عبدالله بن زبیر: تفاوت میان نسخهها
←ابن زبیر و سران بنیهاشم
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
===ابن زبیر و سران بنیهاشم=== | ===ابن زبیر و سران بنیهاشم=== | ||
با رسیدن خبر بیعت مردم مناطق مختلف به | با رسیدن خبر بیعت مردم مناطق مختلف به [[مکه]]، ابن زبیر از محمد بن حنفیه خواست تا بیعت کند؛ اما او بیعت خود را منوط به اتفاقنظر همه [[مسلمان|مسلمانان]] بر خلافت او دانست. ۱۷ نفر از پیروان او که از [[کوفه]] به [[مسجدالحرام]] پناهنده شده بودند، با همین استدلال از بیعت سر باززدند و ابن زبیر را به سبب کشتن سرپیچندگان از بیعت با خود سرزنش کردند.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۷۲؛ الفتوح، ج۶، ص۲۴۸.</ref> پس از اهانت او به امام علی(ع) بر [[منبر]] مسجدالحرام، محمد بن حنفیه در خطبهای با اعتراض به این کار، بزرگان قریش را به واکنش در برابر این کار زشت فراخواند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۲؛ مروج الذهب، ج۳، ص۸۰؛ شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۲.</ref> پس از قیام مختار در کوفه و اخراج [[عبدالله بن مطیع]]، عامل زبیری آن سرزمین، ابن زبیر که از اقبال مردم به ابن حنفیه بیمناک بود، او را همراه پیروانش در [[حجره زمزم]] زندانی کرد و به آنان پیام داد که با خدا عهد کرده اگر با او بیعت نکنند، ایشان را بسوزاند یا گردن بزند.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۷۲-۴۷۳؛ تاریخ طبری، ج۶، ص۷۶.</ref> برخی [[عبدالله ابن عباس|ابن عباس]] را نیز در میان زندانیان دانستهاند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۱؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۹۹.</ref> در این حال، محمد بن حنفیه به خواهش یکی از یارانش با نوشتن نامهای مخفیانه، از مختار که در کوفه حکومت را به دست داشت، یاری خواست.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۱؛ تاریخ طبری، ج۶، ص۷۶؛ تجارب الامم، ج۲، ص۱۸۸.</ref> مختار گروهی۱۵۰ نفری را شتابان به مکه فرستاد. این گروه هنگامی رسیدند که ابن زبیر برای سوزاندن ابن حنفیه و یارانش در کنار زمزم هیزم انباشته بود.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۷۵؛ تاریخ طبری، ج۶، ص۷۶.</ref> آنان شعار یا لَثاراتِ الحسین، شعار [[توابین|توّابین]]، را سر دادند و برای حفظ حرمت حرم و مسجدالحرام به جای شمشیر چوبدست برداشتند و زندانیان زمزم را آزاد کردند. در برابر، ابن زبیر نیز نیروهای خود را برای رویارویی با یاران ابن حنفیه به صفبندی در مسجد واداشت.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۷۶-۴۷۷؛ تاریخ طبری، ج۶، ص۷۷.</ref> این صفبندی تا سه روز ادامه یافت و در این مدت، [[عمره|عمرهگزاران]] برای [[طواف]] ازمیان صفها میگذشتند. با رسیدن نیروهای امدادی مختار که طرفداران ابن حنفیه را به ۴۰۰۰ نفر رساند، او و یارانش از مسجد خارج شدند و تا قتل مختار در سال ۶۷ق.<ref>البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۸۷.</ref> آسوده در [[شعب علی]] جای گرفتند.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۷۸؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۱۰۷.</ref> پس از قتل مختار، ابن زبیر دیگر بار ابن حنفیه را برای بیعت با خود زیر فشار قرار داد و ناچارش کرد تا به دعوت عبدالملک به سمت شام رود. اما با رسیدن نامه عبدالملک که از پذیرفتن او در [[شام]] بدون بیعت خودداری کرده بود، از میان راه به مکه بازگشت.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۸۰؛ الفتوح، ج۶، ص۳۲۰.</ref> | ||
پس از بازگشت ابن حنفیه به شعب علی، ابن زبیر برای افزودن فشار بر وی و یاران کوفیاش، زنان و خانواده کوفیان را که زیر سلطه برادرش مصعب بودند، به مکه احضار کرد و ابن حنفیه را تا پایان موسم حج مهلت داد. سپس او را همراه عبدالله بن عباس از مکه اخراج کرد. محمد بن حنفیه به رغم اصرار برخی از همراهانش برای درگیری نظامی با ابن زبیر، به نفرین ابن زبیر بسنده نمود.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۸۲-۴۸۳؛ الفتوح، ج۶، ص۳۲۱-۳۲۳.</ref> | پس از بازگشت ابن حنفیه به شعب علی، ابن زبیر برای افزودن فشار بر وی و یاران کوفیاش، زنان و خانواده کوفیان را که زیر سلطه برادرش مصعب بودند، به مکه احضار کرد و ابن حنفیه را تا پایان موسم [[حج]] مهلت داد. سپس او را همراه عبدالله بن عباس از مکه اخراج کرد. محمد بن حنفیه به رغم اصرار برخی از همراهانش برای درگیری نظامی با ابن زبیر، به نفرین ابن زبیر بسنده نمود.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۸۲-۴۸۳؛ الفتوح، ج۶، ص۳۲۱-۳۲۳.</ref> | ||
ابن زبیر در دوران حکومت خود، با عبدالله بن عباس، چهره سرشناس علمی امت اسلام و از سران بنیهاشم، برخوردی خشن داشت. حضور ابن عباس در رکاب امام علی(ع) در جنگ جمل و فتوا به جواز ازدواج موقت و بیان این نکته که خود ابن زبیر حاصل چنین ازدواجی بوده که اسماء نیز آن را تأیید میکرد<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۳، ص۲۰؛ انساب الاشراف، ج۴، ص۵۵-۵۶؛ الفتوح، ج۶، ص۳۲۶.</ref>، خشم او را از ابن عباس دو چندان میکرد تا آنجا که بر منبر به او اهانت مینمود.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۵۵؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۱۱۰.</ref> اما عامل اصلی درگیری او با ابن عباس سر باززدن وی از بیعت با ابن زبیر، پیش و پس از مرگ یزید<ref>المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۵۳۱؛ انساب الاشراف، ج۵، ص۳۲۱.</ref> بود؛ کاری که اتفاقنظر بزرگان امت بر خلافت ابن زبیر و مشروعیت خلافتش را زیر سؤال میبرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۷.</ref> در این میان، تحریک اطرافیان او بر ضدّ ابن عباس نیز بیاثر نبود.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۳۷؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۹۷.</ref> ابن عباس، او را شایسته خلافت نمیدید<ref>اخبار الدولة العباسیه، ص۹۲.</ref> و عامل هتک حرمت خانه امن الهی میدانست.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۵۰؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۳۳۹.</ref> تخریب کامل کعبه برای بازسازی آن<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۰؛ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و درگیری وی با محمد بن حنفیه و اهانت به او و اخراجش از مکه، اعتراض ابن عباس را در پی داشت و تنش میان آن دو را التهاب بخشید تا آنجا که ابن زبیر با درشتگویی او را نیز از مکه اخراج کرد.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۸۲؛ مروج الذهب، ج۳، ص۸۰.</ref> ابن زبیر در پی آگاهی از نکوهش هر روزه ابن عباس از حاکمان مسلمان در مجالس درسش، او را که پس از اخراج از مکه به طائف رفته بود، توبیخ و تهدید نمود. ابن عباس نیز این تهدید را با نامهای تند پاسخ داد.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۶۵-۶۶؛ الفتوح، ج۶، ص۳۲۶.</ref> | ابن زبیر در دوران حکومت خود، با عبدالله بن عباس، چهره سرشناس علمی امت اسلام و از سران بنیهاشم، برخوردی خشن داشت. حضور ابن عباس در رکاب امام علی(ع) در جنگ جمل و فتوا به جواز [[ازدواج موقت]] و بیان این نکته که خود ابن زبیر حاصل چنین ازدواجی بوده که اسماء نیز آن را تأیید میکرد<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۳، ص۲۰؛ انساب الاشراف، ج۴، ص۵۵-۵۶؛ الفتوح، ج۶، ص۳۲۶.</ref>، خشم او را از ابن عباس دو چندان میکرد تا آنجا که بر منبر به او اهانت مینمود.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۵۵؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۱۱۰.</ref> اما عامل اصلی درگیری او با ابن عباس سر باززدن وی از بیعت با ابن زبیر، پیش و پس از مرگ یزید<ref>المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۵۳۱؛ انساب الاشراف، ج۵، ص۳۲۱.</ref> بود؛ کاری که اتفاقنظر بزرگان امت بر خلافت ابن زبیر و مشروعیت خلافتش را زیر سؤال میبرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۷.</ref> در این میان، تحریک اطرافیان او بر ضدّ ابن عباس نیز بیاثر نبود.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۳۷؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۹۷.</ref> ابن عباس، او را شایسته خلافت نمیدید<ref>اخبار الدولة العباسیه، ص۹۲.</ref> و عامل هتک حرمت خانه امن الهی میدانست.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۵۰؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۳۳۹.</ref> تخریب کامل کعبه برای بازسازی آن<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۰؛ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و درگیری وی با محمد بن حنفیه و اهانت به او و اخراجش از مکه، اعتراض ابن عباس را در پی داشت و تنش میان آن دو را التهاب بخشید تا آنجا که ابن زبیر با درشتگویی او را نیز از مکه اخراج کرد.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۸۲؛ مروج الذهب، ج۳، ص۸۰.</ref> ابن زبیر در پی آگاهی از نکوهش هر روزه ابن عباس از حاکمان مسلمان در مجالس درسش، او را که پس از اخراج از مکه به [[طائف]] رفته بود، توبیخ و تهدید نمود. ابن عباس نیز این تهدید را با نامهای تند پاسخ داد.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۶۵-۶۶؛ الفتوح، ج۶، ص۳۲۶.</ref> | ||
==مناسبات عایشه و ابن زبیر== | ==مناسبات عایشه و ابن زبیر== |