۵٬۱۲۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۶]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Hasaninasab | {{در دست ویرایش|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۶]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Hasaninasab }} | ||
'''آمین''' عبارت پس از قرائت حمد در نماز اهل سنت، از جمله نمازهای جماعت حرمین | '''آمین''' عبارت پس از قرائت حمد در نماز اهل سنت، از جمله نمازهای جماعت حرمین | ||
واژه آمین از ریشه «ا م ن» به معنای اعتماد کردن، تصدیق نمودن، امین پنداشتن<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۳۳؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۲۱. </ref> | واژه آمین از ریشه «ا م ن» به معنای اعتماد کردن، تصدیق نمودن، امین پنداشتن<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۳۳؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۲۱. </ref> و برطرف شدن ترس و نگرانی<ref>العین، ج۸، ص۳۸۸؛ الصحاح، ج۵، ص۲۰۷۱؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۲۱، «امن».</ref> آمده و در اصطلاح به معنای در خواست اجابت دعا از خداست.<ref>معانی الاخبار، ص۳۴۹؛ معجم لغة الفقهاء، ص۳۷.</ref> برخی واژهپژوهان آن را به صورتهای اَمین و آمّین، با تشدید و بدون آن، به کار بردهاند.<ref>لسان العرب، ج۱۳، ص۲۶-۲۷.</ref> روشن نیست که این واژه در اصل عربی بوده یا از واژههای دخیل است. شماری از مفسران آن را واژهای بیگانه و اصل آن را عبری، سریانی<ref>تفسیر ثعلبی، ج۱، ص۱۲۵؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۷.</ref> یا مُعرّب کلمه «همین» در زبان فارسی<ref>عمدة القاری، ج۶، ص۴۷؛ تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۳۰.</ref> دانستهاند. در برابر، برخی آن را عربی و اسم فعل به معنای «اجابت کن<ref>مفردات، ص۲۶؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۲۶، «امن».</ref> » یا از اسمای الهی و اصل آن را «یا امین» دانستهاند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۱، ص۱۲۵؛ زاد المسیر، ج۱، ص۱۲؛ عمدة القاری، ج۶، ص۴۷.</ref> | ||
گفتن آمین در بسیاری موارد مستحب<ref>الموطأ، ج۱، ص۸۷؛ المبسوط، ج۱، ص۳۲-۳۳؛ المجموع، ج۵، ص۲۳۳.</ref> | گفتن آمین در بسیاری موارد مستحب<ref>الموطأ، ج۱، ص۸۷؛ المبسوط، ج۱، ص۳۲-۳۳؛ المجموع، ج۵، ص۲۳۳.</ref> و بر پایه دیدگاه فقیهان امامی، در مواردی حرام و موجب بطلان نماز است و از چالشهای فراروی مذاهب اسلامی به شمار میرود. | ||
پیشینه موضوع: آمین گفتن پس از دعا و نیز برخی موارد دیگر، در میان پیروان شرایع و ملل رایج بوده است.<ref>فتح الباری، ج۱۱، ص۳.</ref> | پیشینه موضوع: آمین گفتن پس از دعا و نیز برخی موارد دیگر، در میان پیروان شرایع و ملل رایج بوده است.<ref>فتح الباری، ج۱۱، ص۳.</ref> در حدیثی آمده که حضرت ابراهیم۷ هنگام دعای یکی از مؤمنان آمین گفت.<ref>الدعوات، ص۴۲؛ بحار الانوار، ج۶۶، ص۲۸۷.</ref> نیز نقل شده که هنگام نفرینکردن موسی۷ به فرعون، فرشتگان آمین گفتند.<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۰۵.</ref> آیات ۸۸-۸۹ یونس/۱۰ از نفرین حضرت موسی۷ و اجابت دعای دو نفر سخن گفته است: {رَبَّنَا اطمِس عَلَی أَموَالِهِم وَاشدُد عَلَی قُلُوبِهِم فَلا یؤمِنُوا حَتَّی یرَوُا العَذَابَ الألِیمَ قَالَ قَد أُجِیبَت دَعوَتُکمَا فَاستَقِیمَا}. برخی مفسران گفتهاند که در این ماجرا موسی ۷ دعا کرد و برادرش هارون آمین گفت.<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۲۲۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۳۴.</ref> این تفسیر در احادیث هم آمده است.<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۰۵؛ بحار الانوار، ج۱۳، ص۱۳۵.</ref> پارهای منابع از کاربرد واژه «آمین» به معنایی مشابه مفهوم واژه عربی آن در کتاب مقدس و اناجیل پس از دعا یا نماز یا موارد دیگر گزارش دادهاند.<ref>کتاب مقدس، تثنیه: ۲۷: ۱۵-۲۶؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۷.</ref> در حدیثی از امام صادق۷ آمده که مسیحیان در نمازشان آمین میگفتهاند.<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۶۰؛ بحار الانوار، ج۸۲، ص۴۹؛ الحدائق الناضره، ج۸، ص۱۹۷.</ref> | ||
از مواردی که گفتن آمین در متون اسلامی بسیار ترغیب شده، پس از دعاست و از این روی، فقیهان شیعه و اهل سنت گفتن آن را پس از دعا مستحب شمردهاند.<ref>المجموع، ج۳، ص۴۹۳؛ کشف الغطاء، ج۲، ص۳۰۹.</ref> | از مواردی که گفتن آمین در متون اسلامی بسیار ترغیب شده، پس از دعاست و از این روی، فقیهان شیعه و اهل سنت گفتن آن را پس از دعا مستحب شمردهاند.<ref>المجموع، ج۳، ص۴۹۳؛ کشف الغطاء، ج۲، ص۳۰۹.</ref> به روایتی، پیامبر۹ پاداش دعاکننده و آمینگو را یکسان شمرده<ref>الکافی، ج۲، ص۴۸۷؛ مکارم الاخلاق، ص۲۷۴؛ کنز العمال، ج۲، ص۷۵.</ref> و در حدیثی دیگر، ایشان دعای مؤمنان را هرگاه گرد هم آیند و برخی دعا کنند و دیگران آمین گویند، مستجاب خوانده است.<ref>مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۱۷۰؛ المستدرک، ج۳، ص۳۴۷.</ref> نیز نقل شده که آن حضرت به دعاکنندهای توصیه فرمود که دعای خود را به آمین ختم کند.<ref>سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۳؛ فتح الباری، ج۱۱، ص۱۶۸؛ بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۹۴.</ref> در ماجرای مباهله با مسیحیان نجران نیز پیامبر اکرم۹ به حضرت علی۷، حضرت فاطمه۳ و امام حسن و امام حسین۸ سفارش فرمود که در پی دعای او آمین بگویند.<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۳۹؛ الصافی، ج۱، ص۳۴۳؛ بحار الانوار، ج۲۱، ص۲۸۱.</ref> در سیره امام صادق۷آمده که هرگاهاندوهگین میشد، زنان و کودکان را گرد آورده، از آنان میخواست پس از دعای او آمین بگویند.<ref>الکافی، ج۲، ص۴۸۷؛ مکارم الاخلاق، ص۲۷۴؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۰۵.</ref> بر پایه برخی احادیث، پیامبر۹ و امامان: هنگام دعاکردن خود یا دیگران آمین میگفتند.<ref>مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۱۷۶؛ بحار الانوار، ج۴۰، ص۴۵؛ المستدرک، ج۱، ص۵۲۰.</ref> بنابر روایتی، پیامبر۹ روزی بر منبر چند بار آمین گفت و در جواب پرسش اصحاب، آن را در پاسخ به دعای جبرئیل دانست.<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۰۶؛ مستدرک الوسائل، ج۷، ص۴۲۶.</ref> بر پایه حدیثی دیگر، پس از آن که پیامبر اکرم۹ ستمکاران بر رسول خدا۹ و حضرت علی۷ را نفرین کرد، هم پیامبر۹ و هم علی۷ آمین گفتند.<ref>بحار الانوار، ج۴۰، ص۴۵؛ احقاق الحق، ج۵، ص۹۵؛ الانوار البهیه، ص۷۷.</ref> | ||
عموم فقیهان اهل سنت آمین گفتن پس از قرائت سوره حمد را در نماز مستحب شمردهاند.<ref>المجموع، ج۳، ص۳۷۱؛ المغنی، ج۱، ص۵۳۱؛ فتح العزیز، ج۳، ص۳۴۷.</ref> | عموم فقیهان اهل سنت آمین گفتن پس از قرائت سوره حمد را در نماز مستحب شمردهاند.<ref>المجموع، ج۳، ص۳۷۱؛ المغنی، ج۱، ص۵۳۱؛ فتح العزیز، ج۳، ص۳۴۷.</ref> برخی از آنان گفتن آمین پس از تلاوت سوره حمد را خواه در نماز و خواه جز آن، مستحب شمرده و آن را در نماز مستحب مؤکّد دانستهاند.<ref>المغنی، ج۱، ص۵۲۸؛ المجموع، ج۳، ص۳۷۱؛ الاقناع، ج۱، ص۱۲۴.</ref> به نظر بسیاری از فقیهان اهل سنت، این کار بر همه نمازگزاران مستحب است، اعم از زن و مرد، امام و مأموم، در نماز جماعت یا فرادا و نماز مستحب یا واجب.<ref>المجموع، ج۳، ص۳۷۱.</ref> البته مالکیان آمین گفتن در نماز جماعتِ جهری را تنها برای مأموم، مشروط به شنیدن صدای امام، مستحب دانستهاند.<ref>رساله ابن ابی زید، ص۱۰۴؛ المغنی، ج۱، ص۵۲۸.</ref> اندکی از فقیهان اهل سنت، آمین گفتن در نماز جماعت را بر مأموم واجب شمردهاند.<ref>نیل الاوطار، ج۲، ص۲۴۵.</ref> بر اساس دیدگاههای یاد شده، جز حنفیها که آمین را آهسته میگویند<ref>المبسوط، ج۱، ص۳۲.</ref> ، پیروان دیگر مذاهب اهل سنت در نمازهای جهری از جمله نمازهای جماعت صبح، مغرب و عشاء مسجدالحرام و مسجدالنبی، در پی قرائت حمد امام، با صدای بلند و هماهنگ آمین میگویند. | ||
مستند فقیهان اهل سنت برای استحباب این عمل، احادیث متعدد منقول از پیامبر۹ است. از جمله از امام علی۷ روایت کردهاند که از آمین گفتن پیامبر ۹ پس از تلاوت {وَلا الضالین} خبر داده است.<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۷.</ref> | مستند فقیهان اهل سنت برای استحباب این عمل، احادیث متعدد منقول از پیامبر۹ است. از جمله از امام علی۷ روایت کردهاند که از آمین گفتن پیامبر ۹ پس از تلاوت {وَلا الضالین} خبر داده است.<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۷.</ref> نیز ابوهریره نقل کرده که رسول خدا۹ مسلمانان را به آمین گفتن پس از سوره حمد امام جماعت فرمان داده<ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۱۹۰؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۲.</ref> و خود نیز این کار را انجام میداده است.<ref>سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۲؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸.</ref> عایشه<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۷.</ref> و ابن عباس<ref>کنز العمال، ج۷، ص۴۴۷؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۷.</ref> نیز از رسول خدا روایت کردهاند که آمین گفتن مسلمانان را مایه حسادت یهودیان به آنان شمرده است. در سیره پیامبر۹ نیز گفتن آمین با صدای بلند نقل شده است.<ref>سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۲؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸؛ سنن الترمذی، ج۱، ص۱۵۷.</ref> بنا بر حدیثی دیگر، بلال از پیامبر۹ خواست تا در آمین گفتن از او پیشی نگیرد.<ref>مسند احمد، ج۶، ص۲۱۲؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۲۱۳.</ref> از ام حُصَین نقل شده که در صف اول زنان در نماز جماعت، صدای آمین گفتن پیامبر را شنیده است.<ref>المعجم الکبیر، ج۲۰، ص۱۵۸؛ مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref> | ||
در برابر، به نظر مشهور فقیهان امامی، تأمین (گفتن آمین) پس از حمد در نماز اعم از فُرادا و جماعت، برای امام و مأموم حرام است و چنین نمازی بدعت و باطل شمرده میشود.<ref>الانتصار، ص۱۴۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۲؛ ذکری الشیعه، ج۳، ص۳۴۵.</ref> | در برابر، به نظر مشهور فقیهان امامی، تأمین (گفتن آمین) پس از حمد در نماز اعم از فُرادا و جماعت، برای امام و مأموم حرام است و چنین نمازی بدعت و باطل شمرده میشود.<ref>الانتصار، ص۱۴۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۲؛ ذکری الشیعه، ج۳، ص۳۴۵.</ref> برخی این مسئله را اجماعی میان فقیهان امامیه دانستهاند.<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> با استناد به برخی روایات، سخنانی دیگر هم در فقه امامی یافت میشود؛ از جمله حرمت آمین گفتن در نماز، بدون باطل شدن نماز<ref>مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۳، ۳۷۵.</ref> ، کراهت<ref>المعتبر، ج۲، ص۱۸۶؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۶۶.</ref> این کار، و نیز جواز آن که به ابن جنید نسبت داده شده است.<ref>الدروس، ج۱، ص۱۷۴؛ الحبل المتین، ص۲۲۵.</ref> برخی، روایاتی را که بر جواز آمین گفتن دلالت دارد و مستند قائلان به جواز یا کراهت آن است، بر تقیه حمل کردهاند.<ref>الدروس، ج۱، ص۱۷۴؛ مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۴.</ref> | ||
از نظر علمای شیعه<ref>المعتبر، ج۲، ص۱۸۷؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> ، استناد به احادیث مورد استدلال اهل سنت، درست نیست؛ زیرا همه روایات منقول از طریق اهل سنت در این باره بر سه دستهاند: ۱. حدیث منقول از امام علی۷ در این زمینه. ۲. روایات ابوهریره. ۳. روایات دیگر. روایت منسوب به علی۷ از جهات گوناگون پذیرفتنی نیست؛ زیرا اولاً جز در سنن ابن ماجه، در هیچ یک از منابع شیعه و اهل سنت نیامده است. ثانیاً ابن ابیلیلی که در زمره راویان این حدیث است، ضعیف به شمار میرود.<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸.</ref> | از نظر علمای شیعه<ref>المعتبر، ج۲، ص۱۸۷؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> ، استناد به احادیث مورد استدلال اهل سنت، درست نیست؛ زیرا همه روایات منقول از طریق اهل سنت در این باره بر سه دستهاند: ۱. حدیث منقول از امام علی۷ در این زمینه. ۲. روایات ابوهریره. ۳. روایات دیگر. روایت منسوب به علی۷ از جهات گوناگون پذیرفتنی نیست؛ زیرا اولاً جز در سنن ابن ماجه، در هیچ یک از منابع شیعه و اهل سنت نیامده است. ثانیاً ابن ابیلیلی که در زمره راویان این حدیث است، ضعیف به شمار میرود.<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸.</ref> ثالثاً مضمون این روایت با دیدگاه امامان شیعه: تعارض دارد که به احادیث متعدد مستند است. (← ادامه مقاله) | ||
احادیث نقل شده از طریق ابوهریره نیز به جهت ضعف و غیر قابل اعتماد بودن او معتبر نیستند؛ زیرا بسیاری از اصحاب و فقیهان بزرگ او را طعن کردهاند. از جمله بنا بر حدیثی، امام علی۷ او را از دروغگوترین افراد شمرد.<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۴۱؛ شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۴۸.</ref> | احادیث نقل شده از طریق ابوهریره نیز به جهت ضعف و غیر قابل اعتماد بودن او معتبر نیستند؛ زیرا بسیاری از اصحاب و فقیهان بزرگ او را طعن کردهاند. از جمله بنا بر حدیثی، امام علی۷ او را از دروغگوترین افراد شمرد.<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۴۱؛ شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۴۸.</ref> خلیفه دوم نیز او را به سبب مالاندوزی از راه حکمرانی نکوهید و دشمن خدا نامید.<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۴۲؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۶۵؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۲۱.</ref> عایشه او را دروغگو و جاعل حدیث خوانده است.<ref>نک: تأویل مختلف الحدیث، ص۴۱؛ نفحات الازهار، ج۳، ص۲۳۰.</ref> افزون بر این، بسیاری از فقیهان مانند ابوحنیفه احادیث او را مردود شمرده و فتوا دادن بر اساس آنها را نپذیرفتهاند.<ref>شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۸؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref> | ||
روایات منقول از عایشه و ابن عباس نیز از چند جهت اشکال دارند؛ زیرا مضمون آنها چنین است که آمین گفتن در شرایع پیشین از جمله دین یهود نبوده، در حالی که این با مسلمات تاریخی ناسازگار است. نیز سند آنها مناقشهپذیر است؛ زیرا سهیل بن ابیصالح<ref>تهذیب التهذیب، ج۴، ص۲۳۲؛ فیض القدیر، ج۱، ص۵۴۴.</ref> | روایات منقول از عایشه و ابن عباس نیز از چند جهت اشکال دارند؛ زیرا مضمون آنها چنین است که آمین گفتن در شرایع پیشین از جمله دین یهود نبوده، در حالی که این با مسلمات تاریخی ناسازگار است. نیز سند آنها مناقشهپذیر است؛ زیرا سهیل بن ابیصالح<ref>تهذیب التهذیب، ج۴، ص۲۳۲؛ فیض القدیر، ج۱، ص۵۴۴.</ref> در سلسله سند روایت عایشه، طلحة بن عمر<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸؛ فیض القدیر، ج۵، ص۵۶۲.</ref> آمده که تضعیف شده است. هر چند برخی روایت وائل بن حجر را صحیح شمردهاند، شماری از اهل سنت آن را ضعیف دانستهاند.<ref>عون المعبود، ج۳، ص۱۴۴.</ref> حدیث عبدالجبار به نقل از پدرش نیز مقطوع است؛ زیرا وی پس از مرگ پدر زاده شده و حدیث را از او نشنیده است.<ref>سنن الترمذی، ج۳، ص۷؛ عون المعبود، ج۲، ص۲۹۲.</ref> حدیث بلال نیز مناقشه پذیر است؛ هم به سبب مرسل بودن<ref>عمدة القاری، ج۶، ص۴۸؛ عون المعبود، ج۳، ص۱۴۹.</ref> و هم به دلیل وجود عاصم احول در سند آن که برخی محدثان اهل سنت او را ضعیف شمردهاند.<ref>میزان الاعتدال، ج۲، ص۳۵۰.</ref> همچنین در سند روایت ام حصین، اسماعیل بن مکی قرار دارد که او را ضعیف دانستهاند.<ref>مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۱۴؛ تهذیب التهذیب، ج۱، ص۲۸۹.</ref> افزون بر این، بسیاری از احادیث مورد استناد، عاماند و به گفتن آمین در نماز تصریح ندارند.<ref>سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۸؛ فیض القدیر، ج۵، ص۵۶۲.</ref> | ||
از مهمترین ادله نظر مشهور در فقه امامی، روایات منقول از پیامبر۹ است<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ المعتبر، ج۲، ص۱۸۵؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> ؛ از جمله آن که ایشان از ذکر کلام آدمی در نماز نهی کرده است.<ref>صحیح مسلم، ج۲، ص۷۰؛ سنن النسائی، ج۳، ص۱۷؛ مستدرک الوسائل، ج۵، ص۴۲۷.</ref> | از مهمترین ادله نظر مشهور در فقه امامی، روایات منقول از پیامبر۹ است<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ المعتبر، ج۲، ص۱۸۵؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۵.</ref> ؛ از جمله آن که ایشان از ذکر کلام آدمی در نماز نهی کرده است.<ref>صحیح مسلم، ج۲، ص۷۰؛ سنن النسائی، ج۳، ص۱۷؛ مستدرک الوسائل، ج۵، ص۴۲۷.</ref> نیز حدیثی که نماز را شامل سه عنصر تکبیر، تسبیح و قرائت قرآن شمرده است<ref>السنن الکبری، ج۲، ص۳۴۵؛ بحار الانوار، ج۸۲، ص۲۷۹.</ref> ؛ و گفتن آمین مصداق هیچ یک از این سه نیست. افزون بر این، پیامبر۹ خود به مسلمانان فرمان داده تا نماز را همانند آن حضرت بگزارند.<ref>السنن الکبری، ج۲، ص۳۴۵؛ بحار الانوار، ج۸۲، ص۲۷۹.</ref> در حدیث ابوحمید ساعدی که اهل سنت نقل کردهاند و در آن، وی چگونگی نماز پیامبر را در حضور ۱۰ تن از صحابه تشریح کرده، سخنی از آمین گفتن به میان نیامده است.<ref>مسند احمد، ج۵، ص۴۲۴؛ سنن الدارمی، ج۱، ص۳۱۳.</ref> اگر آمین جزء نماز بود، باید در شمار اذکار واجب یا مستحب آن ذکر میشد. به نظر فقیهان شیعه، آمین پس از تلاوت سوره حمد را نمیتوان درخواست اجابت خواستههای نمازگزار هنگام قرائت آن سوره به شمار آورد؛ زیرا وی این جمله را به قصد تلاوت سوره تلاوت میکند، نه به قصد دعا.<ref>الانتصار، ص۱۴۵.</ref> احتیاط هم اقتضا دارد آمین که احتمالاً قطعکننده نماز است، بر زبان جاری نشود.<ref>الانتصار، ص۱۴۴؛ جامع الخلاف و الوفاق، ص۷۲.</ref> | ||
سخنان و سیره امامان شیعه: نیز مستند دیگر فقیهان امامی در این زمینه است. از جمله در حدیثی از امام صادق۷ آمده که پیامبر اکرم۹ از گفتن آمین نهی فرموده است.<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۶۰؛ بحار الانوار، ج۸۲، ص۴۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۵، ص۱۱۲.</ref> | سخنان و سیره امامان شیعه: نیز مستند دیگر فقیهان امامی در این زمینه است. از جمله در حدیثی از امام صادق۷ آمده که پیامبر اکرم۹ از گفتن آمین نهی فرموده است.<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۶۰؛ بحار الانوار، ج۸۲، ص۴۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۵، ص۱۱۲.</ref> بنا بر روایتی دیگر، آن حضرت ضمن نهی از گفتن آمین، نمازگزاران را به گفتن {اَلحمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ} پس از حمد سفارش کرد.<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج۲، ص۷۱؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۶۷.</ref> در حدیثی دیگر، گفتن آمین از کارهای مسیحیان شمرده شده است.<ref>تهذیب الاحکام، ج۲، ص۷۱؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۶۷.</ref> افزون بر این، در روایات گزارشگر چگونگی نماز گزاردن امامان:، گفتن «آمین» به عنوان ذکر واجب یا مستحب مطرح نشده است؛ مانند روایت زراره از امام باقر۷<ref>الکافی، ج۳، ص۳۳۴؛ تهذیب الاحکام، ج۲، ص۸۳.</ref> و روایت معاویة بن عمار از امام صادق۷.<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۰۰.</ref> | ||
برخی از فقیهان یکی از مستندات حرمت آمین در نماز را اجماع فقیهان شیعه دانستهاند<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ روض الجنان، ص۲۶۷.</ref> ؛ ولی استناد به اجماع، مناقشهپذیر است؛ زیرا در میان فقیهان امامی، برخی مخالف نظر مشهور را پذیرفتهاند و نیز ممکن است این اجماع به احادیث منقول درباره نهی از گفتن آمین مستند باشد و از این رو مستقلاً کاشف از رأی معصوم نیست.<ref>نک: مجمع الفائده، ج۲، ص۲۳۴؛ مستمسک العروه، ج۶، ص۵۹۱.</ref> | برخی از فقیهان یکی از مستندات حرمت آمین در نماز را اجماع فقیهان شیعه دانستهاند<ref>الخلاف، ج۱، ص۳۳۴؛ روض الجنان، ص۲۶۷.</ref> ؛ ولی استناد به اجماع، مناقشهپذیر است؛ زیرا در میان فقیهان امامی، برخی مخالف نظر مشهور را پذیرفتهاند و نیز ممکن است این اجماع به احادیث منقول درباره نهی از گفتن آمین مستند باشد و از این رو مستقلاً کاشف از رأی معصوم نیست.<ref>نک: مجمع الفائده، ج۲، ص۲۳۴؛ مستمسک العروه، ج۶، ص۵۹۱.</ref> | ||
آرای فقیهان در جواز گفتن آمین در دیگر مواضع نماز مختلف است. بیشتر فقیهان اهل سنت گفتن آمین را جز در نماز صبح، تنها پس از قرائت سوره حمد جایز میدانند و برآنند که در صورت فراموشی نمازگزار و گذشتن از محل، گفتن آن جایز نیست.<ref>المغنی، ج۱، ص۵۳۰؛ کشاف القناع، ج۱، ص۴۰۷؛ المجموع، ج۳، ص۳۷۳.</ref> | آرای فقیهان در جواز گفتن آمین در دیگر مواضع نماز مختلف است. بیشتر فقیهان اهل سنت گفتن آمین را جز در نماز صبح، تنها پس از قرائت سوره حمد جایز میدانند و برآنند که در صورت فراموشی نمازگزار و گذشتن از محل، گفتن آن جایز نیست.<ref>المغنی، ج۱، ص۵۳۰؛ کشاف القناع، ج۱، ص۴۰۷؛ المجموع، ج۳، ص۳۷۳.</ref> برخی دیگر در صورت فراموشی، گفتن آمین را تا قبل از رفتن به رکوع جایز شمردهاند.<ref>روضة الطالبین، ج۱، ص۳۵۲.</ref> برخی از فقیهان اهل سنت نیز در قنوت نماز صبح، آمین گفتن مأموم را واجب شمرده و شماری دیگر او را میان خواندن قنوت یا آمین گفتن در پاسخ به دعای امام مخیر دانستهاند.<ref>المجموع، ج۳، ص۵۰۱.</ref> مستند استحباب آمین در قنوت، روایتی از ابن عباس است که پیامبر۹ در یک ماه در همه نمازها قنوت خواند و مأمومان آمین گفتند.<ref>المجموع، ج۳، ص۵۰۲.</ref> بیشتر فقیهان امامی گفتن آمین را به طور مطلق، خواه پس از خواندن حمد و خواه در مواضع دیگر نماز، جایز ندانستهاند.<ref>جامع المقاصد، ج۲، ص۲۴۸؛ مسالک الافهام، ج۱، ص۲۱۰.</ref> مهمترین مستند این دیدگاه آن است که آمین سخن آدمیان است نه ذکر نماز؛ و از اینرو، گفتن آن در هیچ جای نماز جایز نیست.<ref>غنائم الایام، ج۲، ص۵۰۸؛ مستمسک العروه، ج۶، ص۵۹۲.</ref> دیدگاه دیگر آن است که آمین گفتن تنها پس از قرائت حمد جایز نیست<ref>مستند الشیعه، ج۵، ص۱۹۰؛ جواهر الکلام، ج۱۰، ص۳.</ref> ؛ زیرا احادیث مورد استناد تنها گفتن آن را پس از حمد ممنوع کردهاند.<ref>مصباح الفقیه، ج۲، ص۳۱۳.</ref> | ||
به نظر فقیهان امامی، گفتن آمین در حال تقیه جایز<ref>تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۳؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۶.</ref> | به نظر فقیهان امامی، گفتن آمین در حال تقیه جایز<ref>تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۳؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۴۶۶.</ref> و حتی واجب<ref>مجمع الفائده، ج۲، ص۲۳۷؛ جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۰-۱۱.</ref> است. مستند این حکم، ادله عام جواز یا وجوب تقیه است که شامل آمین گفتن در نماز هم میشود.<ref>جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۰-۱۱.</ref> با وجود این، اگر کسی آمین گفتن را در حالت تقیه ترک کند، هر چند مرتکب گناه شده، نمازش صحیح است<ref>غنائم الایام، ج۲، ص۴۵۳.</ref> ؛ زیرا آمین گفتن حتی نزد اهل سنت از اجزای نماز به شمار نمیرود و واجب نیست.<ref>جواهر الکلام، ج۱۰، ص۱۱.</ref> برخی نماز را در این حال، از آن رو صحیح دانستهاند که نماز طبق وظیفه واقعی به جا آورده شده است.<ref>التنقیح، ج۴، ص۳۲۴، «کتاب الطهاره».</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش