انتفاضه شعبانیه: تفاوت میان نسخهها
←آیتالله خویی
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
===آیتالله خویی=== | ===آیتالله خویی=== | ||
سید ابوالقاسم | [[سید ابوالقاسم خویی]]، در جریان انتفاضه، فتوایی در حمایت از اماکن مقدسه به هنگام تیراندازی سربازان [[عراق|عراقی]] در [[آستان مقدس امام علی(ع)|حرم امام علی(ع)]] صادر کرد و نامه سرزنشآمیزی برای بوش پدر، رییسجمهور وقت [[آمریکا]] فرستاد. برخی، اقدامات وی را نشان دادن قدرت سیاسی مرجعیت پس از سالها خاموشی آن دانستهاند.<ref>الطائفیه والسیاسة فی العالم العربی، ص۴۴٠.</ref> او در بیانیهای که در روز ششم انتفاضه، ۲۰ شعبان ۱۴۱۱ق. صادر شد، یک هیأت هشت نفره از عالمان [[نجف]] را برای مدیریت انقلاب تعیین کرد.<ref>کیهان، ۶ فروردین ١٣٧٠، شماره١۴١۴٩.</ref> در این بیانیه، کشور عراق در مرحلهای سخت و نیازمند حفظ سازمان، برقراری امنیت و نظارت بر امور عمومی و مذهبی دانسته شده است. از همین رو، گروهی تعیین شده، که به نمایندگی از سید ابوالقاسم خویی به این وظیفه عمل کند؛{{یادداشت|برگردان فارسی متن بیانیه: «بسم الله الرحمن الرحیم | ||
الحمد لله رب العالمین و به نستعین وصلّی الله علی محمد وآله الطاهرین. | الحمد لله رب العالمین و به نستعین وصلّی الله علی محمد وآله الطاهرین. | ||
اما بعد، در این روزها کشور مرحله سختی را میگذراند و بیش از پیش نیازمند حفظ سازمان و برقرار امنیت و نظارت بر امور عامه و امور مذهبی و اجتماعی میباشد، تا مباد مصالح عمومی از مدیریت صحیح خارج شده و موجبات ضایع شدن مصالح واموال عمومی را فراهم آورد. از همین رو به نظر ما مصلحت عمومی جامعه امروز اقتضا میکند یک کمیته عالی برای نظارت بر اداره تمام امور که نظر آن، نظر ما میباشد و هر آنچه صادر کند، از جانب ما باشد، گماشته شود. به همین منظور نخبگانی از علما که نامهایشان در ذیل خواهد آمد، از کسانی که به کفایت و حسن تدبیرشان اعتماد داریم را به عنوان اعضای این کمیته معرفی مینماییم. فرزندان مؤمنمان باید دنبالهرو ایشان باشند و از دستورات ایشان پیروی کنند و به ارشاداتشان گوش فرادهند و در به انجام رسیدن این مهم یاریگرشان باشند. از خدای متعال میخواهیم تا ایشان را در انجام خدمات عمومی، آنگونه که خدای متعال و رسول گرامیش خشنود شوند، یاری رساند. | اما بعد، در این روزها کشور مرحله سختی را میگذراند و بیش از پیش نیازمند حفظ سازمان و برقرار امنیت و نظارت بر امور عامه و امور مذهبی و اجتماعی میباشد، تا مباد مصالح عمومی از مدیریت صحیح خارج شده و موجبات ضایع شدن مصالح واموال عمومی را فراهم آورد. از همین رو به نظر ما مصلحت عمومی جامعه امروز اقتضا میکند یک کمیته عالی برای نظارت بر اداره تمام امور که نظر آن، نظر ما میباشد و هر آنچه صادر کند، از جانب ما باشد، گماشته شود. به همین منظور نخبگانی از علما که نامهایشان در ذیل خواهد آمد، از کسانی که به کفایت و حسن تدبیرشان اعتماد داریم را به عنوان اعضای این کمیته معرفی مینماییم. فرزندان مؤمنمان باید دنبالهرو ایشان باشند و از دستورات ایشان پیروی کنند و به ارشاداتشان گوش فرادهند و در به انجام رسیدن این مهم یاریگرشان باشند. از خدای متعال میخواهیم تا ایشان را در انجام خدمات عمومی، آنگونه که خدای متعال و رسول گرامیش خشنود شوند، یاری رساند. | ||
الله ولی التوفیق وهو حسبنا و نعم الوکیل، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته...»}} نام آنها عبارتند از: سید محییالدین غریفی، سید محمدرضا موسوی خلخالی، سید جعفر بحرالعلوم، سید عزالدین بحرالعلوم، سید محمدرضا خرسان، سید محمد سبزواری، محمدرضا شبیب ساعدی، سید محمدتقی خوئی. پس از یک روز، نام سید محمدصالح و سید عبدالرسول خرسان به این فهرست افزوده شد.<ref>[http://www.alkhoei.net/ar/Document/34/%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82 المواقف السیاسیة، العراق،] پایگاه مؤسسة الخوئی الإسلامیة.</ref> برخی این بیانیه را ملایمتر از بیانیه آیتالله سید عبدالاعلی سبزواری و | الله ولی التوفیق وهو حسبنا و نعم الوکیل، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته...»}} نام آنها عبارتند از: سید محییالدین غریفی، سید محمدرضا موسوی خلخالی، سید جعفر بحرالعلوم، سید عزالدین بحرالعلوم، سید محمدرضا خرسان، سید محمد سبزواری، محمدرضا شبیب ساعدی، سید محمدتقی خوئی. پس از یک روز، نام سید محمدصالح و سید عبدالرسول خرسان به این فهرست افزوده شد.<ref>[http://www.alkhoei.net/ar/Document/34/%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82 المواقف السیاسیة، العراق،] پایگاه مؤسسة الخوئی الإسلامیة.</ref> برخی این بیانیه را ملایمتر از بیانیه آیتالله [[سید عبدالاعلی سبزواری]] و بیشتر، تاکید بر حفظ نظم اجتماعی و محافظت از اموال عمومی دانسته، ولی اقبال عمومی را به سوی آیتالله خویی، بیشتر از دیگر مراجع دانستهاند.<ref name=":2" /> | ||
آیتالله خویی، خرید و فروش اموال به غنیمت گرفته شده از کویت را حرام اعلام کرد.<ref>پایگاه سید محمدحسین فضل الله.</ref> اهمیت این فتوا را از این جهت دانستهاند که یکی از برنامههای مهم صدام و خانوادهاش در کویت، دزدیدن برنامهریزی شده اموال کویتیها و فروش آنها در عراق بود. نیروهای صدام، بهویژه پس از چراغ سبز آمریکا از ٢۶ اسفند ١٣۶٩ش | آیتالله خویی، خرید و فروش اموال به غنیمت گرفته شده از [[کویت]] را حرام اعلام کرد.<ref>پایگاه سید محمدحسین فضل الله.</ref> اهمیت این فتوا را از این جهت دانستهاند که یکی از برنامههای مهم صدام و خانوادهاش در کویت، دزدیدن برنامهریزی شده اموال کویتیها و فروش آنها در عراق بود. نیروهای صدام، بهویژه پس از چراغ سبز آمریکا از ۱ رمضان ۱۴۱۱ق. (٢۶ اسفند ١٣۶٩ش/۱۷ مارس ۱۹۹۱م) به مدت ۴ روز دو شهر [[کربلا]] و [[نجف]] را مورد حمله شدید توپخانهای قرار دادند و در روز ۳ رمضان (٢٩ اسفند/۲۰ مارس)، با انتقال نیرو به وسیله بالگرد به نجف، وارد این شهر شده و پس از درگیری با مقاومان، آیتالله خوئی و تنی چند از اعضای خانوادهاش، از جمله یک زن وکودک را ربودند. پس از آن از تلوزیون دولتی عراق، برنامه ملاقات آیتالله خویی با صدام پخش شد، با این محتوا که آیتالله خویی با صدام موافقت کرده است. برخی این برنامه را نمایشی تلویزیونی، تحریف سخنان آیتالله خوئی و صحنهسازی دانستهاند.<ref>پایگاه مجلس خبرگان رهبری.</ref> جواد خویی، نوه آیتالله خویی در روز دستگیری، در خانه پدرش محمدتقی خویی، جایی که به محل استقرار آیتالله خویی تبدیل شده بود، حضور داشت. به گفته وی، معترضان به آیتالله خوئی توصیه کردند با نزدیک شدن نیروهای بعثی، به سوی [[ايران|ایران]] روانه شود، ولی او مخالفت کرده و حاضر نشده شهر [[نجف]] را بیدفاع و تنها بگذارد. او به معترضان توصیه کرده بود سرنوشتشان را با وی گره نزده، از شهر خارج شوند. سرانجام تنها چند نفر با آیتالله خویی ماندند.{{یادداشت|آن افراد عبارتند از: سید محمدتقی خوئی، سید إبراهیم خوئی، سید محمود میلانی، سید محمدرضا خلخالی، سید عزالدین بحرالعلوم، سید جعفر بحرالعلوم، سید جواد بحرالعلوم و سه جوانی که خود را وقف خدمت به آیتالله کرده بودند.}} پس از سه روز ماندن در خانه، در ۳ رمضان ۱۴۱۱ق. نیروهای نظام بعث وارد خانه شده، آیتالله خویی و همراهان او را دستگیر کردند.<ref>کیهان، ١۵ فروردین١٣٧٠، شماره١۴١۵۵.</ref> | ||
===آیتالله سبزواری و صدر=== | ===آیتالله سبزواری و صدر=== | ||
در این میان، جز آیتالله خویی، عالمان و فقیهان دیگری نیز رهبری این حرکت مردمی را به دست گرفتند. مقتدی صدر در مصاحبهای، آیتاللّه سید عبدالاعلی سبزواری و پدرش، سید محمد صدر را از پیشقدمان رهبری انتفاضه و فتوای جهاد دانسته است.<ref name=":3" /> سید محمد صدر، در بیانیهای مردم را به یاری انقلاب اسلامی عراق دعوت کرد. وی پیش از این چنان شهرتی نداشته، با صدور این بیانیه، در میان مردم شناخته شد. برخی بیانیه آیتالله سبزواری را برخلاف بیانیه آیتالله خویی، بسیار حماسی دانستهاند.<ref name=":2" /> | در این میان، جز آیتالله خویی، عالمان و فقیهان دیگری نیز رهبری این حرکت مردمی را به دست گرفتند. مقتدی صدر در مصاحبهای، آیتاللّه [[سید عبدالاعلی سبزواری]] و پدرش، [[سید محمد صدر]] را از پیشقدمان رهبری انتفاضه و فتوای جهاد دانسته است.<ref name=":3" /> سید محمد صدر، در بیانیهای مردم را به یاری انقلاب اسلامی عراق دعوت کرد. وی پیش از این چنان شهرتی نداشته، با صدور این بیانیه، در میان مردم شناخته شد. برخی بیانیه آیتالله سبزواری را برخلاف بیانیه آیتالله خویی، بسیار حماسی دانستهاند.<ref name=":2" /> | ||
==ویرانی و هتک مزارها== | ==ویرانی و هتک مزارها== | ||
در اثنای انتفاضه، حرمهای [[آستان مقدس امام حسین(ع)|امام حسین(ع)]] و [[آستان مقدس امام علی(ع)|امام علی(ع)]] توسط نظام بعث گلولهباران شد.<ref name=":4">نقش نجف اشرف در تمدن بشری، ج۲،ص۳۶۹.</ref> | در اثنای انتفاضه، حرمهای [[آستان مقدس امام حسین(ع)|امام حسین(ع)]] و [[آستان مقدس امام علی(ع)|امام علی(ع)]] توسط نظام بعث گلولهباران شد.<ref name=":4">نقش نجف اشرف در تمدن بشری، ج۲،ص۳۶۹.</ref> در نامه [[صدام]] خطاب به فرماندهان عملیات سرکوب انتفاضه، که بعدها به دست آمد، [[کربلا]] رأس فتنه خوانده شده و اگر شکست انتفاضه، منوط به انهدام کربلا شود، دستور به ویران کردن شهر، حتی ویران کردن ضریح امام حسین(ع) داده شده است.<ref name=":5">انتفاضه شعبانیه در کربلا، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۱۷۸-۲۰۲۰؛ با استفاده از کتابهای: انتفاضه شعبانیه، نوشته صفاءالدین تبرّائیان؛ الانتفاضة الشعبانیة فی کربلا، نوشته سید سلمان هادی طعمه؛ لازم به ذکر است استاد آل طعمه دست نوشت اثر خود را به تحریریه فصلنامه فرهنگ زیارت سپرد و در این نوشتار، منتخبی از این اثر به فارسی برگردان شد.</ref> | ||
در جریان حمله ارتش صدام به کربلا، توپخانهها، حرمهای [[آستان مقدس امام حسین(ع)|امام حسین(ع)]] و [[آستان مقدس حضرت عباس(ع)|حضرت عباس(ع)]] را هدف قرار دادند. گنبدهای این دو حرم آسیب دید و بر درها و دیوارهای صحن، خسارتهای جدی وارد شد. سردر باب القبله حرم امام حسین(ع) تخریب شده و در آن از جدا کنده شد. تکههای طلا و نقره در و دیوار حرم که بر اثر برخورد گلوله خمپاره و مسلسل از جا کنده شده و پراکنده روی زمین ریخته، نصیب فرماندهان بعثی شد. همه این موارد، درباره حرم حضرت عباس(ع) تکرار شده، شبکه ضریح او، مورد هتک قرار گرفت. نیروهای بعثی و گارد ریاست جمهوری به نامهای [[اهل بیت|معصومان(ع)]] که در جاهای گوناگون حرم نقش بسته، شلیک میکردند. آنها مردم را در کنار ضریح امام حسین(ع) به رگبار بستند. | |||
بر پایه گزارشها، حسین کامل، داماد صدام وارد حرم امام حسین(ع) شد،{{یادداشت|حسین کامل، داماد صدام و از اندک افرادی بود که اجازه داشت مسلح به ملاقات صدام برود.}} در برابر بارگاه او ایستاده و فریاد کشید: «من حسینم و تو نیز حسینی! به زودی مشخص خواهد شد چه کسی غالب و چه کسی مغلوب است!» سپس به یکی از افسرانش که از اهالی موصل است، دستور داد تا گلوله توپی به سمت ضریح امام حسین(ع) شلیک کند؛ او سرپیچی کرده، خود را اهل موصل و ملتزم به باورهای شناخته شده دانسته و حرم امام حسین(ع)را مسجدی از مسجدهای خدا معرفی کرد. معاون حسین کامل نیز از دستور وی سرپیچی کرد. حسین کامل، با سلاح کمری، هر دو افسر را کشته و خود سوار بر تانکی شده، به سوی حرم امام حسین(ع) حرکت میکند و به افسر درجهدار دیگری دستور میدهد تا به سوی حرم حضرت عباس(ع) شلیک کند. | |||
به دستور حسین کامل درهای حرم امام حسین(ع) به روی مردمی که در آن پناه گرفتهاند، بسته میشود. به گفته شاهدان، حسین کامل در وسط صحن میایستد و فریاد میکشد: «هرکس میخواهد زنده بماند، در کنار من بایستد و هر کس میخواهد بمیرد، در کنار ضریح حسین بایستد تا او نجاتش دهد!» پیرمردی از بین جمعیت بیرون آمده، در کنار ضریح میایستد. به دنبالش زنی به همراه کودکی آمده و در کنار پیرمرد قرار میگیرند. حسین کامل دستور میدهد تا درهای حرم را باز کنند. جمعیت حاضر بیرون رفته و آن سه تن در کنار ضریح به شهادت میرسند. حسین کامل سه روز در حرم امام حسین(ع) ماند و در این مدت با کفش به روضه منوره حسینی آمد و شد داشت. او شخصی را به عنوان مؤذن حرم انتخاب کرد و دستور داد [[اذان و اقامه|اذانی]] به شیوه متداول [[اهل سنت]] در پنج وعده و با حذف شهادت به ولایت [[امام علی(ع)]] و تغییرات دیگر گفته شود. این شیوه از ۲۶ شعبان تا ۱۰ ذیالقعده ادامه داشت. | |||
در جریان انتفاضه، در کربلا، نزدیک به ۳۰۰مسجد، حسینیه و مدرسه تخریب شد؛ از جمله بیمارستان حرم، [[حسینیه آیتالله خویی (کربلا)|حسینیه آیتالله خوئی]] که محل اصلی گردهمایی معترضان بود،<ref name=":5" /> قبر مؤمنان در [[قبرستان وادی السلام|وادی السّلام]]، مرقد [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، آیت الله حکیم و [[عبدالله مامقانی]].<ref name=":4" /> [[کتابخانه آستان امام حسین(ع)|کتابخانه حرم]] نیز ویران و کتابهای نفیس و خطی آن به غارت رفت. | |||
سربازان و فرماندهان این جنایت، در کنار حرمهای تخریب شده امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) پایکوبی کردند و با چهرههایی خندان عکس یادگاری گرفتند. بعثیها، پس از انتفاضه در مقابل درهای حرم امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) دیواری از گچ و آجر ساختند تا کسی به زیارت نرود. درِ این دو حرم، شش ماه بر روی زائران بسته ماند و پس از این مدت، تنها برای ساعاتی پیش از ظهر به روی مشتاقان باز میشد. | |||
تعمیر گنبدهای آسیبدیده حرمها، از 11 ذیالقعده، آغاز شد و برق حرمها به جریان افتاد. بعثیها برای سرپوش نهادن بر تجاوز به حرمها، با ادعای توسعه و نوسازی بافت قدیم اطراف حرم، اقدام به تخریب ساختمانهای مجاور کردند؛ این خرابیها به مدت پنج سال به حال خویش رها شد و حتی به مالکان اجازه داده نشد تا با هزینه شخصی خود به بازسازی خانهها و مغازهها بپردازند. بازسازی برخی مدرسههای دینی و مسجدها و حسینیهها نیز بیش از پنج سال طول کشید.<ref name=":5" /> | |||
تعمیر گنبدهای آسیبدیده حرمها، از 11 ذیالقعده، آغاز شد و برق حرمها به جریان افتاد. | |||
<ref name=":5" /> | |||
==نقض حقوق بشر== | ==نقض حقوق بشر== | ||