حجابت: تفاوت میان نسخهها
←اختیارات و وظایف
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
در احادیث نیز، به منصب حجابت اشاره شده است. برای نمونه [[حضرت محمد(ص)]]، در خطبهای هنگام فتح [[مکه]] در کنار [[کعبه]]، بر بطلان همه امتیازهای [[جاهلیت]] جز [[سقایت]] و حجابت تأکید کرد.<ref>المصنّف، ج9، ص281؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص11، 36، 410؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص878.</ref> | در احادیث نیز، به منصب حجابت اشاره شده است. برای نمونه [[حضرت محمد(ص)]]، در خطبهای هنگام فتح [[مکه]] در کنار [[کعبه]]، بر بطلان همه امتیازهای [[جاهلیت]] جز [[سقایت]] و حجابت تأکید کرد.<ref>المصنّف، ج9، ص281؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص11، 36، 410؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص878.</ref> | ||
===اختیارات و وظایف=== | ===اختیارات و وظایف=== | ||
حاجب | حاجب [[کعبه]]، بر باز و بسته کردن در کعبه و اجازه وارد شدن به کعبه ولایت دارد. وی گاه از ورود خواص حکومت نیز جلوگیری میکرد. در ماجرای اعتراض [[عایشه]] به حضرت محمد(ص) مبنی بر جلوگیری شیبة بن عثمان از ورود وی به درون کعبه، پس از توضیح قانع کننده شیبه، حضرت محمد(ص) به همسرش پیشنهاد داد که به داخل [[حجر اسماعیل]] برود که حجر نیز از کعبه است.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج6، ص67.</ref> | ||
برخی از امور کعبه نیز بر عهده حاجب است. برای نمونه، شیبة بن عثمان پردههای کعبه را که میراث [[جاهلیت]] به حساب میآمد برگرفت<ref>المفصل، ج12، ص20.</ref> و پول آن را صدقه داد.<ref>مجموعة الحدیث، ج4، ص66.</ref> البته برگرفتن پرده از کعبه در زمان مهدی [[بنیعباس|عباسی]]، منوط به اجازه خلیفه بوده است.<ref>تاریخ الطبری، ج8، ص133؛ تاریخ الاسلام، ج9، ص371.</ref> سادن، امروزه نیز مسؤولیت تعویض و شستشوی پرده کعبه و تعطیر آن را عهدهدار است.<ref name=":4" /> | برخی از امور کعبه نیز بر عهده حاجب است. برای نمونه، شیبة بن عثمان پردههای کعبه را که میراث [[جاهلیت]] به حساب میآمد برگرفت<ref>المفصل، ج12، ص20.</ref> و پول آن را صدقه داد.<ref>مجموعة الحدیث، ج4، ص66.</ref> البته برگرفتن پرده از کعبه در زمان مهدی [[بنیعباس|عباسی]]، منوط به اجازه خلیفه بوده است.<ref>تاریخ الطبری، ج8، ص133؛ تاریخ الاسلام، ج9، ص371.</ref> سادن، امروزه نیز مسؤولیت تعویض و شستشوی پرده کعبه و تعطیر آن را عهدهدار است.<ref name=":4" /> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
حاجبان در سدههای نخستین، جایگاه ویژهای داشته و از طبقه اشراف جامعه به شمار میآمدند.<ref>معجم قبائل العرب، ج1، ص30.</ref> پست حجابت گاه دارای کارکرد سیاسی نیز بوده و حاجبان در منازعات سیاسی دخالت داده میشدند<ref>تاریخ الطبری، ج8، ص377؛ المنتظم، ج10، ص27.</ref> و گاه خانه آنان به عنوان مأمنی برای مردم در جنگها به شمار میرفت.<ref>انساب الاشراف، ج7، ص126.</ref> | حاجبان در سدههای نخستین، جایگاه ویژهای داشته و از طبقه اشراف جامعه به شمار میآمدند.<ref>معجم قبائل العرب، ج1، ص30.</ref> پست حجابت گاه دارای کارکرد سیاسی نیز بوده و حاجبان در منازعات سیاسی دخالت داده میشدند<ref>تاریخ الطبری، ج8، ص377؛ المنتظم، ج10، ص27.</ref> و گاه خانه آنان به عنوان مأمنی برای مردم در جنگها به شمار میرفت.<ref>انساب الاشراف، ج7، ص126.</ref> | ||
===پیشینه=== | ===پیشینه=== | ||
کاربست حجابت در پردهداریِ عبادتخانهها از پیشینهای طولانی برخوردار است و نمونه آن در ادیان و فرهنگهای دیگر نیز به کار رفته است.<ref name=":1">البدایة و النهایه، ج2، ص58؛ البلدان، ص617؛ البدء و التاریخ، ج6، ص104 | کاربست حجابت در پردهداریِ عبادتخانهها از پیشینهای طولانی برخوردار است و نمونه آن در ادیان و فرهنگهای دیگر نیز به کار رفته است.<ref name=":1">البدایة و النهایه، ج2، ص58؛ البلدان، ص617؛ البدء و التاریخ، ج6، ص104.</ref> | ||
====بنیاسماعیل==== | ====بنیاسماعیل==== | ||
نخستین حاجبان [[کعبه]] را بر پایه قرآن،<ref group="یادداشت">{{آیه|وَعَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهرَا بَیتِی لِلطائِفِینَ وَالْعَاکفِینَ وَالرکعِ السجُودِ | نخستین حاجبان [[کعبه]] را بر پایه قرآن،<ref group="یادداشت">{{آیه|وَعَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهرَا بَیتِی لِلطائِفِینَ وَالْعَاکفِینَ وَالرکعِ السجُودِ | ||
}} | }} | ||
و به ابراهيم و اسماعيل سفارش كرديم كه: خانهام را براى طوافكنندگان و اعتكافكنندگان و ركوعكنندگان و سجدهگزاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاكيزه كنيد!</ref><ref name=":2" /> حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) دانستهاند، که از جانب خداوند به پاکیزه کردن کعبه از پلیدی دستور یافتند.<ref>تفسیر مقاتل، ج1، ص138؛ جامع البیان، ج1، ص423-424؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج1، ص227-228؛ تفسیر قمی، ج1، ص59.</ref> تا زمان زنده بودن حضرت اسماعیل(ع)، منصب حجابت در اختیار او بود.<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص124.</ref> پس از درگذشت او سه باور درباره حاجبان کعبه وجود دارد که چنین است: | و به ابراهيم و اسماعيل سفارش كرديم كه: خانهام را براى طوافكنندگان و اعتكافكنندگان و ركوعكنندگان و سجدهگزاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاكيزه كنيد!</ref><ref name=":2" /> [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت اسماعیل(ع)]] دانستهاند، که از جانب خداوند به پاکیزه کردن کعبه از پلیدی دستور یافتند.<ref>تفسیر مقاتل، ج1، ص138؛ جامع البیان، ج1، ص423-424؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج1، ص227-228؛ تفسیر قمی، ج1، ص59.</ref> تا زمان زنده بودن حضرت اسماعیل(ع)، منصب حجابت در اختیار او بود.<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص124.</ref> پس از درگذشت او سه باور درباره حاجبان کعبه وجود دارد که چنین است: | ||
#بر پایه روایتی، پس از درگذشت حضرت اسماعیل(ع)، حجابت در اختیار فرزندش نابت<ref group="یادداشت">نبت.</ref> و پس از او در اختیار «مُضاض بن عمرو» رهبر قبیله [[جرهم|جُرهُم]] قرار گرفت. | #بر پایه روایتی، پس از درگذشت حضرت اسماعیل(ع)، حجابت در اختیار فرزندش نابت<ref group="یادداشت">نبت.</ref> و پس از او در اختیار «مُضاض بن عمرو» رهبر قبیله [[جرهم|جُرهُم]] قرار گرفت. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۵: | ||
====جرهمیان==== | ====جرهمیان==== | ||
در جریان انتقال حجابت به جرهمیان، مقاومتی از بنیاسماعیل به ثبت نرسیده است، که شاید از این جهت باشد که آنها از طرف مادر خویش، که همسر حضرت اسماعیل(ع) بود، منسوب به این قبیله بودند و از سویی جنگ در مکه را حرام میشمردند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص113.</ref> گمانهای دیگری نیز برای مقاومت نکردن بنیاسماعیل گفته شده است. مانند کمی جمعیت و نبود قدرت<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص222؛ المنتظم، ج2، ص321.</ref><ref group="یادداشت">که این نظر مخالفانی دارد.</ref><ref>البدایة و النهایه، ج2، ص184.</ref> و مانند مهاجرت بسیاری از بنیاسماعیل از مکه، و ملاحظهکاری آنها.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص222.</ref> | در جریان انتقال حجابت به جرهمیان، مقاومتی از بنیاسماعیل به ثبت نرسیده است، که شاید از این جهت باشد که آنها از طرف مادر خویش، که همسر حضرت اسماعیل(ع) بود، منسوب به این قبیله بودند و از سویی جنگ در [[مکه]] را حرام میشمردند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص113.</ref> گمانهای دیگری نیز برای مقاومت نکردن بنیاسماعیل گفته شده است. مانند کمی جمعیت و نبود قدرت<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص222؛ المنتظم، ج2، ص321.</ref><ref group="یادداشت">که این نظر مخالفانی دارد.</ref><ref>البدایة و النهایه، ج2، ص184.</ref> و مانند مهاجرت بسیاری از بنیاسماعیل از مکه، و ملاحظهکاری آنها.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص222.</ref> در طول این مدت منصب حجابت، میان نخستزادگانِ هر حاجب به ارث میرسید.<ref>المنتظم، ج2، ص321.</ref> | ||
در طول این مدت منصب حجابت، میان نخستزادگانِ هر حاجب به ارث میرسید.<ref>المنتظم، ج2، ص321.</ref> | |||
پس از تسلط جرهمیان بر منصب حجابت کعبه، قبیله قطوراء<ref group="یادداشت">این قبیله، به همراه جرهم از [[یمن]] به مکه مهاجرت کرده و در ناحیه جنوبی آن ساکن شده بودند.</ref> برای گرفتن این منصب به رهبری سَمَیدَع با جرهمیان و بنیاسماعیل به جنگ پرداختند. سرانجام این جنگ به نفع جرهم رقم خورد<ref>السیرة النبویه، ج1، ص112؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص222؛ البدء و التاریخ، ج4، ص124.</ref> و استقرار آنها بر منصب حجابت را برای مدتی طولانی تضمین کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج2، ص185.</ref> | پس از تسلط جرهمیان بر منصب حجابت کعبه، قبیله قطوراء<ref group="یادداشت">این قبیله، به همراه جرهم از [[یمن]] به مکه مهاجرت کرده و در ناحیه جنوبی آن ساکن شده بودند.</ref> برای گرفتن این منصب به رهبری سَمَیدَع با جرهمیان و بنیاسماعیل به جنگ پرداختند. سرانجام این جنگ به نفع جرهم رقم خورد<ref>السیرة النبویه، ج1، ص112؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص222؛ البدء و التاریخ، ج4، ص124.</ref> و استقرار آنها بر منصب حجابت را برای مدتی طولانی تضمین کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج2، ص185.</ref> | ||
پس از چندی حجابت و امارت از | پس از چندی جرهمیان حجابت و امارت را از دست دادند. سبب زوال قدرت و هلاکت جرهمیان، ظلم نسبت به هدایا و نذورات کعبه و نیز تازه واردان به حرم امن الهی دانسته شده است.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص113-114؛ اخبار مکه، ج1، ص80.</ref> جرهمیان پردهداری را بدانجا رسانده بودند که در کعبه مرتکب فحشا میشدند. داستان إساف و نائله، مرد و زنی که در اثر ارتکاب زنا به دو سنگ مسخ شدند مربوط به این زمان است.<ref>المنمق، ص282؛ المنتظم، ج2، ص321؛ البدایة و النهایه، ج2، ص185.</ref> آنها در اثر ظلم و ستمی که روا داشتند پیوسته رو به کاستی نهادند و فرزندان اسماعیل که اکثر آنها اینک در بیرون مکه زندگی میکردند رو به افزونی گذاردند و این خود سبب غلبه یافتن اسماعیلیان بر آنها شد. برخی از جرهمیان به قبائل [[یمن|یمنی]] پیوسته و برخی میان مکه و [[مدینه|یثرب]] ساکن شده و رفته رفته به سبب بیماری هلاک شدند<ref>انساب الاشراف، ج1، ص12.</ref> و به روایتی پس از ملحق شدن به قبیلههای حبشی در اثر سیل هلاک گشتند.<ref>المنمق، ص283؛ المنتظم، ج2، ص322.</ref> بر پایه روایتی عامر، آخرین حاجب و رهبر جرهمیان پس از آن که خود را شکست خورده دید، توبه کنان به [[حجر الاسود|حجرالاسود]] متوسل شد اما کارگر نیفتاد.<ref>المنتظم، ج2، ص322.</ref> | ||
====خزاعیان==== | ====خزاعیان==== | ||
خط ۵۹: | خط ۵۵: | ||
#[[عمرو بن لحی|عمرو بن لُحَی]] به کمک بنی اسماعیل<ref group="یادداشت">یا [[بنیکنانه|بنی کنانه]] تیرهای از بنی اسماعیل، و به روایتی بدون دخالت بنیاسماعیل.</ref> به جنگ جرهمیان رفت و آنها را برای همیشه شکست داد و از مکه بیرون کرد.<ref>الاصنام، ص8؛ المنمق، ص287-288؛ قس: السیرة النبویه، ج1، ص113؛ البدایة و النهایه، ج2، ص187.</ref> این نزاع در زمان «أدد» جد عدنان روی داد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص222.</ref> این گروه، تیره خزاعه را که عمرو بن لحی جد یا رئیس آن است، تیرهای از بنی اسماعیل به شمار میآورند.<ref>البدایة و النهایه، ج2، ص185.</ref><ref group="یادداشت">لیک بسیاری از تاریخنگاران، خزاعه را قبیلهای به جای مانده از قوم سبأ در جریان تخریب سد مأرب میدانند که به مکه مهاجرت کرده بودند.</ref><ref>انساب الاشراف، ج1، ص12؛ تاریخ بلعمی، ج3، ص7؛ البدایة و النهایه، ج2، ص156.</ref> اینگونه پردهداری کعبه پس از جرهمیان، به دست خزاعیان افتاد. | #[[عمرو بن لحی|عمرو بن لُحَی]] به کمک بنی اسماعیل<ref group="یادداشت">یا [[بنیکنانه|بنی کنانه]] تیرهای از بنی اسماعیل، و به روایتی بدون دخالت بنیاسماعیل.</ref> به جنگ جرهمیان رفت و آنها را برای همیشه شکست داد و از مکه بیرون کرد.<ref>الاصنام، ص8؛ المنمق، ص287-288؛ قس: السیرة النبویه، ج1، ص113؛ البدایة و النهایه، ج2، ص187.</ref> این نزاع در زمان «أدد» جد عدنان روی داد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص222.</ref> این گروه، تیره خزاعه را که عمرو بن لحی جد یا رئیس آن است، تیرهای از بنی اسماعیل به شمار میآورند.<ref>البدایة و النهایه، ج2، ص185.</ref><ref group="یادداشت">لیک بسیاری از تاریخنگاران، خزاعه را قبیلهای به جای مانده از قوم سبأ در جریان تخریب سد مأرب میدانند که به مکه مهاجرت کرده بودند.</ref><ref>انساب الاشراف، ج1، ص12؛ تاریخ بلعمی، ج3، ص7؛ البدایة و النهایه، ج2، ص156.</ref> اینگونه پردهداری کعبه پس از جرهمیان، به دست خزاعیان افتاد. | ||
#با هلاکت جرهمیان به سبب بیماری یا غرق گشتن آنها در سیل<ref>المنمق، ص282-283؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص222.</ref> این سمت نخست در اختیار وَکیع بن سلَمه منسوب به [[ایاد|قبیله ایاد]] از قبائل بنی اسماعیل<ref>المنمق، ص283-284.</ref> قرار گرفت.<ref>المنمق، ص283؛ الاعلام، ج8، ص117.</ref> وی شخصی راست پیشه و حکیم<ref>المحبر، ص136.</ref> و از قاضیان معروف جاهلی به شمار میآمد.<ref>الاعلام، ج8، ص117.</ref> پس از مرگ | #با هلاکت جرهمیان به سبب بیماری یا غرق گشتن آنها در سیل<ref>المنمق، ص282-283؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص222.</ref> این سمت نخست در اختیار وَکیع بن سلَمه منسوب به [[ایاد|قبیله ایاد]] از قبائل بنی اسماعیل<ref>المنمق، ص283-284.</ref> قرار گرفت.<ref>المنمق، ص283؛ الاعلام، ج8، ص117.</ref> وی شخصی راست پیشه و حکیم<ref>المحبر، ص136.</ref> و از قاضیان معروف [[جاهلیت|جاهلی]] به شمار میآمد.<ref>الاعلام، ج8، ص117.</ref> پس از مرگ وی، میان دو تیره مضر و إیاد از قبائل بنی اسماعیل اختلاف افتاد و با پافشاری دو تن از مضر به نامهای عدوان و فهم، قبیله إیاد مجبور به کوچ شدند. آنها پیش از کوچ، رکن را مخفی کردند. خزاعیان از این فرصت بهره جستند و به مضریان پیشنهاد دادند در عوض تحویل رکن، منصب حجابت را در اختیار آنها گذارند؛ و اینگونه منصب حجابت از میان بنی اسماعیل خارج و در اختیار خزاعه قرار گرفت.<ref>المنمق، ص284-285؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص238.</ref> | ||
#با الهام از اشعار به جای مانده، پردهداری کعبه پس از جرهمیان نخست به عمرو بن حارث منسوب به قبیله غسان از قبائل ساکن شام<ref>الانساب، ج10، ص42.</ref> و سپس خزاعیان | #با الهام از اشعار به جای مانده، پردهداری کعبه پس از جرهمیان نخست به عمرو بن حارث منسوب به قبیله غسان از قبائل ساکن [[شام]]<ref>الانساب، ج10، ص42.</ref> و سپس خزاعیان رسید؛<ref>المنتظم، ج2، ص322؛ الکامل، ج2، ص43.</ref> ولی ابن هشام (م.۲۱۸ق)، عمرو بن حارث را فردی غبشانی از تیرههای خزاعه دانسته و آخرین حلقه حاجبان خزاعی را حلیل بن حبشیه میخواند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117؛ انساب الاشراف، ج1، ص55.</ref> | ||
با تسلط خزاعه بر منصب حجابت، بتپرستی در مکه رواج یافت. عمرو بن لُحَی در سفری که به شام داشت با مشاهده بتپرستی و استشفای از بتان، برخی از آن بتها را برگرفته و در اطراف کعبه قرار داد. مکیان نیز بنا بر عادت پیشین خود در تقدیس سنگها، این بار به تقدیس بتان روی آوردند.<ref>الاصنام، ص8؛ المنمق، ص288؛ قس: الاعلام، ج5، ص84.</ref> بنیاسماعیل در زمان نضر بن کنانه هفتمین نواده عدنان، خزاعیان را از مکه بیرون کردند؛<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص271ـ272؛ المسالک و الممالک، ج1، ص384-388؛ معجم البلدان، ج5، ص186.</ref> ولی گویا دیری نپایید که خزاعیان بازگشته و چون بیشتر بنیاسماعیل در خارج از مکه ساکن بودند، نضر بن کنانه تاب مقابله در برابر آنها نیاورد و سرانجام از میان دو منصب حجابت و [[سقایت]]، تنها به سقایت بسنده کرد.<ref>تاریخ بلعمی، ج3، ص7.</ref> قبیله خزاعه، به مدت سیصد سال حاجبان کعبه بودند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص32.</ref> | با تسلط خزاعه بر منصب حجابت، بتپرستی در مکه رواج یافت. عمرو بن لُحَی در سفری که به شام داشت با مشاهده بتپرستی و استشفای از بتان، برخی از آن بتها را برگرفته و در اطراف کعبه قرار داد. مکیان نیز بنا بر عادت پیشین خود در تقدیس سنگها، این بار به تقدیس بتان روی آوردند.<ref>الاصنام، ص8؛ المنمق، ص288؛ قس: الاعلام، ج5، ص84.</ref> بنیاسماعیل در زمان نضر بن کنانه هفتمین نواده عدنان، خزاعیان را از مکه بیرون کردند؛<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص271ـ272؛ المسالک و الممالک، ج1، ص384-388؛ معجم البلدان، ج5، ص186.</ref> ولی گویا دیری نپایید که خزاعیان بازگشته و چون بیشتر بنیاسماعیل در خارج از مکه ساکن بودند، نضر بن کنانه تاب مقابله در برابر آنها نیاورد و سرانجام از میان دو منصب حجابت و [[سقایت]]، تنها به سقایت بسنده کرد.<ref>تاریخ بلعمی، ج3، ص7.</ref> قبیله خزاعه، به مدت سیصد سال حاجبان کعبه بودند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص32.</ref> | ||
====قصی بن کلاب و بنیعبدالدار==== | ====قصی بن کلاب و بنیعبدالدار==== | ||
دومین تلاش بنیاسماعیل برای گرفتن منصب حجابت به رهبری قُصَی بن کلاب انجام شد. او پانزدهمین نواده عدنان و نام اصلیش زید بود.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117؛ المعارف، ص70.</ref> او که با دختر حلیل بن حبشیه، رئیس وقت خزاعه و کلیددار کعبه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117.</ref> ازدواج کرده بود،<ref>الطبقات، ج1، ص56؛ تاریخ الطبری، ج2، ص255.</ref> پس از درگذشت حلیل دعوی حجابت کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55ـ56؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص239؛ تاریخ الطبری، ج2، ص256.</ref> | دومین تلاش بنیاسماعیل برای گرفتن منصب حجابت از خزاعیان، به رهبری قُصَی بن کلاب انجام شد. او پانزدهمین نواده عدنان و نام اصلیش زید بود.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117؛ المعارف، ص70.</ref> او که با دختر حلیل بن حبشیه، رئیس وقت خزاعه و کلیددار کعبه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117.</ref> ازدواج کرده بود،<ref>الطبقات، ج1، ص56؛ تاریخ الطبری، ج2، ص255.</ref> پس از درگذشت حلیل دعوی حجابت کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55ـ56؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص239؛ تاریخ الطبری، ج2، ص256.</ref> | ||
در زمان قصی چندین دستیار حاجب برای پاسداری از کعبه تعیین شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص239.</ref> پس از قصی، نوبت به فرزند وی | در زمان قصی چندین دستیار حاجب برای پاسداری از کعبه تعیین شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص239.</ref> پس از قصی، نوبت به فرزند وی «عبدالدار» و سپس پسرش «عثمان» و پس از او نوادگانش «عبدالعُزی بن عثمان»، «أبی طلحه عبدالله بن عبدالعُزی» و «طلحة بن ابی طلحة» میرسد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> عبدالدار برادر بزرگتر عبد مناف جد اعلای [[حضرت محمد(ص)]] به شمار میرود و با وجود ضعف عقلانی<ref>المنمق، ص390؛ المحبر، ص379.</ref> و برتری عبد مناف<ref>البدایة و النهایه، ج2، ص209.</ref> این منصب به او داده شد.<ref>المنمق، ص188.</ref> برخی سبب آن را، علاقه زیاد قصی به او و نخستزاده بودنِ وی دانستهاند.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص259؛ انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> | ||
به هر رو این انتخاب، موجب پدید آمدن تنش میان فرزندان دو برادر شد.<ref group="یادداشت">گرچه برخی دلیل بروز این نزاع را دو منصب رفادت و سقایتی دانستهاند که عبدالدار پس از مرگ قصی آن را از برادرش عبد بن قصی گرفته بود.</ref><ref>انساب الاشراف، ج1، ص61ـ62.</ref> این اختلاف در زمانی روی داد که عبدالمطلب تنها نخستزادهاش حارث را داشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص247-248.</ref> در یک طرف نزاع، بنی عبد مناف<ref group="یادداشت">هاشم، مطلب و نوفل.</ref> و متحدان آنها از بنیاسد و [[بنیزهره]] و [[بنیتیم]] و بنیحارث، و در طرف دیگر، [[بنیعبدالدار]] و متحدانشان [[بنیمخزوم]]، [[بنی سهم|بنیسَهم]]، [[بنیجمح|بنیجُمَح]]، و | به هر رو این انتخاب، موجب پدید آمدن تنش میان فرزندان دو برادر شد.<ref group="یادداشت">گرچه برخی دلیل بروز این نزاع را دو منصب رفادت و سقایتی دانستهاند که عبدالدار پس از مرگ قصی آن را از برادرش عبد بن قصی گرفته بود.</ref><ref>انساب الاشراف، ج1، ص61ـ62.</ref> این اختلاف در زمانی روی داد که عبدالمطلب تنها نخستزادهاش حارث را داشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص247-248.</ref> در یک طرف نزاع، بنی عبد مناف<ref group="یادداشت">هاشم، مطلب و نوفل.</ref> و متحدان آنها از بنیاسد و [[بنیزهره]] و [[بنیتیم]] و بنیحارث، و در طرف دیگر، [[بنیعبدالدار]] و متحدانشان [[بنیمخزوم]]، [[بنی سهم|بنیسَهم]]، [[بنیجمح|بنیجُمَح]]، و بنیعَدِی قرار گرفتند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الطبقات، ج1، ص64، 209؛ قس: تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> پیش از جنگ، هر دو جناح با آدابی ویژه پیمانی سخت بر حمایت از یکدیگر بستند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref><ref group="یادداشت">کاربست اصطلاحات أحلاف، و لعَقَة الدم درباره بنی عبدالدار مربوط به این مراسم است.</ref> کار به جنگ نیانجامید و با مصالحه میان منصبها و تقسیم آنها تمام شد و حجابت همچنان در میان خاندان عبدالدار باقی ماند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref> | ||
====در دوره اسلام==== | ====در دوره اسلام==== | ||
این منصب در دوره اسلامی ارزشی مضاعف یافت.<ref>المحبر، ص241.</ref> پس از فتح [[مکه]]، حضرت محمد(ص) کلید کعبه را از عثمان بن طلحه گرفت<ref>المغازی، ج2، ص833؛ السیرة النبویه، ج2، ص411؛ الطبقات، ج2، ص104.</ref> و پس از پاکیزه کردن کعبه، به خود او و به نقلی به شیبة بن عثمان یا به هر دوی آنها یا نخست به عثمان بن طلحه و سپس به شیبه بازگرداند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ الاستیعاب، ج2، ص712؛ البدء و التاریخ، ج4، ص110.</ref><ref group="یادداشت">به باور برخی، عثمان بن طلحه از این منصب به نفع شیبه صرف نظر کرد.</ref><ref>التحریر و التنویر، ج4، ص161.</ref> حضرت محمد(ص) همراه با دادن این منصب به وی، بر همیشگی بودن این حق برای بنی أبی طلحه<ref>المغازی، ج2، ص838؛ الطبقات، ج2، ص104؛ الاستیعاب، ج2، ص713.</ref> و به نقلی بنی طلحه<ref>المعجم الاوسط، ج1، ص155ـ156؛ المعجم الکبیر، ج11، ص98.</ref> تأکید کرد<ref group="یادداشت">با این بیان: «جز ظالم آن را بازنستاند.»</ref><ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ السیرة النبویه، ج2، ص412؛ المعجم الاوسط، ج1، ص155ـ156.</ref> و به حاجب سفارش کرد از نذورات کعبه سوء استفاده نکند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ السیرة النبویه، ج2، ص104، 412.</ref> درباره دادن کلید به شیبه<ref>تاریخ الاسلام، ج2، ص551.</ref> و عثمان تردید شده است؛ سبب این تردید، اسلام نداشتن شیبه<ref>المغازی، ج3، ص909؛ السیرة النبویه، ج2، ص444؛ انساب الاشراف، ج1، ص464-465.</ref> و عثمان<ref>الاستیعاب، ج3، ص1034؛ البدایة و النهایه، ج3، ص17.</ref> در آن موقع است.<ref group="یادداشت">البته اسلام نداشتن عثمان در آن موقع، با مخالفت ابن حجر (م.۸۵۲ق) مواجه شده است.</ref><ref>الاصابه، ج4، ص373.</ref> | |||
در جریان برگرداندن کلید کعبه به [[بنیعبدالدار]]، برخی به تمایل [[بنیهاشم]] برای به دست آوردن این منصب و مخالفت حضرت محمد(ص) اشاره کردهاند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص412؛ عیون الاثر، ج2، ص227؛ البدایة و النهایه، ج4، ص301.</ref> بر پایه نقلی، حضرت محمد(ص) در پاسخ عباس عموی خویش به ترجیح منصب [[سقایت]] بر حجابت اشاره کرد.<ref>الطبقات، ج4، ص18.</ref> برخی نیز، به دادن منصب حجابت به عباس و بازستانده شدن آن از وی اشاره کردهاند.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص403.</ref> | |||
در جریان برگرداندن کلید کعبه به [[بنیعبدالدار]]، برخی به تمایل بنیهاشم برای به دست آوردن این منصب و مخالفت حضرت محمد(ص) اشاره کردهاند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص412؛ عیون الاثر، ج2، ص227؛ البدایة و النهایه، ج4، ص301.</ref> بر پایه نقلی، | |||
با تصریح حضرت محمد(ص) بر جاودانی ماندن حجابت در میان بنی طلحه، این منصب همچنان در بین خاندان بنی شیبه که منسوب به شیبة بن عثمان هستند<ref>تاریخ الاسلام، ج4، ص238.</ref> به جای مانده است.<ref>الاعلام، ج3، ص181.</ref> | با تصریح حضرت محمد(ص) بر جاودانی ماندن حجابت در میان بنی طلحه، این منصب همچنان در بین خاندان بنی شیبه که منسوب به شیبة بن عثمان هستند<ref>تاریخ الاسلام، ج4، ص238.</ref> به جای مانده است.<ref>الاعلام، ج3، ص181.</ref> نام برخی از این کلیدداران که معروف به«حَجَبیّ» بودند چنین است: | ||
*مسلم بن شیبه که پس از وفات پدر در سال ۵۹ق.<ref>شذرات الذهب، ج1، ص268.</ref> عهدهدار این منصب گشت و از صحابه به شمار آمده است؛<ref>الاصابه، ج6، ص85.</ref> | *مسلم بن شیبه که پس از وفات پدر در سال ۵۹ق.<ref>شذرات الذهب، ج1، ص268.</ref> عهدهدار این منصب گشت و از صحابه به شمار آمده است؛<ref>الاصابه، ج6، ص85.</ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۱: | ||
===امروزه=== | ===امروزه=== | ||
«پردهداری» در کاربرد دیگر خود، که تنها به منصب ساخت و تعویض [[پرده کعبه]] اختصاص دارد، امروزه با اشراف پادشاه [[عربستان]] انجام میشود<ref name=":0" /> و سادن، مسؤولیت تعویض و شستشوی [[پرده کعبه]] و تعطیر آن را عهدهدار است.<ref name=":4">نک: الجامع اللطیف، ص107؛ تحصیل المرام، ج1، ص255.</ref> | |||
===کتابشناسی=== | ===کتابشناسی=== | ||
فارغ از اطلاعات موجود در کتابهای مفصل تاریخی، تک نگارههایی در زمینه حجابت کعبه وجود دارد؛ برای نمونه، رساله | فارغ از اطلاعات موجود در کتابهای مفصل تاریخی، تک نگارههایی در زمینه حجابت کعبه وجود دارد؛ برای نمونه، رساله «الحجابة» نوشته جاحظ (م.۲۵۵ یا ۲۵۶ق) در باب آداب حجابت نگاشته شده است.<ref name=":1" /> | ||
تفاخرها، نزاعها، و گاه جنگهایی که بر سر تصاحب حجابت صورت میگرفت، از خود میراث ادبی هنگفتی بر جا گذاشته است. تاریخنویسان با تفصیل زیاد جزئیات این حوادث را نوشتهاند | تفاخرها، نزاعها، و گاه جنگهایی که بر سر تصاحب حجابت صورت میگرفت، از خود میراث ادبی هنگفتی بر جا گذاشته است. تاریخنویسان با تفصیل زیاد جزئیات این حوادث را نوشتهاند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص128؛ المنمق، ص284، 290؛ انساب الاشراف، ج1، ص56.</ref> | ||
==حجابتِ دربار بزرگان== | ==حجابتِ دربار بزرگان== | ||
حجابت، یکی از منصبهای با اهمیتِ دربار پادشاهان و اشراف بوده است.<ref>تاریخ خلیفه، ص141؛ المحبر، ص259؛ صبح الاعشی، ج5، ص296.</ref> نمونههایی از استفاده از حاجب به معنای کارگزار دربار اشراف و بزرگان در دوره نخست ظهور اسلام در مدینه و سپس پایتختهای دیگر خلافت اسلامی<ref>صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در زمان خلفای پس از حضرت محمد(ص)<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> توسط بردگان<ref>المحبر، ص258ـ259؛ صبح الاعشی، ج5، ص422-423.</ref> به چشم میخورد. | حجابت، یکی از منصبهای با اهمیتِ دربار پادشاهان و اشراف نیز بوده است.<ref>تاریخ خلیفه، ص141؛ المحبر، ص259؛ صبح الاعشی، ج5، ص296.</ref> نمونههایی از استفاده از حاجب به معنای کارگزار دربار اشراف و بزرگان در دوره نخست ظهور [[اسلام]] در [[مدینه]] و سپس پایتختهای دیگر خلافت اسلامی<ref>صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در زمان خلفای پس از [[حضرت محمد(ص)]]<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> توسط بردگان<ref>المحبر، ص258ـ259؛ صبح الاعشی، ج5، ص422-423.</ref> به چشم میخورد. | ||
===دوره خلفا=== | ===دوره خلفا=== | ||
حاجب در دوره [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] به عنوان خدمتگزار،<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> دربان و هوادار<ref>الطبقات، ج3، ص218؛ المعرفة و التاریخ، ج2، ص474؛ انساب الاشراف، ج10، ص340.</ref> و گاه خبررسان<ref>صبح الاعشی، ج5، ص422.</ref> ایفای نقش میکرد. گاهی نیز از نفوذ اجتماعی خود به نفع مصالح شخصی سوء استفاده میکرد.<ref>انساب الاشراف، ج6، ص139.</ref> | حاجب در دوره [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] به عنوان خدمتگزار،<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> دربان و هوادار<ref>الطبقات، ج3، ص218؛ المعرفة و التاریخ، ج2، ص474؛ انساب الاشراف، ج10، ص340.</ref> و گاه خبررسان<ref>صبح الاعشی، ج5، ص422.</ref> ایفای نقش میکرد. گاهی نیز از نفوذ اجتماعی خود به نفع مصالح شخصی سوء استفاده میکرد.<ref>انساب الاشراف، ج6، ص139.</ref> | ||
حاجب، در دوره [[عثمان بن عفان|عثمان]] با ارتقای رتبه، گاه به عنوان فرستاده ویژه خلیفه خدمت میکرد و برای پیگیری شکایتهای مردم از والیان، به آن محل اعزام میشد.<ref>انساب الاشراف، ج6، ص171.</ref> حاجب از راه | حاجب، در دوره [[عثمان بن عفان|عثمان]] با ارتقای رتبه، گاه به عنوان فرستاده ویژه خلیفه خدمت میکرد و برای پیگیری شکایتهای مردم از والیان، به آن محل اعزام میشد.<ref>انساب الاشراف، ج6، ص171.</ref> حاجب از راه نامهنگاری، خلیفه را در جریان اوضاع حکمرانان قرار میداد.<ref>انساب الاشراف، ج13، ص15.</ref> گاهی خمس را برای وی ارسال میکرد<ref>البدایه و النهایه، ج6، ص350.</ref> و مهر مخصوص خلیفه را نیز در اختیار داشت.<ref>انساب الاشراف، ج6، ص181.</ref> | ||
حجابت در دوره [[امام علی(ع)]] در نقش دربان،<ref>نک: مقاتل الطالبیین، ص20؛ البدایة و النهایه، ج9، ص132.</ref> خدمتگزار<ref>الغارات، ج1، ص106؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص211؛ تاریخ الاسلام، ج3، ص643.</ref> و صاحب نفوذ در بیت المال<ref>الغارات، ج1، ص55ـ57.</ref> بر عهده قنبر بود.<ref>تاریخ دمشق، ج49، ص291؛ صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> | حجابت در دوره [[امام علی(ع)]] در نقش دربان،<ref>نک: مقاتل الطالبیین، ص20؛ البدایة و النهایه، ج9، ص132.</ref> خدمتگزار<ref>الغارات، ج1، ص106؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص211؛ تاریخ الاسلام، ج3، ص643.</ref> و صاحب نفوذ در بیت المال<ref>الغارات، ج1، ص55ـ57.</ref> بر عهده قنبر بود.<ref>تاریخ دمشق، ج49، ص291؛ صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۱: | ||
===دوره اومیان=== | ===دوره اومیان=== | ||
با آغاز حکومت [[بنیامیه|امویان]] و تبدیل دارالخلافه به دارالسلطنه، منصب حجابت گسترش یافته و از تشکیلات بزرگی برخوردار شد.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص116؛ تاریخ ابن خلدون، ج1، ص358-360 و برای آگاهی بیشتر نک: EI (The Encyclopaedia of Islam), hadjib.</ref> برای نخستین بار در زمان حکمرانی عبدالملک بن مروان (۲۶-۸۶ق) به پردهداری پادشاهان | با آغاز حکومت [[بنیامیه|امویان]] و تبدیل دارالخلافه به دارالسلطنه، منصب حجابت گسترش یافته و از تشکیلات بزرگی برخوردار شد.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص116؛ تاریخ ابن خلدون، ج1، ص358-360 و برای آگاهی بیشتر نک: EI (The Encyclopaedia of Islam), hadjib.</ref> برای نخستین بار در زمان حکمرانی عبدالملک بن مروان (۲۶-۸۶ق)، به پردهداری پادشاهان نیز «حجابت» گفته شد.<ref>صبح الاعشی، ج4، ص20.</ref> | ||
===دوره عباسیان=== | ===دوره عباسیان=== | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۲: | ||
* الاصنام، تنکیس الاصنام (تاریخ پرستش تازیان پیش از پدیده اسلام). هشام بن محمد الکلبی ( -۲۰۴ق.)، تحقیق احمد زکی پاشا، ترجمه محمد رضا جلالی نائینی، تهران، تابان، ۱۳۴۸ش. | * الاصنام، تنکیس الاصنام (تاریخ پرستش تازیان پیش از پدیده اسلام). هشام بن محمد الکلبی ( -۲۰۴ق.)، تحقیق احمد زکی پاشا، ترجمه محمد رضا جلالی نائینی، تهران، تابان، ۱۳۴۸ش. | ||
* الاعلام، خیر الدین بن محمود الزرکلی ( -۱۳۹۶ق.)، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م. | * الاعلام، خیر الدین بن محمود الزرکلی ( -۱۳۹۶ق.)، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م. | ||
* الانباء فی تاریخ الخلفاء، محمد بن علی ابن العمرانی (۵۸۰ ش)، به کوشش قاسم السامرائی، القاهره، الآفاق العربیه، ۱۴۱۹ق. | * الانباء فی تاریخ الخلفاء، محمد بن علی ابن العمرانی (۵۸۰ ش)، به کوشش قاسم السامرائی، القاهره، الآفاق العربیه، ۱۴۱۹ق. | ||
* انساب الاشراف، احمد بن یحیی البلاذری ( -۲۷۹ق.)، تحقیق سهیل صادق زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق. | * انساب الاشراف، احمد بن یحیی البلاذری ( -۲۷۹ق.)، تحقیق سهیل صادق زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق. |