حج پیاده: تفاوت میان نسخهها
←پیشینه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پیشینه) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==پیشینه== | |||
== پیشینه == | |||
متون حدیثی و تفسیری از حج پیاده حضرت آدم(ع) به صورت مکرّر و با اعداد گوناگون (۳۰٬۷۰، 1000)<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص229؛ عیون اخبار الرضا، ج1، ص220.</ref> و نیز حج پیاده حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع)<ref>. علل الشرائع، ج2، ص423؛ تفسیر سمرقندی، ج2، ص456؛ التبیان، ج7، ص309.</ref> گزارش دادهاند. بنا بر روایتی از ابن عباس حواریون عیسی(ع) در سفر حجشان هنگامی که به حرم رسیدند به احترام آن پیادهروی کردند.<ref>. اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص137؛ تاریخ دمشق، ج68، ص70.</ref> بر پایه برخی روایات حضرت محمد اکرم(ص) و صحابه نیز مسیر مدینه تا مکه را پیاده طی کردند.<ref>. اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص392-393.</ref> | متون حدیثی و تفسیری از حج پیاده حضرت آدم(ع) به صورت مکرّر و با اعداد گوناگون (۳۰٬۷۰، 1000)<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص229؛ عیون اخبار الرضا، ج1، ص220.</ref> و نیز حج پیاده حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع)<ref>. علل الشرائع، ج2، ص423؛ تفسیر سمرقندی، ج2، ص456؛ التبیان، ج7، ص309.</ref> گزارش دادهاند. بنا بر روایتی از ابن عباس حواریون عیسی(ع) در سفر حجشان هنگامی که به حرم رسیدند به احترام آن پیادهروی کردند.<ref>. اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص137؛ تاریخ دمشق، ج68، ص70.</ref> بر پایه برخی روایات حضرت محمد اکرم(ص) و صحابه نیز مسیر مدینه تا مکه را پیاده طی کردند.<ref>. اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص392-393.</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۵: | ||
بر پایه احادیث برهنه بودن پا هنگام ورود به حرم و نیز در حال طواف مشمول پاداش است و سیره معصومان نیز چنین بوده است.<ref>. المحاسن، ج1، ص68؛ الکافی، ج4، ص398، 412.</ref> بنا بر روایتی از حضرت محمد(ص)، هفتاد تن از حضرت محمدان الهی در حج گزاری خود به احترام حرم، مسیر ذی طوی تا مکه را با پای برهنه پیمودهاند.<ref>. تلخیص الحبیر، ج7، ص275.</ref> به نظر برخی روایتگران از جای پای موجود در مقام ابراهیم نیز بر میآید که آن حضرت هنگام بنای کعبه و قرار گرفتن بر روی این سنگ پابرهنه بوده است.<ref>. مکه و مدینه تصویری از توسعه و نوسازی، ص162.</ref> | بر پایه احادیث برهنه بودن پا هنگام ورود به حرم و نیز در حال طواف مشمول پاداش است و سیره معصومان نیز چنین بوده است.<ref>. المحاسن، ج1، ص68؛ الکافی، ج4، ص398، 412.</ref> بنا بر روایتی از حضرت محمد(ص)، هفتاد تن از حضرت محمدان الهی در حج گزاری خود به احترام حرم، مسیر ذی طوی تا مکه را با پای برهنه پیمودهاند.<ref>. تلخیص الحبیر، ج7، ص275.</ref> به نظر برخی روایتگران از جای پای موجود در مقام ابراهیم نیز بر میآید که آن حضرت هنگام بنای کعبه و قرار گرفتن بر روی این سنگ پابرهنه بوده است.<ref>. مکه و مدینه تصویری از توسعه و نوسازی، ص162.</ref> | ||
== حکمت == | ==حکمت== | ||
از احادیث بر میآید که حکمت پابرهنگی هنگام زیارت، تواضع و خشوع در برابر خداوند است.<ref>. الکافی، ج4، ص398؛ تهذیب، ج5، ص97.</ref> حج با پای برهنه از بارزترین نشانههای خضوع وتذلّل در پیشگاه خداوند به شمار رفته است<ref>. فقه الحج، ج2، ص66-67.</ref> همچنان که سفر حج با پای پیاده نمایانگر تواضع بنده و انقطاع او از مظاهر دنیا دانسته شده است.<ref>. اخلاق و آداب در حج، ص88؛ جرعهای از صهبای حج، ص43.</ref> | از احادیث بر میآید که حکمت پابرهنگی هنگام زیارت، تواضع و خشوع در برابر خداوند است.<ref>. الکافی، ج4، ص398؛ تهذیب، ج5، ص97.</ref> حج با پای برهنه از بارزترین نشانههای خضوع وتذلّل در پیشگاه خداوند به شمار رفته است<ref>. فقه الحج، ج2، ص66-67.</ref> همچنان که سفر حج با پای پیاده نمایانگر تواضع بنده و انقطاع او از مظاهر دنیا دانسته شده است.<ref>. اخلاق و آداب در حج، ص88؛ جرعهای از صهبای حج، ص43.</ref> | ||
==احکام حج با پای پیاده== | ==احکام حج با پای پیاده== | ||
به نظر مشهور فقیهان امامی، وجود مرکب برای سفر حج (راحله) شرط تحقّق استطاعت و وجوب حج است و با فقدان آن حج واجب نمیشود. اما در صورت دارا بودن شرائط وجوب و استطاعت، به جا آوردن حج بدون استفاده از وسیله نقلیه و با پای پیاده مجزی و صحیح است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302؛ المختصر النافع، ص75-76؛ مدارک الاحکام، ج7، ص79-80.</ref> | به نظر مشهور فقیهان امامی، وجود مرکب برای سفر حج (راحله) شرط تحقّق استطاعت و وجوب حج است و با فقدان آن حج واجب نمیشود. اما در صورت دارا بودن شرائط وجوب و استطاعت، به جا آوردن حج بدون استفاده از وسیله نقلیه و با پای پیاده مجزی و صحیح است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302؛ المختصر النافع، ص75-76؛ مدارک الاحکام، ج7، ص79-80.</ref> | ||
در قرآن کریم در آیه ۲۷ سوره حج/۲۲ «یأتوک رجالا و علی کلّ ضامر»، از حج پیاده «رجالا» در برابر حج سواره «و علی کلّ ضامر» (سوار بر شتران باریک اندام [چالاک] یاد شده است. برخی مفسران تقدم آن را بر حج سواره در این آیه دلیل اهمیت و برتری آن بر حج سواره دانستهاند.<ref>. احکام القرآن، ج5، ص65؛ البرهان، ج3، ص249؛ زبدة البیان، ص224.</ref> در احادیث نیز به فضیلت حج پیاده تصریح شده است.<ref>. الاستبصار، ج2، ص141-142؛ الفصول المهمه، ج2، ص175-176.</ref> در روایات پیادهروی به سوی کعبه محبوبترین عبادت نزد خداوند خوانده شده و پاداشی بزرگ برای حج پیاده ذکر شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص218؛ الخصال، ج1، ص35؛ المحاسن، ج1، ص70.</ref> | |||
=== اقوال در برتری حج پیاده یا حج سواره === | ===اقوال در برتری حج پیاده یا حج سواره=== | ||
البته در برتری حج پیاده بر حج سواره اختلاف وجود دارد که ناشی از وجود روایاتی دال بر برتری هر یک از این دو بر دیگری است.<ref>. نک: تهذیب، ج5، ص11-13.</ref> برخی فقیهان در مقام جمع میان این دو دسته روایات گفتهاند که حج پیاده چنانچه موجب ضعف و اخلال به ادای عبادت نگردد، بهتر از حج سواره است؛<ref>. المقنعه، ص385؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص94-95.</ref> ولی در غیر این صورت یا در صورتی که پیادهروی ناشی از بخل و فرار از پرداخت هزینه وسیله نقلیه باشد، حج سواره برتر است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص218-219؛ منتهی المطلب، ج10، ص116-117؛ مسالک الافهام، ج2، ص150، 151.</ref> همچنین برخی، روایات دال بر برتری حج پیاده را بر افضل بودن ادای مناسک با پای پیاده پس از رسیدن به مکه حمل کردهاند.<ref>. شرح فروع الکافی، ج5، ص321.</ref> وجوه دیگری نیز در مقام جمع میان این روایات در فقه امامی مطرح شده است.<ref>. نک: تهذیب، ج5، ص12-13؛ لوامع صاحبقرانی، ج7، ص126-128.</ref> | البته در برتری حج پیاده بر حج سواره اختلاف وجود دارد که ناشی از وجود روایاتی دال بر برتری هر یک از این دو بر دیگری است.<ref>. نک: تهذیب، ج5، ص11-13.</ref> برخی فقیهان در مقام جمع میان این دو دسته روایات گفتهاند که حج پیاده چنانچه موجب ضعف و اخلال به ادای عبادت نگردد، بهتر از حج سواره است؛<ref>. المقنعه، ص385؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص94-95.</ref> ولی در غیر این صورت یا در صورتی که پیادهروی ناشی از بخل و فرار از پرداخت هزینه وسیله نقلیه باشد، حج سواره برتر است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص218-219؛ منتهی المطلب، ج10، ص116-117؛ مسالک الافهام، ج2، ص150، 151.</ref> همچنین برخی، روایات دال بر برتری حج پیاده را بر افضل بودن ادای مناسک با پای پیاده پس از رسیدن به مکه حمل کردهاند.<ref>. شرح فروع الکافی، ج5، ص321.</ref> وجوه دیگری نیز در مقام جمع میان این روایات در فقه امامی مطرح شده است.<ref>. نک: تهذیب، ج5، ص12-13؛ لوامع صاحبقرانی، ج7، ص126-128.</ref> | ||
در فقه حنفی و حنبلی به استناد ذکر پیادگان پیش از سوارگان در آیه ۲۷ سوره حج/۲۲ و احادیث،<ref>. المستدرک، ج1، ص461.</ref> حج پیاده برتر از حج سواره به شمار رفته است<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص131؛ کشاف القناع، ج2، ص572-573؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص681.</ref>؛ ولی فقهای شافعی و مالکی به استناد حج سواره حضرت محمد(ص) حج سواره را برتر از حج پیاده دانستهاند.<ref>. المجموع، ج7، ص91؛ مواهب الجلیل، ج3، ص514-515؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص10.</ref> به تصریح شماری از منابع فقهی اختلاف نظر درباره فضیلت ادای حج پیاده در عمره نیز وجود دارد.<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص516.</ref> | در فقه حنفی و حنبلی به استناد ذکر پیادگان پیش از سوارگان در آیه ۲۷ سوره حج/۲۲ و احادیث،<ref>. المستدرک، ج1، ص461.</ref> حج پیاده برتر از حج سواره به شمار رفته است<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص131؛ کشاف القناع، ج2، ص572-573؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص681.</ref>؛ ولی فقهای شافعی و مالکی به استناد حج سواره حضرت محمد(ص) حج سواره را برتر از حج پیاده دانستهاند.<ref>. المجموع، ج7، ص91؛ مواهب الجلیل، ج3، ص514-515؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص10.</ref> به تصریح شماری از منابع فقهی اختلاف نظر درباره فضیلت ادای حج پیاده در عمره نیز وجود دارد.<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص516.</ref> | ||
=== ادای برخی مناسک حج با پای پیاده === | ===ادای برخی مناسک حج با پای پیاده=== | ||
در منابع فقهی بر پیاده بودن حج گزار هنگام ادای برخی عبادات مربوط به حج و عمره تأکید شده است. این عبادات عبارتند از: | در منابع فقهی بر پیاده بودن حج گزار هنگام ادای برخی عبادات مربوط به حج و عمره تأکید شده است. این عبادات عبارتند از: | ||
# ورود به مکه؛<ref>. الوسیله، ص172؛ المجموع، ج8، ص6؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص308.</ref> | #ورود به مکه؛<ref>. الوسیله، ص172؛ المجموع، ج8، ص6؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص308.</ref> | ||
# طواف؛<ref>. المجموع، ج8، ص14، 27؛ کشاف القناع، ج2، ص564.</ref> | #طواف؛<ref>. المجموع، ج8، ص14، 27؛ کشاف القناع، ج2، ص564.</ref> | ||
# سعی؛<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص361؛ مواهب الجلیل، ج3، ص516.</ref> | #سعی؛<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص361؛ مواهب الجلیل، ج3، ص516.</ref> | ||
# رفتن به سوی مواقف؛<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص516.</ref> | #رفتن به سوی مواقف؛<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص516.</ref> | ||
# هنگام وقوف در مشعر الحرام (برای صروره یعنی کسی که نخستین حج خود را به جا میآورد)<ref>. لوامع صاحبقرانی، ج8، ص440.</ref> | #هنگام وقوف در مشعر الحرام (برای صروره یعنی کسی که نخستین حج خود را به جا میآورد)<ref>. لوامع صاحبقرانی، ج8، ص440.</ref> | ||
# هنگام رمی جمرات؛ به نظر مشهور فقیهان امامی به استناد احادیث<ref>. الکافی، ج4، ص486؛ تهذیب، ج5، ص267.</ref> رمی پیاده مستحب و برتر از رمی به صورت سواره است.<ref>. تحریر الاحکام، ج2، ص11؛ مدارک الاحکام، ج8، ص13؛ جواهر الکلام، ج19، ص110.</ref> شماری ازحنفیان بر آناند که رمیی که پس از آن رمی دیگران باشد مستحب است پیاده انجام شود<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص23؛ البحر الرائق، ج2، ص612؛ الدر المختار، ج2، ص574.</ref> و برخی فقیهان متأخر حنفی به استناد وجود حالت خشوع، رمی پیاده را مطلقاً برتر شمردهاند.<ref>. البحر الرائق، ج2، ص613؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص574.</ref> شافعیان، رمی روزهای ۱۱ و ۱۲ ذی حجه و مالکیان، رمی روزهای ۱۱ تا ۱۳ ذی حجه را بصورت پیاده مستحب دانستهاند.<ref>. المدونة الکبری، ج1، ص423؛ المجموع، ج8، ص242؛ مواهب الجلیل، ج4، ص178-179.</ref> | #هنگام رمی جمرات؛ به نظر مشهور فقیهان امامی به استناد احادیث<ref>. الکافی، ج4، ص486؛ تهذیب، ج5، ص267.</ref> رمی پیاده مستحب و برتر از رمی به صورت سواره است.<ref>. تحریر الاحکام، ج2، ص11؛ مدارک الاحکام، ج8، ص13؛ جواهر الکلام، ج19، ص110.</ref> شماری ازحنفیان بر آناند که رمیی که پس از آن رمی دیگران باشد مستحب است پیاده انجام شود<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص23؛ البحر الرائق، ج2، ص612؛ الدر المختار، ج2، ص574.</ref> و برخی فقیهان متأخر حنفی به استناد وجود حالت خشوع، رمی پیاده را مطلقاً برتر شمردهاند.<ref>. البحر الرائق، ج2، ص613؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص574.</ref> شافعیان، رمی روزهای ۱۱ و ۱۲ ذی حجه و مالکیان، رمی روزهای ۱۱ تا ۱۳ ذی حجه را بصورت پیاده مستحب دانستهاند.<ref>. المدونة الکبری، ج1، ص423؛ المجموع، ج8، ص242؛ مواهب الجلیل، ج4، ص178-179.</ref> | ||
# همه مناسک حج؛ به نظر مالکیان پیاده بودن در تمام مناسک حج جز وقوف در عرفات و رمی جمره عقبه مستحب است.<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص516.</ref> | #همه مناسک حج؛ به نظر مالکیان پیاده بودن در تمام مناسک حج جز وقوف در عرفات و رمی جمره عقبه مستحب است.<ref>. مواهب الجلیل، ج3، ص516.</ref> | ||
=== استطاعت بدون راحله === | ===استطاعت بدون راحله=== | ||
از منظر فقیهان شافعی،<ref>. فتح العزیز، ج7، ص7-12؛ مغنی المحتاج، ج1، ص463؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص13.</ref> حنفی<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ البحر الرائق، ج2، ص548؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص506.</ref> و حنبلی<ref>. الشرح الکبیر، ج3، ص170؛ کشاف القناع، ج2، ص450؛ الانصاف، ج3، ص402-403.</ref> ادای حجة الاسلام با پای پیاده بر کسی که توانایی تأمین وسیله نقلیه را ندارد واجب نیست مگر اینکه ـ به نظر شافعیان و حنبلیان ـ فاصله فرد تا مکه کمتر از مسافت قصر (شکسته شدن نماز) یا ـ به نظر حنفیان ـ حج گزار از اهالی مکه باشد. دلیل آنان تفسیر استطاعت به زاد (توشه) و راحله (وسیله نقلیه) در سخن حضرت محمد اکرم(ص) است. اما مالکیان<ref>. نک: بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ مواهب الجلیل، ج3، ص457-458؛ البیان و التحصیل، ج4، ص12.</ref> و معدودی از فقهای امامی<ref>. المعتبر، ج2، ص752؛ منتهی المطلب، ج10، ص77؛ مناسک حج، ص10-12.</ref> انجام دادن حجة الاسلام را با پای پیاده بر کسی که توانایی راه رفتن داشته باشد، واجب شمردهاند، هرچند توانایی تهیه وسیله نقلیه را نداشته باشد. برخی مالکیان در این باره به آیه ۲۷ حج /۲۲استناد کردهاند.<ref>. البیان و التحصیل، ج4، ص12.</ref> | از منظر فقیهان شافعی،<ref>. فتح العزیز، ج7، ص7-12؛ مغنی المحتاج، ج1، ص463؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص13.</ref> حنفی<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ البحر الرائق، ج2، ص548؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص506.</ref> و حنبلی<ref>. الشرح الکبیر، ج3، ص170؛ کشاف القناع، ج2، ص450؛ الانصاف، ج3، ص402-403.</ref> ادای حجة الاسلام با پای پیاده بر کسی که توانایی تأمین وسیله نقلیه را ندارد واجب نیست مگر اینکه ـ به نظر شافعیان و حنبلیان ـ فاصله فرد تا مکه کمتر از مسافت قصر (شکسته شدن نماز) یا ـ به نظر حنفیان ـ حج گزار از اهالی مکه باشد. دلیل آنان تفسیر استطاعت به زاد (توشه) و راحله (وسیله نقلیه) در سخن حضرت محمد اکرم(ص) است. اما مالکیان<ref>. نک: بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ مواهب الجلیل، ج3، ص457-458؛ البیان و التحصیل، ج4، ص12.</ref> و معدودی از فقهای امامی<ref>. المعتبر، ج2، ص752؛ منتهی المطلب، ج10، ص77؛ مناسک حج، ص10-12.</ref> انجام دادن حجة الاسلام را با پای پیاده بر کسی که توانایی راه رفتن داشته باشد، واجب شمردهاند، هرچند توانایی تهیه وسیله نقلیه را نداشته باشد. برخی مالکیان در این باره به آیه ۲۷ حج /۲۲استناد کردهاند.<ref>. البیان و التحصیل، ج4، ص12.</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۶۰: | ||
در منابع حدیثی و فقهی برهنه بودن پا در برخی از مقدمات یا واجبات حج و عمره مستحب شمرده شده است؛ از جمله: | در منابع حدیثی و فقهی برهنه بودن پا در برخی از مقدمات یا واجبات حج و عمره مستحب شمرده شده است؛ از جمله: | ||
# ورود به حرم: فقیهان امامی برهنگی پا به هنگام وارد شدن به حرم را مستحب دانستهاند. از جمله مستندات آنان در این باره روایت اَبان بن تغلب است که طبق آن، امام صادق(ع) هنگام ورود به حرم کفشهای خود را درآورد و برهنه بودن پا را در این وضع، مشمول پاداشی فراوان دانست. روایتی مشابه از سیره امام باقر(ع) هم نقل شده است.<ref>. الکافی، کلیینی، ج4، ص398؛ تهذیب، ج5، ص97؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص79.</ref> | #ورود به حرم: فقیهان امامی برهنگی پا به هنگام وارد شدن به حرم را مستحب دانستهاند. از جمله مستندات آنان در این باره روایت اَبان بن تغلب است که طبق آن، امام صادق(ع) هنگام ورود به حرم کفشهای خود را درآورد و برهنه بودن پا را در این وضع، مشمول پاداشی فراوان دانست. روایتی مشابه از سیره امام باقر(ع) هم نقل شده است.<ref>. الکافی، کلیینی، ج4، ص398؛ تهذیب، ج5، ص97؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص79.</ref> | ||
# ورود به مکه: به نظر فقهای امامی<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص355؛ الوسیله، ص172؛ تحریر الاحکام، ج1، ص579.</ref> و بسیاری از شافعیان<ref>. فتح العزیز، ج7، ص276-375؛ المجموع، ج8، ص6؛ مغنی المحتاج، ج1، ص483.</ref> مستحب است حجگزار هنگام ورود به مکه پابرهنه باشد. برخی امامیان مستند این حکم را روایاتی<ref>. الکافی، کلینی، ج4، ص401.</ref> دانستهاند که بر ورود به مکه همراه با تواضع تأکید کردهاند.<ref>. جواهر الکلام، ج19، ص283؛ جامع المدارک، ج2، ص491.</ref> | #ورود به مکه: به نظر فقهای امامی<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص355؛ الوسیله، ص172؛ تحریر الاحکام، ج1، ص579.</ref> و بسیاری از شافعیان<ref>. فتح العزیز، ج7، ص276-375؛ المجموع، ج8، ص6؛ مغنی المحتاج، ج1، ص483.</ref> مستحب است حجگزار هنگام ورود به مکه پابرهنه باشد. برخی امامیان مستند این حکم را روایاتی<ref>. الکافی، کلینی، ج4، ص401.</ref> دانستهاند که بر ورود به مکه همراه با تواضع تأکید کردهاند.<ref>. جواهر الکلام، ج19، ص283؛ جامع المدارک، ج2، ص491.</ref> | ||
# ورود به مسجدالحرام: امامیان به استناد احادیث<ref>. الکافی، کلینی، ج4، ص401؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص204؛ تهذیب، ج5، ص167.</ref> برآناند که مستحب است احرامگزار با پای برهنه به مسجدالحرام وارد شود.<ref>. النهایه، ص235؛ تحریر الاحکام، ج1، ص585-586؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص319.</ref> | #ورود به مسجدالحرام: امامیان به استناد احادیث<ref>. الکافی، کلینی، ج4، ص401؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص204؛ تهذیب، ج5، ص167.</ref> برآناند که مستحب است احرامگزار با پای برهنه به مسجدالحرام وارد شود.<ref>. النهایه، ص235؛ تحریر الاحکام، ج1، ص585-586؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص319.</ref> | ||
# ورود به کعبه: فقهای امامی،<ref>. المقنع ص290؛ المهذب ج1، ص263؛ السرائر، ج1، ص614؛ جواهر الکلام، ج20، ص61-62.</ref> حنفی،<ref>. درر الحکام، ج1، ص232؛ تبیین الحقائق، ج2، ص37؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص235.</ref> شافعی،<ref>. التنبیه، ج1، ص79؛ المجموع، ج8، ص269.</ref> و حنبلی<ref>. مطالب اولی النهی، ج2، ص439؛ المحرر فی الفقه، ج1، ص248.</ref> به استناد احادیث<ref>. الکافی، کلینی، ج4، ص528؛ تهذیب، ج5، ص276؛ تلخیص الحبیر، ج7، ص275.</ref> بر آناند که ورود به کعبه با پای برهنه مستحب است. برخی از فقیهان امامی این استحباب را به مردان اختصاص داده<ref>. احکام النساء، ص33.</ref> و برخی دیگر بر استحباب پا برهنگی در خصوص صروره تأکید کردهاند.<ref>. قواعد الاحکام، ج1، ص449؛ ریاض المسائل، ج7، ص145-146.</ref> | #ورود به کعبه: فقهای امامی،<ref>. المقنع ص290؛ المهذب ج1، ص263؛ السرائر، ج1، ص614؛ جواهر الکلام، ج20، ص61-62.</ref> حنفی،<ref>. درر الحکام، ج1، ص232؛ تبیین الحقائق، ج2، ص37؛ الفتاوی الهندیه، ج1، ص235.</ref> شافعی،<ref>. التنبیه، ج1، ص79؛ المجموع، ج8، ص269.</ref> و حنبلی<ref>. مطالب اولی النهی، ج2، ص439؛ المحرر فی الفقه، ج1، ص248.</ref> به استناد احادیث<ref>. الکافی، کلینی، ج4، ص528؛ تهذیب، ج5، ص276؛ تلخیص الحبیر، ج7، ص275.</ref> بر آناند که ورود به کعبه با پای برهنه مستحب است. برخی از فقیهان امامی این استحباب را به مردان اختصاص داده<ref>. احکام النساء، ص33.</ref> و برخی دیگر بر استحباب پا برهنگی در خصوص صروره تأکید کردهاند.<ref>. قواعد الاحکام، ج1، ص449؛ ریاض المسائل، ج7، ص145-146.</ref> | ||
# طواف: به نظر فقهای امامی<ref>. المهذب، ج1، ص233؛ السرائر، ج1، ص570؛ دلیل الناسک، ص264.</ref> و شافعی<ref>. مغنی المحتاج، ج1، ص487؛ حواشی الشروانی، ج10، ص89.</ref> طواف با پای برهنه مستحب است. | #طواف: به نظر فقهای امامی<ref>. المهذب، ج1، ص233؛ السرائر، ج1، ص570؛ دلیل الناسک، ص264.</ref> و شافعی<ref>. مغنی المحتاج، ج1، ص487؛ حواشی الشروانی، ج10، ص89.</ref> طواف با پای برهنه مستحب است. | ||
# وقوف در مشعر الحرام: فقهای امامی با استناد به احادیثی<ref>. الکافی، کلینی، ج4، ص468-469؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص545.</ref> وقوف به مشعر الحرام با پای برهنه را برای صروره مستحب دانستهاند.<ref>. تذکرة الفقها، ج8، ص201-202؛ جامع المقاصد، ج3، ص227-228؛ جواهر الکلام، ج19، ص83.</ref> برخی فقها این استحباب را برای غیر صروره نیز قائلند.<ref>. جامع المدارک، ج2، ص544؛ مستند الشیعه، ج13، ص84.</ref> شیخ مفید این استحباب را به مردان اختصاص داده است.<ref>. احکام النساء، ص33.</ref> | #وقوف در مشعر الحرام: فقهای امامی با استناد به احادیثی<ref>. الکافی، کلینی، ج4، ص468-469؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص545.</ref> وقوف به مشعر الحرام با پای برهنه را برای صروره مستحب دانستهاند.<ref>. تذکرة الفقها، ج8، ص201-202؛ جامع المقاصد، ج3، ص227-228؛ جواهر الکلام، ج19، ص83.</ref> برخی فقها این استحباب را برای غیر صروره نیز قائلند.<ref>. جامع المدارک، ج2، ص544؛ مستند الشیعه، ج13، ص84.</ref> شیخ مفید این استحباب را به مردان اختصاص داده است.<ref>. احکام النساء، ص33.</ref> | ||
افزون بر موارد یاد شده، پابرهنه بودن هنگام به جا آوردن برخی عبادات از جمله هنگام خارج شدن برای نماز عید فطر و نماز عید قربان و نیز نماز جمعه مستحب به شمار رفته است.<ref>. دعائم الاسلام، ج1، ص182؛ منتهی المطلب، ج6، ص44.</ref> | افزون بر موارد یاد شده، پابرهنه بودن هنگام به جا آوردن برخی عبادات از جمله هنگام خارج شدن برای نماز عید فطر و نماز عید قربان و نیز نماز جمعه مستحب به شمار رفته است.<ref>. دعائم الاسلام، ج1، ص182؛ منتهی المطلب، ج6، ص44.</ref> |