پرش به محتوا

بهجة النفوس و الاسرار فی تاریخ دار هجرة المختار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳۳: خط ۳۳:
محتوای کتاب در رابطه با فضائل [[مدینه]] و [[مسجد نبوی]] و بعضی از مکان‌های مذهبی آن شهر، پاسخ به شبهاتی درباره حرمت [[زیارت]] [[قبر پیامبر(ص)]] و [[توسل]] و [[شفاعت‌طلبی]] و مباحثی در [[سیره نبوی]] و خلفا است.  
محتوای کتاب در رابطه با فضائل [[مدینه]] و [[مسجد نبوی]] و بعضی از مکان‌های مذهبی آن شهر، پاسخ به شبهاتی درباره حرمت [[زیارت]] [[قبر پیامبر(ص)]] و [[توسل]] و [[شفاعت‌طلبی]] و مباحثی در [[سیره نبوی]] و خلفا است.  


کتاب دارای اهمیت و اعتبار زیادی نزد تاریخ‌نگاران [[حجاز]] است و بسیاری از منابع و آثار دیگر به کتاب بهجة النفوس ارجاع داده‌اند. برون‌ رفت از موضوع اصلی فصل و بیان مطالب پیرامونی، بیان دیده‌ها و خاطرات خود، و گزارش سخنان بدون سند و بی‌پایه و اساس از ویژگی‌های این کتاب است.
کتاب دارای اهمیت و اعتبار زیادی نزد تاریخ‌نگاران [[حجاز]] است و بسیاری از منابع و آثار دیگر به کتاب بهجة النفوس ارجاع داده‌اند.  


کتاب به روش ترتیب موضوعی، از یک مقدمه و ۱۰ باب متناسب با موضوع تنظیم شده و در ذیل هر باب نیز فصولی ذکر شده است. از جای جای کتاب می‌توان دریافت که نویسنده دشمنی خاصی با [[شیعیان]] دارد و می‌کوشد با‌اندک ارتباطی از شیعیان به بدی یاد کند.
کتاب به روش ترتیب موضوعی، از یک مقدمه و ۱۰ باب متناسب با موضوع تنظیم شده و در ذیل هر باب نیز فصولی ذکر شده است. از جای جای کتاب می‌توان دریافت که نویسنده دشمنی خاصی با [[شیعیان]] دارد و می‌کوشد با‌اندک ارتباطی از شیعیان به بدی یاد کند.
خط ۴۵: خط ۴۵:
برخی درگذشت او را به سال 699ق. می‌دانند.<ref>هدیة العارفین، ج1، ص463؛ معجم المؤلفین، ج6، ص130.</ref>اما به ظاهر او را با جدّش به اشتباه یکی شمرده‌اند. خود وی در بهجة النفوس تاریخ وفات جد خویش را همین سال می‌داند و به مدفن او در کوه‌های معروف به زلاج در تونس اشاره می‌کند.<ref>بهجة النفوس والاسرار، ص392-393.</ref>
برخی درگذشت او را به سال 699ق. می‌دانند.<ref>هدیة العارفین، ج1، ص463؛ معجم المؤلفین، ج6، ص130.</ref>اما به ظاهر او را با جدّش به اشتباه یکی شمرده‌اند. خود وی در بهجة النفوس تاریخ وفات جد خویش را همین سال می‌داند و به مدفن او در کوه‌های معروف به زلاج در تونس اشاره می‌کند.<ref>بهجة النفوس والاسرار، ص392-393.</ref>


جد مرجانی، عبدالله بن عمر، از رجال سرشناس تونس، واعظ، مفسر و در فقه مالکی و دانش حدیث چیره بوده است.<ref>بهجة النفوس، تحقیق فضل، ص30.</ref>پدر او در تونس به سال 684ق. زاده شد و به مکه هجرت‌کرد.<ref>التاریخ و المورخون، ص70-71.</ref> بعضی از معاصران، عبدالله مرجانی را زاده 724ق. و درگذشته به سال781ق. دانسته‌اند.<ref>بهجة النفوس والاسرار، مقدمه، ص ه‍.</ref> با بررسی منابع می‌توان به این اطمینان رسید که آنان عبدالله مرجانی را با برادرش [[محمد بن عبدالملک مرجانی]] (724-781ق.) که او نیز در زمره دانشوران بوده، به اشتباه یکی دانسته‌اند و تاریخ تولد و وفات او را بر عبدالله مرجانی تطبیق داده‌اند.<ref>العقد الثمین، ج2، ص253.</ref> به نظر می‌رسد اشتباه ناسخان در ثبت نام نویسنده بر نسخه‌های بهجة النفوس موجب این آمیختگی شده است.
بعضی از معاصران، عبدالله مرجانی را زاده 724ق. و درگذشته به سال781ق. دانسته‌اند.<ref>بهجة النفوس والاسرار، مقدمه، ص ه‍.</ref> آنان عبدالله مرجانی را با برادرش [[محمد بن عبدالملک مرجانی]] (724-781ق.) که او نیز در زمره دانشوران بوده، به اشتباه یکی دانسته‌اند و تاریخ تولد و وفات او را بر عبدالله مرجانی تطبیق داده‌اند.<ref>العقد الثمین، ج2، ص253.</ref>  


==اهمیت کتاب و برخی ویژگی‌هایش==
==اهمیت کتاب و برخی ویژگی‌هایش==


كتاب بهجة النفوس و الاسرار في تاريخ دار هجرة المختار در تاريخ و  فضائل [[مدینه]] و [[مسجد نبوی]] و بعضی از مکان‌های مذهبی آن شهر و در ضمن، مباحثی در [[سیره نبوی]] و خلفا است. برخی با عنوان «تاریخ مدینه» از آن یاد کرده‌اند.<ref>کشف الظنون، ج1، ص302.</ref>[[تقی‌الدین فاسی]] در فصل یازدهم [[شفاء الغرام]] از این کتاب اقتباس کرده است.<ref>شفاء الغرام، ج1، ص72، 375.</ref>
كتاب بهجة النفوس و الاسرار في تاريخ دار هجرة المختار در تاريخ و  فضائل [[مدینه]] و [[مسجد نبوی]] و بعضی از مکان‌های مذهبی آن شهر و در ضمن، مباحثی در [[سیره نبوی]] و خلفا است. برخی با عنوان «تاریخ مدینه» از آن یاد کرده‌اند.<ref>کشف الظنون، ج1، ص302.</ref>[[تقی‌الدین فاسی]] در فصل یازدهم [[شفاء الغرام]] از این کتاب اقتباس کرده است.<ref>شفاء الغرام، ج1، ص72، 375.</ref>کتابی با نام تاریخ المدینه به‌عنوان ذیلی بر بهجة النفوس به قلم [[عبدالله بن حسین سیونی حضرمی]] (درگذشت 1091ق.) در یک مجلد نگاشته شد.<ref>ایضاح المکنون، ج1، ص217.</ref>
 
این کتاب از اعتباری والا نزد تاریخ‌نگاران [[حجاز]] برخوردار است و منابع بعد مانند [[شفاء الغرام]] [[تقی‌الدین فاسی]] (775-832ق.)،<ref>شفاء الغرام، ج1، ص71-72، 375.</ref> [[تاریخ مکه ابن ضیاء]] (درگذشت 854ق.)،<ref>تاریخ مکة المشرفه، ص46، 102، 245.</ref> [[وفاء الوفاء]] [[سمهودی]] (درگذشت 911ق.)،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص140؛ ج5، ص41.</ref> [[تاریخ المدینه]] [[نهروالی]] (درگذشت 990ق.)،<ref>تاریخ المدینه، ص44، 48، 100، 118، 156، 194.</ref> [[تحصیل المرام]] [[ابن صباغ]] (1243-1321ق.)،<ref>تحصیل المرام، ج1، ص488، 534؛ ج2، ص1024.</ref> [[افادة الانام]] [[عبدلله الغازی]] (1290-1365ق.)<ref>افادة الانام، ج2، ص12-14؛ ج6، ص452، 454.</ref> و بسیاری از آثار دیگر به کتاب بهجة النفوس ارجاع داده‌اند.
 
بهجة النفوس چندان اهمیت داشت که کتابی با نام تاریخ المدینه به‌عنوان ذیلی بر بهجة النفوس به قلم [[عبدالله بن حسین سیونی حضرمی]] (درگذشت 1091ق.) در یک مجلد نگاشته شد.<ref>ایضاح المکنون، ج1، ص217.</ref>


==== جُنگ‌وارگی ====
==== جُنگ‌وارگی ====
مؤلف در بعضی از فصول مطالب پیرامونی را در پایان فصل و با عناوینی همچون فائده، تنبیه، اشاره، تلویح، تفسیر، غمض و تحذیره آورده است.<ref>بهجة النفوس والاسرار، ص85-200.</ref> مرجانی به تمرکز بر عنوان فصل پایبندی ندارد و گاهی در معرفی یک مکان، همه مکان‌های مرتبط و همانند آن را برمی‌شمرد و آگاهی‌های گوناگون درباره آن‌ها را بازگو می‌کند. بدین‌سان، می‌توان گفت که این کتاب جنبه‌ای موسوعه‌ای و جُنگ‌گونه دارد و تنها درباره تاریخ مدینه نیست.
مؤلف در بعضی از فصول مطالب پیرامونی را در پایان فصل و با عناوینی همچون فائده، تنبیه، اشاره، تلویح، تفسیر، غمض و تحذیره آورده است.<ref>بهجة النفوس والاسرار، ص85-200.</ref> مرجانی به تمرکز بر عنوان فصل پایبندی ندارد و گاهی در معرفی یک مکان، همه مکان‌های مرتبط و همانند آن را برمی‌شمرد و آگاهی‌های گوناگون درباره آن‌ها را بازگو می‌کند.  
 
==== عُمر زمین ====
در بیان فضیلت بقیع و مدفونان آن، از عمر زمین سخن می‌گوید و به صورت گسترده اقوال گوناگون را می‌آورد و جدول زمانی عمر زمین و همچنین ساخت کعبه تا هجرت پیامبر(ص) را رسم می‌کند. به باور او، زمین هفت هزار سال عمر دارد و پیامبر(ص) در هزاره هفتم زاده شده است. اوج برون‌رفت موضوعی، در باب آخر دیده می‌شود. عنوان باب بقیع است؛ اما نویسنده به موضوعات دیگر همچون وجه تسمیه اعراب به «عرب» و مناطق آن‌ها پرداخته است. در ادامه، از [[دجال]] و ویژگی‌هایش سخن گفته و سرانجام درباره زمان ظهور دجال و [[آخر الزمان]] پیشگویی کرده است.<ref>بهجة النفوس والاسرار، ص469-479.</ref>


==== گزارش دیده‌ها و خاطرات ====
==== گزارش دیده‌ها و خاطرات ====
خط ۶۵: خط ۵۸:


==== مخالفت با شیعیان ====
==== مخالفت با شیعیان ====
از جای جای کتاب می‌توان دریافت که نویسنده دشمنی خاصی با [[شیعیان]] دارد و می‌کوشد با‌اندک ارتباطی از شیعیان به بدی یاد کند. برای نمونه، در گزارش آتش‌سوزی مسجدالنبی(ص) در [[محرم]] سال 651ق. شعری می‌آورد بدین مضمون که مسجدالنبی با لمس شیعیان نجس شده بود و خداوند با این آتش مسجد را از لوث نجاست پاک کرد.<ref>بهجة النفوس والاسرار، ص241.</ref>
نویسنده دشمنی خاصی با [[شیعیان]] دارد و می‌کوشد با‌اندک ارتباطی از شیعیان به بدی یاد کند. برای نمونه، در گزارش آتش‌سوزی مسجدالنبی(ص) در [[محرم]] سال 651ق. شعری می‌آورد بدین مضمون که مسجدالنبی با لمس شیعیان نجس شده بود و خداوند با این آتش مسجد را از لوث نجاست پاک کرد.<ref>بهجة النفوس والاسرار، ص241.</ref>


==== گزارش‌های بدون سند ====
==== گزارش‌های بدون سند ====
از دیگر ویژگی‌های کتاب، گزارش سخنان بدون سند و بی‌پایه و اساس است. مرجانی بدون توجه به جنبه تاریخی یا جغرافیایی مدینه، برای اثبات نظریه خود، به داستان‌هایی باورناپذیر و بی‌سند تمسک می‌جوید که حتی اعتراض مصحح را نیز در پی دارد.<ref>بهجة النفوس والاسرار، ص461-463.</ref> اعتماد به خواب و رویا، یکی از ویژگی‌های تالیف مرجانی است.<ref>بهجة النفوس والاسرار، ص481.</ref>
اعتماد به خواب و رویا، یکی از ویژگی‌های تالیف مرجانی است.<ref>بهجة النفوس والاسرار، ص481.</ref>مرجانی بدون توجه به جنبه تاریخی یا جغرافیایی مدینه، برای اثبات نظریه خود، به داستان‌هایی باورناپذیر و بی‌سند تمسک می‌جوید.<ref>بهجة النفوس والاسرار، ص461-463.</ref>  


==منابع تاریخی کتاب==
==منابع تاریخی کتاب==