احکام الشریعه، نراقی، احمد بن محمدمهدی، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
  • مسالک الافهام، شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، تحقیق مؤسسه المعارف الاسلامی، قم، مؤسسه المعارف الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • المقنع، شیخ صدوق، محمد بن علی، قم، مؤسسه الامام الهادی، ۱۴۱۵ق.
  • منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، علامه حلی، حسن بن یوسف، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۱۲ق.
  • وسائل الشیعه، حر عاملی، محمد بن حسن، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.