پرش به محتوا

توبه: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۵۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ مهٔ ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
==معنای توبه==
==معنای توبه==


«توبه» مصدر از ریشه «ت ـ و ـ ب»<ref>العین، ج8، ص138، «توب. </ref> به معنای بازگشتن و یا اسم مصدر به معنای بازگشت است.<ref>لسان العرب، ج1، ص233؛ الصحاح، ج1، ص91، «توب. </ref> در منابع دینی، آن را به معنای بازگشتن به سوی [[خدا]]، <ref>تفسیر ابن‌عربی، ج2، ص85؛ شعب الایمان، ج5، ص394، 438.</ref> پشیمانی از گناه و عزم بر ترک آن آورده‌اند<ref>رسائل المرتضی، ج2، ص266.</ref> که در برابر مفهوم «اصرار بر گناه» به کار می‌رود.<ref>الکافی، ج1، ص22؛ التبیان، ج1، ص169؛ جامع السعادات، ج1، ص86؛ ج3، ص38.</ref>
«توبه» مصدر از ریشه «ت ـ و ـ ب»<ref>العین، ج8، ص138، «توب. </ref> به معنای بازگشتن و یا اسم مصدر به معنای بازگشت است.<ref>لسان العرب، ج1، ص233؛ الصحاح، ج1، ص91، «توب. </ref> در منابع دینی، آن را به معنای بازگشتن به سوی [[خدا]]،<ref>تفسیر ابن‌عربی، ج2، ص85؛ شعب الایمان، ج5، ص394، 438.</ref> پشیمانی از گناه و عزم بر ترک آن آورده‌اند<ref>رسائل المرتضی، ج2، ص266.</ref> که در برابر مفهوم «اصرار بر گناه» به کار می‌رود.<ref>الکافی، ج1، ص22؛ التبیان، ج1، ص169؛ جامع السعادات، ج1، ص86؛ ج3، ص38.</ref>  


ریشه‌های «ص ـ ر ـ ف»<ref>التبیان، ج1، ص171؛ ج2، ص228؛ مجمع البحرین، ج5، ص79.</ref> و «ه‌ ـ و ـ د»<ref>مجمع البحرین، ج3، ص169؛ تاج العروس، ج5، ص339، «هود. </ref> نیز به معنای توبه و بازگشت است. نیز «اوبه»، <ref>مفردات، ص97؛ لسان العرب، ج1، ص217-218، «اوب. </ref> «[[استغفار]]»، <ref>مفردات، ص609؛ لسان العرب، ج5، ص26، «غفر. </ref> «انابه»، <ref>مفردات، ص827؛ لسان العرب، ج1، ص775؛ مجمع البحرین، ج2، ص177، «نوب. </ref> «[[اعتذار]]»<ref>العین، ج2، ص94؛ مفردات، ص556، «عذر. </ref> و «ندامت»<ref>لسان العرب، ج12، ص573، «ندم؛ مجمع البحرین، ج6، ص174، «ندم. </ref> معنایی نزدیک به توبه دارند یا مرحله‌ای از توبه و یا از اهداف آن به شمار می‌آیند. برای نمونه، «استغفار» هدف از توبه<ref>التبیان، ج3، ص604؛ مجمع البیان، ج3، ص353.</ref> و «انابه» مرتبه کامل آن و شامل تضرع و ابتهال<ref>القواعد الفقهیه، ج7، ص327.</ref> است.
ریشه‌های «ص ـ ر ـ ف»<ref>التبیان، ج1، ص171؛ ج2، ص228؛ مجمع البحرین، ج5، ص79.</ref> و «ه‌ ـ و ـ د»<ref>مجمع البحرین، ج3، ص169؛ تاج العروس، ج5، ص339، «هود. </ref> نیز به معنای توبه و بازگشت است. نیز «اوبه»،<ref>مفردات، ص97؛ لسان العرب، ج1، ص217-218، «اوب. </ref> «[[استغفار]]»،<ref>مفردات، ص609؛ لسان العرب، ج5، ص26، «غفر. </ref> «انابه»،<ref>مفردات، ص827؛ لسان العرب، ج1، ص775؛ مجمع البحرین، ج2، ص177، «نوب. </ref> «[[اعتذار]]»<ref>العین، ج2، ص94؛ مفردات، ص556، «عذر. </ref> و «ندامت»<ref>لسان العرب، ج12، ص573، «ندم؛ مجمع البحرین، ج6، ص174، «ندم. </ref> معنایی نزدیک به توبه دارند یا مرحله‌ای از توبه و یا از اهداف آن به شمار می‌آیند. برای نمونه، «استغفار» هدف از توبه<ref>التبیان، ج3، ص604؛ مجمع البیان، ج3، ص353.</ref> و «انابه» مرتبه کامل آن و شامل تضرع و ابتهال<ref>القواعد الفقهیه، ج7، ص327.</ref> است.


در دستگاه هدایتگرانه [[خداوند]] که بر پایه بازگرداندن انسان‌ها از گناه و گمراهی بنیان نهاده شده، توبه شیوه‌ای برای دستیابی به این هدف است و به همین رو، در ادیان توحیدی جایگاه و آیین‌هایی ویژه دارد.<ref>نک: کتاب مقدس، متی، 3: 3، 8؛ یوحنا، 2: 22.</ref>
در دستگاه هدایتگرانه [[خداوند]] که بر پایه بازگرداندن انسان‌ها از گناه و گمراهی بنیان نهاده شده، توبه شیوه‌ای برای دستیابی به این هدف است و به همین رو، در ادیان توحیدی جایگاه و آیین‌هایی ویژه دارد.<ref>نک: کتاب مقدس، متی، 3: 3، 8؛ یوحنا، 2: 22.</ref>  


در فرهنگ اسلامی، بر اهمیت توبه تاکید شده و این موضوع دستمایه علومی چون تفسیر، <ref>نک: جامع البیان، ج1، ص351، 772-773؛ ج3، ص465-466؛ ج4، ص394-403؛ مجمع البیان، ج1، ص174-177، 220، 447-448.</ref> حدیث، <ref>نک: الکافی، ج2، ص435؛ بحار الانوار، ج6، ص30؛ مستدرک الوسائل، ج12، ص131-132.</ref> فقه، <ref>نک: الکافی فی الفقه، ص243؛ القواعد الفقهیه، ج7، ص329؛ تحریر الوسیله، ج1، ص155، 253، 275.</ref> عرفان، اخلاق<ref>نک: مجموعه آثار سلمی، ج1، ص477؛ مفاتیح الاعجاز، ص218.</ref> و کلام<ref>نک: کشف المراد، ص566-574؛ الفتاوی الکبری، ج1، ص112-115؛ الاعتصام، ج2، ص462-463.</ref> بوده است.
در فرهنگ اسلامی، بر اهمیت توبه تاکید شده و این موضوع دستمایه علومی چون تفسیر،<ref>نک: جامع البیان، ج1، ص351، 772-773؛ ج3، ص465-466؛ ج4، ص394-403؛ مجمع البیان، ج1، ص174-177، 220، 447-448.</ref> حدیث،<ref>نک: الکافی، ج2، ص435؛ بحار الانوار، ج6، ص30؛ مستدرک الوسائل، ج12، ص131-132.</ref> فقه،<ref>نک: الکافی فی الفقه، ص243؛ القواعد الفقهیه، ج7، ص329؛ تحریر الوسیله، ج1، ص155، 253، 275.</ref> عرفان، اخلاق<ref>نک: مجموعه آثار سلمی، ج1، ص477؛ مفاتیح الاعجاز، ص218.</ref> و کلام<ref>نک: کشف المراد، ص566-574؛ الفتاوی الکبری، ج1، ص112-115؛ الاعتصام، ج2، ص462-463.</ref> بوده است.


==در قرآن و روایات==
==در قرآن و روایات==


واژه توبه و هم‌خانواده‌های آن 87 بار و نیز دیگر واژگان هم‌معنا و مرتبط با آن مانند «استغفار» و «انابه» در آیات فراوان قرآن کریم به کار رفته‌اند. آیاتی نیز در موضوع توبه تفسیر شده‌اند، همچون: {{قلم رنگ|سبز|اللهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ...}} ([[سوره بقره]]، 257) که در آن، بیرون آمدن از تاریکی‌ها، به درآمدن از تاریکی گناهان به سوی نور توبه و بخشایش خداوند تفسیر شده است.<ref>تفسیر عیاشی، ج1، ص138؛ الکافی، ج1، ص375.</ref>
واژه توبه و هم‌خانواده‌های آن 87 بار و نیز دیگر واژگان هم‌معنا و مرتبط با آن مانند «استغفار» و «انابه» در آیات فراوان قرآن کریم به کار رفته‌اند. آیاتی نیز در موضوع توبه تفسیر شده‌اند، همچون: {{قلم رنگ|سبز|اللهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ...}} ([[سوره بقره]]، 257) که در آن، بیرون آمدن از تاریکی‌ها، به درآمدن از تاریکی گناهان به سوی نور توبه و بخشایش خداوند تفسیر شده است.<ref>تفسیر عیاشی، ج1، ص138؛ الکافی، ج1، ص375.</ref>  


در قرآن ([[سوره نساء]]، 17-18؛ [[سوره تحریم]]، 8) توبه گاه به خداوند و گاه به بندگان نسبت یافته است. در حالت نخست، به معنای پذیرش توبه بندگان است<ref>التبیان، ج1، ص465؛ مفردات، ص169؛ التفسیر الکبیر، ج3، ص468.</ref> و بیشتر با حرف جرّ «علی» به‌کار می‌رود.<ref>الکلیات، ج1، ص308؛ نک: التفسیر الکبیر، ج3، ص468؛ التحقیق، ج1، ص399-400، «توب. </ref> در دیگر حالت، به معنای توبه کردن بندگان است.<ref>التبیان، ج1، ص465؛ جوامع الجامع، ج1، ص97؛ مفردات، ص169، «توب. </ref> این هر دو معنا در آیه {{قلم رنگ|سبز|ثُمَّ تابَ عَلَیهِم لِیتوبوُا}} ([[سوره توبه]]، 118) به کار رفته‌اند.
در قرآن ([[سوره نساء]]، 17-18؛ [[سوره تحریم]]، 8) توبه گاه به خداوند و گاه به بندگان نسبت یافته است. در حالت نخست، به معنای پذیرش توبه بندگان است<ref>التبیان، ج1، ص465؛ مفردات، ص169؛ التفسیر الکبیر، ج3، ص468.</ref> و بیشتر با حرف جرّ «علی» به‌کار می‌رود.<ref>الکلیات، ج1، ص308؛ نک: التفسیر الکبیر، ج3، ص468؛ التحقیق، ج1، ص399-400، «توب. </ref> در دیگر حالت، به معنای توبه کردن بندگان است.<ref>التبیان، ج1، ص465؛ جوامع الجامع، ج1، ص97؛ مفردات، ص169، «توب. </ref> این هر دو معنا در آیه {{قلم رنگ|سبز|ثُمَّ تابَ عَلَیهِم لِیتوبوُا}} ([[سوره توبه]]، 118) به کار رفته‌اند.
خط ۲۴: خط ۲۴:
===سخن عالمان===
===سخن عالمان===


در روایات و سخنان عالمان، به جنبه‌های گوناگون توبه پرداخته شده است. برای نمونه، گزاردن حقوق خداوند و مردم، وادار کردن نفس به طاعت و [[عبادت]] خداوند، چشاندن سختی آن در برابر شیرینی‌هایی که از معصیت خدا چشیده شده، و ذوب کردن آن چه بر اثر گناه بر بدن روییده با‌ اندوه و پشیمانی از گناهان گذشته را از شرایط پذیرش یا کمال توبه دانسته‌اند.<ref>نهج البلاغه، ص549؛ روضة الواعظین، ص479؛ نک: چهل حدیث، ص275.</ref> دانشوران اخلاق، توبه را برآیند آگاهی از زیان گناه و حجاب میان بنده و خدای خویش، پشیمانی و تصمیم بر ترک آن در حال و آینده، و قصد جبران گذشته دانسته‌اند.<ref>احیاء علوم الدین، ج11، ص147؛ جامع السعادات، ج3، ص39.</ref> برخی نیز توبه را تنها بر پشیمانی اطلاق کرده و دیگر عناصر یاد شده را مقدمه یا نتیجه<ref>احیاء علوم الدین، ج11، ص147؛ جامع السعادات، ج3، ص40.</ref> و یا از شرایط قبول یا کمال آن دانسته‌اند.<ref>چهل حدیث، ص271-276.</ref> آنان شرایط توبه از گناهان را برشمرده و گاه آن‌را درباره یکایک گناهان به تفصیل یاد کرده‌اند.<ref>نک: احیاء علوم الدین، ج11، ص173-204.</ref>
در روایات و سخنان عالمان، به جنبه‌های گوناگون توبه پرداخته شده است. برای نمونه، گزاردن حقوق خداوند و مردم، وادار کردن نفس به طاعت و [[عبادت]] خداوند، چشاندن سختی آن در برابر شیرینی‌هایی که از معصیت خدا چشیده شده، و ذوب کردن آن چه بر اثر گناه بر بدن روییده با‌ اندوه و پشیمانی از گناهان گذشته را از شرایط پذیرش یا کمال توبه دانسته‌اند.<ref>نهج البلاغه، ص549؛ روضة الواعظین، ص479؛ نک: چهل حدیث، ص275.</ref> دانشوران اخلاق، توبه را برآیند آگاهی از زیان گناه و حجاب میان بنده و خدای خویش، پشیمانی و تصمیم بر ترک آن در حال و آینده، و قصد جبران گذشته دانسته‌اند.<ref>احیاء علوم الدین، ج11، ص147؛ جامع السعادات، ج3، ص39.</ref> برخی نیز توبه را تنها بر پشیمانی اطلاق کرده و دیگر عناصر یاد شده را مقدمه یا نتیجه<ref>احیاء علوم الدین، ج11، ص147؛ جامع السعادات، ج3، ص40.</ref> و یا از شرایط قبول یا کمال آن دانسته‌اند.<ref>چهل حدیث، ص271-276.</ref> آنان شرایط توبه از گناهان را برشمرده و گاه آن‌را درباره یکایک گناهان به تفصیل یاد کرده‌اند.<ref>نک: احیاء علوم الدین، ج11، ص173-204.</ref>  


===دیدگاه اشاعره و معتزله===
===دیدگاه اشاعره و معتزله===


توبه‌پذیری خداوند از دیدگاه [[اشاعره]] که حسن و قبح عقلی کارها را نمی‌پذیرند، تنها امری نقلی و از باب تفضل خداوند است.<ref>نک: مقالات الاسلامیین، ص271-273؛ التفسیر الکبیر، ج3، ص468.</ref> در برابر، [[معتزله]] که حسن و قبح عقلی را می‌پذیرند، از دیدگاه عقلی، پذیرش توبه را بر خداوند واجب می‌شمرند.<ref>نک: شرح الاصول الخمسه، ص459؛ المغنی، عبدالجبار، ج14، ص337-344؛ مجمع البیان، ج1، ص201.</ref> اما برخی به پشتوانه آیه {{قلم رنگ|سبز|فَاغْفِرْ لِلَّذینَ تابُوا}} ([[سوره غافر]]، 7) و ناسازگاری آن با وجوب توبه‌پذیری خداوند، قبول توبه را تفضل خداوند و در عین حال، امری حتمی می‌شمرند.<ref>تسنیم، ج3، ص448-451؛ نک: مجمع البیان، ج8، ص803.</ref>
توبه‌پذیری خداوند از دیدگاه [[اشاعره]] که حسن و قبح عقلی کارها را نمی‌پذیرند، تنها امری نقلی و از باب تفضل خداوند است.<ref>نک: مقالات الاسلامیین، ص271-273؛ التفسیر الکبیر، ج3، ص468.</ref> در برابر، [[معتزله]] که حسن و قبح عقلی را می‌پذیرند، از دیدگاه عقلی، پذیرش توبه را بر خداوند واجب می‌شمرند.<ref>نک: شرح الاصول الخمسه، ص459؛ المغنی، عبدالجبار، ج14، ص337-344؛ مجمع البیان، ج1، ص201.</ref> اما برخی به پشتوانه آیه {{قلم رنگ|سبز|فَاغْفِرْ لِلَّذینَ تابُوا}} ([[سوره غافر]]، 7) و ناسازگاری آن با وجوب توبه‌پذیری خداوند، قبول توبه را تفضل خداوند و در عین حال، امری حتمی می‌شمرند.<ref>تسنیم، ج3، ص448-451؛ نک: مجمع البیان، ج8، ص803.</ref>  


===فراخوانی مؤمنان به توبه===
===فراخوانی مؤمنان به توبه===


در آیاتی از قرآن کریم، مؤمنان به توبه فراخوانده شده‌اند. (برای نمونه: سوره نساء، 17-18؛ [[سوره هود]]، 3، 90؛ [[سوره نور]]، 31) گاه از آنان خواسته شده «توبه نصوح» کنند (سوره تحریم، 8) که در منابع روایی<ref>الکافی، ج2، ص432؛ وسائل الشیعه، ج16، ص72-73، 80.</ref> و تفسیری<ref>نک: جامع البیان، ج28، ص107-108؛ مجمع البیان، ج10، ص477-478؛ الدر المنثور، ج6، ص245.</ref> تبیین‌هایی متفاوت ولی نزدیک به هم یافته است. وجه جمع این تبیین‌ها «توبه‌ای بدون بازگشت به گناه»<ref>الکافی، ج2، ص432؛ مجمع البیان، ج10، ص477-478؛ عمدة القاری، ج22، ص279-280.</ref> است، در روایتی از [[پیامبر(ص)]] این توبه به شیر دوشیده شده از پستان تشبیه گشته که بازگشتش به آن محال است.<ref>مجمع البیان، ج10، ص477؛ المیزان، ج19، ص341.</ref>
در آیاتی از قرآن کریم، مؤمنان به توبه فراخوانده شده‌اند. (برای نمونه: سوره نساء، 17-18؛ [[سوره هود]]، 3، 90؛ [[سوره نور]]، 31) گاه از آنان خواسته شده «توبه نصوح» کنند (سوره تحریم، 8) که در منابع روایی<ref>الکافی، ج2، ص432؛ وسائل الشیعه، ج16، ص72-73، 80.</ref> و تفسیری<ref>نک: جامع البیان، ج28، ص107-108؛ مجمع البیان، ج10، ص477-478؛ الدر المنثور، ج6، ص245.</ref> تبیین‌هایی متفاوت ولی نزدیک به هم یافته است. وجه جمع این تبیین‌ها «توبه‌ای بدون بازگشت به گناه»<ref>الکافی، ج2، ص432؛ مجمع البیان، ج10، ص477-478؛ عمدة القاری، ج22، ص279-280.</ref> است، در روایتی از [[پیامبر(ص)]] این توبه به شیر دوشیده شده از پستان تشبیه گشته که بازگشتش به آن محال است.<ref>مجمع البیان، ج10، ص477؛ المیزان، ج19، ص341.</ref>  


===خشنودی خدا===
===خشنودی خدا===


در برخی آیات قرآن (سوره بقره، 222) و پاره‌ای روایات<ref>مسند احمد، ج1، ص383؛ بحار الانوار، ج6، ص38.</ref> نیز بر خشنودی خدا از توبه‌کاران تاکید شده است. آیاتی از قرآن (سوره نساء، 17-18) و روایات<ref>الکافی، ج2، ص273؛ مجموعه ورام، ج1، ص257؛ ارشاد القلوب، ج1، ص72.</ref> و به پیروی از آن دو، دانشوران اخلاق<ref>جامع السعادات، ج3، ص46؛ نک: احیاء علوم الدین، ج11، ص148.</ref> توبه بی‌درنگ پس از گناه را لازم دانسته‌اند. در روایات، سنگدلی و سلب توفیق در بازگشت به سوی خدا، از پیامدهای سهل‌ا‌نگاری در توبه شمرده شده<ref>شرح نهج‌البلاغه، ج20، ص329؛ بحارالانوار، ج74، ص208.</ref> و تاکید گشته که توبه هنگام احتضار پذیرفته نمی‌شود. (سوره نساء، 17- 18؛ [[سوره انعام]]، 54)<ref>مسند احمد، ج2، ص132؛ الکافی، ج1، ص47؛ تفسیر عیاشی، ج1، ص228.</ref>
در برخی آیات قرآن (سوره بقره، 222) و پاره‌ای روایات<ref>مسند احمد، ج1، ص383؛ بحار الانوار، ج6، ص38.</ref> نیز بر خشنودی خدا از توبه‌کاران تاکید شده است. آیاتی از قرآن (سوره نساء، 17-18) و روایات<ref>الکافی، ج2، ص273؛ مجموعه ورام، ج1، ص257؛ ارشاد القلوب، ج1، ص72.</ref> و به پیروی از آن دو، دانشوران اخلاق<ref>جامع السعادات، ج3، ص46؛ نک: احیاء علوم الدین، ج11، ص148.</ref> توبه بی‌درنگ پس از گناه را لازم دانسته‌اند. در روایات، سنگدلی و سلب توفیق در بازگشت به سوی خدا، از پیامدهای سهل‌ا‌نگاری در توبه شمرده شده<ref>شرح نهج‌البلاغه، ج20، ص329؛ بحارالانوار، ج74، ص208.</ref> و تاکید گشته که توبه هنگام احتضار پذیرفته نمی‌شود. (سوره نساء، 17- 18؛ [[سوره انعام]]، 54)<ref>مسند احمد، ج2، ص132؛ الکافی، ج1، ص47؛ تفسیر عیاشی، ج1، ص228.</ref>  


==توبه در حج و حرمین==
==توبه در حج و حرمین==


در فرهنگ اسلامی، شهر مکه و سفر حج ارتباطی ویژه با موضوع توبه یافته‌اند. شماری از مفسران درخواست [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت اسماعیل(ع)]] از خداوند در پی ساختن [[کعبه]] برای آگاه شدن از مناسک خویش و پذیرش توبه خود را به پایه‌گذاری سنت توبه در موقف مکه برای رهایی از گناهان و توبه‌خواهی انسان‌ تفسیر کرده‌اند.<ref>البحر المحیط، ج1، ص561-562؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص130؛ فتح الباری، ج3، ص349.</ref> برخی نیز دستور قرآن برای فرار به سوی خدا ([[سوره ذاریات]]، 50) را به گریز از گناهان به سوی حج خانه خدا تفسیر کرده<ref>روضة المتقین، ج5، ص508.</ref> و توبه را از اهداف مهم حج شمرده‌اند.<ref>البحر المحیط، ج2، ص540؛ التحفة السنیه، ص184؛ مستدرک الوسائل، ج1، ص168.</ref>
در فرهنگ اسلامی، شهر مکه و سفر حج ارتباطی ویژه با موضوع توبه یافته‌اند. شماری از مفسران درخواست [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت اسماعیل(ع)]] از خداوند در پی ساختن [[کعبه]] برای آگاه شدن از مناسک خویش و پذیرش توبه خود را به پایه‌گذاری سنت توبه در موقف مکه برای رهایی از گناهان و توبه‌خواهی انسان‌ تفسیر کرده‌اند.<ref>البحر المحیط، ج1، ص561-562؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص130؛ فتح الباری، ج3، ص349.</ref> برخی نیز دستور قرآن برای فرار به سوی خدا ([[سوره ذاریات]]، 50) را به گریز از گناهان به سوی حج خانه خدا تفسیر کرده<ref>روضة المتقین، ج5، ص508.</ref> و توبه را از اهداف مهم حج شمرده‌اند.<ref>البحر المحیط، ج2، ص540؛ التحفة السنیه، ص184؛ مستدرک الوسائل، ج1، ص168.</ref>  


در روایاتی، برای [[بیت المعمور]] و کعبه عنوان «توبه» به کار رفته است.<ref>تفسیر قمی، ج1، ص37؛ کنز الدقائق، ج1، ص331.</ref> این کاربرد شاید از آن رو است که آن مکان نخستین و مهم‌ترین جایگاه برای بازگشت [[حضرت آدم(ع)]] و فرزندان وی به سوی خدا بوده است. برخی روایات، حج را از جلوه‌های توبه<ref>بحار الانوار، ج11، ص104.</ref> و توبه را از حکمت‌های مهم حج برشمرده<ref>روضة المتقین، ج5، ص8.</ref> و حتی سفر حج را سفر توبه از گناهان دانسته‌اند.<ref>مصباح الشریعه، ص163؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص172.</ref> از این‌رو، توبه و ردّ مظالم را از آداب پیش از سفر حج شمرده‌اند.<ref>احیاء‌علوم‌الدین، ج3، ص451؛ المحجة‌البیضاء، ج2، ص163.</ref>
در روایاتی، برای [[بیت المعمور]] و کعبه عنوان «توبه» به کار رفته است.<ref>تفسیر قمی، ج1، ص37؛ کنز الدقائق، ج1، ص331.</ref> این کاربرد شاید از آن رو است که آن مکان نخستین و مهم‌ترین جایگاه برای بازگشت [[حضرت آدم(ع)]] و فرزندان وی به سوی خدا بوده است. برخی روایات، حج را از جلوه‌های توبه<ref>بحار الانوار، ج11، ص104.</ref> و توبه را از حکمت‌های مهم حج برشمرده<ref>روضة المتقین، ج5، ص8.</ref> و حتی سفر حج را سفر توبه از گناهان دانسته‌اند.<ref>مصباح الشریعه، ص163؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص172.</ref> از این‌رو، توبه و ردّ مظالم را از آداب پیش از سفر حج شمرده‌اند.<ref>احیاء‌علوم‌الدین، ج3، ص451؛ المحجة‌البیضاء، ج2، ص163.</ref>  


===مکان‌های مکه و مدینه برای توبه===
===مکان‌های مکه و مدینه برای توبه===
خط ۴۸: خط ۴۸:
توبه به مکان، هنگام و حالتی خاص محدود نیست و پس از هر گناهی بی‌درنگ واجب است. با این حال، به توبه در پاره‌ای مکان‌های مکه و مدینه و هنگام حج به طور ویژه تاکید شده است:
توبه به مکان، هنگام و حالتی خاص محدود نیست و پس از هر گناهی بی‌درنگ واجب است. با این حال، به توبه در پاره‌ای مکان‌های مکه و مدینه و هنگام حج به طور ویژه تاکید شده است:


1. [[میقات]]، نقطه آغاز جدا شدن از جلوه‌های دنیوی است و توبه خالص به منزله شرط گام نهادن در سیر به سوی خداوند دانسته شده که حج‌گزار لبیک‌گویان به سوی خداوندگار خویش رهسپار می‌شود.<ref>مصباح الشریعه، ص167-169.</ref>
1. [[میقات]]، نقطه آغاز جدا شدن از جلوه‌های دنیوی است و توبه خالص به منزله شرط گام نهادن در سیر به سوی خداوند دانسته شده که حج‌گزار لبیک‌گویان به سوی خداوندگار خویش رهسپار می‌شود.<ref>مصباح الشریعه، ص167-169.</ref>  


2. [[مسجدالحرام]]<ref>الکافی، ج4، ص401.</ref> و به‌طور ویژه کنار کعبه، بر پایه روایات، جایگاه توبه آدم بوده است.<ref>وسائل الشیعه، ج13، ص297.</ref>
2. [[مسجدالحرام]]<ref>الکافی، ج4، ص401.</ref> و به‌طور ویژه کنار کعبه، بر پایه روایات، جایگاه توبه آدم بوده است.<ref>وسائل الشیعه، ج13، ص297.</ref>  


3. در پایان هر شوط از [[طواف]] پس از [[استلام حجرالاسود]]، در برخی ادعیه، بر درخواست از خداوند برای پذیرش توبه و مصونیت‌بخشی از گناه برای حج‌گزار تا پایان عمرش تاکید شده است.<ref>المهذب، ج1، ص236؛ غنیة النزوع، ص174.</ref>
3. در پایان هر شوط از [[طواف]] پس از [[استلام حجرالاسود]]، در برخی ادعیه، بر درخواست از خداوند برای پذیرش توبه و مصونیت‌بخشی از گناه برای حج‌گزار تا پایان عمرش تاکید شده است.<ref>المهذب، ج1، ص236؛ غنیة النزوع، ص174.</ref>  


4. [[حطیم]] (بین حجرالاسود و درِ کعبه) مکان پذیرش توبه آدم(ع) دانسته شده<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص229-230.</ref> و آورده‌اند که سبب نام‌گذاری آن، فروریختن و پاک شدن گناه بندگان در آن‌جا است.<ref>السرائر، ج1، ص615؛ جامع المقاصد، ج3، ص272؛ مفرحة الانام، ص73.</ref>
4. [[حطیم]] (بین حجرالاسود و درِ کعبه) مکان پذیرش توبه آدم(ع) دانسته شده<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص229-230.</ref> و آورده‌اند که سبب نام‌گذاری آن، فروریختن و پاک شدن گناه بندگان در آن‌جا است.<ref>السرائر، ج1، ص615؛ جامع المقاصد، ج3، ص272؛ مفرحة الانام، ص73.</ref>  


5. در برخی دعاها به توبه کنار [[رکن یمانی]] و عزم جدی برای بازنگشتن به گناهان ظاهری و باطنی تاکید شده است. از درون کعبه دری با نام [[باب التوبه]] در سمت این رکن قرار گرفته که به بام کعبه راه دارد.<ref>الکافی، ج4، ص409.</ref> در برخی روایات، این باب از درهای بهشت شمرده شده که [[جبرئیل]] برای استلام‌کننده آن، از خداوند آمرزش می‌خواهد.<ref>اخبار مکه، ج1، ص338.</ref>
5. در برخی دعاها به توبه کنار [[رکن یمانی]] و عزم جدی برای بازنگشتن به گناهان ظاهری و باطنی تاکید شده است. از درون کعبه دری با نام [[باب التوبه]] در سمت این رکن قرار گرفته که به بام کعبه راه دارد.<ref>الکافی، ج4، ص409.</ref> در برخی روایات، این باب از درهای بهشت شمرده شده که [[جبرئیل]] برای استلام‌کننده آن، از خداوند آمرزش می‌خواهد.<ref>اخبار مکه، ج1، ص338.</ref>  


6. «[[ملتزم]]» جایی است که بر پایه برخی روایات، آدم(ع) به دستور جبرئیل در آن‌جا به گناه خویش اعتراف و توبه کرد.<ref>الاعلاق النفیسه، ص25؛ الکافی، ج4، ص190؛ تفسیر قمی، ج1، ص44.</ref> [[امام صادق(ع)]] نیز در آن جا از خداوند توبه خواست و بیان فرمود که خداوند توبه بندگان را در آن مکان می‌پذیرد.<ref>الکافی، ج4، ص411.</ref> از این‌رو، تاکید شده که حج‌گزاران پس از پایان شوط هفتم، در آن‌جا به گناه خویش اعتراف کنند و از خداوند بسیار آمرزش بخواهند.<ref>دعائم الاسلام، ج1، ص314؛ الخصال، ص617-618.</ref>
6. «[[ملتزم]]» جایی است که بر پایه برخی روایات، آدم(ع) به دستور جبرئیل در آن‌جا به گناه خویش اعتراف و توبه کرد.<ref>الاعلاق النفیسه، ص25؛ الکافی، ج4، ص190؛ تفسیر قمی، ج1، ص44.</ref> [[امام صادق(ع)]] نیز در آن جا از خداوند توبه خواست و بیان فرمود که خداوند توبه بندگان را در آن مکان می‌پذیرد.<ref>الکافی، ج4، ص411.</ref> از این‌رو، تاکید شده که حج‌گزاران پس از پایان شوط هفتم، در آن‌جا به گناه خویش اعتراف کنند و از خداوند بسیار آمرزش بخواهند.<ref>دعائم الاسلام، ج1، ص314؛ الخصال، ص617-618.</ref>  


7. [[مستجار]] (بخشی از دیوار پشت خانه کعبه نزدیک رکن یمانی)<ref>التفسیر الکبیر، ج1، ص62.</ref> که به آن متعوذ و مستجاب گفته‌اند. این مکان، پناهگاه و جایگاه پذیرش توبه و استجابت دعا و به گفته برخی، مکان پذیرفته شدن توبه آدم است.<ref>تفسیر عیاشی، ج1، ص30؛ المهذب، ج1، ص236؛ غنیة النزوع، ص175.</ref>
7. [[مستجار]] (بخشی از دیوار پشت خانه کعبه نزدیک رکن یمانی)<ref>التفسیر الکبیر، ج1، ص62.</ref> که به آن متعوذ و مستجاب گفته‌اند. این مکان، پناهگاه و جایگاه پذیرش توبه و استجابت دعا و به گفته برخی، مکان پذیرفته شدن توبه آدم است.<ref>تفسیر عیاشی، ج1، ص30؛ المهذب، ج1، ص236؛ غنیة النزوع، ص175.</ref>  


8. در سعی میان [[صفا و مروه]].<ref>تلخیص الحبیر، ج7، ص343؛ المحجة البیضاء، ج2، ص172.</ref>
8. در سعی میان [[صفا و مروه]].<ref>تلخیص الحبیر، ج7، ص343؛ المحجة البیضاء، ج2، ص172.</ref>  


9. در [[عرفات]] و [[روز عرفه]] که بر پایه روایات شیعیان و سنی، عصر آن روز هنگام بخشایش حتمی گناهکاران است.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص107؛ الامالی، ص261.</ref> بر پایه روایاتی نیز توبه آدم پس از وقوف در عرفات پذیرفته شد.<ref>بحار الانوار، ج11، ص166-167.</ref> پاره‌ای روایات، وجه نام‌گذاری عرفات را اعتراف به گناه و ضرورت توبه در آن‌جا دانسته‌اند.<ref>المحاسن، ج2، ص335-336؛ الکافی، ج4، ص192؛ علل الشرائع، ج2، ص436.</ref> در روایات و ادعیه عرفه، بر توبه در عرفات بسیار تاکید شده<ref>الکافی، ج4، ص66؛ کامل الزیارات، ص317-320؛ مصباح المتهجد، ص270، 693، 695.</ref> و سیره بزرگان دین مانند [[امام سجاد(ع)]] نیز گویای اهمیت آن است.<ref>الصحیفة السجادیه، ص210؛ اقبال الاعمال، ج2، ص93؛ المصباح، ص675.</ref>
9. در [[عرفات]] و [[روز عرفه]] که بر پایه روایات شیعیان و سنی، عصر آن روز هنگام بخشایش حتمی گناهکاران است.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص107؛ الامالی، ص261.</ref> بر پایه روایاتی نیز توبه آدم پس از وقوف در عرفات پذیرفته شد.<ref>بحار الانوار، ج11، ص166-167.</ref> پاره‌ای روایات، وجه نام‌گذاری عرفات را اعتراف به گناه و ضرورت توبه در آن‌جا دانسته‌اند.<ref>المحاسن، ج2، ص335-336؛ الکافی، ج4، ص192؛ علل الشرائع، ج2، ص436.</ref> در روایات و ادعیه عرفه، بر توبه در عرفات بسیار تاکید شده<ref>الکافی، ج4، ص66؛ کامل الزیارات، ص317-320؛ مصباح المتهجد، ص270، 693، 695.</ref> و سیره بزرگان دین مانند [[امام سجاد(ع)]] نیز گویای اهمیت آن است.<ref>الصحیفة السجادیه، ص210؛ اقبال الاعمال، ج2، ص93؛ المصباح، ص675.</ref>  


10. در [[وادی محسر]] میان [[مزدلفه]] و [[منا]]، بر پایه برخی روایات، توبه سنت پیامبر دانسته و بر آن تاکید شده است.<ref>الکافی، ج4، ص471؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص547؛ مصباح المتهجد، ص700.</ref>
10. در [[وادی محسر]] میان [[مزدلفه]] و [[منا]]، بر پایه برخی روایات، توبه سنت پیامبر دانسته و بر آن تاکید شده است.<ref>الکافی، ج4، ص471؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص547؛ مصباح المتهجد، ص700.</ref>  


11. پس از انجام [[طواف نساء]] و پایان [[مناسک حج]] که بر پایه برخی روایات، توبه آدم پس از آن پذیرفته شد.<ref>الکافی، ج4، ص191؛ وسائل الشیعه، ج11، ص227.</ref>
11. پس از انجام [[طواف نساء]] و پایان [[مناسک حج]] که بر پایه برخی روایات، توبه آدم پس از آن پذیرفته شد.<ref>الکافی، ج4، ص191؛ وسائل الشیعه، ج11، ص227.</ref>  


12. کنار [[باب الحناطین|باب الحنّاطین]] که گویند روبه‌روی [[رکن شامی]] قرار داشته<ref>الدروس، ج1، ص469.</ref> و نیز روبه‌روی کعبه که در پاره‌ای ادعیه بدان سفارش شده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص558؛ المقنع، ص291.</ref>
12. کنار [[باب الحناطین|باب الحنّاطین]] که گویند روبه‌روی [[رکن شامی]] قرار داشته<ref>الدروس، ج1، ص469.</ref> و نیز روبه‌روی کعبه که در پاره‌ای ادعیه بدان سفارش شده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص558؛ المقنع، ص291.</ref>  


13. پس از طواف وداع و پیش از بیرون آمدن از مکه روبه‌روی [[قبله]] و به موازات [[رکن حجرالاسود]].<ref>مستدرک الوسائل، ج10، ص163.</ref>
13. پس از طواف وداع و پیش از بیرون آمدن از مکه روبه‌روی [[قبله]] و به موازات [[رکن حجرالاسود]].<ref>مستدرک الوسائل، ج10، ص163.</ref>  


14. [[مسجد پیامبر(ص)]] که در روایات و ادعیه زیارت رسول خدا، بر استغفار و توبه از گناهان در آن‌جا و کنار قبر ایشان تاکید شده است.<ref>الکافی، ج4، ص551؛ کامل الزیارات، ص50؛ المزار، ص16.</ref>
14. [[مسجد پیامبر(ص)]] که در روایات و ادعیه زیارت رسول خدا، بر استغفار و توبه از گناهان در آن‌جا و کنار قبر ایشان تاکید شده است.<ref>الکافی، ج4، ص551؛ کامل الزیارات، ص50؛ المزار، ص16.</ref>  


15. [[استوانه توبه]] از ستون‌های مسجدالنبی، سومین ستون از سوی قبله، دومین از سوی ضریح پیامبر(ص) و چهارمین از سوی منبر ایشان که رسول خدا(ص) در آن‌جا نمازهای مستحب و گاه [[اعتکاف]] به ‌جا می‌آورده‌اند.<ref>تفسیر قمی، ج1، ص303؛ السنن الکبری، ج5، ص247؛ نیل الاوطار، ج4، ص356.</ref> توبه ابولبابه در کنار این ستون در پی گناه مشورت‌دادن به [[یهودیان بنی‌قریظه]] و پرهیزدادن آنان از پذیرفتن حکم رسول خدا(ص) و پذیرش توبه وی با نزول آیه {{قلم رنگ|سبز|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَی اللهُ اَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ اِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ}} (سوره توبه، 102)<ref>تاریخ طبری، ج2، ص246-248؛ تفسیر قمی، ج1، ص303-304؛ نک: مجمع البیان، ج5، ص101.</ref> سبب گشته این ستون بدین نام شهرت یابد و به محلی برای توبه از گناهان تبدیل شود.
15. [[استوانه توبه]] از ستون‌های مسجدالنبی، سومین ستون از سوی قبله، دومین از سوی ضریح پیامبر(ص) و چهارمین از سوی منبر ایشان که رسول خدا(ص) در آن‌جا نمازهای مستحب و گاه [[اعتکاف]] به ‌جا می‌آورده‌اند.<ref>تفسیر قمی، ج1، ص303؛ السنن الکبری، ج5، ص247؛ نیل الاوطار، ج4، ص356.</ref> توبه ابولبابه در کنار این ستون در پی گناه مشورت‌دادن به [[یهودیان بنی‌قریظه]] و پرهیزدادن آنان از پذیرفتن حکم رسول خدا(ص) و پذیرش توبه وی با نزول آیه {{قلم رنگ|سبز|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَی اللهُ اَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ اِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ}} (سوره توبه، 102)<ref>تاریخ طبری، ج2، ص246-248؛ تفسیر قمی، ج1، ص303-304؛ نک: مجمع البیان، ج5، ص101.</ref> سبب گشته این ستون بدین نام شهرت یابد و به محلی برای توبه از گناهان تبدیل شود.


16. کنار قبرهای [[امامان معصوم]]: در [[بقیع و]] پس از زیارت ایشان.<ref>کامل الزیارات، ص432.</ref>
16. کنار قبرهای [[امامان معصوم]]: در [[بقیع و]] پس از زیارت ایشان.<ref>کامل الزیارات، ص432.</ref>  


افزون بر جای‌های یاد شده، برخی تلبیه‌های مستحب نیز دربردارنده مضمون توبه هستند.<ref>الکافی، ج4، ص335-336.</ref> همچنین توبه نمودن و جاری کردن الفاظ آن را در بازگشت از حج یا [[عمره]] که بر پایه روایتی<ref>صحیح البخاری، ج2، ص204؛ ج6، ص163؛ ج7، ص163؛ سنن ابی داود، ج1، ص631.</ref> سنت پیامبر(ص) بوده است، مستحب شمرده‌اند.<ref>الموطا، ج1، ص421؛ المغنی، ابن‌قدامه، ج3، ص591.</ref>
افزون بر جای‌های یاد شده، برخی تلبیه‌های مستحب نیز دربردارنده مضمون توبه هستند.<ref>الکافی، ج4، ص335-336.</ref> همچنین توبه نمودن و جاری کردن الفاظ آن را در بازگشت از حج یا [[عمره]] که بر پایه روایتی<ref>صحیح البخاری، ج2، ص204؛ ج6، ص163؛ ج7، ص163؛ سنن ابی داود، ج1، ص631.</ref> سنت پیامبر(ص) بوده است، مستحب شمرده‌اند.<ref>الموطا، ج1، ص421؛ المغنی، ابن‌قدامه، ج3، ص591.</ref>  


===توبه در احکام فقهی===
===توبه در احکام فقهی===


توبه در پیوند با حج، موضوع برداشت پاره‌ای احکام فقهی نیز بوده است. به سخن فقیهان، بر مرتد واجب است که حج به‌ جای آورد؛ خواه پیش از ارتداد [[مستطیع]] شده باشد و خواه پس از آن.<ref>مستمسک العروه، ج10، ص219.</ref> اگر مرتد از گناه کفر توبه کند، چنان‌که پیش از توبه مستطیع بوده باشد، گزاردن حج بر او واجب است؛ خواه استطاعتش پس از توبه باقی مانده و خواه از میان رفته باشد.<ref>جواهر الکلام، ج17، ص303؛ مستمسک العروه، ج10، ص220؛ مناسک حج، ص34.</ref> نیز هرگاه فرد در حال مسلمانی حج گزارده و سپس مرتد شده باشد، پس از توبه، اعاده حج بر او واجب نیست.<ref>فتح العزیز، ج7، ص5؛ المجموع، ج7، ص9؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص93.</ref>
توبه در پیوند با حج، موضوع برداشت پاره‌ای احکام فقهی نیز بوده است. به سخن فقیهان، بر مرتد واجب است که حج به‌ جای آورد؛ خواه پیش از ارتداد [[مستطیع]] شده باشد و خواه پس از آن.<ref>مستمسک العروه، ج10، ص219.</ref> اگر مرتد از گناه کفر توبه کند، چنان‌که پیش از توبه مستطیع بوده باشد، گزاردن حج بر او واجب است؛ خواه استطاعتش پس از توبه باقی مانده و خواه از میان رفته باشد.<ref>جواهر الکلام، ج17، ص303؛ مستمسک العروه، ج10، ص220؛ مناسک حج، ص34.</ref> نیز هرگاه فرد در حال مسلمانی حج گزارده و سپس مرتد شده باشد، پس از توبه، اعاده حج بر او واجب نیست.<ref>فتح العزیز، ج7، ص5؛ المجموع، ج7، ص9؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص93.</ref>  


===توبه مسلمانان در دوره‌های گوناگون===
===توبه مسلمانان در دوره‌های گوناگون===


چندین گزارش‌ نشان می‌دهند که مسلمانان در دوره‌های گوناگون به استغفار و توبه کنار خانه خدا و [[قبر پیامبر]](ص) اهتمام ورزیده‌اند. برای نمونه، بر پایه برخی گزارش‌ها، در پی قحطی و خشکسالی در مکه، حاکمان مکه مردم را به روزه، نماز، استغفار و توبه تشویق می‌کردند.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص547؛ ج4، ص29-31.</ref>
چندین گزارش‌ نشان می‌دهند که مسلمانان در دوره‌های گوناگون به استغفار و توبه کنار خانه خدا و [[قبر پیامبر]](ص) اهتمام ورزیده‌اند. برای نمونه، بر پایه برخی گزارش‌ها، در پی قحطی و خشکسالی در مکه، حاکمان مکه مردم را به روزه، نماز، استغفار و توبه تشویق می‌کردند.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص547؛ ج4، ص29-31.</ref>  


نیز نوشیدن از [[آب زمزم]] به نیت توبه، سیره مؤمنان خوانده شده است.<ref>التاریخ القویم، ج2، ص516.</ref> بر پایه چند گزارش، افراد با در دست گرفتن [[پرده کعبه]]، از خداوند درخواست آمرزش و توبه می‌کردند.<ref>بغیة الطلب، ج1، ص434.</ref> برخی گزارش‌ها نیز گویای آمدن شماری از مردم نزد [[حرم پیامبر]](ص) و آمرزش‌خواهی و توبه آنان است.<ref>المغنی، ابن‌قدامه، ج3، ص588.</ref>
نیز نوشیدن از [[آب زمزم]] به نیت توبه، سیره مؤمنان خوانده شده است.<ref>التاریخ القویم، ج2، ص516.</ref> بر پایه چند گزارش، افراد با در دست گرفتن [[پرده کعبه]]، از خداوند درخواست آمرزش و توبه می‌کردند.<ref>بغیة الطلب، ج1، ص434.</ref> برخی گزارش‌ها نیز گویای آمدن شماری از مردم نزد [[حرم پیامبر]](ص) و آمرزش‌خواهی و توبه آنان است.<ref>المغنی، ابن‌قدامه، ج3، ص588.</ref>  


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==


[http://lib.eshia.ir/23019/1/3988 موسسه دائرة المعارف الاسلامی، دانشنامه جهان اسلام، مقاله توبه]
* [http://lib.eshia.ir/23019/1/3988 موسسه دائرة المعارف الاسلامی، دانشنامه جهان اسلام، مقاله توبه]
 
* [http://lib.eshia.ir/23022/16/6147 مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، مقاله توبه]
[http://lib.eshia.ir/23022/16/6147 مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، مقاله توبه]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/299250/توبه?q=توبه& انصاریان، حسین، مجله اصلاح و تربیت، مقاله توبه، خرداد 1386 - شماره 62 (5 صفحه - از 48 تا 52)]
 
[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/299250/توبه?q=توبه& انصاریان، حسین، مجله اصلاح و تربیت، مقاله توبه، خرداد 1386 - شماره 62 (5 صفحه - از 48 تا 52)]


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۰۹: خط ۱۰۷:
  | نویسنده = علی احمدی میرآقا
  | نویسنده = علی احمدی میرآقا
}}
}}


* '''اتحاف الوری''': عمر بن محمد بن فهد (م. 885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق.
* '''اتحاف الوری''': عمر بن محمد بن فهد (م. 885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق.
خط ۲۹۹: خط ۲۹۶:
* '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق.
* '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق.


{{پایان}}


{{پایان}}
{{اصطلاحات فقهی}}
{{اصطلاحات فقهی}}
{{اصطلاحات قرآنی}}
{{اصطلاحات قرآنی}}
{{اصطلاحات کلامی}}
{{اصطلاحات کلامی}}


خط ۳۰۸: خط ۳۰۷:
[[Category:اصطلاحات فقهی]]
[[Category:اصطلاحات فقهی]]
[[Category:اصطلاحات قرآنی]]
[[Category:اصطلاحات قرآنی]]
[[Category:مفاهیم مرتبط با حج]]
[[Category:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
[[Category:اصطلاحات فقهی]]
[[Category:اصطلاحات قرآنی]]
[[Category:مفاهیم مرتبط با حج]]
[[Category:اصطلاحات فقهی]]
[[Category:اصطلاحات قرآنی]]
[[Category:مفاهیم مرتبط با حج]]
[[Category:اصطلاحات فقهی]]
[[Category:اصطلاحات قرآنی]]
[[Category:مفاهیم مرتبط با حج]]
[[Category:اصطلاحات فقهی]]
[[Category:اصطلاحات قرآنی]]
[[Category:مفاهیم مرتبط با حج]]
[[Category:اصطلاحات فقهی]]
[[Category:اصطلاحات قرآنی]]


[[رده:مفاهیم مرتبط با حج]]
[[رده:مفاهیم مرتبط با حج]]