آیه غار: چهلمین آیه سوره توبه درباره پناهنده‌شدن پیامبر(ص) به غار. در این آیه خداوند به مسلمانان هشدار داده است که اگر پیامبر را در جنگ تبوک یاری نکنند، خودْ او را مانند زمانی که در غار ثور بود، یاری خواهد کرد. این آیه به همراه پیامبر در غار ثور، یعنی ابوبکر هم اشاره کرده است که از این رو مفسران شیعه و سُنی از آیه بسیار بحث کرده‌اند.

فرازی از آیه غار، آیه چهلم سوره توبه

اهل سنت معتقدند که ابوبکر به جهت همراهی با پیامبر در غار، امتیاز ویژه‌ای نسبت به دیگر اصحاب او دارد. برخی از آنان به این جهت او را از همه اصحاب پیامبر افضل می‌دانند؛ اما مفسران شیعه با استناد به آیاتی از قران که از همراهی پیامبر و مؤمنان با مشرکان سخن گفته‌اند، بر این باورند که صِرف همراهی با پیامبر فضیلت خاصی را برای کسی اثبات نمی‌کند. به باور آنها در قرآن ملاک برتری افراد بر یکدیگر تنها تقوا است.

متن و ترجمه ویرایش

در آیه غار، خداوند به مؤمنان خطاب کرده است که اگر پیامبر اسلام(ص) را در جنگ تبوک یاری نکنند، خودش او را یاری خواهد کرد؛ چنان‌که هنگام بیرون راندنش از سوی کافران او را یاری کرد؛ آنگاه که همراه رسول خدا، ابوبکر، نگران بود و پیامبر او را با وعده همراهی خداوند دلداری داد. سپس خداوند یادآور می‌شود که پیامبر را در غار ثور و در غزوه‌های پیشین یاری کرده است:

إِلا تَنصُـرُوهُ فَقَد نَصَـرَهُ اللَّهُ إِذ أَخرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثَانِی اثنَینِ إِذ هُمَا فِی الغَارِ إِذ یقُولُ لِصَاحِبِهِ لا تَحزَن إِنَّ اللهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللهُ سَکِینَتَهُ عَلَیهِ وَأَیدَهُ بِجُنُودٍ لَم تَرَوهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفلَى وَکَلِمَةُ اللهِ هِی العُلیا وَاللهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ[۱]
اگر او [پیامبر] را یاری نکنید، قطعاً خدا او را یاری کرد؛ هنگامی که کسانی که کفر ورزیدند، او را [از مکّه] بیرون کردند، و او نفرِ دوم از دو تن بود، آنگاه که در غار [ثور] بودند، وقتی به همراه خود می‌گفت: «اندوه مدار که خدا با ماست.» پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد، و او را با سپاهیانی که آنها را نمی‌دیدید تأیید کرد، و کلمه کسانی را که کفر ورزیدند پست‌تر گردانید و کلمه خداست که برتر است و خدا شکست‌ناپذیرِ حکیم است.[۲]

موضوع آیه ویرایش

آیه در شمار آیات غزوه تبوک است و به پناهنده‌شدن پیامبر اسلام(ص) به غار ثور و برخورداری او از نصرت الهی هنگام هجرت اشاره دارد. از همین رو به «آیه غار» معروف شده است.[۳] در پی گردهمایی سران قریش در دار الندوه و تصمیم به قتل پیامبر و آگاهی‌دادن خداوند به پیامبرش درباره توطئه مشرکان[۴] پیامبر به امام علی(ع) دستور داد تا آن شب در بسترش بخوابد.[۵] سپس خود شبانه از خانه خارج شد و همراه ابوبکر به غار ثور پناه برد.[۶]

برخی گزارش‌ها حکایت دارد که در آغاز حرکت به سوی غار ثور، ابوبکر با رسول خدا همراه نبوده است.[۷] افزون بر این، گزارش‌های تاریخی درباره همراه پیامبر در این سفر یکسان نیستند.[۸] سُراقة بن مالک که همراه مشرکان، اثر پای ایشان را تا جلو غار ثور دنبال می‌کرد،[۹] به مشرکان گفت: ردّ پای پیامبر تا اینجا ادامه دارد؛ اما وی از اینجا یا به آسمان یا به اعماق زمین یا به درون غار رفته است.[۱۰] مشرکان مکه به درون غار رفتن پیامبر را به علت وجود تار عنکبوت و لانه کبوتران در دهانه غار منتفی دانستند و از تعقیب او دست برداشتند. پیامبر پس از سه روز ماندن در آنجا راهی مدینه شد.[۱۱]

شأن نزول ویرایش

بر پایه گزارش‌های تاریخی، در سال نهم هجرت، پیامبر مسلمانان را از حرکت به تبوک برای رویارویی با رومیان خبر داد. از آنجا که فاصله مدینه تا تبوک ۶۱۰ کیلومتر و تا شام ۶۹۲ کیلومتر بود[۱۲] و این جنگ نیز با فصل گرما و برداشت خرما همراه بود،[۱۳] جنگ با امپراتوری روم کاری دشوار بود. تردید و سستی مسلمانان در حرکت به سوی جبهه جنگ، از آیات مربوط به غزوه تبوک به روشنی پیداست.[۱۴] در آیات ۳۸ و ۳۹ سوره توبه خداوند مؤمنان را به شرکت در جنگ ترغیب می‌کند و کسانی را که از شرکت در جنگ سستی ورزند و زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دهند، نکوهش و به عذاب و جایگزینی قومی دیگر به جای آنان تهدید می‌کند. در آیه غار نیز به یاری پیامبر از سوی خداوند در جای‌های پر مخاطره همچون غار ثور و غزوه‌های پیشین و همین مرحله اشاره شده است.

مراد از غار ویرایش

غار همان سوراخ و شکاف کوه است و مراد از آن در این آیه، غاری است که بالای کوه ثور[۱۵] در پنج کیلومتری مکه[۱۶] در سمت یمن قرار دارد. البته بر پایه روایتی، مقصود غار حَرا است.[۱۷]

پیشینه بحث از آیه غار ویرایش

آیه غار و مسئله خلافت

نخستین بار ابوعبیده و عمر بن خطاب برای اثبات اولویت ابوبکر در خلافت به آیه غار استناد کردند.

پس از وفات پیامبر اسلام، این آیه همواره مورد توجه مفسران و دانش‌پژوهان شیعه و سنی بوده و بحث‌های گوناگونی را برانگیخته است. برخی راه افراط و برخی راه تفریط پیموده‌اند؛ تا آنجا که گروهی با استناد به این آیه، همراهی ابوبکر با پیامبر را برترین فضیلت برای وی شمرده و آن را علت اولویت وی بر دیگر اصحاب پیامبر در جانشینی او دانسته‌اند. بر پایه روایتی، خداوند در این آیه همه مسلمانان را سرزنش و تنها ابوبکر را ستایش کرده است.[۱۸]

به گزارش منابع تاریخی، نخستین بار پس از وفات پیامبر ابوعبیده بر اساس این فضیلت، به اولویت ابوبکر در خلافت استناد نمود.[۱۹] سپس عمر بن خطاب در سقیفه بنی‌ساعده با تمسک به این آیه امتیازهای ویژه‌ای را برای ابوبکر ذکر کرد.[۲۰]

در روز بیعت عام نیز عمر مهم‌ترین سبب برتری ابوبکر و اولویت وی را برای خلافت، همراهی او با پیامبر در غار ذکر کرد و با استناد به آیه غار، او را سزاوارترین فرد برای سرپرستی امور مسلمانان دانست و مردم را به بیعت با او تشویق کرد.[۲۱] عثمان بن عفان نیز به همین آیه برای اثبات اولویت ابوبکر در خلافت استناد کرده است.[۲۲] این شیوه در همه روزگاران پی گرفته شده است.[۲۳] برخی مفسران اهل سنت با استناد به این آیه، داوزده فضیلت برای ابوبکر یاد کرده‌اند.[۲۴]

در منابع روایی شیعه از وجود چنین مباحثی در زمان ائمه سخن رفته است. در برخی از روایت‌ها، مناظره ائمه با استدلال‌کنندگان به آیه غار و نیز مناظره شاگردان آنان یاد شده است.[۲۵]

تفسیرهای مختلف از آیه غار ویرایش

اساسی‌ترین نکات مورد تمسک و نقد مفسران و دانشوران، عبارتند از:

  • «ثَانِی اثنَینِ»

در این تعبیر، خداوند به «همراه پیامبر(ص)» اشاره می‌کند. مورخان[۲۶] و مفسران[۲۷] همراه پیامبر در غار ثور را ابوبکر دانسته‌اند. برخی از این تعبیر قرآن منزلتی بی‌نظیر برای ابوبکر برداشت کرده و او را هم‌ردیف پیامبر به شمار آورده‌اند.[۲۸] مخالفان این استدلال گفته‌اند: این تعبیر تنها گزارشی درباره پیامبر و همراه او است و صرفاً نشان می‌دهد هم‌زمان با حضور پیامبر در غار ثور، فردی دیگر هم با وی بوده است. چنین تعبیری فضیلت و ستایشی را برای همراه ایشان در برندارد؛ چنان‌که ممکن است افراد مختلف در مقام شمارش کنار هم قرار گیرند.[۲۹]

  • «إِنَّ اللهَ مَعَنَا»

در این قسمت از آیه، پیامبر همراهی خداوند را با خود و همراه خویش یادآوری می‌کند. به گفته آلوسی، این همراهی خداوند با پیامبر و همراه وی، ویژه ابوبکر است و برای هیچ‌یک از صحابه ثابت نشده است. این ویژگی، ابوبکر را نه تنها از اصحاب پیامبر بلکه از صحابه همه پیامبران ممتاز و جدا می‌سازد.[۳۰] برخی دیگر بر این باورند که مقصود از {مَعَنا} در آیه، تنها پیامبر است و ایشان با لفظ جمع از خود تعبیر کرده است؛ همچون این سخن خداوند: {إِنَّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}.[۳۱]

  • «فَأَنزَلَ اللهُ سَکِینَتَهُ عَلَیهِ»

در این قسمت آیه، به نزول آرامش الهی تنها بر یک نفر اشاره شده است. درباره مرجع ضمیر {عَلَیهِ} دو احتمال وجود دارد: مفسران شیعه[۳۲] و برخی مفسران اهل سنت[۳۳] برآن‌اند که این ضمیر به پیامبر بازمی‌گردد. برخی از مفسران اهل سنت بازگشت این ضمیر به ابوبکر را منطقی‌تر پنداشته‌اند؛[۳۴] با این استدلال که پیامبر به تسکین و آرامش نیاز نداشت؛ زیرا طمأنینه و آرامش الهی همواره همراه او بود و تنها ابوبکر که در آن موقعیت، مضطرب و اندوهگین بود، به آرامش نیاز داشت.[۳۵] علامه طباطبایی در اشکال به این استدلال، نمونه‌هایی از آیات قرآن را ذکر کرده است که در آنها خداوند از نزول آرامش بر پیامبرش و مؤمنان سخن گفته است.[۳۶]؛ همانند {ثُمَّ أَنزَلَ اللهُ سَکِینَتَهُ عَلَی رَسُولِهِ وَعَلَی المُؤمِنِینَ} (آنگاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد).[۳۷]

پانویس ویرایش

  1. سوره توبه، آیه ۴۰.
  2. ترجمه فولادوند
  3. سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ج۸، ص۱۲۵؛ شرح المنام، ص۲۵؛ مناقب، ج۱، ص۳۰۴؛ المیزان، ج۹، ص۲۹۴.
  4. الطبقات، ج۱، ص۱۷۶؛ المنتظم، ج۳، ص۴۵.
  5. الکامل، ج۲، ص۱۰۳؛ المنتظم، ج۳، ص۴۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۱۶.
  6. الطبقات، ج۱، ص۱۷۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۱۹.
  7. تاریخ طبری، ج۲، ص۱۰۲؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۴، ص۱۰.
  8. شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۸۲.
  9. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۹؛ دلائل النبوه، ج۲، ص۴۸۲.
  10. روض الجنان، ج۳، ص۲۵۲؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۲۲، ۲۲۳.
  11. المنتظم، ج۳، ص۵۱؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۱۸۳.
  12. المغازی، ج۳، ص۹۹۰؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۵، ۶.
  13. تاریخ طبری، ج۲، ص۳۶۶؛ الکامل، ج۲، ص۲۷۶.
  14. جامع البیان، ج۱۰، ص۱۷۲، ۱۷۳؛ مجمع البیان، ج۵، ص۵۵، ۵۶.
  15. المحرر الوجیز، ج۳، ص۳۵؛ تفسیر ثعالبی، ج۳، ص۱۸۲.
  16. سبل الهدی، ج۱، ص۱۴، «مقدمه».
  17. الدر المنثور، ج۴، ص۲۴۵.
  18. الوسیط، ج۲، ص۲۵۷؛ تفسیر بغوی، ج۲، ص۳۴۹؛ الدر المنثور، ج۴، ص۱۹۹.
  19. الطبقات، ج۳، ص۱۳۵؛ المصنف، ج۸، ص۵۷۳؛ کنز العمال، ج۵، ص۶۴۹، ۶۵۰.
  20. مجمع الزوائد، ج۵، ص۱۸۲؛ الدر المنثور، ج۴، ص۲۴۳.
  21. البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۶۷، ۲۶۸.
  22. کنز العمال، ج۵، ص۶۵۳؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۴، ص۷۸.
  23. تاریخ دمشق، ج۳۰، ص۲۶۶.
  24. التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۶۳–۶۷.
  25. تفسیر قمی، ج۱، ص۱۲۹۰؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۸۸، ۸۹؛ الاختصاص، ص۹۶؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۶.
  26. الطبقات، ج۳، ص۱۳۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۵۰؛ تاریخ دمشق، ج۳۰، ص۱۴، ۲۲.
  27. جامع البیان، ج۱۰، ص۱۷۵؛ مجمع البیان، ج۵، ص۵۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۷۲.
  28. التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۶۴؛ فتح الباری، ج۱۳، ص۱۸۰.
  29. سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ج۸، ص۲۷، ۲۸؛ التبیان، ج۵، ص۲۲۲.
  30. روح المعانی، ج۱۰، ص۱۰۰.
  31. سوره حِجر، آیه ۹.
  32. مجمع البیان، ج۵، ص۵۸؛ روض الجنان، ج۹، ص۲۵۳؛ المیزان، ج۹، ص۲۷۹.
  33. جامع البیان، ج۱۰، ص۱۷۷؛ المحرر الوجیز، ج۳، ص۳۶؛ البحر المحیط، ج۵، ص۴۵.
  34. تفسیر قرطبی، ج۷، ص۱۴۷.
  35. تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۵۹؛ تفسیر بغوی، ج۲، ص۲۵۰؛ الوسیط، ج۶، ص۲۹۲.
  36. المیزان، ج۹، ص۲۸۱.
  37. سوره توبه، آیه ۲۶.

منابع ویرایش

 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل آیه غار.
  • الاحتجاج: ابومنصور الطبرسی (م. ۵۲۰ق)، به کوشش سید محمد باقر، دار النعمان، ۱۳۸۶ق.
  • الاختصاص: المفید (م. ۴۱۳ق)، به کوشش غفاری و زرندی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
  • الافصاح فی الامامه: المفید (م. ۴۱۳ق)، قم، مؤسسة البعثه، ۱۴۱۴ق.
  • الامالی: الطوسی (م. ۴۶۰ق)، قم، دار الثقافه، ۱۴۱۴ق.
  • بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
  • البحر المحیط: ابوحیان الاندلسی (م. ۷۵۴ق)، به کوشش عادل احمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق
  • البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق.
  • تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م. ۵۷۱ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
  • التبیان: الطوسی (م. ۴۶۰ق)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م. ۷۷۴ق)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ق.
  • تفسیر العیاشی: العیاشی (م. ۳۲۰ق)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه.
  • تفسیر القمی: القمی (م. ۳۰۷ق)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق
  • التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. ۶۰۶ق)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق.
  • التفسیر الوسیط: سید محمد طنطاوی، قاهره، دار المعارف، ۱۴۱۲ق
  • تفسیر بغوی (معالم التنزیل): البغوی (م. ۵۱۰ق)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • تفسیر ثعالبی (الجواهر الحسان): الثعالبی (م. ۸۷۵ق)، به کوشش عبدالفتاح و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
  • تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان): الثعلبی (م. ۴۲۷ق)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
  • تفسیر سمرقندی (بحر العلوم): السمرقندی (م. ۳۷۵ق)، به کوشش عمر بن غرامه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
  • تفسیر صنعانی (تفسیر عبدالرزاق): عبدالرزاق الصنعانی (م. ۲۱۱ق)، به کوشش مصطفی مسلم، ریاض، مکتبة الرشد، ۱۴۱۰ق.
  • تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. ۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق
  • جامع البیان: الطبری (م. ۳۱۰ق)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
  • الدر المنثور: السیوطی (م. ۹۱۱ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق
  • دلائل النبوه: البیهقی (م. ۴۵۸ق)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
  • روح المعانی: الآلوسی (م. ۱۲۷۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م. ۵۵۴ق)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش.
  • سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. ۹۴۲ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
  • سلسلة مؤلفات الشیخ المفید: المفید (م. ۴۱۳ق)، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
  • شرح المنام: الشیخ المفید (م. ۴۱۳ق)، به کوشش مهدی نجف، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
  • شواهد التنزیل: الحاکم الحسکانی (م. ۵۰۶ق)، به کوشش محمودی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ق.
  • الصحیح من سیرة النبی۹: جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیره، ۱۴۱۴ق.
  • الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق)، بیروت، دار المعرفه.
  • الکامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م. ۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق
  • الکشاف: الزمخشری (م. ۵۳۸ق)، مصطفی البابی، ۱۳۸۵ق.
  • کنز الفوائد: الکراجکی (م. ۴۴۹ق)، قم، مکتبة المصطفوی، ۱۴۱۰ق.
  • کنز العمال: المتقی الهندی (م. ۹۷۵ق)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
  • مجمع البیان: الطبرسی (م. ۵۴۸ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق.
  • مجمع الزوائد: الهیثمی (م. ۸۰۷ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق.
  • المحرر الوجیز: ابن عطیة الاندلسی (م. ۵۴۶ق)، به کوشش عبدالسلام، لبنان، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق.
  • مسند احمد: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق)، بیروت، دار صادر
  • المصنّف: ابن ابی‌شیبه (م. ۵۳۲ق)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
  • المغازی: الواقدی (م. ۲۰۷ق)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.
  • مفردات: الراغب (م. ۴۲۵ق)، نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • ناقب آل ابی‌طالب: ابن شهر آشوب (م. ۵۸۸ق)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق.
  • المنتظم: ابن جوزی (م. ۵۹۷ق)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
  • المیزان: الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ق)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق.