پرش به محتوا

آل سعود: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۷۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۹
خط ۳: خط ۳:


==خاندان سعود==
==خاندان سعود==
آل سعود نام خاندان پادشاهی کشور [[عربستان سعودی]] است که دو شهر مقدس [[مکه]] و [[مدینه]] در قلمرو آنان قرار دارد. اجداد این خاندان مانند دیگر قبیله‌های عرب بر منطقه زیر نفوذ خود، یعنی بخشی از [[نجد]] فرمان می‌راندند و در اداره کارهای مکه و مدینه نقشی نداشتند.<ref>جزیرة العرب، ص۲۱۵؛ آل سعود، ص۸.</ref>  
آل سعود نام خاندان پادشاهی کشور [[عربستان سعودی]] است که دو شهر مقدس [[مکه]] و [[مدینه]] در قلمرو آنان قرار دارد. اجداد این خاندان مانند دیگر قبیله‌های عرب بر منطقه زیر نفوذ خود، یعنی بخشی از [[نجد]] فرمان می‌راندند و در اداره کارهای مکه و مدینه نقشی نداشتند.<ref>جزیرة العرب، ص۲۱۵؛ آل سعود، ص۸.</ref>


==اصل و نسب==
درباره نسب آنان دو نظر وجود دارد. بر پایه یک نظر که این قبیله را از عرب‌های اصیل عربستان دانسته، آل سعود از تیره‌های [[قبیله عنزه]]، یکی از قبایل بزرگ و معروف عربی‌اند و نسبشان به ربیعه، نزار، معد و سرانجام [[عدنان]] می‌رسد.<ref>تاریخ الجزیره، ص۱۴۹.</ref> این گروه جد آل سعود را «مقرن بن مرخان» از تبار بکر بن وائل می‌دانند.<ref>تاریخ نجد الحدیث، ص۶۲.</ref> ادله فراوان برای اثبات این نظر ذکر نشده و تنها سندی که می‌توان به آن استناد کرد، چند شجره‌نامه متأخر است<ref>تاریخ نجد الحدیث، ص۱۰۸.</ref> که به اعتقاد برخی، دروغین و ساختگی هستند.<ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۷۷.</ref>
درباره نسب آنان دو نظر کاملاً متفاوت وجود دارد. بر پایه یک نظر که این قبیله را از عرب‌های اصیل عربستان دانسته، آل سعود از تیره‌های [[قبیله عنزه]]، یکی از قبایل بزرگ و معروف عربی‌اند و نسبشان به ربیعه، نزار، معد و سرانجام [[عدنان]] می‌رسد.<ref>تاریخ الجزیره، ص۱۴۹.</ref> این گروه جد آل سعود را «مقرن بن مرخان» از تبار بکر بن وائل می‌دانند.<ref>تاریخ نجد الحدیث، ص۶۲.</ref> ادله فراوان برای اثبات این نظر ذکر نشده و تنها سندی که می‌توان به آن استناد کرد، چند شجره‌نامه متأخر است<ref>تاریخ نجد الحدیث، ص۱۰۸.</ref> که به اعتقاد برخی، دروغین و ساختگی هستند.<ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۷۷.</ref>


بر پایه نظر دیگر، آل سعود ریشه‌ای [[یهود|یهودی]] دارند و از [[بصره]] به [[جزیرة العرب|شبه جزیره]] آمده‌اند. بر پایه گزارشی جد بزرگ آنان «مردخای بن ابراهیم بن موشی» تاجری یهودی در بصره بود و هنگامی که به سال ۸۵۱ق. کاروانی از عشیره مسالیخ از قبیله عنزه برای تجارت به عراق رفتند، مردخای ادعا کرد از عمو زادگان آن‌هاست و همراهشان به نجد سفر کرد. او پس از مدتی سرگردانی و جابه‌جایی در مناطق مختلف نجد، سرانجام در جایی نزدیک ریاض کنونی ساکن شد و آن را درعیه نام نهاد.<ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۴-۱۵.</ref> مرخان با قبایل بسیاری وصلت کرد. برخی فرزندانش نام محمد و سعود داشتند و از این پس آل سعود نام اصلی این خاندان شد.<ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۸.</ref>
بر پایه نظر دیگر، آل سعود ریشه‌ای [[یهود|یهودی]] دارند و از [[بصره]] به [[جزیرة العرب|شبه جزیره]] آمده‌اند. بر پایه گزارشی جد بزرگ آنان «مردخای بن ابراهیم بن موشی» تاجری یهودی در بصره بود و در سال 851 قمری همراه با کاروانی از عشیره مسالیخ از قبیله عنزه به نجد آمد.<ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۴-۱۵.</ref> موافقان این نظریه به شواهدی همچون وجود نام‌هایی شبیه نام یهودیان در میان نیاکان آل سعود <ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۸.</ref> و مشکوک بودن شجره‌نامه‌های آل سعود <ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۷۷.</ref> استناد کرده‌اند. <ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۷-۱۸.</ref>
موافقان این نظریه به شواهدی همچون وجود نام‌هایی شبیه نام یهودیان در میان نیاکان آل سعود <ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۸.</ref> ۲. و مشکوک بودن شجره‌نامه‌های آل سعود که بسیار بلند است و تا ۴۷۰ مرتبه ادامه یافته<ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۷۷.</ref> ۳. و نیز واکنش نشان ندادن سران حکومت آل سعود نسبت به طرح اتهام یهودی تبار بودن آنان که در رسانه‌ها مطرح شد، استناد کرده‌اند. <ref>تاریخ آل سعود، ج۱، ص۱۷-۱۸.</ref>


==تاریخ سیاسی==
==تاریخ سیاسی==
خط ۱۵: خط ۱۳:


===دوره یکم (۱۱۳۹ - ۱۲۲۳ق.)===
===دوره یکم (۱۱۳۹ - ۱۲۲۳ق.)===
پس از ثبات نسبی حکمرانی کوچک [[درعیه]] در زمان [[سعود بن مقرن]]، حمله سعودیان به سرزمین‌های اطراف برای گسترش نفوذ آغاز شد و فرزند وی [[محمد بن سعود|محمد]] به طور رسمی سلطنت آل سعود را تأسیس کرد.<ref>تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۱، ص۳۲. </ref> محمد بن سعود در سال ۱۱۵۷ق. با [[محمد بن عبدالوهاب]] هم‌پیمان شد.<ref>تاریخ نجد الحدیث، ص۳۰؛ کشتار مکه، ص۵۶.</ref> با این پیمان که به «البیعة الکبریٰ» معروف گشت، حکومت و سلطنت از آن محمد بن سعود و خاندانش؛ و رهبری دینی از آن محمد بن عبدالوهاب و نسل وی به‌گونه موروثی شد. این سنت تا امروز همچنان پابرجاست و تعالیم محمد بن عبدالوهاب به طور رسمی در عربستان ترویج می‌شود.<ref>تاریخ الجزیره، ص۱۵۹.</ref> (← وهابیت)
پس از ثبات نسبی حکمرانی کوچک [[درعیه]] در زمان [[سعود بن مقرن]]، حمله سعودیان به سرزمین‌های اطراف برای گسترش نفوذ آغاز شد و فرزند وی [[محمد بن سعود|محمد]] به طور رسمی سلطنت آل سعود را تأسیس کرد.<ref>تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۱، ص۳۲. </ref> محمد بن سعود در سال ۱۱۵۷ق. با [[محمد بن عبدالوهاب]] هم‌پیمان شد.<ref>تاریخ نجد الحدیث، ص۳۰؛ کشتار مکه، ص۵۶.</ref> با این پیمان که به «البیعة الکبریٰ» معروف گشت، حکومت و سلطنت از آن محمد بن سعود و خاندانش؛ و رهبری دینی از آن محمد بن عبدالوهاب و نسل وی به‌گونه موروثی شد. این سنت تا امروز همچنان پابرجاست و تعالیم محمد بن عبدالوهاب به طور رسمی در عربستان ترویج می‌شود.<ref>تاریخ الجزیره، ص۱۵۹.</ref>  


با تکیه بر این پیمان و به بهانه [[شرک|شرک‌زدایی]] و بر پایی [[توحید]]، قلمرو آل سعود از طریق قتل و غارت و خونریزی در بخش بزرگی از [[جزیرة العرب|شبه جزیره]] به‌ مرور گسترده شد.<ref>جزیرة العرب، ص۳۱۰.</ref> بر پایه فتوای محمد بن عبدالوهاب، همه عرب‌های شبه جزیره کافر به شمار می‌رفتند و از دین [[اسلام]] خارج شده بودند و تنها کسی در امان می‌ماند که از توحید محمد بن عبدالوهاب پیروی کند. در غیر این صورت، جان و مالش مباح می‌شد.<ref>آل ‌سعود، ص۹.</ref> هرکس به کیش [[وهابیت|وهابی]] می‌گروید، باید دیگر بار شهادتین را بر زبان می‌آورد و گواهی می‌داد که خود و پدر و مادرش کافر بوده‌اند.<ref>الدرر السنیه، ص۴۶.</ref> در سال ۱۲۲۸ق. با حمله [[ابراهیم پاشا]] والی [[مصر]]، این دوره به پایان رسید و [[عبدالله بن سعود]] به دست ابراهیم پاشا دستگیر و به آستانه تحویل داده شد.<ref>البقیع قصة التدمیر، ص۹۰.</ref> مهم‌ترین رویدادهای این دوره عبارتند از: حمله [[سعود بن عبدالعزیز]] به [[کربلا]] در سال ۱۲۱۶ق.<ref>عنوان المجد، ج۱، ص۱۲۱؛ تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۱، ص۷۳.</ref> که حدود ۲۰۰۰ نفر در آن کشته شدند<ref>حیاة الشیخ محمد بن عبدالوهاب، ص۳۸۶-۳۸۷.</ref>؛ تصرف [[مکه]] و [[مدینه]] در سال‌های ۱۲۱۸ق. و ۱۲۲۰ق. و [[تخریب قبور|ویرانی مقابر]] و مشاهد در مکه و مدینه<ref>عنوان المجد، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>؛ فتح [[ریاض]] به دست عبدالعزیز پس از ۲۷ سال جنگ میان آل سعود و [[ابن دواس]] که قربانیان بسیاری از دو طرف بر جای نهاد.<ref>تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۱، ص۴۲.</ref> در این دوره، بر اثر حملات پیاپی مصریان به فرماندهی [[طوسون]] در سال ۱۲۲۸ق. شریف غالب، امیر [[حجاز]]، تبعید شد و محمد علی پاشا، حاکم مصر، در سال ۱۲۳۰ق. بر [[فیصل بن سعود]] چیره گشت.<ref>عجائب الآثار، ج۳، ص۴۰۸؛ فتنة الوهابیه، ص۱۶.</ref>
با تکیه بر این پیمان و به بهانه شرک‌زدایی و بر پایی [[توحید]]، قلمرو آل سعود از راه جنگ در بخش بزرگی از [[جزیرة العرب|شبه جزیره]] به‌ مرور گسترده شد.<ref>جزیرة العرب، ص۳۱۰.</ref> بر پایه فتوای محمد بن عبدالوهاب، همه عرب‌های شبه جزیره کافر به شمار می‌رفتند و از دین [[اسلام]] خارج شده بودند و تنها کسی در امان می‌ماند که از توحید مطابق با عقاید محمد بن عبدالوهاب پیروی کند. در غیر این صورت، جان و مالش مباح می‌شد.<ref>آل ‌سعود، ص۹.</ref> هرکس به کیش [[وهابیت|وهابی]] می‌گروید، باید دیگر بار شهادتین را بر زبان می‌آورد و گواهی می‌داد که خود و پدر و مادرش کافر بوده‌اند.<ref>الدرر السنیه، ص۴۶.</ref> در سال ۱۲۲۸ق. با حمله [[ابراهیم پاشا]] والی [[مصر]]، این دوره به پایان رسید و [[عبدالله بن سعود]] به دست ابراهیم پاشا دستگیر و به استانبول تحویل داده شد.<ref>البقیع قصة التدمیر، ص۹۰.</ref> مهم‌ترین رویدادهای این دوره عبارتند از: حمله [[سعود بن عبدالعزیز]] به [[کربلا]] در سال ۱۲۱۶ق.<ref>عنوان المجد، ج۱، ص۱۲۱؛ تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۱، ص۷۳.</ref> که حدود ۲۰۰۰ نفر در آن کشته شدند<ref>حیاة الشیخ محمد بن عبدالوهاب، ص۳۸۶-۳۸۷.</ref>؛ تصرف [[مکه]] و [[مدینه]] در سال‌های ۱۲۱۸ق. و ۱۲۲۰ق. و [[تخریب قبور|ویرانی مقابر]] و مشاهد در مکه و مدینه<ref>عنوان المجد، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>؛ فتح [[ریاض]] به دست عبدالعزیز پس از ۲۷ سال جنگ میان آل سعود و [[ابن دواس]] که قربانیان بسیاری از دو طرف بر جای نهاد.<ref>تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج۱، ص۴۲.</ref> در این دوره، بر اثر حملات پیاپی مصریان به فرماندهی [[طوسون]] در سال ۱۲۲۸ق. شریف غالب، امیر [[حجاز]]، تبعید شد و محمد علی پاشا، حاکم مصر، در سال ۱۲۳۰ق. بر [[فیصل بن سعود]] چیره گشت.<ref>عجائب الآثار، ج۳، ص۴۰۸؛ فتنة الوهابیه، ص۱۶.</ref>


===دوره دوم (۱۲۴۰ - ۱۳۰۹ق.)===
===دوره دوم (۱۲۴۰ - ۱۳۰۹ق.)===
خط ۳۱: خط ۲۹:
==عوامل چیرگی آل سعود بر عربستان و تثبیت حکومت سعودی==
==عوامل چیرگی آل سعود بر عربستان و تثبیت حکومت سعودی==
آل سعود که حکومت خود را با تسلط بر شهر کوچک درعیه آغاز کرده بودند، در نیمه اول سده بیستم، بر اثر عوامل زیر به حکومت بی‌رقیب منطقه در سراسر [[نجد]] و [[حجاز]] تبدیل شدند:  
آل سعود که حکومت خود را با تسلط بر شهر کوچک درعیه آغاز کرده بودند، در نیمه اول سده بیستم، بر اثر عوامل زیر به حکومت بی‌رقیب منطقه در سراسر [[نجد]] و [[حجاز]] تبدیل شدند:  
# قدرت و تسلط بنیان‌گذار دور سوم حکومت سعودی: [[محمد بن عبدالعزیز بن فیصل]]، از بزرگ‌ترین و قدرتمندترین فرمانروایان سعودی، با هجوم‌های سخت و کوبنده و بهره‌گیری از حرکت «[[اخوان التوحید]]» توانست مخالفان خود را در میان قبایل مختلف سرکوب کند. اخوان التوحید سازمان دینی‌ـ نظامی [[وهابیت|وهابیان]] و مهم‌ترین ابزار پیشبرد اهداف [[سلطان عبدالعزیز|عبدالعزیز]] به شمار می‌رفت. عبدالعزیز افزون بر سرکوب قبایل مخالف که دشمنان کوچک‌تر او بودند، دو دشمن قوی و رقیب خود، یعنی [[آل رشید]] و [[اشراف هاشمی]] را نیز از میان برد و حکومتی قدرتمند و بی‌رقیب پدید آورد.<ref>سرزمین سلاطین، ج۲، ص۲۰۳-۲۱۱.</ref>
 
# پشتیبانی انگلیس: این عامل چندان مهم و مؤثر است که می‌توان آن را زمینه تأثیر عامل پیشین قلمداد کرد. انگلیس که منافع خود را در برابر [[عثمانیان|عثمانی]] و آل رشید در خطر می‌دید، در همان سال‌های آغازین شکل‌گیری حکومت سوم سعودی، با بهره جستن از اعراب مخالف آل‌ رشید، یعنی [[شیخ مبارک]]، حاکم [[کویت]]، قبایل [[وهابیت|وهابی]] مذهب و یکی از قبایل جنوب [[عراق]] به نام «منتفق» ائتلافی به سرکردگی عبدالعزیز پدید آورد.<ref>تاریخ عرب، ص۵۳۴-۵۳۵.</ref> پس از تأسیس حکومت سوم سعودی، انگلیس برای دستیابی به اهداف خود، آل سعود و [[آل‌ هاشم]] را به بازی گرفت؛ بدین ترتیب که افسری از کارگزاران خود را نزد هر یک فرستاد. «[[ادوارد لارنس]]» را نزد [[شریف حسین]] و «[[ویلیام شکسپیر]]» را نزد ابن سعود گسیل نمود. سپس «[[هری سنت جان فیلبی]]» که خود را [[مسلمان]] نشان می‌داد و نامش را عبدالله نهاده بود، به جای شکسپیر از مشاوران ویژه عبدالعزیز شد.<ref>قلب الجزیره، ص۳۸۰-۳۸۲.</ref> انگلیس با هر دو طرف پیمان‌های مختلف بست و به آنان وعده‌های همانند برای حکومت بر عربستان بزرگ داد. اگر چه انگلیس برای دستیابی به منافع خود، از حامیان بزرگ آل سعود بود، سیاست دوگانه‌اش ایجاب می‌کرد در موقعیت‌های مقتضی بر ضدّ عربستان اقدام کند؛ مانند تاختن بر نجد به دنبال گردهمایی ۱۳۳۹ق./۱۹۲۱م. که در آن، ابن سعود را پادشاه نجد و همه سرزمین‌های وابسته شناختند<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی، ج۱، ص۲۶۲.</ref> و نیز حمله به نجد در سال ۱۳۴۶ق./۱۹۲۸م.<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی، ج۱، ص۲۶۳-۲۶۹.</ref>
#قدرت و تسلط بنیان‌گذار دور سوم حکومت سعودی: [[محمد بن عبدالعزیز بن فیصل]]، از بزرگ‌ترین و قدرتمندترین فرمانروایان سعودی، با هجوم‌های سخت و کوبنده و بهره‌گیری از حرکت «[[اخوان التوحید]]» توانست مخالفان خود را در میان قبایل مختلف سرکوب کند. اخوان التوحید سازمان دینی‌ـ نظامی [[وهابیت|وهابیان]] و مهم‌ترین ابزار پیشبرد اهداف [[سلطان عبدالعزیز|عبدالعزیز]] به شمار می‌رفت. عبدالعزیز افزون بر سرکوب قبایل مخالف که دشمنان کوچک‌تر او بودند، دو دشمن قوی و رقیب خود، یعنی [[آل رشید]] و [[اشراف هاشمی]] را نیز از میان برد و حکومتی قدرتمند و بی‌رقیب پدید آورد.<ref>سرزمین سلاطین، ج۲، ص۲۰۳-۲۱۱.</ref>
#پشتیبانی انگلیس: این عامل چندان مهم و مؤثر است که می‌توان آن را زمینه تأثیر عامل پیشین قلمداد کرد. انگلیس که منافع خود را در برابر [[عثمانیان|عثمانی]] و آل رشید در خطر می‌دید، در همان سال‌های آغازین شکل‌گیری حکومت سوم سعودی، با بهره جستن از اعراب مخالف آل‌ رشید، یعنی [[شیخ مبارک]]، حاکم [[کویت]]، قبایل [[وهابیت|وهابی]] مذهب و یکی از قبایل جنوب [[عراق]] به نام «منتفق» ائتلافی به سرکردگی عبدالعزیز پدید آورد.<ref>تاریخ عرب، ص۵۳۴-۵۳۵.</ref> پس از تأسیس حکومت سوم سعودی، انگلیس برای دستیابی به اهداف خود، آل سعود و [[آل‌ هاشم]] را به بازی گرفت؛ بدین ترتیب که افسری از کارگزاران خود را نزد هر یک فرستاد. «[[ادوارد لارنس]]» را نزد [[شریف حسین]] و «[[ویلیام شکسپیر]]» را نزد ابن سعود گسیل نمود. سپس «[[هری سنت جان فیلبی]]» که خود را [[مسلمان]] نشان می‌داد و نامش را عبدالله نهاده بود، به جای شکسپیر از مشاوران ویژه عبدالعزیز شد.<ref>قلب الجزیره، ص۳۸۰-۳۸۲.</ref> انگلیس با هر دو طرف پیمان‌های مختلف بست و به آنان وعده‌های همانند برای حکومت بر عربستان بزرگ داد. اگر چه انگلیس برای دستیابی به منافع خود، از حامیان بزرگ آل سعود بود، سیاست دوگانه‌اش ایجاب می‌کرد در موقعیت‌های مقتضی بر ضدّ عربستان اقدام کند؛ مانند تاختن بر نجد به دنبال گردهمایی ۱۳۳۹ق./۱۹۲۱م. که در آن، ابن سعود را پادشاه نجد و همه سرزمین‌های وابسته شناختند<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی، ج۱، ص۲۶۲.</ref> و نیز حمله به نجد در سال ۱۳۴۶ق./۱۹۲۸م.<ref>تاریخ معاصر کشورهای عربی، ج۱، ص۲۶۳-۲۶۹.</ref>


==آل سعود و حجاز==
==آل سعود و حجاز==
خط ۶۶: خط ۶۵:
===توسعه و بازسازی حرمین===
===توسعه و بازسازی حرمین===
در دوره آل سعود اقدامات عمرانی بسیار برای توسعه مکان‌های زیارتی و دینی مکه و مدینه به انجام رسیده است:
در دوره آل سعود اقدامات عمرانی بسیار برای توسعه مکان‌های زیارتی و دینی مکه و مدینه به انجام رسیده است:
# توسعه مسجدالحرام و بازسازی کعبه: مسجدالحرام و کعبه شاهد بازسازی‌ها و ترمیم‌هایی در دوره‌های مختلف بوده است. در دوره آل سعود، ملک عبدالعزیز کارهای گوناگون در زمینه معماری کعبه، حرم مکی، چاه زمزم، مسجدها و... انجام داد.<ref>اعمال الملک عبدالعزیز، ص۱۱.</ref> وی اولین بار در سال ۱۳۴۴ق. مسجدالحرام را بازسازی کرد و طرح توسعه گسترده‌ای تنظیم نمود<ref>رعایة الحرمین، ص۱۵.</ref> که در زمان سعود بن عبدالعزیز آغاز شد و سپس ملک فیصل آن را ادامه داد. در زمان خالد بن عبدالعزیز در سال ۱۳۹۶ق. اجرای این طرح به پایان رسید. طرح دوم توسعه که بزرگ‌تر از طرح پیشین بود، در زمان ملک فهد به سال ۱۴۰۹ق. آغاز شد.<ref>رعایة الحرمین، ص۲۳-۴۳.</ref> کعبه نیز دو بار تعمیر گشت: نخست در سال ۱۳۷۷ق. که ملک عبدالعزیز سقف قدیم کعبه را برداشت و سقفی جدید برایش بنا کرد. نیز همو در سال ۱۳۶۶ق. دَرِِِِِ جدیدی برای کعبه ساخت.<ref>رعایة الحرمین، ص۱۹-۲۲.</ref> این در به دست عبدالرحیم امین بحاری مکی در ۱۵ ذی‌حجه نصب شد.<ref>سلطان نجد، ص۲۹۲.</ref> در تعمیر دوم که به سال ۱۴۱۷ق. به دست ملک فهد انجام گشت، قسمت‌هایی از کعبه بازسازی شد.<ref>سلطان نجد، ص۶۲.</ref>
 
# توسعه مسجد نبوی: همانند مسجدالحرام، مسجد نبوی نیز در دوره در زمان سعودیان توسعه یافت. ملک عبدالعزیز در سال ۱۳۴۸ق. دستور داد اصلاحاتی در آن صورت گیرد و در سال ۱۳۷۰ق. طرح توسعه آن را ارائه داد. انجام این طرح در سال ۱۳۷۲ق. به دست پسرش سعود آغاز شد.<ref>سلطان نجد، ص۳۱-۳۲.</ref> این توسعه در زمان ملک فیصل و خالد بن عبدالعزیز نیز ادامه یافت. پاکسازی چاه زمزم را هم می‌توان اقدامی در مسیر توسعه و ترمیم حرمین دانست. بزرگ‌ترین پاکسازی این چاه در تاریخ ۲۸/۵/۱۳۹۹ق. تا ۲۵/۷/۱۳۹۹ق. انجام شد. در این پاکسازی، افزون بر گل ‌و ‌لای و سنگ، انبوهی از ظرف‌های سفالی، سطل‌های چرمی و پلاستیکی، ظرف‌های قدیمی و عجیب، پول، چاقو، شاخ بز، انگشتر و… از چاه بیرون آمد و از آن پس، میزان آبدهی چاه بهبود یافت.<ref>سلطان نجد، ص۷۲.</ref>
#توسعه مسجدالحرام و بازسازی کعبه: مسجدالحرام و کعبه شاهد بازسازی‌ها و ترمیم‌هایی در دوره‌های مختلف بوده است. در دوره آل سعود، ملک عبدالعزیز کارهای گوناگون در زمینه معماری کعبه، حرم مکی، چاه زمزم، مسجدها و... انجام داد.<ref>اعمال الملک عبدالعزیز، ص۱۱.</ref> وی اولین بار در سال ۱۳۴۴ق. مسجدالحرام را بازسازی کرد و طرح توسعه گسترده‌ای تنظیم نمود<ref>رعایة الحرمین، ص۱۵.</ref> که در زمان سعود بن عبدالعزیز آغاز شد و سپس ملک فیصل آن را ادامه داد. در زمان خالد بن عبدالعزیز در سال ۱۳۹۶ق. اجرای این طرح به پایان رسید. طرح دوم توسعه که بزرگ‌تر از طرح پیشین بود، در زمان ملک فهد به سال ۱۴۰۹ق. آغاز شد.<ref>رعایة الحرمین، ص۲۳-۴۳.</ref> کعبه نیز دو بار تعمیر گشت: نخست در سال ۱۳۷۷ق. که ملک عبدالعزیز سقف قدیم کعبه را برداشت و سقفی جدید برایش بنا کرد. نیز همو در سال ۱۳۶۶ق. دَرِِِِِ جدیدی برای کعبه ساخت.<ref>رعایة الحرمین، ص۱۹-۲۲.</ref> این در به دست عبدالرحیم امین بحاری مکی در ۱۵ ذی‌حجه نصب شد.<ref>سلطان نجد، ص۲۹۲.</ref> در تعمیر دوم که به سال ۱۴۱۷ق. به دست ملک فهد انجام گشت، قسمت‌هایی از کعبه بازسازی شد.<ref>سلطان نجد، ص۶۲.</ref>
# ساخت کارگاه پرده‌بافی: از کارهای دیگری که در دوره سعودی‌ها انجام شد، ساختن نخستین کارگاه پرده‌بافی* در مکه به سال ۱۳۴۶ق. به دستور ملک عبدالعزیز بود.<ref>الرحلة السعودیه، ص۲۱۸.</ref> نخستین پرده محصول این کارگاه در همین سال بافته شد. دومین کارگاه پرده‌بافی نیز به سال ۱۳۹۷ق. در ام الجود به بهره‌برداری رسید.<ref>الرحلة السعودیه، ص۱۷، ۲۷.</ref>  
#توسعه مسجد نبوی: همانند مسجدالحرام، مسجد نبوی نیز در دوره در زمان سعودیان توسعه یافت. ملک عبدالعزیز در سال ۱۳۴۸ق. دستور داد اصلاحاتی در آن صورت گیرد و در سال ۱۳۷۰ق. طرح توسعه آن را ارائه داد. انجام این طرح در سال ۱۳۷۲ق. به دست پسرش سعود آغاز شد.<ref>سلطان نجد، ص۳۱-۳۲.</ref> این توسعه در زمان ملک فیصل و خالد بن عبدالعزیز نیز ادامه یافت. پاکسازی چاه زمزم را هم می‌توان اقدامی در مسیر توسعه و ترمیم حرمین دانست. بزرگ‌ترین پاکسازی این چاه در تاریخ ۲۸/۵/۱۳۹۹ق. تا ۲۵/۷/۱۳۹۹ق. انجام شد. در این پاکسازی، افزون بر گل ‌و ‌لای و سنگ، انبوهی از ظرف‌های سفالی، سطل‌های چرمی و پلاستیکی، ظرف‌های قدیمی و عجیب، پول، چاقو، شاخ بز، انگشتر و… از چاه بیرون آمد و از آن پس، میزان آبدهی چاه بهبود یافت.<ref>سلطان نجد، ص۷۲.</ref>
# تغییر شیوه نماز جماعت در مسجدالحرام: مرسوم بود در مسجدالحرام نماز جماعت به امامت چهار امام از مذاهب چهارگانه، جداگانه برگزار می‌شد. ملک عبدالعزیز این سنت را برچید و دستور داد که در هر نوبت تنها یک نماز جماعت برگزار شود؛ به این ترتیب که در هر نوبت امامی از یک مذهب، نماز بگزارد. اکنون امام جماعت تنها از میان وهابیان انتخاب می‌شود.<ref>رعایة الحرمین، ص۱۵.</ref>
#ساخت کارگاه پرده‌بافی: از کارهای دیگری که در دوره سعودی‌ها انجام شد، ساختن نخستین کارگاه پرده‌بافی* در مکه به سال ۱۳۴۶ق. به دستور ملک عبدالعزیز بود.<ref>الرحلة السعودیه، ص۲۱۸.</ref> نخستین پرده محصول این کارگاه در همین سال بافته شد. دومین کارگاه پرده‌بافی نیز به سال ۱۳۹۷ق. در ام الجود به بهره‌برداری رسید.<ref>الرحلة السعودیه، ص۱۷، ۲۷.</ref>
# ایجاد نظام اداری برای کارهای حج و امکانات رفاهی برای حاجیان: در زمان عبدالعزیز تنظیمات اداری گسترده و خدمات رفاهی در زمینه بهداشت، اسکان، تأمین آب و غذا، و گسترش راه‌ها و وسایل حمل و نقل برای بهبود حال حاجیان صورت گرفت.<ref>التنظیمات الداخلیه، ص۳۸۱-۴۸۵.</ref> البته بودجه این امکانات از مالیات‌های خود حاجیان تأمین می‌شد و آنان معمولاً از میزان این مالیات ناراضی بوده‌اند.<ref>تاریخ نجد الحدیث، ص۳۵۳.</ref> شریف مکه اگر چه از جانب عثمانی انتخاب می‌شد، مستقل عمل می‌کرد و سازماندهی اداری منظم و کاملی نداشت. پس از تسلط سعودی‌ها بر حجاز، عبدالعزیز اقداماتی برای تکامل دستگاه اداری حج انجام داد و به همین منظور «الادارة العامة للحج*» را تأسیس کرد. نیز دو نمایندگی در مدینه و جده برای کارهای حج در نظر گرفته شد<ref>مرافق الحج، ص۴۶.</ref>. همچنین در تاریخ ۲۰/۳/۱۳۴۵ق. «نظام ادارة الحج» در ۴۲ ماده تنظیم شد.<ref>مرافق الحج، ص۴۸.</ref> اقدام‌های رفاهی برای حاجیان در دوره سعودی، به ویژه زمان عبدالعزیز، در زمینه سازماندهی حمل و نقل، اسکان، درمان و تشکیل هیئت‌های نظارت بر کارهای حاجیان بود.<ref>سلطان نجد، ص۶۸۴-۶۸۵.</ref>  
#تغییر شیوه نماز جماعت در مسجدالحرام: مرسوم بود در مسجدالحرام نماز جماعت به امامت چهار امام از مذاهب چهارگانه، جداگانه برگزار می‌شد. ملک عبدالعزیز این سنت را برچید و دستور داد که در هر نوبت تنها یک نماز جماعت برگزار شود؛ به این ترتیب که در هر نوبت امامی از یک مذهب، نماز بگزارد. اکنون امام جماعت تنها از میان وهابیان انتخاب می‌شود.<ref>رعایة الحرمین، ص۱۵.</ref>
#ایجاد نظام اداری برای کارهای حج و امکانات رفاهی برای حاجیان: در زمان عبدالعزیز تنظیمات اداری گسترده و خدمات رفاهی در زمینه بهداشت، اسکان، تأمین آب و غذا، و گسترش راه‌ها و وسایل حمل و نقل برای بهبود حال حاجیان صورت گرفت.<ref>التنظیمات الداخلیه، ص۳۸۱-۴۸۵.</ref> البته بودجه این امکانات از مالیات‌های خود حاجیان تأمین می‌شد و آنان معمولاً از میزان این مالیات ناراضی بوده‌اند.<ref>تاریخ نجد الحدیث، ص۳۵۳.</ref> شریف مکه اگر چه از جانب عثمانی انتخاب می‌شد، مستقل عمل می‌کرد و سازماندهی اداری منظم و کاملی نداشت. پس از تسلط سعودی‌ها بر حجاز، عبدالعزیز اقداماتی برای تکامل دستگاه اداری حج انجام داد و به همین منظور «الادارة العامة للحج*» را تأسیس کرد. نیز دو نمایندگی در مدینه و جده برای کارهای حج در نظر گرفته شد<ref>مرافق الحج، ص۴۶.</ref>. همچنین در تاریخ ۲۰/۳/۱۳۴۵ق. «نظام ادارة الحج» در ۴۲ ماده تنظیم شد.<ref>مرافق الحج، ص۴۸.</ref> اقدام‌های رفاهی برای حاجیان در دوره سعودی، به ویژه زمان عبدالعزیز، در زمینه سازماندهی حمل و نقل، اسکان، درمان و تشکیل هیئت‌های نظارت بر کارهای حاجیان بود.<ref>سلطان نجد، ص۶۸۴-۶۸۵.</ref>


در کنار اقدامات عمرانی سعودی‌ها، وجود برخی نواقص و مشکلات هر ساله سبب وقوع حوادثی برای حاجیان در منا و عرفات و دیگر مَشاهد می‌شود که فاجعه‌بارترین آن‌ها آتش‌سوزی سال ۱۳۵۳شمسی بود که بسیاری از حجاج را به کام مرگ کشید. پس از این آتش‌سوزی، پیکرهای سوخته با لودر گردآوری و یک جا دفن شدند.<ref>میقات حج، ش۵۴، ص۱۵۱، «حج‌گزاری در سال‌های آغازین انقلاب».</ref> نمونه‌هایی دیگر از آتش‌سوزی در منا نیز گزارش شده است.<ref>نک: میقات حج، ش۱۷، ص۱۹۱، «برائت در عرفات»؛ ش۲۰، ص۱۵۷، «نامه رئیس سازمان حج به وزیر عربستان».</ref> در سال ۱۳۸۴ش./۲۰۰۶م. تخریب پل جمرات بر اثر ازدحام جمعیت، به کشته شدن ۳۶۲ نفر و زخمی شدن ۲۸۹ نفر انجامید. نیز در همان سال بر اثر فروریختن یک باب ساختمان چند طبقه در نزدیكی مسجدالحرام ۷۶ نفر از حجاج كشته و ۶۲ نفر زخمی شدند.<ref>الشرق الاوسط، جمعـة ۱۳ ذو الحجـة ۱۴۲۶ق.</ref> دو سال پیش از آن نیز بر اثر سقوط حاجیان از پل جمرات به سبب ازدحام جمعیت، بیش از ۲۴۴ زائر، بیشتر از كشورهای جنوب شرق آسیا، جان باختند. این رویددهای پیاپی در پل جمرات سبب شد که طرحی جامع برای ساخت پلی پنج طبقه در جمرات تهیه شود که در سال ۲۰۰۹م. به طور کامل گشایش یافت.<ref>الحج و العمره، ش۳۹، «احداث پل جدید جمرات، تحولی در مفهوم مدیریت اجتماعات بزرگ انسانی».</ref>
در کنار اقدامات عمرانی سعودی‌ها، وجود برخی نواقص و مشکلات هر ساله سبب وقوع حوادثی برای حاجیان در منا و عرفات و دیگر مَشاهد می‌شود که فاجعه‌بارترین آن‌ها آتش‌سوزی سال ۱۳۵۳شمسی بود که بسیاری از حجاج را به کام مرگ کشید. پس از این آتش‌سوزی، پیکرهای سوخته با لودر گردآوری و یک جا دفن شدند.<ref>میقات حج، ش۵۴، ص۱۵۱، «حج‌گزاری در سال‌های آغازین انقلاب».</ref> نمونه‌هایی دیگر از آتش‌سوزی در منا نیز گزارش شده است.<ref>نک: میقات حج، ش۱۷، ص۱۹۱، «برائت در عرفات»؛ ش۲۰، ص۱۵۷، «نامه رئیس سازمان حج به وزیر عربستان».</ref> در سال ۱۳۸۴ش./۲۰۰۶م. تخریب پل جمرات بر اثر ازدحام جمعیت، به کشته شدن ۳۶۲ نفر و زخمی شدن ۲۸۹ نفر انجامید. نیز در همان سال بر اثر فروریختن یک باب ساختمان چند طبقه در نزدیكی مسجدالحرام ۷۶ نفر از حجاج كشته و ۶۲ نفر زخمی شدند.<ref>الشرق الاوسط، جمعـة ۱۳ ذو الحجـة ۱۴۲۶ق.</ref> دو سال پیش از آن نیز بر اثر سقوط حاجیان از پل جمرات به سبب ازدحام جمعیت، بیش از ۲۴۴ زائر، بیشتر از كشورهای جنوب شرق آسیا، جان باختند. این رویددهای پیاپی در پل جمرات سبب شد که طرحی جامع برای ساخت پلی پنج طبقه در جمرات تهیه شود که در سال ۲۰۰۹م. به طور کامل گشایش یافت.<ref>الحج و العمره، ش۳۹، «احداث پل جدید جمرات، تحولی در مفهوم مدیریت اجتماعات بزرگ انسانی».</ref>