۵٬۱۲۵
ویرایش
جز (removed Category:مکانهای تاریخی بغداد using HotCat) |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
===نقل شیخ طوسی=== | ===نقل شیخ طوسی=== | ||
شیخ طوسی به نقل از [[شیخ مفید]]، داستان متفاوتی از این داستان را با تفصیل و جزئیات بیشتر، از [[امام محمد باقر(ع)]] نقل کرده که متن کامل آن، چنین است: <ref>ترجمه امالی طوسی، ج1، ص431 و 433 (مجلس 7، حدیث 340/ 42. </ref> | شیخ طوسی به نقل از [[شیخ مفید]]، داستان متفاوتی از این داستان را با تفصیل و جزئیات بیشتر، از [[امام محمد باقر(ع)]] نقل کرده که متن کامل آن، چنین است:<ref>ترجمه امالی طوسی، ج1، ص431 و 433 (مجلس 7، حدیث 340/ 42. </ref> | ||
هنگامی که امیرمؤمنان(ع) از جنگ با خوارج باز میگشت، به «زوراء» رسید و به مردم فرمود: «اینجا زوراء است. پس حرکت کنید و از آن دور شوید. همانا «خسف» و فرو رفتن در آن، از فرو رفتن میخ در الَک، تندتر است». پس هنگامی که به منطقهای از زمین آنجا رسید، پرسید: «این چه زمینی است؟» گفتند: «بحرا». حضرت فرمود: «زمینی شورهزار است. از آن دور شوید و به سمت راست، حرکت کنید». هنگامی که به «یمنة السواد» رسید، راهبی را در صومعهای مشاهده کرد و از وی پرسید: «ای راهب! آیا در اینجا فرود آییم؟» راهب گفت: «با سپاهیانت در این زمین فرو میا». امام پرسید: «چرا؟» راهب گفت: «ما در کتابمان خواندهایم که جز وصی پیامبر که به همراه سپاهیانش در راه خدا میجنگد، در این منطقه فرو نمیآید». امیرمؤمنان به او فرمود: «من سرور اوصیایم». راهب گفت: «پس تو همان کممویترین مرد [[قریش]] و جانشین [[محمد(ص)]] هستی!». امیرمؤمنان به او فرمود: «من همانم». | هنگامی که امیرمؤمنان(ع) از جنگ با خوارج باز میگشت، به «زوراء» رسید و به مردم فرمود: «اینجا زوراء است. پس حرکت کنید و از آن دور شوید. همانا «خسف» و فرو رفتن در آن، از فرو رفتن میخ در الَک، تندتر است». پس هنگامی که به منطقهای از زمین آنجا رسید، پرسید: «این چه زمینی است؟» گفتند: «بحرا». حضرت فرمود: «زمینی شورهزار است. از آن دور شوید و به سمت راست، حرکت کنید». هنگامی که به «یمنة السواد» رسید، راهبی را در صومعهای مشاهده کرد و از وی پرسید: «ای راهب! آیا در اینجا فرود آییم؟» راهب گفت: «با سپاهیانت در این زمین فرو میا». امام پرسید: «چرا؟» راهب گفت: «ما در کتابمان خواندهایم که جز وصی پیامبر که به همراه سپاهیانش در راه خدا میجنگد، در این منطقه فرو نمیآید». امیرمؤمنان به او فرمود: «من سرور اوصیایم». راهب گفت: «پس تو همان کممویترین مرد [[قریش]] و جانشین [[محمد(ص)]] هستی!». امیرمؤمنان به او فرمود: «من همانم». | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
ابنشهرآشوب در ادامه، روایتی را به نقل از «زاذان»، از امیرمؤمنان(ع) نقل کرده است که در واقع، دنباله روایت قبلی است؛ چنانکه در آن، آمده است: | ابنشهرآشوب در ادامه، روایتی را به نقل از «زاذان»، از امیرمؤمنان(ع) نقل کرده است که در واقع، دنباله روایت قبلی است؛ چنانکه در آن، آمده است: | ||
امام(ع) از «حبّاب» پرسید: <ref>همان، ص299.</ref> «از کجا آب مینوشی؟» گفت: «از دجله». امام پرسید: «چرا چشمهای حفر نمیکنی تا از آن آب بیاشامی؟» راهب گفت: «حفر کردم. اما آب آن، شور بود». امام فرمود: «اکنون چشمه دیگری حفر کن». پس راهب چشمهای حفر کرد و آب زلالی از آن، خارج شد. امام فرمود: «ای حباب! از این پس، آب آشامیدنی تو از اینجا خواهد بود». | امام(ع) از «حبّاب» پرسید:<ref>همان، ص299.</ref> «از کجا آب مینوشی؟» گفت: «از دجله». امام پرسید: «چرا چشمهای حفر نمیکنی تا از آن آب بیاشامی؟» راهب گفت: «حفر کردم. اما آب آن، شور بود». امام فرمود: «اکنون چشمه دیگری حفر کن». پس راهب چشمهای حفر کرد و آب زلالی از آن، خارج شد. امام فرمود: «ای حباب! از این پس، آب آشامیدنی تو از اینجا خواهد بود». | ||
همچنین در برخی از منابع شیعه، تنها به نماز خواندن امام علی(ع) در براثا، در بازگشت از جنگ نهروان، بدون اشاره به داستان اسلامآوردن راهب یا آشکار کردن چشمه و سایر وقایع آن، اشاره شده است.<ref>الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین، شاذان بن جبرئیل القمی، ص170؛ الفضائل، شاذان بن جبرئیل القمی، ص68؛ عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب، ص1؛ العقد النضید والدر الفرید، محمد بن حسن القمی، ص18.</ref> | همچنین در برخی از منابع شیعه، تنها به نماز خواندن امام علی(ع) در براثا، در بازگشت از جنگ نهروان، بدون اشاره به داستان اسلامآوردن راهب یا آشکار کردن چشمه و سایر وقایع آن، اشاره شده است.<ref>الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین، شاذان بن جبرئیل القمی، ص170؛ الفضائل، شاذان بن جبرئیل القمی، ص68؛ عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب، ص1؛ العقد النضید والدر الفرید، محمد بن حسن القمی، ص18.</ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
سپس در سال 328 ه. ق- 940 م، به دنبال درخواست شیعیان، «بَجکَم ماکانی»، وزیر الراضی خلیفه عباسی، دستور بازسازی و توسعه مسجد را صادر کرد. بسیاری از زمینهای اطراف مسجد، از جمله گورستان نزدیک آن، خریداری شد و با فتوای فقها، قبرهای بسیاری نبش، و بقایای اجساد در جایی دیگر، دفن گردید. در ساختمان مسجد، گچ و آجر به کار رفت و سقف آن از چوب ساجِ منقوش ساخته شد و بر کتیبه مسجد نام الراضی حک گردید و مردم بار دیگر برای نماز و تبرک بدانجا روی آوردند.<ref>تاریخ بغداد، ج1، ص429؛ همچنین ر. ک: المنتظم، ج13، ص247.</ref> | سپس در سال 328 ه. ق- 940 م، به دنبال درخواست شیعیان، «بَجکَم ماکانی»، وزیر الراضی خلیفه عباسی، دستور بازسازی و توسعه مسجد را صادر کرد. بسیاری از زمینهای اطراف مسجد، از جمله گورستان نزدیک آن، خریداری شد و با فتوای فقها، قبرهای بسیاری نبش، و بقایای اجساد در جایی دیگر، دفن گردید. در ساختمان مسجد، گچ و آجر به کار رفت و سقف آن از چوب ساجِ منقوش ساخته شد و بر کتیبه مسجد نام الراضی حک گردید و مردم بار دیگر برای نماز و تبرک بدانجا روی آوردند.<ref>تاریخ بغداد، ج1، ص429؛ همچنین ر. ک: المنتظم، ج13، ص247.</ref> | ||
به گفته منابع تاریخی، بازسازی مسجد در سال 329 ه. ق، به پایان رسید<ref>تجارب الامم، ابن مسکویه، ج6، ص38؛ تکملة تاریخ الطبری، محمد بن عبدالملک الهمدانی، ج1، ص120.</ref> و با تعیین احمد بن فضل هاشمی، امام جماعت رصافه، به عنوان امام براثا از جانب خلیفه، نخستین نماز جمعه در هجدهم همین ماه، با حضور انبوه بغدادیان و صاحب شرطه، به صورت رسمی اقامه شد. سپس بعدها به دستور متقی عباسی، منبری از دوره [[هارون الرشید]] که در انبار جامع منصور، نگهداری میشد، در قبلهگاه مسجد نصب شد. بر کتیبه این منبر، عبارتی به شرح زیر وجود داشت: «ممّا امر به الرشید سنة اثنتین وتسعین ومائة علی ید الفضل بن الربیع»؛ «این منبر در سال 192 ه. ق، به دستور هارون الرشید و به دست فضل بن ربیع، ساخته شد». <ref>تاریخ بغداد، ج1، ص429 و 430؛ همچنین ر. ک: الاوراق، قسم اخبار الراضی بالله والمتقی لله، محمد بن یحیی (ابوبکر الصولی)، ج2، ص192.</ref> | به گفته منابع تاریخی، بازسازی مسجد در سال 329 ه. ق، به پایان رسید<ref>تجارب الامم، ابن مسکویه، ج6، ص38؛ تکملة تاریخ الطبری، محمد بن عبدالملک الهمدانی، ج1، ص120.</ref> و با تعیین احمد بن فضل هاشمی، امام جماعت رصافه، به عنوان امام براثا از جانب خلیفه، نخستین نماز جمعه در هجدهم همین ماه، با حضور انبوه بغدادیان و صاحب شرطه، به صورت رسمی اقامه شد. سپس بعدها به دستور متقی عباسی، منبری از دوره [[هارون الرشید]] که در انبار جامع منصور، نگهداری میشد، در قبلهگاه مسجد نصب شد. بر کتیبه این منبر، عبارتی به شرح زیر وجود داشت: «ممّا امر به الرشید سنة اثنتین وتسعین ومائة علی ید الفضل بن الربیع»؛ «این منبر در سال 192 ه. ق، به دستور هارون الرشید و به دست فضل بن ربیع، ساخته شد».<ref>تاریخ بغداد، ج1، ص429 و 430؛ همچنین ر. ک: الاوراق، قسم اخبار الراضی بالله والمتقی لله، محمد بن یحیی (ابوبکر الصولی)، ج2، ص192.</ref> | ||
==تلاش حنبلیان بر تخریب مسجد== | ==تلاش حنبلیان بر تخریب مسجد== | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
پس از درگذشت بجکم، حنبلیان بغداد که تعصب زیادی علیه شیعه داشتند، تلاش کردند بار دیگر مسجد براثا را ویران کنند. اما به دستور متقی، تعدادی از حنبلیان دستگیر شدند و مورد تنبیه و شکنجه قرار گرفتند. ابنجعفر خیاط نیز دستور داد تا مسجد براثا، حفظ شود و هرکس را که تلاش کرده بود تا مسجد را خراب کند، گردن بزنند.<ref>الاوراق، قسم اخبار الراضی بالله والمتقی لله، ج2، ص198.</ref> | پس از درگذشت بجکم، حنبلیان بغداد که تعصب زیادی علیه شیعه داشتند، تلاش کردند بار دیگر مسجد براثا را ویران کنند. اما به دستور متقی، تعدادی از حنبلیان دستگیر شدند و مورد تنبیه و شکنجه قرار گرفتند. ابنجعفر خیاط نیز دستور داد تا مسجد براثا، حفظ شود و هرکس را که تلاش کرده بود تا مسجد را خراب کند، گردن بزنند.<ref>الاوراق، قسم اخبار الراضی بالله والمتقی لله، ج2، ص198.</ref> | ||
همانگونه که از نوشته مورخان و سایر منابع برمیآید، مسجد براثا در دو قرن چهارم و پنجم هجری، محل اجتماع و گردهمایی شیعیان بوده ([[خطیب بغدادی]] درباره مسجد براثا نوشته است: «وکانت الرافضة تجتمع هناک». <ref>ر. ک: تاریخ بغداد، ج8، ص17.</ref>) و برای آنان، اهمیت ویژهای داشته است. | همانگونه که از نوشته مورخان و سایر منابع برمیآید، مسجد براثا در دو قرن چهارم و پنجم هجری، محل اجتماع و گردهمایی شیعیان بوده ([[خطیب بغدادی]] درباره مسجد براثا نوشته است: «وکانت الرافضة تجتمع هناک».<ref>ر. ک: تاریخ بغداد، ج8، ص17.</ref>) و برای آنان، اهمیت ویژهای داشته است. | ||
==مرکز تدریس== | ==مرکز تدریس== | ||
در منابع، گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه بسیاری از علما و محدثان شیعه، در این مسجد، به تدریس و نقل حدیث میپرداختند، برای مثال، [[ابنعقده]]، محدث بزرگ زیدیمذهب، در این مسجد، به روایت حدیث میپرداخت (<ref>الاوراق، قسم اخبار الراضی بالله والمتقی لله، ج2، ص225.</ref> شیخ طوسی حدیثی از ابوعمرو بن مهدی، نقل کرده است که آن را ابنعقده در روز جمعه، هشت روز پیش از پایان [[ماه جمادیالاولی]] سال 330 ه. ق، بعد از نماز جمعه در مسجد براثا نقل کرده است. <ref>ر. ک: امالی شیخ طوسی، ص169.</ref>) و به گفته برخی از مورخان اهل سنت، احادیثی در نکوهش برخی از صحابه [[پیامبر(ص)]] نقل میکرد.<ref>المنتظم، ابن جوزی، ج14، ص37.</ref> | در منابع، گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه بسیاری از علما و محدثان شیعه، در این مسجد، به تدریس و نقل حدیث میپرداختند، برای مثال، [[ابنعقده]]، محدث بزرگ زیدیمذهب، در این مسجد، به روایت حدیث میپرداخت (<ref>الاوراق، قسم اخبار الراضی بالله والمتقی لله، ج2، ص225.</ref> شیخ طوسی حدیثی از ابوعمرو بن مهدی، نقل کرده است که آن را ابنعقده در روز جمعه، هشت روز پیش از پایان [[ماه جمادیالاولی]] سال 330 ه. ق، بعد از نماز جمعه در مسجد براثا نقل کرده است.<ref>ر. ک: امالی شیخ طوسی، ص169.</ref>) و به گفته برخی از مورخان اهل سنت، احادیثی در نکوهش برخی از صحابه [[پیامبر(ص)]] نقل میکرد.<ref>المنتظم، ابن جوزی، ج14، ص37.</ref> | ||
خطیب بغدادی نیز در ذیل زندگینامه [[ابنقادسی]] (متوفای 447 ه. ق)، نوشته است که او ابتدا در مسجد جامع المنصور در بغداد، به نقل حدیث میپرداخت. اما بعد به مسجد براثا رفت و علت آن را چنین بیان کرد که در مسجد المنصور، ناصبیان به او اجازه نمیدادند که احادیث فضایل [[اهلبیت]] را روایت کند.<ref>تاریخ بغداد، ج8، ص531.</ref> همچنین شیخ مفید در سال 352 ه. ق، در مسجد براثا، حدیثی را از ابوعلی احمد بن محمد صولی، شنیده است.<ref>الامالی، الشیخ المفید، ص165.</ref> | خطیب بغدادی نیز در ذیل زندگینامه [[ابنقادسی]] (متوفای 447 ه. ق)، نوشته است که او ابتدا در مسجد جامع المنصور در بغداد، به نقل حدیث میپرداخت. اما بعد به مسجد براثا رفت و علت آن را چنین بیان کرد که در مسجد المنصور، ناصبیان به او اجازه نمیدادند که احادیث فضایل [[اهلبیت]] را روایت کند.<ref>تاریخ بغداد، ج8، ص531.</ref> همچنین شیخ مفید در سال 352 ه. ق، در مسجد براثا، حدیثی را از ابوعلی احمد بن محمد صولی، شنیده است.<ref>الامالی، الشیخ المفید، ص165.</ref> |
ویرایش