پرش به محتوا

بقیع: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:بقیع.png|300px|thumb|left|قبرستان بقیع قبل از تخریب]]
[[پرونده:بقیع.png|300px|thumb|left|قبرستان بقیع قبل از تخریب]]
'''بقیع''' مشهورترین و بافضیلت‌‌ترین قبرستان [[مدینه]] است. زمین بقیع به دلیل وجود درختان خاردار [[غرقد]] به بقیع الغرقد نیز معروف بوده است. برخی از مکان‌های هم‌جوار به این نام معروف بوده‌اند. هنگام دیوارکشی مدینه، بقیع پشت دیوارها مانده بود و مسیر دسترسی به مناطق یهودی‌نشین به شمار می‌آمد.
'''بقیع''' مشهورترین و بافضیلت‌‌ترین قبرستان مسلمانان در شهر [[مدینه]] است. این زمین به دلیل وجود درختان خاردار [[غرقد]] به بقیع الغرقد نیز معروف بوده است. برخی از مکان‌های هم‌جوار به این نام معروف بوده‌اند. بقیع مسیر دسترسی به قبایل یهودی‌نشین و مجاور گورستان یهودیان و [[قبیله بنی‌قریظه]] بود. بعدها در هنگام دیوارکشی مدینه، بقیع بیرون از دیوار شهر قرار گرفت.


[[پیامبر(ص)]] بعد از [[هجرت]] به مدینه، زمین بقیع را برای دفن مردگان مسلمانان انتخاب نمود. [[اسعد بن زراره خزرجی]] اولین فرد از [[انصار]] و [[عثمان بن مظعون]] اولین فرد از [[مهاجرین]] بودند که در این قبرستان دفن شدند. بعدها با الحاق [[حش کوکب]] و خانه‌های [[صحابه]] که بین [[مسجدالنبی]] و بقیع قرار داشت وسعت این قبرستان افزوده شد. در دوره معاصر نیز زمین شهرداری مدینه، به این قبرستان الحاق شد.
[[پیامبر(ص)]] بعد از [[هجرت]] به مدینه، زمین بقیع را برای دفن مردگان مسلمانان انتخاب نمود، این زمین در جنوب شرق مسجدالنبی و در نزدیکی آن قرار داشت. [[اسعد بن زراره خزرجی]] اولین فرد از [[انصار]] و [[عثمان بن مظعون]] اولین فرد از [[مهاجران]] بودند که در این قبرستان دفن شدند. بعدها با الحاق [[حش کوکب]] و خانه‌های [[صحابه]] که بین [[مسجدالنبی]] و بقیع قرار داشت وسعت این قبرستان افزوده شد. در دوره معاصر نیز زمین شهرداری مدینه، به این قبرستان الحاق شد.


روایات زیادی درباب فضیلت قبرستان بقیع نقل شده و این قبرستان همواره مورد توجه و احترام مسلمانان بوده است. پیامبر(ص) و [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] به زیارت مدفونان این قبرستان می‌رفتند و استحباب [[زیارت]] این قبرستان مورد تاکید علمای [[شیعه]] قرار گرفته است.
روایات زیادی درباب فضیلت قبرستان بقیع نقل شده و این قبرستان همواره مورد توجه و احترام مسلمانان بوده است. پیامبر(ص) و [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] به زیارت مدفونان این قبرستان می‌رفتند و استحباب [[زیارت]] این قبرستان مورد تاکید علمای [[شیعه]] قرار گرفته است.
خط ۸: خط ۸:
از جمله مدفونان در بقیع می‌توان به چهار امام شیعیان ([[امام حسن(ع)]]، [[امام سجاد(ع)]]، [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]]) و برخی از منسوبان و [[صحابه پیامبر(ص)]] و نیز شخصیت‌های اسلامی در طول تاریخ اسلام اشاره کرد.
از جمله مدفونان در بقیع می‌توان به چهار امام شیعیان ([[امام حسن(ع)]]، [[امام سجاد(ع)]]، [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]]) و برخی از منسوبان و [[صحابه پیامبر(ص)]] و نیز شخصیت‌های اسلامی در طول تاریخ اسلام اشاره کرد.


در سده‌های گذشته بر قبر [[ائمه بقیع]] و نیز برخی از قبور دیگر در این قبرستان، گنبد و بارگاه ساخته شده بود. این بناها با سیطره [[وهابیان]] و [[آل سعود]] بر [[عربستان]] تخریب شد. این تخریب‌ها با اعتراضات وسیع مردمی و برخی از دولت‌های کشورهای اسلامی همراه شد. بعدها با فشار مردم و دولت [[عراق]] و علماء بر سر قبور ائمه سایبان ساخته شد.
در سده‌های گذشته بر قبر [[ائمه بقیع]] و نیز برخی از قبور دیگر در این قبرستان، گنبد و بارگاه ساخته شده بود. این بناها با سیطره [[وهابیان]] و [[آل سعود]] بر [[عربستان]] تخریب شد. این تخریب‌ها با اعتراضات وسیع مردمی و برخی از دولت‌های کشورهای اسلامی همراه شد. بعدها با فشار مردم و دولت [[عراق]] و علماء بر محل قبور ائمه سایبان ساخته شد.


==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==
خط ۲۸: خط ۲۸:
با هجرت [[پیامبر]] به مدینه و گسترش این شهر، تعیین قبرستانی برای دفن اموات [[مسلمانان]] ضرورت یافت. از این رو، پیامبر(ص) در پی بازدید از مناطق گوناگون مدینه، بقیع را که در فاصله‌ای‌ اندک از جنوب شرقی مسجد نبوی و در مسیر [[باب جبرئیل]] مسجد قرار داشت،<ref>بقیع الغرقد، ص34.</ref> برگزید و فرمود: «من به این مکان فرمان یافته‌ام.»<ref>الطبقات، ج3، ص303؛ المستدرک، ج3، ص189-190.</ref>  
با هجرت [[پیامبر]] به مدینه و گسترش این شهر، تعیین قبرستانی برای دفن اموات [[مسلمانان]] ضرورت یافت. از این رو، پیامبر(ص) در پی بازدید از مناطق گوناگون مدینه، بقیع را که در فاصله‌ای‌ اندک از جنوب شرقی مسجد نبوی و در مسیر [[باب جبرئیل]] مسجد قرار داشت،<ref>بقیع الغرقد، ص34.</ref> برگزید و فرمود: «من به این مکان فرمان یافته‌ام.»<ref>الطبقات، ج3، ص303؛ المستدرک، ج3، ص189-190.</ref>  


از زمان این رویداد گزارشی در دست نیست؛ ولی با توجه به هنگام وفات [[اسعد بن زراره خزرجی]] در [[شوال]] سال اول ق. و دفن او در بقیع، شاید بتوان تعیین بقیع به عنوان قبرستان مسلمانان را به سال اول ق. و پس از بنای مسجد و یا هم‌زمان با آن دانست.<ref>الطبقات، ج3، ص459؛ الاستیعاب، ج4، ص1600.</ref> برخی نویسندگان به قرینه مرثیه [[عمرو بن نعمان بیاضی]]، تاریخ دفن مردگان در بقیع را پیش از [[اسلام]] یاد کرده و گفته‌اند که با ظهور اسلام این آرامگاه به مسلمانان اختصاص یافت.<ref>معالم مکة و المدینه، ص420.</ref>  
از زمان این رویداد گزارشی در دست نیست؛ ولی با توجه به هنگام وفات [[اسعد بن زراره خزرجی]] در [[شوال]] سال اول ق. و دفن او در بقیع، شاید بتوان تعیین بقیع به عنوان قبرستان مسلمانان را به سال اول ق. و پس از بنای مسجد و یا هم‌زمان با آن دانست.<ref>الطبقات، ج3، ص459؛ الاستیعاب، ج4، ص1600.</ref> برخی نویسندگان به قرینه مرثیه [[عمرو بن نعمان بیاضی]]، تاریخ دفن مردگان در بقیع را پیش از [[اسلام]] یاد کرده و گفته‌اند که با ظهور اسلام این آرامگاه به مسلمانان اختصاص یافت.<ref>معالم مکة و المدینه، ص420.</ref> در این دوره، بقیع پر از درختان غرقد بود. از این رو، اصحاب برای دفن مردگان خود برخی درختان را قطع می‌کردند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص100-101.</ref> پس از دفن [[عثمان بن مظعون جحمی|عثمان بن مظعون جُمحی]] در [[ذی‌حجه]] سال دوم ق. و تاکید پیامبر بر مقام و جایگاه او،<ref>الطبقات، ج1، ص115.</ref> مسلمانان برای دفن مردگان خود در بقیع ترغیب شدند.
در این دوره، بقیع پر از درختان غرقد بود. از این رو، اصحاب برای دفن مردگان خود برخی درختان را قطع می‌کردند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص100-101.</ref> پس از دفن [[عثمان بن مظعون جحمی|عثمان بن مظعون جُمحی]] در [[ذی‌حجه]] سال دوم ق. و تاکید پیامبر بر مقام و جایگاه او،<ref>الطبقات، ج1، ص115.</ref> مسلمانان برای دفن مردگان خود در بقیع ترغیب شدند.


با وفات ابراهیم، فرزند پیامبر، به سال دهم ق. و دفن وی نزدیک قبر عثمان بن مظعون، اقبال اصحاب بیشتر شد و قبایل گوناگون مدینه نیز قسمت‌هایی از بقیع را برای دفن مردگان خود اختصاص دادند و درختان آن را قطع کردند. بدین سان، بقیع شکل قبرستانی با مقبره‌های خانوادگی یافت.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص121؛ وفاء الوفاء، ج3، ص83.</ref>  
با وفات ابراهیم، فرزند پیامبر، به سال دهم ق. و دفن وی نزدیک قبر عثمان بن مظعون، اقبال اصحاب بیشتر شد و قبایل گوناگون مدینه نیز قسمت‌هایی از بقیع را برای دفن مردگان خود اختصاص دادند و درختان آن را قطع کردند. بدین سان، بقیع شکل قبرستانی با مقبره‌های خانوادگی یافت.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص121؛ وفاء الوفاء، ج3، ص83.</ref>  


دفن [[فاطمه بنت اسد]] مادر [[علی(ع)]]، [[عباس عموی پیامبر]]<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص127.</ref> و نیز [[امامان شیعه]]<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص111؛ مروج الذهب، ج3، ص285.</ref> در خانه [[عقیل بن ابی‌طالب]] که در غرب بقیع و در منطقه میان بقیع و مسجد قرار داشت، بیانگر آن است که مسلمانان همچنان مردگان خود را بیرون از قبرستان بقیع و در خانه‌های خود دفن می‌کردند؛ با مرگ [[عثمان بن عفان]]، از دفن وی در بقیع پیشگیری شد. به ناچار او در [[حش کوکب]]، بستانی کنار ضلع جنوب شرقی بقیع، که محل دفن یهودیان بود، دفن گشت.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص412؛ تاریخ المدینه، ج4، ص1241.</ref>
دفن [[فاطمه بنت اسد]] مادر [[علی(ع)]]، [[عباس عموی پیامبر]]<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص127.</ref> و نیز [[امامان شیعه]]<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص111؛ مروج الذهب، ج3، ص285.</ref> در خانه [[عقیل بن ابی‌طالب]] که در غرب بقیع و در منطقه میان بقیع و مسجد قرار داشت، بیانگر آن است که مسلمانان همچنان مردگان خود را بیرون از قبرستان بقیع و در خانه‌های خود دفن می‌کردند.
==گسترش بقیع==
==گسترش بقیع==
به گزارشی، [[معاویه]] در فرمانی به [[مروان بن حکم]]، او را مامور الحاق حَش کوکب به قبرستان کرد.<ref>شرح نهج البلاغه، ج10، ص7.</ref> [[ابن‌عساکر]] که گرایش اموی دارد، خرید و الحاق حش کوکب به بقیع را به عثمان نسبت داده<ref>تاریخ دمشق، ج39، ص520.</ref> و [[ابن‌شبه]] این الحاق را بدون یاد کردن از نام معاویه، به [[بنی‌امیه]] نسبت داده است.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص113.</ref> این مکان بعدها به آرامگاه بنی‌امیه تبدیل شد.
با مرگ [[عثمان بن عفان]]، از دفن وی در بقیع جلوگیری شد. به ناچار او در [[حش کوکب]]، بستانی کنار ضلع جنوب شرقی بقیع، که محل دفن یهودیان بود، دفن گشت.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص412؛ تاریخ المدینه، ج4، ص1241.</ref>به گزارشی، [[معاویه]] در فرمانی به [[مروان بن حکم]]، او را مامور الحاق حَش کوکب به قبرستان کرد.<ref>شرح نهج البلاغه، ج10، ص7.</ref> [[ابن‌عساکر]] که گرایش اموی دارد، خرید و الحاق حش کوکب به بقیع را به عثمان نسبت داده<ref>تاریخ دمشق، ج39، ص520.</ref> و [[ابن‌شبه]] این الحاق را بدون یاد کردن از نام معاویه، به [[بنی‌امیه]] نسبت داده است.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص113.</ref> این مکان بعدها به آرامگاه بنی‌امیه تبدیل شد.


بر پایه گزارشی، هنگام وفات [[ابوسعید خدری|ابو‌سعید خُدری]] به سال 74ق.<ref>البدایة و النهایه، ج9، ص4؛ شذرات‏ الذهب، ج1، ص311.</ref> هنوز در بقیع که در آن هنگام افزون بر وسعت دوران پیامبر، حش کوکب هم به آن پیوسته بود، جای خالی یافت می‌شد؛ زیرا بر پایه وصیت ابوسعید، او را در دورترین نقطه بقیع که کسی دفن نشده بود، به خاک سپردند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص97.</ref>  
بر پایه گزارشی، هنگام وفات [[ابوسعید خدری|ابو‌سعید خُدری]] به سال 74ق.<ref>البدایة و النهایه، ج9، ص4؛ شذرات‏ الذهب، ج1، ص311.</ref> هنوز در بقیع که در آن هنگام افزون بر وسعت دوران پیامبر، حش کوکب هم به آن پیوسته بود، جای خالی یافت می‌شد؛ زیرا بر پایه وصیت ابوسعید، او را در دورترین نقطه بقیع که کسی دفن نشده بود، به خاک سپردند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص97.</ref>  
خط ۴۲: خط ۴۱:
از زمان دقیق این گسترش‌ها گزارشی در دست نیست؛ خانه‌ها و کوچه‌هایی که به تدریج بقیع العمات (محل دفن عمه‌های پیامبر) را از قبرستان بقیع جدا کرده بودند، به سال 1373ق.<ref>بقیع الغرقد، ص36.</ref> ویران شدند. این بخش به مساحت تقریبی 3500 متر مربع و نیز کوچه میان آن‌ها که زقاق العمات نام داشت، با مساحت 824 متر مربع به بقیع پیوست و مساحت بقیع به 15000متر مربع (150* 100 متر) افزایش یافت.<ref>بقیع الغرقد، ص35-36؛ معالم مکة و المدینه، ص420.</ref>  
از زمان دقیق این گسترش‌ها گزارشی در دست نیست؛ خانه‌ها و کوچه‌هایی که به تدریج بقیع العمات (محل دفن عمه‌های پیامبر) را از قبرستان بقیع جدا کرده بودند، به سال 1373ق.<ref>بقیع الغرقد، ص36.</ref> ویران شدند. این بخش به مساحت تقریبی 3500 متر مربع و نیز کوچه میان آن‌ها که زقاق العمات نام داشت، با مساحت 824 متر مربع به بقیع پیوست و مساحت بقیع به 15000متر مربع (150* 100 متر) افزایش یافت.<ref>بقیع الغرقد، ص35-36؛ معالم مکة و المدینه، ص420.</ref>  


به سال 1385ق. قطعه‌ای مثلث شکل در شمال بقیع که متعلق به شهرداری بود، با مساحت 1612 متر مربع افزوده شد.<ref>فصول من تاریخ المدینه، ص173؛ معالم مکة و المدینه، ص420.</ref> با گسترش دوم سعودی، مساحت بقیع به 180000متر مربع افزایش یافت.<ref>المجموعة المصوره، ج3، ص461.</ref>  
به سال 1385 قمری قطعه‌ای مثلث شکل در شمال بقیع که متعلق به شهرداری مدینه بود، با مساحت 1612 متر مربع به قبرستان افزوده شد.<ref>فصول من تاریخ المدینه، ص173؛ معالم مکة و المدینه، ص420.</ref> با گسترش دوم سعودی، مساحت بقیع به 180000متر مربع افزایش یافت.<ref>المجموعة المصوره، ج3، ص461.</ref>  


==فضیلت و اهمیت==
==اهمیت بقیع نزد مسلمانان==


از [[پیامبر(ص)]] گزارش شده که به وی امر شد تا برای اهل بقیع آمرزش بخواهد و بر آن‌ها درود فرستد.<ref>الارشاد، ج1، ص181؛ وفاء الوفاء، ج3، ص77.</ref> در روایتی دیگر از وی آمده که هفتاد هزار تن با صفات نیکو از بقیع محشور می‌شوند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص89-90؛ وفاء الوفاء، ج3، ص79.</ref>  
از [[پیامبر(ص)]] گزارش شده که به وی امر شد تا برای اهل بقیع آمرزش بخواهد و بر آن‌ها درود فرستد.<ref>الارشاد، ج1، ص181؛ وفاء الوفاء، ج3، ص77.</ref> در روایتی دیگر از وی آمده که هفتاد هزار تن با صفات نیکو از بقیع محشور می‌شوند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص89-90؛ وفاء الوفاء، ج3، ص79.</ref>  
خط ۵۰: خط ۴۹:
بر پایه گزارشی دیگر، او بشارت داد که کسانی که در بقیع دفن شوند، مورد شفاعت یا گواهی وی قرار خواهند گرفت.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص97.</ref> پیامبر هر شبِ جمعه به بقیع می‌رفت و برای اموات بقیع طلب آمرزش می‌کرد.<ref>کامل الزیارات، ص530.</ref> گزارش‌هایی بسیار از حضور پیامبر و سخنان<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص200-201.</ref> و نمازهای او از جمله [[نماز استسقاء]]<ref>کنز العمال، ج8، ص435-436.</ref> و [[نماز عید]]<ref>الکافی، ج3، ص460؛ التهذیب، ج3، ص129.</ref> در بقیع حکایت دارند.
بر پایه گزارشی دیگر، او بشارت داد که کسانی که در بقیع دفن شوند، مورد شفاعت یا گواهی وی قرار خواهند گرفت.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص97.</ref> پیامبر هر شبِ جمعه به بقیع می‌رفت و برای اموات بقیع طلب آمرزش می‌کرد.<ref>کامل الزیارات، ص530.</ref> گزارش‌هایی بسیار از حضور پیامبر و سخنان<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص200-201.</ref> و نمازهای او از جمله [[نماز استسقاء]]<ref>کنز العمال، ج8، ص435-436.</ref> و [[نماز عید]]<ref>الکافی، ج3، ص460؛ التهذیب، ج3، ص129.</ref> در بقیع حکایت دارند.


پیامبر در واپسین  روزهای زندگانی خود از سوی [[خداوند]] دوبار مامور شد تا به بقیع رود و برای اموات بقیع طلب آمرزش کند. در دومین حضور، در حالی که مریض بود، همراه با حضرت علی(ع) و [[فضل بن عباس]] و گروهی از صحابه به بقیع رفت و اموات را با عباراتی خطاب نمود و از وفات خود خبر داد.<ref>ارشاد القلوب، ج1، ص33.</ref>  
پیامبر در واپسین  روزهای زندگانی خود دوبار به بقیع رفت و برای اموات بقیع طلب آمرزش کرد. در دومین حضور، در حالی که بیمار بود، همراه با حضرت علی(ع) و [[فضل بن عباس]] و گروهی از صحابه به بقیع رفت و اموات را با عباراتی خطاب نمود و از وفات خود خبر داد.<ref>ارشاد القلوب، ج1، ص33.</ref>  
بر پایه گزارش برخی منابع، [[حضرت فاطمه]] دخت گرامی پیامبر پس از رحلت پدر بزرگوارش هر روز با دیده گریان به بقیع می‌رفت و در [[بیت الاحزان]] به سوگواری برای او می‌پرداخت.<ref>رحلة ابن جبیر، ص155.</ref> محل نماز خواندن حضرت زهرا در مسجدی در بقیع مشخص بوده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص577.</ref>  
بر پایه گزارش برخی منابع، [[حضرت فاطمه]] دخت گرامی پیامبر پس از رحلت پدر بزرگوارش هر روز با دیده گریان به بقیع می‌رفت و در [[بیت الاحزان]] به برای ایشان سوگواری می‌کرد.<ref>رحلة ابن جبیر، ص155.</ref> محل نماز خواندن حضرت زهرا در مسجدی در بقیع مشخص بوده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص577.</ref>


==توجه اهل بیت به بقیع==
بقیع مورد توجه [[اهل بیت]] نیز بوده و گزارش‌هایی از زیارت بقیع از جانب اهل بیت در منابع یاد شده است.<ref>البدایة و النهایه، ج8، ص228؛ القاب الرسول، ص58.</ref> همچنین برخی منابع کراماتی از امامان را که در بقیع ظهور یافته، ثبت کرده‌اند.<ref>الثاقب، ص370-371؛ بحار الانوار، ج48، ص85.</ref>


بقیع مورد توجه [[اهل بیت]] نیز بوده و گزارش‌هایی از زیارت بقیع از جانب اهل بیت در منابع یاد شده است.<ref>البدایة و النهایه، ج8، ص228؛ القاب الرسول، ص58.</ref> همچنین برخی منابع کراماتی از امامان را که در بقیع ظهور یافته، ثبت کرده‌اند.<ref>الثاقب، ص370-371؛ بحار الانوار، ج48، ص85.</ref> دانشورانی بسیار از [[شیعه]]<ref>المهذب، ج1، ص283؛ شرائع الاسلام، ج1، ص210؛ الرسائل العشر، ص272.</ref> و [[سنی]]<ref>مغنی المحتاج، ج1، ص513؛ کشاف القناع، ج2، ص601.</ref> به استحباب زیارت بقیع فتوا داده‌اند؛ اهمیت بقیع نزد مسلمانان به گونه‌ای بود که برخی با صرف هزینه‌های بسیار، به رغم نبود امکانات، جنازه عزیزانشان را برای دفن در بقیع از دورترین نقاط جهان اسلام بدان جا منتقل می‌کردند. از آن جمله می‌توان به انتقال جنازه [[امیر چوپان]] به بقیع اشاره کرد.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref>  
دانشورانی بسیار از [[شیعه]]<ref>المهذب، ج1، ص283؛ شرائع الاسلام، ج1، ص210؛ الرسائل العشر، ص272.</ref> و [[سنی]]<ref>مغنی المحتاج، ج1، ص513؛ کشاف القناع، ج2، ص601.</ref> به استحباب زیارت بقیع فتوا داده‌اند؛ اهمیت بقیع نزد مسلمانان به گونه‌ای بود که برخی با صرف هزینه‌های بسیار، به رغم نبود امکانات، جنازه عزیزانشان را برای دفن در بقیع از دورترین نقاط جهان اسلام بدان جا منتقل می‌کردند. از آن جمله می‌توان به انتقال جنازه [[امیر چوپان]] به بقیع اشاره کرد.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص100.</ref>  
با توجه به تاکیدهای پیامبر، زیارت قبور بقیع در طول تاریخ اسلام همواره مورد اهتمام مسلمانان بوده و حاکمان نیز به آن توجه نشان داده‌اند. در دوره [[امویان]]، حش کوکب به بقیع پیوست و سنگی که به دست پیامبر بر قبر عثمان بن مظعون قرار داده شده بود، به قبر عثمان بن عفان انتقال یافت.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص98-99.</ref>  
با توجه به تاکیدهای پیامبر، زیارت قبور بقیع در طول تاریخ اسلام همواره مورد اهتمام مسلمانان بوده و حاکمان نیز به آن توجه نشان داده‌اند. در دوره [[امویان]]، حش کوکب به بقیع پیوست و سنگی که به دست پیامبر بر قبر عثمان بن مظعون قرار داده شده بود، به قبر عثمان بن عفان انتقال یافت.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص98-99.</ref>  


خط ۶۴: خط ۶۳:


در گزارشی دیگر، پیامبر اموات بقیع را با این عبارت خطاب نمود: «السَّلَامُ عَلَی اَهْلِ الدِّیَارِ مَنْ فِیهَا مِنَ المُسْلِمِینَ، دَارِ قَوْمٍ مَیِّتِینَ، وَاِنَّا فِی آثَارِهِمْ ـ اَوْ قَالَ ـ: فِی آثَارِکُمْ لَلَاحِقُونَ»؛  «سلام بر مسلمانان از این سرزمین و بر کسانی که در خانه‌های مردگان مسکن دارند و ما نیز پس از آنان روانیم».<ref>المصنف، عبدالرزاق، ج3، ص574.</ref>  
در گزارشی دیگر، پیامبر اموات بقیع را با این عبارت خطاب نمود: «السَّلَامُ عَلَی اَهْلِ الدِّیَارِ مَنْ فِیهَا مِنَ المُسْلِمِینَ، دَارِ قَوْمٍ مَیِّتِینَ، وَاِنَّا فِی آثَارِهِمْ ـ اَوْ قَالَ ـ: فِی آثَارِکُمْ لَلَاحِقُونَ»؛  «سلام بر مسلمانان از این سرزمین و بر کسانی که در خانه‌های مردگان مسکن دارند و ما نیز پس از آنان روانیم».<ref>المصنف، عبدالرزاق، ج3، ص574.</ref>  
[[عایشه]] از حضور شبانه پیامبر در بقیع و آمرزش‌خواهی برای اموات آن گزارش داده است. آن گاه که وی چگونگی زیارت بقیع را از پیامبر جویا شد، او در جواب فرمود: «قولی: السَّلَامُ عَلَی اَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ المُؤْمِنِینَ وَالمُسْلِمِینَ وَیَرْحَمُ اللهُ المُسْتَقْدِمِینَ مِنَّا وَالمُسْتَاخرین وَاِنَّا اِنْ شَاءَ اللهُ بِکُمْ لَلَاحِقُونَ»<ref>صحیح مسلم، ج2، ص64.</ref> ؛ «بگو: سلام بر اهل سرزمین از [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]]. خداوند رحمت کند پیشی گیرندگان بر ما و کسانی را که پس از ما خواهند آمد. ما به خواست خدا به شما حتما خواهیم پیوست».   
[[عایشه]] از حضور شبانه پیامبر در بقیع و آمرزش‌خواهی برای اموات آن گزارش داده است. آن گاه که وی چگونگی زیارت بقیع را از پیامبر جویا شد، او در جواب فرمود: «قولی: السَّلَامُ عَلَی اَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ المُؤْمِنِینَ وَالمُسْلِمِینَ وَیَرْحَمُ اللهُ المُسْتَقْدِمِینَ مِنَّا وَالمُسْتَاخرین وَاِنَّا اِنْ شَاءَ اللهُ بِکُمْ لَلَاحِقُونَ»<ref>صحیح مسلم، ج2، ص64.</ref> ؛ «بگو: سلام بر اهل سرزمین از [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]]. خداوند رحمت کند پیشی گیرندگان بر ما و کسانی را که پس از ما خواهند آمد. ما به خواست خدا به شما حتما خواهیم پیوست».   
برای زیارت امامان بقیع آداب و زیارتنامه ویژه روایت شده است.<ref>الکافی، ج4، ص559؛ المقنعه، ص475-476.</ref> [[ابراهیم فرزند رسول خدا(ص)]] و نیز [[فاطمه بنت اسد]] مادر گرامی [[امیرالمؤمنین]] دارای زیارتنامه‌های ویژه هستند.<ref>بحار الانوار، ج97، ص217-219.</ref>  
 
برای زیارت امامان بقیع آداب و زیارتنامه ویژه روایت شده است.<ref>الکافی، ج4، ص559؛ المقنعه، ص475-476.</ref> [[ابراهیم بن محمد(ص)|ابراهیم فرزند رسول خدا(ص)]] و نیز [[فاطمه بنت اسد]] مادر گرامی [[امیرالمؤمنین]] دارای زیارتنامه‌های ویژه هستند.<ref>بحار الانوار، ج97، ص217-219.</ref>  
==شیوه دفن در قبرستان بقیع==
==شیوه دفن در قبرستان بقیع==