پرش به محتوا

الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲: خط ۱۲:
کتاب الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، دو گفتار اصلی دارد.   
کتاب الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، دو گفتار اصلی دارد.   


گفتار اول بعد از مقدمه‌ای دربارة سبب تألیف و اشاره به نام کتاب «الجواهر الثمینة فی محاسن المدینة» که به معنای «گوهرهای گرانبها در محاسن و فضائل مدینه» است (ص۲۰–۲۱) و بیان معنای لغوی و اصطلاحی «مدینه» (ص۳۰)، 
گفتار اول بعد از  


به فضائل مدینه (ص۳۸–۳۹) و جغرافیای مدینه و بناهای مقدس این شهر اختصاص یافته است. در این بخش، مسجد پیامبر(ص) شامل گنبد، روضه، حجره، منبر و محراب نبوی (ص۶۰–۱۱۱)؛ سایر مساجد شهر مدینه از جمله مسجد قبا (ص۱۷۳–۱۹۰)، مسجد قبلتین (ص۲۲۳–۲۲۶)، مساجد فتح (احزاب، حضرت علی(ع) و ابوذر) (ص۱۷۰–۱۷۲)، مساجد منسوب به حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س) در نزدیکی قبا (ص۱۸۱)، مسجد شمس (فَضیخ) (ص۲۲۲)، مساجد اُحد (فَسح، جبل الرماة و سافله) (ص۲۵۶–۲۵۷) و مسجد اجابه در شمال بقیع (ص۲۶۳)؛ زیارت گاه‌های مدینه از قبیل قبرستان بقیع (ص۲۶۷–۲۶۹)؛ کوه احد (ص۲۴۹–۲۵۸) و نیز وادی‌ها (ص۱۴۲–۱۶۴) و دیگر بناهای شهر مدینه به تفصیل معرفی شده‌اند.
=== مقدمه ===
در مقدمه، از سبب تألیف و نام کتاب «الجواهر الثمینة فی محاسن المدینة» که به معنای «گوهرهای گرانبها در محاسن و فضائل مدینه» است سخن گفته<ref>الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۰-۲۱.</ref> و به بیان معنای واژگانی و اصطلاحی «مدینه» پرداخته است.<ref>الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۳۰.</ref> 


نویسنده در بیان فضائل مدینه، با استفاده از احادیث، بیش از ۲۵ فضیلت برای مدینه برشمرده است (۳۸–۵۳)
=== گفتار اول ===


==== فضائل مدینه ====
در این بخش، به فضائل مدینه پرداخته شده<ref>الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۳۸-۳۹.</ref> و با استفاده از احادیث، بیش از ۲۵ فضیلت برای مدینه برشمرده شده است.<ref>الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۳۸-۵۳.</ref> 


بسیاری از گزارشهای تاریخی کتاب از ابنیه و امکنه و باغات و منابع آبی مدینه، حاصل مشاهدات شخصی محمد کبریت در قرن یازدهم است و حاوی آگاهی‌های تاریخی از جمله درباره تغییرات بناها در دوران اوست.
==== جغرافیای مدینه ====
پس از فضائل مدینه، به جغرافیای مدینه پرداخته شده است. برخی از موضوعات این بخش چنین است: وادی‌های پرشمار مدینه، مانند [[وادی عقیق]]؛<ref>ص۱۴۲–۱۶۴.</ref> یازده چشمه؛ شش برکه و چاه‌های منسوب به [[حضرت محمد(ص)]] که ماجرای انتساب هر یک از آنها به حضرت محمد(ص) و معجزه‌های او در این زمینه بیان شده است.  


مباحث مرتبط با جغرافیای طبیعی و پوشش گیاهی از موضوعات پربسامد کتاب است. از جمله مؤلف، به معرفی وادی‌های متعدد مدینه، یازده چشمة مدینه، شش برکه مدینه و چاه‌های منسوب به پیامبر(ص) پرداخته و ماجرای انتساب هر یک از آنها به پیامبر(ص) و معجزات آن حضرت در این زمینه را بیان کرده است.   
مباحث مرتبط با جغرافیای طبیعی و پوشش گیاهی از موضوعات پربسامد کتاب است. از خرمای مدینه به تفصیل سخن گفته شده و انواع انگور که در [[قبا]] به دست می‌آید معرفی شده است.<ref>ص۲۲۸–۲۴۶، ۱۹۰.</ref><ref group="یادداشت">به گفته نویسنده، نخلی در باغ سَرّاره وجود داشته که حضرت محمد(ص) از میوه آن خورده و به همین سبب مردم به آن [[تبرک]] جسته و خرمای آن را به گرانترین قیمت می‌خریده‌اند؛ ولی در زمان او درخت خشک شده است.</ref><ref>ص۱۹۲–۱۹۴.</ref> مطالب مفصلی درباره درخت نخل و اجزاء آن، شیوه کاشت و نگهداری آن، انواع خرما مانند بلح، رطب و تمر و خواص طبی آنها بیان شده است.<ref>ص۲۲۸–۲۴۶.</ref><ref group="یادداشت">از جمله احادیثی در فضیلت و برکت نخل و خرما و خاصیت شفابخشی خرمای برنی و عجوه نقل شده و بهترین خرمای مدینه خرمای برنی دانسته شده که مردم به جهت تبرک آن را به گوشه و کنار جهان می‌برده‌اند.</ref><ref>ص۲۲۸ و۲۴۲–۲۴۵.</ref>  


محمدکبریت از خرمای مدینه به تفصیل سخن گفته و انواع انگور را که در قبا به دست می‌آید معرفی کرده است. (ص۲۲۸–۲۴۶، ۱۹۰) به گفته او نخلی در باغ سَرّاره وجود داشته که پیامبر(ص) از میوه آن خورده و به همین سبب مردم بدان تبرک جسته و خرمای آن را به گرانترین قیمت می‌خریده‌اند؛ اما در زمان او درخت خشک شده است. (ص۱۹۲–۱۹۴)
==== بناهای مدینه ====
بناهای مقدس این شهر پرداخته است. برخی از موضوعات این بخش چنین است: [[مسجد النبی(ص)]]، شامل [[گنبد]]، روضه، حجره، منبر و [[محراب]] نبوی(ص)؛<ref>الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۶۰-۱۱۱.</ref> دیگر مسجدها، مانند [[مسجد قبا]]،<ref>الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۱۷۳–۱۹۰.</ref> [[مسجد قبلتین]]،<ref>الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، ص۲۲۳–۲۲۶.</ref> مساجد منسوب به [[امام علی(ع)]] و [[حضرت فاطمه(س)]] در نزدیکی [[قبا]]؛<ref>ص۱۸۱.</ref> زیارتگاه‌ها، مانند قبرستان [[بقیع]]<ref>ص۲۶۷–۲۶۹.</ref> و [[کوه احد]].<ref>ص۲۴۹–۲۵۸.</ref>


====بارگاه‌های بقیع====
در این بخش، زیارت [[بقیع]] در هر روز به تأسی از حضرت محمد(ص) مستحب دانسته شده است.<ref>ص۲۷۹.</ref> او پس از معرفی قبرهای [[امامان(ع)]]، به گنبد و بارگاهی که در زمان وی بر مزار آنها وجود داشته اشاره کرده و آن را [[گنبد|گنبدی]] بلند با بنایی قدیمی معرفی کرده که دو در آن در هر شب و روز جمعه گشوده می‌شده است.<ref>ص۲۸۱.</ref> او همچنین ضمن معرفی قبور دیگر بقیع، از وجود بناها و گنبدهایی بر قبر عباس عموی پیامبر، [[ابراهیم بن محمد(ص)|ابراهیم پسر پیامبر]] و [[فاطمه بنت اسد]] یاد کرده است.<ref>ص۲۷۹، ۲۸۳–۲۸۴.</ref>


مؤلف مطالب مفصلی درباره درخت نخل و اجزاء آن، شیوة کاشت و نگهداری آن، انواع خرما مانند بلح، رطب و تمر و خواص طبی آنها بیان کرده است (ص۲۲۸–۲۴۶). از جمله احادیثی در فضیلت و برکت نخل و خرما و خاصیت شفابخشی خرمای برنی و عجوه (ص۲۲۸ و۲۴۲–۲۴۳) نقل کرده و بهترین خرمای مدینه را خرمای برنی دانسته که مردم به جهت تبرک آن را به گوشه وکنار جهان می‌برده‌اند. (ص۲۴۴–۲۴۵)
==== شفاعت، توسل و تبرک ====
گزارشهای کتاب، حاکی از رواج آموزه‌هایی مانند شفاعت، [[توسل]] و [[تبرک]] میان مردم مدینه از مذهب‌های مختلف در آن دوره است. نویسنده [[زیارت حضرت محمد(ص)]] را نعمت بزرگ الهی دانسته و [[آداب زیارت]] را با سیره [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] منطبق دانسته است.<ref>ص۶۳–۶۵.</ref> او با استناد به نص قرآن<ref group="یادداشت">{{آیه|وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُوک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً
}} و اگر آنان هنگامى كه [با ارتكاب گناه] به خود ستم كردند، نزد تو مى‌آمدند و از خدا آمرزش مى‌خواستند، و پيامبر هم براى آنان طلب آمرزش مى‌كرد، يقيناً خدا را بسيار توبه‌پذير و مهربان مى‌يافتند.</ref><ref>سوه نساء(۴)، آیه ۶۴؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۸۸.</ref> پذیرش استغفار و اجابت توبه در حرم نبوی را قطعی دانسته است.<ref>ص۸۴–۸۹.</ref>


نویسنده به ماجرای خشکسالی مدینه و توسل مردم به قبر حضرت محمد(ص) و نزول باران فراوان اشاره کرده است<ref>ص۸۹.</ref> و تصریح کرده که در زمان او سنت مردم مدینه در چنین مواردی، گرد آمدن نزد حجره پیامبر(ص) برای دعا بوده است.<ref>ص۸۹–۹۰.</ref> وی نقل کرده که نگاه کردن به حجره و [[گنبد]] حرم پیامبر(ص) عبادت است، همچنانکه نگاه کردن به [[کعبه]] و [[امام علی(ع)]] عبادت است.<ref>ص۷۷–۷۸.</ref>


گزارشهای کتاب حاکی از رواج آموزه‌هایی مانند شفاعت، توسل و تبرک میان مردم مدینه از مذهب‌های مختلف در آن دوره است. محمد کبریت زیارت پیامبر(ص) را نعمت بزرگ الهی دانسته و آداب و مستحبات زیارت را طبق سیرة اهل بیت(ع) بیان کرده است (ص۶۳–۶۵). وی پس از ذکر احادیث نبوی در فضیلت و ثواب زیارت قبر پیامبر(ص) و استحقاق شفاعت به سبب آن، با استناد به نص قرآن «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُوک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً» (نساء/۴، ۶۴) پذیرش استغفار و اجابت توبه در مرقد نبوی را قطعی دانسته و تأکید کرده که هر کس آیه را انکار یا تأویل کند تنها خود را محروم ساخته است. (ص۸۴–۸۹)  
نویسنده به سنت تعویض جامه حجره نبوی اشاره و بیان کرده که جامه پیشین برای تبرک میان خادمان حرم تقسیم می‌شود. به باور او، خارج کردن تربت حجره و [[مسجد النبی(ص)]] و سایر آثار آن برای تبرک جایز است؛ همچنانکه خارج کردن خاک‌ها و سنگ‌های حرم [[مکه]] و برخی درختان آن و آب [[زمزم]] به جهت تبرک به اجماع عالمان جایز است.<ref>ص۱۰۰–۱۰۱.</ref>  


نویسنده با اشاره به ماجرای خشکسالی مدینه و توسل مردم به قبر پیامبر(ص) و نزول باران فراوان پس از آن (ص۸۹)، تصریح کرده که در زمان او سنت اهل مدینه در چنین مواردی اجتماع کردن نزد حجرة پیامبر(ص) برای دعا و استغاثه بوده است (ص۸۹–۹۰). وی اشعار متعددی نیز ذکر کرده که جایز است نزد قبر پیامبر(ص) خوانده شود و برخی علما آنها را خوانده و مورد لطف و عنایت نبوی قرار گرفته‌اند (ص۷۸–۸۲). او همچنین نقل کرده که نگاه کردن به حجره و گنبد پیامبر(ص) عبادت است، همچنانکه نگاه کردن به کعبه و حضرت علی(ع) عبادت است (ص۷۷–۷۸).  
او بر سیره اهل بیت در بوسیدن و مس قبر حضرت محمد(ص) تأکید و موافقت برخی فقیهان و بزرگان اهل سنت مانند [[احمد بن حنبل]] را نقل کرده است. وی به گریه و عزاداری [[حضرت فاطمه(س)]] بر سر قبر پیامبر(ص) و برداشتن [[تربت]] و تبرک به آن نیز، استناد کرده است.<ref>ص۶۶.</ref> وی از تبرک جستن مردم به خانه سعد بن خثیمه به سبب خوابیدن پیامبر(ص) در آن یاد کرده است<ref>ص۱۸۱.</ref> و نیز از برخی فاضلان نقل کرده که دعا و توسل در روز [[عید قربان]] نزد قبر [[اسماعیل بن جعفر|اسماعیل پسر امام صادق(ع)]] در [[بقیع]] موجب روا شدن حاجات می‌شود.<ref>ص۳۲۴.</ref>


نویسنده به سنت تعویض جامة حجرة نبوی اشاره و بیان کرده که جامة قبلی از باب تبرک بین خدام حرم تقسیم می‌شود و به همین مناسبت از جواز تبرک به آثار نبوی سخن گفته و تأکید کرده که خارج کردن تربت حجره و مسجد پیامبر(ص) و سایر آثار آن برای تبرک جایز است؛ همچنانکه خارج کردن خاکها و سنگهای حرم مکه و برخی درختان آن و آب زمزم به جهت تبرک به اجماع علما جایز است. (ص۱۰۰–۱۰۱) وی ضمن اشاره به سنت آویختن قندیلها در حجره نبوی به صورت وقف، نذر یا هبه، بیان کرده که هر چند این امر در ابتدا نه واجب بوده و نه مستحب، اما اکنون چون از شعائر محسوب می‌شود، برداشتن آنها موجب نقص می‌گردد. (ص۱۰۲)  
====فضیلت اهل‌بیت(ع)====
نویسنده با استناد به آیات و روایات از فضیلت [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] و محبت به آنان سخن گفته و کلماتی از بزرگان و عالمان اهل سنت و نیز اشعار فراوان در مدح و منقبت اهل بیت و لزوم محبت و توسل به آنان ذکر کرده و بر عصمت عترت پیامبر(ص) با استناد به آیه تطهیر «إِنَّما یریدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهیرا» (احزاب/۳۳، ۳۳) و احادیثی چون حدیث ثقلین و حدیث سفینه نوح تأکید کرده است. همچنین با نقل روایتی مبنی بر پاکی حضرت فاطمه(س) و دوری آن حضرت و ذریه ایشان از آتش جهنم، امام زین العابدین(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را از روشن‌ترین مصداق‌های اهل‌بیت(ع) شمرده است.<ref>ص۱۱۶–۱۲۲.</ref>


او بر سیره اهل بیت در بوسیدن و مس قبر شریف پیامبر(ص) تأکید و موافقت برخی فقها و بزرگان اهل سنت از جمله احمد بن حنبل را نقل کرده و به گریه و عزاداری حضرت فاطمه (س) بر سر قبر پیامبر(ص) و برداشتن تربت و تبرک به آن استناد جسته است. (ص۶۶) وی همچنین به زیارت پیامبر(ص) از قبور شهدای احد و زیارت مداوم حضرت فاطمه (س) از قبر حضرت حمزه و بازسازی قبر توسط آن حضرت و نیز گریه، نماز و دعای ایشان بر سر قبور شهدای احد اشاره کرده (ص۲۵۲–۲۵۳) و جواز برداشتن تربت حضرت حمزه برای شفا و اجماع قدما و متأخران بر این مطلب را از برخی علما نقل کرده است (ص۲۵۴). همچنین نویسنده پس از ذکر نسب شریف پیامبر(ص) تأکید کرده که پیشینیان پیوسته آن را حفظ و فرزندان خود را نیز به حفظ و تبرک به آن امر می‌کرده‌اند (ص۱۱۱). او از تبرک جستن مردم به خانة سعد بن خثیمه به سبب خوابیدن پیامبر(ص) در آن یاد کرده (ص۱۸۱) و نیز از برخی فضلا نقل کرده که دعا و توسل در روز عید قربان نزد قبر اسماعیل فرزند امام صادق(ع) در بقیع موجب روا شدن حاجات می‌شود. (ص۳۲۴)
===گفتار دوم===
 
=== باور وی نسبت به اهل بیت ===
نویسنده با استناد به آیات و روایات از فضیلت اهل بیت پیامبر(ص) و محبت به آنان سخن گفته و کلماتی از بزرگان و علمای اهل سنت و نیز اشعار فراوان در مدح و منقبت اهل بیت: و لزوم محبت و توسل به آنان ذکر کرده و بر عصمت عترت پیامبر(ص) با استناد به آیه تطهیر «إِنَّما یریدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهیرا» (احزاب/۳۳، ۳۳) و احادیثی چون حدیث ثقلین و حدیث سفینه نوح تأکید کرده است. همچنین با نقل روایتی مبنی بر پاکی حضرت فاطمة زهرا (س) و دوری آن حضرت و ذریه ایشان از آتش جهنم، امام زین العابدین(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را از روشن‌ترین مصادیق اهل‌بیت: شمرده است. (ص۱۱۶–۱۲۲)
 
=== توصیف بارگاه‌های بقیع ===
نویسنده در بخش مربوط به قبرستان بقیع (ص۲۶۵–۲۸۶) پس از نقل روایاتی درباره فضیلت این قبرستان و وعده شفاعت برای اهل آن (ص۲۶۷–۲۶۹) زیارت بقیع در هر روز را به تأسی از پیامبر(ص) مستحب دانسته است (ص۲۷۹). او پس از معرفی قبور ائمه اهل بیت(ع) و نقل گفتار برخی علما دربارة وجود قبر حضرت فاطمه (س) در کنار آنان و دفن سر مبارک امام حسین(ع) نزد آن، به گنبد و بارگاهی که در زمان وی بر مزار امامان اهل بیت وجود داشته اشاره کرده و آن را گنبدی بلند با بنایی قدیمی معرفی کرده که دو در آن در هر شب و روز جمعه گشوده می‌شده است (ص۲۸۱). او همچنین ضمن معرفی قبور دیگر بقیع، از وجود بناها و گنبدهایی بر قبر عباس عموی پیامبر، ابراهیم فرزند پیامبر و فاطمة بنت اسد یاد کرده است. (ص۲۷۹، ۲۸۳–۲۸۴)
 
=== گفتار دوم ===
گفتار دوم کتاب، به احوال و آداب و رسوم اهل مدینه در ایام مختلف سال اختصاص یافته است. مؤلف در بخش مربوط به هر ماه، حوادث مهم و سنتها و آداب و رسوم مردم مدینه در مناسبتهای مختلف را ذکر کرده است (ص۲۸۷–۳۲۵).
گفتار دوم کتاب، به احوال و آداب و رسوم اهل مدینه در ایام مختلف سال اختصاص یافته است. مؤلف در بخش مربوط به هر ماه، حوادث مهم و سنتها و آداب و رسوم مردم مدینه در مناسبتهای مختلف را ذکر کرده است (ص۲۸۷–۳۲۵).


خط ۵۳: خط ۵۶:
محمد کبریت در کتاب خود افزون بر احادیث نبوی (برای نمونه، ص۴۶–۵۱، ۸۳، ۹۴–۹۶، ۱۷۸، ۲۰۲، ۲۶۷–۲۶۸)، روایات فراوانی نیز از اهل بیت علیهم‌السلام نقل و بدانها استناد کرده است؛ از جمله روایاتی از امام علی(ع) (برای نمونه، ص۱۲۷، ۳۴۰)، امام حسن(ع) (ص۲۲۱، ۲۶۷)، امام باقر(ع) (ص۲۰۳، ۲۲۱) و امام صادق(ع) (ص۱۲۶–۱۲۷، ۱۳۹، ۲۰۳).
محمد کبریت در کتاب خود افزون بر احادیث نبوی (برای نمونه، ص۴۶–۵۱، ۸۳، ۹۴–۹۶، ۱۷۸، ۲۰۲، ۲۶۷–۲۶۸)، روایات فراوانی نیز از اهل بیت علیهم‌السلام نقل و بدانها استناد کرده است؛ از جمله روایاتی از امام علی(ع) (برای نمونه، ص۱۲۷، ۳۴۰)، امام حسن(ع) (ص۲۲۱، ۲۶۷)، امام باقر(ع) (ص۲۰۳، ۲۲۱) و امام صادق(ع) (ص۱۲۶–۱۲۷، ۱۳۹، ۲۰۳).


== چاپ ==
بسیاری از گزارشهای تاریخی کتاب از ابنیه و امکنه و باغات و منابع آبی مدینه، حاصل مشاهدات شخصی محمد کبریت در قرن یازدهم است و حاوی آگاهی‌های تاریخی از جمله درباره تغییرات بناها در دوران اوست.
 
==چاپ==
الجواهر الثمینة دو بار در سال ۱۴۱۷ق. یکی با تحقیق محمد حسن اسماعیل شافعی توسط انتشارات دارالکتب العلمیه در بیروت در ۲۴۸ صفحه و دیگری با تحقیق احمد سعید بن سلم در ۳۸۵ صفحه (بدون ذکر انتشارات و محل نشر) در قطع وزیری به چاپ رسیده است. ویژگی چاپ اخیر، تعلیقات مصحح درباره تغییرات دورة معاصر در مدینه از جمله تخریب آثار و مساجد مورد اشاره مؤلف (برای نمونه، ص ۱۰۴–۱۰۸، ۱۷۱، ۲۵۳، ۲۸۱، ۲۸۶) و بیان موقعیت فعلی اماکن مذکور در کتاب و اسامی کنونی آنها (برای نمونه، ص۹۲، ۹۸، ۱۴۴) و نیز افزودن ملحقاتی به کتاب مانند تعیین محدوده حرم مدینه توسط هیأتی متشکل از برخی علمای معاصر (ص۳۵۷–۳۶۴) است.
الجواهر الثمینة دو بار در سال ۱۴۱۷ق. یکی با تحقیق محمد حسن اسماعیل شافعی توسط انتشارات دارالکتب العلمیه در بیروت در ۲۴۸ صفحه و دیگری با تحقیق احمد سعید بن سلم در ۳۸۵ صفحه (بدون ذکر انتشارات و محل نشر) در قطع وزیری به چاپ رسیده است. ویژگی چاپ اخیر، تعلیقات مصحح درباره تغییرات دورة معاصر در مدینه از جمله تخریب آثار و مساجد مورد اشاره مؤلف (برای نمونه، ص ۱۰۴–۱۰۸، ۱۷۱، ۲۵۳، ۲۸۱، ۲۸۶) و بیان موقعیت فعلی اماکن مذکور در کتاب و اسامی کنونی آنها (برای نمونه، ص۹۲، ۹۸، ۱۴۴) و نیز افزودن ملحقاتی به کتاب مانند تعیین محدوده حرم مدینه توسط هیأتی متشکل از برخی علمای معاصر (ص۳۵۷–۳۶۴) است.


۱۵٬۶۱۴

ویرایش