Automoderated users، دیوانسالاران، checkuser، ناظمان (CommentStreams)، developer، Moderators، مدیران
۹٬۹۴۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اشراف حسینی''' (از حدود ۳۸۱-اواخر سده ۱۱ق)، [[امرای مدینه|امیران مدینه]] از نسل [[امام حسین(ع)]]، از نیمه دوم سده چهارم قمری تا پایان سده یازدهم قمری هستند. اشراف حسینی به صورت نیمهمستقل و زیر نفوذ دیگر حکومتها مانند فاطمیان، [[بنیعباس|عباسیان]]، [[ایوبیان]]، ممالیک و [[دولت عثمانی|عثمانی]] بودند. | '''اشراف حسینی''' (از حدود ۳۸۱-اواخر سده ۱۱ق)، [[امرای مدینه|امیران مدینه]] از نسل [[امام حسین(ع)]]، از نیمه دوم سده چهارم قمری تا پایان سده یازدهم قمری هستند. اشراف حسینی به صورت نیمهمستقل و زیر نفوذ دیگر حکومتها مانند فاطمیان، [[بنیعباس|عباسیان]]، [[ایوبیان]]، ممالیک و [[دولت عثمانی|عثمانی]] بودند. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۷: | ||
===با ممالیک=== | ===با ممالیک=== | ||
نخستین برقراری روابط میان اشراف حسینی و ممالیک (۶۴۸–۹۲۳ق)، به سال ۶۵۸ق. بازمیگردد.<ref group="یادداشت">از هنگامی که ممالیک (۶۴۸–۹۲۳ق)، در میانه سده هفتم قمری در مصر به قدرت رسیدند و دولت [[بنیعباس|عباسی]] به دست مغولان از میان رفت، [[حرمین]] زیر سیطره ممالیک قرار گرفت. </ref> در | نخستین برقراری روابط میان اشراف حسینی و ممالیک (۶۴۸–۹۲۳ق)، به سال ۶۵۸ق. بازمیگردد.<ref group="یادداشت">از هنگامی که ممالیک (۶۴۸–۹۲۳ق)، در میانه سده هفتم قمری در مصر به قدرت رسیدند و دولت [[بنیعباس|عباسی]] به دست مغولان از میان رفت، [[حرمین]] زیر سیطره ممالیک قرار گرفت. </ref> و سلطان مملوکی گاه در درگیری میان شرفا و انتصاب شرفای مدینه دخالت مستقیم داشت.<ref>. السلوک، ج2، ص43.</ref><ref>. نهایة الارب، ج3، ص146-147؛ السلوک، ج2، ص44.</ref> و مامورانی برای جمعآوری خراج مدینه از مصر ارسال میشد.<ref>. نهایة الارب، ج3، ص149.</ref> همچنین در دورههایی امام جمعه و قاضی مکه از مصر تعیین میشد و برخی از سلاطین مملوکی با شیعیان و شعائر مذهبی آنها به ستیز برمیخاستند و حتی امیران مدینه را زیر فشار قرار میدادند.<ref>. تاریخ المدینه، ص192، 199، 2۰2، 2۰5.</ref> بر پایه گزارشی، واپسین قضاوت شیعه در مدینه از آن «آل سنان بن عبدالوهاب بن نمیله حسینی» در نیمه دوم سده هفتم قمری بود.<ref>. التحفة اللطیفه، ج1، ص28.</ref> از آن پس قضاوت در اختیار اهل سنت قرار گرفت.<ref>. تاریخ المدینه، ص2۰6-2۰7.</ref> نیز ممالیک از سال ۸۴۲ق. از ورود جنازههای شیعه به درون حرم پیشگیری کردند و تنها ورود جنازههای اشراف و اهل سنت را مجاز دانستند. این رسم تا زمان سمهودی پابرجا بود.<ref>. وفاء الوفاء، ج2، ص103-104.</ref> | ||
بدین ترتیب، سلطه آنان بر مدینه اوج یافت. حکمرانان مملوکی همانند قایتبای، هنگام سفر به مدینه، با انجام دادن کارهای عمرانی، یاریهای فراوان به اشراف حسینی مینمودند.<ref>. التاریخ الشامل، ج2، ص311.</ref> نیز اشراف از یاری آنان در [[مسجدالنبی(ص)]] و مدینه برخوردار میشدند.<ref>. نک: التاریخ الشامل، ج2، ص311.</ref> | بدین ترتیب، سلطه آنان بر مدینه اوج یافت. حکمرانان مملوکی همانند قایتبای، هنگام سفر به مدینه، با انجام دادن کارهای عمرانی، یاریهای فراوان به اشراف حسینی مینمودند.<ref>. التاریخ الشامل، ج2، ص311.</ref> نیز اشراف از یاری آنان در [[مسجدالنبی(ص)]] و مدینه برخوردار میشدند.<ref>. نک: التاریخ الشامل، ج2، ص311.</ref> | ||
===با عثمانی=== | ===با عثمانی=== | ||
پس از شکست مملوکان مصر از عثمانی، [[اشراف حسنی]]ِ مکه، نسبت به عثمانی اظهار اطاعت کردند.<ref>. الدولة العثمانیه، ص129-130.</ref> در آغاز، دولت عثمانی، حکمرانی مدینه را نیز به اشراف حسنی واگذار کرد.<ref>. الدولة العثمانیه، ص130؛ التاریخ الشامل، ج2، ص333-334.</ref> ولی پس از مدتی، حکومت مدینه به شیوه | پس از شکست مملوکان مصر از عثمانی، [[اشراف حسنی]]ِ مکه، نسبت به عثمانی اظهار اطاعت کردند.<ref>. الدولة العثمانیه، ص129-130.</ref> در آغاز، دولت عثمانی، حکمرانی مدینه را نیز به اشراف حسنی واگذار کرد.<ref>. الدولة العثمانیه، ص130؛ التاریخ الشامل، ج2، ص333-334.</ref> ولی پس از مدتی، حکومت مدینه به شیوه پیشین، در اختیار سادات حسینی قرار گرفت. در آغاز نفوذ عثمانی، [[شیعه|شیعیان]] خطابت و حکومت را در دست داشتند.<ref>. التحفة اللطیفه، ج1، ص28.</ref> | ||
در کنار قدرت اشراف، شیخ الحرمی نیز مقامی رسمی بود که بهگونه مستقیم از سوی استانبول نصب میشد و نفوذ زیادی داشت. عثمانیها، با هدف تضعیف قدرت اشراف، منصب شیخ الحرمی را بیشتر از حکمرانان خود انتخاب میکردند.<ref>. مرآة الحرمین، ج1، ص260.</ref> به تدریج، از میانه سده یازدهم قمری، حکمرانان عثمانی کوشیدند تا حکمرانی مدینه را به دست شیخ حرم بسپارند. البته این به معنای خاتمه یافتن قدرت اشراف حسینی نبود؛ زیرا آنان بخشی از اداره شهر را در اختیار داشتند.<ref>. اشراف مکه، ص87-88.</ref> | در کنار قدرت اشراف، شیخ الحرمی نیز مقامی رسمی بود که بهگونه مستقیم از سوی استانبول نصب میشد و نفوذ زیادی داشت. عثمانیها، با هدف تضعیف قدرت اشراف، منصب شیخ الحرمی را بیشتر از حکمرانان خود انتخاب میکردند.<ref>. مرآة الحرمین، ج1، ص260.</ref> به تدریج، از میانه سده یازدهم قمری، حکمرانان عثمانی کوشیدند تا حکمرانی مدینه را به دست شیخ حرم بسپارند. البته این به معنای خاتمه یافتن قدرت اشراف حسینی نبود؛ زیرا آنان بخشی از اداره شهر را در اختیار داشتند.<ref>. اشراف مکه، ص87-88.</ref> | ||
حکمرانی اشراف مدینه از هنگام نفوذ عثمانی در این شهر رو به ضعف نهاد و استقلال سیاسی خود را از دست داد و تابع امارت مکه شد و نام حکمران مدینه پس از سلطان عثمانی و حکمران مکه در مرتبه سوم قرار گرفت. افزون بر آن، گاه حکمران مکه بستگان خود را به عنوان نایب به مدینه میفرستاد که دارای اختیارات بود و امیر اسمی، از اشراف حسینی نیز در معرض برکناری قرار داشت.<ref>. التاریخ الشامل، ج2، ص333-334.</ref> از حدود نیمه سده نهم قمری به بعد، کمتر به نام و زمان حکمرانی اشراف حسینی در منابع اشاره شده است. سرانجام حکمرانی آنان در اواخر سده یازدهم قمری با درگذشت واپسین حکمران حسینی، «حسن بن زبیری»، و افزوده شدن اداره مدینه به حکومت مکه به پایان رسید.<ref>. التاریخ الشامل، ج2، ص334.</ref> از آن پس [[اشراف حسنی]] در کنار شیخ حرم که همه امور حکومتی را در اختیار داشت، بهگونه صوری و تشریفاتی، اداره مدینه را در دست داشتند.<ref>. نک: تحفة المحبین، ص56 | حکمرانی اشراف مدینه از هنگام نفوذ عثمانی در این شهر رو به ضعف نهاد و استقلال سیاسی خود را از دست داد و تابع امارت مکه شد و نام حکمران مدینه پس از سلطان عثمانی و حکمران مکه در مرتبه سوم قرار گرفت. افزون بر آن، گاه حکمران مکه بستگان خود را به عنوان نایب به مدینه میفرستاد که دارای اختیارات بود و امیر اسمی، از اشراف حسینی نیز در معرض برکناری قرار داشت.<ref>. التاریخ الشامل، ج2، ص333-334.</ref> از حدود نیمه سده نهم قمری به بعد، کمتر به نام و زمان حکمرانی اشراف حسینی در منابع اشاره شده است. سرانجام حکمرانی آنان در اواخر سده یازدهم قمری با درگذشت واپسین حکمران حسینی، «حسن بن زبیری»، و افزوده شدن اداره مدینه به حکومت مکه به پایان رسید.<ref>. التاریخ الشامل، ج2، ص334.</ref> از آن پس [[اشراف حسنی]] در کنار شیخ حرم که همه امور حکومتی را در اختیار داشت، بهگونه صوری و تشریفاتی، اداره مدینه را در دست داشتند.<ref>. نک: تحفة المحبین، ص56.</ref> | ||
===با ایران=== | ===با ایران=== |
ویرایش