ابولبابه انصاری

از ویکی حج
ابولبابه انصاری
اطلاعات فردی
نام کامل بشیر بن عبدالمنذر بن زَنْبَر یا زُبَیر
لقب ابولبابه، رفاعه
نسب بنی‌عمرو بن عوف قبیله اوس
زادگاه مدینه
محل زندگی عربستان
تاریخ وفات پیش از خلافت عثمان یا در آغاز خلافت او یا زمان خلافت علی(ع) و یا پس از سال ۵۰ق.
اطلاعات علمی
استادان پیامبر اکرم(ص)
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسی جانشین پیامبر(ص) در برخی غزوات

بشیر بن عبدالمنذر بن زَنْبَر یا زُبَیر مکنی به ابولبابه انصاری و ملقب به رفاعه از یاران پیامبر(ص)، جانشین ایشان در مدینه در برخی از غزوه‌ها است. او در غزوه‌ها و جنگ‌های فراوانی شرکت داشت، از رسول‌الله(ص) روایت نقل کرده و ستون توبه در مسجد النبی به او منسوب است.

نام، قبیله، اسلام آوردن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر بن زَنْبَر یا زُبَیر[۱] از تیره بنی‌عمرو بن عوف قبیله اوس[۲] بود. از او با نام رفاعه[۳] نیز یاد شده است؛ اما بسیاری از منابع نام برادرش را رفاعه دانسته‌اند.[۴] از احوال ابولبابه تا پیش از مسلمان شدن گزارشی در دست نیست. بر پایه سخن مشهور، وی همراه گروهی از یثربیان در بیعت عقبه دوم به سال سیزدهم بعثت حضور داشت و پس از بیعت با رسول خدا، از سوی ایشان به عنوان یکی از نقبای انصار برگزیده شد.[۵] از این رو، اسلام آوردنش در فاصله بیعت عقبه اول به سال دوازدهم بعثت و عقبه دوم صورت گرفته است. اما بر پایه روایتی، وی از جمله کسانی بود که پس از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه، در پی انکار ایشان برآمدند؛ ولی با دیدن معجزه پیامبر، تسلیم شدند.[۶]

خانواده، وفات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

زمان درگذشت او را پیش از خلافت عثمان[۷] یا در آغاز خلافت او[۸] یا زمان خلافت علی(ع)[۹] و یا پس از سال ۵۰ق. دانسته‌اند.[۱۰] وی از همسرش نسیبه بنت فضاله، دختری به نام لبابه[۱۱] و از دیگر همسرش زینب دختر خذام، پسرانی به نام سائب و عبدالرحمن داشت.[۱۲]

حضور در جنگها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بر پایه خبری، او از بدریان بوده[۱۳]؛ اما مشهور آن است که پیامبر(ص) او را از میان راه، جایی به نام روحاء، به مدینه بازگرداند تا جانشین ایشان در آن شهر باشد. پیامبر سهم او را از غنایم همانند حاضران در بدر دانست.[۱۴]

وی در غزوه‌های بنی‌قینُقاع به سال دوم ق. و سَویق نیز جانشین رسول خدا در مدینه بود.[۱۵] در غزوه اُحُد به سال سوم ق. و دیگر جنگهای پس از آن نیز شرکت داشت.[۱۶]

ابولبابه در فتح مکه به سال هشتم ق. پرچمدار بنی‌خَطمه[۱۷] یا بنی عمرو بن عوف[۱۸] از اوس و سپس در غزوه حُنین پرچمدار بنی‌عمرو بن عوف بود.[۱۹] بر پایه نقل یعقوبی، پیامبر(ص) در فتح مکه، او را جانشین خود در مدینه قرار داد.[۲۰] گویند: ابولبابه پس از ویرانی مسجد ضرار به سال نهم ق. از چوبهای آن منزلی ساخت؛ ولی در آن خانه هیچ خیر و برکتی نیافت.[۲۱] وی راوی حدیث پیامبر بود[۲۲] و پسرانش، سائب و عبدالرحمن، از او روایت کرده‌اند.[۲۳] از روایت‌های او مهلت دادن به بدهکار[۲۴] و قرائت قرآن با صوت زیباست.[۲۵] درباره رفتار او با خلفا و اهل‌ بیت(ع) پس از رحلت رسول خدا(ص) گزارشی در دست نیست.

ماجرای خیانت او[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) او را در غزوه بنی‌قریظه به سال پنجم ق. امیر نبرد کرد.[۲۶] این شاید از آن روی بود که قبیله او هم‌پیمان یهود بنی‌قریظه بودند. داستان خیانت وی و توبه‌اش در ماجرای محاصره این طایفه یهود، مشهور است. پیامبر(ص) به سبب خیانت و عهدشکنی بنی‌قریظه در غزوه احزاب، پیشنهاد صلح ایشان را نپذیرفت و به درخواست آنان، ابولبابه را که هم‌پیمانشان بود، نزدشان فرستاد. آنان نظر او را درباره تسلیم شدن و پذیرش حکمیت سعد بن معاذ جویا شدند. وی با اشاره به گلوی خود به آنان فهماند که حتی در این صورت نیز کشته خواهند شد.[۲۷] برخی مفسران نزول آیات یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکمْ وَ أَنْتُم تَعْلَمُونَ وَ اعْلَمُوا انَّما اَموالُکم وَ أَوْلادُکمْ فِتنَةٌ...[۲۸] را درباره این کار او دانسته‌اند. در این آیات، خداوند ایمان آورندگان را از خیانت‌کردن به خدا و رسولش بر حذر داشته و فرزندان و اموال را مایه آزمون دانسته است.[۲۹] به اعتقاد برخی، اموال و فرزندان ابولبابه که نزد بنی قریظه بود، او را به این خیانت واداشتند.[۳۰] به گزارش‌های دیگر، مظلوم‌نمایی یهودیان و فشار عاطفی ناشی از گریستن آنان، سبب این خیانت بود.[۳۱] برخی نزول آیات ۴۱ و ۵۱ سوره مائده[۳۲] و ۱۰۲ توبه[۳۳] را نیز درباره خیانت وی دانسته‌اند.

کلام پیامبر(ص) هنگامی که شنید ابولبابه خودش را به ستون مسجد بسته است:

اگر او نزد من می‌آمد، برایش آمرزش می‌خواستم. اما اکنون که کار به این‌جا کشیده است، تا هنگامی که خداوند او را نبخشاید، وی را از ستون نمی‌گشایم.

تاریخ الاسلام، ج۲، ص۳۱۱؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۱۹

به گفته خود ابولبابه، پس از خیانت هنوز گامی برنداشته بود که احساس گناه وجودش را فراگرفت. برای رهایی از عذاب وجدان، به جای آن که نزد رسول خدا(ص) رود و گزارش دهد، یکسره به مسجد رفت و خود را با طناب به یکی از ستون‌های آن بست و سوگند یاد کرد که اجازه ندهد جز پیامبر(ص) کسی او را از ستون باز کند.[۳۴] پیامبر(ص) با آگاهی از این ماجرا فرمود: اگر او نزد من می‌آمد، برایش آمرزش می‌خواستم. اما اکنون که کار به این‌جا کشیده است، تا هنگامی که خداوند او را نبخشاید، وی را از ستون نمی‌گشایم.[۳۵] سرانجام پس از شش[۳۶]، هفت[۳۷] یا ۲۰ شبانه روز[۳۸] در پی نزول آیه ۲۷ سوره انفال، توبه او پذیرفته شد.[۳۹] امّ سلمه، همسر رسول خدا، گزارش کرده که سحرگاهان پیامبر را خندان دید و چون علت را پرسید، ایشان از پذیرش توبه ابولبابه خبر داد. امّ سلمه این مژده را با اجازه پیامبر(ص) به ابولبابه داد. مردم به سوی او هجوم آوردند تا وی را از ستون باز کنند. اما او جز به انجام این کار به دست پیامبر راضی نشد تا آن‌گاه که پیامبر(ص) او را از ستون باز کرد.[۴۰]

بر پایه گزارشی غیر مشهور، ابولبابه از شرکت در آخرین غزوه پیامبر(ص) یعنی تبوک به سال نهم ق. سر پیچید و پس از پشیمانی، خود را به ستونی در مسجد پیامبر بست[۴۱] و چون خداوند توبه سرپیچندگان از تبوک را پذیرفت، پیامبر(ص) وی را از ستون باز کرد و او از ایشان خواست که انفاق همه اموالش را در راه خدا بپذیرد. پیامبر(ص) پس از نزول آیه خُذ مِن أَموَالِهِم صَدَقَةً...[۴۲] بخشی از اموال او را پذیرفت.[۴۳]

ستونی که ابولبابه خود را بدان بست، از همان زمان به ستون توبه[۴۴] یا ستون ابولبابه[۴۵] معروف شد. در گزارشی، از آن به ستون مُخَلَّقه نیز یاد شده است؛ زیرا همانند ستون مخلقه، خوشبو می‌شد.[۴۶] ستون توبه از جاهای بافضیلت مسجدالنبی است. به روایتی، پیامبر(ص) بیشترین نوافل خود را کنار این ستون به‌ جا می‌آورد.[۴۷]

برخی منابع از ستیز او با یتیمی از انصار بر سر نخلها سخن گفته‌اند. چون پیامبر(ص) حق را به جانب ابولبابه دید، به سود او حکم کرد؛ اما چون بیتابی یتیم را نگریست، از ابولبابه خواست نخلش را در برابر نخلی در بهشت به یتیم واگذارد. اما او نپذیرفت و خشم پیامبر را برانگیخت.[۴۸]

پیوند به بیرون[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. جمهرة انساب العرب، ص۳۳۴؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۴۰.
  2. الثقات، ج۳، ص۳۲؛ جمهرة انساب العرب، ص۳۳۲، ۳۳۴؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۴۰.
  3. تاریخ یحیی بن معین، ج۱، ص۱۰۸؛ حلیة الاولیاء، ج۱، ص۳۶۶؛ رجال طوسی، ص۳۹.
  4. الثقات، ج۳، ص۳۲؛ الاصابه، ج۲، ص۴۰۹؛ فتح الباری، ج۶، ص۲۴۸؛ ج۷، ص۲۵۲.
  5. تاریخ الاسلام، ج۳، ص۳۶۱.
  6. تفسیر منسوب به امام عسکری، ص۹۲-۹۶؛ نک: مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۸۲.
  7. اسد الغابه، ج۱، ص۱۹۶.
  8. فتح الباری، ج۶، ص۲۴۸.
  9. الطبقات، ج۳، ص۳۴۹؛ الثقات، ج۳، ص۳۲؛ الکامل، ج۳، ص۴۰۳.
  10. الاصابه، ج۷، ص۲۹۰.
  11. الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ المعارف، ص۱۸۰، ۳۲۵، ۵۹۷.
  12. الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ الآحاد و المثانی، ج۳، ص۴۴۸.
  13. رجال طوسی، ص۲۷؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۴۰.
  14. المغازی، ج۱، ص۱۵۹؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۴۴۵، ۵۰۹؛ الطبقات، ج۳، ص۳۴۸.
  15. المغازی، ج۱، ص۱۸۰؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۴۵، ۴۹؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۸۱، ۴۸۵.
  16. الطبقات، ج۳، ص۳۴۸، ۳۴۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۴۰.
  17. المغازی، ج۲، ص۸۰۰.
  18. الطبقات، ج۳، ص۳۴۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۴۰.
  19. المغازی، ج۳، ص۸۹۶.
  20. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.
  21. المغازی، ج۳، ص۱۰۴۷.
  22. الجرح و التعدیل، ج۲، ص۳۷۵؛ الثقات، ج۳، ص۳۲؛ رجال طوسی، ص۲۷.
  23. تاریخ الاسلام، ج۳، ص۳۶.
  24. الامالی، مفید، ص۳۱۶؛ الامالی، طوسی، ص۸۳.
  25. سنن ابی داود، ج۱، ص۳۳۱.
  26. المغازی، ج۲، ص۵۰۷.
  27. المغازی، ج۲، ص۵۰۶-۵۰۷؛ مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۳.
  28. سوره انفال، آیات ۲۷-۲۸
  29. اسباب النزول، ص۱۵۷-۱۵۸؛ الکشاف، ج۲، ص۲۱۳-۲۱۴؛ مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۳.
  30. مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۳.
  31. تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸۴؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۶۳۰.
  32. جامع البیان، ج۶، ص۳۱۵، ۳۷۳؛ مجمع البیان، ج۳، ص۳۱۸.
  33. جامع البیان، ج۶، ص۱۴۹، ۱۷۸؛ ج۱۱، ص۱۰؛ مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۱.
  34. المغازی، ج۲، ص۵۰۵-۵۰۷؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۲۳۶-۲۳۷؛ الطبقات، ج۳، ص۳۴۹.
  35. تاریخ الاسلام، ج۲، ص۳۱۱؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۱۹.
  36. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۳۸.
  37. المغازی، ج۲، ص۵۰۷.
  38. البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۳۷.
  39. السیرة النبویه، ج۳، ص۷۱۸؛ اسباب النزول، ص۵۸؛ عیون الاثر، ج۲، ص۵۲.
  40. اسد الغابه، ج۲، ص۱۸۳؛ عیون الاثر، ج۲، ص۵۱؛ تخریج الاحادیث، ج۲، ص۲۳.
  41. اسد الغابه، ج۱، ص۲۴۵؛ الاصابه، ج۱، ص۲۹۴.
  42. سوره توبه، آیه ۱۰۳
  43. المغازی، ج۳، ص۱۰۷۲؛ جامع البیان، ج۷، ص۲۳-۲۴؛ سبل الهدی، ج۵، ص۴۷۸.
  44. صحیح ابن خزیمه، ج۳، ص۳۵۰؛ السنن الکبری، ج۵، ص۲۴۷.
  45. شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۰؛ سبل الهدی، ج۱۲، ص۳۹۲؛ الموسوعة الفقهیة المیسره، ج۳، ص۲۴۴.
  46. موسوعة مکة المکرمه، ج۲، ص۴۲۳.
  47. وفاء الوفاء، ج۲، ص۴۲.
  48. المغازی، ج۱، ص۲۸۱؛ ج۲، ص۵۰۵؛ اسد الغابه، ج۲، ص۳۵۶-۳۵۷.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل ابولُبابه انصاري.
  • الآحاد و المثانی: ابن ابی‌عاصم (م.۲۸۷ق.)، به کوشش باسم فیصل احمد الجوابره، ریاض،‌دار الدرایه، ۱۴۱۱ق
  • اسباب النزول: الواحدی (م.۴۶۸ق.)، قاهره، الحلبی وشرکاه، ۱۳۸۸ق
  • الاستیعاب: ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
  • اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت،‌دار الکتاب العربی
  • الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
  • الامالی: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، قم، البعثه، ۱۴۱۷ق
  • الامالی: المفید (م.۴۱۳ق.)، به کوشش غفاری و استاد ولی، بیروت،‌دار المفید، ۱۴۱۴ق
  • البدایة و النهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف
  • تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت،‌دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی
  • تاریخ یحیی بن معین: یحیی بن معین البغدادی (م.۲۳۳ق.)، به کوشش عبدالله احمد، بیروت،‌دار القلم
  • تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م.۲۹۲ق.)، بیروت،‌دار صادر، ۱۴۱۵ق
  • تخریج الاحادیث و الآثار: جمال الدین الزیلعی (م.۷۶۲ق.)، به کوشش عبدالله بن عبدالرحمن،‌دار ابن خزیمه، ۱۴۱۴ق
  • التفسیر المنسوب الی الامام العسکری۷: به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی[،۱۴۰۹ق
  • تهذیب الکمال: المزی (م.۷۴۲ق.)، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، ۱۴۱۵ق
  • الثقات: ابن حبان (م.۳۵۴ق.)، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق
  • جامع البیان: الطبری (م.۳۱۰ق.)، بیروت،‌دار المعرفه، ۱۴۱۲ق
  • الجرح و التعدیل: ابن ابی‌حاتم الرازی (م.۳۲۷ق.)، بیروت،‌دار الفکر، ۱۳۷۲ق
  • جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م.۴۵۶ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
  • حلیة الاولیاء: ابونعیم الاصفهانی (م.۴۳۰ق.)، بیروت،‌دار الکتاب العربی، ۱۴۰۵ق
  • رجال الطوسی: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش القیومی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق
  • سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م.۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق
  • سنن ابی‌داود: السجستانی (م.۲۷۵ق.)، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۱۰ق
  • السنن الکبری: البیهقی (م.۴۵۸ق.)، بیروت،‌دار الفکر
  • السیرة النبویه: ابن هشام (م.۸-۲۱۳ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه
  • شرائع الاسلام: المحقق الحلی (م.۶۷۶ق.)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق
  • صحیح ابن خزیمه: ابن خزیمه (م.۳۱۱ق.)، به کوشش محمد مصطفی، المکتب الاسلامی، ۱۴۱۲ق
  • الطبقات الکبری: ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
  • عیون الاثر: ابن سید الناس (م.۷۳۴ق.)، بیروت، مؤسسة عزالدین، ۱۴۰۶ق
  • فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، بیروت،‌دار المعرفه
  • الکامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت،‌دار صادر، ۱۳۸۵ق
  • الکشاف: الزمخشری (م.۵۳۸ق.)، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ق
  • مجمع البیان: الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، بیروت،‌دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
  • المعارف: ابن قتیبه (م.۲۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۲م
  • المغازی: الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق
  • مناقب آل ابی‌طالب: ابن شهر آشوب (م.۵۸۸ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق
  • الموسوعة الفقهیة المیسره: محمد علی الانصاری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۵ق
  • موسوعة مکة المکرمه و المدینة المنوره: احمد زکی یمانی، مصر، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۹ق
  • وفاء الوفاء: السمهودی (م.۹۱۱ق.)، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.