پرش به محتوا

چاه اریس: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۶۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''چاه اَریس''' یا '''چاه خاتم''' یا '''بئر النبی(ص)'''، یکی از چاه‌های [[مدینه]] است که در غرب [[مسجد قبا]] قرار دارد.
'''چاه اَریس''' یا '''چاه خاتم''' یا '''بئر النبی(ص)'''، یکی از چاه‌های [[مدینه]] است که پیش از تخریب، در غرب [[مسجد قبا|مسجد قدیم قبا]] قرار داشت.  


<br />
<br />
==نام==
==نام==
چاه اَریس، به «اویس»‌ نیز خواند شده که به گمان، تصحیف است.<ref>تاریخ مکه المشرفه، ج2، ص138.</ref> واژه «اریس»، به معنای کشاورز، در کاربرد [[شام|شامیان]] به کشاورزان سواحل [[دجله]] و [[فرات]] گفته می‌شد و به آنها نسبت اریسی می‌دادند.<ref>لسان العرب، ج6، ص5؛ تاج العروس، ج8، ص181 «أرس»؛ موسوعه العتبات المقدسه، ج3، ص64.</ref> این چاه، به کشاورزی یهودی به نام اریس تعلق داشته و به نام او، شهرت یافته است.<ref>وفاء الوفا، ج3، ص121؛ تاریخ معالم المدینه، ص251.</ref> بر پایه این دیدگاه لغوی، می‌توان گفت که این فرد یهودی، پیشتر در سواحل دجله و فرات کشاورزی می‌کرده و سپس به مدینه کوچیده است. برخی، واژه اریس را برگرفته از واژه عبری «ارّیس» به معنای رئیس دانسته‌اند.<ref>تاج العروس، ج۸، ص۱۸۱ «ارس»؛ دائرة المعارف بستانی، ج۳، ص273.</ref>  
چاه اَریس، به «اویس»‌ نیز خواند شده که به گمان، تصحیف است.<ref>تاریخ مکه المشرفه، ج2، ص138.</ref> واژه «اریس»، به معنای کشاورز، در کاربرد [[شام|شامیان]] به کشاورزان سواحل [[دجله]] و [[فرات]] گفته می‌شد و به آنها نسبت «اریسی» می‌دادند.<ref>لسان العرب، ج6، ص5؛ تاج العروس، ج8، ص181 «أرس»؛ موسوعه العتبات المقدسه، ج3، ص64.</ref>  


این چاه، به سبب افتادن انگشتر [[حضرت محمد(ص)]] در آن، به نام بئر النبی و بئر الخاتم<ref>الجواهر الثمینه، ص91؛ تاریخ معالم المدینة، ص251، 253، 302.</ref> نیز شناخته می‌شود. به باور برخی، نام اصلی و درست این چاه، بئر الخاتم است زیرا نام بئر الخاتم در تلقی امروزین مردم مدینه کاربرد دارد و اینکه اریس نام منطقه‌ای در نزدیکی [[قبا]]، دارای چند چاه از جمله بئر الخاتم بوده است.<ref>نک:المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255-256.</ref>
این چاه، به کشاورزی یهودی به نام «اریس» تعلق داشته و به نام او، شهرت یافته است.<ref>وفاء الوفا، ج3، ص121؛ تاریخ معالم المدینه، ص251.</ref><ref group="یادداشت">بر پایه دیدگاه لغوی پیش‌گفته، می‌توان گفت که این فرد یهودی، پیشتر در سواحل دجله و فرات کشاورزی می‌کرده و سپس به [[مدینه]] کوچ کرده است.</ref> برخی، واژه اریس را برگرفته از واژه عبری «ارّیس» به معنای رئیس دانسته‌اند.<ref>تاج العروس، ج۸، ص۱۸۱ «ارس»؛ دائرة المعارف بستانی، ج۳، ص273.</ref>  


بر پایه گزارشی، این چاه و زمین‌های اطراف را [[عثمان بن عفان|عثمان]] خرید<ref>المدینه بین الماضی و الحاضر، ص256-257.</ref> و از این رو، از آن به عنوان «صدقه عثمان» یاد کرده‌اند.<ref>نک: تاریخ المدینه، ج1، ص187، ج3، ص1106؛ حجاز در صدر اسلام، ص363.</ref>
این چاه، به سبب افتادن انگشتر [[حضرت محمد(ص)]] در آن، به نام «بئر النبی» و «بئر الخاتم»<ref>الجواهر الثمینه، ص91؛ تاریخ معالم المدینة، ص251، 253، 302.</ref> نیز شناخته می‌شود. به باور برخی، نام اصلی و درست این چاه، بئر الخاتم است؛ زیرا نام بئر الخاتم در تلقی امروزین مردم مدینه کاربرد دارد و اینکه اریس نام منطقه‌ای در نزدیکی [[قبا]]، دارای چند چاه از جمله بئر الخاتم بوده است.<ref>نک:المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255-256.</ref>
 
بر پایه گزارشی، این چاه و زمین‌های اطراف را [[عثمان بن عفان|عثمان]] خلیفه سوم خرید؛<ref>المدینه بین الماضی و الحاضر، ص256-257.</ref> از این رو، از آن به عنوان «صدقه عثمان» یاد کرده‌اند.<ref>نک: تاریخ المدینه، ج1، ص187، ج3، ص1106؛ حجاز در صدر اسلام، ص363.</ref>


==مکان==
==مکان==
چاه اَریس در دو میلی [[مدینه]]<ref group="یادداشت">بیش از سه کیلومتر.</ref> در بستانی در غرب [[مسجد قبا|مسجد قدیم قبا]] قرار داشته است.<ref>سبل الهدی ج7، ص222؛ البدایة و النهایه، ج7، ص155؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255.</ref>  
چاه اَریس در دو میلی [[مدینه]]<ref group="یادداشت">بیش از سه کیلومتر.</ref> در بستانی در غرب [[مسجد قبا|مسجد قدیم قبا]] قرار داشته است.<ref>سبل الهدی ج7، ص222؛ البدایة و النهایه، ج7، ص155؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255.</ref>  
==وضو و نوشیدن پیامبر(ص)‌ در آن==
==وضو و نوشیدن پیامبر(ص)‌ از آن==
بر پایه برخی منابع [[اهل سنت]] به نقل از ابوموسی اشعری، [[حضرت محمد(ص)]] از آب چاه اریس استفاده کرده است.  ظاهراً در روزی که او محافظ پیامبر(ص) بوده، پیامبر(ص) وارد محوطه ساختمان چاه اریس شده و بر جایگاهی که برای نشستن دو سه نفر کفاف می‌کرده، نشسته و با کنار زدن خاک‌ها، دو پای خود را به سمت چاه دراز کرده، سپس با آب این چاه وضو گرفته است. پس از آن، به ترتیب [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[عثمان بن عفان|عثمان]] خلفای سه‌گانه، با اجازه پیامبر(ص) وارد شده و تنها دو نفر نخست در کنار وی نشسته و وضو گرفته‌اند.<ref>اثارة الترغیب، ج2، ص364-366.</ref> گاه این گزارش را درباره چاه‌های دیگری غیر از اریس آورده‌اند.<ref>سبل الهدی، ج7، ص228.</ref>
بر پایه برخی منابع [[اهل سنت]] به نقل از ابوموسی اشعری، [[حضرت محمد(ص)]] از آب چاه اریس استفاده کرده است.  ظاهراً در روزی که او محافظ پیامبر(ص) بوده، پیامبر(ص) وارد محوطه ساختمان چاه اریس شده و بر جایگاهی که برای نشستن دو سه نفر کفاف می‌کرده، نشسته و با کنار زدن خاک‌ها، دو پای خود را به سمت چاه دراز کرده، سپس با آب این چاه وضو گرفته است. پس از آن، به ترتیب [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[عثمان بن عفان|عثمان]] خلفای سه‌گانه، با اجازه پیامبر(ص) وارد شده و تنها دو نفر نخست در کنار وی نشسته و وضو گرفته‌اند.<ref>اثارة الترغیب، ج2، ص364-366.</ref> گاه این گزارش را درباره چاه‌های دیگری غیر از اریس آورده‌اند.<ref>سبل الهدی، ج7، ص228.</ref>


خط ۲۴: خط ۲۶:




آب چاه اریس گوارا توصیف شده و<ref>بهجه النفوس، ج1، ص306؛ الدرة الثمینه، ص59.</ref> در اطراف آن، بستان‌های سرسبز و قلعه‌های برجسته برقرار بوده است.<ref>الجواهر الثمینه، ص91؛ جغرافیایی تاریخی کشورهای اسلامی، ج1، ص164.</ref> در عین حال، گاه خبر از کمی آب چاه اریس نیز داده‌اند،<ref>البدایة و النهایه، ج7، ص155؛ الروض المعطار، ص22.</ref> که گمان می‌رود در جهت اشاره به تقدیر الهی دریافت نشدن انگشتر گمشده عثمان، به رغم کمی آب چاه بوده است.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص326.</ref> داستان انگشتر را اینگونه آورده‌اند که این انگشتر نبوی به عنوان مهر حکومتی از پیامبر به خلفای بعد از او رسیده و نزد خلفای اول تا سوم نگهداری می‌شد؛<ref>التنبیه و الاشراف، ص254، اسد الغابه، ج4، ص465، البدایة و النهایه، ج5، ص356.</ref> ولی درسال ۳۰ هجری<ref>تاریخ الموصل، ج1، ص61.</ref> هنگامی که عثمان سرچاه اریس، با آن بازی می‌کرد یا به کارگران فرمان می‌راند، در چاه افتاد.<ref>امتاع الاسماع، ج7، ص47.</ref> سپس خالی کردن آب چاه و تلاش‌های بسیار نتیجه نداد و اثری از انگشتر یافت نشد. برخی آورده‌اند که شورش علیه عثمان و کشته شدن او، پس از گم شدن این انگشتر بود زیرا به زعم اینان با افتادن انگشتر در چاه، برکت آن به پایان رسید.<ref>اسد الغابه، ج4، ص465، التعریف بماآنست الهجره، ص151 نیز نک:تاریخ المدینه، ج3، ص1107.</ref> در عین حال، گم شدن انگشتر نبوی به [[چاه قریصه|چاه قُریصه]]<ref>سبل الهدی، ج7، ص230.</ref> و [[چاه یسره]]<ref>وفاء الوفاج، 3، ص142.</ref> هم نسبت داده شده و گاه گفته‌اند که انگشتر از دست عثمان در چاه خریف در منطقه اریس افتاد،<ref>المدینه بین الماضی و الحاضر، ص256.</ref> که احتمال می‌رود نام چاه خریف را برای چاه اریس به کار برده باشند. احتمال یکبار رخ‌دادن گم شدن انگشتر و اشتباه گزارشگران و فراموش کردن نام چاه وجود دارد. احتمال دیگر این است که انگشتر از دست عثمان در چاه اریس افتاده و هیچگاه یافت نشده اما پیشتر از دست خود پیامبر(ص) در چاه قریصه افتاده اما ظاهراً آن را پیدا کرده‌اند.
آب چاه اریس گوارا توصیف شده و<ref name=":0">بهجه النفوس، ج1، ص306؛ الدرة الثمینه، ص59.</ref> در اطراف آن، بستان‌های سرسبز و قلعه‌های برجسته برقرار بوده است.<ref name=":1">الجواهر الثمینه، ص91؛ جغرافیایی تاریخی کشورهای اسلامی، ج1، ص164.</ref> در عین حال، گاه خبر از کمی آب چاه اریس نیز داده‌اند،<ref name=":2">البدایة و النهایه، ج7، ص155؛ الروض المعطار، ص22.</ref> که گمان می‌رود در جهت اشاره به تقدیر الهی دریافت نشدن انگشتر گمشده عثمان، به رغم کمی آب چاه بوده است.<ref name=":3">تاریخ ابن خلدون، ج1، ص326.</ref> داستان انگشتر را اینگونه آورده‌اند که این انگشتر نبوی به عنوان مهر حکومتی از پیامبر به خلفای بعد از او رسیده و نزد خلفای اول تا سوم نگهداری می‌شد؛<ref>التنبیه و الاشراف، ص254، اسد الغابه، ج4، ص465، البدایة و النهایه، ج5، ص356.</ref> ولی درسال ۳۰ هجری<ref>تاریخ الموصل، ج1، ص61.</ref> هنگامی که عثمان سرچاه اریس، با آن بازی می‌کرد یا به کارگران فرمان می‌راند، در چاه افتاد.<ref>امتاع الاسماع، ج7، ص47.</ref> سپس خالی کردن آب چاه و تلاش‌های بسیار نتیجه نداد و اثری از انگشتر یافت نشد. برخی آورده‌اند که شورش علیه عثمان و کشته شدن او، پس از گم شدن این انگشتر بود زیرا به زعم اینان با افتادن انگشتر در چاه، برکت آن به پایان رسید.<ref>اسد الغابه، ج4، ص465، التعریف بماآنست الهجره، ص151 نیز نک:تاریخ المدینه، ج3، ص1107.</ref> در عین حال، گم شدن انگشتر نبوی به [[چاه قریصه|چاه قُریصه]]<ref>سبل الهدی، ج7، ص230.</ref> و [[چاه یسره]]<ref>وفاء الوفاج، 3، ص142.</ref> هم نسبت داده شده و گاه گفته‌اند که انگشتر از دست عثمان در چاه خریف در منطقه اریس افتاد،<ref>المدینه بین الماضی و الحاضر، ص256.</ref> که احتمال می‌رود نام چاه خریف را برای چاه اریس به کار برده باشند. احتمال یکبار رخ‌دادن گم شدن انگشتر و اشتباه گزارشگران و فراموش کردن نام چاه وجود دارد. احتمال دیگر این است که انگشتر از دست عثمان در چاه اریس افتاده و هیچگاه یافت نشده اما پیشتر از دست خود پیامبر(ص) در چاه قریصه افتاده اما ظاهراً آن را پیدا کرده‌اند.


== ویژگی‌ها ==
آب چاه اریس گوارا توصیف شده و<ref name=":0" /> در اطراف آن، بستان‌های سرسبز و قلعه‌های برجسته برقرار بوده است.<ref name=":1" /> در عین حال، گاه خبر از کمی آب چاه اریس نیز داده‌اند،<ref name=":2" /> که گمان می‌رود در جهت اشاره به تقدیر الهی دریافت نشدن انگشتر گمشده عثمان، به رغم کمی آب چاه بوده است.<ref name=":3" />


ابن نجار (۶۴۳ق)، عمق چاه اریس را ۱۴ ذراع و یک شِبر،<ref group="یادداشت">بیش از۷ متر.</ref> پهنایش را ۵ ذراع<ref group="یادداشت">دو و نیم متر.</ref> و طول دهانه و نشستگاه آن را ۳ ذراع<ref group="یادداشت">یک و نیم متر.</ref> اندازه گرفته است.<ref>الدرة الثمینه، ص60؛ التعریف بماآنست الهجره، ص151.</ref> یک سده پس از آن، مطری (۷۴۱ق) موقعیت چاه اریس را در میانه باغستانی متعلق به شرفای بنی حسین<ref>[[امرای مدینه]].</ref> توصیف کرده<ref>التعریف بماآنست الهجره، ص149.</ref> و افزوده که در نزدیک چاه اریس، خانه‌ای جهت سکونت خادمان [[مسجد قبا]] و قلعه‌هایی برای نگهبانی، ساخته شده است.<ref>التعریف بماآنست الهجره، ص151.</ref> نجم الدین یوسف رومی (۷۳۵ق)، از وزیران عهد ممالیک، پله‌هایی تا رسیدن به آب برای چاه ساخت.<ref>تاریخ المدینه المنوره، إبن فرحون، ص242.</ref> سپس چاه اریس را درسال ۷۱۴ق. فردی با نام شیخ صفی الدین ابوبکر بن احمد سلامی بازسازی کرد و تا محل آب، برای آن پله و جاپا تعبیه نمود.<ref>بهجة النفوس، ج1، ص306.</ref> سپس در [[دولت عثمانی|دوره عثمانی]] این پله‌ها بازسازی شد.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص254.</ref> سمهودی (م۹۱۱ق)، خبر تعمیر پله‌های چاه از سوی نجم الدین رومی و سپس صفی الدین سلامی را بررسی کرده و احتمال داده که کار سلامی، نخست صورت گرفته و سپس رومی تعمیر آن را ادامه داده و تکمیل کرده است. در زمان سمهودی، چاه اریس در ملکیت فردی با نام برهان الدین قطان بوده و بر سر استفاده از آن با یکی از مالکان باغ‌های نزدیک، اختلاف داشته است.<ref>وفاء الوفا، ج3، ص123-124.</ref>
 
ابن نجار (۶۴۳ق)، عمق چاه اریس را ۱۴ ذراع و یک شِبر،<ref group="یادداشت">بیش از۷ متر.</ref> پهنایش را ۵ ذراع<ref group="یادداشت">دو و نیم متر.</ref> و طول دهانه و نشستگاه آن را ۳ ذراع<ref group="یادداشت">یک و نیم متر.</ref> اندازه گرفته است.<ref>الدرة الثمینه، ص60؛ التعریف بماآنست الهجره، ص151.</ref> یک سده پس از آن، مطری (۷۴۱ق) جای چاه اریس را در میانه باغستانی متعلق به شرفای بنی حسین<ref>[[امرای مدینه]].</ref> توصیف کرده<ref>التعریف بماآنست الهجره، ص149.</ref> و افزوده که در نزدیک چاه اریس، خانه‌ای جهت سکونت خادمان [[مسجد قبا]] و قلعه‌هایی برای نگهبانی، ساخته شده است.<ref>التعریف بماآنست الهجره، ص151.</ref>  
 
نجم الدین یوسف رومی (۷۳۵ق)، از وزیران عهد ممالیک، پله‌هایی تا رسیدن به آب برای چاه ساخت.<ref>تاریخ المدینه المنوره، إبن فرحون، ص242.</ref> سپس چاه اریس را درسال ۷۱۴ق. فردی با نام شیخ صفی الدین ابوبکر بن احمد سلامی بازسازی کرد و تا محل آب، برای آن پله و جاپا ساخت.<ref>بهجة النفوس، ج1، ص306.</ref> سپس در [[دولت عثمانی|دوره عثمانی]] این پله‌ها بازسازی شد.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص254.</ref><ref group="یادداشت">سمهودی (م۹۱۱ق)، خبر تعمیر پله‌های چاه از سوی نجم الدین رومی و سپس صفی الدین سلامی را بررسی کرده و احتمال داده که کار سلامی، نخست صورت گرفته و سپس رومی تعمیر آن را ادامه داده و تکمیل کرده است.</ref>
 
در زمان سمهودی (م۹۱۱ق)، چاه اریس در ملکیت فردی با نام برهان الدین قطان بوده و بر سر استفاده از آن با یکی از مالکان باغ‌های نزدیک، اختلاف داشته است.<ref>وفاء الوفا، ج3، ص123-124.</ref>


==امروزه==
==امروزه==
جای چاه اریس تا پیش از بازسازی [[مسجد قبا]] مشخص بوده<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص253.</ref> اما امروزه به دنبال توسعه مسجد در داخل مسجد واقع شده است.<ref>اطلس تاریخ اسلام، ص306.</ref> اکنون در ضلع غربی مسجد قبا، حوض و آبشاری هست که به گفته برخی از شاهدان، همان محل قدیمی چاه اریس است. بر روی چاه اریس پیش از خرابی و توسعه مسجد قبه ای بوده است.<ref>تاریخ مدینه صنعاء، ص662، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص253؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255.</ref> این توصیف را برخی دیگر با گفتن اینکه محل قدیم چاه اریس در مقابل درغربی میانه مسجد قبا در فاصله ۵۰متری درسنگفرش پیاده‌رو خیابان اسفالته خیابان قرار دارد، بیان کرده‌اند.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص254، المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255.</ref>
جای چاه اریس تا پیش از بازسازی [[مسجد قبا]] مشخص بوده است؛<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص253.</ref> ولی امروزه به دنبال گسترش مسجد، در داخل مسجد واقع شده است.<ref>اطلس تاریخ اسلام، ص306.</ref> اکنون در ضلع غربی مسجد قبا، حوض و آبشاری هست که به گفته برخی از شاهدان، همان جای پیشین چاه اریس است.  
 
بر روی چاه اریس پیش از خرابی و گسترش مسجد، قبه‌ای بوده است.<ref>تاریخ مدینه صنعاء، ص662، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص253؛ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255.</ref> این توصیف را برخی دیگر با گفتن اینکه جای قدیم چاه اریس در مقابل در غربی میانه مسجد قبا، در فاصله ۵۰ متری، در سنگفرش پیاده‌رو خیابان اسفالته قرار دارد، بیان کرده‌اند.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص254، المدینه بین الماضی و الحاضر، ص255.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش