۵٬۱۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'به[[' به 'به [[') |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
[[پیامبر]] (ص) در غزوه احد درباره شیوه رویارویی با دشمن، با مسلمانان مشورت کرد. بزرگان [[مهاجران|مهاجر]] و [[انصار]] با ماندن در شهر موافق بودند. [[عبدالله بن ابی|عبدالله بن اُبَی]] با این استدلال که در کوچههای کمعرض [[مدینه]] بهتر میتوان با دشمن جنگید و کودکان و زنان نیز میتوانند از فراز بامها به رزمندگان یاری کنند، بر ماندن در مدینه اصرار داشت. او با توجه به تجربه نبردهای دوران [[جاهلیت]]، میگفت که هرگاه از شهر بیرون رفتهاند، شکست خوردهاند.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۰۸–۲۱۰.</ref> در برابر، گروهی از جوانان رویارویی با دشمن را در بیرون شهر پیشنهاد کردند. [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]] عموی پیامبر، [[سعد بن عباده]] و [[نعمان بن مالک]] با این گروه موافق بودند؛ با این استدلال که ماندن در شهر نشانه ضعف مسلمانان دانسته میشود و دشمن را گستاختر میکند و تجربه نشان داده است تا در بیرون شهر با دشمن نجنگند، دشمن از ایشان دست نخواهد کشید.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۱۰؛ الطبقات، ج۲، ص۲۹؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۳.</ref> | [[پیامبر]] (ص) در غزوه احد درباره شیوه رویارویی با دشمن، با مسلمانان مشورت کرد. بزرگان [[مهاجران|مهاجر]] و [[انصار]] با ماندن در شهر موافق بودند. [[عبدالله بن ابی|عبدالله بن اُبَی]] با این استدلال که در کوچههای کمعرض [[مدینه]] بهتر میتوان با دشمن جنگید و کودکان و زنان نیز میتوانند از فراز بامها به رزمندگان یاری کنند، بر ماندن در مدینه اصرار داشت. او با توجه به تجربه نبردهای دوران [[جاهلیت]]، میگفت که هرگاه از شهر بیرون رفتهاند، شکست خوردهاند.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۰۸–۲۱۰.</ref> در برابر، گروهی از جوانان رویارویی با دشمن را در بیرون شهر پیشنهاد کردند. [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]] عموی پیامبر، [[سعد بن عباده]] و [[نعمان بن مالک]] با این گروه موافق بودند؛ با این استدلال که ماندن در شهر نشانه ضعف مسلمانان دانسته میشود و دشمن را گستاختر میکند و تجربه نشان داده است تا در بیرون شهر با دشمن نجنگند، دشمن از ایشان دست نخواهد کشید.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۱۰؛ الطبقات، ج۲، ص۲۹؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۳.</ref> | ||
آمده است که پیامبر (ص) بیرونرفتن از مدینه را نمیپسندید؛<ref>سیره ابن اسحاق، ص۳۲۴؛ الطبقات، ج۲، ص۲۹.</ref> اما با توجه به رأی مشاوران، این دیدگاه را پذیرفت. وی مسلمانان را موعظه و به[[جهاد]] امر کرد و پیروزی آنان را در گرو صبر دانست. آنگاه لباس رزم پوشید و آماده حرکت به سوی [[کوه احد|اُحُد]] شد. آنان که بر خروج از مدینه اصرار داشتند، از پافشاری بر رأی خود رنجیدند و گفتند: شایسته نیست خلاف رأی پیامبر (ص) رفتار کنیم. ازاینرو، به عذرخواهی نزد ایشان آمدند. پیامبر (ص) گفت: «آنگاه که پیامبری لباس رزم پوشد، شایسته نیست آن را بیرون آورد، مگر این که با دشمن بجنگد یا خداوند میان وی و دشمنانش حکم کند.»<ref>المغازی، ج۱، ص۲۱۴.</ref> او با این سخن آمادگی خود را برای حرکت نشان داد.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۶۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۰۳.</ref> | آمده است که پیامبر (ص) بیرونرفتن از مدینه را نمیپسندید؛<ref>سیره ابن اسحاق، ص۳۲۴؛ الطبقات، ج۲، ص۲۹.</ref> اما با توجه به رأی مشاوران، این دیدگاه را پذیرفت. وی مسلمانان را موعظه و به [[جهاد]] امر کرد و پیروزی آنان را در گرو صبر دانست. آنگاه لباس رزم پوشید و آماده حرکت به سوی [[کوه احد|اُحُد]] شد. آنان که بر خروج از مدینه اصرار داشتند، از پافشاری بر رأی خود رنجیدند و گفتند: شایسته نیست خلاف رأی پیامبر (ص) رفتار کنیم. ازاینرو، به عذرخواهی نزد ایشان آمدند. پیامبر (ص) گفت: «آنگاه که پیامبری لباس رزم پوشد، شایسته نیست آن را بیرون آورد، مگر این که با دشمن بجنگد یا خداوند میان وی و دشمنانش حکم کند.»<ref>المغازی، ج۱، ص۲۱۴.</ref> او با این سخن آمادگی خود را برای حرکت نشان داد.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۶۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۰۳.</ref> | ||
== محل استقرار سپاهیان == | == محل استقرار سپاهیان == | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== بازگشت عبدالله بن ابی از جنگ == | == بازگشت عبدالله بن ابی از جنگ == | ||
[[عبدالله بن ابی|عبدالله بن اُبَی]] به بهانه پیروی [[پیامبر]] (ص) از رأی جوانان<ref>المغازی، ج۱، ص۲۱۹.</ref> با هوادارانش که حدود ۳۰۰ تن بودند،<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۰؛ مجمع البیان، ج۲، ص۸۷۸.</ref> از میان راه<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴.</ref> یا از [[کوه احد|اُحُد]]<ref>المغازی، ج۱، ص۲۱۹؛ الطبقات، ج۲، ص۳۰.</ref> به[[مدینه]] بازگشت و بدین ترتیب شمار سپاه اسلام به۷۰۰ تن کاهش یافت.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۶۵؛ الطبقات، ج۲، ص۳۰.</ref> آنگاه که عبدالله بن عمرو بن حزام از عبدالله بن اُبَی و پیروان او خواست تا بمانند و در راه خدا بجنگند، آنان جدایی خود را چنین توجیه کردند: نبردی روی نخواهد داد؛ وگرنه ما با شما میماندیم. آیه (وَ قِیلَ لَهُم تَعَالَوا قَاتِلُوا فی سَبِیلِ اللَّهِ أَوِ ادفَعُوا قَالُوا لَو نَعلَمُ قِتَالًا لاَّتَّبَعنَاکم}<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۶۷.</ref> به این رویداد اشاره دارد.<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۸۷۸.</ref> | [[عبدالله بن ابی|عبدالله بن اُبَی]] به بهانه پیروی [[پیامبر]] (ص) از رأی جوانان<ref>المغازی، ج۱، ص۲۱۹.</ref> با هوادارانش که حدود ۳۰۰ تن بودند،<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۰؛ مجمع البیان، ج۲، ص۸۷۸.</ref> از میان راه<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴.</ref> یا از [[کوه احد|اُحُد]]<ref>المغازی، ج۱، ص۲۱۹؛ الطبقات، ج۲، ص۳۰.</ref> به [[مدینه]] بازگشت و بدین ترتیب شمار سپاه اسلام به۷۰۰ تن کاهش یافت.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۶۵؛ الطبقات، ج۲، ص۳۰.</ref> آنگاه که عبدالله بن عمرو بن حزام از عبدالله بن اُبَی و پیروان او خواست تا بمانند و در راه خدا بجنگند، آنان جدایی خود را چنین توجیه کردند: نبردی روی نخواهد داد؛ وگرنه ما با شما میماندیم. آیه (وَ قِیلَ لَهُم تَعَالَوا قَاتِلُوا فی سَبِیلِ اللَّهِ أَوِ ادفَعُوا قَالُوا لَو نَعلَمُ قِتَالًا لاَّتَّبَعنَاکم}<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۶۷.</ref> به این رویداد اشاره دارد.<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۸۷۸.</ref> | ||
== آرایش نظامی دو سپاه == | == آرایش نظامی دو سپاه == | ||
[[مسلمانان]] به گونهای آرایش نظامی یافتند که [[کوه احد]] پشت سر، [[مدینه]] در برابر و [[کوه عینین]] در سمت چپ آنها قرار داشت؛ در حالی که سپاه [[قریش]] رو به مسلمانان و پشت به مدینه بودند.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۲۰.</ref> پیامبر (ص) پرچم سپاه اسلام را به[[مصعب بن عمیر|مُصْعَب بن عمیر]]<ref>سیره ابن اسحاق، ص۳۲۹.</ref> یا [[علی بن ابیطالب(ع)]] سپرد.<ref>سیره ابن اسحاق، ص۳۲۹؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۱۶؛ مجمع البیان، ج۲، ص۸۲۵.</ref> وجود فاصله میان [[کوه احد]] و [[کوه عینین|عینین]] و امکان دورزدنِ سپاه اسلام و حمله از پشت سر، پیامبر را نگران ساخته بود.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۱۹.</ref> از این رو، [[عبدالله بن جبیر|عبدالله بن جُبَیر]] را همراه ۵۰ تن بر کوه عینین گماشت<ref>المغازی النبویه، ص۲۶۵؛ الطبقات، ج۲، ص۳۰.</ref> و به آنها فرمان داد در صورت پیروزی یا شکست، به هیچ روی، آن مَکان را ترک نکنند.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۲۴؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۲۰۹.</ref> (تصویر شماره ۱۴) | [[مسلمانان]] به گونهای آرایش نظامی یافتند که [[کوه احد]] پشت سر، [[مدینه]] در برابر و [[کوه عینین]] در سمت چپ آنها قرار داشت؛ در حالی که سپاه [[قریش]] رو به مسلمانان و پشت به مدینه بودند.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۲۰.</ref> پیامبر (ص) پرچم سپاه اسلام را به [[مصعب بن عمیر|مُصْعَب بن عمیر]]<ref>سیره ابن اسحاق، ص۳۲۹.</ref> یا [[علی بن ابیطالب(ع)]] سپرد.<ref>سیره ابن اسحاق، ص۳۲۹؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۱۶؛ مجمع البیان، ج۲، ص۸۲۵.</ref> وجود فاصله میان [[کوه احد]] و [[کوه عینین|عینین]] و امکان دورزدنِ سپاه اسلام و حمله از پشت سر، پیامبر را نگران ساخته بود.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۱۹.</ref> از این رو، [[عبدالله بن جبیر|عبدالله بن جُبَیر]] را همراه ۵۰ تن بر کوه عینین گماشت<ref>المغازی النبویه، ص۲۶۵؛ الطبقات، ج۲، ص۳۰.</ref> و به آنها فرمان داد در صورت پیروزی یا شکست، به هیچ روی، آن مَکان را ترک نکنند.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۲۴؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۲۰۹.</ref> (تصویر شماره ۱۴) | ||
[[ابوسفیان]] که رهبری مشرکان را عهدهدار بود، [[خالد بن ولید]] را به فرماندهی جناح راست و [[عکرمة بن ابیجهل]] را به فرماندهی جناح چپ گماشت. پرچم آنان نیز به[[طلحة بن ابیطلحه]] سپرده شد.<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۰؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۱۶.</ref> زنان قریش با خواندن اشعار حماسی مردان را به نبرد تشویق میکردند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۱۰–۵۱۲.</ref> فرمانده سپاه قریش که از اهمیت فاصله میان احد و عینین آگاه بود، به خالد بن ولید با ۲۰۰ تن مأموریت داد تا در فرصتی مناسب مسلمانان را دور زده، از پشت سر بر آنها یورش آورند.<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۸۲۵.</ref> | [[ابوسفیان]] که رهبری مشرکان را عهدهدار بود، [[خالد بن ولید]] را به فرماندهی جناح راست و [[عکرمة بن ابیجهل]] را به فرماندهی جناح چپ گماشت. پرچم آنان نیز به [[طلحة بن ابیطلحه]] سپرده شد.<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۰؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۱۶.</ref> زنان قریش با خواندن اشعار حماسی مردان را به نبرد تشویق میکردند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۱۰–۵۱۲.</ref> فرمانده سپاه قریش که از اهمیت فاصله میان احد و عینین آگاه بود، به خالد بن ولید با ۲۰۰ تن مأموریت داد تا در فرصتی مناسب مسلمانان را دور زده، از پشت سر بر آنها یورش آورند.<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۸۲۵.</ref> | ||
== شکست اولیه مشرکان == | == شکست اولیه مشرکان == | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
== کشتگان دو سپاه == | == کشتگان دو سپاه == | ||
سپاه [[مکه]] با بر جای گذاشتن ۲۲<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۱۲۹.</ref> یا ۲۳<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۳.</ref> کشته [[کوه احد|احد]] را ترک کرد. از آنجا که احتمال میرفت به[[مدینه]] حمله کنند، [[پیامبر(ص)]] علی (ع) را در پی آنان روانه کرد تا از مقصدشان آگاه گردد. [[حضرت علی(ع)]] پس از بازگشت گزارش داد که آنها راهی مکه هستند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۲۷.</ref> موسی بن عقبه، [[سعد بن ابیوقاص]] را مأمور این کار میداند.<ref>المغازی النبویه، ص۲۷۰.</ref> با پایان یافتن نبرد، [[مسلمانان]] به درمان مجروحان پرداختند. برخی از زنان مسلمان، ازجمله [[حضرت فاطمه(س)]]، [[ام ایمن|امّ ایمن]]، [[عایشه]] و [[امّ سلیم]] در پرستاری از زخمیها نقشی مهم داشتند.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۴۹–۲۵۰.</ref> | سپاه [[مکه]] با بر جای گذاشتن ۲۲<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۱۲۹.</ref> یا ۲۳<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۳.</ref> کشته [[کوه احد|احد]] را ترک کرد. از آنجا که احتمال میرفت به [[مدینه]] حمله کنند، [[پیامبر(ص)]] علی (ع) را در پی آنان روانه کرد تا از مقصدشان آگاه گردد. [[حضرت علی(ع)]] پس از بازگشت گزارش داد که آنها راهی مکه هستند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۲۷.</ref> موسی بن عقبه، [[سعد بن ابیوقاص]] را مأمور این کار میداند.<ref>المغازی النبویه، ص۲۷۰.</ref> با پایان یافتن نبرد، [[مسلمانان]] به درمان مجروحان پرداختند. برخی از زنان مسلمان، ازجمله [[حضرت فاطمه(س)]]، [[ام ایمن|امّ ایمن]]، [[عایشه]] و [[امّ سلیم]] در پرستاری از زخمیها نقشی مهم داشتند.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۴۹–۲۵۰.</ref> | ||
در این نبرد، حدود ۷۰ تن از سپاه اسلام به[[شهادت]] رسیدند و شماری فراوان مجروح شدند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۲۸.</ref> درباره مقام [[شهیدان]] غزوه احد، این آیات نازل شده است: «وَ لَا تحَسَبنَ الَّذِینَ قُتِلُوا فی سَبِیلِ اللهِ أَموَاتاً بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یرزَقُونَ فَرِحِینَ بِمَا آتاهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ وَ یسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَم یلحَقُوا بهِم مِن خَلفِهِم أَلَّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لَا هم یحزَنُون» ([ای پیامبر!] هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگاناند! بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. آنها به سبب نعمتهای فراوان که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالاند و برای کسانی که هنوز به آنها ملحق نشدهاند، خوشوقتاند [زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان میبینند و میدانند] که نه ترسی بر آنهاست و نه غمی خواهند داشت).<ref>سوره آل عمران، آیات ۱۶۹، ۱۷۰؛ مجمع البیان، ج۲، ص۸۸۳.</ref> پیامبر (ص) بر پیکر شهدا نماز خواند. او افزون بر نماز جداگانه بر پیکر [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]]، هنگام نماز بر پیکر دیگر شهدا، حمزه را نیز کنار آنها میگذاشت.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۹۷؛ الطبقات، ج۲، ص۳۴.</ref> | در این نبرد، حدود ۷۰ تن از سپاه اسلام به [[شهادت]] رسیدند و شماری فراوان مجروح شدند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۲۸.</ref> درباره مقام [[شهیدان]] غزوه احد، این آیات نازل شده است: «وَ لَا تحَسَبنَ الَّذِینَ قُتِلُوا فی سَبِیلِ اللهِ أَموَاتاً بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یرزَقُونَ فَرِحِینَ بِمَا آتاهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ وَ یسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَم یلحَقُوا بهِم مِن خَلفِهِم أَلَّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لَا هم یحزَنُون» ([ای پیامبر!] هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگاناند! بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. آنها به سبب نعمتهای فراوان که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالاند و برای کسانی که هنوز به آنها ملحق نشدهاند، خوشوقتاند [زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان میبینند و میدانند] که نه ترسی بر آنهاست و نه غمی خواهند داشت).<ref>سوره آل عمران، آیات ۱۶۹، ۱۷۰؛ مجمع البیان، ج۲، ص۸۸۳.</ref> پیامبر (ص) بر پیکر شهدا نماز خواند. او افزون بر نماز جداگانه بر پیکر [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]]، هنگام نماز بر پیکر دیگر شهدا، حمزه را نیز کنار آنها میگذاشت.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۹۷؛ الطبقات، ج۲، ص۳۴.</ref> | ||
پیامبر (ص) مسلمانان را از حمل پیکرهای شهیدان به[[مدینه]] نهی کرد؛<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۴.</ref> اما پیش از رسیدن این فرمان، برخی از شهدا در مکانهای دیگر دفن شدند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۴.</ref> بیشتر شهیدان، آن روز در اُحُد دفن شدند.<ref>تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۳۰، ۱۳۲.</ref> آرامگاه مجروحانی که بر اثر زخمهای این نبرد در مدینه به شهادت رسیدند، در [[بقیع]] کنار قبر [[ابراهیم فرزند پیامبر|ابراهیم]] فرزند پیامبر (ص) است.<ref>معالم مکة و المدینه، ص۴۴۷.</ref> حمزه عموی پیامبر، [[مصعب بن عمیر|مُصعَب بن عُمَیر]]، [[سعد بن ربیع]]، [[عبدالله بن جبیر]] و [[حنظله غسیل الملائکه]] از شهیدان برجسته احد به شمار میروند.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۰۰، ۳۰۷.</ref> | پیامبر (ص) مسلمانان را از حمل پیکرهای شهیدان به [[مدینه]] نهی کرد؛<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۴.</ref> اما پیش از رسیدن این فرمان، برخی از شهدا در مکانهای دیگر دفن شدند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۴.</ref> بیشتر شهیدان، آن روز در اُحُد دفن شدند.<ref>تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۳۰، ۱۳۲.</ref> آرامگاه مجروحانی که بر اثر زخمهای این نبرد در مدینه به شهادت رسیدند، در [[بقیع]] کنار قبر [[ابراهیم فرزند پیامبر|ابراهیم]] فرزند پیامبر (ص) است.<ref>معالم مکة و المدینه، ص۴۴۷.</ref> حمزه عموی پیامبر، [[مصعب بن عمیر|مُصعَب بن عُمَیر]]، [[سعد بن ربیع]]، [[عبدالله بن جبیر]] و [[حنظله غسیل الملائکه]] از شهیدان برجسته احد به شمار میروند.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۰۰، ۳۰۷.</ref> | ||
=== زیارت شهیدان احد === | === زیارت شهیدان احد === | ||
[[پیامبر(ص)]] پس از [[غزوه احد|غَزوه اُحُد]] سالی یک بار به [[زیارت]] قبرهای شهیدان این نبرد به[[کوه احد]] میرفت. خلفای نخست و بسیاری از [[صحابه]] نیز به این سیره عمل میکردند.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۱۳.</ref> | [[پیامبر(ص)]] پس از [[غزوه احد|غَزوه اُحُد]] سالی یک بار به [[زیارت]] قبرهای شهیدان این نبرد به [[کوه احد]] میرفت. خلفای نخست و بسیاری از [[صحابه]] نیز به این سیره عمل میکردند.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۱۳.</ref> | ||
== پیامدهای غزوه احد == | == پیامدهای غزوه احد == |
ویرایش