ابولبابه انصاری: تفاوت میان نسخهها
←ماجرای خیانت او
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==ماجرای خیانت او== | ==ماجرای خیانت او== | ||
بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) او را در غزوه بنیقریظه به سال پنجم ق. امیر نبرد کرد.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۰۷.</ref> این شاید از آن روی بود که قبیله او همپیمان یهود بنیقریظه بودند. داستان خیانت وی و توبهاش در ماجرای محاصره این طایفه | بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) او را در [[غزوه بنیقریظه]] به سال پنجم ق. امیر نبرد کرد.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۰۷.</ref> این شاید از آن روی بود که قبیله او همپیمان یهود بنیقریظه بودند. داستان خیانت وی و [[توبه|توبهاش]] در ماجرای محاصره این طایفه [[یهود]]، مشهور است. پیامبر(ص) به سبب خیانت و عهدشکنی بنیقریظه در [[غزوه احزاب]]، پیشنهاد صلح ایشان را نپذیرفت و به درخواست آنان، ابولبابه را که همپیمانشان بود، نزدشان فرستاد. آنان نظر او را درباره تسلیم شدن و پذیرش حکمیت [[سعد بن معاذ]] جویا شدند. وی با اشاره به گلوی خود به آنان فهماند که حتی در این صورت نیز کشته خواهند شد.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۰۶-۵۰۷؛ مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۳.</ref> برخی مفسران نزول آیات {{قلم رنگ|سبز|یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکمْ وَ أَنْتُم تَعْلَمُونَ وَ اعْلَمُوا انَّما اَموالُکم وَ أَوْلادُکمْ فِتنَةٌ...}}<ref>سوره انفال، آیات ۲۷-۲۸</ref> را درباره این کار او دانستهاند. در این آیات، خداوند ایمان آورندگان را از خیانتکردن به خدا و رسولش بر حذر داشته و فرزندان و اموال را مایه آزمون دانسته است.<ref>اسباب النزول، ص۱۵۷-۱۵۸؛ الکشاف، ج۲، ص۲۱۳-۲۱۴؛ مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۳. </ref> به اعتقاد برخی، اموال و فرزندان ابولبابه که نزد بنی قریظه بود، او را به این خیانت واداشتند.<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۳.</ref> به گزارشهای دیگر، مظلومنمایی [[یهودی|یهودیان]] و فشار عاطفی ناشی از گریستن آنان، سبب این خیانت بود.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸۴؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۶۳۰.</ref> برخی نزول [[آیه|آیات]] ۴۱ و ۵۱ [[سوره مائده]]<ref>جامع البیان، ج۶، ص۳۱۵، ۳۷۳؛ مجمع البیان، ج۳، ص۳۱۸.</ref> و ۱۰۲ [[سوره توبه|توبه]]<ref>جامع البیان، ج۶، ص۱۴۹، ۱۷۸؛ ج۱۱، ص۱۰؛ مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۱.</ref> را نیز درباره خیانت وی دانستهاند. | ||
به گفته خود ابولبابه، پس از خیانت هنوز گامی برنداشته بود که احساس گناه وجودش را فراگرفت. برای رهایی از عذاب وجدان، به جای آن که نزد رسول خدا(ص) رود و گزارش دهد، یکسره به مسجد رفت و خود را با طناب به یکی از ستونهای آن بست و سوگند یاد کرد که اجازه ندهد جز پیامبر(ص) کسی او را از ستون باز کند.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۰۵-۵۰۷؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۲۳۶-۲۳۷؛ الطبقات، ج۳، ص۳۴۹.</ref> پیامبر(ص) با آگاهی از این ماجرا فرمود: اگر او نزد من میآمد، برایش آمرزش میخواستم. اما اکنون که کار به اینجا کشیده است، تا هنگامی که خداوند او را نبخشاید، وی را از ستون نمیگشایم.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲، ص۳۱۱؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۱۹.</ref> سرانجام پس از شش<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۲۳۸.</ref>، هفت<ref>المغازی، ج۲، ص۵۰۷.</ref> یا ۲۰ شبانه روز<ref>البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۳۷.</ref> در پی نزول آیه ۲۷ سوره | به گفته خود ابولبابه، پس از خیانت هنوز گامی برنداشته بود که احساس [[گناه]] وجودش را فراگرفت. برای رهایی از عذاب وجدان، به جای آن که نزد رسول خدا(ص) رود و گزارش دهد، یکسره به [[مسجد النبی|مسجد]] رفت و خود را با طناب به یکی از ستونهای آن بست و سوگند یاد کرد که اجازه ندهد جز [[پیامبر(ص)]] کسی او را از ستون باز کند.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۰۵-۵۰۷؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۲۳۶-۲۳۷؛ الطبقات، ج۳، ص۳۴۹.</ref> پیامبر(ص) با آگاهی از این ماجرا فرمود: اگر او نزد من میآمد، برایش آمرزش میخواستم. اما اکنون که کار به اینجا کشیده است، تا هنگامی که خداوند او را نبخشاید، وی را از ستون نمیگشایم.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲، ص۳۱۱؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۱۹.</ref> سرانجام پس از شش<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۲۳۸.</ref>، هفت<ref>المغازی، ج۲، ص۵۰۷.</ref> یا ۲۰ شبانه روز<ref>البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۳۷.</ref> در پی نزول آیه ۲۷ [[سوره انفال]]، توبه او پذیرفته شد.<ref>السیرة النبویه، ج۳، ص۷۱۸؛ اسباب النزول، ص۵۸؛ عیون الاثر، ج۲، ص۵۲.</ref> [[ام سلمه|امّ سلمه]]، همسر رسول خدا، گزارش کرده که سحرگاهان پیامبر را خندان دید و چون علت را پرسید، ایشان از پذیرش توبه ابولبابه خبر داد. امّ سلمه این مژده را با اجازه پیامبر(ص) به ابولبابه داد. مردم به سوی او هجوم آوردند تا وی را از ستون باز کنند. اما او جز به انجام این کار به دست پیامبر راضی نشد تا آنگاه که پیامبر(ص) او را از ستون باز کرد.<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۱۸۳؛ عیون الاثر، ج۲، ص۵۱؛ تخریج الاحادیث، ج۲، ص۲۳.</ref> | ||
بر پایه گزارشی غیر مشهور، ابولبابه از شرکت در آخرین غزوه پیامبر(ص) یعنی تبوک به سال نهم ق. سر پیچید و پس از پشیمانی، خود را به ستونی در مسجد پیامبر بست<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۲۴۵؛ الاصابه، ج۱، ص۲۹۴.</ref> و چون خداوند توبه سرپیچندگان از تبوک را پذیرفت، پیامبر(ص) وی را از ستون باز کرد و او از ایشان خواست که انفاق همه اموالش را در راه خدا بپذیرد. پیامبر(ص) پس از نزول آیه {خُذ مِن أَموَالِهِم صَدَقَةً...} | بر پایه گزارشی غیر مشهور، ابولبابه از شرکت در آخرین [[غزوه]] پیامبر(ص) یعنی [[غزوه تبوک|تبوک]] به سال نهم ق. سر پیچید و پس از پشیمانی، خود را به ستونی در [[مسجد پیامبر]] بست<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۲۴۵؛ الاصابه، ج۱، ص۲۹۴.</ref> و چون خداوند توبه سرپیچندگان از تبوک را پذیرفت، پیامبر(ص) وی را از ستون باز کرد و او از ایشان خواست که [[انفاق]] همه اموالش را در راه خدا بپذیرد. پیامبر(ص) پس از نزول آیه {{قلم رنگ|سبز|خُذ مِن أَموَالِهِم صَدَقَةً...}}<ref>سوره توبه، آیه ۱۰۳</ref> بخشی از اموال او را پذیرفت.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۰۷۲؛ جامع البیان، ج۷، ص۲۳-۲۴؛ سبل الهدی، ج۵، ص۴۷۸.</ref> | ||
ستونی که ابولبابه خود را بدان بست، از همان زمان به ستون توبه<ref>صحیح ابن خزیمه، ج۳، ص۳۵۰؛ السنن الکبری، ج۵، ص۲۴۷.</ref> یا ستون ابولبابه<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۰؛ سبل الهدی، ج۱۲، ص۳۹۲؛ الموسوعة الفقهیة المیسره، ج۳، ص۲۴۴.</ref> معروف شد. در گزارشی، از آن به ستون مُخَلَّقه نیز یاد شده است؛ زیرا همانند ستون مخلقه، خوشبو میشد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج۲، ص۴۲۳.</ref> ستون توبه از | ستونی که ابولبابه خود را بدان بست، از همان زمان به [[ستون توبه]]<ref>صحیح ابن خزیمه، ج۳، ص۳۵۰؛ السنن الکبری، ج۵، ص۲۴۷.</ref> یا ستون ابولبابه<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۰؛ سبل الهدی، ج۱۲، ص۳۹۲؛ الموسوعة الفقهیة المیسره، ج۳، ص۲۴۴.</ref> معروف شد. در گزارشی، از آن به ستون مُخَلَّقه نیز یاد شده است؛ زیرا همانند ستون مخلقه، خوشبو میشد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج۲، ص۴۲۳.</ref> ستون توبه از جاهای بافضیلت مسجدالنبی است. به روایتی، پیامبر(ص) بیشترین [[نافله|نوافل]] خود را کنار این ستون به جا میآورد.<ref>وفاء الوفاء، ج۲، ص۴۲.</ref> | ||
برخی منابع از ستیز او با یتیمی از انصار بر سر | برخی منابع از ستیز او با یتیمی از [[انصار]] بر سر نخلها سخن گفتهاند. چون پیامبر(ص) حق را به جانب ابولبابه دید، به سود او حکم کرد؛ اما چون بیتابی یتیم را نگریست، از ابولبابه خواست نخلش را در برابر نخلی در بهشت به یتیم واگذارد. اما او نپذیرفت و خشم پیامبر را برانگیخت.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۸۱؛ ج۲، ص۵۰۵؛ اسد الغابه، ج۲، ص۳۵۶-۳۵۷.</ref> | ||
==مطالعه بیشتر== | ==مطالعه بیشتر== |