رمل
رَمَل به معنای هَروَله و نوعی حرکت میان راه رفتن و دویدن است که شانهها هنگام حرکت تکان میخورد. همه فقیهان مذاهب اسلامی اتفاق دارند که رمل در سعی صفا و مروه مستحب است. گفته شده این استحباب مخصوص مردان بوده و برای زنان مستحب نیست.
رَمَل در طواف، مورد اختلاف فقیهان امامیه است. عدهای آن را مستحب دانستهاند و برخی دیگر اعتدال در حرکت را مستحب شمردهاند. فقهای مذاهب چهارگانه اهل سنت اما اتفاق دارند که رمل از سنتهای مستحب طواف است. کسانی که معتقد به استحباب رمل در طواف هستند گفتهاند که رمل تنها در سه شوط (یک دور کامل بهدور کعبه) نخست استحباب دارد و در چهار شوط دیگر طوافکننده باید با اعتدال در حرکت طواف کند. همچنین فقیهان رمل در وادی محسر را نیز مستحب دانستهاند.
تعریف
رَمَل در فقه عبارت است از هروله کردن،[۱] نوعی حرکت میان راه رفتن و دویدن[۲] و تند راهرفتن همراه با نزدیک گذاشتن گامها به گونهای که شانهها حرکت کرده و تکان بخورند.[۳] برخی گفتهاند رمل عبارت است از تکاندادن شانهها، همراه با گامهای کوچک، همانند شخص مبارزی که با غرور میان دو صف دوست و دشمن حرکت میکند.[۴]
در برخی از روایات اهلبیت(ع) و اهلسنت، از رمل با عنوان «سعی»،[۵] «هروله»[۶] و «خَبَب»[۷] نیز یاد شده است.
رمل در طواف
فقیهان امامیه در استحباب رَمَل در طواف اختلاف نظر دارند. عدهای از فقها آن را مستحب دانستهاند.[۸] اما برخی دیگر اعتدال در حرکت را در حال طواف مستحب و جزء سنتهای طواف شمردهاند.[۹] برخی از فقها[۱۰] با استناد به روایاتی[۱۱] ادعای شهرت بر استحباب اعتدال در طواف کردهاند و برخی نیز ادعای اجماع را کردهاند.[۱۲] مخالفان استحباب رمل در طواف، برآنند که این عمل مخصوص همان عصر پیامبر(ص) بوده تا در آن روز مسلمانان قدرت و توان خود را به مشرکان نشان دهند بخصوص که روایاتی از عدم رمل پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) پس از آن زمان وجود دارد.[۱۳]
فقهای مذاهب چهارگانه اهلسنت، اعم از حنفیه،[۱۴] مالکیه،[۱۵] شافعیه[۱۶] و حنبلیه،[۱۷] با استناد به برخی روایات[۱۸] رمَل را به از مستحبات و از سنتهای طواف میدانند. اهلسنت معتقد است هر چند سبب اولین رمَل میان مسلمانان که اظهار قوت و نیرو در برابر مشرکان بوده از بین رفته است، ولی سنت رمل به حال خود باقی مانده است و رمل سنتی متواتر بین مسلمانان است.[۱۹]
احکام رمل در طواف
فقیهان اهلسنت و قائلین به استحباب رَمَل از فقهای امامیه برآنند که رمل تنها در سه شوط نخست استحباب دارد و در چهار شوط دیگر طوافکننده باید با اعتدال طواف کند.[۲۰] همچنین از نظر آنان رمل تنها بر مردان مستحب است و برای زنان استحباب ندارد.[۲۱]
بیشتر فقهای امامیه رَمَل را تنها در طواف قدوم (اولین طواف زائر پس از ورود به مکه) مستحب دانستهاند.[۲۲] اعتقاد برخی فقهای اهل سنت نیز بر آن است که رمَل تنها در طواف قدوم سنت است.[۲۳] در مقابل عدهای قائلند که رمَل در هر طوافی که سعی داشته باشد، سنت است و در هر طوافی که بعد آن سعی نباشد، سنت نیست.[۲۴]
رمل در سعی صفا و مروه
رمل و هروله میان صفا و مروه، بر خلاف رمل در طواف که در فضیلت آن اختلاف است، از جمله اعمالی است که در روایات متعدد[۲۵] بر فضیلت آن در همه عصرها تأکید شده و همه فقیهان مذاهب اسلامی در این باره اتفاق نظر دارند و ادعای اجماع کردهاند.[۲۶] در روایاتی از امام صادق(ع) تشریع هروله در سعی بدان جهت دانسته شده است که در این مکان، شیطان بر حضرت ابراهیم(ع) ظاهر شد و آن حضرت به فرمان جبرئیل برای دور کردن وی به دنبال او هروله نمود، پس از این عمل شیطان فرار کرده و از آن حضرت دور شد، از این رو این عمل در میان حجگزاران سنت شد.[۲۷]
فقیهان امامیه[۲۸] و اهلسنت[۲۹] اتفاق دارند که استحباب رمَل و هروله در صفا و مروه مخصوص مردان بوده و برای زنان استحباب ندارد.
رَمَل در وادی محسر
وادی مُحَسِّر به سرزمین میان مشعر و منا گفته میشود.[۳۰] به نظر فقهای امامیه[۳۱] و اهلسنت،[۳۲] مستحب است حجگزار در صورت سوارهبودن، مَرکب خود را با شتاب حرکت دهد (زیرا پیامبر در این مکان چنین کرده بود[۳۳]) و در صورت پیادهبودن، رمل و هروله کند. در روایاتی از اهلبیت(ع) به هروله در این سرزمین دستور داده شده است.[۳۴]
مقدار هروله در این سرزمین به نظر فقیهان امامیه به اندازه صد قدم یا صد زراع است.[۳۵] ولی فقهای اهلسنت از رمل به مقدار پرتاب یک سنگ سخن گفتهاند.[۳۶]
پانویس
- ↑ القاموس الفقهی، ص۱۵۳؛ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۷۸؛ معجم لغة الفقها، ص۲۲۷.
- ↑ ذخیرة المعاد، ج۱، ص۶۴۶؛ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۷۸.
- ↑ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹۵؛ تاج العروس، ج۱۴، ص۲۹۴؛ مجمع البحرین، ج۵، ص۳۸۵.
- ↑ معجم مصطلحات و الالفاظ الفقهیه، ج۲، ص۱۸۳.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۴۳۴؛ تهذیب الاحکام، ج۵، ص۱۴۹؛ الحدائق الناضره، ج۱۶، ص۲۷۶.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۵۰۳؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۴۴۴.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۵۴ و ص۶۷.
- ↑ المبسوط، الطوسی، ج۱، ص۳۵۶؛ الوسیلة، ص۱۷۲ و ص۱۷۳؛ قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۲۸.
- ↑ النهایه، ص۲۳۷؛ قواعد الأحکام؛ ج۱، ص۴۲۸؛ مختلف الشیعة، ج۴، ص۱۸۳.
- ↑ غایة المرام، ج۱، ص۴۵۴؛ الروضة البهیة ج۲، ص۲۵۴.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۴۱۱؛ تهذیب الأحکام، ج۵، ص۱۰۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۳۵۲؛ مختلف الشیعة، ج۴، ص۱۸۳؛ إیضاح الفوائد ج۱، ص۳۰۰؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۵۰.
- ↑ إیضاح الفوائد، ج۱، ص۳۰۰.
- ↑ الحدائق الناضره، ج۱۶، ص۱۲۷ و ص۱۲۸.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۴۳۸؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۶۰.
- ↑ الموطأ، ج۱، ص۳۶۴؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج۲، ص۴۳.
- ↑ الأم، ج۲، ص۱۹۱ و ص۲۳۰؛ فتح العزیز، ج۷، ص۳۲۴؛ المجموع، ج۳، ص۱۹۷؛ ج۸، ص۱۴.
- ↑ المحرر فی الفقه، ج۱، ص۲۴۵؛ مختصر الخرقی، ج۱، ص۵۳.
- ↑ صحیح مسلم، ج۲، ص۶۴ و ص۶۵؛ سنن الترمذی، ج۲، ص۱۷۴؛ سنن ابن ماجه، ج۲، ص۳۸۳؛
- ↑ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۶۰؛ المغنی، ج۳، ص۳۸۷ و ص۳۸۹؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۴۳۸.
- ↑ الأم، ج۲، ص۱۹۱ و ص۲۳۰؛ فتح العزیز، ج ۷، ص۳۲۴ و ص۳۲۶؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۶۰؛ المبسوط، الطوسی، ج۱، ص۳۵۶؛ تحریر الأحکام، ج۱، ص۳۷۳ و ص۵۸۵؛ الدروس الشرعیه، ج۱، ص۳۹۹.
- ↑ الام، ج۲، ص۱۹۲؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰ و ص۱۱؛ المغنی، ج۳، ص۴۱۲؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۳۵؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۱۹۹؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۵۲.
- ↑ المبسوط، ج۱، ص۳۵۶؛ تحریر الأحکام ج۱، ص۵۸۵؛ إیضاح الفوائد، ج۱، ص۲۵۴، ص۳۰۰.
- ↑ مختصر الخرقی، ج۱، ص۵۸؛ فتح العزیز، ج۷، ص۳۲۹؛ المغنی، ج۳، ص۳۸۸ و ص۳۸۹.
- ↑ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۶۰ و ص۱۶۵؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۴۳۸؛ فتح العزیز، ج۷، ص۳۲۹.
- ↑ سنن النسائی، ج۵، ص۲۴۲ و ص۲۴۳؛ السنن الکبری، ج۵، ص۷۹؛ علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۴۷۱؛ الکافی، ج۴، ص۴۳۴.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۳۴؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۴۲۴؛ مجمع الفائدة، ج۷، ص۱۶۸؛ کشف اللثام، ج۶، ص۱۵؛ منتهی المطلب، ج۱۰، ص۴۱۱؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۳۶۹؛ بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۷۳.
- ↑ علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۲؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۹۶.
- ↑ أحکام النساء، ص۳۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۳۶؛ مجمع الفائدة، ج۷، ص۱۶۸.
- ↑ الام، ج۲، ص۱۹۴؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۳۳؛ المغنی، ج۳، ص۴۱۲.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۲۸۱؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۱۳؛ المجموع، ج۸، ص۱۲۹.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۲۸۱؛ الحدائق الناضره، ج۱۷، ص۵.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۱۲۵؛ المغنی، ج۳، ص۴۱۵؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۱۵۴.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۲۸۱؛ المجموع، ج۸، ص۱۲۵؛ المغنی، ج۳، ص۴۱۵.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۲۸۱؛ الحدائق الناضره، ج۱۷، ص۵.
- ↑ جامع المقاصد، ج۳، ص۲۳۲؛ حدائق الناضره، ج۱۷، ص۵؛ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۲۸۱.
- ↑ الام، ج۲، ص۲۳۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۷۹.
منابع
- احکام النساء، مفید، محمد بن محمد، تحقيق مهدی نجف، بيروت، دار المفيد، 1414ق.
- ايضاح الفوائد في شرح اشکالات القواعد، فخرالمحققین، محمد بن حسن، تحقيق سيد حسين موسوی کرمانی و دیگران، قم، چاپخانه علميه، 1387ق.
- بدائع الصنائع، علاءالدین کاشانی، ابوبکر بن مسعود، پاكستان، المكتبة الحبيبيه، 1409ق.
- بداية المجتهد و نهايه المقتصد، ابن رشد، محمد بن احمد، تحقيق العطار، بيروت، دار الفکر، 1415ق.
- تاج العروس من جواهر القاموس، مرتضی زبیدی، محمد، تحقيق علي شيري، بيروت، دار الفکر، 1414ق.
- تذکرة الفقهاء، حلی، حسن بن یوسف، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، 1416ق.
- تحرير الاحکام الشرعيه علي مذهب الاماميه، حلی، حسن بن یوسف، تحقيق ابراهيم بهادري، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق، 1420ق.
- تهذيب الاحکام فی شرح المقنعة للشيخ المفيد، طوسی، محمد بن حسن، تحقيق سيدحسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1365ش.
- جامع المقاصد في شرح القواعد، محقق کرکی، علی بن حسین، قم، آل البيت، 1408ق.
- جواهر الکلام في شرح شرائع الاسلام، صاحب جواهر، محمدحسن، تحقيق عباس قوچاني، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1365ش.
- الحدائق الناضرة في احکام العترة الطاهره، بحرانی، یوسف بن احمد، تحقيق محمد تقي ايروانی و علي آخوندی، قم، النشر الاسلامي، 1363ش.
- الدروس الشرعيه في فقه الاماميه، شهید اول، محمد بن مکی، قم، النشر الاسلامي، 1412ق.
- ذخيرة المعاد في شرح الارشاد، محقق سبزواری، محمدباقر، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث.
- روضة الطالبين و عمدة المتقين، نووی، یحیی بن شرف، تحقيق عادل احمد عبدالموجود و علي محمد معوض، بيروت، دار الکتب العلميه، بيتا.
- سنن ابن ماجه، ابن ماجه، محمد بن یزید، تحقيق محمدفؤاد عبدالباقي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1395ق.
- سنن الترمذي (الجامع الصحيح)، ترمذی، محمد بن عیسی، تحقيق عبدالوهاب عبداللطيف، بيروت، دار الفکر، 1403ق.
- السنن الکبري، بیهقی، احمد بن حسین، بيروت، دار الفکر، 1416ق.
- سنن النسائي، نسائی، احمد بن علی، تحقيق صدقي جميل العطار، بيروت، دار الفکر، 1348ق.
- الشرح الکبير، دردیر، احمد بن محمد، مصر، دار احياء الکتب العربيه، بیتا.
- صحيح مسلم، قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، بيروت، دار الفكر، بیتا.
- علل الشرائع و الاحکام، ابن بابویه، محمد بن علی، تحقيق سيد محمد صادق بحرالعلوم، نجف، مکتبة الحيدريه، 1385ق.
- فتح العزيز شرح الوجيز، رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، بيروت، دار الفکر، بیتا.
- فقه السنه، السابق، السيد، بيروت، دار الکتاب العربي، 1407ق.
- قواعد الاحکام في معرفة الحلال و الحرام، حلی، حسن بن یوسف، قم، النشر الاسلامي، 1413ق.
- القاموس الفقهي، ابوجیب، سعدی، دمشق، دارالفکر، 1408ق.
- الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب، تحقيق علياکبر غفاري، تهران، دار الکتب اسلاميه، 1363ش.
- کتاب الام، شافعی، محمد بن ادریس، بيروت، دار الفکر، 1403ق.
- کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام، فاضل هندی، محمد بن حسن، قم، النشر الاسلامي، 1417ق.
- کشاف القناع عن متن الاقناع، بهوتي، منصور بن یونس، تحقيق محمد حسن محمد، بيروت، دار الکتب العلميه، 1418ق.
- لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، قم، انتشارات ادب الحوزه، 1405ق.
- المبسوط، سرخسی، محمد بن احمد، بيروت، دار المعرفه، 1406ق.
- المبسوط في فقه الاماميه، طوسی، محمد بن حسن، تحقيق محمد باقر البهبودي، تهران، المكتبة المرتضويه، 1387ق.
- مدارك الاحكام، عاملی موسوی، سید محمد بن علی، قم، آل البيت، 1410ق.
- مجمع البحرين، طریحی، فخرالدین بن محمدعلی، تحقيق الحسيني، تهران, المرتضوية، 1362ش.
- مجمع الفائده و البرهان في شرح ارشاد الاذهان، مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، تحقيق مجتبي عراقی و حسين يزدی و علي پناه اشتهاردی، قم، النشر اسلامی، 1416ق.
- المجموع شرح المهذب، نووی، یحیی بن شرف، بيروت، دار الفکر، بیتا.
- المحرر في الفقه، عبدالسلام بن عبدالله، الرياض، مکتبة المعارف، 1404ق.
- مختلف الشيعة في احکام الشريعه، حلی، حسن بن یوسف، قم، النشر الاسلامي ، 1413ق.
- مختصر الخرقي من مسائل الإمام أحمد بن حنبل، خرقی، عمر بن حسین، تحقيق زهير الشاويش، بيروت، المكتب الإسلامي، 1403ق.
- مستند الشيعة في احکام الشريعه، نراقی، احمد بن محمدمهدی، مشهد، مؤسسة آل البيت، 1417ق.
- مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نوری، حسین بن محمدتقی، قم، مؤسسة آل البيت، 1408ق.
- معجم اللغه الفقهاء، قلعجي، محمد، بيروت، دارالنفائس، 1408ق.
- معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهيه، عبدالمنعم، محمود عبدالرحمن، القاهره، دارالفضيله، بیتا.
- المغني، ابن قدامه، عبدالله بن احمد، بيروت، دار الكتب العلميه، بیتا.
- منتهي المطلب في تحقيق المذهب، حلی، حسن بن یوسف، مشهد، انتشارات بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1414ق.
- من لا يحضره الفقيه، ابنبابویه، محمد بن علی، تحقيق علي اکبر غفاري، قم، النشر الاسلامي، 1404ق.
- مواهب الجليل، الحطاب الرعيني، محمد بن محمد، تحقيق زکريا عميرات، بيروت، دار الکتب العلميه، 1416ق.
- الموطّأ، مالک بن انس، تحقيق محمد فؤاد عبدالباقي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1406ق.
- وسائل الشيعه، حر عاملی، محمد بن حسن، الحر العاملي (م.1104ق.)، قم، آل البيت، 1414ق.
- الوسيلة الي نيل الفضيله، ابن حمزه، محمد بن علی، تحقيق محمد الحسون، قم، مكتبة النجفي، 1408ق.