پرش به محتوا

نجف: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
چگونگی آشکار شدن قبر علی (ع)
(بارگاه علوی در شهر نجف)
(چگونگی آشکار شدن قبر علی (ع))
خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:
*[[ابن عساکر]]، مورخ بزرگ اهل‌سنت نیز به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که در تفسیر آیه فوق، فرمود که منظور از «ربوه»، نجف، و منظور از «قرار»، مسجد آن ([[مسجد کوفه]]) و منظور از «مَعین»، رود فرات است و هر درهم بخشش در کوفه، معادل صد درهم در جای دیگر و هر رکعت [[نماز]]، معادل صد رکعت در جای دیگر است و هرکس بخواهد از آب بهشت [[وضو]] بگیرد و از آب بهشت بنوشد و با آب بهشت غسل و شست‌وشو کند، از آب فرات استفاده کند.<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن‌عساکر، ج1، ص213.</ref>
*[[ابن عساکر]]، مورخ بزرگ اهل‌سنت نیز به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که در تفسیر آیه فوق، فرمود که منظور از «ربوه»، نجف، و منظور از «قرار»، مسجد آن ([[مسجد کوفه]]) و منظور از «مَعین»، رود فرات است و هر درهم بخشش در کوفه، معادل صد درهم در جای دیگر و هر رکعت [[نماز]]، معادل صد رکعت در جای دیگر است و هرکس بخواهد از آب بهشت [[وضو]] بگیرد و از آب بهشت بنوشد و با آب بهشت غسل و شست‌وشو کند، از آب فرات استفاده کند.<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن‌عساکر، ج1، ص213.</ref>


== بارگاه علوی در شهر نجف ==
==بارگاه علوی در شهر نجف==
مرقد حضرت على (ع) در طول دوران حكومت بنى اميه پنهان بود و بجز فرزندان آن حضرت و برخى از خواص شيعيان، كسى از محل آن اطلاعى نداشت. پس از سقوط حكومت اموى و سركار آمدن عباسى ها، با برملا شدن راز محل دفن آن حضرت به تدريج شيعيان بسوى آن رو آوردند.  
مرقد حضرت على (ع) در طول دوران حكومت بنى اميه پنهان بود و بجز فرزندان آن حضرت و برخى از خواص شيعيان، كسى از محل آن اطلاعى نداشت. پس از سقوط حكومت اموى و سركار آمدن عباسى ها، با برملا شدن راز محل دفن آن حضرت به تدريج شيعيان بسوى آن رو آوردند.  


==== چگونگی آشکار شدن قبر علی (ع) ====
====چگونگی آشکار شدن قبر علی (ع)====
در باره چگونگي آشكار شدن مرقد مطهر حضرت علي (ع) در تاریخ آمده است: روزى هارون الرشيد در نجف به شكار رفت. سگها، آهوان را تعقيب مى ‏كردند آنها به بالاى تل نجف‏  پناه مى ‏بردند و سگها  از تعقيب آن‏ها باز مى ‏ايستادند. هارون الرشيد دريافت كه بايد در اين مكان، سرّى نهفته باشد. پيرمردى از اهالى آنجا را احضار كرد و راز آن را از پيرمرد جويا شد. پيرمرد گفت: براى گفتن سرّ اين تل خاك، از شما امان مى‏ خواهم و هارون نيز امانش داد. پير مرد گفت: با پدرم به اينجا آمدم و پدرم در اين مكان زيارت نامه مى‏ خواند و نماز مى ‏گزارد. از پدرم سؤال كردم كه زيارت خواندن در اينجا چه مناسبتى دارد؟ پاسخ داد: با حضرت امام جعفر صادق عليه السلام براى زيارت به اينجا مى ‏آمدم و ايشان فرمود: اينجا قبر جدش على بن ابى‏طالب عليه السلام است كه به زودى آشكار خواهد شد. '''هارون دستور حفر اين محل را داد تا به علامت قبرى رسيدند و لوحى در آنجا پيدا شد كه بر روى آن با خط سريانى دو سطر نقش بسته بود كه ترجمه آن چنين است: «اين قبرى است كه نوح پيغمبر آن را براى على عليه السلام وصى محمد صلى الله عليه و آله قبل از طوفان به هفتصد سال حفر نمود ». هارون اداى احترام نمود و دستور داد خاك‏ها را به جاى اول خود برگردانند. آنگاه نامه اى به امام موسى كاظم عليه السلام در مدينه نوشت و صحت اين مطلب را از امام موسى عليه السلام سؤال كرد. ايشان آن محل را به عنوان قبر جدش على بن ابى‏طالب عليه السلام تأييد كرد. سپس به دستور هارون، سنگ بنايى بر آن قبر نهاده شد كه به «تحجير هارونى» معروف شد.'''  <ref>بحارالانوار: 42 ص 330</ref>  
در باره چگونگي آشكار شدن مرقد مطهر حضرت علي (ع) در تاریخ آمده است: روزى هارون الرشيد در نجف به شكار رفت. سگها، آهوان را تعقيب مى ‏كردند آنها به بالاى تل نجف‏  پناه مى ‏بردند و سگها  از تعقيب آن‏ها باز مى ‏ايستادند. هارون الرشيد دريافت كه بايد در اين مكان، سرّى نهفته باشد. پيرمردى از اهالى آنجا را احضار كرد و راز آن را از پيرمرد جويا شد. پيرمرد گفت: براى گفتن سرّ اين تل خاك، از شما امان مى‏ خواهم و هارون نيز امانش داد. پير مرد گفت: در دوران کودکی با پدرم به اينجا آمدم و پدرم در اين مكان زيارت نامه مى‏ خواند و نماز مى ‏گزارد. از پدرم سؤال كردم كه زيارت خواندن در اينجا چه مناسبتى دارد؟ پاسخ داد: با حضرت امام جعفر صادق عليه السلام براى زيارت به اينجا مى ‏آمدم و ايشان فرمود: اينجا قبر جدش على بن ابى‏طالب عليه السلام است كه به زودى آشكار خواهد شد. '''هارون با شنیدن این خبر، دستور حفر آن محل را داد تا به علامت قبرى رسيدند و لوحى در آنجا پيدا شد كه بر روى آن با خط سريانى دو سطر نقش بسته بود كه ترجمه آن چنين است: «اين قبرى است كه نوح پيغمبر آن را براى على عليه السلام وصى محمد صلى الله عليه و آله قبل از طوفان به هفتصد سال حفر نمود ». هارون اداى احترام نمود و دستور داد خاك‏ها را به جاى اول خود برگردانند. آنگاه نامه اى به امام موسى كاظم عليه السلام در مدينه نوشت و صحت اين مطلب را از امام موسى عليه السلام سؤال كرد. ايشان آن محل را به عنوان قبر جدش على بن ابى‏طالب عليه السلام تأييد كرد. سپس به دستور هارون، سنگ بنايى بر آن قبر نهاده شد كه به «تحجير هارونى» معروف شد.'''  <ref>بحارالانوار: 42 ص 330</ref>  
<br />
<br />
==پانویس==
==پانویس==
۸۷

ویرایش