امارت مکه در دولت عثمانی
آغاز سلطه عثمانی در مکه ویرایش
در پی تسلط عثمانیها بر مصر و شام، شریف برکات امیر مکه، فرزند خود ابونمی دوم را به سال 923ق. برای تبعیت از عثمانی با کلیدهای مکه و هدایای گرانبها نزد سلطان سلیم فرستاد. وی مورد استقبال و اکرام قرار گرفت و امارت برکات تنفیذ شد[۱] و امپراتور عثمانی، سلطان سلیم، مبلغی فراوان را برای توزیع میان اهالی حرمین، در اختیار ابونمی قرار داد.[۲] بدین ترتیب، روابط میان امیران مکه و عثمانیها آغاز شد و اشراف همچنان به عنوان صاحبان مکه باقی ماندند و حتی امارت مدینه نیز مدتی به مکه افزوده شد.[۳]
میزان نفوذ دولت عثمانی در مکه ویرایش
تعیین امیر مکه، نخست از سوی خود اشراف انجام میپذیرفت و در صورت عدم توافق آنان بر یک شخص، دولت عثمانی یکی از اشراف را انتخاب میکرد. گاه رشوه صنجق جده نیز موجب روی کار آمدن امیر میشد.[۴] درصورت غلبه شریف جدید بر اشراف دیگر، وی در نامهای به سلطان عثمانی، او را از اوضاع جدید آگاه میکرد و منتظر دستور سلطان عثمانی میماند. با انتخاب امیر جدید، فرمان امارت او در حرم شریف و نزد بزرگان اشراف و دانشوران در مراسمی با شکوه و ضمن آداب و رسوم ویژه قرائت میشد.[۵]
سلطه غیر مستقیم بر مکه ویرایش
مناسبات میان امیران مکه و عثمانی در طول حدود چهار سده، نشیب و فراز داشت. به طور کلی عثمانیها در مکه، بر خلاف دیگر سرزمینهای قلمرو خود، به صورت مستقیم حکومت نکردند.[۶] در بیشتر این دوره، آنان جز در برکناری و تعیین قاضی و محتسب که ماموران آنها بودند، دخالت نداشتند. وظیفه افتاء در این شهر بر عهده دانشوران مکه و با حکم امیر و تایید دولت عثمانی بود.[۷] در این دوران، در شهرهای مدینه، ینبع و جده، حاکمی ترک به عنوان نماینده دولت عثمانی با کسی که از سوی امیر مکه منصوب بود، در اداره امور مشارکت داشت.
لشکر عثمانی در جده ویرایش
افزون بر آن، در جده لشکری عثمانی به فرماندهی یک صنجق نظامی مستقر بود. تا سالها در دربار عثمانی رسم بود که حاکم نظامی جده تحت نظارت اداری امیر مکه باشد. اما شریف عبدالمحسن به دست صنجق جده بر مکه امارت یافت و فرمان آن با تشریفات ویژه در مسجدالحرام قرائت شد. این کاری تازه بود که عثمانیها انتخاب امیر مکه را به صنجق جده سپردند.[۸]
شیخ الحرم ویرایش
مَشْیَخَةُ الحرمین نیز برای پرداختن به تعمیرات مکه و نیز اشراف بر اداره کارها در مکه وجود داشت که دستورهای خود را به گونه مستقیم از استانبول و گاه از والی ترک در مصر دریافت میکرد و در برکناری امیر معزول از اشراف و نصب دیگری و تقدیم خلعت، همراهی میکرد.[۹]
امیران مکه در دوران سلطه عثمانی ویرایش
- ابو نمی دوم: نخستین امیر مکه در دوران عثمانی ابونمی دوم بود. وی از سوی دولت عثمانی به سال 974ق. افزون بر امارت مکه، جده، مدینه، ینبع و همه حجاز از خیبر تا نجد را به قلمرو خود افزود. حکومت وی، خواه شراکتی و خواه مستقل، حدود 73 سال به طول انجامید.[۱۰] از رویدادهای مهم دوران او، حمله پرتغالیها به جده بود. ابونمی با اعلان جهاد، سپاهیانی بسیار فراهم آورد و از ورود پرتغالیها که نزدیک جده جای گرفته بودند، پیشگیری کرد.[۱۱]
- شریف حسن: در پی ابونمی، فرزندش شریف حسن به سال 992ق. امارت را به دست گرفت. از خدمات او بنای دارالسعاده مکه است که آن را جایگاهی برای امارت خویش و جانشینان پس از خود قرار داد.[۱۲]
- ابوطالب: در پی درگذشت حسن (1010ق.) فرزندش ابوطالب دو سال امیر مکه شد. در دوران امارت وی، مکه صحنه رقابت برادرانش و ستیز میان اشراف و دست به دست شدن امارت میان او و ادریس بن حسن، محسن بن حسین و احمد بن عبدالمطلب بن حسن بود.[۱۳] در امارت ادریس، برادرانش فُهید و محسن نیز مدتی با او در امارت شریک بودند.[۱۴]
- محسن بن حسین: اشراف به سال 1034ق. بر امارت محسن توافق کردند و امارت او را سلطان عثمانی نیز تایید کرد. وی تا سال 1037ق. بر مکه حکومت کرد.
- احمد بن عبدالمطلب: با برکناری محسن، احمد بن عبدالمطلب از سوی احمد پاشا، حکمران یمن، به حکومت مکه رسید. او به سال 1039ق. به قتل رسید
- مسعود بن ادریس: در 1039 امیر شد. امارت وی یک سال و اندی بیش نپایید.
- عبدالله بن حسن: در پی درگذشت او، عبدالله بن حسن به حکومت رسید و نُه ماه بعد به سود فرزندش محمد و نیز زید بن محسن که آن هنگام در یمن بود، کنارهگیری کرد.
- محمد و زید بن محسن مدتی کوتاه به صورت مشترک بر مکه حکم راندند[۱۵] ؛ اما اختلافهایی که از سوی خویشاوندان آن دو دامن زده میشد، موجب قتل محمد و فرار زید از مکه شد.
- سپس نامی بن عبدالمطلب در 1041ق. به امارت رسید.
- زید بن محسن بار دیگر به سال 1043ق. بر حکومت مکه دست یافت و به مدت 36 سال تا 1077ق. که درگذشت، به حکومت پرداخت.[۱۶] او توانست عثمانیها را قانع کند تا مالیات واردات جده را که به خزانه عثمانی سرازیر میشد، به امارت مکه بازگردانند. از دیگر تلاشهای او، بازسازی برخی آثار حرم به سال 1073ق. بود.[۱۷] وی در پی حدود 53 سال حکومت درگذشت (1077ق.)
- در این سال فرزندش سعد بن زید به امارت رسید که با اختلاف اشراف بر سر حکومت مکه مواجه گشت.
- برکات بن محمد: از این هنگام، امارت مکه از آل زید به برکات بن محمد بن ابراهیم بن ابی نمیانتقال یافت
آل برکات ویرایش
برکات بن محمد تا 1095ق. امارت کرد. در این سال، سعید بن برکات جانشین پدر شد و اختلاف او با عموزادگان ذوو زید مایه ستیزهای فراوان و تغییرهای پیاپی در حاکمیت مکه شد. پس از یحیی، فرزندش برکات چهارم در 1135ق. امارت یافت. او در نبرد با مبارک بن احمد شکست خورد و حکومت دیگر بار به آل زید انتقال یافت.[۱۸]
از سده دوازدهم همواره حکومت مکه میان اشراف آل زید و آل عبدالکریم و بنیبرکات دست به دست میشد. از خاندان برکات، عبدالکریم برکاتی تا 1123ق. و یحیی بن برکات نیز بیش از دو سال حاکم مکه شدند. واپسین فرد از خاندان برکات، عبدالله بن حسین برکاتی بود که در 1184ق. با یاری نظامیان مصر در 1184ق. برمکه چیره شد؛ اما امارت او چند ماه بیشتر دوام نیاورد.[۱۹] پدرش حسین، جد اشراف بنیحسین یکی از شاخههای آل برکات است.[۲۰]
آل زید ویرایش
سپس شریف احمد، شریف سرور و افرادی از آل زید تا ظهور آل سعود بر مکه حکومت کردند.[۲۱] واپسین حاکم مکه از آل قتاده شریف حسین بود که به دست انگلیسیها فریفته شد و او و فرزندش علی که مدتی اندک پس از پدر بر حجاز حاکم بود، به سال 1925م. به دست آل سعود از حکومت مکه بر کنار گردیدند. از فرزندان او، فیصل در عراق و عبدالله در اردن حکومت را به دست گرفتند. با کودتای عبدالکریم قاسم در عراق، فیصل برکنار شد؛ اما عبدالله و فرزندانش تا امروز بر حکومت اردن باقی ماندهاند.[۲۲]
به طور کلی از نیمه اول سده یازدهم تا سده چهاردهم ق. سه طایفه از نوادگان ابونمی دوم بر سر امارت مکه با یکدیگر رقابت داشتند. این سه طایفه ذوو زید، ذوو عبدالله، و ذوو برکات بودند.[۲۳]
پانویس ویرایش
- ↑ تاریخ مکه، طبری، ص359-360؛ سمط النجوم، ج4، ص320؛ اشراف مکه، ص132.
- ↑ اشراف الحجاز، ص30؛ اشراف مکه، ص39.
- ↑ سمط النجوم، ج4، ص329.
- ↑ اشراف مکه، ص49.
- ↑ اشراف مکه، ص49، 54.
- ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص565؛ اشراف مکه، ص59-60.
- ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص589.
- ↑ نک: تاریخ مکه، سباعی، ص394.
- ↑ اشراف مکه، ص60-61.
- ↑ سمط النجوم، ج4، ص374؛ تاریخ امراء مکه، ص702.
- ↑ امراء البلد الحرام، ص76؛ تاریخ مکه، سباعی، ص347.
- ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج1، ص115-116؛ منائح الکرم، ج3، ص432.
- ↑ نک: اشراف مکه، ص139-150.
- ↑ اشراف مکه، ص141.
- ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص227-233.
- ↑ تاریخ امراء البلد الحرام، ص240.
- ↑ تاریخ مکه، طبری، ص216؛ الحرم المکی، ص84.
- ↑ نک: اشراف مکه، ص150-177.
- ↑ خلاصة الکلام، ص203؛ تاریخ مکه، سباعی، ص435.
- ↑ خلاصة الکلام، ص203؛ افادة الانام، ج3، ص648.
- ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص439-456.
- ↑ ریشههای بحران در خاور میانه، ص137-176؛ آثار اسلامی مکه، ص61.
- ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص366.