۵٬۱۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
[[خریت بن راشد|خَریت بن راشد]]، یکی از سران [[خوارج]] شورشی برپا کرد. امام علی(ع) طی بخشنامهای از همه کارگزاران خود خواست در صورتی که با او برخورد کردند، گزارش دهند. قرظة بن کعب، پیکی را همراه نامهای نزد امام(ع) فرستاد و او را از برخی تنشهای سیاسی که خَریت بن راشد در حیره به وجود آورده بود، آگاه کرد.<ref>شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ح ٣، ص ١٣١.</ref> او به امام(ع) گزارش داد که خریت بن راشد و حامیانش به سوی نِفْر رفته، مرد تازهمسلمانی را کشته و مخالف مشرکی را امان دادهاند. امام علی(ع) پاسخ نامه او را داده{{یادداشت|متن نامه: «اما بعد، از مضمون نامه و آنچه دربارهْ گروهی که از قلمرو تو گذشتهاند و مسلمانان نیکوکاری را کشته و مشرکی را امان دادهاند گفته بودی، آگاه شدم. اینها افرادی هستند که شیطان فریبشان داده و گمراه گردیدهاند. پس بر سر کارت باش و خراج گردآوری شده را بفرست؛ زیرا تو فرمانبُردار و نیکخواه هستی.»}}<ref>الغارات، ص ٢٢٨؛ شرح نهجالبلاغه، ج ٣، ص ١٣٢.</ref> و نامهای برای زیاد بن حفصه نوشت و از وی خواست تا شورشیان را تعقیب کرده، اگر آنان را دستگیر کرد، به کوفه نزد حضرت بفرستد و در صورتی که سر برتافتند، با آنان به بجنگد. امام(ع) آنها را منحرفانی خواند که از حق فاصله گرفته، مرتکب قتل شده و در راههای سواد (حیره و توابع) هراس ایجاد کردهاند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ٣٣، ص ۴٠٨؛ شرح نهجالبلاغه، ج ٣، ص ١٣٢.</ref> | [[خریت بن راشد|خَریت بن راشد]]، یکی از سران [[خوارج]] شورشی برپا کرد. امام علی(ع) طی بخشنامهای از همه کارگزاران خود خواست در صورتی که با او برخورد کردند، گزارش دهند. قرظة بن کعب، پیکی را همراه نامهای نزد امام(ع) فرستاد و او را از برخی تنشهای سیاسی که خَریت بن راشد در حیره به وجود آورده بود، آگاه کرد.<ref>شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ح ٣، ص ١٣١.</ref> او به امام(ع) گزارش داد که خریت بن راشد و حامیانش به سوی نِفْر رفته، مرد تازهمسلمانی را کشته و مخالف مشرکی را امان دادهاند. امام علی(ع) پاسخ نامه او را داده{{یادداشت|متن نامه: «اما بعد، از مضمون نامه و آنچه دربارهْ گروهی که از قلمرو تو گذشتهاند و مسلمانان نیکوکاری را کشته و مشرکی را امان دادهاند گفته بودی، آگاه شدم. اینها افرادی هستند که شیطان فریبشان داده و گمراه گردیدهاند. پس بر سر کارت باش و خراج گردآوری شده را بفرست؛ زیرا تو فرمانبُردار و نیکخواه هستی.»}}<ref>الغارات، ص ٢٢٨؛ شرح نهجالبلاغه، ج ٣، ص ١٣٢.</ref> و نامهای برای زیاد بن حفصه نوشت و از وی خواست تا شورشیان را تعقیب کرده، اگر آنان را دستگیر کرد، به کوفه نزد حضرت بفرستد و در صورتی که سر برتافتند، با آنان به بجنگد. امام(ع) آنها را منحرفانی خواند که از حق فاصله گرفته، مرتکب قتل شده و در راههای سواد (حیره و توابع) هراس ایجاد کردهاند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ٣٣، ص ۴٠٨؛ شرح نهجالبلاغه، ج ٣، ص ١٣٢.</ref> | ||
[[معاویه بن ابی سفیان|معاویة بن ابیسفیان]] وقتی از اختلاف پدید آمده در عراق با خبر شد، تصمیم گرفت با ایجاد ناامنی، آشفتگی [[بینالنهرین]] را افزایش دهد. او ضحاک بن قیس،{{یادداشت|وی در جنگ صفین با معاویه همراه گردیده و پس از هلاکت زیاد بن امیه، از سوی معاویه، والی کوفه شده و تا سال ۵۷ق. امارت کوفه و توابع را عهدهدار بود.}}<ref>عزیزالله عطاردی، اعلام کتاب الغارات، ص ۴۵٠ و ۴۴٩.</ref> را با چهار هزار نفر مأمور کرد تا اطراف کوفه را مورد تاخت و تاز قرار دهد، ولی به شهر کوفه وارد نشوند. ضحاک به عراق آمد و به اطراف شهر حیره یورش برد. او به کاروان حاجیان حمله برده، وسایلشان را غارت کرد و برادرزاده عبدالله بن مسعود، صحابی [[حضرت محمد(ص)]] را به شهادت رساند. گزارش دستبُرد وی از حیره و توابع، به امام(ع) رسید. امام(ع) در مسجد کوفه در خطبهای مردم را برای سرکوبی و دستگیری ضحاک بسیج کرد. در آغاز کسی پاسخ امام را نداد. امام از پراکندگی و سُست عنصری آنان زبان گلایه گشود و تنها، پای پیاده از کوفه خارج شده و به سوی حیره حرکت کرد. پس از این اقدام، حدود چهار هزار نفر گرد آمدند. امام، [[حجر بن عدی]] کندی را فرمانده آنان قرار داد تا ضحاک را تعقیب و مجازات کنند. حُجر، در حالت جنگوگریز به جستوجوی او پرداخت تا اینکه در ناحیه تدمیر به او رسید و وی را متوقف ساخت و ساعتها با هم جنگیدند. از یاران ضحاک نوزده تن و از نیروهای حُجر دو تن کشته شدند و ضحاک شبهنگام گریخت.<ref>الغارات، ص ١۶٠ - ١۵٩؛ فرازی از خطبه ٢٩ نهجالبلاغه؛ تاریخ طبری، ج ۴، ص ١٠۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ٢، ص ٧۴.</ref> «حیره» به همین مناسبت در نامهنگاری [[عقیل بن ابیطالب]] و امام علی(ع) نیز یاد شدهاست. عقیل در این نامه از آزادی عمل ضحاک در یورش به اطراف حیره و یاری نکردن پیروان امام علی(ع) در مقابله با او تعجب کردهاست. امام(ع) در پاسخ، ضحاک و اقدام او را حقیر دانسته و عقیل را از اعزام لشکر کوفه و شکست دادن ضحاک با خبر کردهاست.{{یادداشت|نامه عقیل: «در مکه بودم که از مردمش شنیدم فرزند قیس بر حیره حمله بُرده و هرچه خواسته، اموال مردم این سامان را تاراج کرده و بدون آنکه آسیبی به وی وارد شود، بازگشته است و این ضحاک کیست؟ زبون بیریشهای چون گیاه هرزی فاقد ارزش در بیابان. وقتی خبر یورش او را به حیره شنیدم با خود گفتم: مگر شیعیان و یارانت، تو را رها کردهاند؟!» پاسخ امام (ع): «نامهات همراه عبدالرحمن بن عبید ازدی رسید. گفته بودی ضحاک بن قیس بر مردم حیره حمله بردهاست. ضحاک بسی کمتر و حقیرتر از آن است که بخواهد در حیره توقفی داشته باشد (و در این منطقه تشنجآفرینی کند)؛ بلکه او با چند سوار آمد، آهنگ سماوه (از توابع حیره) نمود و بر واقعه، شِراف و قسطنقطانه و حوالی آن گذاشت. من سپاهی عظیم از مسلمانان را بر سرش فرستادم. چون خبر به او رسید، گریخت؛ اما با آنکه دور شده بود، به وی رسیدند و خورشید نزدیک غروب بود که میان دو گروه پیکاری درگرفت، ولی ضحاک و یارانش تاب شمشیرهای ما را نیاوردند و پا به گریز نهادند؛ درحالیکه نوزده تن از یارانش کشته شدند. باقی با دل خسته و تن فرسوده، بعد از آنکه کارشان به جان رسیده بود و جز رمقی بیش نداشتند، بعد از رنج فراوان نجات یافتند.»}}<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسیة، ج اول، ص ١۵٣؛ انساب الاشراف، ج ٢، ص ٧۴؛ الغارات، ص ١۶١.</ref> | [[معاویه بن ابی سفیان|معاویة بن ابیسفیان]] وقتی از اختلاف پدید آمده در عراق با خبر شد، تصمیم گرفت با ایجاد ناامنی، آشفتگی [[بینالنهرین]] را افزایش دهد. او ضحاک بن قیس،{{یادداشت|وی در جنگ صفین با معاویه همراه گردیده و پس از هلاکت زیاد بن امیه، از سوی معاویه، والی کوفه شده و تا سال ۵۷ق. امارت کوفه و توابع را عهدهدار بود.}}<ref>عزیزالله عطاردی، اعلام کتاب الغارات، ص ۴۵٠ و ۴۴٩.</ref> را با چهار هزار نفر مأمور کرد تا اطراف کوفه را مورد تاخت و تاز قرار دهد، ولی به شهر کوفه وارد نشوند. ضحاک به عراق آمد و به اطراف شهر حیره یورش برد. او به کاروان حاجیان حمله برده، وسایلشان را غارت کرد و برادرزاده عبدالله بن مسعود، صحابی [[حضرت محمد(ص)]] را به شهادت رساند. گزارش دستبُرد وی از حیره و توابع، به امام(ع) رسید. امام(ع) در مسجد کوفه در خطبهای مردم را برای سرکوبی و دستگیری ضحاک بسیج کرد. در آغاز کسی پاسخ امام را نداد. امام از پراکندگی و سُست عنصری آنان زبان گلایه گشود و تنها، پای پیاده از کوفه خارج شده و به سوی حیره حرکت کرد. پس از این اقدام، حدود چهار هزار نفر گرد آمدند. امام، [[حجر بن عدی]] کندی را فرمانده آنان قرار داد تا ضحاک را تعقیب و مجازات کنند. حُجر، در حالت جنگوگریز به جستوجوی او پرداخت تا اینکه در ناحیه تدمیر به او رسید و وی را متوقف ساخت و ساعتها با هم جنگیدند. از یاران ضحاک نوزده تن و از نیروهای حُجر دو تن کشته شدند و ضحاک شبهنگام گریخت.<ref>الغارات، ص ١۶٠ - ١۵٩؛ فرازی از خطبه ٢٩ نهجالبلاغه؛ تاریخ طبری، ج ۴، ص ١٠۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ٢، ص ٧۴.</ref> «حیره» به همین مناسبت در نامهنگاری [[عقیل بن ابیطالب]] و امام علی(ع) نیز یاد شدهاست. عقیل در این نامه از آزادی عمل ضحاک در یورش به اطراف حیره و یاری نکردن پیروان امام علی(ع) در مقابله با او تعجب کردهاست. امام(ع) در پاسخ، ضحاک و اقدام او را حقیر دانسته و عقیل را از اعزام لشکر کوفه و شکست دادن ضحاک با خبر کردهاست.{{یادداشت|نامه عقیل: «در مکه بودم که از مردمش شنیدم فرزند قیس بر حیره حمله بُرده و هرچه خواسته، اموال مردم این سامان را تاراج کرده و بدون آنکه آسیبی به وی وارد شود، بازگشته است و این ضحاک کیست؟ زبون بیریشهای چون گیاه هرزی فاقد ارزش در بیابان. وقتی خبر یورش او را به حیره شنیدم با خود گفتم: مگر شیعیان و یارانت، تو را رها کردهاند؟!» پاسخ امام(ع): «نامهات همراه عبدالرحمن بن عبید ازدی رسید. گفته بودی ضحاک بن قیس بر مردم حیره حمله بردهاست. ضحاک بسی کمتر و حقیرتر از آن است که بخواهد در حیره توقفی داشته باشد (و در این منطقه تشنجآفرینی کند)؛ بلکه او با چند سوار آمد، آهنگ سماوه (از توابع حیره) نمود و بر واقعه، شِراف و قسطنقطانه و حوالی آن گذاشت. من سپاهی عظیم از مسلمانان را بر سرش فرستادم. چون خبر به او رسید، گریخت؛ اما با آنکه دور شده بود، به وی رسیدند و خورشید نزدیک غروب بود که میان دو گروه پیکاری درگرفت، ولی ضحاک و یارانش تاب شمشیرهای ما را نیاوردند و پا به گریز نهادند؛ درحالیکه نوزده تن از یارانش کشته شدند. باقی با دل خسته و تن فرسوده، بعد از آنکه کارشان به جان رسیده بود و جز رمقی بیش نداشتند، بعد از رنج فراوان نجات یافتند.»}}<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسیة، ج اول، ص ١۵٣؛ انساب الاشراف، ج ٢، ص ٧۴؛ الغارات، ص ١۶١.</ref> | ||
امام علی(ع) سپاه خود را در محلی بین حیره و کوفه که «جَرَعه» نام داشت، بسیج و تجهیز میکرد. این از گزارش ابن هلال ثقفی، درباره تجهیز لشکر کوفه برای کمک به [[محمد بن ابیبکر]]، حاکم [[مصر]] فهمیده میشود.{{یادداشت|امام علی (ع) با شماری از افراد، از کوفه بیرون رفت و در جایی میان حیره و کوفه لشکرگاه برپا کرد. حضرت علی (علیه السلام) وی و سپاهیانش را که دوهزار نفر بودند، تا حدود حیره همراهی کرد. مالک با این نیروها چند شبانهروز طی طریق کرده بود که خبر شهادت محمد بن ابوبکر به امام رسید. امام نیز عبدالرحمن بن شُریح شامی را از پی مالک فرستاد و او را از راه بازگردانید.}}<ref>ابن هلال ثقفی، الغارات، ص ١٠۶ و ١٠۵.</ref> | امام علی(ع) سپاه خود را در محلی بین حیره و کوفه که «جَرَعه» نام داشت، بسیج و تجهیز میکرد. این از گزارش ابن هلال ثقفی، درباره تجهیز لشکر کوفه برای کمک به [[محمد بن ابیبکر]]، حاکم [[مصر]] فهمیده میشود.{{یادداشت|امام علی(ع) با شماری از افراد، از کوفه بیرون رفت و در جایی میان حیره و کوفه لشکرگاه برپا کرد. حضرت علی (علیه السلام) وی و سپاهیانش را که دوهزار نفر بودند، تا حدود حیره همراهی کرد. مالک با این نیروها چند شبانهروز طی طریق کرده بود که خبر شهادت محمد بن ابوبکر به امام رسید. امام نیز عبدالرحمن بن شُریح شامی را از پی مالک فرستاد و او را از راه بازگردانید.}}<ref>ابن هلال ثقفی، الغارات، ص ١٠۶ و ١٠۵.</ref> | ||
گزارشهایی از حضور امام علی(ع) در شهر حیره وجود دارد. برای نمونه از پدر هارون بن عنتره نقل شده که امام(ع) را در حیره، کنار [[خورنق]]، با حولهای کهنه و فرسوده بر روی دوش دیده که از سرمای زمستان به خود میلرزیدهاست. وقتی به او پیشنهاد داده از بیتالمال که خدا برای او بهرهای قرار داده، بردارد، این پاسخ امام(ع) را شنیدهاست: «به خدا سوگند از اموال شما اهالی کوفه چیزی ذخیره نکردهام و این حوله را هم با خود از [[مدینه]] آوردهام.»<ref>سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص ١٠٨، علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج اول، ص ٢٣٠.</ref> | گزارشهایی از حضور امام علی(ع) در شهر حیره وجود دارد. برای نمونه از پدر هارون بن عنتره نقل شده که امام(ع) را در حیره، کنار [[خورنق]]، با حولهای کهنه و فرسوده بر روی دوش دیده که از سرمای زمستان به خود میلرزیدهاست. وقتی به او پیشنهاد داده از بیتالمال که خدا برای او بهرهای قرار داده، بردارد، این پاسخ امام(ع) را شنیدهاست: «به خدا سوگند از اموال شما اهالی کوفه چیزی ذخیره نکردهام و این حوله را هم با خود از [[مدینه]] آوردهام.»<ref>سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص ١٠٨، علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج اول، ص ٢٣٠.</ref> | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
==حیره در روایات== | ==حیره در روایات== | ||
در روایات است که [[امام علی(ع)]] منطقه میان [[نجف]] تا حیره را به چهل هزار درهم از دهقانان خرید و برای این معامله، شاهدانی گرفت؛ چون میدانست مدفن او در این منطقه خواهد بود.<ref>بحار الأنوار، ج ٢٢ ص ٣۶.</ref> [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]] نیز قبر امام علی(ع) را در منطقه بین حیره و نجف معرفی میکرد و به [[زیارت]] میرفت.<ref>کامل الزیارات، ص ٣۴.</ref> به گفته [[عبدالله بن سنان]]، وقتی امام صادق(ع) در حیره بود، بارها به زیارت آن محل رفته، آن را [[آستان مقدس امام علی(ع)|قبر علی بن ابیطالب(ع)]] معرفی میکرد.<ref>کافی، ج ١ ص ۴۵۶.</ref> | در روایات است که [[امام علی(ع)]] منطقه میان [[نجف]] تا حیره را به چهل هزار درهم از دهقانان خرید و برای این معامله، شاهدانی گرفت؛ چون میدانست مدفن او در این منطقه خواهد بود.<ref>بحار الأنوار، ج ٢٢ ص ٣۶.</ref> [[امام صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نیز قبر امام علی(ع) را در منطقه بین حیره و نجف معرفی میکرد و به [[زیارت]] میرفت.<ref>کامل الزیارات، ص ٣۴.</ref> به گفته [[عبدالله بن سنان]]، وقتی امام صادق(ع) در حیره بود، بارها به زیارت آن محل رفته، آن را [[آستان مقدس امام علی(ع)|قبر علی بن ابیطالب(ع)]] معرفی میکرد.<ref>کافی، ج ١ ص ۴۵۶.</ref> | ||
==پانوشت== | ==پانوشت== |
ویرایش