پرش به محتوا

زیارت اربعین: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷٬۹۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
بر اساس روايتي از حضرت [[امام حسن عسکري]](ع)، بزرگ داشتن روز اربعین و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین ع در آن روز يکي از پنج علامت مومن به شمار آمده است.<ref>مفید،  المزار، ص53؛ طوسی، مصباح المتهجد، صص787 و 788؛ فتال نيشابوري، روضة الواعظين، ص215؛ ابن طاووس، الاقبال ، ج3، ص100. قاضي طباطبائي، تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا7، ص390 به بعد.</ref> ارادتمندان حضرت امام حسين (ع)، بر همين اساس و بنا به دستورالعملي که امام صادق (ع) به صفوان جمال تعليم داد،<ref>مصباح المتهجد، ص788 ـ 789؛ طوسي، تهذيب الاحکام، ج6، ص112ـ 113؛ اقبال الاعمال، ج3، ص101 ـ 103؛ مجلسي، بحار الانوار، ص331 ـ 332.</ref> همواره به زيارت آن حضرت در روز اربعین مبادرت می ورزیدند. طي سال‌هاي اخير، برپايي راهپيمايي بزرگ اربعين، با حضور مسلمانان و آزادي‌خواهان کشورهاي مختلف، با هدف دفاع از اهداف والاي حضرت اباعبدالله الحسين7، به پديده شگفت‌انگيز و بي‌سابقه‌اي تبديل شده است. <br />
بر اساس روايتي از حضرت [[امام حسن عسکري]](ع)، بزرگ داشتن روز اربعین و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین ع در آن روز يکي از پنج علامت مومن به شمار آمده است.<ref>مفید،  المزار، ص53؛ طوسی، مصباح المتهجد، صص787 و 788؛ فتال نيشابوري، روضة الواعظين، ص215؛ ابن طاووس، الاقبال ، ج3، ص100. قاضي طباطبائي، تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا7، ص390 به بعد.</ref> ارادتمندان حضرت امام حسين (ع)، بر همين اساس و بنا به دستورالعملي که امام صادق (ع) به صفوان جمال تعليم داد،<ref>مصباح المتهجد، ص788 ـ 789؛ طوسي، تهذيب الاحکام، ج6، ص112ـ 113؛ اقبال الاعمال، ج3، ص101 ـ 103؛ مجلسي، بحار الانوار، ص331 ـ 332.</ref> همواره به زيارت آن حضرت در روز اربعین مبادرت می ورزیدند. در طول یک قرن گذشته بویژه در سال‌هاي اخير، زیارت اربعين امام حسین (ع)، به صورت برپايي راهپيمايي بزرگ با حضور مسلمانان و آزادي‌خواهان کشورهاي مختلف، با هدف دفاع از اهداف والاي حضرت اباعبدالله الحسين (ع9، برگزار می شود و به پديده شگفت‌انگيز و بي‌سابقه‌اي تبديل شده است. <br />


==مفهوم شناسی==
==مفهوم شناسی==
خط ۶۵: خط ۶۵:
[2]. ابن طاووس، ''اللهوف''، ترجمه فهري، ص195 و 196.  
[2]. ابن طاووس، ''اللهوف''، ترجمه فهري، ص195 و 196.  


==ورود خاندان امام حسین به کربلا در روز اربعین==
==ورود خاندان امام حسین (ع) به کربلا در روز اربعین==
ميان انديشمندان مسلمان از قدیم مناقشه ای وجود داشته است، مبنی بر این که آيا کاروان اسراي اهل بيت (ع) نيز در اربعين اول، از شام به کربلا آمدند يا خير؟ سيد بن طاووس در کتاب لهوف تصریح دارد که خاندان امام حسین (ع) همزمان با حضور جابر در کنار قبر مطهر امام حسین(ع)، وارد کربلا شدند. اگر ورود جابر را بیستم صفر و چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) بدانیم می‌توان نتیجه گرفت که ورود اهل بیت امام حسین(ع) نیز در بیستم صفر بوده است. ترجمه عبارت سید بن طاووس چنين است:  
ميان انديشمندان مسلمان از قدیم مناقشه ای وجود داشته است، مبنی بر این که آيا کاروان اسراي اهل بيت (ع) نيز در اربعين اول، از شام به کربلا آمدند يا خير؟ سيد بن طاووس در کتاب لهوف تصریح دارد که خاندان امام حسین (ع) همزمان با حضور جابر در کنار قبر مطهر امام حسین(ع)، وارد کربلا شدند. اگر ورود جابر را بیستم صفر و چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) بدانیم می‌توان نتیجه گرفت که ورود اهل بیت امام حسین(ع) نیز در بیستم صفر بوده است. ترجمه عبارت سید بن طاووس چنين است:  


خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:




==فضیلت پیاده روی برای زیارت اربعین==
==فضیلت پیاده روی برای زیارت اربعین امام حسین (ع)==
<br />با توجه به روايات، به حرکت پياده براي زيارت امام حسين7 (چه در اربعين و چه در ايام ديگر) بسيار سفارش شده است. در منابع روايي ما بابي مخصوص استحباب پياده‌روي براي زيارت امام حسين7 وجود دارد؛ از جمله مرحوم حر عاملي در کتاب شريف ''وسايل الشيعة'' شش روايت را در يک باب گرد آورده است.[1] مرحوم محدث نوري نيز در کتاب ''مستدرک الوسايل''، بابي قرار داده و دو روايت نقل کرده است.[2] اين بحث را با چهار عنوان پيگيري مي‌کنيم:
<br />با توجه به روايات، به حرکت پياده براي زيارت امام حسين7 (چه در اربعين و چه در ايام ديگر) بسيار سفارش شده است. در منابع روايي ما بابي مخصوص استحباب پياده‌روي براي زيارت امام حسين7 وجود دارد؛ از جمله مرحوم حر عاملي در کتاب شريف ''وسايل الشيعة'' شش روايت را در يک باب گرد آورده است.[1] مرحوم محدث نوري نيز در کتاب ''مستدرک الوسايل''، بابي قرار داده و دو روايت نقل کرده است.[2] اين بحث را با چهار عنوان پيگيري مي‌کنيم:


خط ۲۶۸: خط ۲۶۸:
[9]. همان، ص82.  
[9]. همان، ص82.  


[10]. شبر، ''ادب الطف''، ج1، ص41 و 42.  
== [10]. شبر، ''ادب الطف''، ج1، ص41 و 42.  ==
 
== ممانعت از زيارت امام حسين (ع) و پیاده روی برای آن ==
شيعيان و دوستداران حسين بن علي8، با هدف پيروي از فرامين اهل بيت عصمت و طهارت و الگوگيري از حرکت جابر بن عبدالله انصاري، در بسياري از مناسبت‌هاي سال، خصوصاً اربعين، به صورت متناوب با پاي پياده عازم زيارت امام حسين7 مي‌شدند. اين، سيره مستمره شيعه از زمان ائمه اطهار: بوده است که در عراق از هر طرف رو به کربلا آورده و به زيارت قبر مطهر امام حسين7 اهميت زيادي مي‏دادند؛ به ويژه شيعيان عراق، از زمان بني‌اميه و بني‌عباس، در اين باره شهامت به خرج مي‌دادند و در زنده نگاه داشتن اين موضوع اهتمام زيادي داشتند.[1]
 
علت اين همه تأکيد بر انجام زيارت، آن هم به صورت پياده‌روي، اين بود که حاکمان سفاک و خونريز اموي و عباسي، شديداً از زيارت حضرت امام حسين7 جلوگيري مي‌کردند. بنا بر گزارش‌هاي تاريخي،[2] در دوران بني‌اميه، راه‏هاي کربلا از همه طرف در محاصره محافظان و نگهبانان مسلح قرار داشت که مانع رسيدن زائران به آنجا مي‏شدند. اما با اين وجود، شيعيان تشرف به بارگاه امام حسين7 را، ولو با پاي پياده، وظيفه خود مي‌دانستند؛[3] براي نمونه، حسين، نوه دختري ابوحمزه ثمالي، در آخرين روزهاي دولت بني‌اميه، به منظور زيارت امام حسين7، با پاي پياده از کوفه به غاضريه آمد، در شب جمعه‌اي غسل زيارت نمود،[4] در نيمه‌هاي شب سه بار به سوي قبر مطهر حرکت کرد. اما از ترس مأموران، موفق به زيارت نشد. ناچار به ساحل فرات بازگشت و صبر کرد تا صبح طلوع کرد. آن‌گاه غسل نمود و روانه حائر حسيني شد و پس از زيارت امام حسين7 و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت به سوي کوفه بازگشت.[5]
 
علت جلوگيري از زيارت امام حسين7 توسط بني‌اميه اين بود که زيارت امام با سياست دولت بني‌اميه مغايرت داشت و حتي موجوديت آن دولت را، که با امام جنگيده و آن حضرت را کشته بود، تهديد مي‏کرد.[6]
 
جلوگيري از زيارت، در اوايل دوران امام صادق7 و در زمان خلافت هشام بن عبدالملک، سخت‏تر شد. اين سخت‏گيري، به واسطه قيام زيد بن علي بن الحسين: و کشته شدن او، در سال 121 قمري صورت گرفت.[7] پس از آن ‏- چنان‏که از روايت مسمع بن عبدالملک بصري[8] فهميده مي‏شود- عمال بني‌اميه، علاوه بر جلوگيري از زيارت، به مثله کردن و کشتن زائراني که به چنگ مزدوران مي‏افتادند نيز مبادرت مي‏کردند.[9]
 
اگر چه فشار بني‏اميّه، در پيش‏گيري از زيارت حائر مقدس،[10] هفتاد سال به طول انجاميد، با اين حال آنها نتوانستند کاري از پيش ببرند. دوستان اهل بيت: هرگز اين مزاحمت‌ها را وقعي ننهادند و همواره زيارت امام حسين7 را به عنوان يک وظيفه انجام مي‌دادند.
 
جلوگيري از زيارت امام حسين7 در دوران هارون الرشيد (170-192) شدت گرفت. وي در اواخر عمر خود دستور داد کربلا را ويران سازند. اما مردم دست از زيارت نکشيدند؛ چنان از سوي شيعه و سني، استقبال زيادي به زيارت حسين7 صورت مي‌گرفت که باعثِ ترس هارون الرشيد شد. بر پايه روايتي، به والي کوفه- موسي بن عيسي- فرماني مبني بر خراب کردن قبر امام حسين7 فرستاد. وي نيز قبر را خراب کرد و در اطراف آن عمارت‏ها ساخت و زمين‏هايش را به زير کشت و زراعت برد ...[11]
 
اوج سختگيري‏ها نسبت به زائران و اهانت به قبر امام حسين7، در زمان متوکل عباسي بود. وي در مرزها کساني را گماشت که در کمين زائران امام حسين7 و راهنمايان زوار به محل قبرش مي‏نشستند ...[12] در طول سال‏هاي 236ـ 247 هجري، قبر شريف آن حضرت را مورد تعرض قرار داد. گروهي از لشکريانش قبر را احاطه کردند تا زائران به آن دسترسي نداشته باشند. او به افراد خود فرمان أکيد داده بود: «هرکس را يافتيد که قصد زيارت حسين7 داشت، او را بُکشي».[13] طبق روايتي، با امر متوکل، هفده مرتبه قبر امام حسين7 را خراب کردند.[14] منظور متوکل اين بود که نور خدا را خاموش، و آثار ذريه پيغمبر خدا9 را مخفي کند.
 
با روي کار آمدن دولت بعث عراق، به ويژه در سال‌هاي 1979 تا 2003 ميلادي (1358 تا 1382 شمسي) که رئيس جمهور کشور عراق صدام بود، حکومت با اين مسئله به شدت برخورد مي‌کرد؛ به طوري‌که بسياري از زائران پياده را اسير و اعدام کردند و اين مراسم مذهبي را به تعطيلي کشانيدند. هر چند برخي اخبار از پياده‌روي مخفي مردم در زمان صدام حکايت دارد که گاهي به شهادت اين افراد منجر شده است. اين پياده‌روي‌هاي پرشکوه، آن هم از طريق جاده غير رسمي کنار فرات، رنگ مبارزه و مخالفت با رژيم عراق هم به خود مي‌گرفت؛ چنان‌که يک بار هم در ايام اربعين حسيني، در سال 1397ق، به درگيري‌هاي سخت ميان نيروهاي بعثي با انقلابيون شيعه و کاروان‌هاي زيارتي در طول راه و در حرم اباعبدالله الحسين7 انجاميد و کشته‌ها و مجروحان بسياري داد و به «اربعين خونين» معروف شد.[15] نجف در آن سال (1397ق). بسيج‌کننده نيروي عظيم مردمي بود که از کنار مرقد اميرمؤمنان7، به راه افتاد و پس از چهار روز پياده‌روي به کربلا رسيدند. نيروهاي رژيم بعثي عراق، چون به عجز و ناتواني خويش در مقابل اراده آهنين مردم پي بردند، بي‏درنگ به توپ، تانک، هليکوپتر و کماندو متوسل شدند و از زمين و هوا، زائران حسيني را به گلوله و توپ بستند. در اين سال، حدود 250 هزار نفر در مراسم پياده‌روي حاضر شده بودند که شمار زيادي از آنها به شهادت رسيدند و تعدادي دستگير و زنداني شدند؛ نه نفر را هم، به جرم اخلال در نظم و امنيت کشور، در ملأ عام اعدام کردند.[16] البته از تعداد شهداي حادثه سال 1397ق. (1356ش). اطلاع دقيقي در دست نيست، اما مي‌توان گفت در اين اربعين خونين، هزاران مسلمان شيعه بي‌گناه به خاک و خون کشيده شدند... . [17]
 
در سال‏هاي بعد، اگرچه فضاي اختناق همچنان ادامه داشت، مراسم پياده‏روي کمرنگ و پراکنده انجام مي‏گرفت. در شعبان سال 1411ق.، که مردم نجف تصميم گرفتند مراسم نيمه شعبان آن سال را در حرم حسيني برگزار کنند، به صورت فردي و جمعي، با پاي پياده به سوي کربلا به راه افتادند. اين در حالي بود که مأموران اطلاعات و امنيت عراق، تمام درهاي حرم را به روي زائران بستند؛ اين برخورد نادرست، اعتراض و خشم مردم را برانگيخت و موجي از جمعيت، که در پيشاپيش آنان جوانان مسلمان و خشمگين در حرکت بودند، دست به تظاهرات خياباني زدند و عليه رژيم بعثي، شعارهاي تندي سر دادند. اين حرکت، آغاز انتفاضه معروف ماه شعبان سال (1411ق/ 1991م). در کربلا و نجف و بعضي شهرهاي ديگر عراق، مثل بصره و ناصريه شد. قيام مردم و زائران حسيني، کنترل را از دست بعثي‏ها گرفت و چند روز، شهرهاي نجف و کربلا در تصرف مردم بود. سپس رژيم بعثي عراق، با تمام قوا به دو شهر نجف و کربلا حمله کرد و با توپ و تانک، وارد صحن حرم حسيني شد و هزاران نفر را به خاک و خون کشيد.[18]
----[1]. قاضي طباطبايي، ''تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا''7، ص1 و 2.
 
[2]. ابن قولويه، ''كامل الزيارات''، ص111 و 112؛ آل طعمه، ''تاريخ کربلا و حائر الحسين''، ص73 ـ 76.
 
[3]. ''تاريخ کربلا و حائر الحسين''، ص73 ـ 76.
 
[4]. '''وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِي مِنَ الْكُوفَةِ وَ هِيَ لَيْلَةُ الْجُمُعَة'''.
 
[5]. ابن طاووس، ''اقبال الاعمال''، ج2، ص568؛ ابن قولويه، ''كامل الزيارات''، ص111 و 112؛ مجلسي، ''بحار الانوار''، ج98، ص57؛ امين، ''اعيان الشيعة''، ج4، ص303.
 
[6]. آل طعمه، ''تاريخ كربلا و حائر الحسين''7، ص88.
 
[7]. شهرستاني، ''تاريخ النياحة علي الإمام الحسين بن علي''، ج1، ص131.
 
[8]. ''كامل الزيارات''، ص101 و 102.
 
[9]. همان.
 
[10]. مراد از حائر، قبر حسين شهيد7 است. علت اينکه آن را حائر ناميده‌اند اين است که وقتي متوكل قبر را ويران ساخت و شخم زد و آب به آنجا بست، آب به قبر نفوذ نکرد و در گرداگرد قبر حلقه زد. از آن زمان به بعد آنجا را حائر گفتند (ياقوت حموي، ''معجم البلدان''، ج2، ص208).
 
[11]. مجلسي، ''بحار الانوار''، ج45، ص390؛ قمي، ''تتمة المنتهي''، ص240.
 
[12]. آل طعمه، ''تراث كربلا''، ص34.
 
[13]. '''كلّ مَنْ وَجَدتموه يُريدُ زيارة الحسين فاقتلوه''' (''بحار الانوار''، ج45، ص404).
 
[14]. ''تتمة المنتهي''، ص241؛ ''بحار الانوار''، ج45، ص401.
 
[15]. محدثي، ''فرهنگ عاشورا''، ص206.
 
[16]. اباذري، «نگاهي به پياده‌روي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره‏1، ص86؛ به نقل از: صحتي، ''سيماي كربلا''، ص123.
 
[17]. ر. ک: ''مجموعه مقالات اربعين''، ص275، مقاله «نگاهي به برخي از حملات خونين به مراسم اربعين در دوره معاصر» محمدرضا زارع خورميزي. همچنين در اين زمينه ر.ک: مقاله آقاي عبدالرحيم اباذري در ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره1، ص86 ـ 88 و کتاب ''سيماي كربلا'' حريم حريت، ص101.
 
[18]. اباذري، «نگاهي به پياده‌روي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره1، ص86؛ به نقل از: صحتي، ''سيماي كربلا''، ص123. لازم به يادآوري است که عامل مستقيم کشتار مردم در انتفاضه شعبانيه سال 1411قمري. (1991م) حسن المجيد التكريتي معروف به «علي شيميايي» بود كه در طول جنگ تحميلي هشت ساله بارها مرتكب جنايت بر ضد ملت‏هاي عراق و ايران شده بود. وي پسرعموي صدام و از شخصيت‏هاي مهم حزب بعث عراق بود که مدتي وزارت دفاع عراق را بر عهده داشت و به عنوان عضو شوراي فرماندهي انقلابي، در تصميم‏گيري‏هاي مهم در زمان رياست جمهوري صدام شركت داشت و مأمور سركوب شورش‏هاي منطقه‌اي بود. (''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 3، ص102).
<br />
 
== اهمیت پیاده رو ی برای زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین ==
با توجه به شرايط منطقه‌اي و جهاني، حضور در مراسم عزاداري امام حسين7، به ويژه راهپيمايي اربعين حسيني، در زمان کنوني، از ابعاد مختلف حايز اهميت است که به چند مورد اشاره مي‌شود:
 
=== 1. فرهنگي ===
راهپيمايي اربعين، نوعي رويارويي فرهنگ ديني، معنويت و خدامحوري در برابر فرهنگ مبتذل غربي است. برگزاري «راهپيمايي»، حسب نظر علما و مراجع، درصورتي که براي اقامه عزا براي زيارت قبر سيدالشهدا7 باشد، ثواب زياد داشته و امري پسنديده براي اعتلاي کلمه توحيد و بيانگر زنده بودن ماجراي عاشورا و کربلاست. همان گونه که امام خميني= محرم و صفر را عامل زنده ماندن اسلام بيان داشت، حضور آگاهانه مردم، خصوصاً جوانان، در پاي بيرق پرافتخار نهضت حسيني، مي‌تواند آنها را در برابر يورش فرهنگي بيگانگان محافظت کند. اين راهپيمايي، که ريشه در باورهاي اصيل ديني دارد، در صورتي که همراه با غناي علمي، پشتوانه فرهنگي و معنوي باشد، مي‌تواند گفتمان مترقي فرهنگ اهل بيت: را به دنيا عرضه کند.
 
استقبال مردمي از راهپيمايي اربعين در اين چند سال اخير نشان داد که جهان، تشنه فرهنگ اهل بيت: است. بي‌ترديد نوع دوستي و زندگي مسالمت‌آميز با پيروان اديان آسماني و ناسازگاري با ظلم و نظام سلطه، جزء فرهنگ اهل بيت: بوده و فرهنگ ايستادگي و شهادت‌طلبي در راه خداوند، يک گزينه راهبردي براي خاموش کردن آتش فتنه‌هاي غربي و عربي است.
 
دشمنان اسلام، مرتب براي ايجاد استحاله فرهنگي در کشورهاي اسلامي، به ويژه ايران، در تلاش‌اند؛ غافل از اينکه اين حضور چشمگير و بي‌سابقه مردم در راهپيمايي اربعين حسيني، بسان طوفان سهمگين، بنيان‌هاي فکري و فرهنگي غرب را ويران مي‌سازد و نقشه‌هاي شوم آنان را هر ساله نقش بر آب مي‌کند!
 
=== 2. اجتماعي ===
يکي ديگر از ابعاد راهپيمايي اربعين، نقش تحول‌آفرين آن در عرصه‌هاي اجتماعي است. راهپيمايي اربعين ـ که پس از سرنگوني صدام و سقوط حزب بعث عراق ابعاد جهاني پيدا کرد و با حضور ارادتمندان امام حسين7 از سراسر جهان، به عنوان بزرگ‌ترين اجتماع بشري از آن ياد مي‌شود ـ به دليل خاستگاه ديني و فرهنگي، توانسته است يک تحول اجتماعي را هر ساله تکرار کند. اين خيزش عظيم اجتماعي، نشان دهنده آن است که اربعين داراي زيرساختي محکم است که از رسوخ و تأثيرگذاري فرهنگ عاشورايي در دل‌هاي مردم حکايت مي‌کند.
 
اين حرکت، در سال‌هاي آغازين، عمدتاً با حضور برخي از مردم عراق، با استعداد چند ده هزار نفر انجام مي‌شد؛ اما رفته رفته بر تعداد جمعيت افزوده شده و جمعيت چندميليوني را رقم زد که ديگر اختصاص به مردم عراق نداشت. اين حضور تاکنون سير صعودي داشته است؛ به طوري‌که برابر گزارش‌هاي رسمي در سال 1392 شمسي، تعداد زائران شرکت‌کننده در اين راهپيمايي، به بيش از ده ميليون نفر رسيد؛[1] در سال 1393 صحبت از حضور پانزده تا بيست ميليون نفر زائر به ميان آمده است[2] و در سال 1394 شمسي، به گزارش رسمي پايگاه اطلاع‌رساني حج و زيارت، اين تعداد به 27 ميليون نفر رسيده است.[3] همين تعداد جمعيت را سال 1395 گزارش کرده‌اند که مردم با عشق و علاقه و هزينه شخصي در راهپيمايي اربعين شرکت کرده‌اند.[4]
 
بدون ترديد، در سال‌هاي آتي، رقم شرکت‌کنندگان رو به افزايش خواهد بود که اگر جمعيت‌هاي اربعين حسيني را در سراسر دنيا، که غالباً با راهپيمايي همراه است (مانند نيجريه، لبنان، بحرين و ده‌ها شهر بزرگ ايران) به اين عدد بيفزاييم، احتمالاً يکصد ميليون نفر در راهپيمايي اربعين در سراسر دنيا شرکت کرده‌اند و اين يک واقعه نادر و بي‌سابقه به حساب مي‌آيد.
 
پيام اين حضور، براي جبهه استکباري، بسيار شکننده است. شرکت کنندگان در اين راهپيمايي، که از ده‌ها کشور جهان و از مذاهب و مليت‌هاي مختلف هستند، با صداي بلند، پيروي خود را از مکتب اهل بيت و اهداف نهضت اباعبدالله الحسين7 اعلام مي‌دارند؛ آنان با آگاهي از همه نقشه‌هاي دشمنان، بر وحدت و يکپارچگي، نفي سلطه بيگانگان و نفي خشونت و ترور پافشاري مي‌کنند و از اشغالگران، مصرانه خواهان خروج از کشورهاي تحت اشغال هستند؛ بدين سبب مردم اين منطقه به هيچ وجه حاضر نيستند استيلاي قدرت‌هاي خارجي را بر خودشان بپذيرند. پياده‌روي اربعين نمادي از همين مسئله است که مسلمانان (به‌ويژه شيعيان) با اين راهپيمايي به دشمنان پيام مي‌دهند: «ما آن قدر قدرتمند هستيم که مي‌توانيم مشکلات خودمان را در منطقه حل کنيم و نياز به هيچ طرف خارجي نداريم».
 
=== 3. سياسي ===
مي‌دانيم که پس از حادثه عاشورا، رعب و وحشت فضاي جامعه مسلمانان را فرا گرفت. حسب ظاهر، هيچ زمينه‌اي براي تظاهر به دوستي با اهل بيت رسالت: وجود نداشت. حرکت جابر انصاري و عطيه براي زيارت امام حسين7، از اين جهت فوق العاده است که مهر باطلي بر انديشه خام و رسواي دنياطلبان ذلت‌پذير بود؛ کار و عمل جابر و عطيه، در حقيقت بازگرداندن روح اميد و مجاهده به پيکر مرده تاريخ بود.
 
امروز هم دستگاه استکباري جهان، با سياست‌هاي مداخله‌جويانه و به کارگيري انبوه رسانه‌هاي در اختيار، و با استفاده از مزدوران خود در کشورهاي عرب منطقه، گروه‌هاي تکفيري را به راه انداخت تا از سويي مسلمان‌کشي را در قلب کشورهاي اسلامي به دست خود مسلمان‌ها رقم بزند و حاشيه امني براي فرزند نامشروع خود ـ اسرائيل ـ ايجاد کند و از سوي ديگر، با استفاده از بنگاه‌هاي تبليغي و ايجاد اسلام‌هراسي، کوشيد چهره اسلام و معنويت را در جهان مخدوش، و واقعيت‌ها را ديگرگونه جلوه دهد تا به غارت سرمايه‌هاي مادي و معنوي کشورهاي اسلامي تداوم بخشد. براي مقابله با دسيسه‌هاي دشمنان، کارآمد‌ترين حربه، حضور مردم در عرصه‌هاي مختلف سياسي ـ اجتماعي است.
 
راهپيمايي اربعين حسيني که با حضور داوطلبانه و عاشقانه مردم، شخصيت‌هاي سياسي و مذهبي، هيئت‌هاي مختلفي از کشورهاي آسيايي، آفريقايي، حتي اروپايي و امريکايي صورت مي‌گيرد، يک فرصت ذي‌قيمت و علامت بزرگ سياسي و پاسخ کوبنده از سوي جبهه مقاومت به جبهه مشترک استکبار جهاني است که سعي مي‌کند با منطق يزيدگونه و کشتارهاي بي‌رحمانه و اشغال کشورها، دنيا را به تبعيت از خود وادارد.
 
مردم دنيا در همين ده سال اخير شاهد شش جنگ بزرگ جبهه استکباري عليه مردم مظلوم اين منطقه اسلامي بوده‌اند: جنگ عراق، افغانستان، ليبي، سوريه، يمن، جنگ 33 روزه لبنان و جنگ 22 روزه و 8 روزه غزه، با محوريت همين قدرت‌هاي يزيدي صورت گرفته است. راهپيمايي اربعين، فرصتي است تا همه مردم اين منطقه، به اين جبهه شرور استکباري پاسخ دندان‌شکن بدهند.
 
بزرگداشت اربعين و عاشورا، منطق کساني است که فدايي دين مي‌شوند و منطق تکفير و وهابيت و تروريسم، منطق جبهه‌اي است که دقيقاً مانند معاويه و يزيد در پوشش دروغين دين‌خواهي، با نفي و قتل مخالفان و موانع پيشروي خود مي‌خواهند بر مردم سيطره پيدا کنند. اين جبهه شرور که از حمايت اطلاعاتي و تدارکاتي جبهه استکباري برخوردار است، تاکنون فجيع‌ترين کشتارها و تخريب زيرساخت‌هاي چند کشور اسلامي را انجام داده و همه ساله تهديد مي‌کند که راهپيمايي عزاداران اربعين را به خاک و خون مي‌کشد و تاکنون به چند اقدام نيز عليه راهپيمايان دست زده است.
 
راهپيمايي اربعين، به دنيا نشان مي‌دهد که جبهه اصلي اسلام، که در عراق توانسته بيش از بيست ميليون نفر را پاي کار بياورد، موضع صلح‌طلبي و انسان‌دوستي است و اين، متن اصلي دين است که نه تنها اجازه نمي‌دهد خوني از انساني بي‌گناه بر زمين بريزد، بلکه آماج حملات دو جبهه استکباري و تکفيري نيز هست.
 
بر اين اساس مي‌توان گفت اربعين، خود يک پرچم برافراشته است که حقيقت دين و انسانيت را به زيبايي و رسايي اعلام مي‌کند. بدين جهت شرکت در راهپيمايي اربعين، گذشته از دارا بودن منزلت معنوي و پاداش اخروي که در بحث فضيلت پياده‌روي براي زيارت امام حسين7 مطرح شد، يک مصداق روشن و قاطع در دفاع از دين و مکتب نوراني اهل بيت: به شمار مي‌آيد. اين حضور عاشقانه و آگاهانه،
 
به عنوان يک مانور عظيم سياسي، بزرگ‌ترين نيروي مردمي را در مصاف با دشمن
 
به عرصه کارزار آورده و به رخ دشمن مي‌کشد! زن و مرد، و پير و جوان، از کشورها
 
و مذهب‌هاي مختلف، به حسين بن علي8 اعلام مي‌دارند که حسين جان، حيف
 
که نبوديم در عاشوراي سال 61 ياري‌ات کنيم؛ اما نداي مظلومانه تو را، که پس از شهادت همه يارانت در آن تنهايي و بي‌ياوري سر دادي،[5] شنيديم و با پاي دل به کربلايت آمديم.
 
اين مردم غيور، با خواندن فرازهاي زيارت اربعين، اعلام مي‌کنند: اي سيدالشهدا و اي سلاله پاک رسول خدا، ما آماده هر نوع ياري و کمک به مکتب عزت‌آفرين و سعادت‌بخش اهل بيت: هستيم؛ «'''وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ».'''[6]
----[1]. «اربعين شکوه بيعتي مجدد با امام حسين»، منتشرشده در خبرگزاري تسنيم، مورخ 29/ 9/ 1392.
 
[2]. «اجتماع بيست ميليوني در کربلا»، منتشرشده در خبرگزاري ابنا، مورخ 22/ 9/ 1393.
 
[3]. پايگاه اطلاع‌رساني حج و زيارت، 12 آذر 1394.
 
[4]. رضا عسکري، سايت باشگاه خبرنگاران جوان.
 
[5]. '''هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ9 هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللهِ فِي إِعَانَتِنَا''' (ابن طاووس، ''اللهوف''، ص116).
 
[6]. فرازي از زيارت اربعين امام حسين'''7''' است. طوسي، ''تهذيب الأحكام''، ج6، ص113؛ مجلسي، ''بحار الانوار''،
 
ج98، ص331.  
<br />
<br />
==پانویس==
==پانویس==
۸۷

ویرایش