ام کلثوم: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ آوریل ۲۰۱۸
جز
خط ۴۲: خط ۴۲:


==وفات==
==وفات==
ام کلثوم فرزندی نزاد و در [[شعبان]] سال نهم ق. وفات یافت.<ref>الطبقات، ج8، ص38؛ الاستیعاب، ج4، ص1952.</ref>درباره علت وفات وی در منابع گوناگون ‌گزارشی مفصل آمده که خلاصه آن چنین است: در پی [[جنگ احد|نبرد اُحد]]، عثمان یکی از دشمنان فراری رسول خدا، [[معاویة بن مغیره]]، را که پسر عمویش بود، در خانه‌اش پنهان کرد. رسول خدا از طریق [[وحی]] آگاه شد و [[امام علی(ع)]] را به خانه عثمان فرستاد تا او را بیاورد. ‌ام کلثوم مخفیگاه او را به امام علی نشان داد و این کار به کشته شدن معاویة بن مغیره انجامید.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص410-411؛ المغازی، ج1، ص333؛ شرح نهج البلاغه، ج15، ص46-47؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص555.</ref>عثمان خشمگین شد و‌ ام کلثوم را سخت زد و او سه روز بعد بر اثر شدت ضربه‌ها جان سپرد.<ref>الکافی، ج3، ص252-253؛ بحار الانوار، ج20، ص145؛ ج22، ص161؛ قاموس الرجال، ج12، ص219.</ref>به باور برخی، با توجه به علت وفات، ‌ام کلثوم در سال سوم ق. درگذشته است.<ref>تقریب المعارف، ص288؛ الصحیح من سیرة النبی، ج6، ص312.</ref> ظاهرا بخشی از دعای ماه رمضان: «اللهم صل علی‌ ام کلثوم بنت نبیک و العن من اذی نبیک فیها.» <ref>مصباح المتهجد، ص622؛ اقبال الاعمال، ج1، ص215.</ref>و دیگری سخن [[عایشه]] به عثمان: از تو بر دو دختر رسول خدا کاری روا شده است که خود می‌دانی.<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج6، ص313.</ref> اشاره به همین واقعه دارد. بنابر برخی روایات، پیامبر(ص) با دیدن بدن مجروح دخترش، ضارب او را نفرین کرد و عثمان را که نمی‌خواست به نامش تصریح کند، با کنایه از حضور در تشییع جنازه بازداشت و او نیز به بهانه دل‌درد از تشییع جنازه کناره گرفت.<ref>الکافی، ج3، ص252-253؛ بحار الانوار، ج22، ص161-162.</ref>
ام کلثوم فرزندی نزاد و در [[شعبان]] سال نهم ق. وفات یافت.<ref>الطبقات، ج8، ص38؛ الاستیعاب، ج4، ص1952.</ref>درباره علت وفات وی در منابع گوناگون ‌گزارشی مفصل آمده که خلاصه آن چنین است: در پی [[جنگ احد|نبرد اُحد]]، عثمان یکی از دشمنان فراری رسول خدا، [[معاویة بن مغیره]]، را که پسر عمویش بود، در خانه‌اش پنهان کرد. رسول خدا از طریق [[وحی]] آگاه شد و [[امام علی(ع)]] را به خانه عثمان فرستاد تا او را بیاورد. ‌ام کلثوم مخفیگاه او را به امام علی نشان داد و این کار به کشته شدن معاویة بن مغیره انجامید.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص410-411؛ المغازی، ج1، ص333؛ شرح نهج البلاغه، ج15، ص46-47؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص555.</ref>عثمان خشمگین شد و‌ ام کلثوم را سخت زد و او سه روز بعد بر اثر شدت ضربه‌ها جان سپرد.<ref>الکافی، ج3، ص252-253؛ بحار الانوار، ج20، ص145؛ ج22، ص161؛ قاموس الرجال، ج12، ص219.</ref>به باور برخی، با توجه به علت وفات، ‌ام کلثوم در سال سوم ق. درگذشته است.<ref>تقریب المعارف، ص288؛ الصحیح من سیرة النبی، ج6، ص312.</ref> ظاهرا بخشی از دعای ماه رمضان: «اللهم صل علی‌ ام کلثوم بنت نبیک و العن من اذی نبیک فیها.» <ref>مصباح المتهجد، ص622؛ اقبال الاعمال، ج1، ص215.</ref>و نیز سخن [[عایشه]] به عثمان: از تو بر دو دختر رسول خدا کاری روا شده است که خود می‌دانی.<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج6، ص313.</ref> اشاره به همین واقعه دارد. بنابر برخی روایات، پیامبر(ص) با دیدن بدن مجروح دخترش، ضارب او را نفرین کرد و عثمان را که نمی‌خواست به نامش تصریح کند، با کنایه از حضور در تشییع جنازه بازداشت و او نیز به بهانه دل‌درد از تشییع جنازه کناره گرفت.<ref>الکافی، ج3، ص252-253؛ بحار الانوار، ج22، ص161-162.</ref>


[[اسماء بنت عمیس]]، [[صفیه]] و‌ [[ام عطیه]]، او را غسل دادند. رسول خدا(ص) به غسل دادن مکرر وی سفارش فرمود. به توصیه رسول خدا، کفن وی عبارت بود از: لباس زیرین (لنگ) و لباس رو (پیراهن) و روسری (مقنعه) و پوشش سرتاسری. آن‌گاه رسول خدا بر او نماز ‌گزارد.<ref>الطبقات، ج8، ص38؛ الاستیعاب، ج4، ص1910، 1952؛ اسد الغابه، ج5، ص543، 612.</ref> پیامبر(ص) ‌ام کلثوم را در قبر نهاد و فرمود: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تارة اُخری، بسم‌الله و فی سبیل‌الله و علی ملة رسول‌ الله». <ref>الدر المنثور، ج2، ص302؛ تاریخ دمشق، ج3، ص153.</ref>علی(ع)،  [[فضل بن عباس]]، و [[اسامة بن زید]] به قبر‌ ام کلثوم درون شدند و [[ابوطلحه انصاری]] از رسول خدا اجازه گرفت که با آنان در قبر فرود آید.<ref>الطبقات، ج8، ص38؛ اسد الغابه، ج8، ص385؛ امتاع الاسماع، ج5، ص350.</ref>رسول خدا در حالی که اشک از چشمانش جاری بود، بر سر قبر او نشست.<ref>الطبقات، ج8، ص38؛ امتاع الاسماع، ج5، ص350.</ref>
[[اسماء بنت عمیس]]، [[صفیه]] و‌ [[ام عطیه]]، او را غسل دادند. رسول خدا(ص) به غسل دادن مکرر وی سفارش فرمود. به توصیه رسول خدا، کفن وی عبارت بود از: لباس زیرین (لنگ) و لباس رو (پیراهن) و روسری (مقنعه) و پوشش سرتاسری. آن‌گاه رسول خدا بر او نماز ‌گزارد.<ref>الطبقات، ج8، ص38؛ الاستیعاب، ج4، ص1910، 1952؛ اسد الغابه، ج5، ص543، 612.</ref> پیامبر(ص) ‌ام کلثوم را در قبر نهاد و فرمود: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تارة اُخری، بسم‌الله و فی سبیل‌الله و علی ملة رسول‌ الله». <ref>الدر المنثور، ج2، ص302؛ تاریخ دمشق، ج3، ص153.</ref>علی(ع)،  [[فضل بن عباس]]، و [[اسامة بن زید]] به قبر‌ ام کلثوم درون شدند و [[ابوطلحه انصاری]] از رسول خدا اجازه گرفت که با آنان در قبر فرود آید.<ref>الطبقات، ج8، ص38؛ اسد الغابه، ج8، ص385؛ امتاع الاسماع، ج5، ص350.</ref>رسول خدا در حالی که اشک از چشمانش جاری بود، بر سر قبر او نشست.<ref>الطبقات، ج8، ص38؛ امتاع الاسماع، ج5، ص350.</ref>


‌ام کلثوم و دو خواهر دیگرش، رقیه و زینب، در [[قبرستان بقیع]] نزدیک به هم دفن شده‌اند. پیشتر قبه‌ای به نام «[[قبة بنات الرسول]]» بر بالای قبرشان بوده؛ اما اکنون این قبرها هیچ نشانه‌ای ندارند.<ref>آثار اسلامی، ص342-343.</ref>
‌ام کلثوم و دو خواهر دیگرش، رقیه و زینب، در [[قبرستان بقیع]] نزدیک به هم دفن شده‌اند. پیشتر قبه‌ای به نام «[[قبة بنات الرسول]]» بر بالای قبرشان بوده؛ اما اکنون این قبرها هیچ نشانه‌ای ندارند.<ref>آثار اسلامی، ص342-343.</ref>
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
[http://pajoohe.ir/دختران-پیامبر-رقیه-و-ام-کلثوم__a-34397.aspx دختران پیامبر (رقیه و ام کلثوم)، سایت پژوهه.]
[http://pajoohe.ir/دختران-پیامبر-رقیه-و-ام-کلثوم__a-34397.aspx دختران پیامبر (رقیه و ام کلثوم)، سایت پژوهه.]