محمد بن علی النقی(ع): تفاوت میان نسخهها
←مادر
(←مادر) |
(←مادر) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||
<br /> | <br />'''محمد بن علی النقی(ع)'''، معروف به سید محمد، | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
محمد بن علی النقی(ع)، در سال ۲۲۸ قمری، در روستای صرایا، در سه فرسخی [[مدینه]] به دنیا آمد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانى، مناقب آل ابیطالب، ج4، ص382.</ref> برخی تاریخنگاران و رجالنگاران، تولد او را در سال 236 یا 238 قمری دانسته<ref name=":0">طبرسى، اعلام الورى با علام الهدى، ص 367؛ مسعودى، مروج الذهب، ج 2، ص 489.</ref> و برخی این مطلب را رد کردهاند؛<ref name=":1">ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۰۹.</ref> زیرا همان افراد، زمان تولد [[امام حسن عسکری(ع)]] را که کوچکتر از محمد بوده، سال ۲۳۱ یا ۲۳۲ قمری دانستهاند؛<ref name=":0" /> از این رو، سال تولد محمد نمیتواند 236 یا 238 قمری باشد.<ref name=":1" /> | محمد بن علی النقی(ع)، در سال ۲۲۸ قمری، در روستای صرایا، در سه فرسخی [[مدینه]] به دنیا آمد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانى، مناقب آل ابیطالب، ج4، ص382.</ref> برخی تاریخنگاران و رجالنگاران، تولد او را در سال 236 یا 238 قمری دانسته<ref name=":0">طبرسى، اعلام الورى با علام الهدى، ص 367؛ مسعودى، مروج الذهب، ج 2، ص 489.</ref> و برخی این مطلب را رد کردهاند؛<ref name=":1">ستاره درخشان منطقه دجیل عراق، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۴، ص۱۰۹.</ref> زیرا همان افراد، زمان تولد [[امام حسن عسکری(ع)]] را که کوچکتر از محمد بوده، سال ۲۳۱ یا ۲۳۲ قمری دانستهاند؛<ref name=":0" /> از این رو، سال تولد محمد نمیتواند 236 یا 238 قمری باشد.<ref name=":1" /> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
امام حسن عسکری(ع)، مادر خود سلیل را وصی خود قرار داد و او را از زمان شهادت خود با خبر کرد. وی با شنیدن این خبر به شدت گریه کرده و ناله سر داد و امام(ع) او را به آرامش دعوت کرد.{{یادداشت|ای مادر! جزع مکن که تقدیر الهی جاری خواهد شد.}} پس از شهادت و دفن امام حسن عسکری(ع) در [[سامراء]]، سلیل در این شهر ساکن شده و وصیت کرد پس از مرگ او را کنار شوهر و فرزندانش دفن کنند.<ref>شيخ مفيد، الارشاد، ج 2، ص 279؛ اعلام الورى، ص 366، شيخ عباس قمى، منتهى الآمال، ج 2، ص 443، شيخ ذبيحالله محلاتى، رياحين الشريعه، ج 3، ص 24- 25؛ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 50، ص 235؛ طبرى آملى، دلايل الامامه، ص 424؛ على بن عيسى اربلى، كشف الغمه، ج 3، ص 271؛ شيخ حسين بن عبدالوهاب، عيون المعجزات، ص 134، اعيان الشيعه، ج 3، ص 289.</ref> امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)، به برخی اصحاب و پیروان خود سفارش میکردند در برخی امور، هنگامی که به آن دو دسترسی نداشتند، به سلیل مراجعه کنند. او را پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) پناه و دادرس شیعیان دانستهاند.<ref>شيخ حسين بن عبدالوهاب، عيون المعجزات، ص 134، اعيان الشيعه، ج 3، ص 289.</ref> | امام حسن عسکری(ع)، مادر خود سلیل را وصی خود قرار داد و او را از زمان شهادت خود با خبر کرد. وی با شنیدن این خبر به شدت گریه کرده و ناله سر داد و امام(ع) او را به آرامش دعوت کرد.{{یادداشت|ای مادر! جزع مکن که تقدیر الهی جاری خواهد شد.}} پس از شهادت و دفن امام حسن عسکری(ع) در [[سامراء]]، سلیل در این شهر ساکن شده و وصیت کرد پس از مرگ او را کنار شوهر و فرزندانش دفن کنند.<ref>شيخ مفيد، الارشاد، ج 2، ص 279؛ اعلام الورى، ص 366، شيخ عباس قمى، منتهى الآمال، ج 2، ص 443، شيخ ذبيحالله محلاتى، رياحين الشريعه، ج 3، ص 24- 25؛ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 50، ص 235؛ طبرى آملى، دلايل الامامه، ص 424؛ على بن عيسى اربلى، كشف الغمه، ج 3، ص 271؛ شيخ حسين بن عبدالوهاب، عيون المعجزات، ص 134، اعيان الشيعه، ج 3، ص 289.</ref> امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)، به برخی اصحاب و پیروان خود سفارش میکردند در برخی امور، هنگامی که به آن دو دسترسی نداشتند، به سلیل مراجعه کنند. او را پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) پناه و دادرس شیعیان دانستهاند.<ref>شيخ حسين بن عبدالوهاب، عيون المعجزات، ص 134، اعيان الشيعه، ج 3، ص 289.</ref> | ||
== تبعید پدر == | ==تبعید پدر== | ||
در سال ۲۳۳ قمری، با سعایت عبدالله بن محمد، امام جمعه [[مدینه]] و دستور [[متوکل عباسی]]، یحیی بن هرثمه مأمور شد و [[امام هادی(ع)]] را از مدینه به پایتختِ حکومت، سامراء منتقل کرده، تا تحت نظارت حکومت باشد. در این زمان، محمد بن علی النقی(ع)، در مدینه ماند. | در سال ۲۳۳ قمری، با سعایت عبدالله بن محمد، امام جمعه [[مدینه]] و دستور [[متوکل عباسی]]، یحیی بن هرثمه مأمور شد و [[امام هادی(ع)]] را از مدینه به پایتختِ حکومت، سامراء منتقل کرده، تا تحت نظارت حکومت باشد. در این زمان، محمد بن علی النقی(ع)، در مدینه ماند. | ||
برخی، تبعید امام(ع) به سامراء را، سال ۲۴۳ قمری دانسته و برخی دیگر، این تاریخ را رد کردهاند.<ref>مروج الذهب، ج 2، ص 512- 513، تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 512- 513، سبط بن جوزى، تذكرة الخواص، ص 359 و مرآة الزمان، ج 9، ص 553، دائرة المعارف تشيع، ج 2، ص 370..</ref> | برخی، تبعید امام(ع) به سامراء را، سال ۲۴۳ قمری دانسته و برخی دیگر، این تاریخ را رد کردهاند.<ref>مروج الذهب، ج 2، ص 512- 513، تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 512- 513، سبط بن جوزى، تذكرة الخواص، ص 359 و مرآة الزمان، ج 9، ص 553، دائرة المعارف تشيع، ج 2، ص 370..</ref> | ||
== جایگاه == | ==جایگاه== | ||
محمد بن علی النقی(ع)، نزد امام هادی(ع) و شیعیان، جایگاه بلندی داشت؛ آنقدر که اصحاب و برخی علویان گمان میکردند وی جانشین پدر در امر امامت خواهد بود؛ ولی او پیش از شهادت پدر درگذشت و در مجلس تعزیت او، امام حسن عسکری(ع)، توسط امام هادی(ع)، به عنوان جانشین پس از خود معرفی شد.<ref>شيخ طوسى، كتاب الغيبة، ص 55- 56 و نيز ص 120- 121، كافى، ج 1، ص 327، ابوعبدالله حسين بن حمدان خصيبى چنبلاتى، الهداية الكبرى، ص 385..</ref>< | محمد بن علی النقی(ع)، نزد [[امام هادی(ع)]] و شیعیان، جایگاه بلندی داشت؛ آنقدر که اصحاب و برخی علویان گمان میکردند وی جانشین پدر در امر امامت خواهد بود؛ ولی او پیش از شهادت پدر درگذشت و در مجلس تعزیت او، [[امام حسن عسکری(ع)]]، توسط امام هادی(ع)، به عنوان جانشین پس از خود معرفی شد.<ref>شيخ طوسى، كتاب الغيبة، ص 55- 56 و نيز ص 120- 121، كافى، ج 1، ص 327، ابوعبدالله حسين بن حمدان خصيبى چنبلاتى، الهداية الكبرى، ص 385..</ref> امام حسن عسکری(ع)، هنگام مرگ وی، گریبان چاک داده و در پاسخ کسی که از این کار شگفتزده شده بود، [[حضرت موسی(ع)]] را نمونه آورد که برای برادرش هارون گریبان پاره کرد.<ref>شيخ طوسى، الغيبة، ص 122.</ref> | ||
محمد بن علی النقی(ع)، نزد مردم [[عراق]]، حتی [[اهل سنت]]، اعراب بادیه و عشایر منطقه دجیل، بسیار محترم است. آنها بر این باورند که اگر کسی سوگند دروغ به سید محمد بخورد، به شدت مجازات میشود؛ از این رو، بیشتر نزاعهای منطقه دجیل و حوالی آن با سوگند به مقام وی، کاهش یا به آشتی میانجامد.<ref>محدث نورى، النجم الثاقب، ص 161.</ref> به گفته برخی، امامزاده سید محمد برای شیعیان عرب زبان، همان مقامی را دارد که [[حضرت عباس(ع)]] نزد [[ايران|ایرانیان]] شیعه دارد.<ref name=":1" /> | |||
== در نگاه دیگران == | |||
به باور شجاع الدین موصلی، از سرشناسان سده هفتم قمری، بزرگی جایگاه محمد بن علی النقی(ع) چنان است که نمیتوان به همه جنبههای کمالات وی پرداخت.<ref>عمر بن شجاع موصلى، نعيم المقيم لعترة النبأ العظيم، ص 86.</ref> | |||
محمدحرزالدین: ابوجعفر محمد جلیل القدر و رفیع المنزله و نیز عالم عامل به شمار می رفت.<ref>محمد حرزالدين، مراقد المعارف، ج 2، ص 81.</ref> محمدرضا سیبویه: سید محمد امامزاده ای باشرافت و جلالت می باشد و شئون معنوی و معرفتی وی در این مجال قابل بیان و احصا نیست.<ref>سبع الدجيل مناخ القاصد الى السامراء، ص 13.</ref> | |||
علامه سید محمدمهدی صدر: جناب سید محمد اگر امامت از شما گذشت، ولی از فضایل شما چیزی کم نمی شود و کسی نمی تواند رفعت مقام شما را تنزل دهد. همین که شما در سنین جوانی از اقران سبقت گرفته اید، کفایت می کند. شما سینه ای آکنده از علوم و مکارم و سرچشمۀمعارف بودید.<ref>نگين دجيل، ص 39.</ref> | |||
محدث نوری (میرزا حسین نوری): سیدمحمد از اجلاء سادات و صاحب کرامات متواترات، حتی نزد اهل سنت و اعراب بادیه بوده، که به غایت او را احترام می کنند و از جنابش خوف دارند و هرگز قسم دروغ به او نمی خورند و پیوسته از اطراف و اکناف برای او نذورات می برند؛ بلکه غالب دعاوی در سامراء و اطراف آن به قسم اوست و مکرّر دیده ایم که چون بنای سوگند یاد کردن شود، منکر، مال را به صاحبش بازمی گرداند و از برخی نیز از قسم دروغ صدمه دیدند. در ایام توقف در سامراء چند کرامت باهره از او دیده شد و بعضی از اهل علما بنای جمع کردن آن کرامات و نوشتن رساله ای در فضل او دارند.<ref>النجم الثاقب، ص 161.</ref> | |||
سیدجعفر بحرالعلوم در کتاب «تحفة العالم فی شرح خطبة المعالم» گفته است: این امامزاده که فرزند ارشد امام هادی بود، به چنان فضایل و خصالی دست یافت که قابلیت وی برای امر امامت، در ذهن شیعیان متصوّر گردید.<ref>سبع الدجيل مناخ القاصد الى السامراء، ص 7.</ref> | |||
سیدمحسن امین در «اعیان الشیعه»: سید ابوجعفر محمد، فرزند امام ابوالحسن هادی (ع) چنان جلیل القدر و عظیم الشأن بود که شیعه گمان کرد او بعد از پدرش منصب زعامت و امامت را عهده دار خواهد گردید؛ اما او در زمان حیات والدش رحلت کرد و این امر به امام حسن عسکری (ع)، برادرش اختصاص یافت. او طفل بود که پدرش به سامراء رفت و بعدها تصمیم گرفت برای دیدار با پدر و برادر به عراق برود، اما در هنگام بازگشت به حجاز، در جایی به نام «بلد» در نه فرسخی سامراء دچار کسالت گردید و همانجا درگذشت و دفن شد و مزارش زیارتگاهی مشهور است. برادرش امام عسکری (ع) نسبت او را به خود همچون هارون به حضرت موسی (ع) دانست.<ref>سيد محسن امين عاملى، اعيان الشيعه، ج 10، ص 5.</ref> | |||
حاج شیخ عباس قمی: سیدمحمّد، مکنّی به ابوجعفر که به جلالت قدر و نبالت شأن معروف است و بس است در شأن او که قابلیت و صلاحیت امامت را داشت، پس از وفاتش امام هادی (ع) خطاب به امام حسن عسکری (ع) فرمود: «ای پسرجان! تازه کن شکر خدا را؛ پس به تحقیق که حق تعالی تازه فرمود در حق تو امری را. » یعنی ظهور امر امامت آن حضرت و احادیث بدائیه در حال ابوجعفر بسیار نقل شده و جمله ای از آن ها را شیخ مفید، شیخ طوسی و شیخ طبرسی ایراد فرموده اند.<ref>منتهى الامال، ج 2، ص 688- 689.</ref> | |||
==مزار== | ==مزار== | ||
{{اصلی|مزار سید محمد بن علی النقی(ع)}} | {{اصلی|مزار سید محمد بن علی النقی(ع)}} | ||
<br /> | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== |