۵٬۱۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
بر اساس روايتي از حضرت [[امام حسن عسکري]](ع)، بزرگ داشتن روز اربعین و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین ع در آن روز يکي از پنج علامت مومن به شمار آمده است.<ref>مفید، المزار، ص53؛ طوسی، مصباح المتهجد، صص787 و 788؛ فتال نيشابوري، روضة الواعظين، ص215؛ ابن طاووس، الاقبال ، ج3، ص100. قاضي طباطبائي، تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا7، ص390 به بعد.</ref> ارادتمندان حضرت امام حسين (ع)، بر همين اساس و بنا به دستورالعملي که امام صادق (ع) به صفوان جمال تعليم داد،<ref>مصباح المتهجد، ص788 ـ 789؛ طوسي، تهذيب الاحکام، ج6، ص112ـ 113؛ اقبال الاعمال، ج3، ص101 ـ 103؛ مجلسي، بحار الانوار، ص331 ـ 332.</ref> همواره به زيارت آن حضرت در روز اربعین مبادرت می ورزیدند. در طول یک قرن گذشته بویژه در سالهاي اخير، زیارت اربعين امام حسین (ع)، به صورت برپايي راهپيمايي بزرگ با حضور مسلمانان و آزاديخواهان کشورهاي مختلف، با هدف دفاع از اهداف والاي حضرت اباعبدالله الحسين (ع)، برگزار می شود و به پديده شگفتانگيز و بيسابقهاي در دوران معاصر تبديل شده است. <br /> | بر اساس روايتي از حضرت [[امام حسن عسکري]](ع)، بزرگ داشتن روز اربعین و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین ع در آن روز يکي از پنج علامت مومن به شمار آمده است.<ref>مفید، المزار، ص53؛ طوسی، مصباح المتهجد، صص787 و 788؛ فتال نيشابوري، روضة الواعظين، ص215؛ ابن طاووس، الاقبال ، ج3، ص100. قاضي طباطبائي، تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا7، ص390 به بعد.</ref> ارادتمندان حضرت امام حسين(ع)، بر همين اساس و بنا به دستورالعملي که امام صادق(ع) به صفوان جمال تعليم داد،<ref>مصباح المتهجد، ص788 ـ 789؛ طوسي، تهذيب الاحکام، ج6، ص112ـ 113؛ اقبال الاعمال، ج3، ص101 ـ 103؛ مجلسي، بحار الانوار، ص331 ـ 332.</ref> همواره به زيارت آن حضرت در روز اربعین مبادرت می ورزیدند. در طول یک قرن گذشته بویژه در سالهاي اخير، زیارت اربعين امام حسین(ع)، به صورت برپايي راهپيمايي بزرگ با حضور مسلمانان و آزاديخواهان کشورهاي مختلف، با هدف دفاع از اهداف والاي حضرت اباعبدالله الحسين(ع)، برگزار می شود و به پديده شگفتانگيز و بيسابقهاي در دوران معاصر تبديل شده است. <br /> | ||
==مفهوم شناسی== | ==مفهوم شناسی== | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
زيارت، برگرفته از واژه «زَور»، به معناي ميل کردن است.<ref>''مجمع البحرين''، ج4ـ 3، ص319</ref> زیارت در اصطلاح ديني، به معناي قصد کردن و حضور يافتن در محضر مزور است، از باب بزرگداشت و احترام او<ref>''المصباح المنير''، ص260</ref>که نوعي انس و اقبال قلبي را نيز به همراه دارد. '''الزِّيَارَةُ في العرف: قصد المزور إکراما له و تعظيما له و استيناسا به'''.<ref>''مجمع البحرين''، ج3، ص320؛ ''الإفصاح''، ج1، ص287.</ref> | زيارت، برگرفته از واژه «زَور»، به معناي ميل کردن است.<ref>''مجمع البحرين''، ج4ـ 3، ص319</ref> زیارت در اصطلاح ديني، به معناي قصد کردن و حضور يافتن در محضر مزور است، از باب بزرگداشت و احترام او<ref>''المصباح المنير''، ص260</ref>که نوعي انس و اقبال قلبي را نيز به همراه دارد. '''الزِّيَارَةُ في العرف: قصد المزور إکراما له و تعظيما له و استيناسا به'''.<ref>''مجمع البحرين''، ج3، ص320؛ ''الإفصاح''، ج1، ص287.</ref> | ||
==اربعین امام حسین (ع)== | ==اربعین امام حسین(ع)== | ||
<br />اربعين حسيني به معناي چهلمين روز شهادت حضرت اباعبدالله الحسين (ع) (بيستم صفر) است. درباره اربعين حسيني يک مطلب مشهور است و آن اين است که بنا بر روايت مشهور نزد شيعيان، جابر بن عبدالله انصاري که از مدينه آمده بود.<ref>''مصباح المتهجد''، ج 2 ص 787. ''بحار الانوار''، ج98، ص335.</ref> در بيستم صفر به همراه عطيه عوفي به کربلا رفت و به زيارت امام حسين (ع) پرداخت و اين نخستين زيارت از قبر آن حضرت بود و آن دو نفر، اولين زائران امام حسين (ع) بودند.<ref>''بشارة المصطفي''، ص74؛ ''بحار الانوار''، ج65، ص130</ref> در روايتي، امام صادق (ع) به صفوان بن مهران جمّال چگونگي زيارت امام حسين (ع) را در روز اربعين تعليم داد و فرمود: «هنگامي که (در روز بيستم صفر ـ اربعين) آفتاب بالا آمد، خطاب به امام حسين بگو: «'''السَّلَامُ عَلَي وَلِيِّ الله وَ حَبِيبِه...».'''<ref>''مصباح المتهجد''، ص788؛ ''تهذيب الاحکام''، ج6، ص113.</ref> | <br />اربعين حسيني به معناي چهلمين روز شهادت حضرت اباعبدالله الحسين(ع) (بيستم صفر) است. درباره اربعين حسيني يک مطلب مشهور است و آن اين است که بنا بر روايت مشهور نزد شيعيان، جابر بن عبدالله انصاري که از مدينه آمده بود.<ref>''مصباح المتهجد''، ج 2 ص 787. ''بحار الانوار''، ج98، ص335.</ref> در بيستم صفر به همراه عطيه عوفي به کربلا رفت و به زيارت امام حسين(ع) پرداخت و اين نخستين زيارت از قبر آن حضرت بود و آن دو نفر، اولين زائران امام حسين(ع) بودند.<ref>''بشارة المصطفي''، ص74؛ ''بحار الانوار''، ج65، ص130</ref> در روايتي، امام صادق(ع) به صفوان بن مهران جمّال چگونگي زيارت امام حسين(ع) را در روز اربعين تعليم داد و فرمود: «هنگامي که (در روز بيستم صفر ـ اربعين) آفتاب بالا آمد، خطاب به امام حسين بگو: «'''السَّلَامُ عَلَي وَلِيِّ الله وَ حَبِيبِه...».'''<ref>''مصباح المتهجد''، ص788؛ ''تهذيب الاحکام''، ج6، ص113.</ref> | ||
امام حسن عسکري (ع) زيارت اربعين را از نشانههاي مؤمن دانسته است. (عَن '''أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ7 أَنَّهُ قَالَ: عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ'''.<ref>تهذيب الأحكام، ج6، ص52</ref> | امام حسن عسکري(ع) زيارت اربعين را از نشانههاي مؤمن دانسته است. (عَن '''أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ7 أَنَّهُ قَالَ: عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ'''.<ref>تهذيب الأحكام، ج6، ص52</ref> | ||
==زیارت اربعین در روایات و فضیلت آن== | ==زیارت اربعین در روایات و فضیلت آن== | ||
<br />براي امام حسين (ع) چندين زيارت معتبر،<ref>''كامل الزيارات''، ص194ـ 256. </ref> مانند زيارت مطلقه،<ref>''زاد المعاد، مفتاح الجنان''، ص507. </ref> زيارت مخصوص در عيد قربان و عيد فطر،<ref>''زاد المعاد، مفتاح الجنان''، ص519. </ref> عاشورا،<ref>''كامل الزيارات''، ص173؛ ''المزار'' الكبير، ص480؛ ''المزار''، (شهيد اول،) ص178. </ref> نيمه شعبان،<ref>''كامل الزيارات''، ص179. </ref> روز عرفه،<ref>''المزار'' الكبير، ص462. </ref> و... نقل شده است. يکي از زيارتهاي معتبر و مستند، زيارت آن حضرت در روز اربعين است. سؤالي که در اينجا مطرح ميشود اين است که اگر زيارتهاي مخصوص امام حسين (ع) نوعاً در ايام و ليالي خاصي سفارش شده است، فلسفه زيارت و برگزاري سوگواري امام حسين (ع) در بيستم صفر، که هيچ خاطره و حادثه مصيبتباري در آن اتفاق نيفتاده است، چيست؟ چرا زيارت عارفانه امام حسين (ع) و مراسم سوگواري و عزاداري آن حضرت، در روز بيستم صفر، با الفاظ خاص و برنامه مخصوص، به عنوان يک عمل مستحب، توصيه شده است؟ به طوريکه در حديث معروف از امام حسن عسکري (ع)<ref>''تهذيب الاحکام''، ج6، ص52. </ref> به عنوان نشانه مؤمن شناخته شده است؟ | <br />براي امام حسين(ع) چندين زيارت معتبر،<ref>''كامل الزيارات''، ص194ـ 256. </ref> مانند زيارت مطلقه،<ref>''زاد المعاد، مفتاح الجنان''، ص507. </ref> زيارت مخصوص در عيد قربان و عيد فطر،<ref>''زاد المعاد، مفتاح الجنان''، ص519. </ref> عاشورا،<ref>''كامل الزيارات''، ص173؛ ''المزار'' الكبير، ص480؛ ''المزار''، (شهيد اول،) ص178. </ref> نيمه شعبان،<ref>''كامل الزيارات''، ص179. </ref> روز عرفه،<ref>''المزار'' الكبير، ص462. </ref> و... نقل شده است. يکي از زيارتهاي معتبر و مستند، زيارت آن حضرت در روز اربعين است. سؤالي که در اينجا مطرح ميشود اين است که اگر زيارتهاي مخصوص امام حسين(ع) نوعاً در ايام و ليالي خاصي سفارش شده است، فلسفه زيارت و برگزاري سوگواري امام حسين(ع) در بيستم صفر، که هيچ خاطره و حادثه مصيبتباري در آن اتفاق نيفتاده است، چيست؟ چرا زيارت عارفانه امام حسين(ع) و مراسم سوگواري و عزاداري آن حضرت، در روز بيستم صفر، با الفاظ خاص و برنامه مخصوص، به عنوان يک عمل مستحب، توصيه شده است؟ به طوريکه در حديث معروف از امام حسن عسکري(ع)<ref>''تهذيب الاحکام''، ج6، ص52. </ref> به عنوان نشانه مؤمن شناخته شده است؟ | ||
در پاسخ اين سؤال ميگوييم: يکي از دلايل احکام پنجگانه تکليفي (وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحه) قول معصوم است. بنابه روايتي، امام صادق (ع) زيارت اربعين و چگونگي خواندن آن را با تعيين زمان، به صفوان بن مهران جمّال آموزش داد. صفوان از امام صادق (ع) روايت ميکند که آن حضرت به وي گفت: هنگامي که (در روز بيستم صفر) آفتاب بالا آمد، خطاب به امام حسين بگو: «'''السَّلَامُ عَلَى وَلِيِّ الله وَ حَبِيبِه...».'''<ref>''مصباح المتهجد''، ص788؛ ''تهذيب الاحکام''، ج6، ص113؛ ''المزار'' الكبير، ص514. </ref> همه عالماني که فضيلت و استحباب زيارت اربعين را متذکر شدهاند، به روايت امام حسن عسکري (ع) استناد کردهاند که حضرت فرمود: | در پاسخ اين سؤال ميگوييم: يکي از دلايل احکام پنجگانه تکليفي (وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحه) قول معصوم است. بنابه روايتي، امام صادق(ع) زيارت اربعين و چگونگي خواندن آن را با تعيين زمان، به صفوان بن مهران جمّال آموزش داد. صفوان از امام صادق(ع) روايت ميکند که آن حضرت به وي گفت: هنگامي که (در روز بيستم صفر) آفتاب بالا آمد، خطاب به امام حسين بگو: «'''السَّلَامُ عَلَى وَلِيِّ الله وَ حَبِيبِه...».'''<ref>''مصباح المتهجد''، ص788؛ ''تهذيب الاحکام''، ج6، ص113؛ ''المزار'' الكبير، ص514. </ref> همه عالماني که فضيلت و استحباب زيارت اربعين را متذکر شدهاند، به روايت امام حسن عسکري(ع) استناد کردهاند که حضرت فرمود: | ||
'''عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِينَ (المؤمن) خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ.'''<ref>كتاب ''المزار''،(مفيد،) ص53؛ ''مصباح المتهجد''، ج2، ص788. اين روايت در ''تهذيب الأحكام''، ج6، ص52 نيز آمده است. </ref> نشانه مؤمن پنج چيز است: 51رکعت نماز، زيارت اربعين، انگشتر به دست راست کردن، پيشاني بر خاک نهادن و بلند گفتن بسم الله .... | '''عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِينَ (المؤمن) خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ.'''<ref>كتاب ''المزار''،(مفيد،) ص53؛ ''مصباح المتهجد''، ج2، ص788. اين روايت در ''تهذيب الأحكام''، ج6، ص52 نيز آمده است. </ref> نشانه مؤمن پنج چيز است: 51رکعت نماز، زيارت اربعين، انگشتر به دست راست کردن، پيشاني بر خاک نهادن و بلند گفتن بسم الله .... | ||
مرحوم شيخ طوسي در کتاب ''مصباح المتهجد'' تصريح به استحباب دارد و ميگويد: «روز بيستم صفر، خاندان امام حسين (ع) از شام به مدينه مراجعت کردند و همان روز جابر بن عبدالله انصاري، از مدينه براي زيارت قبر مطهر امام حسين، به کربلا آمد». سپس ميگويد: «'''و يستحب زيارته''' '''فيه و هي زيارة الأربعين'''»؛ «زيارت امام حسين (ع) در آن روز مستحب است و آن، همان زيارت اربعين است». وي براي اثبات استحباب آن، روايت امام حسن عسکري (ع) را نيز آورده است.<ref>''مصباح المتهجد''، ج2، ص788. اين روايت در ''تهذيب الأحكام''، ج6، ص52 نيز آمده است. </ref> | مرحوم شيخ طوسي در کتاب ''مصباح المتهجد'' تصريح به استحباب دارد و ميگويد: «روز بيستم صفر، خاندان امام حسين(ع) از شام به مدينه مراجعت کردند و همان روز جابر بن عبدالله انصاري، از مدينه براي زيارت قبر مطهر امام حسين، به کربلا آمد». سپس ميگويد: «'''و يستحب زيارته''' '''فيه و هي زيارة الأربعين'''»؛ «زيارت امام حسين(ع) در آن روز مستحب است و آن، همان زيارت اربعين است». وي براي اثبات استحباب آن، روايت امام حسن عسکري(ع) را نيز آورده است.<ref>''مصباح المتهجد''، ج2، ص788. اين روايت در ''تهذيب الأحكام''، ج6، ص52 نيز آمده است. </ref> | ||
پس از شيخ طوسي، بسياري از علما نيز به استناد دو روايت صفوان و روايت امام حسن عسکري (ع) قائل به استحباب و فضيلت زيارت اربعين شدهاند. مرحوم ابن شهرآشوب گفته است: «'''و قال الطوسي و منه زيارة الأربعين'''».<ref>''مناقب آل أبي طالب''، ج4، ص77. </ref> همچنين سيد بن طاووس به سخن شيخ طوسي استناد کرده و زيارت اربعين را داراي فضيلت دانسته است.<ref>''اقبال الاعمال''، ج2، ص589. </ref> اما به اعتقاد مرحوم مجلسي، دليلي براي استحباب زيارت امام حسين (ع) در روز اربعين در روايات، وجود ندارد؛ آنچه مشهور بين اصحاب است، اين است که علت استحباب، بازگشت حرم امام حسين به کربلا و ملحق ساختن سر مطهر شهدا به بدنهاي مطهرشان در چنين روزي است و اين احتمال نیز از نظر ايشان بسيار بعيد است؛ همانطور که رجوع خاندان امام حسين (ع) به مدينه را نيز در چنين روزي بعيد ميدانند؛ زيرا آنگونه که از اخبار بر ميآيد، زمان چنين گنجايش را نداشت. همچنانکه وقوع چنين چيزي در سال بعد نيز از نظر ايشان بعيد به نظر ميرسد. به باور مرحوم مجلسي، تنها چيزي که ممکن است مستمسکي براي استحباب زيارت امام حسين (ع) در روز اربعين باشد، همان آمدن جابر بن عبدالله انصاري (رضوان الله عليه) به کربلا، براي زيارت قبر مطهر امام حسين (ع)، است يا علت استحباب اين باشد که اهل بيت امام در چنين روزي از زندان يزيد در شام آزاد شدند.<ref>''بحار الانوار''، ج98، ص335. </ref> | پس از شيخ طوسي، بسياري از علما نيز به استناد دو روايت صفوان و روايت امام حسن عسکري(ع) قائل به استحباب و فضيلت زيارت اربعين شدهاند. مرحوم ابن شهرآشوب گفته است: «'''و قال الطوسي و منه زيارة الأربعين'''».<ref>''مناقب آل أبي طالب''، ج4، ص77. </ref> همچنين سيد بن طاووس به سخن شيخ طوسي استناد کرده و زيارت اربعين را داراي فضيلت دانسته است.<ref>''اقبال الاعمال''، ج2، ص589. </ref> اما به اعتقاد مرحوم مجلسي، دليلي براي استحباب زيارت امام حسين(ع) در روز اربعين در روايات، وجود ندارد؛ آنچه مشهور بين اصحاب است، اين است که علت استحباب، بازگشت حرم امام حسين به کربلا و ملحق ساختن سر مطهر شهدا به بدنهاي مطهرشان در چنين روزي است و اين احتمال نیز از نظر ايشان بسيار بعيد است؛ همانطور که رجوع خاندان امام حسين(ع) به مدينه را نيز در چنين روزي بعيد ميدانند؛ زيرا آنگونه که از اخبار بر ميآيد، زمان چنين گنجايش را نداشت. همچنانکه وقوع چنين چيزي در سال بعد نيز از نظر ايشان بعيد به نظر ميرسد. به باور مرحوم مجلسي، تنها چيزي که ممکن است مستمسکي براي استحباب زيارت امام حسين(ع) در روز اربعين باشد، همان آمدن جابر بن عبدالله انصاري (رضوان الله عليه) به کربلا، براي زيارت قبر مطهر امام حسين(ع)، است يا علت استحباب اين باشد که اهل بيت امام در چنين روزي از زندان يزيد در شام آزاد شدند.<ref>''بحار الانوار''، ج98، ص335. </ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
==اولین زائر اربعین== | ==اولین زائر اربعین== | ||
اولين زائران اربعين امام حسين (ع)، جابر بن عبدالله انصاري، صحابي جليل القدر پيامبر اکرم (ص) و عطيه عوفي هستند که براي زيارت قبر مطهر آن حضرت و ديگر شهدا به سرزمين کربلا آمدند. عطيه عوفي قضيه زيارت جابر را چنين بيان کرده است: به همراه جابر بن عبدالله انصاري، به منظور زيارت قبر امام حسين (ع)، وارد کربلا شديم. جابر نزديک شريعه فرات رفت. غسل کرد و لباسهاي نيکو پوشيد... . سپس [با پاي پياده] به طرف قبر مطهر، حرکت کرديم. جابر هيچ قدمي را برنميداشت، مگر اينکه ذکر خدا ميگفت تا به نزديک قبر رسيديم. سپس به من گفت: «مرا به قبر برسان». من دست او را روي قبر گذاشتم. جابر روي قبر افتاد و غش کرد. من مقداري آب به صورتش پاشيدم. وقتي به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين». سپس گفت: «حَبِيبٌ لَا يُجِيبُ حَبِيبَه»؛ «اي دوست، چرا جواب دوستت را نميدهي؟» بعد به خودش گفت: «چگونه ميتواني جواب دهي، درحاليکه رگهاي گلوي تو را بريدهاند و بين سر و بدنت جدايي افتاده است. شهادت ميدهم که تو فرزند خاتم النبيين و سيدالمؤمنين... و پنجمين فرد از اصحاب کساء هستي... درود و سلام و رضوان الهي بر تو باد...».<ref>''مصباح المتهجد،'' ج2، ص787، ''بشارة المصطفي''، ص74؛ ''بحار الانوار''، ج65، ص130. </ref> | اولين زائران اربعين امام حسين(ع)، جابر بن عبدالله انصاري، صحابي جليل القدر پيامبر اکرم (ص) و عطيه عوفي هستند که براي زيارت قبر مطهر آن حضرت و ديگر شهدا به سرزمين کربلا آمدند. عطيه عوفي قضيه زيارت جابر را چنين بيان کرده است: به همراه جابر بن عبدالله انصاري، به منظور زيارت قبر امام حسين(ع)، وارد کربلا شديم. جابر نزديک شريعه فرات رفت. غسل کرد و لباسهاي نيکو پوشيد... . سپس [با پاي پياده] به طرف قبر مطهر، حرکت کرديم. جابر هيچ قدمي را برنميداشت، مگر اينکه ذکر خدا ميگفت تا به نزديک قبر رسيديم. سپس به من گفت: «مرا به قبر برسان». من دست او را روي قبر گذاشتم. جابر روي قبر افتاد و غش کرد. من مقداري آب به صورتش پاشيدم. وقتي به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين». سپس گفت: «حَبِيبٌ لَا يُجِيبُ حَبِيبَه»؛ «اي دوست، چرا جواب دوستت را نميدهي؟» بعد به خودش گفت: «چگونه ميتواني جواب دهي، درحاليکه رگهاي گلوي تو را بريدهاند و بين سر و بدنت جدايي افتاده است. شهادت ميدهم که تو فرزند خاتم النبيين و سيدالمؤمنين... و پنجمين فرد از اصحاب کساء هستي... درود و سلام و رضوان الهي بر تو باد...».<ref>''مصباح المتهجد،'' ج2، ص787، ''بشارة المصطفي''، ص74؛ ''بحار الانوار''، ج65، ص130. </ref> | ||
ورود جابر به کربلا در بسياري از کتب تاريخي و منابع روايي، که بحث زيارت امام حسين (ع) مطرح شده، آمده است؛ از جمله سيد بن طاووس (علي بن موسي بن جعفر، 668ق). در کتاب لهوف، بازگشت اهل بيت: به کربلا و همچنين دفن سر مطهر در کربلا را نقل کرده است'''.'''<ref>''اللهوف''، ترجمه فهري، ص195 و 196. </ref> | ورود جابر به کربلا در بسياري از کتب تاريخي و منابع روايي، که بحث زيارت امام حسين(ع) مطرح شده، آمده است؛ از جمله سيد بن طاووس (علي بن موسي بن جعفر، 668ق). در کتاب لهوف، بازگشت اهل بيت: به کربلا و همچنين دفن سر مطهر در کربلا را نقل کرده است'''.'''<ref>''اللهوف''، ترجمه فهري، ص195 و 196. </ref> | ||
==ورود خاندان امام حسین (ع) به کربلا در روز اربعین== | ==ورود خاندان امام حسین(ع) به کربلا در روز اربعین== | ||
ميان انديشمندان مسلمان از قدیم مناقشه ای وجود داشته است، مبنی بر این که آيا کاروان اسراي اهل بيت (ع) نيز در اربعين اول، از شام به کربلا آمدند يا خير؟ سيد بن طاووس در کتاب لهوف تصریح دارد که خاندان امام حسین (ع) همزمان با حضور جابر در کنار قبر مطهر امام حسین(ع)، وارد کربلا شدند. اگر ورود جابر را بیستم صفر و چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) بدانیم میتوان نتیجه گرفت که ورود اهل بیت امام حسین(ع) نیز در بیستم صفر بوده است. ترجمه عبارت سید بن طاووس چنين است: | ميان انديشمندان مسلمان از قدیم مناقشه ای وجود داشته است، مبنی بر این که آيا کاروان اسراي اهل بيت(ع) نيز در اربعين اول، از شام به کربلا آمدند يا خير؟ سيد بن طاووس در کتاب لهوف تصریح دارد که خاندان امام حسین(ع) همزمان با حضور جابر در کنار قبر مطهر امام حسین(ع)، وارد کربلا شدند. اگر ورود جابر را بیستم صفر و چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) بدانیم میتوان نتیجه گرفت که ورود اهل بیت امام حسین(ع) نیز در بیستم صفر بوده است. ترجمه عبارت سید بن طاووس چنين است: | ||
خاندان امام حسين(ع) وقتي از شام برگشتند و به عراق رسيدند، از راهنما خواستند آنها را به کربلا ببرد. وقتي به قتلگاه شهدا رسيدند، جابر بن عبدالله انصاري و گروهي از بنيهاشم و مرداني از آل رسول را که براي زيارت امام حسين(ع) آمده بودند، ديدند و به عزاداري شهداي کربلا، خصوصاً سالار شهيدان، پرداختند. جمعي از زنان آن منطقه نيز گرد خاندان اهل بيت جمع شدند و چند روزي در آنجا بودند و در ماتم حسين(ع)گريستند'''...'''<ref>اللهوف، ترجمه فهري، ص196</ref> | خاندان امام حسين(ع) وقتي از شام برگشتند و به عراق رسيدند، از راهنما خواستند آنها را به کربلا ببرد. وقتي به قتلگاه شهدا رسيدند، جابر بن عبدالله انصاري و گروهي از بنيهاشم و مرداني از آل رسول را که براي زيارت امام حسين(ع) آمده بودند، ديدند و به عزاداري شهداي کربلا، خصوصاً سالار شهيدان، پرداختند. جمعي از زنان آن منطقه نيز گرد خاندان اهل بيت جمع شدند و چند روزي در آنجا بودند و در ماتم حسين(ع)گريستند'''...'''<ref>اللهوف، ترجمه فهري، ص196</ref> | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
==فضيلت پيادهروي براي امور عبادي و معنوي== | ==فضيلت پيادهروي براي امور عبادي و معنوي== | ||
به دلايلي که در ادامه بحث اشاره خواهد شد، پيادهروي براي انجام اعمال عبادي و امور خير و مستحبي، به ويژه زيارت ائمه معصوم:، در روايات و سخنان اهل بيت:، بسيار تأکيد شده است. امام صادق (ع) فرمود: هرکس پياده به مسجدها رود، قدمهايش را به هر شي تر و خشک بگذارد، زمين براي او تسبيح ميگويد....<ref>'''عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ'''7 '''قَالَ: مَنْ مَشَى إِلَى الْمَسَاجِدِ لَمْ يَضَعْ رِجْلَهُ عَلَى رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا سَبَّحَتْ لَهُ الْأَرْضُ'''... (شيخ صدوق، ''ثواب الأعمال و عقاب الأعمال''، ص27).</ref> | به دلايلي که در ادامه بحث اشاره خواهد شد، پيادهروي براي انجام اعمال عبادي و امور خير و مستحبي، به ويژه زيارت ائمه معصوم:، در روايات و سخنان اهل بيت:، بسيار تأکيد شده است. امام صادق(ع) فرمود: هرکس پياده به مسجدها رود، قدمهايش را به هر شي تر و خشک بگذارد، زمين براي او تسبيح ميگويد....<ref>'''عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ'''7 '''قَالَ: مَنْ مَشَى إِلَى الْمَسَاجِدِ لَمْ يَضَعْ رِجْلَهُ عَلَى رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا سَبَّحَتْ لَهُ الْأَرْضُ'''... (شيخ صدوق، ''ثواب الأعمال و عقاب الأعمال''، ص27).</ref> | ||
بر اين اساس، روايات بسياري درباره ارزش و منزلت پيادهروي به سوي بيت الله الحرام و انجام اعمال و مناسک حج وجود دارد. بر پايه روايتي، يک حج پياده برابر با هفتاد حج است.<ref>''من لايحضره الفقيه''، ج2، ص218.</ref> هيچ امري محبوبتر از پيادهروي به سوي بيت الله الحرام نيست و انسان را به ساحت مقدس ربوبي نزديک نميکند.<ref>'''مَا تَقَرَّبَ عَبْدٌ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الْمَشْيِ إِلَى بَيْتِهِ الْحَرَامِ عَلَى الْقَدَمَيْنِ'''... ''من لايحضره الفقيه''، ج2، ص218. </ref> بدين جهت حضرت امام حسين (ع) در سفر حج، با وجود اينکه همراه خود مرکب داشتند، پياده به سوي بيت الله حرکت ميکردند.<ref>'''وَ كَانَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ8 يَمْشِي وَ تُسَاقُ مَعَهُ الْمَحَامِلُ وَ الرِّحَالُ''' (شيخ صدوق، ''من لا يحضره الفقيه''، ج2، ص219؛ المحاسن، ج1، ص70 </ref> طبق روايت ديگري، حرکت پياده امام حسن و امام حسين (ع)به سوي بيت الله، باعث ميشد ديگران نيز از مرکبها پايين بيايند و پياده حرکت کنند.<ref>''الإرشاد''، ج2، ص129. </ref> از ابن عباس نقل شده است که ميگفت: درباره هيچ چيزي اين اندازه پشيمان نشدم که من پياده به حج نرفتم؛ زيرا از رسول خدا (ص) شنيدم که ميفرمود: «هرکس پياده به حج رود، خداوند هفت هزار حسنه از حسنات حرم برايش مينويسد».<ref>''المحاسن''، ج1، ص70. </ref> | بر اين اساس، روايات بسياري درباره ارزش و منزلت پيادهروي به سوي بيت الله الحرام و انجام اعمال و مناسک حج وجود دارد. بر پايه روايتي، يک حج پياده برابر با هفتاد حج است.<ref>''من لايحضره الفقيه''، ج2، ص218.</ref> هيچ امري محبوبتر از پيادهروي به سوي بيت الله الحرام نيست و انسان را به ساحت مقدس ربوبي نزديک نميکند.<ref>'''مَا تَقَرَّبَ عَبْدٌ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الْمَشْيِ إِلَى بَيْتِهِ الْحَرَامِ عَلَى الْقَدَمَيْنِ'''... ''من لايحضره الفقيه''، ج2، ص218. </ref> بدين جهت حضرت امام حسين(ع) در سفر حج، با وجود اينکه همراه خود مرکب داشتند، پياده به سوي بيت الله حرکت ميکردند.<ref>'''وَ كَانَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ8 يَمْشِي وَ تُسَاقُ مَعَهُ الْمَحَامِلُ وَ الرِّحَالُ''' (شيخ صدوق، ''من لا يحضره الفقيه''، ج2، ص219؛ المحاسن، ج1، ص70 </ref> طبق روايت ديگري، حرکت پياده امام حسن و امام حسين(ع)به سوي بيت الله، باعث ميشد ديگران نيز از مرکبها پايين بيايند و پياده حرکت کنند.<ref>''الإرشاد''، ج2، ص129. </ref> از ابن عباس نقل شده است که ميگفت: درباره هيچ چيزي اين اندازه پشيمان نشدم که من پياده به حج نرفتم؛ زيرا از رسول خدا (ص) شنيدم که ميفرمود: «هرکس پياده به حج رود، خداوند هفت هزار حسنه از حسنات حرم برايش مينويسد».<ref>''المحاسن''، ج1، ص70. </ref> | ||
همچنين ابن عباس از معاويه نقل ميکرد که وي ميگفت: به هيچ چيزي اين اندازه تأسف نميخورم که نتوانستم پياده به حج بروم. به تحقيق حسن بن علي (ع) 25بار پياده به حج رفت؛ درحاليکه اسبهاي راهوار و نجيب همراه داشت.<ref>'''مَا آسَي عَلَي شَيْءٍ إِلَّا عَلَى أَنْ أَحُجَّ مَاشِياً وَ لَقَدْ حَجَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ خَمْساً وَ عِشْرِينَ حِجَّةً مَاشِياً وَ إِنَّ النَّجَائِبَ لَتُقَادُ مَعَهُ''' (ابن شهرآشوب، ''مناقب آل أبيطالب''، ج4، ص14). اين روايت در منابع اهل سنت هم نقل شده است. هيثمي، ''مجمع الزوائد''، ج9، ص201؛ حاکم، ''المستدرک''، ج3، ص185؛ ابن کثير، ''البداية و النهاية''، ج8، ص236. در روايتي آمده است که پياده و با پاي برهنه به حج ميرفت: '''إِذَا حَجَّ حَجَّ مَاشِياً وَ رُبَّمَا مَشَي حَافِياً''' (شيخ صدوق، ''الامالي''، ص178). </ref> | همچنين ابن عباس از معاويه نقل ميکرد که وي ميگفت: به هيچ چيزي اين اندازه تأسف نميخورم که نتوانستم پياده به حج بروم. به تحقيق حسن بن علي(ع) 25بار پياده به حج رفت؛ درحاليکه اسبهاي راهوار و نجيب همراه داشت.<ref>'''مَا آسَي عَلَي شَيْءٍ إِلَّا عَلَى أَنْ أَحُجَّ مَاشِياً وَ لَقَدْ حَجَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ خَمْساً وَ عِشْرِينَ حِجَّةً مَاشِياً وَ إِنَّ النَّجَائِبَ لَتُقَادُ مَعَهُ''' (ابن شهرآشوب، ''مناقب آل أبيطالب''، ج4، ص14). اين روايت در منابع اهل سنت هم نقل شده است. هيثمي، ''مجمع الزوائد''، ج9، ص201؛ حاکم، ''المستدرک''، ج3، ص185؛ ابن کثير، ''البداية و النهاية''، ج8، ص236. در روايتي آمده است که پياده و با پاي برهنه به حج ميرفت: '''إِذَا حَجَّ حَجَّ مَاشِياً وَ رُبَّمَا مَشَي حَافِياً''' (شيخ صدوق، ''الامالي''، ص178). </ref> | ||
تشرف پياده به زيارت ائمه معصوم (ع) نيز در روايات تأکيد شده است. بر پايه روايتي، امام صادق (ع) فرمود: '''مَنْ زار أميرالمؤمنين'''7 '''ماشياً کَتَبَ الله لَهُ بکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةً و عُمْرةً فَأِنْ رَجَعَ ماشِياً کَتَبَ الله له بکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّتَينِ و عُمْرِتَين.'''<ref>''تهذيب الأحكام''، ج6، ص21. </ref> هرکس اميرالمؤمنين علي (ع) را با پاي پياده زيارت کند، خداوند براي هر گام او ثواب حج و عمره مينويسد، اگر با پای پیاده برگردد، خداوند برای هر گام او (ثواب) دو حج و دو عمره مینویسد. | تشرف پياده به زيارت ائمه معصوم(ع) نيز در روايات تأکيد شده است. بر پايه روايتي، امام صادق(ع) فرمود: '''مَنْ زار أميرالمؤمنين'''7 '''ماشياً کَتَبَ الله لَهُ بکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةً و عُمْرةً فَأِنْ رَجَعَ ماشِياً کَتَبَ الله له بکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّتَينِ و عُمْرِتَين.'''<ref>''تهذيب الأحكام''، ج6، ص21. </ref> هرکس اميرالمؤمنين علي(ع) را با پاي پياده زيارت کند، خداوند براي هر گام او ثواب حج و عمره مينويسد، اگر با پای پیاده برگردد، خداوند برای هر گام او (ثواب) دو حج و دو عمره مینویسد. | ||
همچنين زيارت امام رضا (ع) با پاي پياده، سابقهاي طولاني دارد. برخي از علما، بزرگان، فرمانفرمايان، در طول تاريخ، به زيارت امام رضا (ع) تشرف یافتهاند؛ مرحوم شيخ بهايي، براي رواج فرهنگ زيارت در بين مردم، در سال 1009قمري از اصفهان عزم مشهد کرد و با پاي پياده به زيارت امام علي بن موسيالرضا (ع) رفت.<ref>عالم آراي عباسي، ص425.</ref> | همچنين زيارت امام رضا(ع) با پاي پياده، سابقهاي طولاني دارد. برخي از علما، بزرگان، فرمانفرمايان، در طول تاريخ، به زيارت امام رضا(ع) تشرف یافتهاند؛ مرحوم شيخ بهايي، براي رواج فرهنگ زيارت در بين مردم، در سال 1009قمري از اصفهان عزم مشهد کرد و با پاي پياده به زيارت امام علي بن موسيالرضا(ع) رفت.<ref>عالم آراي عباسي، ص425.</ref> | ||
==فضیلت پیاده روی برای زیارت اربعین امام حسین (ع)== | ==فضیلت پیاده روی برای زیارت اربعین امام حسین(ع)== | ||
<br />با توجه به روايات، به حرکت پياده براي زيارت امام حسين ع (چه در اربعين و چه در ايام ديگر) بسيار سفارش شده است. در منابع روايي ما بابي مخصوص استحباب پيادهروي براي زيارت امام حسين ع وجود دارد؛ از جمله مرحوم حر عاملي در کتاب شريف ''وسايل الشيعة'' شش روايت را در يک باب گرد آورده است.<ref>''وسائل الشيعة''، ج14، ص439. </ref> مرحوم محدث نوري نيز در کتاب ''مستدرک الوسايل''، بابي قرار داده و دو روايت نقل کرده است.<ref>مستدرك الوسائل، ج10، ص262.</ref> اين بحث را با چهار عنوان پيگيري ميکنيم: | <br />با توجه به روايات، به حرکت پياده براي زيارت امام حسين ع (چه در اربعين و چه در ايام ديگر) بسيار سفارش شده است. در منابع روايي ما بابي مخصوص استحباب پيادهروي براي زيارت امام حسين ع وجود دارد؛ از جمله مرحوم حر عاملي در کتاب شريف ''وسايل الشيعة'' شش روايت را در يک باب گرد آورده است.<ref>''وسائل الشيعة''، ج14، ص439. </ref> مرحوم محدث نوري نيز در کتاب ''مستدرک الوسايل''، بابي قرار داده و دو روايت نقل کرده است.<ref>مستدرك الوسائل، ج10، ص262.</ref> اين بحث را با چهار عنوان پيگيري ميکنيم: | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
==تاریخچه پیاده روی در اربعین حسینی== | ==تاریخچه پیاده روی در اربعین حسینی== | ||
<br />روايات بسياري در خصوص فضيلت پيادهروي براي زيارت امام حسين (ع) وجود دارد. يکي از ايامي که حرکت پياده براي زيارت حضرت اباعبدالله الحسين(ع) فضيلت دارد، ايام اربعين حسيني است. ميدانيم که اولين زائران اربعين امام حسين (ع)، جابر بن عبدالله انصاري، صحابي جليل القدر پيامبر اکرم (ص) و عطيه عوفي هستند که براي زيارت قبر مطهر آن حضرت و ديگر شهدا به سرزمين کربلا آمدند. عطيه عوفي قضيه زيارت جابر را چنين بيان کرده است: | <br />روايات بسياري در خصوص فضيلت پيادهروي براي زيارت امام حسين(ع) وجود دارد. يکي از ايامي که حرکت پياده براي زيارت حضرت اباعبدالله الحسين(ع) فضيلت دارد، ايام اربعين حسيني است. ميدانيم که اولين زائران اربعين امام حسين(ع)، جابر بن عبدالله انصاري، صحابي جليل القدر پيامبر اکرم (ص) و عطيه عوفي هستند که براي زيارت قبر مطهر آن حضرت و ديگر شهدا به سرزمين کربلا آمدند. عطيه عوفي قضيه زيارت جابر را چنين بيان کرده است: | ||
به همراه جابر بن عبدالله انصاري، به منظور زيارت قبر امام حسين (ع)، وارد کربلا شديم. جابر نزديک شريعه فرات رفت. غسل کرد و لباسهاي نيکو پوشيد... . سپس [با پاي پياده] به طرف قبر مطهر، حرکت کرديم. جابر هيچ قدمي را برنميداشت، مگر اينکه ذکر خدا ميگفت تا به نزديک قبر رسيديم. سپس به من گفت: «مرا به قبر برسان». من دست او را روي قبر گذاشتم. جابر روي قبر افتاد و غش کرد. من مقداري آب به صورتش پاشيدم. وقتي به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين». سپس گفت: «حَبِيبٌ لَا يُجِيبُ حَبِيبَه»؛ «اي دوست، چرا جواب دوستت را نميدهي؟» بعد به خودش گفت: «چگونه ميتواني جواب دهي، درحاليکه رگهاي گلوي تو را بريدهاند و بين سر و بدنت جدايي افتاده است. شهادت ميدهم که تو فرزند خاتم النبيين و سيدالمؤمنين... و پنجمين فرد از اصحاب کساء هستي... درود و سلام و رضوان الهي بر تو باد...».<ref>''مصباح المتهجد،'' ج2، ص787، ''بشارة المصطفي''، ص74؛ ''بحار الانوار''، ج65، ص130. </ref> | به همراه جابر بن عبدالله انصاري، به منظور زيارت قبر امام حسين(ع)، وارد کربلا شديم. جابر نزديک شريعه فرات رفت. غسل کرد و لباسهاي نيکو پوشيد... . سپس [با پاي پياده] به طرف قبر مطهر، حرکت کرديم. جابر هيچ قدمي را برنميداشت، مگر اينکه ذکر خدا ميگفت تا به نزديک قبر رسيديم. سپس به من گفت: «مرا به قبر برسان». من دست او را روي قبر گذاشتم. جابر روي قبر افتاد و غش کرد. من مقداري آب به صورتش پاشيدم. وقتي به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين». سپس گفت: «حَبِيبٌ لَا يُجِيبُ حَبِيبَه»؛ «اي دوست، چرا جواب دوستت را نميدهي؟» بعد به خودش گفت: «چگونه ميتواني جواب دهي، درحاليکه رگهاي گلوي تو را بريدهاند و بين سر و بدنت جدايي افتاده است. شهادت ميدهم که تو فرزند خاتم النبيين و سيدالمؤمنين... و پنجمين فرد از اصحاب کساء هستي... درود و سلام و رضوان الهي بر تو باد...».<ref>''مصباح المتهجد،'' ج2، ص787، ''بشارة المصطفي''، ص74؛ ''بحار الانوار''، ج65، ص130. </ref> | ||
ورود جابر به کربلا در بسياري از کتب تاريخي و منابع روايي، که بحث زيارت امام حسين (ع) مطرح شده، آمده است؛ از جمله سيد بن طاووس (علي بن موسي بن جعفر، 668ق). در کتاب لهوف، بازگشت اهل بيت: به کربلا و همچنين دفن سر مطهر در کربلا را نقل کرده است'''.'''<ref>''اللهوف''، ترجمه فهري، ص195 و 196. </ref> | ورود جابر به کربلا در بسياري از کتب تاريخي و منابع روايي، که بحث زيارت امام حسين(ع) مطرح شده، آمده است؛ از جمله سيد بن طاووس (علي بن موسي بن جعفر، 668ق). در کتاب لهوف، بازگشت اهل بيت: به کربلا و همچنين دفن سر مطهر در کربلا را نقل کرده است'''.'''<ref>''اللهوف''، ترجمه فهري، ص195 و 196. </ref> | ||
زيارت امام حسين (ع) (که در برخي موارد به صورت پيادهروي بود) از قرون و اعصار گذشته توسط مردم، به ويژه علماي بزرگ دين، تا زمان کنوني ادامه داشته است. حسين، نوه دختري ابوحمزه ثمالي، در آخرين روزهاي دولت بنياميه، به منظور زيارت امام حسين (ع)، با پاي پياده از کوفه به غاضريه آمد.<ref>'''وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِي مِنَ الْكُوفَةِ وَ هِيَ لَيْلَةُ الْجُمُعَة'''. </ref> پس از زيارت امام حسين (ع) و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت، به سوي کوفه بازگشت.<ref>''اقبال الاعمال''، ج2، ص568؛ ''كامل الزيارات''، ص111 و 112؛ ''بحار الانوار''، ج98، ص57؛ امين، ''اعيان الشيعة''، ج4، ص303. </ref> | زيارت امام حسين(ع) (که در برخي موارد به صورت پيادهروي بود) از قرون و اعصار گذشته توسط مردم، به ويژه علماي بزرگ دين، تا زمان کنوني ادامه داشته است. حسين، نوه دختري ابوحمزه ثمالي، در آخرين روزهاي دولت بنياميه، به منظور زيارت امام حسين(ع)، با پاي پياده از کوفه به غاضريه آمد.<ref>'''وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِي مِنَ الْكُوفَةِ وَ هِيَ لَيْلَةُ الْجُمُعَة'''. </ref> پس از زيارت امام حسين(ع) و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت، به سوي کوفه بازگشت.<ref>''اقبال الاعمال''، ج2، ص568؛ ''كامل الزيارات''، ص111 و 112؛ ''بحار الانوار''، ج98، ص57؛ امين، ''اعيان الشيعة''، ج4، ص303. </ref> | ||
همچنين پس از آنکه قبر امام حسين (ع) با امر متوکل خراب شد<ref>''بحار الانوار''، ج45، ص401. ''تتمة المنتهي''، ص241؛ </ref> و اين خبر به گوش زيد مجنون<ref>وي را زيد مجنون ميگفتند. ولي او صاحب عقلي كامل و نظريهاي عالي بود. وي بدين لحاظ به مجنون لقب يافت كه هر شخص عاقلي را مجاب مينمود و حجت هر شخص اديب را در هم ميشكست و هيچ وقت از جواب خسته، و از خطابه ملول نميشد ( ''بحار الانوار''، ج45، ص404). </ref> رسيد، وي که عالمي بزرگوار و ساکن مصر بود، هنگامي که | همچنين پس از آنکه قبر امام حسين(ع) با امر متوکل خراب شد<ref>''بحار الانوار''، ج45، ص401. ''تتمة المنتهي''، ص241؛ </ref> و اين خبر به گوش زيد مجنون<ref>وي را زيد مجنون ميگفتند. ولي او صاحب عقلي كامل و نظريهاي عالي بود. وي بدين لحاظ به مجنون لقب يافت كه هر شخص عاقلي را مجاب مينمود و حجت هر شخص اديب را در هم ميشكست و هيچ وقت از جواب خسته، و از خطابه ملول نميشد ( ''بحار الانوار''، ج45، ص404). </ref> رسيد، وي که عالمي بزرگوار و ساکن مصر بود، هنگامي که | ||
شنيد ساختمان قبر امام حسين (ع) تخريب، و محل آن را کشت و زرع کردهاند، بسيار غمگين شد و مصيبت امام حسين (ع) برايش تجديد گرديد. آنگاه درحاليکه پياده و حيران بود، از مصر خارج شد<ref>خَرَجَ مِنْ مِصْرَ مَاشِيا.</ref> و با طي مسافت طولاني وارد کوفه گرديد و با بهلول، که آن وقت در کوفه بود، ملاقات نمود و به وي سلام کرد. پس از آنکه همديگر را شناختند، بهلول علت بيرون آمدن زيد را از مصر پرسيد. وي علتش را جنايت متوکل اعلام کرد. آنگاه وي، همراه بهلول، به کربلا آمدند و قبر شريف حضرت امام حسين (ع) را زيارت کردند.<ref>''بحار الانوار''، ج45، ص404. </ref> | شنيد ساختمان قبر امام حسين(ع) تخريب، و محل آن را کشت و زرع کردهاند، بسيار غمگين شد و مصيبت امام حسين(ع) برايش تجديد گرديد. آنگاه درحاليکه پياده و حيران بود، از مصر خارج شد<ref>خَرَجَ مِنْ مِصْرَ مَاشِيا.</ref> و با طي مسافت طولاني وارد کوفه گرديد و با بهلول، که آن وقت در کوفه بود، ملاقات نمود و به وي سلام کرد. پس از آنکه همديگر را شناختند، بهلول علت بيرون آمدن زيد را از مصر پرسيد. وي علتش را جنايت متوکل اعلام کرد. آنگاه وي، همراه بهلول، به کربلا آمدند و قبر شريف حضرت امام حسين(ع) را زيارت کردند.<ref>''بحار الانوار''، ج45، ص404. </ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
==سیره علما و بزرگان در زیارت اربعین و پیاده روی برای آن== | ==سیره علما و بزرگان در زیارت اربعین و پیاده روی برای آن== | ||
زيارت کربلا با پاي پياده، کم و بيش تا زمان مرحوم شيخ انصاري (1214- 1298ق). مرسوم بود.<ref>''نجم الثاقب''، ج1، ص25. </ref> ولي پس از درگذشت مرحوم شيخ مرتضي انصاري، زماني فرارسيد که پيادهروي نشانهاي از فقر بود و هر که پياده ميرفت، شخصي دني و فقير به چشم ميآمد. اما با وجود چنين تفکري، مرحوم محدث نوري، مؤلف کتاب ''مستدرک الوسايل'' (1254-1320ق). ، به آن اهتمام ورزيد. به ويژه عيد قربان به همراه اصحابش پياده به طرف کربلا حرکت ميکرد. در دومين سال، رغبت مردم و صالحان نسبت به زيارت پياده حرم امام حسين (ع)بيشتر شد؛ به گونهاي که در بعضي از سالها تا سي خيمه در راه برپا ميشد. شيخ آقابزرگ تهراني نقل ميکند: من در آخرين سال عمر با بركت آن جناب، در خدمت وي، پياده به كربلا مشرّف شدم و در بازگشت، مرحوم نوري= بر خلاف طبيعت هميشگي كه پياده مشرف ميشد و سواره باز ميگشت، پياده به نجف بازگشت و اين بدان دليل بود كه مرحوم ميرزا محمدمهدي بن مولي محمد صالح مازندراني كه نذر كرده بود، پياده به نجف مشرّف شود، از شيخ خواهش نمود كه در خدمت آن مرحوم باشد.<ref>''نجم الثاقب''، ج1، ص25 و 26. </ref> | زيارت کربلا با پاي پياده، کم و بيش تا زمان مرحوم شيخ انصاري (1214- 1298ق). مرسوم بود.<ref>''نجم الثاقب''، ج1، ص25. </ref> ولي پس از درگذشت مرحوم شيخ مرتضي انصاري، زماني فرارسيد که پيادهروي نشانهاي از فقر بود و هر که پياده ميرفت، شخصي دني و فقير به چشم ميآمد. اما با وجود چنين تفکري، مرحوم محدث نوري، مؤلف کتاب ''مستدرک الوسايل'' (1254-1320ق). ، به آن اهتمام ورزيد. به ويژه عيد قربان به همراه اصحابش پياده به طرف کربلا حرکت ميکرد. در دومين سال، رغبت مردم و صالحان نسبت به زيارت پياده حرم امام حسين(ع)بيشتر شد؛ به گونهاي که در بعضي از سالها تا سي خيمه در راه برپا ميشد. شيخ آقابزرگ تهراني نقل ميکند: من در آخرين سال عمر با بركت آن جناب، در خدمت وي، پياده به كربلا مشرّف شدم و در بازگشت، مرحوم نوري= بر خلاف طبيعت هميشگي كه پياده مشرف ميشد و سواره باز ميگشت، پياده به نجف بازگشت و اين بدان دليل بود كه مرحوم ميرزا محمدمهدي بن مولي محمد صالح مازندراني كه نذر كرده بود، پياده به نجف مشرّف شود، از شيخ خواهش نمود كه در خدمت آن مرحوم باشد.<ref>''نجم الثاقب''، ج1، ص25 و 26. </ref> | ||
همچنين عالمان بزرگي همچون مرحوم آخوند خراساني، که به همراه اصحابشان با پاي پياده به زيارت کربلا مشرف ميشدند، و مرحوم آقانجفي قوچاني که بارها پياده به زيارت حضرت اباعبدالله (ع) مشرف شدند، رسمشان بر اين منوال بود که با پاي برهنه اين راه پرمشقت را طي کنند. در يکي از اين سفرها، که در ايام نيمه شعبان بوده، تشنگي در ميان راه مشکلاتي براي آقا نجفي قوچاني به وجود ميآورد و کرامتي براي ايشات رخ ميدهد که بسيار شنيدني است.<ref>«بيست سال در نجف، برشهايي از خاطرات آقانجفي قوچاني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره5، ص152. </ref> همچنين از مرحوم سيدمحسن امين عاملي، (م.1331ق). مؤلف کتاب ''اعيان الشيعة''، و شيخ محمدحسين غروي اصفهاني (م.1321ق). و ميرزاي نائيني (م. 1315ق). نيز نام برده شده که در اين مراسم شرکت کردند.<ref>«نگاهي به پيادهروي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 1، ص77. </ref> | همچنين عالمان بزرگي همچون مرحوم آخوند خراساني، که به همراه اصحابشان با پاي پياده به زيارت کربلا مشرف ميشدند، و مرحوم آقانجفي قوچاني که بارها پياده به زيارت حضرت اباعبدالله(ع) مشرف شدند، رسمشان بر اين منوال بود که با پاي برهنه اين راه پرمشقت را طي کنند. در يکي از اين سفرها، که در ايام نيمه شعبان بوده، تشنگي در ميان راه مشکلاتي براي آقا نجفي قوچاني به وجود ميآورد و کرامتي براي ايشات رخ ميدهد که بسيار شنيدني است.<ref>«بيست سال در نجف، برشهايي از خاطرات آقانجفي قوچاني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره5، ص152. </ref> همچنين از مرحوم سيدمحسن امين عاملي، (م.1331ق). مؤلف کتاب ''اعيان الشيعة''، و شيخ محمدحسين غروي اصفهاني (م.1321ق). و ميرزاي نائيني (م. 1315ق). نيز نام برده شده که در اين مراسم شرکت کردند.<ref>«نگاهي به پيادهروي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 1، ص77. </ref> | ||
با وارد شدن اتومبيل به منطقه، سفرهاي کارواني تعطيل، و زيارت با پاي پياده نيز به فراموشي سپرده شد. اما پس از مدتي، با اصرار آيتاللهالعظمي سيدمحمود شاهرودي1 در خصوص پياده رفتن به کربلا، دوباره مسئله پياده رفتن به کربلا، به عنوان يک سفر مقدس، رايج شد.<ref>زندگي و مبارزات آيتاللهالعظمي سيد محمود حسيني شاهرودي به روايت اسناد، ص41.</ref> معروف است که اين مرجع بزرگ، چهل سفر با پاي پياده به زيارت امام حسين7 تشرف يافت.<ref>«نگاهي به پيادهروي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 1، ص77. </ref> | با وارد شدن اتومبيل به منطقه، سفرهاي کارواني تعطيل، و زيارت با پاي پياده نيز به فراموشي سپرده شد. اما پس از مدتي، با اصرار آيتاللهالعظمي سيدمحمود شاهرودي1 در خصوص پياده رفتن به کربلا، دوباره مسئله پياده رفتن به کربلا، به عنوان يک سفر مقدس، رايج شد.<ref>زندگي و مبارزات آيتاللهالعظمي سيد محمود حسيني شاهرودي به روايت اسناد، ص41.</ref> معروف است که اين مرجع بزرگ، چهل سفر با پاي پياده به زيارت امام حسين7 تشرف يافت.<ref>«نگاهي به پيادهروي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 1، ص77. </ref> | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
امام موسي صدر، رهبر شيعيان لبنان، که در شهريور 1357 ربوده و ناپديد شد، يکي از شيفتگان مراسم پيادهروي از نجف به کربلا بود. آيةالله سيدمحمدعلي موحد ابطحي، يکي از عالمان بزرگ اصفهان، که در نجف با امام موسي صدر همبحث بود، غالباً با وي همراه بود.<ref>«نگاهي به پيادهروي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 1، ص78 و 80. </ref> | امام موسي صدر، رهبر شيعيان لبنان، که در شهريور 1357 ربوده و ناپديد شد، يکي از شيفتگان مراسم پيادهروي از نجف به کربلا بود. آيةالله سيدمحمدعلي موحد ابطحي، يکي از عالمان بزرگ اصفهان، که در نجف با امام موسي صدر همبحث بود، غالباً با وي همراه بود.<ref>«نگاهي به پيادهروي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 1، ص78 و 80. </ref> | ||
با توجه به اهتمام علما در خصوص پيادهروي براي زيارت امام حسين (ع)، سفر پياده تا کربلا به مرور در عراق گسترش پيدا کرد. زائران امام حسين (ع)، از کشورهاي مختلف، در مناسبتهاي ديني، به سمت کربلا حرکت کرده و با پاي پياده مسير شهرشان را تا کربلاي معلي ميپيمودند و در بين آن مناسبتها، پيادهروي اربعين از جايگاه ويژهاي برخوردار بود. | با توجه به اهتمام علما در خصوص پيادهروي براي زيارت امام حسين(ع)، سفر پياده تا کربلا به مرور در عراق گسترش پيدا کرد. زائران امام حسين(ع)، از کشورهاي مختلف، در مناسبتهاي ديني، به سمت کربلا حرکت کرده و با پاي پياده مسير شهرشان را تا کربلاي معلي ميپيمودند و در بين آن مناسبتها، پيادهروي اربعين از جايگاه ويژهاي برخوردار بود. | ||
نويسنده کتاب ''ادب الطف''، در گزارشي از مراسم اربعين در کربلا، اجتماع در اين مراسم را به اجتماع مسلمانان در مکه تشبيه، و به حضور هيئتهاي عزاداري در آن اشاره کرده که برخي به ترکي، عربي، فارسي و اردو مرثيه ميخواندهاند. وي جمعيت راهپيمايان در مراسم اربعين را بيش از يک ميليون نفر تخمين زده است.<ref>''ادب الطف''، ج1، ص41 و 42.</ref> | نويسنده کتاب ''ادب الطف''، در گزارشي از مراسم اربعين در کربلا، اجتماع در اين مراسم را به اجتماع مسلمانان در مکه تشبيه، و به حضور هيئتهاي عزاداري در آن اشاره کرده که برخي به ترکي، عربي، فارسي و اردو مرثيه ميخواندهاند. وي جمعيت راهپيمايان در مراسم اربعين را بيش از يک ميليون نفر تخمين زده است.<ref>''ادب الطف''، ج1، ص41 و 42.</ref> | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
<br /> | <br /> | ||
==ممانعت از زيارت امام حسين (ع) و پیاده روی برای آن== | ==ممانعت از زيارت امام حسين(ع) و پیاده روی برای آن== | ||
شيعيان و دوستداران حسين بن علي (ع)، با هدف پيروي از فرامين اهل بيت عصمت و طهارت و الگوگيري از حرکت جابر بن عبدالله انصاري، در بسياري از مناسبتهاي سال، خصوصاً اربعين، به صورت متناوب با پاي پياده عازم زيارت امام حسين(ع) ميشدند. اين، سيره مستمره شيعه از زمان ائمه اطهار: بوده است که در عراق از هر طرف رو به کربلا آورده و به زيارت قبر مطهر امام حسين(ع) اهميت زيادي ميدادند؛ به ويژه شيعيان عراق، از زمان بنياميه و بنيعباس، در اين باره شهامت به خرج ميدادند و در زنده نگاه داشتن اين موضوع اهتمام زيادي داشتند.<ref>قاضي طباطبايي، ''تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا''7، ص1 و 2. </ref> علت اين همه تأکيد بر انجام زيارت، آن هم به صورت پيادهروي، اين بود که حاکمان سفاک و خونريز اموي و عباسي، شديداً از زيارت حضرت امام حسين (ع) جلوگيري ميکردند. بنا بر گزارشهاي تاريخي،<ref>''كامل الزيارات''، ص111 و 112؛ ''تاريخ کربلا و حائر الحسين''، ص73 ـ 76. </ref> در دوران بنياميه، راههاي کربلا از همه طرف در محاصره محافظان و نگهبانان مسلح قرار داشت که مانع رسيدن زائران به آنجا ميشدند. اما با اين وجود، شيعيان تشرف به بارگاه امام حسين (ع) را، ولو با پاي پياده، وظيفه خود ميدانستند؛<ref>''تاريخ کربلا و حائر الحسين''، ص73 ـ 76. </ref> براي نمونه، حسين، نوه دختري ابوحمزه ثمالي، در آخرين روزهاي دولت بنياميه، به منظور زيارت امام حسين (ع)، با پاي پياده از کوفه به غاضريه آمد، در شب جمعهاي غسل زيارت نمود،<ref>'''وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِي مِنَ الْكُوفَةِ وَ هِيَ لَيْلَةُ الْجُمُعَة'''. </ref> در نيمههاي شب سه بار به سوي قبر مطهر حرکت کرد. اما از ترس مأموران، موفق به زيارت نشد. ناچار به ساحل فرات بازگشت و صبر کرد تا صبح طلوع کرد. آنگاه غسل نمود و روانه حائر حسيني شد و پس از زيارت امام حسين (ع) و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت به سوي کوفه بازگشت.<ref>''اقبال الاعمال''، ج2، ص568؛ ''كامل الزيارات''، ص111 و 112؛ ''بحار الانوار''، ج98، ص57؛ امين، ''اعيان الشيعة''، ج4، ص303. </ref> | شيعيان و دوستداران حسين بن علي(ع)، با هدف پيروي از فرامين اهل بيت عصمت و طهارت و الگوگيري از حرکت جابر بن عبدالله انصاري، در بسياري از مناسبتهاي سال، خصوصاً اربعين، به صورت متناوب با پاي پياده عازم زيارت امام حسين(ع) ميشدند. اين، سيره مستمره شيعه از زمان ائمه اطهار: بوده است که در عراق از هر طرف رو به کربلا آورده و به زيارت قبر مطهر امام حسين(ع) اهميت زيادي ميدادند؛ به ويژه شيعيان عراق، از زمان بنياميه و بنيعباس، در اين باره شهامت به خرج ميدادند و در زنده نگاه داشتن اين موضوع اهتمام زيادي داشتند.<ref>قاضي طباطبايي، ''تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا''7، ص1 و 2. </ref> علت اين همه تأکيد بر انجام زيارت، آن هم به صورت پيادهروي، اين بود که حاکمان سفاک و خونريز اموي و عباسي، شديداً از زيارت حضرت امام حسين(ع) جلوگيري ميکردند. بنا بر گزارشهاي تاريخي،<ref>''كامل الزيارات''، ص111 و 112؛ ''تاريخ کربلا و حائر الحسين''، ص73 ـ 76. </ref> در دوران بنياميه، راههاي کربلا از همه طرف در محاصره محافظان و نگهبانان مسلح قرار داشت که مانع رسيدن زائران به آنجا ميشدند. اما با اين وجود، شيعيان تشرف به بارگاه امام حسين(ع) را، ولو با پاي پياده، وظيفه خود ميدانستند؛<ref>''تاريخ کربلا و حائر الحسين''، ص73 ـ 76. </ref> براي نمونه، حسين، نوه دختري ابوحمزه ثمالي، در آخرين روزهاي دولت بنياميه، به منظور زيارت امام حسين(ع)، با پاي پياده از کوفه به غاضريه آمد، در شب جمعهاي غسل زيارت نمود،<ref>'''وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِي مِنَ الْكُوفَةِ وَ هِيَ لَيْلَةُ الْجُمُعَة'''. </ref> در نيمههاي شب سه بار به سوي قبر مطهر حرکت کرد. اما از ترس مأموران، موفق به زيارت نشد. ناچار به ساحل فرات بازگشت و صبر کرد تا صبح طلوع کرد. آنگاه غسل نمود و روانه حائر حسيني شد و پس از زيارت امام حسين(ع) و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت به سوي کوفه بازگشت.<ref>''اقبال الاعمال''، ج2، ص568؛ ''كامل الزيارات''، ص111 و 112؛ ''بحار الانوار''، ج98، ص57؛ امين، ''اعيان الشيعة''، ج4، ص303. </ref> | ||
علت جلوگيري از زيارت امام حسين(ع) توسط بنياميه اين بود که زيارت امام با سياست دولت بنياميه مغايرت داشت و حتي موجوديت آن دولت را، که با امام جنگيده و آن حضرت را کشته بود، تهديد ميکرد.<ref>''تاريخ كربلا و حائر الحسين''7، ص88. </ref> | علت جلوگيري از زيارت امام حسين(ع) توسط بنياميه اين بود که زيارت امام با سياست دولت بنياميه مغايرت داشت و حتي موجوديت آن دولت را، که با امام جنگيده و آن حضرت را کشته بود، تهديد ميکرد.<ref>''تاريخ كربلا و حائر الحسين''7، ص88. </ref> | ||
جلوگيري از زيارت، در اوايل دوران امام صادق (ع) و در زمان خلافت هشام بن عبدالملک، سختتر شد. اين سختگيري، به واسطه قيام زيد بن علي بن الحسين: و کشته شدن او، در سال 121 قمري صورت گرفت.<ref>''تاريخ النياحة علي الإمام الحسين بن علي''، ج1، ص131 </ref> پس از آن - چنانکه از روايت مسمع بن عبدالملک بصري<ref>''كامل الزيارات''، ص101 و 102. </ref> فهميده ميشود- عمال بنياميه، علاوه بر جلوگيري از زيارت، به مثله کردن و کشتن زائراني که به چنگ مزدوران ميافتادند نيز مبادرت ميکردند.<ref>''كامل الزيارات''، ص101 و 102. </ref> | جلوگيري از زيارت، در اوايل دوران امام صادق(ع) و در زمان خلافت هشام بن عبدالملک، سختتر شد. اين سختگيري، به واسطه قيام زيد بن علي بن الحسين: و کشته شدن او، در سال 121 قمري صورت گرفت.<ref>''تاريخ النياحة علي الإمام الحسين بن علي''، ج1، ص131 </ref> پس از آن - چنانکه از روايت مسمع بن عبدالملک بصري<ref>''كامل الزيارات''، ص101 و 102. </ref> فهميده ميشود- عمال بنياميه، علاوه بر جلوگيري از زيارت، به مثله کردن و کشتن زائراني که به چنگ مزدوران ميافتادند نيز مبادرت ميکردند.<ref>''كامل الزيارات''، ص101 و 102. </ref> | ||
اگر چه فشار بنياميّه، در پيشگيري از زيارت حائر مقدس،<ref>مراد از حائر، قبر حسين شهيد7 است. علت اينکه آن را حائر ناميدهاند اين است که وقتي متوكل قبر را ويران ساخت و شخم زد و آب به آنجا بست، آب به قبر نفوذ نکرد و در گرداگرد قبر حلقه زد. از آن زمان به بعد آنجا را حائر گفتند (ياقوت حموي، ''معجم البلدان''، ج2، ص208). </ref> هفتاد سال به طول انجاميد، با اين حال آنها نتوانستند کاري از پيش ببرند. دوستان اهل بيت: هرگز اين مزاحمتها را وقعي ننهادند و همواره زيارت امام حسين (ع) را به عنوان يک وظيفه انجام ميدادند. | اگر چه فشار بنياميّه، در پيشگيري از زيارت حائر مقدس،<ref>مراد از حائر، قبر حسين شهيد7 است. علت اينکه آن را حائر ناميدهاند اين است که وقتي متوكل قبر را ويران ساخت و شخم زد و آب به آنجا بست، آب به قبر نفوذ نکرد و در گرداگرد قبر حلقه زد. از آن زمان به بعد آنجا را حائر گفتند (ياقوت حموي، ''معجم البلدان''، ج2، ص208). </ref> هفتاد سال به طول انجاميد، با اين حال آنها نتوانستند کاري از پيش ببرند. دوستان اهل بيت: هرگز اين مزاحمتها را وقعي ننهادند و همواره زيارت امام حسين(ع) را به عنوان يک وظيفه انجام ميدادند. | ||
جلوگيري از زيارت امام حسين(ع) در دوران هارون الرشيد (170-192) شدت گرفت. وي در اواخر عمر خود دستور داد کربلا را ويران سازند. اما مردم دست از زيارت نکشيدند؛ چنان از سوي شيعه و سني، استقبال زيادي به زيارت حسين(ع) صورت ميگرفت که باعثِ ترس هارون الرشيد شد. بر پايه روايتي، به والي کوفه- موسي بن عيسي- فرماني مبني بر خراب کردن قبر امام حسين (ع) فرستاد. وي نيز قبر را خراب کرد و در اطراف آن عمارتها ساخت و زمينهايش را به زير کشت و زراعت برد ...<ref>''بحار الانوار''، ج45، ص390؛ قمي، ''تتمة المنتهي''، ص240. </ref> | جلوگيري از زيارت امام حسين(ع) در دوران هارون الرشيد (170-192) شدت گرفت. وي در اواخر عمر خود دستور داد کربلا را ويران سازند. اما مردم دست از زيارت نکشيدند؛ چنان از سوي شيعه و سني، استقبال زيادي به زيارت حسين(ع) صورت ميگرفت که باعثِ ترس هارون الرشيد شد. بر پايه روايتي، به والي کوفه- موسي بن عيسي- فرماني مبني بر خراب کردن قبر امام حسين(ع) فرستاد. وي نيز قبر را خراب کرد و در اطراف آن عمارتها ساخت و زمينهايش را به زير کشت و زراعت برد ...<ref>''بحار الانوار''، ج45، ص390؛ قمي، ''تتمة المنتهي''، ص240. </ref> | ||
اوج سختگيريها نسبت به زائران و اهانت به قبر امام حسين (ع)، در زمان متوکل عباسي بود. وي در مرزها کساني را گماشت که در کمين زائران امام حسين(ع) و راهنمايان زوار به محل قبرش مينشستند ... <ref>''تراث كربلا''، ص34. </ref>در طول سالهاي 236ـ 247 هجري، قبر شريف آن حضرت را مورد تعرض قرار داد. گروهي از لشکريانش قبر را احاطه کردند تا زائران به آن دسترسي نداشته باشند. او به افراد خود فرمان أکيد داده بود: «هرکس را يافتيد که قصد زيارت حسين (ع) داشت، او را بُکشيد».<ref>'''كلّ مَنْ وَجَدتموه يُريدُ زيارة الحسين فاقتلوه.''' ''بحار الانوار''، ج45، ص404 </ref> طبق روايتي، با امر متوکل، هفده مرتبه قبر امام حسين (ع) را خراب کردند.<ref>''تتمة المنتهي''، ص241؛ ''بحار الانوار''، ج45، ص401. </ref> منظور متوکل اين بود که نور خدا را خاموش، و آثار ذريه پيغمبر خدا (ص) را مخفي کند. | اوج سختگيريها نسبت به زائران و اهانت به قبر امام حسين(ع)، در زمان متوکل عباسي بود. وي در مرزها کساني را گماشت که در کمين زائران امام حسين(ع) و راهنمايان زوار به محل قبرش مينشستند ... <ref>''تراث كربلا''، ص34. </ref>در طول سالهاي 236ـ 247 هجري، قبر شريف آن حضرت را مورد تعرض قرار داد. گروهي از لشکريانش قبر را احاطه کردند تا زائران به آن دسترسي نداشته باشند. او به افراد خود فرمان أکيد داده بود: «هرکس را يافتيد که قصد زيارت حسين(ع) داشت، او را بُکشيد».<ref>'''كلّ مَنْ وَجَدتموه يُريدُ زيارة الحسين فاقتلوه.''' ''بحار الانوار''، ج45، ص404 </ref> طبق روايتي، با امر متوکل، هفده مرتبه قبر امام حسين(ع) را خراب کردند.<ref>''تتمة المنتهي''، ص241؛ ''بحار الانوار''، ج45، ص401. </ref> منظور متوکل اين بود که نور خدا را خاموش، و آثار ذريه پيغمبر خدا (ص) را مخفي کند. | ||
با روي کار آمدن دولت بعث عراق، به ويژه در سالهاي 1979 تا 2003 ميلادي (1358 تا 1382 شمسي) که رئيس جمهور کشور عراق صدام بود، حکومت با اين مسئله به شدت برخورد ميکرد؛ به طوريکه بسياري از زائران پياده را اسير و اعدام کردند و اين مراسم مذهبي را به تعطيلي کشانيدند. هر چند برخي اخبار از پيادهروي مخفي مردم در زمان صدام حکايت دارد که گاهي به شهادت اين افراد منجر شده است. اين پيادهرويهاي پرشکوه، آن هم از طريق جاده غير رسمي کنار فرات، رنگ مبارزه و مخالفت با رژيم عراق هم به خود ميگرفت؛ چنانکه يک بار هم در ايام اربعين حسيني، در سال 1397ق، به درگيريهاي سخت ميان نيروهاي بعثي با انقلابيون شيعه و کاروانهاي زيارتي در طول راه و در حرم اباعبدالله الحسين7 انجاميد و کشتهها و مجروحان بسياري داد و به «اربعين خونين» معروف شد.<ref>''فرهنگ عاشورا''، ص206. </ref> نجف در آن سال (1397ق). بسيجکننده نيروي عظيم مردمي بود که از کنار مرقد اميرمؤمنان7، به راه افتاد و پس از چهار روز پيادهروي به کربلا رسيدند. نيروهاي رژيم بعثي عراق، چون به عجز و ناتواني خويش در مقابل اراده آهنين مردم پي بردند، بيدرنگ به توپ، تانک، هليکوپتر و کماندو متوسل شدند و از زمين و هوا، زائران حسيني را به گلوله و توپ بستند. در اين سال، حدود 250 هزار نفر در مراسم پيادهروي حاضر شده بودند که شمار زيادي از آنها به شهادت رسيدند و تعدادي دستگير و زنداني شدند؛ نه نفر را هم، به جرم اخلال در نظم و امنيت کشور، در ملأ عام اعدام کردند.<ref>اباذري، «نگاهي به پيادهروي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره1، ص86؛ به نقل از: صحتي، ''سيماي كربلا''، ص123. </ref> البته از تعداد شهداي حادثه سال 1397ق. (1356ش). اطلاع دقيقي در دست نيست، اما ميتوان گفت در اين اربعين خونين، هزاران مسلمان شيعه بيگناه به خاک و خون کشيده شدند...<ref>''مجموعه مقالات اربعين''، ص275، مقاله «نگاهي به برخي از حملات خونين به مراسم اربعين در دوره معاصر» محمدرضا زارع خورميزي. همچنين در اين زمينه ر.ک: مقاله آقاي عبدالرحيم اباذري در ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره1، ص86 ـ 88 و کتاب ''سيماي كربلا'' حريم حريت، ص101. </ref> | با روي کار آمدن دولت بعث عراق، به ويژه در سالهاي 1979 تا 2003 ميلادي (1358 تا 1382 شمسي) که رئيس جمهور کشور عراق صدام بود، حکومت با اين مسئله به شدت برخورد ميکرد؛ به طوريکه بسياري از زائران پياده را اسير و اعدام کردند و اين مراسم مذهبي را به تعطيلي کشانيدند. هر چند برخي اخبار از پيادهروي مخفي مردم در زمان صدام حکايت دارد که گاهي به شهادت اين افراد منجر شده است. اين پيادهرويهاي پرشکوه، آن هم از طريق جاده غير رسمي کنار فرات، رنگ مبارزه و مخالفت با رژيم عراق هم به خود ميگرفت؛ چنانکه يک بار هم در ايام اربعين حسيني، در سال 1397ق، به درگيريهاي سخت ميان نيروهاي بعثي با انقلابيون شيعه و کاروانهاي زيارتي در طول راه و در حرم اباعبدالله الحسين7 انجاميد و کشتهها و مجروحان بسياري داد و به «اربعين خونين» معروف شد.<ref>''فرهنگ عاشورا''، ص206. </ref> نجف در آن سال (1397ق). بسيجکننده نيروي عظيم مردمي بود که از کنار مرقد اميرمؤمنان7، به راه افتاد و پس از چهار روز پيادهروي به کربلا رسيدند. نيروهاي رژيم بعثي عراق، چون به عجز و ناتواني خويش در مقابل اراده آهنين مردم پي بردند، بيدرنگ به توپ، تانک، هليکوپتر و کماندو متوسل شدند و از زمين و هوا، زائران حسيني را به گلوله و توپ بستند. در اين سال، حدود 250 هزار نفر در مراسم پيادهروي حاضر شده بودند که شمار زيادي از آنها به شهادت رسيدند و تعدادي دستگير و زنداني شدند؛ نه نفر را هم، به جرم اخلال در نظم و امنيت کشور، در ملأ عام اعدام کردند.<ref>اباذري، «نگاهي به پيادهروي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره1، ص86؛ به نقل از: صحتي، ''سيماي كربلا''، ص123. </ref> البته از تعداد شهداي حادثه سال 1397ق. (1356ش). اطلاع دقيقي در دست نيست، اما ميتوان گفت در اين اربعين خونين، هزاران مسلمان شيعه بيگناه به خاک و خون کشيده شدند...<ref>''مجموعه مقالات اربعين''، ص275، مقاله «نگاهي به برخي از حملات خونين به مراسم اربعين در دوره معاصر» محمدرضا زارع خورميزي. همچنين در اين زمينه ر.ک: مقاله آقاي عبدالرحيم اباذري در ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره1، ص86 ـ 88 و کتاب ''سيماي كربلا'' حريم حريت، ص101. </ref> | ||
در سالهاي بعد، اگرچه فضاي اختناق همچنان ادامه داشت، مراسم پيادهروي کمرنگ و پراکنده انجام ميگرفت. در شعبان سال 1411ق.، که مردم نجف تصميم گرفتند مراسم نيمه شعبان آن سال را در حرم حسيني برگزار کنند، به صورت فردي و جمعي، با پاي پياده به سوي کربلا به راه افتادند. اين در حالي بود که مأموران اطلاعات و امنيت عراق، تمام درهاي حرم را به روي زائران بستند؛ اين برخورد نادرست، اعتراض و خشم مردم را برانگيخت و موجي از جمعيت، که در پيشاپيش آنان جوانان مسلمان و خشمگين در حرکت بودند، دست به تظاهرات خياباني زدند و عليه رژيم بعثي، شعارهاي تندي سر دادند. اين حرکت، آغاز انتفاضه معروف ماه شعبان سال (1411ق/ 1991م). در کربلا و نجف و بعضي شهرهاي ديگر عراق، مثل بصره و ناصريه شد. قيام مردم و زائران حسيني، کنترل را از دست بعثيها گرفت و چند روز، شهرهاي نجف و کربلا در تصرف مردم بود. سپس رژيم بعثي عراق، با تمام قوا به دو شهر نجف و کربلا حمله کرد و با توپ و تانک، وارد صحن حرم حسيني شد و هزاران نفر را به خاک و خون کشيد.<ref>اباذري، «نگاهي به پيادهروي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره1، ص86؛ به نقل از: صحتي، ''سيماي كربلا''، ص123. لازم به يادآوري است که عامل مستقيم کشتار مردم در انتفاضه شعبانيه سال 1411قمري. (1991م) حسن المجيد التكريتي معروف به «علي شيميايي» بود كه در طول جنگ تحميلي هشت ساله بارها مرتكب جنايت بر ضد ملتهاي عراق و ايران شده بود. وي پسرعموي صدام و از شخصيتهاي مهم حزب بعث عراق بود که مدتي وزارت دفاع عراق را بر عهده داشت و به عنوان عضو شوراي فرماندهي انقلابي، در تصميمگيريهاي مهم در زمان رياست جمهوري صدام شركت داشت و مأمور سركوب شورشهاي منطقهاي بود. (''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 3، ص102)</ref> | در سالهاي بعد، اگرچه فضاي اختناق همچنان ادامه داشت، مراسم پيادهروي کمرنگ و پراکنده انجام ميگرفت. در شعبان سال 1411ق.، که مردم نجف تصميم گرفتند مراسم نيمه شعبان آن سال را در حرم حسيني برگزار کنند، به صورت فردي و جمعي، با پاي پياده به سوي کربلا به راه افتادند. اين در حالي بود که مأموران اطلاعات و امنيت عراق، تمام درهاي حرم را به روي زائران بستند؛ اين برخورد نادرست، اعتراض و خشم مردم را برانگيخت و موجي از جمعيت، که در پيشاپيش آنان جوانان مسلمان و خشمگين در حرکت بودند، دست به تظاهرات خياباني زدند و عليه رژيم بعثي، شعارهاي تندي سر دادند. اين حرکت، آغاز انتفاضه معروف ماه شعبان سال (1411ق/ 1991م). در کربلا و نجف و بعضي شهرهاي ديگر عراق، مثل بصره و ناصريه شد. قيام مردم و زائران حسيني، کنترل را از دست بعثيها گرفت و چند روز، شهرهاي نجف و کربلا در تصرف مردم بود. سپس رژيم بعثي عراق، با تمام قوا به دو شهر نجف و کربلا حمله کرد و با توپ و تانک، وارد صحن حرم حسيني شد و هزاران نفر را به خاک و خون کشيد.<ref>اباذري، «نگاهي به پيادهروي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره1، ص86؛ به نقل از: صحتي، ''سيماي كربلا''، ص123. لازم به يادآوري است که عامل مستقيم کشتار مردم در انتفاضه شعبانيه سال 1411قمري. (1991م) حسن المجيد التكريتي معروف به «علي شيميايي» بود كه در طول جنگ تحميلي هشت ساله بارها مرتكب جنايت بر ضد ملتهاي عراق و ايران شده بود. وي پسرعموي صدام و از شخصيتهاي مهم حزب بعث عراق بود که مدتي وزارت دفاع عراق را بر عهده داشت و به عنوان عضو شوراي فرماندهي انقلابي، در تصميمگيريهاي مهم در زمان رياست جمهوري صدام شركت داشت و مأمور سركوب شورشهاي منطقهاي بود. (''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 3، ص102)</ref> | ||
==اهمیت پیاده رو ی برای زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین== | ==اهمیت پیاده رو ی برای زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین== | ||
با توجه به شرايط منطقهاي و جهاني، حضور در مراسم عزاداري امام حسين (ع)، به ويژه راهپيمايي اربعين حسيني، در زمان کنوني، از ابعاد مختلف حايز اهميت است که به چند مورد اشاره ميشود: | با توجه به شرايط منطقهاي و جهاني، حضور در مراسم عزاداري امام حسين(ع)، به ويژه راهپيمايي اربعين حسيني، در زمان کنوني، از ابعاد مختلف حايز اهميت است که به چند مورد اشاره ميشود: | ||
===1. فرهنگي=== | ===1. فرهنگي=== |
ویرایش