پرش به محتوا

تحلل: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
تحلل به معناي بیرون آمدن از [[احرام]] و جواز ارتکاب [[محرمات احرام]] است.
تحلل به معناي بیرون آمدن از [[احرام]] و جواز ارتکاب [[محرمات احرام]] است.


«تحلل» از ریشه «ح ـ ل ـ ل» به معنای گشوده شدن گره<ref> العین، ج 3، ص 27، «حلل»؛ المحیط فی اللغه، ج 2، ص 314، حل؛ تاج العروس، ج 14، ص 159.</ref>و از میان رفتن ممنوعیت<ref> قاموس قرآن، ج 2، ص 167؛ التحقیق، ج 2، ص 272، حل.</ref>است. ریشه آن نیز به معنای جایز بودن است.<ref> معجم مقاییس اللغه، ج 2، ص 21؛ لسان العرب، ج 11، ص 167؛ مجمع البحرین، ج 5، ص 354، حل.</ref>در اصطلاح فقهی، تحلل به معنای بیرون آمدن از احرام و حلال شدن کارهایی است که به سبب احرام بر احرام‌گزار حرام شده است.<ref> بدائع الصنائع، ج 2، ص 177؛ شرایع الاسلام، ج 1، ص 240؛ حاشیة الدسوقی، ج 2، ص 46.</ref>از اصطلاحات هم‌معنا با آن، «[[احلال]]»<ref> المهذب، ج 1، ص 214-215؛ بدائع الصنائع، ج 2، ص 159؛ جامع المقاصد، ج 3، ص 115-116.</ref>و از واژه‌های مرتبط با آن، «[[حلّ]]»<ref> الوسیله، ص 164-165، 168؛ حاشیة الدسوقی، ج 2، ص 96.</ref>است.
«تحلل» از ریشه «ح ـ ل ـ ل» به معنای گشوده شدن گره<ref> العین، ج 3، ص 27، «حلل»؛ المحیط فی اللغه، ج 2، ص 314، حل؛ تاج العروس، ج 14، ص 159.</ref>و از میان رفتن ممنوعیت<ref> قاموس قرآن، ج 2، ص 167؛ التحقیق، ج 2، ص 272، حل.</ref>است. ریشه آن نیز به معنای جایز بودن است.<ref> معجم مقاییس اللغه، ج 2، ص 21؛ لسان العرب، ج 11، ص 167؛ مجمع البحرین، ج 5، ص 354، حل.</ref>


اهمیت تحلل ازآن‌رو است که اگر احرام‌گزار پس از احرام، کارهایی را که موجب تحلل می‌شود، انجام ندهد، محرمات احرام همچنان بر او حرام خواهد بود و وی بر احرام خود باقی می‌ماند.<ref> بدائع الصنائع، ج 2، ص 177؛ المجموع، ج 8، ص 205؛ کشاف القناع، ج 2، ص 588.</ref>آیه (وَ اِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا) (مائده/5، 2) به مسئله تحلل اشاره دارد. برخی مفسّران «قضاء تفث» را در (آیه 29 حج/22) کنایه از تحلل دانسته‌اند.<ref> مجمع‌البیان، ج 7، ص 131؛ التفسیر الوسیط، ج 2 ص 1642؛ المیزان، ج 14، ص 371.</ref> (← تفث)
در اصطلاح فقهی، تحلل به معنای بیرون آمدن از احرام و حلال شدن کارهایی است که به سبب احرام بر احرام‌گزار حرام شده است.<ref> بدائع الصنائع، ج 2، ص 177؛ شرایع الاسلام، ج 1، ص 240؛ حاشیة الدسوقی، ج 2، ص 46.</ref>از اصطلاحات هم‌معنا با آن، «[[احلال]]»<ref> المهذب، ج 1، ص 214-215؛ بدائع الصنائع، ج 2، ص 159؛ جامع المقاصد، ج 3، ص 115-116.</ref>و از واژه‌های مرتبط با آن، «[[حلّ]]»<ref> الوسیله، ص 164-165، 168؛ حاشیة الدسوقی، ج 2، ص 96.</ref>است.
 
اگر احرام‌گزار پس از احرام، کارهایی را که موجب تحلل می‌شود، انجام ندهد، محرمات احرام همچنان بر او حرام خواهد بود و وی بر احرام خود باقی می‌ماند.<ref> بدائع الصنائع، ج 2، ص 177؛ المجموع، ج 8، ص 205؛ کشاف القناع، ج 2، ص 588.</ref>
 
آیه (وَ اِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا) (مائده/5، 2) به مسئله تحلل اشاره دارد. برخی مفسّران «قضاء [[تفث]]» را در (آیه 29 حج/22) کنایه از تحلل دانسته‌اند.<ref> مجمع‌البیان، ج 7، ص 131؛ التفسیر الوسیط، ج 2 ص 1642؛ المیزان، ج 14، ص 371.</ref>


==اسباب تحلل==
==اسباب تحلل==


سبب‌های تحلل در حج یا عمره عبارت‌اند از: [[تقصیر]]، [[حلق]]، [[طواف]]، [[سعی]]، [[طواف نساء]]، [[قربانی کردن]] و اشتراط تحلل. (← ادامه مقاله)
سبب‌های تحلل در حج یا عمره عبارت‌اند از: [[تقصیر]]، [[حلق]]، [[طواف]]، [[سعی]]، [[طواف نساء]]، [[قربانی کردن]] و اشتراط تحلل.


==احکام تحلل==
==احکام تحلل==
خط ۱۸: خط ۲۲:
===تحلل در احرام عمره===
===تحلل در احرام عمره===


در باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث<ref> الکافی، کلینی، ج 4، ص 438-439؛ التهذیب، ج 5، ص 157.</ref>احلال در [[عمره تمتع]] با تقصیر یعنی کوتاه کردن مو یا ناخن پس‌ازانجام دادن سعی، صورت می‌گیرد.<ref> المبسوط، طوسی، ج 1، ص 363؛ الروضة البهیه، ج 1، ص 189-190؛ مدارک الاحکام، ج 8، ص 461.</ref>شماری از فقیهان به‌رغم آن‌که حلق (تراشیدن سر) را در عمره تمتع جایز ندانسته‌اند، آن را ازآن‌رو که متضمّن تقصیر نیز هست، موجب تحلل دانسته‌اند.<ref> ریاض المسائل، ج 7، ص 186.</ref>اما فقیهان دیگر با ردّ این استدلال، تحلل از احرام عمره تمتع را با حلق نپذیرفته‌اند.<ref> جواهر الکلام، ج 20، ص 453؛ المعتمد، ج 5، ص 105-106.</ref>در باور مشهور فقیهان امامی، با حصول تحلل در عمره تمتع، همه محرمات احرام جز [[صید حرمی]](صیدی که حرمت آن برآمده از حضور در حرم مکه است) بر احرام‌گزار حلال می‌شود.<ref> المبسوط، طوسی، ج 1، ص 363؛ غنیة النزوع، ص 179؛ منتهی المطلب، ج 10، ص 433.</ref>شماری از فقیهان به پشتوانه دو حدیث<ref> وسائل الشیعه، ج 13، ص 505.</ref>که موردتوجه و التزام مشهور قرار نگرفته است، <ref> موسوعة الامام الخوئی، ج 29، ص 167.</ref> حلق را نیز حرام دانسته‌اند.<ref> الروضة البهیه، ج 1، ص 190؛ انوار الفقاهه، ص 153؛ موسوعة الامام الخوئی، ج 29، ص 167.</ref>
در باور مشهور فقیهان امامی، احلال در [[عمره تمتع]] با تقصیر یعنی کوتاه کردن مو یا ناخن پس‌ازانجام دادن سعی، صورت می‌گیرد.<ref> المبسوط، طوسی، ج 1، ص 363؛ الروضة البهیه، ج 1، ص 189-190؛ مدارک الاحکام، ج 8، ص 461.</ref> شماری از فقیهان به‌رغم آن‌که حلق (تراشیدن سر) را در عمره تمتع جایز ندانسته‌اند، آن را ازآن‌رو که متضمّن تقصیر نیز هست، موجب تحلل دانسته‌اند.<ref> ریاض المسائل، ج 7، ص 186.</ref>اما فقیهان دیگر با ردّ این استدلال، تحلل از احرام عمره تمتع را با حلق نپذیرفته‌اند.<ref> جواهر الکلام، ج 20، ص 453؛ المعتمد، ج 5، ص 105-106.</ref>
 
در باور مشهور فقیهان امامی، با حصول تحلل در عمره تمتع، همه محرمات احرام جز [[صید حرمی]] (صیدی که حرمت آن برآمده از حضور در حرم مکه است) بر احرام‌گزار حلال می‌شود.<ref> المبسوط، طوسی، ج 1، ص 363؛ غنیة النزوع، ص 179؛ منتهی المطلب، ج 10، ص 433.</ref>شماری از فقیهان به پشتوانه دو حدیث<ref> وسائل الشیعه، ج 13، ص 505.</ref>که مورد توجه و التزام مشهور قرار نگرفته است، <ref> موسوعة الامام الخوئی، ج 29، ص 167.</ref> حلق را نیز حرام دانسته‌اند.<ref> الروضة البهیه، ج 1، ص 190؛ انوار الفقاهه، ص 153؛ موسوعة الامام الخوئی، ج 29، ص 167.</ref>