پرش به محتوا

فرهاد میرزا معتمدالدوله: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷: خط ۷:
عباس‌میرزا، هنگامى كه عزم تسخير هرات و آزادسازی آن از دست [[انگليس]] را داشت، درگذشت. پيكرش در [[مشهد (شهر)|مشهد]]، در جوار [[آستان مقدس امام رضا(ع)|آستان امام رضا(ع)]]، در دارالحفاظ [[مسجد گوهرشاد]] دفن شد.<ref name=":0" />{{یادداشت|برخى تاریخ‌نگاران، به اشتباه، «عباس‌ميرزا ملك آراء»، دومين فرزند محمدشاه و برادر كوچك ناصرالدين شاه قاجار را، با عباس‌ميرزا نايب‌السلطنه يكى گرفته‌اند. عباس‌ميرزا ملك آراء، با بيگانگان تبانى و با سفارت انگلستان ارتباط داشته است.}}<ref>اسماعيل رائين، حقوق‌بگيران انگليس در ايران، ص ١١۴.</ref>
عباس‌میرزا، هنگامى كه عزم تسخير هرات و آزادسازی آن از دست [[انگليس]] را داشت، درگذشت. پيكرش در [[مشهد (شهر)|مشهد]]، در جوار [[آستان مقدس امام رضا(ع)|آستان امام رضا(ع)]]، در دارالحفاظ [[مسجد گوهرشاد]] دفن شد.<ref name=":0" />{{یادداشت|برخى تاریخ‌نگاران، به اشتباه، «عباس‌ميرزا ملك آراء»، دومين فرزند محمدشاه و برادر كوچك ناصرالدين شاه قاجار را، با عباس‌ميرزا نايب‌السلطنه يكى گرفته‌اند. عباس‌ميرزا ملك آراء، با بيگانگان تبانى و با سفارت انگلستان ارتباط داشته است.}}<ref>اسماعيل رائين، حقوق‌بگيران انگليس در ايران، ص ١١۴.</ref>


یکی دیگر از فرزندان عباس‌میرزا، محمدميرزا  معروف به وليعهد ثانى است كه با مرگ فتحعلى‌شاه، به فرمانروايى رسيد و محمدشاه قاجار شد.<ref name=":0" />
یکی دیگر از فرزندان عباس‌میرزا، محمدميرزا  معروف به وليعهد ثانى است كه با مرگ فتحعلى‌شاه، به فرمانروايى رسيد؛ از این رو، محمدمیرزا که محمدشاه قاجار نام گرفت، برادر فرهادمیرزا بود.<ref name=":0" /> ناصرالدین شاه قاجار نیز، برادرزاده فرهادمیرزا بود.<ref>خاطرات سیاسی امین‌‌‌الدوله، به کوشش حافظ فرمانفرمائیان، ص36ـ42؛ شرح حال رجال ایران، ج۳، ص۹۰.</ref>


==ولادت==
==ولادت و تحصیلات==
فرهادميرزا معتمدالدوله، پانزدهمين فرزند عباس‌ميرزا نایب‌السلطنه است، كه در سال ١٢٣٣ق. (١١٩٧ش)، به دنيا آمد.<ref name=":1">اسناد و مدارك مأموريت امين‌الدوله ص ١٨١.</ref>
فرهادميرزا معتمدالدوله، پانزدهمين فرزند عباس‌ميرزا نایب‌السلطنه است، كه در سال ١٢٣٣ق. (١١٩٧ش)، به دنيا آمد.<ref name=":1">اسناد و مدارك مأموريت امين‌الدوله ص ١٨١.</ref>


==تحصیلات==
وى در [[تبريز]] به تحصيل علوم متداول پرداخته و علوم معقول و منقول و برخی دانش‌های متداول دیگر را آموخت.<ref name=":1" />
وى در [[تبريز]] به تحصيل علوم متداول پرداخته و علوم معقول و منقول و برخی دانش‌های متداول دیگر را آموخت.<ref name=":1" />


خط ۲۳: خط ۲۲:
==فرمانرواى منطقه فارس==
==فرمانرواى منطقه فارس==


فرهادمیرزا، در سال ۱۲۵۷ق. در ۲۴ سالگی، به عنوان نایب الایاله، به حکومت فارس فرستاده شد و به مدت پنج سال عهده‌دار این منصب بود. او را درباره دستگیری راهزانان و امن کردن راه‌های فارس ستوده‌اند.<ref name=":2" /> از اقدامات دیگر او، جاری کردن حدّ در برخی منکرات مانند شراب‌خواری و قماربازی بود.<ref>دوران خوف و وحشت (خاطرات حاج سیاح)، به کوشش حمید سیاح و تصحیح سیف‌الله گلکار، زیر نظر ایرج افشار، ص۱۷-۲۱.</ref>
فرهادمیرزا، در سال ۱۲۵۷ق. در ۲۴ سالگی، به عنوان نایب الایاله، به حکومت فارس فرستاده شد و به مدت پنج سال عهده‌دار این منصب بود. او را درباره دستگیری راهزانان و امن کردن راه‌های فارس ستوده‌اند.<ref name=":2" /> از اقدامات دیگر او، جاری کردن حدّ در برخی منکرات مانند شراب‌خواری و قماربازی بود.<ref>دوران خوف و وحشت (خاطرات حاج سیاح)، به کوشش حمید سیاح و تصحیح سیف‌الله گلکار، زیر نظر ایرج افشار، ص۱۷-۲۱.</ref>  


سرانجام محمدشاه قاجار او را از این منصب عزل کرد؛‌ دلیل عزل او را سعایت مخالفان و تیرگی روابط او با صدر اعظم وقت، میرزاآغاسی دانسته‌اند.<ref>حقوق‌‌بگیران انگلیس در ايران، ص 354؛ نادر میرزا، تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، ص 75؛ تاريخ منتظم ناصری، ج 3 ص 173.</ref>


== تبعید به طالقان ==
وی در سال ۱۲۶۸ق. توسط ناصرالدین شاه، به طالقان تبعید شد؛‌ دلیل تبعید او، متهم بودن او در سوء قصد به جان شاه بود. برخی، عاملان این سوء قصد را پیروان فرقه [[بابیه]] دانسته و فرهاد میرزا را از این اتهام مبرا دانسته‌اند.<ref>یحیی آریان‌‌‌پور، از صبا تا نیما، ج1، ص157.</ref>


در ١٢۵٧ق پس از فوت نصرالله خان قاجار دَولّو، صاحب اختيار منطقه فارس، ناصرالدين‌ميرزا وليعهد وقت به حكومت فارس گمارده شد و فرهادميرزا از سوى او به عنوان نايب‌الاياله در ٢۴ سالگى به حكومت فارس فرستاده شد. در اين منطقه افراد راهزن و شرور، شهرها، روستاها و راه‌هاى ارتباطى را ناامن كرده بودند و در مواقعى مردم را مورد هجوم وحشيانه خويش قرار داده، به قتل مى‌رساندند. فرهادميرزا در اولين فرصت، اين ياغيان و راهزنان را دستگير كرد و به مجازات رساند تا سبب عبرت ديگران شود و اهل شرارت، چنان در هاله‌اى از بيم و هراس قرار گرفتند كه ديگر نتوانستند در اين منطقه شرارت كنند. ميرزاحسن حسينى فسايى مى‌نويسد:
سفیر [[انگلیس]]، نام برخی از طردشدگان حکومت قاجار را نوشته و به نماینده دولت فرانسه در ایران تأکید کرد این افراد مورد حمایت دولت بریتانیا هستند. بین نام‌ها، فرهادمیرزا نیز وجود داشت. وقتی فرهادمیرزا با خبر شد، اعلام کرد پناهنده هیچ دولتی نبوده و اگر حتی حکومت ایران بخواهد او را گردن بزند، به دولت بیگانه روی نمی‌آورد.<ref>تاريخ متظم ناصری، ج3، ص266؛ اسناد و مدارک مأموریت امین‌‌‌الدوله، ص181.</ref>


فرهادميرزا در مدت پنج سال ايالت و فرمانروايى بر فارس، اهالى را تربيت نمود و اخلاق رذيله را از ميان برداشت و اخلاق حسنه را به جاى آن گذاشت. تمام مردمان بقاى عمر و دوام ايالت او را از حضرت قادر متعال مسئلت مى‌داشتند و چون به عزم تهران حركت فرمود، عموم اهل شيراز به عنوان مشايعت، بيشتر از ازدحام ايام استقبال، مجالس، مراكز تجارى، مدارس و بازارها را بسته، از شهر بيرون آمدند؛ سواره و پياده در ركاب فرهادميرزاى عاقل عادل و باذل روانه گشتند. معتمدالدوله در تپه سلام كه تلّ كوچكى بود، از مركب پياده شده روى به جانب قبله كرده، خطبه‌اى به زبان عربى به عنوان وداع با فصاحت تمام خوانده و با مشايعين خداحافظى نموده به آنان رخصت بازگشت داد. جماعت مشايع با چشم گريان بخشى از آيه ٨۵ سوره قصص را خواندند: (لرادّك الَى معاد) ؛ تو را به وعده‌گاهت بازمى‌گرداند.<ref>حاج ميرزا حسن فسائى، فارسنامه ناصرى، تصحيح منصور رستگار فسائى، ج ٢، ص ٨۶٣.</ref>
== حکمرانی کردستان ==
از سال ۱۲۷۸ق. به کارگیری او در مناصب دولتی از سر گرفته شد، حکومت لرستان و خوزستان، عضویت دارالشورای کبرای دولتی<ref>شرح حال رجال ایران، ج 3 ،ص 88.</ref> و حکومت کردستان و همدان برخی از این مناصب هستند.


همين مورخ مى‌گويد كه معيشت برخى طوايف در فارس، كرمان و يزد، از راه غارت راهزنى و دزدى تأمين مى‌گرديد و چون برخى واليان از آنان بازخواست مى‌كردند، سير شرارت خود را عوض مى‌نمودند، ولى دست از چپاول برنمى‌داشتند. اما با اقتدار فرهادميرزا، نه تنها از اين اعمال خلاف دست برداشتند، بلكه عده‌اى به سوى درستى گام برداشتند و برخى از آنان متنبه گرديدند و فرمانبرى كردند و در دشت‌هاى فَسا و نقاط ديگر به زراعت مشغول شدند و به جاى آن‌كه به جماعت زوّار مشهد مقدس، عتبات عاليات و حرمين شريفين حجاز يورش ببرند، چنان در امنيت منطقه مى‌كوشيدند كه كاروان‌ها در نهايت اطمينان و آرامش از ميانشان مى‌گذشتند.<ref>حاج ميرزا حسن فسائى، فارسنامه ناصرى، تصحيح منصور رستگار فسائى، ج٢، ص١۵٧۶.</ref>
وی توانست در کردستان، دو آشوب مهم را بخواباند.<ref>میرزا محمدخان مجدالملک سینکی، رساله مجدیه، ص 4؛ شرح حال رجال ایران، ج 3 ،ص 17 و 18 و 90.</ref>


==پانوشت==
==پانوشت==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش