←شهادت
(←شهادت) |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
اولجايتو، یکی از پادشاهان [[مغول]]، مسلمان شد و برای تحقیق در فرقههای [[اسلام]]، میان عالمان آن فرقهها مناظره گذاشت. مهمترین مناظرهها میان [[شافعی|شافعیها]] و [[حنفی|حنفیها]] بود. سرانجام، مناظرهها، به جایی رسید که اولجایتو هر دو فرقه را باطل دانسته و نسبت به سزاواری اسلام دچار دودلی شد. او تصمیم گرفت درباره دیگر فرقههای اسلام نیز تحقیق کند. سید تاجالدین را در آماده کردن زمینه برای حضور [[علامه حلی]]، نزد اولجایتو و در نهایت، [[شیعه]] شدن وی نقشآفرین دانستهاند.<ref>مستدرك الوسائل، ج٢، ص۴٠۶.</ref> به گفته برخی، سید تاجالدین با گروهی از بزرگان شیعه، اولجایتو را به تشیع ترغیب میکردند.<ref>تاريخ اولجايتو، ص٩٩-١٠٢.</ref> | اولجايتو، یکی از پادشاهان [[مغول]]، مسلمان شد و برای تحقیق در فرقههای [[اسلام]]، میان عالمان آن فرقهها مناظره گذاشت. مهمترین مناظرهها میان [[شافعی|شافعیها]] و [[حنفی|حنفیها]] بود. سرانجام، مناظرهها، به جایی رسید که اولجایتو هر دو فرقه را باطل دانسته و نسبت به سزاواری اسلام دچار دودلی شد. او تصمیم گرفت درباره دیگر فرقههای اسلام نیز تحقیق کند. سید تاجالدین را در آماده کردن زمینه برای حضور [[علامه حلی]]، نزد اولجایتو و در نهایت، [[شیعه]] شدن وی نقشآفرین دانستهاند.<ref>مستدرك الوسائل، ج٢، ص۴٠۶.</ref> به گفته برخی، سید تاجالدین با گروهی از بزرگان شیعه، اولجایتو را به تشیع ترغیب میکردند.<ref>تاريخ اولجايتو، ص٩٩-١٠٢.</ref> | ||
== مقام نقابت اشراف == | ==مقام نقابت اشراف== | ||
پس از شیعه شدن اولجایتو، سید تاجالدین به مقام نقیب النقبای قلمرو حکومت اولجایتو،{{یادداشت|قلمرو وی، سرزمین گستردهای از عراق، فارس و اصفهان گرفته تا خراسان، ری و سایر ممالک بود.}} منصوب شد.<ref>بحر الانساب، ج١، ص٣٣۶؛ عمدة الطالب، ص٣١٣.</ref> در آن دوره، به کسی که از طرف حکومت عهدهدار ریاست، ولایت، هدایت و تأدیب قوم خود بوده و مسئولیت قضاوت، سرپرستی امور حسبه، اوقاف، نذورات، مستمری آنان و ثبت انسابشان را نیز بر عهده داشت، «نقیب» میگفتند.<ref>ديوان نقابت، ص۴۴.</ref> «نقیب النقبا»، کسی بود که سرپرستی نقیبان همه خاندانهای عباسی و طالبی را در مملکت ایلخانی عهدهدار بود.{{یادداشت|نقیب باید از خاندانی جلیل، شناخته شده، دارای علم، فضل، ادب و آگاه به دانش حساب، توانا در مديريت، انضباط و روابط سياسى اجتماعى ميان مقامهاى ادارى دربار، خبره در دانش انساب، مقبول، مطاع در ميان قوم خود، آراسته به فضايل اخلاقى، عدالت، تقوا، آگاه به فقاهت، قواعد اجتهاد و امور حسبه مىبود.}}<ref name=":3">ديوان نقابت، ص١۴۴.</ref> سید تاجالدین، در این منصب وظیفه داشت، درستى گفته كسانى را كه خود را از اعقاب [[امام على(ع)]] مىشمردند، بررسى كند، اوقاف را اداره نمايد، و همچنين منافع جامعه [[شیعه|شيعيان]] اثنى عشرى را در برابر تشكيلات دولتى حفظ كند.<ref>تاريخ مغول در ايران، ص٢۴۶.</ref>{{یادداشت|سازمانهايى كه با اين حكم زير نظر سيد تاجالدين اداره مىشد، عبارت بودند از: تشكيلات نقيبان شهرها و مناطق و خاندانهاى مختلف و خليفه، نائب، وزير، باب، حاجب، كاتب، خازن، وكيل، وصى، خادم، عامل (كارگزار)، عين (مامور جمع آورى اطلاعات)، نسابه (متخصصان علم نسب)؛ لازم به ذكر است كه ساختمان ادارى مخصوص به نام بيت النقابه وجود داشت كه ديوان نقابت را در خود جاى مىداد.}}<ref name=":3" /> | پس از شیعه شدن اولجایتو، سید تاجالدین به مقام نقیب النقبای قلمرو حکومت اولجایتو،{{یادداشت|قلمرو وی، سرزمین گستردهای از عراق، فارس و اصفهان گرفته تا خراسان، ری و سایر ممالک بود.}} منصوب شد.<ref>بحر الانساب، ج١، ص٣٣۶؛ عمدة الطالب، ص٣١٣.</ref> در آن دوره، به کسی که از طرف حکومت عهدهدار ریاست، ولایت، هدایت و تأدیب قوم خود بوده و مسئولیت قضاوت، سرپرستی امور حسبه، اوقاف، نذورات، مستمری آنان و ثبت انسابشان را نیز بر عهده داشت، «نقیب» میگفتند.<ref>ديوان نقابت، ص۴۴.</ref> «نقیب النقبا»، کسی بود که سرپرستی نقیبان همه خاندانهای عباسی و طالبی را در مملکت ایلخانی عهدهدار بود.{{یادداشت|نقیب باید از خاندانی جلیل، شناخته شده، دارای علم، فضل، ادب و آگاه به دانش حساب، توانا در مديريت، انضباط و روابط سياسى اجتماعى ميان مقامهاى ادارى دربار، خبره در دانش انساب، مقبول، مطاع در ميان قوم خود، آراسته به فضايل اخلاقى، عدالت، تقوا، آگاه به فقاهت، قواعد اجتهاد و امور حسبه مىبود.}}<ref name=":3">ديوان نقابت، ص١۴۴.</ref> سید تاجالدین، در این منصب وظیفه داشت، درستى گفته كسانى را كه خود را از اعقاب [[امام على(ع)]] مىشمردند، بررسى كند، اوقاف را اداره نمايد، و همچنين منافع جامعه [[شیعه|شيعيان]] اثنى عشرى را در برابر تشكيلات دولتى حفظ كند.<ref>تاريخ مغول در ايران، ص٢۴۶.</ref>{{یادداشت|سازمانهايى كه با اين حكم زير نظر سيد تاجالدين اداره مىشد، عبارت بودند از: تشكيلات نقيبان شهرها و مناطق و خاندانهاى مختلف و خليفه، نائب، وزير، باب، حاجب، كاتب، خازن، وكيل، وصى، خادم، عامل (كارگزار)، عين (مامور جمع آورى اطلاعات)، نسابه (متخصصان علم نسب)؛ لازم به ذكر است كه ساختمان ادارى مخصوص به نام بيت النقابه وجود داشت كه ديوان نقابت را در خود جاى مىداد.}}<ref name=":3" /> | ||
== بیرون کردن یهود از مقام ذیالکفل == | ==بیرون کردن یهود از مقام ذیالکفل== | ||
سید تاجالدین در دوره نقابتش،<ref name=":4">الإشارات إلى معرفة الزيارات، ص۶٨.</ref> در سال ۷۱۰ق.<ref name=":5">عمدة الطالب، ص٣١٣؛ تاريخ گزيده، ص۵۴؛ تاريخ مغول در ايران، ص٢۵١ .</ref> مقبره ذیالکفل(ع) در روستای برملاحه، که پیشتر زیارتگاه [[یهودیت|یهودیان]] بود،<ref name=":4" /> از آنها گرفته و آنها را از نزدیک شدن به آن منع کرد. سید تاجالدین، در آنجا منبر و [[محراب]] ساخت و نماز جمعه و جماعت در آن اقامه کرد.<ref name=":5" /> در همین مکان، مقبره ابوالقاسم بن موسی بن جعفر(ع) نیز وجود داشت.<ref name=":4" /> | سید تاجالدین در دوره نقابتش،<ref name=":4">الإشارات إلى معرفة الزيارات، ص۶٨.</ref> در سال ۷۱۰ق.<ref name=":5">عمدة الطالب، ص٣١٣؛ تاريخ گزيده، ص۵۴؛ تاريخ مغول در ايران، ص٢۵١ .</ref> مقبره ذیالکفل(ع) در روستای برملاحه، که پیشتر زیارتگاه [[یهودیت|یهودیان]] بود،<ref name=":4" /> از آنها گرفته و آنها را از نزدیک شدن به آن منع کرد. سید تاجالدین، در آنجا منبر و [[محراب]] ساخت و نماز جمعه و جماعت در آن اقامه کرد.<ref name=":5" /> در همین مکان، مقبره ابوالقاسم بن موسی بن جعفر(ع) نیز وجود داشت.<ref name=":4" /> | ||
==حفر نهر تاجیه== | |||
یکی از نهرهایی که در دوره سید تاجالدین، برای آبرسانی به نجف کشیده شده و تا سدهها بعد، وجود داشته، نهر تاجیه است. به گمانِ برخی، نامگذاری این نهر، با توجه به دوره معاصر نقابت سید تاجالدین، انتساب به نام وی بوده است.<ref>تاريخ النجف، ص٣٩۴.</ref> | |||
== | ==شهادت== | ||
<br /> | |||
== انگیزههای قتل == | |||
* '''خشم یهودیان، به علت گرفتن تولیت مقام ذیالکفل از آنها'''؛ | |||
این کار، باعث خشم اقلیت یهودی شد، که از پیش، در دربار [[مغول]] نفوذ یافته بودند. برخی، قتل سید تاجالدین را، ریشه در همین اقدام او و توسط یهودیان دانستهاند.<ref name=":6">سید تاجالدین حسینی آوی، ص۴۳.</ref> به باور برخی، قتل سید تاجالدین توسط اقلیت یهودی که در دربار مغول از دوره ارغون نفوذ یافته بودند، به ویژه توسط رشیدالدین فضلالله طبیب رخ داده است.<ref name=":6" /> رشیدالدین فضلالله طبیب اصل و نسب یهودی داشته و در بزرگسالی مسلمان شد، و به وسیله طبابت و کاردانی در دربار اولجایتو به مقام دست یافت.<ref>تاريخ مغول در ايران، ص٢۴٨.</ref> به باور برخی، اظهار مسلمانی وی ظاهری بوده و یهودی باقی مانده بود.<ref>سید تاجالدین حسینی آوی، ص۴۵.</ref> در مقابل، برخی او را شیعه دانستهاند.<ref>کيف رد الشيعه غزو المغول، ص٢۵۴.</ref> | |||
* '''جایگاه ویژه سید تاجالدین نزد اولجایتو'''؛ | |||
به باور برخی، رشیدالدین فضلالله طبیب، به دنبال شافعی کردن اولجایتو بود، ولی ناگهان او را تحت تأثیر شخصیتهای شیعه مانند سید تاجالدین دید.<ref>سید تاج الدین حسینی آوی، ص ۴۶ و ۴۷.</ref> | |||
* '''اشتباهاتى كه در اداره امور نقابت به وسيله فرزندان سيد تاجالدين انجام شد'''؛ | |||
<br /> | <br /> | ||
* '''همكارى سيد تاجالدين با سعدالدين ساوجى، رقيب رشيدالدين فضلالله طبیب.''' | |||
==در نگاه دیگران== | ==در نگاه دیگران== | ||
خط ۷۳: | خط ۸۴: | ||
*'''تاريخ گزيده'''، حمدالله مستوفى، امير كبير، تهران، ١٣۶۴ش. | *'''تاريخ گزيده'''، حمدالله مستوفى، امير كبير، تهران، ١٣۶۴ش. | ||
*'''تاريخ مغول در ايران'''، برتولد اشپولر، ترجمه محمود ميرآفتاب، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، ١٣٨۶ش. | *'''تاريخ مغول در ايران'''، برتولد اشپولر، ترجمه محمود ميرآفتاب، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، ١٣٨۶ش. | ||
*'''تاریخ النجف الاشرف'''، محمدحسین بن علی بن محمد حرزالدین، تصحیح عبدالرزاق محمدحسین حرزالدین، نگارش، قم، ۱۴۲۷ق. | *'''تاریخ النجف الاشرف'''، محمدحسین بن علی بن محمد حرزالدین، تصحیح عبدالرزاق محمدحسین حرزالدین، نگارش، قم، ۱۴۲۷ق. | ||
*'''تاريخ النجف المعروف باليتيمة الغروية و التحفة النجفية فى الارض المباركة الزكية'''، حسین براقى، دار المؤرخ العربى، بيروت، ٢٠٠٩م. | *'''تاريخ النجف المعروف باليتيمة الغروية و التحفة النجفية فى الارض المباركة الزكية'''، حسین براقى، دار المؤرخ العربى، بيروت، ٢٠٠٩م. | ||