|
|
خط ۱۱: |
خط ۱۱: |
| ==واژه== | | ==واژه== |
| واژه «قِران»، به معنای «نزدیک شدن دو چیز به یکدیگر و همراهی آن دو با یکدیگر» یا «ریسمانی که با آن دو چیز را به هم نزدیک میکنند» آمده است.<ref>العین، ج5، ص141- 142؛ معجم مقاییس اللغه، ج5، ص76؛ لسان العرب، ج13، ص336، «قرن».</ref> فقیهان [[شیعه]]، علت نامگذاری حج قران را به همراه آوردن [[قربانی]] توسط حجگزار میدانند.<ref>جمل العلم و العمل، ص104؛ المهذب، ج1، ص210.</ref> فقیهان [[اهل سنت|اهل سنّت]] با ارائه تعریفی متفاوت از اصطلاح حج قران، آن را به معنای «احرام همزمان به حج و عمره» یا «احرام به عمره در ماههای حج و احرام به حج در حال احرام عمره قبل از طواف عمره» میدانند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص25، 180؛ المغنی، ج3، ص247؛ فتح العزیز، ج7، ص116- 117.</ref> برخی از فقیهان شیعه، از این حج به «حج اِقران» تعبیر کردهاند.<ref>المقنعه، ص390؛ جمل العلم و العمل، ص104.</ref> فقیهان، به کسی که حج قران بجا میآورد، «قارِن» گفتهاند.<ref>الاقتصاد، ص299؛ المغنی، ج3، ص494؛ المجموع، ج7، ص164.</ref> | | واژه «قِران»، به معنای «نزدیک شدن دو چیز به یکدیگر و همراهی آن دو با یکدیگر» یا «ریسمانی که با آن دو چیز را به هم نزدیک میکنند» آمده است.<ref>العین، ج5، ص141- 142؛ معجم مقاییس اللغه، ج5، ص76؛ لسان العرب، ج13، ص336، «قرن».</ref> فقیهان [[شیعه]]، علت نامگذاری حج قران را به همراه آوردن [[قربانی]] توسط حجگزار میدانند.<ref>جمل العلم و العمل، ص104؛ المهذب، ج1، ص210.</ref> فقیهان [[اهل سنت|اهل سنّت]] با ارائه تعریفی متفاوت از اصطلاح حج قران، آن را به معنای «احرام همزمان به حج و عمره» یا «احرام به عمره در ماههای حج و احرام به حج در حال احرام عمره قبل از طواف عمره» میدانند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص25، 180؛ المغنی، ج3، ص247؛ فتح العزیز، ج7، ص116- 117.</ref> برخی از فقیهان شیعه، از این حج به «حج اِقران» تعبیر کردهاند.<ref>المقنعه، ص390؛ جمل العلم و العمل، ص104.</ref> فقیهان، به کسی که حج قران بجا میآورد، «قارِن» گفتهاند.<ref>الاقتصاد، ص299؛ المغنی، ج3، ص494؛ المجموع، ج7، ص164.</ref> |
|
| |
| ==اهمیت==
| |
| میان فقیهان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در تعریف حج قران اختلاف آشکار است. همین اختلاف، یکی از دلایل اهمیت بررسی حج قران دانسته شده است. برای نمونه، [[حنفی|حنفیان]] حج قران را برترین نوع حج میدانند<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص25- 26.</ref> درحالی که عموم فقیهان شیعه، انجام حج قران برابر با تعریف اهل سنت را غیر مُجزی{{یادداشت|اِجزاء، یعنی آنچه مولا خواسته است، با همه اجزا و شرایطش انجام شود...، به گونهای که دستور مولا، انجامشده شمرده شود.}} بلکه باطل میدانند.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص179؛ المهذب البارع، ج2، ص156.</ref> در برخی منابع تفسیری اهل سنت نیز، از حج قران به «حج اکبر» تعبیر شده است.<ref>تفسیر قرطبی، ج8، ص70.</ref>
| |
|
| |
| پیامبرانی همچون [[حضرت آدم(ع)]]،<ref>علل الشرائع، ج1، ص274؛ عیون اخبار الرضا، ج1، ص174؛ ج2، ص127؛ تفسیر عیاشی، ج1، ص186 – 187.</ref> [[حضرت ابراهیم(ع)]]،<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص27 - 28؛ تاریخ الطبری، ج1، ص260-262؛ تفسیر قمی، ج2، ص224.</ref> [[حضرت موسی(ع)]]،<ref>الکافی، ج4، ص213–214؛ علل الشرائع، ج1، ص274؛ عیون اخبار الرضا، ج2، ص127.</ref> [[حضرت سلیمان(ع)]] و اهل و فرزندان آنها و شمار دیگری از پیامبران<ref>الکافی، ج4، ص212-213؛ علل الشرائع، ج1، ص274؛ عیون اخبار الرضا، ج2، ص127.</ref> در حج خود، [[قربانی]] به همراه داشتهاند. بر پایه تعریف شیعیان این حجها، حج قران بوده است. برابر با قرآن<ref>سوره صافات (۳۷)، آیات ۱۰۲–۱۰۷.</ref> و منابع حدیثی<ref>الوافی، ج12، ص148_ 149؛ شرح فروع الکافی، ج4، ص398، 401- 403.</ref> و تاریخی<ref>تاریخ الطبری، ج1، ص194؛ الکامل فی التاریخ، ج1، ص111_ 112..</ref> حضرت ابراهیم(ع) وقتی به امر خدا در [[مناسک حج]] خود آماده شد فرزندش [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل(ع)]] را قربانی کند، خدا گوسفندی را به عنوان قربانی برای او فرستاد و آن گوسفند، قربانیِ حج وی قرار گرفت. اعراب [[جاهلیت|جاهلی]]، برای قربانی حج خود حیوانی را{{یادداشت|بویژه شتر.}} همراه خود حرکت داده و در موسم حج آن را قربانی میکردند.<ref>تاریخ دمشق، ج15، ص113؛ تهذیب الکمال، ج7، ص185؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص49.</ref>
| |
|
| |
| بر پایه منابع حدیثی شیعه<ref>الارشاد، ج1، ص171؛ الخلاف، ج2، ص268.</ref> و اهل سنت<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج3، ص366-367؛ سنن النسائی، ج5، ص151.</ref> [[حضرت محمد(ص)]] در [[حجة الوداع]] همراه خود ۱۰۰ شتر را برای قربانی آورده بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص109؛ البدایه والنهایه، ج5، ص188؛ امتاع الاسماع، ج2، ص98، ج9، ص37.</ref> شیعیان<ref>الارشاد، ج1، ص171؛ الخلاف، ج2، ص268.</ref> به دلیل اجماع و احادیث<ref>الکافی، ج4، ص245؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص455- 458.</ref> و [[حنفی|حنفیان]]<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص26.</ref> به دلیل احادیث<ref>سنن الدارمی، ج2، ص69- 70؛ سنن النسائی، ج5، ص148-149.</ref> حج مشهور حضرت محمد(ص) یعنی حجة الوداع را، حج قران – البته با تعاریفی متفاوت- میدانند.
| |
|
| |
|
| ==از دیدگاه شیعه== | | ==از دیدگاه شیعه== |
خط ۵۹: |
خط ۵۲: |
|
| |
|
| ===میقات=== | | ===میقات=== |
| به باور مشهور فقیهان شیعه، به استناد احادیث،<ref>الاستبصار، ج2، ص245؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص168، 468.</ref> [[میقات]] حج قران، برای کسانی که خانه آنها از [[میقات]] به [[مکه]] نزدیکتر نباشد،{{یادداشت|برای آگاهی بیشتر روی [[آفاقی]] تلیک کنید!}} یکی از میقاتهای معروف است. | | به باور مشهور فقیهان شیعه، به استناد احادیث،<ref>الاستبصار، ج2، ص245؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص168، 468.</ref> [[میقات]] حج قران، برای کسانی که خانه آنها از [[میقات]] به [[مکه]] نزدیکتر نباشد،{{یادداشت|برای آگاهی بیشتر روی [[آفاقی]] تلیک کنید!}} یکی از میقاتهای معروف است. میقات حج قران برای [[اهل حرم|اهل مکه]]<ref>ذخیرة المعاد، ج2، ص576؛ مستند الشیعه، ج11، ص186- 187.</ref> و افرادی که بین میقاتها و مکه ساکنند،{{یادداشت|برای آگاهی بیشتر روی [[اهل حل]] تلیک کنید!}}<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص190؛ مجمع الفائده، ج6، ص184- 185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص222- 223.</ref> خانه آنهاست؛ ولی شماری از متأخّرین میقات حج قران برای اهل مکه را [[جعرانه]] دانستهاند.<ref>موسوعه الامام الخویی، ج28، ص230- 231؛ مناسک حج، وحید خراسانی، ص88.</ref> برخی نیز، میقات حج قران را برای کسانی که به [[عرفات]] نزدیکترند، خانه آنها دانستهاند.<ref>اللمعة الدمشقیه، ص66.</ref> |
|
| |
|
| به باور آنها به استناد احادیث<ref>الکافی، ج4، ص318؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص306؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص54- 55.</ref> میقات حج قران برای [[اهل حرم|اهل مکه]]<ref>ذخیرة المعاد، ج2، ص576؛ مستند الشیعه، ج11، ص186- 187.</ref> و افرادی که بین میقاتها و مکه ساکنند،{{یادداشت|برای آگاهی بیشتر روی [[اهل حل]] تلیک کنید!}}<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص190؛ مجمع الفائده، ج6، ص184- 185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص222- 223.</ref> خانه آنهاست؛ ولی شماری از متأخّرین به دلیل برخی احادیث،<ref>الکافی، ج4، ص300- 302؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص454؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص46.</ref> میقات حج قران برای اهل مکه را [[جعرانه]] دانستهاند.<ref>موسوعه الامام الخویی، ج28، ص230- 231؛ مناسک حج، وحید خراسانی، ص88.</ref> هر چند برخی از آنها، قرار دادن جعرانه به عنوان میقات را مستحب دانسته و میقات قرار دادنِ مکه را نیز جایز دانستهاند<ref>جواهر الکلام، ج18، ص115.</ref> یا اینکه جعرانه را برای [[مجاور|مجاورین]] در مکه اختصاص دادهاند.<ref>الحدائق الناضره، ج14، ص450؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص115.</ref> برخی نیز، میقات حج قران را برای کسانی که به [[عرفات]] نزدیکترند، خانه آنها دانستهاند.<ref>اللمعة الدمشقیه، ص66.</ref>
| | میقات عمره قران- چه کسانی که [[اهل حرم|اهل مکه]] و چه آنها که موقتاً در آن اقامت دارند - [[ادنی الحل]]{{یادداشت|نزدیکترین منطقه حل به حرم.}} است. شماری از فقیهان شیعه، میقات عمره قران را برای کسانی که در مناطق دور از مکه بوده و در مسیر مکه از میقاتهای معروف عبور میکنند همان میقاتهای معروف دانسته و احرام از ادنی الحل را جایز نمیدانند؛ ولی برخی دیگر جایز میدانند.<ref>المهذب البارع، ج2، ص156؛ مناسک حج، محشی، ص104؛ آراء المراجع فی الحج، ج2، ص175، 176.</ref> |
| | |
| به نظر فقیهان شیعه،<ref>الخلاف، ج2، ص281، الکافی فی الفقه، ص202؛ تحریر الاحکام، ج1، ص557، 563.</ref> به استناد احادیث،<ref>من لایحضره الفقیه، ج2، ص450- 454.</ref> میقات عمره قران- چه کسانی که [[اهل حرم|اهل مکه]] و چه آنها که موقتاً در آن اقامت دارند - [[ادنی الحل]]{{یادداشت|نزدیکترین منطقه حل به حرم.}} است. شماری از فقیهان شیعه، میقات عمره قران برای کسانی که در مناطق دور از مکه بوده و در مسیر مکه از میقاتهای معروف عبور میکنند را همان میقاتهای معروف دانسته و احرام از ادنی الحل را جایز نمیدانند؛ ولی برخی دیگر جایز میدانند.<ref>المهذب البارع، ج2، ص156؛ مناسک حج، محشی، ص104؛ آراء المراجع فی الحج، ج2، ص175، 176.</ref>
| |
|
| |
|
| ===تلبیه=== | | ===تلبیه=== |
| به نظر مشهور فقیهان شیعه،<ref>الکافی، ج4، ص332؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص319؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص43.</ref> احرامگزار برای تحقق [[احرام]] در انواع حج و عمره، باید [[تلبیه]] بگوید؛ ولی در حج قران<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص43؛ الاستبصار، ج2، ص189.</ref> حجگزار میان انعقاد احرام با تلبیه یا [[اشعار و تقلید|اشعار]] یا [[اشعار و تقلید|تقلید]] مخیّر است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص248؛ مدارک الاحکام، ج7، ص195؛ المعتمد، ج3، ص281.</ref> شماری از فقیهان متأخر، افزون بر اشعار یا تقلید، تلبیه را نیز لازم دانستهاند.<ref>العروة الوثقی، محشی، ج4، ص666؛ احکام و مناسک حج، منتظری، ص77، 94.</ref> اشعار، یعنی «شکافتن یک طرف کوهان شتر و خونآلود کردن آن»<ref>جواهر الکلام، ج18، ص57؛ المغنی، ج3، ص574.</ref> و تقلید، یعنی «آویختن نعل و چیزهای دیگر بر گردن قربانی به قصد نشانهگذاری آن برای قربانی شدن.»<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص257؛ المغنی، ج3، ص574- 575.</ref> برخی از فقیهان متقدم شیعه، به استناد احادیثی دیگر<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص82؛ الاستبصار، ج2، ص188.</ref> انعقاد حج قران را تنها با تلبیه دانسته و اشعار و تقلید را موجب انعقاد احرام ندانستهاند.<ref>الانتصار، ص254؛ السرائر، ج1، ص532.</ref> | | به نظر مشهور فقیهان شیعه،<ref>الکافی، ج4، ص332؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص319؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص43.</ref> احرامگزار برای تحقق [[احرام]] در انواع حج و عمره، باید [[تلبیه]] بگوید؛ ولی در حج قران<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص43؛ الاستبصار، ج2، ص189.</ref> حجگزار میان انعقاد احرام با تلبیه یا [[اشعار و تقلید|اشعار]] یا [[اشعار و تقلید|تقلید]] مخیّر است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص248؛ مدارک الاحکام، ج7، ص195؛ المعتمد، ج3، ص281.</ref> شماری از فقیهان متأخر، افزون بر اشعار یا تقلید، تلبیه را نیز لازم دانستهاند.<ref>العروة الوثقی، محشی، ج4، ص666؛ احکام و مناسک حج، منتظری، ص77، 94.</ref> و برخی انعقاد حج قران را تنها با تلبیه دانسته و اشعار و تقلید را موجب انعقاد احرام ندانستهاند.<ref>الانتصار، ص254؛ السرائر، ج1، ص532.</ref> |
| | |
| به باور فقیهان شیعه،<ref>السرائر، ج1، ص520؛ الحدائق الناضره، ج15، ص96؛ جواهر الکلام، ج18، ص278.</ref> به استناد احادیث،<ref>الکافی، ج4، ص462.</ref> حجگزار باید تکرار تلبیه حج قران را هنگام ظهر روز [[عرفه]] قطع کند. مشهور آنها<ref>مصباح الهدی، ج12، ص502.</ref> به دلیل احادیث<ref>الکافی، ج4، ص537؛ من لایحضره الفقیه، ح 2، ص453- 456؛ الاستبصار، ج2، ص177- 178.</ref> قائلند اگر احرامگزار در عمره قران از خارج مکه آمده و از میقاتهای معروف مُحرم شده باشد، باید هنگام ورود به حرم تلبیهاش را قطع کند و اگر در مکه بوده و برای احرام از مکه خارج شده و از [[ادنی الحل]] محرم شده باشد، باید هنگام مشاهده [[کعبه]] تلبیهاش را قطع کند.<ref>النهایه، ص216؛ تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ مجمع الفائده، ج6، ص238.</ref>
| |
|
| |
|
| ===قربانی=== | | ===قربانی=== |