پرش به محتوا

ابوسفیان بن حارث: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ ژوئن ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
}}
}}
'''ابوسفیان بن حارث'''، پسر عمو و برادر رضاعی [[پیامبر اسلام(ص)]]. او با پیامبر هم‌سن بود، مانند او از [[حلیمه]] شیر خورده بود و به لحاظ ظاهری با پیامبر شباهت داشت. وی پس از [[بعثت]] پیامبر با او دشمنی کرد و چون شاعر بود،  بر ضد او شعر می‌سرود. ابوسفیان بن حارث در همه جنگ‌های [[قریش]] برضد مسلمانان شرکت کرد. او در [[سال هشتم هجری]]، اسلام آورد و شعرهای بسیاری در حمایت از پیامبر و مسلمانان سرود. همچنین در غزوه‌های [[غزوه حنین|غَزوه حُنَین]] و [[غزوه طائف|غَزوه طائف]] پیامبر را همراهی کرد. وی در سال ۱۵ یا ۲۰ق در [[مدینه]] درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] خاک سپرده شد.
'''ابوسفیان بن حارث'''، پسر عمو و برادر رضاعی [[پیامبر اسلام(ص)]]. او با پیامبر هم‌سن بود، مانند او از [[حلیمه]] شیر خورده بود و به لحاظ ظاهری با پیامبر شباهت داشت. وی پس از [[بعثت]] پیامبر با او دشمنی کرد و چون شاعر بود،  بر ضد او شعر می‌سرود. ابوسفیان بن حارث در همه جنگ‌های [[قریش]] برضد مسلمانان شرکت کرد. او در [[سال هشتم هجری]]، اسلام آورد و شعرهای بسیاری در حمایت از پیامبر و مسلمانان سرود. همچنین در غزوه‌های [[غزوه حنین|غَزوه حُنَین]] و [[غزوه طائف|غَزوه طائف]] پیامبر را همراهی کرد. وی در سال ۱۵ یا ۲۰ق در [[مدینه]] درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] خاک سپرده شد.
==نام و نسب==
==نام و نسب==
در نام او اختلاف است. بیشتر مورخان او را مغیره نامیده‌اند؛<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۸۳؛ الطبقات، ج۴، ص۳۶؛ جمهرة انساب العرب، ص۷۰.</ref> اما برخی مغیره را برادر ابوسفیان دانسته‌اند.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۴۴۵؛ اسد الغابه، ج۴، ص۴۷۰؛ ذخائر العقبی، ص۲۴۱.</ref> او پسرعمو، برادر رضاعی و هم‌سال [[پیامبر اسلام(ص)]]  بود و [[حلیمه سعدیه]] مدتی او را شیر داد.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۳-۱۶۷۴.</ref> وی از نظر ظاهری شبیه پیامبر بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۷؛ فتح الباری، ج۷، ص۷۶.</ref> مادرش غزیه دختر قیس بن طُریف از خاندان حارث بن فهر کنانی<ref>الطبقات، ج۴، ص۴۹؛ الآحاد و المثانی، ج۱، ص۳۱۶؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۳.</ref> و بنابر دیدگاه دیگر کنیزی به نام سمیه بود.<ref>معجم الشعراء، ص۸۵.</ref> خانه ابوسفیان دیوار به دیوار خانه [[علی بن ابی‌طالب(ع)]] و نزدیک [[خانه عقیل بن ابی‌طالب]] بود که در [[مدینه]] به دارالکراحی شهرت داشت.<ref>الطبقات، ج۴، ص۵۳-۵۴.</ref>
در نام او اختلاف است. بیشتر مورخان او را مغیره نامیده‌اند؛<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۸۳؛ الطبقات، ج۴، ص۳۶؛ جمهرة انساب العرب، ص۷۰.</ref> اما برخی مغیره را برادر ابوسفیان دانسته‌اند.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۴۴۵؛ اسد الغابه، ج۴، ص۴۷۰؛ ذخائر العقبی، ص۲۴۱.</ref> او پسرعمو، برادر رضاعی و هم‌سال [[پیامبر اسلام(ص)]]  بود و [[حلیمه سعدیه]] مدتی او را شیر داد.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۳-۱۶۷۴.</ref> وی از نظر ظاهری شبیه پیامبر بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۷؛ فتح الباری، ج۷، ص۷۶.</ref> مادرش غزیه دختر قیس بن طُریف از خاندان حارث بن فهر کنانی<ref>الطبقات، ج۴، ص۴۹؛ الآحاد و المثانی، ج۱، ص۳۱۶؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۳.</ref> و بنابر دیدگاه دیگر کنیزی به نام سمیه بود.<ref>معجم الشعراء، ص۸۵.</ref> خانه ابوسفیان دیوار به دیوار خانه [[علی بن ابی‌طالب(ع)]] و نزدیک [[خانه عقیل بن ابی‌طالب]] بود که در [[مدینه]] به دارالکراحی شهرت داشت.<ref>الطبقات، ج۴، ص۵۳-۵۴.</ref>  
 
==دشمنی با پیامبر==
==دشمنی با پیامبر==
ابوسفیان در دوران کودکی و جوانی با پیامبر اسلام(ص) مأنوس بود؛ اما پس از [[بعثت]] با او به ستیزه برخاست و همراه دیگر شاعران [[قریش]] ضدّ پیامبر اقدام نمود و وی را هجو کرد. هجویات آنان به جهت جسارت به مقام [[نبوت|نبُوَّت]] و نیز به سبب اسلام آوردنشان، از میان رفته است.<ref>الطبقات، ج۴، ص۴۹-۵۰.</ref> او پس از خودداری قریش از حضور در [[بدر الموعد]] به سال چهارم هجری و مذمت آنان از سوی [[حسان بن ثابت]]، شاعر پیامبر، در دفاع از قریش شعر سرود. برخی از شاعران مسلمان نیز در پاسخ ابوسفیان، با اجازه پیامبر به هجو او پرداختند.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۶-۸۰۷؛ شرح الاخبار، ج۳، ص۲۱۷؛ المستدرک، ج۳، ص۴۵.</ref>
ابوسفیان در دوران کودکی و جوانی با پیامبر اسلام(ص) مأنوس بود؛ اما پس از [[بعثت]] با او به ستیزه برخاست و همراه دیگر شاعران [[قریش]] ضدّ پیامبر اقدام نمود و وی را هجو کرد. هجویات آنان به جهت جسارت به مقام [[نبوت|نبُوَّت]] و نیز به سبب اسلام آوردنشان، از میان رفته است.<ref>الطبقات، ج۴، ص۴۹-۵۰.</ref> او پس از خودداری قریش از حضور در [[بدر الموعد]] به سال چهارم هجری و مذمت آنان از سوی [[حسان بن ثابت]]، شاعر پیامبر، در دفاع از قریش شعر سرود. برخی از شاعران مسلمان نیز در پاسخ ابوسفیان، با اجازه پیامبر به هجو او پرداختند.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۶-۸۰۷؛ شرح الاخبار، ج۳، ص۲۱۷؛ المستدرک، ج۳، ص۴۵.</ref>  
ابوسفیان در همه جنگ‌های قریش بر ضدّ مسلمانان و پیامبر اسلام(ص) شرکت داشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۷؛ الطبقات، ج۴، ص۵۰.</ref> او پس از [[غزوه بدر|غَزوه بدر]]، در شعری آن را برای [[ابولهب]] وصف کرد و از شکست قریش و امدادهای غیبی سخن گفت.<ref>الطبقات، ج۴، ص۷۳-۷۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۶۲؛ المنتظم، ج۳، ص۱۲۲-۱۲۳.</ref>
ابوسفیان در همه جنگ‌های قریش بر ضدّ مسلمانان و پیامبر اسلام(ص) شرکت داشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۷؛ الطبقات، ج۴، ص۵۰.</ref> او پس از [[غزوه بدر|غَزوه بدر]]، در شعری آن را برای [[ابولهب]] وصف کرد و از شکست قریش و امدادهای غیبی سخن گفت.<ref>الطبقات، ج۴، ص۷۳-۷۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۶۲؛ المنتظم، ج۳، ص۱۲۲-۱۲۳.</ref>  
 
==اسلام‌آوردن==
==اسلام‌آوردن==
ابوسفیان در اوایل [[سال هشتم هجری]]، مسلمان شد. او همراه عبدالله برادر [[ام سلمه]] پیش از [[فتح مکه]] به طرف [[مدینه]] حرکت کرد و در مسیر راه<ref>المستدرک، ج۳، ص۲۵۴؛ الشرح الکبیر، ج۷، ص۵۹۷-۵۹۸.</ref> به پیامبر(ص) پیوست. پیامبر به‌ رغم شفاعت ام‌ سلمه<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۰؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۵۰؛المعجم الکبیر، ج۸، ص۱۰.</ref> از پذیرش آنان خودداری کرد<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۰؛ معرفة الصحابه، ج۵، ص۲۵۸۶؛ اسد الغابه، ج۵، ص۱۴۵.</ref> و از بی‌حرمتی‌های ابوسفیان به خود یاد نمود. ابوسفیان بر آن شد که در صورت ادامه مخالفت پیامبر(ص) با دیدار او، همراه فرزند خردسالش در صحرا سرگردان شود تا از گرسنگی بمیرد.<ref>المستدرک، ج۳، ص۴۳-۴۴.</ref>
ابوسفیان در اوایل [[سال هشتم هجری]]، مسلمان شد. او همراه عبدالله برادر [[ام سلمه]] پیش از [[فتح مکه]] به طرف [[مدینه]] حرکت کرد و در مسیر راه<ref>المستدرک، ج۳، ص۲۵۴؛ الشرح الکبیر، ج۷، ص۵۹۷-۵۹۸.</ref> به پیامبر(ص) پیوست. پیامبر به‌ رغم شفاعت ام‌ سلمه<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۰؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۵۰؛المعجم الکبیر، ج۸، ص۱۰.</ref> از پذیرش آنان خودداری کرد<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۰؛ معرفة الصحابه، ج۵، ص۲۵۸۶؛ اسد الغابه، ج۵، ص۱۴۵.</ref> و از بی‌حرمتی‌های ابوسفیان به خود یاد نمود. ابوسفیان بر آن شد که در صورت ادامه مخالفت پیامبر(ص) با دیدار او، همراه فرزند خردسالش در صحرا سرگردان شود تا از گرسنگی بمیرد.<ref>المستدرک، ج۳، ص۴۳-۴۴.</ref>  
برخی گزارش‌ها از پذیرش شفاعت ام سلمه خبر داده‌اند.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۵۰-۵۱.</ref> برپایه گزارشی، وی با راهنمایی [[امام علی(ع)]] با تلاوت [[آیه]] ۹۱ [[سوره یوسف]] {تَاللهِ لَقَد ءَاثَرَک اللهُ عَلَینَا} نزد پیامبر رفت و پیامبر نیز ضمن خواندن آیه ۹۲ این سوره {لاَ تَثرِیبَ عَلَیکمُ...} وی را بخشید.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۴؛ الاصابه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> پس از مسلمان شدن او، حضرت علی به دستور پیامبر(ص) در میان مسلمانان ندا داد که خدا و پیامبرش از ابوسفیان درگذشته‌اند و آنان نیز از وی درگذرند.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۷؛ الطبقات، ج۴، ص۵۲.</ref>
برخی گزارش‌ها از پذیرش شفاعت ام سلمه خبر داده‌اند.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۵۰-۵۱.</ref> برپایه گزارشی، وی با راهنمایی [[امام علی(ع)]] با تلاوت [[آیه]] ۹۱ [[سوره یوسف]] {تَاللهِ لَقَد ءَاثَرَک اللهُ عَلَینَا} نزد پیامبر رفت و پیامبر نیز ضمن خواندن آیه ۹۲ این سوره {لاَ تَثرِیبَ عَلَیکمُ...} وی را بخشید.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۴؛ الاصابه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> پس از مسلمان شدن او، حضرت علی به دستور پیامبر(ص) در میان مسلمانان ندا داد که خدا و پیامبرش از ابوسفیان درگذشته‌اند و آنان نیز از وی درگذرند.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۷؛ الطبقات، ج۴، ص۵۲.</ref>  
 
==اقدامات ابوسفیان پس از اسلام‌آوردن==
==اقدامات ابوسفیان پس از اسلام‌آوردن==
ابوسفیان پس از اسلام‌آوردن، در پشیمانی ازگذشته خویش و شادمانی از هدایتش به دست پیامبر(ص) ابیاتی سرود.<ref>الطبقات، ج۴، ص۵۱-۵۲؛ اسد الغابه، ج۵، ص۱۴۵-۱۴۶.</ref> در این ابیات، خود را در زمان [[جاهلیت]] همچون شبگردی سرگردان در سیاهی شب خوانده و روز اسلام آوردنش را روز هدایت خویش نامیده است. وی پس از اسلام‌آوردن اشعار حماسی فراوان سرود.<ref>الطبقات، ج۴، ص۵۱-۵۲.</ref> پیامبر دستور داد تا علی(ع) به او و پسرش جعفر آداب دینی بیاموزد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۵۲.</ref> او تحت تأثیر رفتار پیامبر(ص) از شرمساری در برابر وی سر به زیر می‌انداخت.<ref>الاصابه، ج۷، ص۱۵۳؛ الدرجات الرفیعه، ص۱۶۵.</ref>
ابوسفیان پس از اسلام‌آوردن، در پشیمانی ازگذشته خویش و شادمانی از هدایتش به دست پیامبر(ص) ابیاتی سرود.<ref>الطبقات، ج۴، ص۵۱-۵۲؛ اسد الغابه، ج۵، ص۱۴۵-۱۴۶.</ref> در این ابیات، خود را در زمان [[جاهلیت]] همچون شبگردی سرگردان در سیاهی شب خوانده و روز اسلام آوردنش را روز هدایت خویش نامیده است. وی پس از اسلام‌آوردن اشعار حماسی فراوان سرود.<ref>الطبقات، ج۴، ص۵۱-۵۲.</ref> پیامبر دستور داد تا علی(ع) به او و پسرش جعفر آداب دینی بیاموزد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۵۲.</ref> او تحت تأثیر رفتار پیامبر(ص) از شرمساری در برابر وی سر به زیر می‌انداخت.<ref>الاصابه، ج۷، ص۱۵۳؛ الدرجات الرفیعه، ص۱۶۵.</ref>  
 
ابوسفیان در [[سال هشتم هجری]] در [[غزوه حنین|غَزوه حُنَین]]  زمام استر پیامبر را در دست داشت و پس از فرار ابتدایی مسلمانان در کنار پیامبر ماند<ref>المصنف، ج۵، ص۳۸۰؛ صحیح مسلم، ج۵، ص۱۶۸؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۷۴.</ref> و پیامبر او را دعا کرد.<ref>الآحاد و المثانی، ج۱، ص۳۲۲.</ref> برخی مفسران آیه {ثُمَّ أَنزَلَ اللهُ سَکینَتَهُ عَلَی رَسُولِهِ وَ عَلَی المُومِنِینَ}.<ref>سوره توبه، آیه ۲۶.</ref> را درباره ابوسفیان و کسانی دانسته‌اند که در این جنگ پایداری کردند.<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۱.</ref> پس از [[غزوه طائف]]، پیامبر او را برای جمع‌آوری [[زکات]] به [[نجران]] فرستاد.<ref>تاریخ دمشق، ج۴۵، ص۴۷۷.</ref> از وی در رخدادهای پس از رحلت پیامبر(ص) گزارشی در دست نیست.


ابوسفیان در [[سال هشتم هجری]] در [[غزوه حنین|غَزوه حُنَین]]  زمام استر پیامبر را در دست داشت و پس از فرار ابتدایی مسلمانان در کنار پیامبر ماند<ref>المصنف، ج۵، ص۳۸۰؛ صحیح مسلم، ج۵، ص۱۶۸؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۷۴.</ref> و پیامبر او را دعا کرد.<ref>الآحاد و المثانی، ج۱، ص۳۲۲.</ref> برخی مفسران آیه {ثُمَّ أَنزَلَ اللهُ سَکینَتَهُ عَلَی رَسُولِهِ وَ عَلَی المُومِنِینَ}.<ref>سوره توبه، آیه ۲۶.</ref>  را درباره ابوسفیان و کسانی دانسته‌اند که در این جنگ پایداری کردند.<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۱.</ref> پس از [[غزوه طائف]]، پیامبر او را برای جمع‌آوری [[زکات]] به [[نجران]] فرستاد.<ref>تاریخ دمشق، ج۴۵، ص۴۷۷.</ref> از وی در رخدادهای پس از رحلت پیامبر(ص) گزارشی در دست نیست.
==درگذشت==
==درگذشت==
به نقل مشهور، او در سال ۲۰<ref>الطبقات، ج۴، ص۵۳؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۰۳؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۷.</ref> و به دیگر قول ۱۵ق<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۷.</ref> در [[مدینه]] درگذشت و [[عمر بن خطاب]] بر او نماز خواند.<ref>المستدرک، ج۳، ص۲۵۵؛ الاصابه، ج۷، ص۱۵۳.</ref> وی را در [[قبرستان بقیع]] کنار خانه [[عقیل بن ابی‌طالب]] به خاک سپردند.<ref>الطبقات، ج۴، ص۵۲ - ۵۳؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref> به گزارشی او سه روز پیش از مرگش در بقیع برای خود قبری آماده کرد.<ref>تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۲۸.</ref>
به نقل مشهور، او در سال ۲۰<ref>الطبقات، ج۴، ص۵۳؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۰۳؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۷.</ref> و به دیگر قول ۱۵ق<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۷.</ref> در [[مدینه]] درگذشت و [[عمر بن خطاب]] بر او نماز خواند.<ref>المستدرک، ج۳، ص۲۵۵؛ الاصابه، ج۷، ص۱۵۳.</ref> وی را در [[قبرستان بقیع]] کنار خانه [[عقیل بن ابی‌طالب]] به خاک سپردند.<ref>الطبقات، ج۴، ص۵۲ - ۵۳؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref> به گزارشی او سه روز پیش از مرگش در بقیع برای خود قبری آماده کرد.<ref>تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۲۸.</ref>  
سبب مرگ او بریده شدن زگیلی در سرش هنگام تراشیدن موی سر در ایام حج بود.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۶؛ الاصابه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> [[رفعت پاشا]] که مشاهدات خود را از بقیع نوشته است. ابوسفیان بن حارث را در شمار کسانی دانسته که در بقیع دارای قبر مشخص بوده و بر قبرش گنبدی قرار داشته است.<ref>مرآة الحرمین، ج۱، ص۴۲۶.</ref> از وی [[حدیث|احادیثی]] نیز نقل شده است.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۰۲؛ الاصابه، ج۷، ص۱۵۳؛ کنز العمال، ج۳، ص۷۲.</ref>
سبب مرگ او بریده شدن زگیلی در سرش هنگام تراشیدن موی سر در ایام حج بود.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۶؛ الاصابه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> [[رفعت پاشا]] که مشاهدات خود را از بقیع نوشته است. ابوسفیان بن حارث را در شمار کسانی دانسته که در بقیع دارای قبر مشخص بوده و بر قبرش گنبدی قرار داشته است.<ref>مرآة الحرمین، ج۱، ص۴۲۶.</ref> از وی [[حدیث|احادیثی]] نیز نقل شده است.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۰۲؛ الاصابه، ج۷، ص۱۵۳؛ کنز العمال، ج۳، ص۷۲.</ref>  
 
==همسران و فرزندان==
==همسران و فرزندان==
ابوسفیان از همسرش جمانه، خواهر تنی علی(ع) دو فرزند به نام جعفر و ابوالهَیاج داشت؛<ref>الطبقات، ج۴، ص۴۹؛ ج۸، ص۴۸.</ref> اما از وی نسلی نماند.<ref>الطبقات، ج۴، ص۴۹.</ref> همسر دیگر وی ام‌عمرو دختر مقوم بن [[عبدالمطلب]] بود.<ref>الطبقات، ج۴، ص۴۹؛ ج۸، ص۵۰؛ الاصابه، ج۸، ص۲۲۸.</ref> زنان و فرزندان دیگر نیز برای او گزارش شده است.<ref>الطبقات، ج۴، ص۴۹.</ref>
ابوسفیان از همسرش جمانه، خواهر تنی علی(ع) دو فرزند به نام جعفر و ابوالهَیاج داشت؛<ref>الطبقات، ج۴، ص۴۹؛ ج۸، ص۴۸.</ref> اما از وی نسلی نماند.<ref>الطبقات، ج۴، ص۴۹.</ref> همسر دیگر وی ام‌عمرو دختر مقوم بن [[عبدالمطلب]] بود.<ref>الطبقات، ج۴، ص۴۹؛ ج۸، ص۵۰؛ الاصابه، ج۸، ص۲۲۸.</ref> زنان و فرزندان دیگر نیز برای او گزارش شده است.<ref>الطبقات، ج۴، ص۴۹.</ref>  
 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}